مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
باززنده سازی
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
رویکردهای مختلف نوسازی در فرانسه، در دوره های تاریخی نشان دهنده موارد استفاده و چگونگی برخورد با مقوله هایی چون ""بازسازی""، ""بهسازی"" و ""مرمت"" است. بررسی این تجربه ها نشان می دهد تعاریف متفاوت از مفاهیم، چگونه می تواند با رویکردهای متفاوت اتخاذشده توسط مدیران در رابطه ای دوجانبه باشد. این ارتباط، در راستای سیاست های دولت های مختلف سبب ایجاد تعاریف گوناگونی در این حوزه نیز شده است. چنانچه در هر دوره یک لغت یا تعریف خاص مصطلح شده و تفکر آن دوره به آن نام شناخته می شود. در فرانسه این دوره ها را می توان به دو بخش سیاست های بهسازی_تخریب و سیاست های حفاظتی و مرمتی تقسیم کرد. در بخش نخست، سیاست های تخریبی از دوران امپراتوری دوم با مبارزه با مسکن ناسالم آغاز شد. این سیاست از یک قرن بعد با تفکرات مدرنیستی و با اسکان ساکنان بافت های تخریب شده در مجتمع های بزرگ ادامه یافت و از سال 2003 به بعد با تخریب همان مجتمع های مسکونی دوره قبل پایان یافت. پایان این دوره همزمان با دو رویکرد و سیاست عمومی دیگر در برخورد با معضلات مسکن بود. سیاستی برخاسته از تفکرات کمونیستی که قانون ""همبستگی و باززنده سازی شهری"" را مطرح می کرد و قانون دوم که با عنوان ""تعهد ملی برای مسکن"" توسط وزیری میانه رو مطرح شد. به موازات این سیاست ها، رویکردهایی نیز در زمینه ""مرمت"" در ابعاد مختلفش توسط دولت دنبال می شد. رویکرد مدرنیستی، که به حفاظت محدود برخی آثار معماری می پرداختند، رویکرد بعدی که به حفاظت از پهنه های شهری پرداخت و رویکرد سوم که با کمک های مالی دولت یا سیاست هایی تسهیلی سعی در نگاه داشتن ساکنان در بافت های مسئله دار داشت. در مجموع می توان رویکردهای مختلف فرانسه در بهسازی، نوسازی یا مرمت بافت های شهری هم با ""تخریب"" و هم با ""مشارکت ساکنان"" درگیر دانست. بدین ترتیب اصطلاحات رایج هر دوره از طرفی نماینده تفکر آن دوره و از طرف دیگر هدایت کننده رویکردها و سیاست های مورد نظر سیاستمداران شهری بوده است.
راهبردهای باززنده سازی میدان های تاریخی (نمونه موردی: میدان صاحب آباد تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان در طول سالیان طولانی در محل زندگی خود مکان هایی را به انجام فعالیت های گروهی اختصاص داده است. یکی از این مکان ها، میدان ها هستند. علی رغم وجود خاطرات جمعی مردم از فضاهای عمومی از جمله میدان ها و برقراری تعاملات اجتماعی و اهمیت میدان به عنوان عنصر هویت بخش شهرها در طول تاریخ، از بین رفتن میدان های تاریخی چالش مهمی در شهرهای کنونی به شمار می آید. از این رو هدف مقاله حاضر، ارائه راهبردهایی در جهت احیای میدان تاریخی صاحب آباد تبریز می باشد. هم چنین تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های مورد نظر با استفاده از ابزار اسنادی و پرسشنامه ای که به تعداد 30 عدد در بین متخصصان توزیع گردید، به دست آمده که برای تجزیه و تحلیل داده های مزبور از تکنیک تحلیلی سوات استفاده شده که با استفاده از این تکنیک به بررسی نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدها در سه مرحله اساسی در قالب ماتریس ارزیابی عوامل خارجی، ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و ماتریس تطبیقی سوات پرداخته شده و در نهایت به ارائه راهبردهای باززنده سازی مبادرت شده است. با توجه به نتایج از بین مجموع عوامل داخلی تعداد 6 نقطه قوت و تعداد 9 نقطه ضعف و از بین عوامل خارجی 9 عامل به عنوان نقطه فرصت خارجی و تعداد 7 عامل، به عنوان نقطه تهدید خارجی شناسایی شدند. این نتایج بیانگر این مطلب است که میدان صاحب آباد در حال حاضر با نقاط ضعف و تهدیدهایی روبه روست ولی پتانسیل تبدیل شدن به یک مرکز تاریخی فرهنگی در سطح شهر و منطقه را دارد.
محله عودلاجان، میراث شهری در تقابل بین سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله عودلاجان به عنوان یکی از پنج محله تشکیل دهنده شهر تهران در دوره صفوی، یک میراث تاریخی ارزشمند به شمار می رود. در دوره قاجار، طبقات مختلف اجتماعی، به ویژه طبقه اعیان و دولت مردان در این محله سکونت داشته اند. از دهه 1340، به دنبال ترک محله توسط ساکنان قدیمی و ورود گروه های مهاجر و طبقات کم درآمد، فرایند فرسودگی این محله تاریخی در تمام ابعاد کالبدی و اجتماعی و اقتصادی آغاز شد. بازار نیز به عنوان یک عنصر قوی اقتصادی و سیاسی، در محله نفوذ کرد و آن را تحت سلطه خود درآورد. از حدود چهل سال پیش تا کنون، طرح های متعددی برای باززنده سازی این محله تهیه شده، اما تاکنون هیچ یک از آن ها اجرا نشده اند. هدف این پژوهش، شناخت موانع باززنده سازی این محله است. روش توصیفی تحلیلی برای این پژوهش استفاده شده و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با شهروندان و ساکنان و کاربران محله عودلاجان و نیز از طریق مشاهده و همچنین بررسی اطلاعات ثانویه (گزارش های موجود، آمارها، کتب، مقالات و...) گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که موانع موجود بر سر راه باززنده سازی محله عودلاجان، بیش از آنکه اقتصادی و تکنیکی و سیاسی باشد، فرهنگی و اجتماعی است که عبارت است از بی علاقگی ساکنان و شهروندان نسبت به بافت ها و بناهای قدیمی. به عبارت دیگر، وضعیت کنونی عودلاجان نتیجه طرز تفکر و نوع نگاه جامعه به تاریخ و میراث است. فرایند مدرنیزاسیون که از اواخر دوره قاجار در ایران آغاز شده، همراه با طرد سنت و تاریخ بوده که یکی از نتایج آن، بی علاقگی جامعه به میراث و میل دائمی به نو شدن است. در چنین وضعیتی، اجرای طرح های باززنده سازی محلات تاریخی دشوار است. بنابراین پیش از هر اقدامی برای حفظ و باززنده سازی محله های تاریخی، آموزش و آگاهی دادن به جامعه درخصوص ارزش های تاریخی، سنت و میراث ضروری است.
درآمدی بر عوامل مؤثر در مکان گزینی افراد در فرایند اصالت بخشی بافت های فرسوده شهری مورد شناسی: محله مفت آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باززنده سازی بافت های فرسوده شهری در سایه نظریه اصالت بخشی، منجر به خروج طبقه فقیر از این بافت ها خواهد شد. این خروج اجباری از بافت قدیمی و فرسوده، مسئله مکان گزینی مجدد این افراد را مطرح می کند. در این مکان گزینی مجدد، عوامل مختلفی نظیر: محل اشتغال، محل سکونت پیشین، مدت سکونت در بافت و محل سکونت خویشاوندان تأثیرگذار هستند. این مقاله، نقش عوامل فوق را در مکان یابی مجدد ساکنان و حرکت آنها در سطح شهر ارزیابی کرده است. در این راستا، با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی و همچنین با پرسشگری از ساکنان یکی از محله های واقع در منطقه 13 شهر تهران، به نام «مفت آباد» ، ارتباط میان عوامل مورد بررسی و مکان گزینی افراد پس از تخلیه اجباری بررسی شده و نتایج آن نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مربوط تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها حاکی از آن است که محل اشتغال ساکنان و مدت سکونت در بافت نمی تواند به عنوان عاملی تعیین کننده در انتخاب مکان جایگزین برای سکونت شناخته شود و برعکس، محل سکونت پیشین و محل سکونت خویشاوندان ساکنان در زمینه فوق بسیار تعیین کننده است.
ارائه الگوی های طراحی بافت تاریخی شهر اردبیل با رویکرد پایداری اجتماعی با استفاده از مدل SWOT*
توسعه سریع شهرنشینی تاثیرات قابل توجهی بر بافت های تاریخی و قدیمی بر جای گذاشته است که پیوسته دچار تغییر شکل شده و شهر را دچار چالش می کند. شهر اردبیل بعنوان یکی از شهرهای قدیمی و تاریخی ایران از مهم شهرهایی است که از نارسایی های موجود در بافت مرکزی و تاریخی رنج میبرد، بنابراین نیاز اساسی به رویکرد باززنده سازی برای احیای بافت قدیم اردبیل از طریق مولفه های اجتماعی در آن دیده می شود لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های پایداری اجتماعی و تاثیر آن ها در باززنده سازی بافت تاریخی شهر اردبیل با استفاده از روش تحقیق دلفی و طیف سنجی لیکرت نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام و با استفاده از مدل ارزیابی SWOT نسبت به تحلیل داده ها می پردازد و راهبرهای نهایی تنظیم میگردد و بر اساس راهبردها الگوی طراحی متناسب با مشکلات بافت ارائه میشود، در نتایج تحقیق نشان میدهد که از تمامی راهبردهای بدست آمده راهبرد SO1 (ایجاد و ساماندهی فضاهای گردشگری بافت تاریخی با رویکرد فرهنگی– اجتماعی) و راهبرد SO3 (برگزاری مراسمات فرهنگی مذهبی با رویکرد گردشگری تاریخی برای حفظ و تقویت هویت و اصالت فرهنگی شهر) از جمله راهبردهای برتر در ارائه بازنده سازی بافت تاریخی شهر اردبیل با رویکرد پایداری اجتماعی می باشند.
راهبردی نظری برای باززنده سازی دخمه های زرتشتیان در ایران (نمونه موردی : دخمه زرتشتیان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
53 - 64
حوزه های تخصصی:
دخمه زرتشتیان کرمان یکی از آثار معماری بسیار ارزشمند آیینی در مجاورت شهر کرمان است که قدمت آن به سال های 1233 تا 1261 هجری شمسی می رسد. در کنار آن دخمه قدیمی تر و اصلی قرار گرفته که تاریخ ساخت آن به احتمال بسیار مربوط به دوران ساسانی است. از حدود سال های 1320ه .ش که شیوه دفن زرتشتیان به دلایل بهداشتی و اجتماعی تغییر کرد، این دخمه نیز متروکه شده و به مرور زمان در وضعیت حفاظتی نامطلوبی قرار گرفته است. بر مبنای نظریات حفاظت معاصر، همواره یکی از بهترین راه حل های حفاظت میراث معماری، در صورت امکان بازگرداندن آنها به زندگی معاصر و مورد توجه قرار دادن آنهاست. برای حفاظت از یک اثر معماری بر مبنای تئوری های کلاسیک و معاصر سه راه حل عمده وجود دارد : اول حفاظت پیشگیرانه با تمرکز بر حفظ وضعیت کالبدی بنا در وضع موجود و جلوگیری از تغییر و تأثیر عوامل مخل بر آن، دوم حفاظت در قالب باززنده سازی و ارایه کاربری قبلی اثر در جهت تداوم حیات آن و سوم حفاظت در قالب باززنده سازی و ارایه کاربری جدید و مرتبط با اصالت و هویت بنا. هر یک از روش های فوق مسایل و مشکلاتی را در پی خواهد داشت که بسته به بنایی که در آن به کار گرفته می شود متفاوت است و مستقیماً به ارزش های مختلف و شرایط و ویژگی های کالبدی و غیر کالبدی بنا بستگی دارد. هدف از این پژوهش بررسی روش های فوق و دستیابی به روش مداخله ای مناسب برای حفاظت دخمه زرتشتیان کرمان است که بتواند همزمان به بیشترین مقدار ممکن هم ارزش های بنا را حفظ کرده و هم به نیاز مخاطبین پاسخگو باشد. روش تحقیق در این مقاله پژوهش موردی است. ابتدا اطلاعات مربوط به ارزش های دخمه زرتشتیان کرمان با استفاده از روش میدانی و مطالعات اسنادی گرد آوری شده و پس از آن این ارزش ها با استفاده از روش تحلیل کیفی در جهت دستیابی به روش مناسب برخورد با اثر تحلیل و بررسی و بر پایه استدلال منطقی نتیجه گیری شده است. در پایان و با توجه به بررسی ارزش هاى گوناگون اثر از یک سو و نیازهای ذی نفعان از سوی دیگر و همچنین بررسی هر یک از سه روش مذکور در بازگرداندن اثر به زندگی معاصر و قدرت هر یک در انتقال و حفظ ارزش ها و همچنین پاسخگویی به نیازهای ذی نفعان، راه حل سوم، یعنی بازگرداندن آن به زندگی معاصر با ارایه یک کاربری جدید و با توجه و تأکید بر اصالت و هویت اثر نتیجه گیری شده است.
باززنده سازی بافت تاریخی شهر فاس با اولویت حفظ منظر بومی آن
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
31 - 36
حوزه های تخصصی:
مدیریت استراتژیک در باززنده سازی بافت فرسوده از دیدگاه توسعه پایدار: مطالعه موردی شهر رشت
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل و بررسی نقش مدیریت استراتژیک باززنده سازی بافت فرسوده شهر رشت از دیدگاه توسعه پایدار می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کارشناسان، اساتید و مردم بوده به طوری که بر اساس برنامه ریزی مشارکتی در نظر گرفته شده و معیارها و زیر معیارهای مناسب مربوط به توسعه پایدار پس از مطالعه میدانی و مصاحبه با کارشناسان و اساتید در نظر گرفته شده و در قالب پرسشنامه پس از نمره دهی به پاسخ های دریافتی، جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش SWOT و نیز از طریق SPSS بار عاملی معیارها و زیر معیارها به دست آمده و در آخر نیز راهبردهای مورد نظر که شامل راهبرد تهاجمی، تدافعی، انطباقی و اقتضایی بوده به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان داد که معیار کالبدی با امتیاز 0.679 رتبه اول، معیار اجتماعی- فرهنگی با امتیاز 0.662 رتبه دوم، معیار اقتصادی با امتیاز 0.656 رتبه سوم، معیار محیطی با امتیاز 0.650 رتبه چهارم و معیار دسترسی و حمل ونقل نیز با امتیاز 0.640 رتبه پنجم را از نظر اهمیت به خود اختصاص داده اند. همچنین با در نظر گرفتن زیر معیارها برای معیار دسترسی و حمل ونقل، ایجاد فاصله در بافت با ایجاد فضاهای باز و اراضی وسیع و مخروبه با 0.751 امتیاز، معیار محیطی زیر معیار ناپایداری محیطی و آلودگی ناشی از تجمع زباله ها در اراضی خالی بافت با امتیاز 0.779، معیار کالبدی زیر معیار ایجاد ارتباط بین کاربری های مختلف به لحاظ ساخت با امتیاز 0.873، معیار اجتماعی- فرهنگی زیر معیار زیاد بودن تعداد طبقات جمعیتی با امتیاز 0.897 و معیار اقتصادی زیر معیار پتانسیل ها و توان های اقتصادی محله با رونق بخشی بازار با امتیاز 0.776 دارای بیش ترین اهمیت بوده اند. بر اساس مجموع معیارها و زیرمعیارهای انتخاب شده و در نظر گرفتن استراتژی های مدل SWOT راهبرد انطباقی که حاصل فرصت ها و نقاط ضعف می باشد از اهمیت بیشتری برخوردار بوده به طوری که از طریق این استراتژی می توان با بهره گیری از فرصت ها، نقاط ضعف را بهبود بخشید.
رویکرد احیای بافت های تاریخی و ارزشمند شهری در حفظ هویت معماری بناها
حوزه های تخصصی:
بافت های قدیمی شهرها به واسطه دیرینگی بناهای ارزشمند تاریخی و وجود عناصر معماری آمیخته با هنر و هویت بناها ارتباط گسترده ای با فرهنگ یک جامعه و تأثر از ساختارهایی با کاربری های منحصربه فرد فضایی و عملکردهای مختلف سنجیده می شود. احیاء و سازماندهی سازگار با مرمت اصولی ابنیه های تاریخی در کالبد بافت های فرسوده شهری می تواند باعث رونق صنعت گردشگردی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با باززنده سازی و نوسازی در حفظ و حفاظت با هویت اصلی بناها و میراث معماری و شهرسازی می توان جستجو کرد. تحولات تأثیرگذار در شهرهای تاریخی و رفع مشکلات ابنیه های بافت های فرسوده شهری در زمینه های مختلف در احیاء و هماهنگ با اجزاء در توسعه و باززنده سازی با یک تغییرکاربری سازگار و به هم پیوسته پرداخته می شود. بنابراین در این پژوهش تلاش شده هویت تاریخی با یک رویکرد مطلوب و واکاوی اجزای تشکیل دهنده با یک نگرش عمل گرایانه رهیافتی پایدار انجام صورت گیرد. روش تحقیق در این نوشتار با بهره گیری از «روش توصیفی – تحلیلی» به بررسی رویکردها و راهبردها در حفظ هویت بافت های فرسوده تبیین گردد شده است و هم چنین با استفاده از گردآوری داده ها مطالعات کتابخانه ای جمع آوری و بهره می برد. مقاله حاضر با بررسی های انجام گرفته شده و تدابیر صورت گرفته در احیاء و باززنده سازی بافت های تاریخی ارزشمند قابل تخصیص با یک تغییرکاربری همسو با نیازهای امروزی می توان شاهد عدم از بین رفت بافت های فرسوده تاریخی شهری با راهکارهای علمی در حوزه نوسازی پدیدار و معیارهای ساختار فضایی دست یافت.
به دنبال زندگی امروز در باغستان سنتی قزوین، تحلیل طرح پارک ملا خلیلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
62 - 69
حوزه های تخصصی:
باغستان سنتی قزوین متشکل از باغ هایی عموماً مثمر است که در گذشته دورتادور شهر قزوین قرار گرفته بودند. این باغ ها با بیش از هزار سال قدمت و2500 هکتار مساحت امروزه قزوین را در سه جهت شرق، جنوب و غرب احاطه کرده است. یکی از ارجاعات تاریخ مکتوب در این مورد «سفرنامه ناصر خسرو» است که نشان دهنده سبقه تاریخی این مجموعه باغ هاست که با ویژگی های منحصربه فرد فنی، جغرافیایی، هیدرولوژی، فرهنگی و هویتی، برای قرن ها محدوده و مرز شهر قزوین را تعریف کرده و برای شهر نقشی حیاتی و هویتی داشته اند. گسترش بی رویه شهر قزوین در دهه های اخیر به هویت و قلمرو باغستان سنتی قزوین صدمات فراوانی زده است و باغستان سنتی قزوین را در معرض تهدید و تخریب قرار داده است. عواملی مانند توسعه شهر، افزایش جمعیت، افزایش قیمت زمین، دگرگونی های اجتماعی و اقتصادی، احداث سایت دفن زباله و البته رویکرد اشتباه مدیریت شهری باعث این تخریبات شده است. نداشتن عملکرد و کاربندی هماهنگ و معاصر با زندگی مردم و نبودن برنامه ای جامع در تعریف عملکرد متنوع برای این قطعات شهری موجب نابودی، خشک شدن، تغییر کاربری و از هم پاشیدن این زیرساخت سبز و حیاتی شهر قزوین شده است. پارک «ملا خلیلا» در باغستان سنتی شهر قزوین یکی از معدود تلاش های شهرداری قزوین است که هدفش احیای باغستان سنتی و مهیاسازی آنها برای حضور در زندگی مدرن شهروندان قزوین با نیازهای زندگی مدرنشان بوده است. این پارک در سال 1394 افتتاح شد و اکنون روزانه مورد استفاده مردم شهر قزوین قرار می گیرد. مقاله حاضر تلاش می کند تا میزان پیوستگی و وفاداری طرح این پارک به باغستان سنتی قزوین را که امروز به عنوان نمونه ای پایلوت برای دخل و تصرف باززنده سازی باغستان قزوین مورد توجه است، در سنجش با ساختارها و الگوهای سنتی باغستان مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
نقش باززنده سازی هویت در برقراری نظم و امنیت اجتماعی با رویکرد فرهنگ و هنر (موردپژوهی:محله ی امام زاده یحیی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از معضلات رشد شهرنشینی، وجود بافت کهن در دل شهرهای امروزی است. این بافت ها و بناهای با ارزش تاریخی مانند منطقه (۱۲) تهران و به ویژه عودلاجان، میراث گران بهایی هستند که حفاظت و بازگرداندن روح زندگی و برقراری نظم و امنیت در آن منطقه و باز زنده سازی هویت و ارزش های فرهنگی به منظور کاهش جرائم در این گونه فضاها را می بایست موردتوجه قرار داد. هدف از این پژوهش باززنده سازی هویت در محله امامزاده یحیی در راستای ارتقاء فرهنگ، هنر و کاهش کانون های جرم خیز است. در این پژوهش ارزش های پنج مورد از خانه های تاریخی آن محله و تطبیق با نمای خانه های نوساز آن راسته بررسی شده و تحلیل پرسشگری (دو گونه پرسشنامه با رویکرد ارتباط کاهش جرم و باززنده سازی اصولی به همراه (۸) شاخص و تعیین معیارهای باززنده سازی هویت با دیدگاه ارزش های فرهنگی-هنری در خانه ها با (۲۸) شاخص و (۱۴) مؤلفه) از (۱۶۰) نفر ساکنین محله امامزاده یحیی با استفاده از نرم افزار SPSS به منظور تبیین رابطه بین کاهش جرم و باززنده سازی هویت در آن منطقه انجام گرفته است. نتایج به دست آمده ازاین قرار است که فرسودگی بافت، پایین بودن کیفیت ابنیه و مسکن ارزان، وجود خانه های مخروبه یا نیمه تخریب شده، باعث آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی مانند جذب افراد غیربومی کم درآمد یا بیکار شده است. ازاین رو با باززنده سازی هویت محله با اتخاذ سیاست های مناسب توسعه شهری، کاهش کاربری های غیرفعال، افزایش پویایی حضور مردم در محله، از بین بردن بی نظمی های کالبدی و استفاده از فنّاوری و حفظ الگوهای قدیمی در طراحی های امروز، می توان باعث ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین بافت تاریخی و کاهش کانون های جرم خیز شد.
تحلیل عوامل موثر بر مشارکت مردمی درباززنده سازی بافت شهری با رویکرد توسعه گردشگری (نمونه موردی سنندج)
منبع:
هویت محیط دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
63 - 78
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش فضاهای باز جمعی و ایجاد مراکز فراغتی به ویژه فضاهای گردشگری به یکی از اهداف برنامه ریزی فراغت تبدیل شده است که علاوه بر تامین اهداف اقتصادی و زیست محیطی، نقش موثری در تعادل بخشی به گذران فراغت و تامین سلامت جسمی و روانی جوامع دارد. تولد مفاهیمی همچون توسعه توریسم بیانگر شکل گیری تقاضای جدیدی از سوی گردشگران است که برای غنی تر کردن فرهنگ اجتماعی فردی خود پای در راه سفر و مکاشفه در سایر فرهنگ ها می گذارند. این امر واقعیت"اجتماعی"به عنوان مولفه ای اصلی و مهم در برنامه ریزی شهری را بیان می کند. واز سوی دیگر مشارکت در باززنده سازی مبتنی بر توسعه گردشگری رویکردی نوین به بازآفرینی شهری است. در این پژوهش به بررسی نقش مشارکت مردمی در باززنده سازی و توسعه گردشگری برای ارتقاء صنعت گردشگری بافت مرکزی شهر سنندج پرداخته شده است. روش انجام این پژوهش تحلیلی و توصیفی بوده و در بخش تحلیل، اطلاعات با استفاده از تکنیک تحلیل SWOT-AHP مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این ارزیابی نشان داد، معیار تنوع و سرزندگی اجتماعی، و زیر معیار های پژوهش، خدمات و تسهیلات رفاهی، پویایی زندگی محلی و بومی، گردشگری پذیری، حفظ کاراکتر اجتماعی و بومی، دارایی های اجتماعی بیشترین تاثیر را در مشارکت مردمی دارا می باشد.
باززنده سازی فضا های باز اطراف رودخانه های شهری و نقش آن در کیفیت زندگی و امنیت شهروندان (مطالعه موردی: رودخانه النگدره در شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
199 - 219
حوزه های تخصصی:
رودخانه های شهری یکی از عناصر طبیعی در شهرها هستند و قابلیت هر شهر برای ایجاد فضاهای پُرجنب وجوش و موفق نظیر پارک های شهری درنظر گرفته می شوند. امروزه، از رودخانه ها به منزله یک ظرفیت بالا برای توسعه و برنامه ریزی شهری استفاده می شود.همچنین، رودخانه ها، با ایجاد فرصت های تفریحی، نظیر پارک ها، مدیریت شهری را دررسیدن به ایجاد امنیت بیشتر در فضاهای غیرقابل دفاع نزدیک می کنند؛ شکل گیری پارک ملت در کنار رودخانه النگدره در شهر گرگان یکی از این نمونه هاست. در همین راستا، مقاله حاضر با هدف ارزیابی متغیرها و شاخص های امنیت و کیفیت زندگی شهروندان در اطراف رودخانه النگدره در کنار پارک ملت شهر گرگان انجام گرفته است. این پژوهش از نظر روش توصیفی-تحلیلی و نوع آن کاربردی است. جمع آوری اطلاعات از طریق توزیع پرسش نامه در میان 384 نفر به عنوان حجم نمونه انجام شد و با استفاده از آزمون های آماری T تک نمونه ای به تجزیه و تحلیل پژوهش پرداخته شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میانگین کلی امنیت در پارک موردبررسی 95/2درصد است که نزدیک به حد متوسط قرار گرفته و شاخص های دسترسی فیزیکی، طراحی خوانا، روشنایی، امنیت فیزیکی، احساس امنیت، و آسایش محیطی در بُعد آلودگی محیطی (ایمنی، بهداشتی) با میانگین های 41/3، 07/3، 89/2، 85/2، 83/2، و 64/2 به ترتیب در وضعیت متوسط رو به پایینی قرار گرفته اند. در پایان نیز، باتوجه به یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت کیفیت زندگی و امنیت شهروندان در اطراف منطقه موردپژوهش ارائه شده است.
توسعه درونزای شهری و باز زنده سازی هویت شهری معماری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
1-12
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت شهرهای بزرگ در کشور های در حال توسعه، دستگاه های مسئول در بخش تامین مسکن را بر آن داشته تا به دنبال راه حل های مطلوب در زمینه تامین مسکن شهری باشند. تجربیات کشورهایی مانند امریکا بعد از جنگ جهانی دوم از جمله اولین تجربیات از این دست هستند.در ایران طرح شهرک اکباتان و طرح مسکن مهر، هر یک در دوران خود در حومه شهرها جانمایی شده اند. مسئله اصلی پژوهش پیش رو بررسی پیامدهای نامناسب اجتماعی،فرهنگی و شهری ناشی از این حاشیه گستری شهری است. هدف اصلی این مقاله بررسی پتانسیل های موجود در بافت های فرسوده و حائز اهمیت کالبدی در قلب شکل گیری شهر ها به منظور تامین مسکن و ایجاد سرزندگی فضایی در قالب شریان زندگی اجتماعی ودر مقایسه با مناطق حومه شهری است پژوهش با تکیه بر روش استدلالی و توصیفی به مقایسه منطقی عوامل مورد نظر پژوهش با طرح های توسعه مسکن مبتنی بر باز آفرینی بافت های فرسوده و حائز اهمیت درون شهری پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهد عوامل نامناسب توسعه مسکن حاشیه شهری عبارتند از:1-عدم مشارکت جمعی ساکنان2-تقابل فرهنگی خانوارها3-مشکلات دسترسی به شهرهای مبدا 4-هزینه بالای تامین زیرساخت ها 5-صعوبت مدیریت کلان6-تقابل الگوهای زندگی7-تاثیرات زیست محیطی نا مناسب 8-نا امنی اجتماعی. همچنین عوامل مناسب انتخاب بافت فرسوده و حائز اهمیت درون شهری به منظور تامین مسکن ارزان قیمت عبارتند از:1- احیای بافت های مولد هسته اولیه شهری2- ایجاد تنوع فعالیت ها در مراکز تک فعالیتی3-بالا بردن سطح امنیت4-تقلیل هزینه طرح و امکان ایجاد طرح مکمل موازی5- سهولت مدیریت کلان6-امکان توسعه طرح 7-رشد ارزش اقتصادی بافت فرسوده8- کنترل رشد نامناسب شهر. نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه درونزای شهری در مقابل روش های متداول توسعه شهری در شهر های تاریخی مناسب تر است.
تبیین مولفه های معنابخش در بازارهای سنتی- تاریخی(نمونه موردی:بازارهای سنتی سنندج و سلیمانیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، ارائه الگویی جهت شناسایی مؤلفه های اصلی تأثیرگذار بر معنا بخشی در راستای جذب گردشگر، با مطالعه موردی بازارهای سنتی و تاریخی سنندجی و آصف سنندج و بازار قیصری نقیب سلیمانیه، می باشد. برای این منظور از روش تحقیق کیفی – کمی، استفاده شده است. در بخش کیفی تحقیق مصاحبه با نمونه ای شامل 16 خِبره انجام شده است و به روش کدگذاری باز، محوری 105 و در نهایت انتخابی، واژه های کلیدی شناسایی گردید؛ که منتج به پرسشنامه ای 74 سؤالی در هشت مؤلفه «عملکردی – اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، عاطفی– ادراکی، فنی- کالبدی، معماری، سیاسی و مرمت- باززنده سازی» شده است. در بخش کمی تحقیق، پرسشنامه در دو نسخه فارسی و کردی، به وسیله نمونه های کمکی 20 نفر از مراجعه کنندگان به بازارها و با استفاده از روایی محتوا و پایایی ضریب آلفای کرونباخ، استاندارد شده است. تعداد 190 پرسشنامه فارسی در بین افراد حاضر در بازار سنندج و 40 نسخه کردی از پرسشنامه در بازار سلیمانیه، توزیع شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملیِ تأییدی، مدل نهایی مبتنی بر مؤلفه ها «عملکردی – اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، عاطفی– ادراکی، فنی- کالبدی، معماری، سیاسی و مرمت- باززنده سازی» تأیید گردید. بر اساس نتایج آزمون T مستقل، بازار سلیمانیه از نظر مؤلفه های «عاطفی- ادراکی، فنی – کالبدی و فرهنگی»، به طور معنی داری نسبت به بازار سنندج از وضعیت بهتری برخوردار بود در حالی که در مؤلفه های «اجتماعی، معماری و مؤلفه ی نیاز به امر مرمت – احیاء»، بازار سنندج در شرایط بهتری قرار دارد. همچنین در مؤلفه های سیاسی و مرمت- احیا تفاوت معنی دار نیست. (05/0P>)
ارزیابی تاثیرات کاربری های محرک شهری بر باززنده سازی بافت های تاریخی با رویکرد پویایی (مقایسه تطبیقی بافت های مرکزی، عامری و خرمکوشک اهواز)
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
71-89
حوزه های تخصصی:
امروزه مسئله بافت های تاریخی از جمله مسائل مهم در حوزه های شهرسازی و معماری می باشد. یکی از عوامل تاثیر گذار بر باززنده سازی این بافت ها وجود کاربری های محرک هستند که در توسعه و پویایی بافت های تاریخی بسیار تاثیر گذار می باشند. هدف این پژوهش ارزیابی تاثیر کاربری های محرک بر باززنده سازی بافت های تاریخی، مرکزی، عامری و خرمکوشک واقع در شهر اهواز است. عوامل و معیارهای تاثیر گذار کاربری های محرک بر باززنده سازی و پویایی این بافت های تاریخی چیست؟ به عنوان سوال اصلی پژوهش مطرح شده است. با توجه به مقایسه تطبیقی سه بافت تاریخی مرکزی، عامری و خرمکوشک روش تحقیق این پژوهش بصورت توصیفی و تحلیلی و یافته های بدست آمده از طریق مدل ahp و با استفاده نرم افزار expert choice انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بافت مرکزی با میانگین وزنی 691/0، در رتبه نخست، عامری با میانگین وزنی 209/0 و خرمکوشک با میانگین وزنی 100/0 در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین با توجه به ارزیابی صورت گرفته، معیارهای اجتماعی با میانگین وزنی 459/0، اقتصادی با میانگین وزنی 285/0، کالبدی با میانگین وزنی 137 /0 و زیست محیطی با میانگین وزنی 119/0، بر تاثیر گذاری کاربری های محرک بر پویایی و باززنده سازی این سه بافت موثر هستند.
تحلیل عوامل مؤثر در باززنده سازی بافت تاریخی با رویکرد توسعه پایدار گردشگری ( مورد پژوهشی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: باززنده سازی به سرزندگی و بهبود اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی بافت های فرسوده و تاریخی شهرها کمک شایان توجهی می نماید. در این میان گردشگری نقش بارزی در باززنده سازی بافت های تاریخی ایفا می کند. برهمین اساس هدف مقاله حاضر تحلیل عوامل تأثیرگذار در باززنده سازی بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد توسعه پایدار گردشگری است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی، روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از مدل معادلات ساختاری است. حجم نمونه پژوهش شامل 400 نفر از ساکنان است که پرسش نامه به صورت تصادفی بین آن ها توزیع شده است. این مدل از معیارهای زیادی برای سنجش روایی، پایایی و برازش داده ها استفاده می کند؛ چنان چه از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی سازه ها، روایی همگرا و واگرا، ضرایب معناداری z ، معیار R 2 ، معیار Q2 و GoF استفاده کرده است. یافته ها/ نتایج: مقدار ضرایب بارهای عاملی(55/0)، ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (بیشتر از 7/0 )، روایی همگرا (AVE) و روایی واگرا (5/0 )، مقدار آماره t (بیش از 96/1)، مقادیر R2 (بالای 699/0)، مقدار Q2(بیشتر از 35/0) و مقدار GoF (59/0) نشان دهنده برازش قوی مدل پژوهش است. رابطه مستقیمی بین متغییرهای هفت گانه پژوهش مشتمل بر «منابع مالی، عوامل قانونی، مشارکت ساکنان، عوامل فرهنگی، برنامه کوتاه مدت و موضعی، برنامه جامع و بلند مدت و مدیریت شهری» و باززنده سازی بافت تاریخی شهر گرگان با رویکرد توسعه پایدار گردشگری وجود دارد؛ چرا که این امر با سطح اطمینان 95% و مقدار آماره t (بیش از 96/1) اثبات شده است. نتایج: حاصله به ارائه رهیافت برون رفت از مشکلات و احیای بافت تاریخی شهر گرگان، توجه به راهبردها و سیاست های تعاملی بین بازآفرینی و توسعه گردشگری پایدار منتهی شده است و در باززنده سازی بافت تاریخی شهر گرگان باید به عوامل تأثیرگذار نظیر برنامه ریزی مشارکت-مبنا، بازآفرینی مردم محور و ترویج گردشگری توجه جدی شود. ایجاد و پیشنهاد راهکارهای اجرایی در خصوص ساخت پیاده راه گردشگری و ایجاد شهرداری ویژه بافت فرسوده از اهم راهکارهای این پژوهش است.
ارزیابی اثرات فضایی - عملکردی باززنده سازی بافت های تاریخی- فرهنگی بر توسعه ی توریسم شهری (مطالعه ی موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۴
263 - 274
حوزه های تخصصی:
بافت تاریخی شهرها به عنوان یک میراث گران بها و با ارزش می تواند در زمینه ی توسعه ی آینده ی شهر خصوصاً از لحاظ گردشگری و جذب گردشگر دارای اهمیت فراوان باشد؛ که این امر نیازمند ساماندهی و احیای این مراکز تاریخی به خصوص در شاخص های فضایی – عملکردی به منظور ارتقای کیفی فضاهای مربوطه و تجهیز مناسب آن ها می باشد. با توجه به اهمیت موضوع هدف این تحقیق سنجش اثرات فضایی – عملکردی باززنده سازی بافت تاریخی – فرهنگی کلان شهر تبریز بر توسعه ی توریسم می باشد.روش تحقیق در پژوهش حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – تحلیلی است که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون رتبه ای فریدمن، آزمون تی تک نمونه ای، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است. همچنین جامعه آماری تحقیق مسئولان و کارشناسان مسائل شهری منطقه ی 8 و سایر مناطق شهرداری تبریز (1400 نفر) می باشد که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 220 نفر بدست آمده است.
عوامل مؤثر در تغییر کاربری میراث صنعتی به بناهای عمومی؛ مورد مطالعه: موزه حیات وحش هفت چنار و گالری موزه زمان شیراز
حوزه های تخصصی:
اکثر بناهای صنعتی که حامل میراثی ارزشمند از معماری و صنعت دوران گذشته اند به طور عمده بدون استفاده رها شده اند. جهت حفاظت از این آثار گران بها، در برخی از این بناها به دلیل منسوخ شدن عملکرد اولیه، کاربری های جدیدی جریان دارد که می توان به کاربری های عمومی اشاره کرد. سؤال اصلی این است: چه عواملی در تغییر کاربری بناهای صنعتی به بناهای عمومی تأثیرگذار است؟در پژوهش فوق ابتدا در ادبیات موضوع به جمع آوری مؤثرترین عوامل انطباق پذیری پرداخته می شود که شامل پنج بخش است، سپس دو نمونه را که دارای یک نوع عملکرد هستند، براساس بخش های دوم و سوم ادبیات موضوع ارزیابی می شوند. پژوهش فوق در تلاش است تا با بازبینی دقیق تر در چالش ها و فرصت ها علاوه بر حفظ ارزش ها، باعث تجدید کاربری سازگارتر میراث صنعتی شود. پژوهش فوق پژوهشی کاربردی و از نوع مطالعه موردی و پیمایشی است. براساس نمونه های مورد مطالعه با در نظر داشتن بخش دوم و سوم معیارهای جمع آوری شده در بخش ادبیات موضوع، از افراد غیرمتخصص و متخصص پرسش هایی می شود، پاسخ به سؤالات با توجه به مؤلفه های بخش دوم و سوم پیشینه تحقیق تحلیل می شود. نتیجه تحقیق فوق برآن است که گالری موزه زمان شیراز نسبت به موزه حیات وحش هفت چنار تطابق بیشتری با معیارهای جمع آوری شده داشته است، انتخاب رویکرد طراحی مناسب رابطه متقابلی با حفاظت ، اصالت بخشی و جنبه های زیبایی شناختی در تجدید کاربری در بنا دارد.
ایجاد خدمات اقامتی تجربه محور از طریق باز زنده سازی خانه های تاریخی(نمونه مورد مطالعه: محله تاریخی علی قلی آقا، اصفهان، ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
99 - 117
حوزه های تخصصی:
مراکز اقامتی تجربه محور زمینه کسب تجربه های جدیدی را برای گردشگر ایجاد می کنندکه در هیچ جای دیگری نظیر آن وجود ندارد. در خدمات تجربه محور هدف آن است که اقامت و پذیرایی با درگیر کردن حواس پنج گانه گردشگر رویدادی خاطره انگیز و به یاد ماندنی شود. نتیجه این عمل باعث ایجاد محتوای جدیدی در خاطرات گردشگران شده و موجب می گردد که گردشگران به کسب مجدد آن تجربه ها تمایل داشته باشند. در این راستا، خانه های تاریخی به واسطه فراهم آوردن زمینه کسب تجربیات متفاوت می توانند فضاهای مناسبی جهت ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور باشند. از این رو، محله علی قلی آقا با دارا بودن میراث فرهنگی غنی و بافت تاریخی ارزشمند ظرفیت بالایی جهت ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور دارد. با این حال، خانه های تاریخی این محله در بدو امر برای چنین منظوری قابل استفاده نیستند و نیاز به نوعی باززنده سازی دارند. از این رو، هدف اصلی این پژوهش بررسی چگونگی ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور از طریق باززنده سازی خانه های تاریخی است. روش این پژوهش، کیفی و ابزار جمع آوری داده ها مشاهده و مصاحبه بوده است. تحلیل داده های مصاحبه نیز به روش تحلیل تماتیک صورت گرفته است. در فرایند این پژوهش، پتانسیل خانه های تاریخی محله جهت ایجاد هتل های تجربه محور شناسایی شد و مواردی مانند همجواری خانه های تاریخی، دسترسی، ارزش معمارانه ی بنا و سازگاری با بلوک های مسکونی همجوار به عنوان شاخص هایی برای انتخاب محدوده مناسب جهت ایجاد هتل ها لحاظ گردید. افزون بر این، مشخص گردید که بهره گیری از میراث ملموس و ناملموس محله در باززنده سازی خانه های تاریخی می تواند زمینه ایجاد مراکز اقامتی تجربه محور را فراهم آورد.