فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۲۹ مورد.
منبع:
پیکره دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۱
88 - 109
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از رسانه های پرسابقه که مفاخر، نمادها، مناسک و مکنونات ملل را به نمایش می گذارد، تمبرهای پستی است. تمبرها علاوه بر نشان اعتبار مرسوله، نشان دهنده دغدغه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ملت ها نیز هست یکی از این دغدغه ها ابَربحران های اقلیمی است که سرتاسر جهان را فراگرفته و بر مبنای گزارش های علمی و پژوهشی، ادامه زندگی بسیاری از گونه های جانوری به نقطه غیرقابل بازگشت رسیده است. براین اساس از دهه های متوالی، بسیاری از کشورها و سازمان های بین المللی به موازات تلاش های علمی و عملی، از ظرفیت های کارآمدِ حوزه هنر، جهت حساسیت بخشی در سطح ملی و جهانی بهره برده اند. یکی از این ظرفیت ها، انتشار تمبرهای پستی است. این پژوهش به مقایسه تطبیقی تمبرهای پستی گونه های جانوری انتشاریافته در ایران و جهان پرداخته و در نهایت به این سؤال پاسخ خواهد داد که بازخورد موضوع جانوران در حال انقراض در تمبرهای پستی ایران در مقایسه با دیگر کشورهای جهان چگونه بوده است؟هدف: پژوهش حاضر با مطالعه موردیِ انتشار «تمبرپستی» حوزه زیست جانوری در خطر انقراض ایران، بر کار ویژه «هنرهای تجسمی» در راستای ایفایِ تعهدات ذاتی و آگاهی بخش در مقیاس داخلی و جهانی، تأکید و به مخاطبان و کارگزاران این حوزه شناخت لازم را ارائه میدهد.روش پژوهش: این پژوهش کیفی است که به شیوه توصیفی-تحلیلی «تمبرهای پستی» ۵۱ کشور جهان را با تمرکز بر هشت گونه جانوریِ در خطر انقراض که در فهرست مشترک سازمان حفاظت محیط زیست ایران و IUCN قرار دارد، با استفاده از منابع کتابخانه ای و داده های پایگاه های اطلاع رسانی، در چارچوب جداول ۸گانه تصویری، بررسی نموده است.یافته ها: در پژوهش حاضر، مشخص گردید که ایران با وجود برخورداری از پیشینه کهن در حوزه هنرهای تصویری و ازجمله پیشگامی در انتشار تمبرهای پستی، در استفاده هوشمندانه از این ظرفیت هنری و فرهنگی در راستای اثرگذاری بر مردم و حاکمیت، برای حفاظت اثربخش از گونه های طبیعی، از بُعد کمی و نیز دامنه انتشار تمبرهای پستیِ گونه های جانوری، جایگاه شایسته ای ندارد. چنانکه در حد فاصل سال های۱۳۲۰ تا ۱۴۰۰ ه.ش فقط سه تمبر با موضوع گونه های جانوری در خطر انقراض ایران منتشر شده است.
بررسی الگوی شکلی هندسی مجموعه نقش جهان اصفهان به واسطه ساختار حرکتی اقشار مردم از منظر مکتب شکل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
19 - 34
حوزههای تخصصی:
الگوی شکلی-هندسی ترکیب اشکال در مفهوم هندسه پنهان را معنا بخشیده که نیاز اقشار به واسطه حرکت در میدان نقش جهان منجربه شناسایی آن می شود. چنانچه از منظر مکتب شکل گرایی، عناصر اولیه بصری دوراند تا شناسایی اشکال پایه بصری کریر و نیز ابزار نقطه تا حجم هردگ را احصا می نماید. شناسایی این ابزار منجربه دسته بندی و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی اقشار (فرد،اجتماع،حاکمیت) در مجموعه شده که روند ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان را در ادوار مختلف توجیه می نماید. لذا بهره از روش تفسیری-تاریخی، توصیف مدل مفهومی و جداول شکلی-تحلیلی به فراخور استدلال قیاسی-استقرایی منجربه شناسایی الگوی نام برده از طریق ساختار حرکتی اقشار می شود که پرسش:«چگونه می توان ازطریق بررسی الگوی هندسی و روش ساختار شکلی-حرکتی اقشار برآمده از آن به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در مجموعه دست یافت؟» می تواند به ترکیب ابزار بصری و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی از منظر عملکرد لایه ای فرد تا حاکمیت به الگوسازی ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان دست یابد که به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد نیز مبدل می گردد.
تبارشناسی مفهوم شاهی در نقش برجسته های اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
115 - 126
حوزههای تخصصی:
اردشیر بابکان پس از رسیدن به قدرت، برنامه ای منسجم را در جهت مشروعیت بخشیدن به نظام پادشاهی اش به مرحله اجرا درآورد. از مهمترین کارهای وی در این زمینه، ایجاد نقش برجسته های تاج ستانی در نواحی گوناگون فارس بود. این شاه ساسانی در این نقش برجسته ها، سنت های بصری پیشین را آگاهانه به کار گرفت و از بر هم نهاد آنها به ترکیب بندی ای دست یافت که شکل نهایی اش را در دو نقش برجسته نقش رجب و نقش رستم به دست آورد و الگویی برای دیگر نقش برجسته های شاهان ساسانی قرار گرفت. در این ترکیب بندی بدیع، دو عنصر اصلی به چشم می خورد: نخست اعطاء «حلقه» از سوی ایزد به شاه و دودیگر رویارویی «شاه» با «ایزد» و بهره گیری از عناصر بصری مشابه در جهت نشان دادن تساوی جایگاه آنها. بنیان های چنین عناصری ریشه در فرهنگ میان دو رود باستان دارند و با درک درست مبانی فرهنگی آنها است که می توان درک درستی از «شاهی» در نقش برجسته های اردشیر بابکان به دست آورد. در این مقاله با بررسی ریشه های قراردادهای تصویری ای که در نقش برجسته های تاج ستانی اردشیر بابکان به کار گرفته می شوند، نشان داده می شود که برای دریافت بهتر این نقش برجسته ها، «شاهی» را باید مرتبه ای هستی شناختی و نه صرفاً جایگاهی سیاسی در نظر گرفت.
تطبیق ساختار بصری کادربندی و صفحه بندی کتب هم عصر حکومت ایلخانی (مطالعه موردی دو کتاب «الموالید و منافع الحیوان»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
450 - 472
حوزههای تخصصی:
در نسخ خطی ایرانی، کادربندی به عنوان جزئی از عناصر کاربردی صفحه از توجه و منش زیبانگارانه هنرمند بری نبوده است. در کتب مختلف دوره اسلامی، به واسطه انزوای سرزمینی و یا تأثیر فرهنگ مستولی شده بر سرزمین و مانند آن، نمونه های متفاوت و مشابهی در دوره های مختلف حوزه تمدن ایرانی دیده شده است. کادربندی و صفحه آرایی نسخ خطی که در گذشته با عنوان جدول کشی و صفحه بندی نسخ شناخته می شد با ورود اسلام به ایران و توجه ویژه به کتاب آرایی و تزئین نسخ خطی مذهبی و غیر مذهبی بیش از پیش موردتوجه هنرمندان ایرانی قرار گرفت. در این پژوهش ساختار صفحه بندی در دو کتاب هم عصر ایلخانی، «الموالید» و «منافع الحیوان»، تطبیق داده شده است. پژوهش حاضر کیفی است و داده های آن بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی علمی و روش ارائه آن توصیفی و تحلیلی با رویکردی تطبیقی است. یافته های این پژوهش، حاکی از آن است که در این کتب، علی رغم اینکه اعمال ساختار هماهنگ کننده کلی مشتمل بر کادربندی دیده می شود اما تفاوت عمده ای در نحوه استفاده از این عنصر ساختاری در صفحه بندی این نسخ مصور وجود دارد و آن کاربستِ ساختار متحدالشکل و قاعده مندِ چهارگانه در کتاب «الموالید» و تنوع در شکل کادر و تغییر ابعاد آن با بزرگی و کوچکی سوژه اصلی درون کادر در «منافع الحیوان» است. در کتاب الموالید ظهور نوعی کادربندی مبتنی بر اولویت و اهمیت موضوع دیده می شود.اهداف پژوهش:شناختِ روش ها، تکنیک ها و عناصر ساختاری در صفحه بندی نسخ حوزه تمدنی ایرانی در کتاب الموالید و منافع الحیوان.بررسی چگونگی جدول و کادربندی در دو کتاب الموالید و منافع الحیوان.سؤالات پژوهش:ساختار بصریِ کادربندی در دو نسخه «الموالید» و «منافع الحیوان» چگونه بود؟تشابه و تمایز کادربندی و صفحه بندی در دو نسخه الموالید» و «منافع الحیوان» چیست؟
بررسی رابطه بیش متنی نقش عقاب دو سر در دوران آل بویه و ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش عقاب دو سر که نام آن با پارچه های مشهور آل بویه پیوند خورده، نقشی کم تکرار، منحصربفرد و رمزآمیز در هنر ادوار مختلف ایران است که زوایای کاوش نشده ی بسیار دارد. این نقش پیش از آن که بر روی منسوجات این دوران خودنمایی کند، بر روی بشقابی فلزی متعلق به دوران ساسانی نیز دیده می شود؛ موضوعی که برای اولین بار توسط پژوهش حاضر لحاظ شده است. با توجه به تأثیرپذیری های فراوان خاندان بویه از ساسانیان در حیطه های مختلفی نظیر سیاست و فرهنگ و نیز برگرفتگی های متعدد این خاندان از هنر ساسانی، این پژوهش نقش مذکور در دوران ساسانی را پیش متن همین نقش در دوران آل بویه معرفی می کند. هدف تحقیق پیش رو بررسی روابط بین دو متن و آشکار کردن انواع گونه شناسی بیش متنی است. جستار حاضر می کوشد به این سوالات پاسخ روشنی بدهد: ارتباط این نقش در دوران آل بویه با پیش متن خود چگونه تبیین می شود؟ در فرآیند اقتباس این نقش از دوران ساسانی توسط آل بویه چه تغییراتی رخ داده است؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام گرفته است و از نظریه ی ترامتنیت ژرار ژنت سود می جوید. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که با تلفیق نظام های نوشتاری و تصویری، رابطه ی بیش متنی از نوع تراگونگی و جایگشت است و این تراگونگی به شیوه ی گسترش، یعنی همزمانی توسعه ی مضمونی و افزایش سبکی، صورت پذیرفته است. جایگشت مورد نظر توسط هنرمند دوران آل بویه نشان از تلاش برای هم آمیزی و موافق کردن اعتقادات اسلامی و میراث فرهنگی دوران باستان دارد.
تحلیل رقم نویسی پرتره یک درویش واقع در موزه توپقاپی سرای بر اساس تحلیل آثار منتخب کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
83 - 98
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از نگاره های منتسب به بهزاد، بدون توجه به اسلوب و ساختار هنری وی، آثاری به اشتباه به این هنرمند نسبت داده شده است؛ به همین دلیل روش کار در فضا سازی، فیگور و تزیینات در آثار این هنرمند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بررسی آن ها اسلوب نگارگر را مشخص می کند و یکی از فاکتورهای مهم در جهت شناسایی تابلوهای نقاشی است؛ از این رو هدف اصلی این پژوهش، بررسی شیوه های ترسیم تزیینات، فیگور و ملحقات آن و همچنین مقایسه پرتره های انسانی در آثار منتخب کمال الدین بهزاد، با هدف شناسایی تابلو نقاشی پرتره «یک درویش»، اثر نسبت داده شده به بهزاد است. این پژوهش به روش کیفی و به صورت توصیفی تحلیلی و تاریخی انجام پذیرفته و روش گردآوری اطلاعات برپایه مطالعات کتابخانه ای استوار شده است. فرضیه اصلی پژوهش بدین صورت طرح می شود: با بررسی و تحلیل نمونه کارهای منتخب بهزاد، نگاره پرتره «یک درویش» اثر بهزاد نیست. نتایج بررسی نشان می دهد، تزیینات فیگور و اشیای وابسته (لباس، کلاه، عمامه و غیره)، در هر دوره می تواند نشانه های مشخصی برای شناخت آثار بهزاد باشد. با بررسی الگوهای تصویری و تزیینی و ارائه مستندات تحلیلی در جداول ارائه شده، پی برده می شود که پرتره یک درویش واقع در موزه توپقاپی سرای استانبول، می تواند اثری از هنرمند دیگری باشد که به بهزاد نسبت داده شده است. این اثر از اسلوب به کاررفته در آثار بهزاد بهره نبرده است و دارای مشخصه های بارز آن نیست. این اثر بر طبق نشانه های موجود، احتمالاً متعلق به نقاشی عثمانی بوده است. نقاشان عثمانی تلاش می کردند تا از نقاشان ایرانی نیز تأثیر بگیرند که تقابل نقاشی ایرانی با نقاشی غربی را در آثار این هنرمندان می توان مشاهده کرد. درنهایت با بررسی الگوهای تصویری و تزیینی نگاره ها، می توان به شناخت بهتری در آثار بهزاد رسید.
بررسی ساختار فرمی طرح و نقش قالی های شهری استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
36 - 53
حوزههای تخصصی:
استان خراسان جنوبی یکی از مهم ترین قطب های بافندگی فرش در ایران می باشد. مطالعه طرح های به-کار رفته در هنر قالی بافی این استان نشان می دهد این طرح ها متناسب با جغرافیای بافت قالی ها، در سه سبک طراحی شهری، روستایی و عشایری بافته می شوند. هدف از پژوهش حاضر مطالعه طرح و نقش و تحلیل فرمی قالی های شهری و ارائه طبقه بندی از طرح های معاصر این استان است تا از این طریق بتوان به مجموعه ای از اطلاعات طرح و نقش های بومی و اصیل در تولیدات به کار رفته دست یافت. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه جزیی نگر (استقرایی) انجام گرفته است. روش جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات و مباحث تاریخی، به صورت کتابخانه ای و بخش اصلی این پژوهش بر پایه تحقیقات میدانی جهت جمع آوری نمونه تصاویر از قالی های مناطق مختلف خراسان جنوبی صورت پذیرفته است. لذا بر این اساس به مطالعه نمونه قالی ها پرداخته شده است. جامعه آماری مطالعه شده مربوط به قالی های شهری خراسان جنوبی شامل 208 نمونه می باشد که مجموعاً 16قالی مورد بررسی قرار گرفته است. ارزیابی و تحلیل نتایج به دست آمده از مطالعه طرح و نقش قالی های این استان به همراه ارائه طبقه بندی از قالی های موجود، حاکی از رواج قالیبافی در همه مناطق به جز شهرستان سرایان است. مطالعات نشان می دهد دستبافته های هریک از این مناطق بیانگر طرح و نقش مخصوص به خود است که شامل طرح های لچک ترنجی، قابی، واگیره ای، محرمات، خشتی و سرتاسری می باشد. همچنین نوع سبک-پردازی برخی طرح های بکار رفته در مناطق مختلف در ارتباط با یکدیگرمی باشد مانند طرح خشتی که مختص به یک نقشه می باشد و تفاوتی با طرح خشتی سایر مناطق خراسان جنوبی ندارد. همچنین گروه قالی های لچک ترنجی که بیشتر تکرار طرح های ماهی درهم و طرح سعدی می باشد.
مطالعه تطبیقی شخصیت پردازی در فیلم سینمایی هفت و فیلم گناهکاران با نگاهی بر هفت گناه کبیره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
63 - 74
حوزههای تخصصی:
هفت گناه کبیره جزئی از اندیشه های دینی مذهب کاتولیک محسوب می شود که همواره به عنوان یک ابزار داستان پردازی در جهت تجلی سیرت انسانی در اشکال مختلف ادبی مورد استفاده قرار گرفته است. حضور این اندیشه نه اساسا به واسطه اعتقادات مذهبی بلکه برای نمادپردازی و نگاهی متفاوت به پرداخت شخصیت های داستانی در ادبیات و رسانه های داستان محور در جهان مورد ستایش قرار گرفته است. نویسندگان در این مقاله به تحلیل و تطبیق شخصیت پردازی دو فیلم سینمایی ایرانی و آمریکایی در ژانر پلیسی-جنایی با نگرش بر هفت گناه کبیره و نحوه استفاده از این اندیشه در خلق شخصیت های این آثار پرداخته اند. داستان فیلم هفت مستقیما بر اساس اندیشه هفت گناه کبیره بنا شده است و مقتولین داستان هر کدام نمادی از یک گناه کبیره هستند. در فیلم گناهکاران لزوما بطور آشکارا از این نمادپردازی استفاده نمی شود اما مظنونین داستان هر کدام دارای گرایشات و صفات شخصیتی خاص مطابق با اندیشه هفت گناه کبیره هستند. در این مطالعه تطبیقی از اندیشه های توماس فِلتی در باب هفت گناه کبیره استفاده شده است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و در مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی انجام می پذیرد. نمادپردازی هفت گناه کبیره در این فیلم ها به شیوه مستقیم و غیر مستقیم کمک کرده است تا شخصیت ها از پردازش تک بعدی خارج و لایه های روان شناختی و اجتماعی عمیقی پیدا کنند.
مطالعه فرم و تزیینات جام های شیشه ای ایران در قرون سوم و چهارم هجری از منظر ریخت شناسی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
31 - 38
حوزههای تخصصی:
شیشه گری یکی از مهم ترین هنرهای ارزنده ایران در طول تاریخ است. پس از استقرار اسلام در ایران، در قرون سوم و چهارم ه . ق.، شیشه گری دوره ای از تحول و شکوفایی را سپری کرده و آثار شیشه ای بسیاری طی قرن های مذکور توسط شیشه گران ساخته شده و بر جای مانده است. با توجه به این که تحقیق در این حوزه هنری کمتر مورد توجه واقع شده، در این پژوهش به مطالعه فرم و نقش جام های شیشه ای ایران از طریق بررسی اجزای تشکیل دهنده هر اثر شامل عناصر ثابت و متغیر تحت عنوان ریخت شناسی پرداخته شده است. ریخت شناسی یکی از رویکردها و شیوه های تبیین هنری است که عناصر تشکیل دهنده اثر اعم از فرم، ساختار کلی اجزا، نقوش و تزیینات را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. بدین منظور در راستای پاسخ به این پرسش اساسی که جام های شیشه ای قرون سوم و چهارم ه . ق. ایران به لحاظ عناصر فرمی ثابت و متغیر دارای چه ویژگی های بصری هستند؟ 30 نمونه از جام های شیشه ای ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد جام های شیشه ای از بخش ثابت بدنه ساخته شده اند و فرم بدنه در سه دسته کلی استوانه ای ساده، شیپوری و کمر باریک قابل تقسیم بندی است. پایه، تزیینات و نقوش ازجمله عناصر متغیر این آثار است. پایه نیز در سه حالت پهن، کم عرض و بلند توسط هنرمند شیشه گر در کف جام اعمال شده است. تزیینات جام های شیشه ای در چند دسته هندسی، غیر هندسی، نوشتاری، گیاهی، جانوری و ترکیبی از نقوش مذکور قابل پیگیری است.
خوانش فرامتنی گفت وگوها و کنش های فیلم معجزه گر آرتور پن؛ با اتخاذ رویکردِ قدرت محورِ بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
37 - 48
حوزههای تخصصی:
جهان فیلم، با پی ریزی موقعیت و اعطای جایگاه به هر شخصیت، می تواند روابط «سلطه» را به وضوح بازتولید نماید. پیر بوردیو با طرح نظریه زبان و قدرت نمادین و تشریح روابط پیچیده «قدرت» و «زبان» به چگونگی شکل گیری سلطه در اجتماعات پرداخته است. در فیلم معجزه گر، کودکی به نام هلن کلر از ابتدایی ترین ابزار ورود به میدان، یعنی زبان بی بهره مانده و فقدان زبان (به عنوان اساسی ترین محمل ارتباطی)، وی را از برقراری ارتباطات معنادار عاجز ساخته است. پژوهش حاضر بر پایه روش توصیفی تحلیلی، به بررسی روابط سلطه در ساختار فیلم معجزه گر می پردازد. در خلال این انطباق؛ دغدغه اساسی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که «زبان» در فیلم معجزه گر چگونه به عنوان یک سرمایه نمادین می تواند هلن کلر را برای حضور در میدان و کسب قدرت نمادین آماده کند؟ با بررسی نمونه مورد بحث، این گونه استنباط می شود که نقش اساسی زبان در ساختار قدرت و کاربرد آن در سطح عاملیت فردی و جمعی، توجه ویژه ای را می طلبد و افراد ضمن آگاهی یافتن از کاربرد دووجهی آن، جهت کسب جایگاه در دنیای سلطه و قدرت، پیش از هر کنشی نیازمند کنش ارتباطی زبان هستند.
تطبیق سبک شناسی نهاد خانواده در قرآن کریم و داستان های شهرنوش پارسی پور و نمونه های تصویری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
892 - 906
حوزههای تخصصی:
نهاد خانواده و تأثیر تربیتی آن همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. خانواده کانونی است که بذر هویت، فرهنگ و شخصیت هر فرد در آن پایه گذاری می شود. شناخت عواملی که به تحکیم بنیاد این نهاد مدد می رساند امری ضروری و بدیهی است. در بین تمام نهادها، سازمان ها و تأسیسات اجتماعی، خانواده نقش و اهمیت خاص و به سزا دارد. تمام آنان که در باب سازمان جامعه اندیشیده اند، همه مصلحین، حتی رویاگرایان و آنان که به ناکجاآباد روی کردند، بر خانواده و اهمیت حیاتی آن بر جامعه تأکید ورزیده اند. به درستی هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند، چنان چه از خانواده هایی سالم برخوردار نباشد. در این مقاله که به شیوه توصیفی و تحلیلی نگاشته شده، پس از طرح مباحثی در مورد خانواده، به بررسی وضعیت خانواده های منعکس شده در آثار داستانی مورد نظر پرداخته شده است. در نهایت، نشان می دهد خانواده در آثار داستانی پارسی پور از پایه و اساس سست و متزلزل است و عوامل متعددی سبب از هم گسیختگی خانواده ها در آثار داستانی این نویسنده شده است. مهم ترین عوامل در آثار داستانی پارسی پور که باعث فروپاشی خانواده ها شده، طلاق و جدایی، غیبت غیرارادی و امراض روحی جسمانی یکی از اعضا می باشند. نویسنده در آثار خود از خانواده های مردسالاری سخن به میان می آورد که مقام و جایگاه زن را نادیده می گیرند و برای جنس زن ارزشی قائل نیستند. شخصیت های داستانی به دلیل شرایط بدی که در خانواده ها دارند، ناشاد و بدبخت هستند که در جهان آثارش بی هیچ امید و هدفی پرسه می زنند.اهداف پژوهش:نشان دادن واقعیت های اجتماعی جامعه در حوزه خانواده.بررسی نوع نگاه جامعه به زن در آثار شهرنوش پارسی پور.سؤالات پژوهش:آیا نهاد خانواده و ساختار آن از خلال آثار داستانی شهرنوش پارسی پور نمایان است؟آیا با مطالعه و بررسی آثار برگزیده داستانی شهرنوش پارسی پور می توان به روابط و مناسبات حاکم بر خانواده های ایرانی پی برد؟
بررسی عنصر زمان و بینامتنی روایی در رمان بامداد خمار و داستان لیلی و مجنون با تأکید بر نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
907 - 921
حوزههای تخصصی:
عنصر زمان یکی از مهم ترین عناصر داستانی است که به فراخور نوع رمان می تواند ساده، تقویمی و یا پیچیده و دچار بی نظمی باشد. نظریه ژرار ژنت یکی از کاربردی ترین روش ها برای بررسی و تحلیل زمان روایت رمان های مدرن است. ژنت در نظریه خود سعی دارد تا با پرسش از موقعیت زمانی راوی، نسبت به رخدادهای داستان به روایت گیر کمک کند تا پیکره روایتی را که راوی (نویسنده) از داستان ارائه کرده است، دریابد. پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. پس از بررسی مشخص شد برخی از مؤلفه های این نظریه ازجمله زاویه دید، تداوم، بسامد مکرر در رمان بامداد خمار بررسی شد. این رمان در زاویه دید و بسامد با نظریه زؤار ژنت منطبق است. داستان لیلی و مجنون از داستان های کهن زبان فارسی است، عنصر زمان و بینامتنی روایی در این داستان مشهود است.اهداف پژوهش:بررسی عنصر زمان در رمان بامداد خمار با تأکید بر نظریه ژرار ژنت.بررسی عنصر زمان و روایی بینامتنی در داستان لیلی و مجنون.سؤالات پژوهش:عنصر زمان در رمان بامداد خمار با تأکید بر نظریه ژرار ژنت چگونه قابل ارزیابی است؟عنصر زمان و روایی بینامتنی در داستان لیلی و مجنون چه نقش دارد؟
تحلیل فلسفی مفهوم «غربت» در فیلم «تی تی» بر اساس نظریه های طرح واره مفهومی و باشلار
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
23-37
حوزههای تخصصی:
فیلم تی تی ساخته آیدا پناهنده یکی از آثار سینمایی درخور تأمل است که می توان آن را در چند وجه فلسفی، زبان-شناسی شناختی و تخیل مورد مطالعه و بررسی قرار داد. این فیلم محتوایی غنی از مفهوم غربت و نگاهی فلسفی به این مفهوم دارد. در این جستار درصدد هستیم تا با روش تحلیلی-توصیفی و رویکرد بینامتنی به بررسی نگاه متضاد و تقابل-گرایانه مفهوم غربت در میان دو طبقه متفاوت جامعه بپردازیم. برای این منظور غربت را از دو دریچه طرح واره مفهومی که جزیی از استعاره مفهومی است و نیز نظریه گاستون باشلار بررسی کنیم و بکاویم. فیلم، دو قهرمان اصلی دارد که هر دو دچار حس غربت اند. یکی از جامعه روستایی و سنتی، و دیگری از جامعه شهری و مدرن. در ابتدا مفهوم غربت را در فیلم با طرح سه نگاشت «غربت سیاه چاله است.»، «غربت انسان است.» و «غربت، سرطان است.»، بررسی و تفسیر کردیم، سپس به تحلیل فیلم با توجه به نظریه باشلار پرداختیم. آن چه حاصل پژوهش شد نحوه رویارویی دو قهرمان با حس و مفهوم غربت بود. قهرمان جامعه روستایی درمان غربت خویش را در بازگشت به خانه می یابد، اما قهرمان مدرن و مدنی فیلم نمی تواند درد غربت خویش را تسکین بخشد؛ از این روی دچار حیرانی و سرگشتگی بیشتر می شود. با تکیه بر دو بخش تخیل ماده و فضا از هر دو بخش در این مقاله بهره جستیم و نیز طرحواره مفهومی غربت را بر اساس نظریه لیکاف و جانسون مورد تحقیق و مداقه قرار دادیم.
جلوه نمادهای ایرانی- اسلامی در بازی ویدیویی گربه و کودتا
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
183 - 202
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر، بازی های ویدیویی به مثابه جانشینی برای بازی های کهن، بدل به یکی از مطلوب ترین فعالیت های انسان در تمامی جوامع بشری شده است. بازی های ویدیویی معاصر ایران به دلیل تأثیرات هنر ایرانی- اسلامی، دارای نمادها و نشانه هایی است که قابل تأمل و بررسی است. هدف مقاله حاضر، شناخت جلوه نمادهای ایرانی- اسلامی در طراحی بازی ویدیویی «گربه و کودتا» به مثابه یکی از شیوه های بیان تصویری در ساخت بازی های ایران و تحلیل مفاهیم به کار رفته در هر یک از نمادهای آن است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. نوع تحقیق از نظر هدف، نظری است. این تحقیق با این پرسش آغاز شده است که نمادهای به کار رفته در بازی «گربه و کودتا» شامل چه مواردی است؟ و هر یک از نمادهای به کار رفته در این بازی، دارای چه مفاهیمی است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که در بازی گربه و کودتا، علاوه بر پیروی از سنت های تصویری نگارگری ایرانی- اسلامی، از نمادهایی نیز استفاده شده که هر یک به تنهایی مفاهیمی را به نمایش گذاشته اند. عناصر نمادین بازی گربه و کودتا را می توان در سه بخش نمادهای هندسی، تلفیقی و طبیعی بخش بندی کرد. هریک از این عناصر نمادین، انعکاس القای قدرت انسان و حیوان، نابودی نیروهای پلید، نبرد خیر و شر، کشمکش میان نور و تاریکی و نیز به عنوان واسطه ای بین عالم محسوس (دنیا) و عالم ملکوت (خدا) به حساب می آیند که با پایبندی به سنت نگارگری ایرانی- اسلامی مورد استفاده قرار گرفته اند.
ارزیابی عوامل مؤثر در تغییر کاربری فضاها با رویکرد باززنده سازی
حوزههای تخصصی:
امروزه بناهایی که دیگر قابلیت ماندگاری در نقش اولیه ی خود را ندارند به یکی از بحران های حائز اهمیت برای جوامع مختلف تبدیل شده است. یکی از راهکارهای حفاظت از بناهای بدون استفاده با هدف بهره برداری بهینه از منابع، توسعه پایدار، اقتصادی بودن و محافظت از میراث فرهنگی، تغییرکاربری و استفاده مجدد از آنها با رویکرد باززنده سازی است. هدف از این پژوهش شناسایی عواملی است که از طریق آنها با ایجاد نیرویی محرک در تغییر کاربری های فضایی بتوان به باززنده سازی فضاها در آن دست یافت. روش تحقیق پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش مقایسه ای - تطبیقی و به منظور دسترسی به ادبیات موضوع، مفاهیم پایه از روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری شده اند. در این پژوهش نحوه مداخله و تغییر کاربری فضاها با تأکید بر باززنده سازی جمع آوری شده است و در ادامه مؤلفه های استخراج شده در 6 نمونه موردی در قالب جداول و نمودار مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که توجه به کیفیت فضایی، اجزاء و عناصر و توجه به کاربری پیشین رابطه متقابلی با تغییر کاربری بنا با تأکید بر رویکرد باززنده سازی دارد و در نتیجه اثری ماندگار به دست می آوریم و با بررسی معیارها و زیرمعیارها در نمونه های موردی چنین استنباط گردید که موزه آب در آب انبار وکیل، موزه نساجی شیراز و هاستل روبرو در تهران با معیار های باززنده سازی تطابق بیشتری دارند.
بررسی تأثیر نظریات دوران پسامدرن در حوزه فرآیند طراحی معماری با تأکید بر پارادایم زبان شناسی
حوزههای تخصصی:
تأثیر نگرش و جریانات دوران پسامدرنیسم در تمامی حوزه ها ازجمله معماری از سوی پژوهشگران موردبررسی و توجه قرار گرفته است. در این دوران، همچنین ترکیب و تأثیر متقابل حوزه هایی مانند فلسفه، روان شناسی و زبان شناسی بر نظریات معماری، باعث شکل گیری دیدگاه های جدید شده است ولی تاکنون، کمتر پژوهشی به طور مشخص به ارتباط بین حوزه فرایند طراحی و نظریات پسامدرن پرداخته است. از سوی دیگر در دوران پسامدرن با قوت گرفتن نظریات معناگرایانه و نفوذ آن در نظریات معماری زیر عنوان «پارادایم زبان شناسی» توجه به مفهوم معمارانه معطوف گردید. بر مبنای ضرورت فوق، هدف این مقاله، تقویت ایده پردازی در فرایند طراحی معماری است و می کوشد تا از رهگذر تبیین مدل های فرایند طراحی و پارادایم های دوران پسا مدرن به بررسی تطبیقی این دو پرداخته و با تأکید بر هم زمانی مطرح شدن و شکل گرفتن این نظریات که نقش اساسی در فرایند طراحی معماری دارند، روش هایی را ارائه نماید. این پژوهش از نوع کیفی است و مبتنی بر مطالعه اسناد مکتوب کتابخانه ای، بررسی کتب و پژوهش های پیشین و سپس توصیف و تحلیل آن ها است. مبانی نظری پژوهش شامل فلسفه پسامدرنیسم، نظریات و مدل های فرایند طراحی و در انتها پارادایم زبان شناسی است. برای تطبیق و نتیجه گیری نیز از روش استدلال منطقی استفاده شده است و یافته های حاصل از پژوهش در نموداری ارائه می گردد. نتایج حاصل از این تحلیل نشان می دهد که توجه بیشتر به پارادایم زبان شناسی می تواند به تقویت معناپردازی در فرایند طراحی معماری یاری رساند و از این دیدگاه، معماری را به سوی غنای مفهومی بیشتر سوق دهد.
آسیب شناسی قواعد و رویه های منظر و نماهای شهری از منظر فقه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۴
181 - 215
حوزههای تخصصی:
بی نظمی و اغتشاش در مصالح نماها، فرم و سبک نماها، تعداد و فرم بازشوها، تابلوهای تبلیغاتی و الحاقات نماها، منظر شهرهای امروزی را از الگوی مطلوب اسلامی دور کرده است. آسیب های نما و ناایمنی آن، لزوم بررسی دقیق انطباق وضعیت نماها با توقعات فقه اسلامی را محرز می نماید. این پژوهش کیفی از طریق مطالعه کتابخانه ای، تحلیل محتوای متون فقهی شیعه و مشاهده میدانی، سعی در آسیب شناسی رویه های منظر و نماهای شهری، دارد. سنجش انطباق رویه های حاکم بر منظرسازی شهری با فقه شیعه هدف اصلی در این پژوهش بوده و با اشاره به قواعد حرمت الگوگیری از بیگانه، قاعده لاضرر، قاعده اتلاف، قاعده رعایت حق الناس و پرهیز از اشرافیگری، به نقد و آسیب شناسی نماهای شهری پرداخته است. این نوشتار نتیجه می گیرد کمیته ای متشکل از متخصصین نماسازی، منظرشهری و قواعد فقهی می بایست انطباق طرح ها و الگوهای نماسازی را با قواعد فقهی و قواعد اخلاقی منظر شهری بررسی نمایند. در سطح کارشناسی نیز آموزش مبانی فقهی حاکم بر منظر شهری به ناظران ساختمانی اهمیت دارد. همچنین هریک از مصالح به واسطه ویژگی های خود ممکن است با برخی از قواعد فقهی منافات داشته باشد که الزامی است طراحان نما مطابق با اخلاق منظرسازی و در انطباق با قواعد فقهی اقدام به ارائه الگوها نمایند.
شناسایی مؤلفه های اعمال قدرت در نگاره های باغی دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی اسلامی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
105 - 118
حوزههای تخصصی:
نقاشی ایرانی از جمله هنرهای تجسمی است که در آن زبان نوشتار و تصویر با یکدیگر ادغام شده تا ایدئولوژی و خواسته های شاهان صفوی را به عنوان رسانه ای تبلیغی، نمادین و رمزگذاری شده معرفی و انتقال دهد. عملکردهای سنتی باغ ایرانی و بازنمایی ایدئولوژی صفویان به صورت هدفمند در نقاشی ها بازنمایی شده است. این هنر به بسترهای اجتماعی، سیاسی، حضور فاعلان انسانی و نقش هنرمندان در تولید متن می پردازد تا سبب تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بیشتری بر مخاطب گردد. از سوی دیگر به طور غیر مستقیم بازگوکننده نقدها و تبعیض های اجتماعی است. مسئله پژوهش حاضر، شناسایی عناصر قدرت در بیان ایدئولوژی و گفتمان رسانه ای در آثار تصویری صفویان با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است. این پژوهش به دنبال بازنمایی مضامین اصلی و حاشیه ای در نگاره های باغی است تا به پرسش های مطرح شده پاسخ دهد. مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی در نگاره های باغی به چه گفتمان هایی می پردازند؟ و چگونه مفاهیم مرتبط با ایدئولوژی در نگاره های باغی به عنوان رسانه ای قدرتمند بازنمایی شده اند؟ این پژوهش با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، به شیوه توصیفی- تحلیلی و محتوای کیفی انجام شده است. نتایج نشان می دهد، ایدئولوژی شاهان صفوی در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به نمادها و نشانه هایی از عناصر طبیعی و کهن باستانی پرداخته است. این امر با استفاده از هژمونی فرهنگی، سلطه، قدرت مطلق شاهی صورت یافته و در نهایت با زبان تصویر در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف نگاره های باغی به عنوان رسانه ی جمعی و اثربخش عمل نموده اند. این آثار تصویری به گفتمان های متعدد و مفاهیم دینی، ملی، سیاسی، اسطوره ای و خبری دوره صفوی به صورت انتقادی پرداخته اند. گفتمان های شکل گرفته در تصاویر نگاره های باغی به گفتمان قدرت، گفتمان شبکه ای، گفتمان کمال گرایی، گفتمان سنت گرایی، گفتمان رسانه ای، گفتمان نظامی- اسطوره ای، گفتمان ملی نمادین می پردازند
مفاهیم نمادین و پندارهای اساطیری رویات ضحاک بر بنیاد اندیشه ایران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
615 - 636
حوزههای تخصصی:
با منی کرد جمشید که بازتابی ایرانی از کهن الگوی شورش آغازین در برابر جهان آفرین بی همتاست، سامان هستی درهم ریخته، دچار آشوبی ویرانگر می شود. مونولوگ شکاکانه قهرمان که در کارکردهایش نقشی بسنده به خود قائل است، شوند آشکا رگی شر در جهان هستی می گردد. بنابر روایت شاهنامه، نماد شر، شخصیتی دیوسان به نام ضحاک است که هستی و سامان نیاکانی آن را آشفته ساخته و بدان حالتی هاویه گون، تاریک و مرگ بار می بخشد. در این فرآیند شیطانی، پدر را می کشد، آدمیان را می بلعد، مغزها را می کوبد، ایستارها و آیین ها را گمراه می کند و تمام کوشش خود را به کار می برد تا هستیِ مزدا آفریده را از زندگی تهی ساخته و رنج، بیماری و مرگ را بر آن چیره سازد. سرانجام نیروی دیوانه وار اهریمنی روح او را به سحر و فسون رام خود ساخته و اراده اش را بر او برمی گمارد. از آن روی که همه این کارکرد ها به زبان رمزی و استعاره گون بیان شده، پژوهش گر بر آن است تا با رویکردی کهن الگویی و روشی تطبیقی، مفاهیم نمادین و پنداره های اساطیری این روایت، هم چون پیدایش شر، پدر و پدرکشی، فریب، مار، کتف، مغزخواری و... را در بستر فرهنگ ایران شهری که در آیین مهری، جهان بینی زرتشتی و دیگر هنجارها و سنت های دینی ایرانی تجلی یافته مورد بررسی قرار دهد و دریافت های نوینی را ارائه نماید. پژوهش گر در این مقاله به روش کتابخانه ای و پژوهشی از منابع لازم بهره برده و مطالب را بررسی کرده است.اهداف پژوهش:بررسی مفاهیم نمادین و پندارهای اساطیری روایات ضحاک بر بنیاد اندیشه ایران شهری.بررسی و تأویل ژرف ساخت های هنری ادبیات با بازخوانی شاهنامه براساس تحلیل اساطیری.سؤالات پژوهش:مفاهیم نمادین و پندارهای اساطیری روایات ضحاک بر بنیاد اندیشه ایران شهری چگونه است؟اسطوره ها چگونه می توانند منبع الهام هنر و ادبیات شده و ذهن ما را به دریافت های نوینی از آن ها رهنمون سازند؟
واکاوی علل بهره گیری از فضای کنترل نشده در پوسته حرارتی گرم خانه حمام های کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
65 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با وجود تخمین های مختلفی که در خصوص راهکارهای مؤثر در کاهش اتلاف حرارت و ذخیره سازی انرژی در پیکره حمام های سنتی ایران بیان شده، میزان کارایی به واسطه عدم امکان محاسبه کارکرد هریک، مشخص نشده است.
هدف پژوهش: این پژوهش سعی دارد تا با تدقیق بر راهکارهای مؤثر بر کاهش اتلاف حرارت موجود در گرم خانه های حمام های سنتی کاشان، میزان کارایی سه راهکار مشترک در پیکره حمام ها، یعنی «فشردگی در بافت و همسایگی»، «واردشدن در زمین» و «احاطه فضای گرم خانه در بین فضاهای کنترل نشده» را با یکدیگر مقایسه کند و مشخص شود که کدام یک اصلی ترین و بیش ترین کارایی را در جلوگیری از اتلاف حرارت از پوسته در حمام های کاشان داشته اند.
روش پژوهش: نوشتار حاضر از پارادایم کمی و راهکار شبیه سازی انرژی برخورداربوده که برای محاسبات خود، از نرم افزار دیزاین بیلدر و مبتنی بر شواهد برگرفته از خوانش کالبدی ساختار فضایی حمام های سنتی شهر کاشان به صورت نمونه گیری غیر تصادفی، استفاده کرده است.
نتیجه گیری: احاطه فضای گرم خانه در بین فضاهای کنترل نشده در حمام های کاشان، به میزان مرکزیت آن نسبت به پلان حمام، نتایج متنوعی در پی داشته است. لیکن در کم ترین حالت به طور میانگین حدود 94/ 13 درصد در سال در حمام سلطان احمد و حدود 74/ 46 درصد در حمام خان مؤثر بوده است. این رقم در مقایسه با هر چهار حمام به رقم میانگین 18/ 33 درصد رسیده که در مقایسه با سهم کارایی ناچیز راهکارهای قرارگیری حمام در «داخل زمین» و «بافت فشرده شهری جهت برخورداری از همسایگی» که به ترتیب حدود 44/ 5 و 6/ 0 درصد بوده، نشان از اهمیت و کارایی این راهکار دارد.