فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۰۱ تا ۳٬۶۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
102 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از نکات مهم در نگارگری دوره های مختلف این است که علاوه بر مضامین مشترک، اشتراک بصری در استفاده از اشکال، رنگ های خالص و عناصر نمادین نیز مشاهده می شود. به صورت خاص، رنگ یکی از ویژگی های مهم و درخورِ توجه هنر نگارگری است که ظرفیت مهمی برای بررسی و تحقیق به شمار می رود. نظریه های رنگ شناسی به شناخت عمیق انسان از رنگ ها و تجربه های حسی انسان برمی گردد و ابزار تحلیلی مناسبی برای بررسی آثار به دست می دهد. یکی از این دیدگاه ها، نگرش یوهانس ایتن است. با استفاده از این دیدگاه، می توان میان دو کیفیت بصری کنتراست وسعت و مکمل، با مضامین آثار در نگاره ها ارتباط برقرار کرد. پژوهش حاضر در پی آن است که به این پرسش اصلی پاسخ دهد که کمال الدین بهزاد چگونه از کنتراست مکمل و کنتراست وسعت به منظور ترسیم تصویری خیال انگیز از مضمون «عاشقانه عارفانه» بهره برده است. در این پژوهش با بهره بردن از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات و داده ها به شیوه کتابخانه ای به این پرسش پاسخ داده شده است و چنین نتیجه گیری شد که نظریه یوهانس ایتن درباره کنتراست وسعت و مکمل رنگ، به خوبی به آثار نگارگری کمال الدین بهزاد نیز تعمیم پذیر است و نکات خاص و مهمی را از این آثار برای مخاطب آشکار می کند. در این آثار، از کنتراست مکمل و وسعت، جهت ایجاد فضاهای رنگی مجزا که در عین دوبعدی بودن دارای عمق نیز باشند، استفاده شده است و هر بخش رنگی در این نگاره ها، نمایشی از وقوع رویدادهای خاص و مستقل است. هنرمند با به کارگیری این تمهیدات بصری جنبه های بیانگرایی، عاطفی و خیال انگیزی رنگ ها را تقویت کرده است.
شناسایی پیشران های استراتژیک مؤثر بر فقر جهت توانمندسازی بافت های ناکارآمد نفت شهر آبادان با رویکرد آینده نگاری در افق 1420(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
175 - 211
حوزههای تخصصی:
کاهش فقرشهری در شهر آبادان بدون رویکرد توانمندسازی و شناخت فرصت ها و تهدیدها این مسیر در آینده محقق نخواهد شد. لذا شناسایی پیشران های استراتژیک جهت برنامه ریزی های اصولی برای توانمندسازی ساکنین فقیر بافت های ناکارآمد نفت شهرآبادان در افق 1420 هدف این پژوهش می باشد. روش پژوهش از نوع آینده نگاری استراتژیک می باشد. تکنیک ها و نرم افزارهای مورداستفاده عبارت اند از: پویش محیطی، تحلیل اثرات متقاطع، نظرات خبرگان، نرم افزار Micmac. متغیرهای بخش های عوامل اقتصادی و اجتماعی بیشترین تأثیرگذاری را بر سیستم شکل گیری توانمندسازی فقر بافت های ناکارآمد شهر آبادان داشته اند و ابعاد کالبدی و مدیریتی کمترین درجه تأثیرگذاری را دارا بوده اند. پیشران های استراتژیک شامل ارتقای سرمایه انسانی فقرا، تدوین راهبردهای ملی کاهش فقرشهری، نهادینه سازی مشارکت اجتماعی، کاهش تورم، کاهش فساد، سرمایه گذاری دولت در کاهش فقر و سرمایه گذاری در حوزه مسکن می باشد.
زمان روایی و عناصر توصیفی در رمان عالَمٌ بِلا خرائط جبرا ابراهیم جبرا و عبدالرحمن منیف بر اساس نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
715 - 739
حوزههای تخصصی:
زمان ازجمله عناصری هست که تأثیر شگرفی بر کلیت فضای روایی داستان ها می گذارد. ژرار ژنت نظریه پرداز فرانسوی عنصر زمان را از مؤلفه های اصلی پیشبرد هر روایت می داند و آن را به دو نوعِ زمان دال (مقدار زمان خوانش متن) و زمان مدلول (مقدار زمان رخدادهای داستان) تقسیم می کند و میان آن دو، سه سطح نظم و تداوم و بسامد را مطرح می کند. رمان «عالم بلاخرائط» محصول مشترک دو رمان نویس بزرگ جهان عرب، جبرا ابراهیم جبرا و عبدالرحمن منیف است که با تمی اجتماعی، تصویری از جوامع عربی را در سال 1979م ارائه داده است. یکی از ویژگی های برجسته این رمان کاربرد عنصر زمان با انواع و سطوح مختلف آن است که پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی، با استناد به الگوی ساختاری ژنت در پی بررسی دقیق آن بر آمده است. رهیافت این جستار حاکی از آن است که روایت در سرتاسر رمان با سیر نابهنگام خود، به شیوه خاطره گویی راوی (علاء الدین) نقل شده است، اما در دل همین گذشته نگری ها، آینده نگری هایی نیز به چشم می خورد که با پیچیدگی روایی خاصی در همان قالب گذشته نگری، روایت شده است. بارز ترین آینده نگری ها، پیشگویی های فال گیرانه شخصیت فرعی داستان (عمه نصرت) است که از سرنوشت شخص یّت ه ای رمان پ رده بر م ی دارد. تداوم این رمان 383 صفحه ای که شامل زمان تقویمی شش ماهه است، به سبب کاربرد درنگ های توصیفی فراوان، با شتاب منفی کل متن همراه است. کارکرد انواع بسامدها در این رمان به میزان چشمگیری متداول است، امّا بسامد مفرد از نوع معمول بیشترین کاربرد را دارد.اهداف پژوهش:بررسی ظرفیت های ادبی-روایی عنصر زمان در رمان عالم بلا خرائط.بررسی نقش هر یک در روایت داستان و معرّفی و تحلیل شخصیّت های آن.سؤالات پژوهش:جبرا ابراهیم جبرا و عبدالرحمن منیف تا چه حدّی توانسته اند از ظرفیت های ادبی-روایی عنصر زمان در رمان عالم بلا خرائط بهره مند گردند؟انواع مؤلفه های زمان و نقش هر یک در روایت داستان و معرّفی و تحلیل شخصیّت های آن چیست؟
تأثیر گفتمان اجتماعی حاکم بر عصر صفویان در آثار تصویری دارای صحنه های موسیقی آن دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
51 - 62
حوزههای تخصصی:
هر رشته از دانش، مجموعه ای از قواعد و قانون های ایجابی و سلبی را دارد که معین می کند درباره چه چیزهایی می توان بحث کرد و درباره چه چیزهایی، نمی توان. همین قواعد و قانون های نانوشته، ،"گفتمان" آن رشته خاص هستند. تلاقی مذهب و ملیت در گفتمان صفوی باعث شد تا پس از ساسانیان، دوباره وحدت دینی مبنای وحدت سیاسی قرار گیرد و هویت ملی در ایران پررنگ شود . گفتمانی که با برجسته کردن، طرد و گاه به حاشیه راندن، تفکر غالب خود را به عنوان حکومتی قدرتمند گسترش داد. در این پژوهش تلاش شده تا تأثیر گفتمان اجتماعی این عصر -که علاوه بر اندیشه های سیاسی حاکم، به سه بخش مذهب شیعه، حکمت ایران باستان و عرفان اسلامی قابل تقسیم است- بر نگاره های دارای صحنه های موسیقی بررسی شود. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، برای تحلیل داده ها از نظریه گفتمان "میشل فوکو" استفاده شده است. پررنگ ترین نتیجه ای که می توان از این بررسی گرفت این است که، با تمام نفوذ و قدرتی که مذهب شیعه و فلاسفه و عرفای اسلامی در عصر صفوی داشتند، تأثیر مستقیم اندیشه های سیاسی دولت بر نگارگری و استفاده دیداری از واقعیت های اجتماعی در طراحی صحنه های دارای موسیقی مشهود است.
طراحی مدل انتقال تکنولوژی در حوزه فراساحل صنعت نفت و گاز کشور: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۹
17 - 34
حوزههای تخصصی:
وجود نفت و گاز و سایر منابع فسیلی به عنوان ثروت های خدادادی در ایران، نقش قابل توجهی در روند توسعه این کشور دارد. یکی از عوامل اساسی در راستای بهره برداری بهبنه از این میادین نفتی و گازی، در اختیار داشتن تکنولوژی های مرتبط با این حوزه است. برای کاستن فاصله تکنولوژی بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای درحال توسعه، انتقال تکنولوژی بعنوان یکی از گزینه های کاهش شکاف فناوری در نظر گرفته می شود. هدف این مطالعه، ارائه مدل مناسب انتقال تکنولوژی در حوزه فراساحل نفت و گاز می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند، 18 نمونه انتخاب شده است. در ابتدا با انجام مصاحبه با این خبرگان و سپس بهره گیری از تکنیک کیفی تحلیل تم، 8 عامل موثر بر انتقال تکنولوژی مناسب شناسایی شدند. در گام بعدی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری مدل نهایی پژوهش ارائه گردید. این مدل دارای 5 سطح بوده که به ترتیب اهمیت، سطح پنجم: عوامل دولتی، عوامل مالی و اقتصادی، سطح چهارم: ماهیت تکنولوژی، سطح سوم: ویژگی های سازمان انتقال دهنده، سطح دوم: مدیریت و رهبری، منابع انسانی و سطح اول: ویژگی های سخت افزاری و نرم افزاری سازمان گیرنده تکنولوژی می باشند. در نهایت به منظور بهبود و تسهیل در فرایند انتقال تکنولوژی پیشنهاداتی ارائه گردید.
حُسن شناسی در تفکر روزبهان بَقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم زیبایی از دیرباز تا دوران معاصر همواره در کانون توجه عارفان و اندیشمندان حوزه عرفان اسلامی جای داشته است. از این رو، مسائلی فراوان نیز در خصوص زیبایی و چیستی و چگونگی آن مطرح شده و دیدگاه های گوناگونی درباره ابعاد مختلف زیبایی، ازجمله وجوه معرفت شناختی و ارزش شناختی آن شکل گرفته است. روزبهان بَقلی شیرازی ازجمله عارفانی است که در آثارش، به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این موضوع اشاره کرده است. اما تاکنون مفهوم زیبایی در اندیشه وی با توجه به ساختار تفکر عرفانی اش به طورجدی مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است. بر این اساس، هدف از این پژوهش این است که به شیوه توصیفی تحلیلی با بررسی ابعاد معرفتی مشرب عرفانی روزبهان و تحلیل توصیفاتی از زیبایی که او از کشف و شهودات خود به دست آورده، کیفیت و ویژگی های مشخصه تلقّی عرفانی روزبهان از مقوله زیبایی سنجیده شود. از مهم ترین نتایج این پژوهش، تبیین روایت گسترده تر روزبهان، نسبت به دیگر عرفا، از مفهوم و مصادیق زیبایی است. یافته های این پژوهش حاکی از توجه ویژه روزبهان به جایگاه مفهوم زیبایی در حیطه های گونا گونی همچون تفسیر آیات قرآنی، کشف و شهودات و تجارب عرفانی است. افزون بر این، پژوهش حاضر نشان می دهد که اگرچه مواجهه او با مفهوم زیبایی، گاه با وجود اشتراکاتی با سنت فلسفی پیش از خود و از طریق تفکرات انتزاعی و ذهنی صورت گرفته است، اغلب جنبه ای تخیلی و شهودی دارد و از این رو، او با واژگان ابداعی خود نیز در مورد زیبایی سخن گفته است. از مهم ترین واژگانی که او در این مباحث به کار می بَرد، حُسن، جمال، مستحسن و مُستقبَح هستند. در نهایت، نتایج این پژوهش نشان می دهد که واژگان ابداعی روزبهان درباره زیبایی، بسته به نوع کشف و شهودات عرفانی و تنوع تجارب عرفانی تنوع یافته است.
تاثیر هویت مردانه بر شکل گیری آیکون زن در فیلم نوآرهای دهه ۱۹۴۰ میلادی هالیوود
منبع:
فردوس هنر سال ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰
92 - 113
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از رویکردهای علمی در خوانش محتوای آثار هنری تصویری رویکرد آیکونولوژی است. باوجود آن که ازاین رویکرد تا به امروز بیشتر در خوانش آثار هنر تجسمی بهره برده اند، اما استفاده از آن در خوانش آثار سینمایی نیز با رعایت الزامات آن امکان پذیر است. آیکونولوژی شاخه ای از تاریخ هنر است که توجه خود را به محتوای اثر هنری در برابر فرم آن معطوف می کند. آنچه در خوانش آیکونولوژیک مطرح است شناسایی جزء تکرارشونده در اثر هنری، آیکون، و تفسیر دلایل شکل گیری آن بر مبنای شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه شکل دهنده آن آیکون است. با توجه به خصوصیات تکرارشونده ژانر فیلم نوآر و تصویر تثبیت شده آن از زن می توان فیلم های این گونه سینمایی را با استفاده از رویکرد آیکونولوژی موردبررسی قرارداد. در تاریخ هنر سینما ژانر نوآر همواره به عنوان یکی از نقاط اثرگذار این هنر برشمرده شده است. به همین منظور پژوهش حاضر به مطالعه تاثیر هویت مردانه بر شکل گیری آیکون زن در فیلم نوآرهای دهه 1940 میلادی آمریکا می پردازد. به همین جهت در این مقاله ابتدا رویکرد آیکونولوژی مختصراً معرفی می شود و سپس خوانش آیکونولوژیک پنج اثر شاخص فیلم نوآر با تکیه بر شخصیت زن در این فیلم ها صورت می گیرد.هدف: هدف این پژوهش نشان دادن امکان استفاده از رویکرد آیکونولوژی در خوانش آثار سینمایی و بررسی تاثیر هویت مردانه بر شکل گیری شخصیت تکرارشونده از زن در آثار فیلم نوآر شده اند.سؤال مقاله : دلایل شکل گیری شخصیت تکرار شونده زن در فیلم نوآرها چیست؟ هویت مردسالارانه جامعه چه تاثیری بر شکل گیری شخصیت زن در فیلم نوآرها داشته است؟روش تحقیق: در این مقاله از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده و منابع کتابخانه ای مورد استناد قرار گرفته اند.نتیجه گیری: طبق یافته های این پژوهش آیکون زن در فیلم نوآرهای هالیوود حاصل سنت های بصری و روایی دوره خود از جمله وجود سیستم استودیویی، نقش پذیری زنان در جامعه آمریکا و هویت مردانه حاکم بر آن جامعه است.
نمادشناسی و گونه شناسی شیرسنگی های ایران با تأکید بر نقوش و خطوط پیرامونی.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
103 - 113
حوزههای تخصصی:
شیرسنگی تندیسی است نمادین، تاریخی و بیشتر انتزاعی، بر مزار سلحشوران و بزرگان که ریشه در باورهای آیینی، شیعی و قومی دارد. اغلب این تندیس در مناطق بختیاری نشین مشاهده می شود. هدف بازشناسی و تحلیل فرمی و نمادین پیکره هاست. پرسش این است که آیا این پیکره در مناطق مختلف ایران و در دوره های تاریخی، از منظر زیبایی شناختی و مفاهیم شاهد تفاوت هایی بوده است یا خیر؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطّلاعات، کتابخانه ای و میدانی است. دامنه پراکندگی این تندیس در 10 استان و 40 شهرستان است و حجم نمونه های مورد مطالعه در این مناطق 550 مورد است. در خوزستان و چهارمحال و بختیاری، پیکره ها از فرمی مکعب گونه برخورداند، دارای شیبند و نماد شجاعت محسوب می شوند. در شهر اصفهان، پیکره ها حالتی آرام و بدنی منحنی دارند که بیشتر نماد نگهبان هستند. در لرستان و برخی شهرهای استان اصفهان پیکره ها چهره ای انسان نما دارند، از شیب کمتری برخوردارند و نماد شجاعتند. در یاسوج و استان فارس، پیکره ها کمی انحنا دارند، حرکت را تداعی می کنند و نماد شجاعتند. در شمال غرب کشور خیز و جهش نمونه بختیاری مشاهده نمی شود و نمادی از شجاعت محسوب می شوند.
بررسی نظام ساخت تکاملی و رهیافت های محاسباتی در معماری سنتی و مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
636 - 656
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با وجود پیشرفت های نرم افزاری و نیز استفاده از رویکردهای گوناگون مانند ساخت تکاملی و رهیافت محاسباتی، طراحان موفقیت کمتری در پیوند ایده های خویش به محصول نهایی کسب می نمایند. رویکرد ساخت تکاملی موضوع تسلسل و فرآیندهای شکل گیری را بیشتر هدف قرار داده، در حالی که رهیافت محاسباتی محصول محورتر بوده و توانایی ارائه طرح های پیجیده را دارا می باشد، بنابراین با پیوند این دو رویکرد شاید طراحی تا ساخت انسجام بیشتری یافته و محصول نهایی شباهت بیشتری به ایده اولیه ای داشته باشد که در ذهن طراحان بوده است. این پژوهش براساس معیار هدف در گروه پژوهش های کاربردی، بر اساس معیار زمان گردآوری داده ها در گروه پژوهش های پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل افرادی است که در این زمینه دارای پیشینه پژوهش و مطالعه بوده و اطلاعات کسب شده از این طریق دارای روایی و پایایی قابل ملاحظه ای می باشد، حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS SAMPLE POWER برابر با 200 نفر و شیوه نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ای نرم افزارهایSPSS & AMOS می باشند. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای و مدل عاملی مرتبه اول استفاده گردیده است. یافته های این پژوهش نشان داد که؛ تحقق همبستگی و انسجام فرآیند ایده- محصول در زمان حال، منوط به استفاده درست و بجا از رویکرد ساخت تکاملی و رهیافت محاسباتی است. متغیرهای موجود در طراح شامل حدس، ارزیابی و تصمیم گیری باشد، در حالی که متغیرهای ابزاری منوط به رایانه شامل انجام محاسبات پیچیده و ارائه طرح های چندبعدی و پیچیده است. اهداف پژوهش: تبیین همبستگی ایده- محصول در روند ساخت تکاملی و رهیافت محاسباتی. بررسی نظام ساخت تکاملی در معماری سنتی و مدرن. سؤالات پژوهش: ایده محصول در روند ساخت تکاملی و رهیافت محاسباتی چه نقشی دارد؟ نظام ساخت تکاملی و رهیافت های محاسباتی چه تفاوت هایی در معماری سنتی و مدرن دارد؟
تأثیرپذیری در موسیقی عاشیقی ترکان قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قشقایی ها مهاجرانی بوده اند که از مناطق مختلف به جنوب ایران آمده اند. در گذشته جامعه ی قشقایی جامعه ای طبقاتی بود و خاندان ایل خانی در رأس این نظام طبقاتی قرار داشت. موسیقی همواره در تمام طبقات اجتماعی ایل قشقایی حضور داشته است. کارگان عاشیق ها یکی از پنج کارگانِ فرهنگ موسیقایی قشقایی ست که تحولات بسیاری را تجربه کرده است؛ تغییراتی در سازبندی، تغییر فرم اجرا و تضعیف کارگان که در نهایت به از میان رفتن این سنت موسیقایی انجامید. عاشیق ها که در فرودست ترین طبقات اجتماعی ایل جای داشتند با حمایت ایل خانان به قوم قشقایی پیوستند و هنر خود را ارتقاء بخشیدند؛ در نهایت نیز با از میان رفتن نظام ایل خانی، سنت موسیقایی آنها نیز رو به انحطاط رفت. اغلب تأثیرپذیری ها و تغییرات حاصل از آن در موسیقی عاشیقیْ ریشه در نظام طبقاتی ایل دارند. تغییرات ایجادشده در این موسیقی نیز غالباً با حضور افرادی از طبقات بالای اجتماع همراه بوده که پذیرشِ مرجعیت این طبقات توسط مردمْ پذیرشِ تغییرات را نیز به همراه داشته است. این پژوهش که به معرفی موسیقی عاشیقی قشقایی و بررسی تأثیرپذیری در این کارگان می پردازد بر اساس کار میدانی در مناطق قشقایی نشین و گفت وگو با موسیقیدانان قشقایی به انجام رسیده و هدف از آن معرفی و بررسی تغییراتِ حاصل از برخوردهای فرهنگی، تغییر شرایط زندگی، شهری شدگی و تجددگرایی قشقایی ها در این موسیقی است.
ارزیابی اصول طراحیِ معماری سبز در کاهشِ مصرف انرژیِ اقلیم گرم و خشک؛ موردپژوهی: ساختمان مرکزی بانک های اقلیم گرم و خشک
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
65-78
حوزههای تخصصی:
ساختمان بانک ها علاوه بر نقش مهم در طراحی و معماری پایدار شهری، بعنوان یکی از کاربری های پر مصرف انرژی بشمار می آیند. در این پژوهش تلاش گردید تا با مدنظر قراردادن خصوصیات معماری سبز و معماری همساز با اقلیم، میزان اثربخشی این اصول را در کاهش میزان مصرف انرژی ساختمان مرکزی بانک مورد بررسی قرار گیرد. در راستای دسترسی به این هدف، یک ساختمان اداری بانک با درنظرگرفتن اصول و خصوصیات معماری سبز و معماری همساز با اقلیم گرم و خشک همچون تغییر سیستم های لوله کشی، تعویض برج های قدیمی تاسیسات خنک کننده با برج های کم مصرف با طول عمر بالا، ایجاد حوضچه بتنی ذخیره آب جهت جمع آوری و استفاده از آب باران، ساخت زیرساخت های لازم جهت استفاده از پنل های خورشیدی، ایجاد فضای سبز، استفاده از سیستم روشنایی هوشمند، پنل های کناف عایق و مصالح و منابع محلی بهسازی گردید و سپس با نرم افزارDesign Builder و دیگر مشاهدات میدانی منجمله رصد قبوض حامل های انرژی، میزان اثر بخشی این بهینه سازی در جهت کاهش مصرف انرژی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از آنالیزهای صورت گرفته نشان می دهند بهسازی صورت گرفته منجر به کاهش تولید گاز دی اکسید کربن، سوخت مصرفی سالیانه و مصرف انرژی الکتریسیته و گاز گشته است. درنتیجه می توان گفت استفاده از خصوصیات معماری سبز و مدنظر قرار دادن اصول معماری همساز با اقلیم در بهینه سازی ساختمان مزبور تاثیر بسزائی در کاهش مصرف انرژی و رفاه و آسایش کارکنان و ارباب رجوعان به همراه داشته است.
دوراهی حفاظت یا تغییر؟ در جستجوی راهکاری برای مانایی منظر مردمی در بافت تاریخی شهرهای سمنان و دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
17 - 26
حوزههای تخصصی:
منظر مردمی در اثر زیست جمعی و تعامل مشترک مردم با یکدیگر و محیط ایجاد می شود. بافت تاریخی شهرها، راویان هویت و تداعی گر گذشته شهر هستند و حفظ منظر مردمی آنها اهمیت دوچندان دارد. اتخاذ رویکرد مناسب در رابطه با منظر مردمی بافت تاریخی شهرها، مشروط به برقراری تعادل میان حفظ آثار ارزشمند گذشته در محیط و همگام بودن ابعاد مختلف کالبدی، معنایی و عملکردی آن با نیاز های شهروندان و جامعه شهری معاصر است. حفظ منظر مردمی بافت تاریخی شهرهایی نظیر سمنان و دامغان با چالش هایی مواجه است؛ مدیریت شهری در مواردی به سوی رویکردی حفاظتی و نمایشی با اولویت بخشی به کالبد محیط حرکت کرده و در مواردی دیگر برای تخصیص فضا به جامعه معاصر، به تجهیز کالبدی و عملکردی بدون شناخت کافی نسبت به معنای فضا، زمینه و نیازهای مخاطبین مبادرت می ورزد. هدف از این نوشتار بررسی ابعاد مختلف مفهوم منظر مردمی و چگونگی تحول مناظر مردمی مربوط به گذشته در بافت تاریخی شهرهای سمنان و دامغان به گونه ای است که با درنظرگیری تأثیر عوامل مختلف، امکان اتخاذ رویکردی مناسب برای تداوم منظر مردمی گذشته در متن زندگی امروز شهرها فراهم شود. منظر مردمی پدیده کلی و هم افزا از عملکرد، کالبد و معنا مطرح است که توجه به نقش کلیدی مردم برای استمرار آن در طول زمان ضرورت دارد. رویکرد یک جانبه و متمرکز بر بهسازی محیط و بدون ملاحظه ابعاد اجتماعی و فرهنگی، عدم ثبات ترکیب اجتماعی، کاهش تعهد و مشارکت مردمی و افول منظر مردمی را به همراه دارد. لزوم توجه به پیش شرط های اساسی چون اعتبار بخشی به قابلیت ها، معنای ذاتی و جوهره اختصاصی هر فضا، نیازهای جامعه معاصر، عوامل پشتیبانی کننده حضور افراد و نقش کلیدی مردم، تحقق منظر مردمی را به عنوان محصول تجربه پویای محیط توسط جامعه و دارایی جمعی با مالکیت گسترده ممکن می سازد که اشکالی از حفاظت فعال و مدیریت جمعی از طریق بازسازی رابطه با مکان ها، تأثیر مثبتی بر تداوم آن می گذارد. طرح ریزی فرایندی کل نگر، یکپارچه و چندوجهی برای افزایش دلبستگی شهروندان به مکان و رعایت تعادل در محافظت و مداخله در منظر نیز، به تداوم مناظر مردمی و به روزرسانی مداوم ارتباط و تفسیر کاربران از منظر کمک خواهد کرد.
تبیین روابط قدرت در تهیه و اجرای طرح های توسعه شهری؛ نمونه مطالعاتی طرح توسعه دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز با گسترش شهری شدن، بیش ازپیش شاهد فضامند شدنِ منطقِ رقابتی و توسعه در جهان پیرامون هستیم. به بیانی دیگر می توان گفت آنچه در قالب انواع طرح ها و برنامه ها بدان ها برخورد می کنیم، به نوعی نماینده منطقِ نامبرده تلقی می شود. به عنوان مصداقی از این طرح ها و برنامه ها، این نوشتار به ترسیم فضای منازعه شکل گرفته پیرامون محدوده طرح توسعه دانشگاه تهران با بهره گیری از روش کیفی گرانددتئوری می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد، به واسطه در هم تنیدگی عقلانیت آکادمیک و شبکه های قدرت، دانشی که دغدغه خیر عمومی دارد، تولید می شود و مسئله را که در اینجا ضرورت بخشی به ایجاد دانشگاه سبز، کارآفرین و هوشمند است، خلق می کند. به طور هم زمان این دانش خاص تولیدشده توسط روابط قدرت مشروعیت بخشی می شود. اینجاست که منطق توسعه در فرم فضایی خاصی بازتولید می شود. یکی از وجوه اشتراک این فضامندی در مفهوم عام منطق توسعه، انواع سلب مالکیت ها [1] و برون رانی هاست. این سلب مالکیت در کنار همه اعمال قدرت ها، مقاومت هایی را از سوی اهالی محله وصال در پی دارد. در نهایت مجموعه این نیروهای متکثر دخیل و شکل گرفته حول طرح توسعه دانشگاه تهران ترسیم شده و با اتکا به روش شناسی نسبت ادعاهای طرح مذکور با میدان واقعیت سنجیده می شود. [1]. Dispossession
شناسایی و ظرفیت سنجی کنشگران مدیریت نوسازی و بازآفرینی شهری در سطح ملی و محلی (کلانشهر تهران) و تحلیل شبکه ارتباطی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
5 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های اساسی در مدیریت بازآفرینی شهری، عدم شناخت کافی از کنشگران این حوزه در سطوح مختلف مدیریتی و الگوی روابط آنها و نیز ناکافی بودن مطالعات در خصوص ظرفیت سنجی کنشگران اصلی است. بنابراین، هدف تحقیق شناسایی، ظرفیت سنجی و تحلیل روابط کنشگران به منظور دستیابی به شرایط مناسب تر در فرایند مدیریت بازآفرینی در سطح ملی و کلانشهر تهران است. بدین ترتیب این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن آمیخته است. به منظور دستیابی به هدف تحقیق، علاوه بر بررسی مبانی نظری موضوع، اسناد مختلفی همچون آئین نامه ها، تفاهم نامه ها و نیز صورتجلسات سازمان نوسازی شهر تهران مورد تحلیل محتوا قرار گرفته و در نهایت به منظور افزایش پایایی و روایی تحقیق و تکمیل داده ها از روش مصاحبه با کارشناسان و مدیران تراز اول سازمان های دست اندرکار استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که تعدد کنشگران این حوزه بسیار زیاد بوده ولی در عمل تفوق بر بخش های دولتی و عمومی (شهرداری ها) است و بخش های خصوصی و اجتماعات محلی نقش کمرنگی در ساختار مدیریت بازآفرینی شهری در تهران دارند. از نظر ارتباطی کانون های مشخصی قابل شناسایی بوده است و ارتباطات عمودی بین نهادها قابل ملاحظه نیستند. همچنین در این تحقیق نشان داده شد که این کنشگران از ظرفیت های قابل توجهی برخوردار بوده که پتانسیل مناسبی برای سیاست گذاری و مدیریت بازآفرینی شهرها است.
تحلیل فضامندی قانون در مدیریت زمین های ساحلی: کنشگری آب و تعارض منافع بررسی موردی: ساحل جنوبی دریای کاسپین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
27 - 46
حوزههای تخصصی:
زمین های ساحلی در کرانه جنوبی دریای کاسپین به دلیل مزیت های فضایی متنوع، همواره در معرض فشارهای ناشی از رقابت برای سکونت و فعالیت قرار دارند. اگرچه جریان قانون گذاری برای هدایت و کنترل استفاده و بهره برداری از این زمین ها حدود 9 دهه قدمت دارد، با این حال، به نظر می رسد عملیاتی شدن این قوانین در هر دوره با چالش های متفاوتی مواجه بوده است. این پژوهش می کوشد تا از منظر جغرافیای قانونی و با استفاده از رویکرد روش شناسی آمیخته و فن تحلیل اسنادی و پیمایش، جریان قانون گذاری را به بسترهای طبیعی و اجتماعی مربوطه پیوند دهد. یافته های پژوهش نشان داده اند که اگرچه قانونمندی فضا و تعین بخشی به قلمروهای ساحلی با تکیه بر تراز ارتفاعی آب دریا انجام شده است، اما در عمل این قوانین به دلیل بکارگیری رویکرد ایستا و مقطعی در مواجهه با پویایی های طبیعی ساحل، بی اعتبار شده اند. همچنین عینیت نیافتن زمین های ساحلی پیراشهری از سوی ساکنان بومی و نیز تعارض منافع سازمانی و منافع عمومی، مانع از اجرای قوانین آزادسازی حریم دریا بوده است. روایت های این پژوهش نشان دهنده اهمیت فضامندی قوانین مدیریت زمین های ساحلی به واسطه کنشگری عناصر مادی (آب) و غیرمادی (قدرت) هستند.
توسعۀ تخریبی پروژۀ بین الحرمین شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
67 - 70
حوزههای تخصصی:
شاهچراغ شیراز به مثابه فضای شهری با عملکرد مذهبی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در شهر سنتی شیراز تا حدود صد سال گذشته به عنوان هسته مرکزیِ مذهبی-اجتماعی، میعادگاه مردم با باورها و اعتقاداتشان در طول روز و هفته بود. با گسترش شهر شیراز و تحولات مرزهای کالبدی شهر، بافت تاریخی پیرامون حرم از حدود 1330 شمسی تا کنون آماج حمله توسعه و حفاظت از طرف برنامه های مصوب مدیران قرار گرفته است. پس از تخریب بخش اعظمی از بافت تاریخی شیراز به بهانه احیاء، آخرین تیر، طرح تخریب 57 هکتاری بافت در سال 1400 در جوار حرم مطهر سید علاءالدین حسین بود که با تلاش متخصصین و مردم آگاه تا کنون عملی نشده است. با توجه به عملکرد آستانه و شاهچراغ نزد عموم مردم، و تقدس حریم آن، تخریب محدوده دو حرم و اتصال آن ها به یکدیگر با چه هدفی و به چه قیمتی، قرار است از طرف مدیران شهری به عنوان نماینده های معتمد مردم صورت گیرد؟ فضاهای مذهبی و حریم فضاهای مذهبی در باور مسلمانان مکان سیر در انفس و غلبه اتمسفر روحانی فضاست، حال می توان با غلبه کاربری تجاری نامأنوس با بافت مذهبی و تاریخی یک مکان زیارتی را اسماً بین الحرمین خواند و رسماً زوار را از سیر در انفس بازنمود و به سیر در آفاق تشویق. در چنین فضایی به نظر نمی رسد مخاطب زائر باشد، بلکه سیاحی است برای خرید مایحتاج و سوغات.
کاربردها و کارکردهای پدیده صوتی موسیقاییِ آوازخوانی فروشندگان در بازار بزرگ شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناسبات اقتصادی حاکم بر بازارها، همواره در شکل گیری و نوع تعاملات انسانیِ میان عرضه کننده و متقاضی، تاثیرگذار بوده اند. دراین میان، بازارهایی با ساختار و بافتِ سُنتی (نظیر آنچه در بازارهای گیلان مشاهده می شود)، علاوه بر تبعیت از مناسبات اقتصادیِ مرسوم، موقعیت ها و شرایطی را به واسطه نظم فرهنگیِ مستقر در جامعه پدید می آورند که از تعاملات انسانی گرفته تا انتظام یافتگیِ سطوح مرتبط با ساختار کالبدی را تحت تأثیر قرار می دهند. این مقاله با هدف صورت بندی و تحلیل آوازهای فروشندگان بازار بزرگ رشت، بر اساس مفاهیم «کاربرد» و «کارکرد»، در صدد پاسخ گویی به این سؤال است که این آوازها چه کاربردها و کارکردهایی در بستر بازار دارند. داده های گردآوری شده، مشتمل بر صداها و تصاویر ضبط شده، گفتگو با فروشندگان و مراجعین و همچنین مشاهدات میدانی در بازار بزرگ رشت و برخی از بازارهای محلی استان گیلان است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کاربرد این پدیده صوتی موسیقایی در بستر بازار، محورهای چهارگانه «خبررسانی»، «تبلیغاتی»، «نمایشی» و «بازخوانی» را دربرمی گیرد و کارکرد آوازهای مذکور، در هشت محورِ «برقراری ارتباط»، «ارائه نمادین مفاهیم»، «بیان احساسات»، «لذت زیبایی شناختی»، «سرگرم کردن»، «اعتباربخشی به نهادهای اجتماعی»، «کمک به تداوم و ثبات فرهنگی» و «کمک به یکپارچگی جامعه» قابل صورت بندی اند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش توصیفی تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته اند.
شناسایی عوامل ظهور مضامین مذهبی و مؤلفه های اهمیت آن در دیوارنگاره های بناهای مذهبی عصر قاجار (مطالعه موردی: بقاع متبرکه استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
25 - 47
حوزههای تخصصی:
ﺩیﻮﺍﺭﻧﮕﺎﺭی ﻣﺬﻫﺒی ﺩﺭ ﻣﻌﻨﺎی ﻫﻨﺮ شیعه ﻭ ﺑﺎ ﻣرکزیت ﺍﺋﻤﻪ اطهار به ویژه ﻭﺍﻗﻌﻪ ﮐﺮﺑﻼ ﺍﺯ ﻣﻬﻢﺗﺮیﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎی ﺩیﻮﺍﺭﻧﮕﺎﺭی ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺷﮑﻮﻓﺎیی ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ عصر ﻗﺎﺟﺎﺭ ﺳﭙﺮی ﻧﻤﻮﺩ. به دلیل تحولات پس از مشروطه نقاشی مذهبی عمدتاً محدود به نقاشی های عامیانه می شد که اکثراً در بقاع متبرکه توسط هنرمندان مردمی تهیه می شدند. هدف از این پژوهش شناسایی مؤلفه های اهمیت و عوامل ظهور مضامین مذهبی در آثار هنری یاد شده است. سؤال های این مقاله عبارتند از: 1- عوامل ظهور مضامین مذهبی در دیوارنگاره های بناهای مذهبی عصر قاجار کدامند؟ 2- دیوارنگاره های مذهبی بناهای مذهبی عصر قاجار مشتمل بر کدام مضامین و محتوا هستند؟ و آیا این مضامین و محتوا در بقاع متبرکه گیلان مشاهده شده است؟ 3- هنرمندان دیوارنگاره های بناهای مذهبی عصر قاجار برای نشان دادن موضوع از چه مؤلفه هایی بهره گرفته اند؟ و آیا هنرمندان بقاع متبرکه گیلان از این مؤلفه ها بهره برده اند؟ روش تحقیق بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیل محتوا (متنی) و شیوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ بناهای مذهبی و دیوارنگاره های آن ﺑﺎ ﻣﻔﺎﻫیﻢ ﺷیﻌی ﻭ ﺁییﻦ ﻫﺎی ﺟﻤﻌی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻣﺬﻫﺐ ﺷیﻌﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﭘﺮ ﺭﻧﮓ ﺷﺪﻥ ﻧﻘﺶ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋی ﺍیﻦ اماکن ﻣیﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. به همین دلیل از مهم ترین عواملی که سبب ظهور مضامین مذهبی شد، نیاز به فضای معنوی، باور به تبلیغ و اشاعه ی مذهب تشیع، تأکید بر هویت مذهبی و فرهنگی، توجه به برخی باورهای عامیانه مذهبی و شوکت نمایی سلطنت حاکمان می توان اشاره داشت. همچنین از دیگر نتایج پژوهش آن است که مهم ترین مؤلفه های اهمیت موضوع این دیوارنگاره های بناهای مذهبی شامل: ابعاد نگاره، میدان دید، فضای باز مقابل تابلو و ارزش معنوی است و موضوعات مذهبی در این پنج بخش گنجانده شده است: باورهای عامیانه، وقایع نگاری تاریخ ائمه، شمایل ها، داستان ها؛ و نقوش مذهبی و نمادین. کلیه ی مؤلفه های اهمیت موضوع و مضامین مذهبی در بقاع متبرکه گیلان رؤیت شده است.
مطالعه طرح و رنگ پوشاک دوره تیموری بر اساس نگاره های کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
15-28
حوزههای تخصصی:
پوشاک از مهم ترین شاخصه های فرهنگ جوامع است که نقش کلیدی در تاریخ تمدن آنها ایفا می نماید. از آنجایی که حکومت تیموری از دوره های پراهمیت در اعتلای فرهنگ و هنر ایران است و اطلاعات به دست آمده از پوشاک این دوره مختص به چند نمونه پارچه مکشوفه در قبرهای مربوط به این دوره هستند، لذا شناخت دقیق مؤلفه های پوشاک این دوره دارای اهمیت است. از طرفی تنوع پوشاک این دوره، جهت شناخت جنبه های پنهان تاریخ پوشاک و ارتباط آن با طبقات اجتماعی در تمدن ایران نیز امری ضروری قلمداد می شود؛ موضوعی که بر اساس مطالعات قبلی جای خالی آن مشهود است. بنابراین با هدف شناسایی رابطه طبقات اجتماعی با طرح و رنگ پوشاک، در دوره تیموری از نگاره های کمال الدین بهزاد استفاده شد؛ آثاری که نگرشی ویژه به انسان و رویکردی واقع گرایانه در نمایش موضوعات آنها کاملاً هویدا است. بدین منظور، طرح و رنگ پوشاک به عنوان شاخص کدگذاری اصلی در این پژوهش کیفی لحاظ شد و دسته بندی تفکیکی آن بر اساس تقسیم بندی سرپوش، تن پوش و پاپوش مورد مطالعه قرار گرفته است. همچنین، تعداد 11 نگاره به عنوان حجم نمونه به صورت هدفمند انتخاب شده است و تنوع موضوعی و تعدد پیکره های انسانی، عامل تعیین کننده در انتخاب نمونه ها بود. روش گردآوری اطلاعات نیز بر اساس شیوه کتابخانه ای، اسنادی و منابع اینترنتی و با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی صورتگر صورت گرفته است که بر اساس دو گونه منبع مطالعاتی یعنی منابع مکتوب و منابع تصویری انجام شد. در نهایت، نتایج حاصله بیانگر آن است که پوشاک در دوران تیموری دارای تنوع طرح و رنگ در لباس مردان و زنان است و ارتباط مستقیمی با طبقات اجتماعی دارد.
نقش هنرمندان در زمان بحران تاریخی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
91 - 95
حوزههای تخصصی: