مطالب مرتبط با کلیدواژه

تمدن دریایی


۱.

تبیین نظریه تمدن دریایی در راستای تمدن سازی نظام جمهوری اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریا تمدن دریایی تمدن سازی گام دوم انقلاب اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۳۸۸
یکی از مهم ترین مسائلی که در بیانه گام دوم انقلاب بر آن تأکید شده تمدن سازی است؛ از طرفی یکی از منابع تمدن سازی در ایران، که متأسفانه تا کنون به آن زیاد توجه نشده است، دریا است. در طول تاریخ دریا همواره عرصه تمدن ساز بوده و کشورهایی که به دریا دسترسی داشته اند از ظرفیت های تمدنی آن استفاده کرده اند. در همین راستا محقق با هدف شناخت مسئولین و مردم جامعه از دریا و اهمیت آن در ادامه مسیر انقلاب اسلامی، شاخص های نظریه تمدن دریایی را که بستر تمدن سازی گام دوم انقلاب اسلامی بوده را ارائه کرده است. این تحقیق با استفاده از تحلیل محتوا و با رویکردی خاص به تشریح نظریه تمدن دریایی پرداخته و برای استخراج شاخص های نظریه تمدن دریایی از یک جامعه آماری به تعداد 50 نفر، شامل متخصصان دانشگاهی که دارای سابقه ارتباط با محیط دریایی بوده، استفاده شده است. این شاخص ها شامل توجه ویژه فناوری های نرم در تمدن دریایی،  اعتقاد به مدیریت جهادی در فعالیت های دریایی و سواحل کشور،  استفاده از ظرفیت های دریایی کشور، رویکرد دریامحوری در برنامه های توسعه کشور با عنوان توسعه پایدار دریامحور، سرمایه گذاری در اقتصاد دریا به جهت ویژگی دوسوتوانی آن، اهمیت قائل شدن بر ظرفیت های ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران و حمایت از ظرفیت های دیپلماسی دریایی به منظور صدور انقلاب اسلامی در راستای بیانیه گام دوم بودند؛ همچنین نتایج تحقیق نشان داد که دریا ظرفیت تمدن سازی در راستای گام دوم انقلاب اسلامی را دارد.
۲.

بندر، منظر میراثی سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بندر دریا منظر تمدن دریایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۹۹
ساحل شهر، بندر نامیده می شود. در زبان فارسی دو روایت برای این نامگذاری گفته شده : بُندَر که بار و بنه در آن می نهند (دهخدا)، و ترکیبی از بند (محصور) و در (درب) به معنای بند حوضچه مانند که دروازه داشته است. واژه بندر در زبان عربی وارد شده و جمع آن بنادر است. در زبان هندی و اندونزیایی به صورت بندرگاه وجود دارد. بنادر مختلفی در سراسر جهان است که نام آنها مرکب از واژه بندر است.  زندگی ساحلی به اتکای دریا برپاست. برای ساحل نشینان، دریا منشاء حیات و خزانه معناست. منظر دریا برای آنها که در کنار دریا خانه می کنند، فلسفه وجود شهر و بقای آن است. ربط زندگی با دریا، رمز این منظر است. نقطه تبلور ارتباط این دو، مرز همسایگی شهر با دریاست؛ دامنه رابطه شان اما، همه شئون زندگی آنهاست: فرهنگ، معماری، غذا، شغل، آئین، اقتصاد و جامعه. آنجا که معیشت وابسته به دریا شود، دور نیست که دریا منبع الهامات دیگر زندگی هم باشد. نمادها و نمودهای تعامل انسان با دریا در لبه تماس آن دو، که بندر است، ظاهر می شود. منظر بندر راوی این ارتباط است. شهرها و روستاهای بندری در دوران شکل گیری خود مظاهری از ارتباط های پیچیده و چندجانبه را در لبه تماس خود با دریا ایجاد کردند که عوام، همان ها را بندر می خوانند. در مقابل با توسعه شهرنشینی و گسترش تجارت وابسته به دریا و خدمات پشتیبان آن، یک بخش از کلیت بندر، که تأسیسات انبار و انتقال کالا بود، معادل تمامیت بندر و مالک این مفهوم تاریخی و فرهنگی تمدن انسانی شد. رشد بوروکراسی و قدرت گرفتن حکومت مرکزی به تشکیل سازمان بنادر و کشتیرانی انجامید که بی اعتنا به حقوق عامه و میراث تمدنی شهربندرها، با اتکا به منافع سازمانی و بهره گیری از قدرت، لبه تماس شهر با دریا را در تصرف خود درآورد و شهروندان را از منبع الهام و فلسفه وجودی شهر خود محروم کرد. در حالی که بندر، مظهر تعامل های قدیمی و آینده با دریاست و نمی تواند فقط به یکی از نقش های خود بپردازد، سازمان بنادر ایران با وضع قوانینی که جامع مصلحت و منفعت عامه نبود و بر اساس منافع بخشی نگاشته شده بود، حصاری ستبر دور خود کشید تا الزام قانون را برآورده کند؛ در حالی که این حصار سطح تماس شهر و دریا را نابود می کرد. مردم برای لمس دریا باید از شهر خارج شوند. دامنه دست اندازی به مرز دریا و ساحل تدریجاً فراتر رفت. حریم دریا هم در امان نماند. دریاخواری تحت عنوان تولید زمین و خشک کردن دریا به عنوان یک شیوه خلاق رایج گردید. مدیران تلاش کردند با جذب بودجه بیشتر هجوم بزرگتری به دریا کرده و با خشک کردن آن عرصه های جدیدی برای فعالیت به دست آورند. این رویه را شهرداری شهرهای بندری نیز با ساحل خواری تقلید می کنند. در منتهی الیه ساحل دیوار مرتفعی احداث می کنند و با پرکردن پشت آن سکویی مشرف به دریا می سازند و آن را زمینِ افزوده به شهر تلقی می کنند. با این کار مردم را از حس دریا درحالی که روی ماسه های ساحل قدم می زنند و موج آب پاهایشان را نوازش می کند، محروم می کنند. مردم را «از» دریا به «بَر» دریا می کشانند. گویی از خسارتی که به منظر سرزمین و منبع الهام شهروندان وارد می کنند بی خبرند. حفاظت از تمدن دریایی وابسته به تعامل دیرپای انسان و دریاست. نمی توان نادانسته و با روش های مهندسی تصرف های گسترده در محیط داشت. در تصویر جلد که بندر چابهار را نشان می دهد، اصالت فعالیتی بندر و خیابان دسترسی آن در لبه ساحلی و سطوح وسیعی که به بارانداز بندر اختصاص یافته آشکار است. همه اینها دخالت در لبه تاریخی و طبیعی تماس شهر و دریاست و حجابی بر تداوم ادراک شهروندان از سرزمین خود. آورده های کالایی دست اندازی به این گوهر گرانبها در قبال ازدست دادن فرصت های تمدن سازی و تداوم هویت آن قدر ناچیز است که در اقتصاد کلان جامعه به هیچ می آید.