مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقش بز


۱.

مطالعه تحلیلی و تطبیقی نقوش بز در سنگ نگاره های منطقه "شترسنگ" خراسان رضوی با نقوش مشابه در فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شترسنگ سنگ نگاره نقوش جانورسان نقش بز خراسان فلات ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۴۱۴
سنگ نگاره در ایران دارای پراکندگی های گسترده ای است که با نمونه های کشف شده در سایر نقاط دنیا دارای شباهت ها و تفاوت های ظاهری و مفهومی قابل توجه است. نقوش صخره ای موجود در منطقه"شتر سنگ" یکی از هزاران نمونه سنگ نگاره هایی است که در خراسان شکل گرفته اند، بیانگر زندگی مبتنی بر پایه دامداری و شکارگری انسان عصر پارینه سنگی است. نقوش برجامانده در این صخره ها مانند سایر سنگ نگاره های مناطق مختلف دربرگیرنده نقوش جانورسان و نقوش انسان نماست که در بین نقوش موجود بیشترین نقش را نقش بزکوهی به خود اختصاص داده است. در بین نقوش موجود در سایت "شترسنگ" برخلاف پراکندگی های متنوع نقوش صخره ای در سایر نقاط ایران، نقوش گیاهی، سمبلیک و انتزاعی بندرت مشاهده می شود. در بین نقوش جانورسان، نقش بزکوهی به عنوان یکی از مهم ترین حیوانات در تداوم زندگی بشر حاکی از اهمیت فراوان این موجود است که در نقوش صخره ای منطقه "شتر سنگ"به وفور مشاهده می شود. نقش بز، نماد آب، ماه، آبادانی، فراونی، حاصلخیزی و نماد زندگی است. هدف این پژوهش، معرفی و شناخت سنگ نگاره های منطقه "شترسنگ" با تأکید بر نقش بزکوهی و وجود شباهت ها و تفاوت های شاخص نقوش این منطقه در قیاس با نقوش متنوع سایر مناطق کشور است که تاکنون مورد پژوهش و مطالعه جدی پژوهشگران قرار نگرفته است. این پژوهش در پی پاسخ دادن به این سؤالات است: 1. نقوش بزکوهی در سنگ نگاره های منطقه شترسنگ دارای چه ویژگی هایی است؟ 2.  بین ساختار طراحی، اجرا و تنوع نقوش بزکوهی در منطقه مورد مطالعه این پژوهش چه شباهت ها و تفاوت های شاخصی با سایر نقوش سنگ نگاره های ایران، وجود دارد؟ جستار پیش رو به صورت توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. با توجه به ریخت شناسی سنگ نگاره ها و اسناد و مدارک موجود در ارتباط با نقش بز تقریباً در تمامی مراکز فرهنگی دوران پیش از تاریخ در ایران، می توان به این نکته اشاره کرد که نقش بز کوهی در محوطه "شترسنگ" نیز، اغلب به صورت استیلیزه و خلاصه شده بدون اشاره به هیچ گونه تزئیناتی با استفاده از خطوط افقی برای طراحی بدن و چند خط مورب برای طراحی پاها، ترسیم شده است. همچنین، بزهای حک شده درمحوطه مورد پژوهش مانند اغلب نقوش سنگ نگاره های سایر نقاط ایران؛ به صورت نیمرخ با یک شاخ و یا دو شاخ با منحنی های کوتاه و یا بسیار بلند با عدم تناسب نسبت به بدن جانور، طراحی شده است. بزهای نیمرخ اغلب با دو پا طراحی شده اند و در مواردی نیز بزهایی با طراحی سه و چهار پا نیز مصور شده است. بین بزهای مناطق مختلف ایران، به جهت ریخت شناسی یا فرم و نیز محتوی و معنا یکسانی وجود دارد و شیوه حکاکی اغلب سنگ نگاره های ایران و نیز منطقه"شترسنگ" به شیوه پتروگلیف است. باستان شناسان با گاه نگاری نسبی و تقریبی حکاکی و ترسیم سنگ نگاره ها در منطقه "شترسنگ" را به دوره پارینه سنگی نسبت داده اند.
۲.

تطبیق دیداری نقش بُز سنگ نگاره های لم گردو و کیارس خوزستان با سنگ نگاره های تیمره، مزاین و خوراوند استان اصفهان و مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش بز سنگ نگاره کیارس گتوند لم گردو شوشتر خمین گلپایگان مزاین تیمره خوراوند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۴۹
تطبیق دیداری نقش بُز سنگ نگاره های لم گردو و کیارس خوزستان با سنگ نگاره های تیمره، مزاین و خوراوند استان اصفهان و مرکزی   نقش بُز یکی از نقوش پرکاربرد حیوانی است که در میان سنگ نگاره ها و دیگر آثار هنری در ترکیب با سایر نقوش یا به تنهایی به شکل های مختلف نمایش آن در آثار ایرانی تداوم یافته است. با توجه به دیرینگی، تنوع و پراکندگی این نقش در سنگ نگاره های مناطق مختلف ایران، در این پژوهش ساختار این نقش در دو منطقه جغرافیایی ایران مقایسه شد؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر شناخت وجوه تشابه و تمایز ساختاری نقش بز در سنگ نگاره های دو منطقه جنوب غرب و مرکز ایران به منظور آشنایی بیشتر با فرهنگ بصری ایرانی است. اینکه نمایش تجسمی و مضمونی ای که نقش بز در بستر آن خلق شده و همچنین شیوه اجرا و ارائه این نقش در مناطق یادشده چگونه بوده، سؤالی است که در این پژوهش به آن پاسخ داده می شود. پژوهش حاضر کیفی و از نظر هدف بنیادی است. روش این پژوهش تحلیلی تطبیقی است و جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، میدانی و نیز پایگاه های علمی و پژوهشی معتبر است. بررسی کلی نقش بزهای منطقه خوزستان به ویژه در محدوده اشکفت لم گردو این گمان را تقویت می کند که این بزها غیرکوهی یا اهلی است و ترسیم کنندگان آنها شاید چوپانانی بوده اند که در هنگام چرای دام خود به تصویرگری روی آورده اند. همچنین تکنیک اجرایی حرفه ای تر نگاره ها در منطقه گلپایگان و خمین و ترسیم انتزاعی و خلاقانه شاخ ها این باور را القا می کند که نگارندگان این نقش ها احتمالاً شکارچی یا افرادی خبره به لحاظ توانایی ترسیمی بوده و بز رسامی شده آنها نیز بز کوهی است. فارغ از مقطع زمانی و نیز تقدم و تأخر خلق این سنگ نگاره ها که تاکنون مشخص نشده، به گمان نگارندگان میان نقش بز هر دو منطقه گونه ای پیوست و تداوم فرهنگی وجود دارد. دلیل این مدعا تداوم حالت دورانی شاخ بز تا انتهای دم یا نزدیک به سر در هر دو منطقه و همچنین تشابه شاخ بز اغلب نواحیِ دو منطقه بررسی شده این پژوهش با شاخ بز سفال معروف و شناخته شده شوش است که تاریخ آن از سوی باستان شناسان، هزاره چهارم قبل از میلاد برآورد شده است.