فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
73 - 93
حوزههای تخصصی:
تأثیر موسیقی به عنوان هنر غنادهنده حس شنوایی کودک همواره توجه حوزه آموزش موسیقی را به خود معطوف کرده و تلاش شده است تا روش هایی به منظور تسهیل آن ارائه شود. از سوی دیگر طراحی فضای آموزش کودک نزد طراحان موضوعی پرسش برانگیز است. لذا در نوشتار حاضر تعامل میان این دو مقوله یعنی ملاحظات فراگیری موسیقی و نیز کیفیت طراحی فضای آموزشی کودک، با این پرسش که «چگونه می توان به کمک طراحی داخلی برای کودکان فضایی تأثیرگذار در یادگیری مفاهیم موسیقی ایجاد کرد؟» مبنای اصلی پژوهش قرار گرفته و به این منظور از راهبرد کیفی مبتنی بر استدلال منطقی استفاده شده است. در ابتدا بنیان های نظری رشد شناختی کودک و نظریه های تأثیرگذار در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته و با تبیین تأثیر موسیقی بر کودک، انواع روش های آموزش موسیقی و دسته بندی آن ها مطرح شده است. در گام بعدی، شناخت شالوده های نظری طراحی فضای آموزشی برای کودک با بررسی مؤلفه های مؤثر بر درک فضایی کودک صورت گرفته است. در نهایت با توجه به روش های آموزش مستقیم و غیرمستقیم موسیقی به کودک و تعیین ملاحظات محیطی لازم، چگونگی طراحی مکانی مناسب برای آموزش مفاهیم موسیقی او شناخته شده است. از منظر روش شناسی، نظریه های رشد کودکان در نحوه آموزش موسیقی مسئله های طراحی را روشن کرده و در انتها راهکار های پیشنهادی طراحی برای نمایش برخی مفاهیم موسیقی در قالب عناصر معماری داخلی به منظور خلق محیط موسیقیایی کودک ارائه شده است.
مشکلات با پرسپکتیو: مطالعات موردی تصویرسازی ایران دورۀ قاجار
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷
89 - 100
حوزههای تخصصی:
مطالعه نحوه بازنمایی اقلیت های دینی در سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی براساس آرای استوارت هال
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
49 - 58
حوزههای تخصصی:
سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی، به لحاظ دینی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی با تحولات زیادی روبه رو شد و بخش مهمی از آن تحت نظارت دولت براساس اهداف فرهنگی جدید پس از انقلاب به حیات خود ادامه داد. یکی از موضوعات مطروحه در سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی، توجه به موضوع اقلیت ها، ازجمله اقلیت های دینی بوده و هست. پژوهش حاضر سعی دارد، به مطالعه نحوه ی بازنمایی اقلیت های دینی در سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی براساس آرای استوارت هال بپردازد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل شخصیت های اقلیت، که در نقش های اصلی یا فرعی در فیلم ها ظاهر شده اند، علاوه بر استراتژی های استوارت هال در بحث بازنمایی، از سطوح رمزگان جان فیسک نیز استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد، غالب ترین رمزگان استفاده شده در بازنمایی شخصیت های اقلیت، آیین های دینی، مذهبی و ایدئولوژی اعتقادی اقلیت ها، رمزگان فنی دیالوگ بوده است. ایدئولوژی "خود" و "دیگری" یا "ما" و "آنها" در اکثر فیلم ها تکرار می شود. شخصیت های اقلیت نسبت به شخصیت های مسلمان معمولاً آسیب پذیر هستند. در این فیلم ها به طور کلی، به نوع زندگی اقلیت ها، فعالیت های اجتماعی و دینی آنها کمتر اشاره شده است و در نهایت، به نظر می رسد در سال های بعد از انقلاب اسلامی، استفاده از رمزگان های کلیشه ای برای بازنمایی شخصیت های اقلیت در فیلم ها، تکرار شده اند و بداعت و خلاقیتی در بازنمایی ها دیده نمی شود.
مطالعه تطبیقی اشعار گنبد سفید نظامی با چهار نگاره منتخب با تکیه بر دیدگاه ژرار ژنت
منبع:
جستارنامه فرهنگ و هنر اسلامی دوره اول ۱۴۰۱ شماره ۳
107-119
حوزههای تخصصی:
ظهور ادبیات در عرصه نگارگری نشان از پیوند عمیق و دیرینه این دو حوزه با یکدیگر است. هفت پیکر نظامی منبع الهام نگارگران در خلق آثار نگارگری شناخته شده است. از سوی دیگر نگارگران در برخورد با متن کلامی نظامی در کنار صور خیال هنری و بصری خود از صور خیال شاعر بهره برده و آن را به تصویر می کشند. چیستی و چگونگی این فرآیند در تطبیق نگاره با اشعار هفت پیکر نظامی تبیین می شود. در این پژوهش به مطالعه تطبیقی داستان گنبد سفید هفت پیکر نظامی با چهار نگاره گنبد سفید از چهار دوره مختلف با تکیه بر دیدگاه ترامتنیت ژرار ژنت پرداخته شده است. از آنجا که دریافت های شاعر و نگارگر در مواجه با متن به شکل کلی آن با هم متفاوت است اما ثاتیر و پیوستگی متون بر یکدیگر قابل انکار نیست، در این جستار بر آنیم تا قرائت هر یک را با روش ترامتنیت به شکل تطبیقی بررسی کنیم و راهگشا بودن ترامتنیت ژنت را در خوانش نگاره ها مورد سوال قرار دهیم. با فرض مراجعه به متن شعر نظامی، نگارگر سه شیوه: بینامتنیت: حضور نشانه های کلامی در تصویر. فرامتنیت: تأویل اشعار توسط نگارگر و روش وی در خلق نگاره. بیش متنیت: تقلید از نظام کلامی در خلق نظام تصویری در دو قالب تغییر و تقلید را در خلق آثارش به کار برده است.
مطالعه فنی و ساختارشناسی سفال خاکستری عصر آهن؛ مطالعه موردی سفال های کاوش محوطه زواره ور در دشت ورامین
حوزههای تخصصی:
عصر آهن در ایران ۱۴۵۰ ۵۵۰ ق.م) و فراتر از آن معرف دوره ای است که در مراحل تکاملی شاهد تحولات مهم اجتماعی فرهنگی اقتصادی و تکنولوژیکی بوده است. زوار مور محوطه استقراری از دوره آهن در دشت ورامین در منطقه مرکزی ایران است که در دهه های گذشته کاوش های متعددی در این منطقه توسط باستان شناسان مختلف انجام شده است. در کاوش سال ۱۳۹۷ انجام شده در منطقه زواره ور تعدادی سفال خاکستری مربوط به تدفین بدست آمده است. با توجه به پراکندگی گورستان های عصر آهنی و مطالعات فنی محدودی که در خصوص این آثار انجام شده است. آگاهی ما از نحوه تولید این آثار همچون بافت عناصر تشکیل دهنده و فرایند تولید از اهمیت بسیاری در شناخت تولید و فناوری سفالگری این دوره خاص برخوردار است. بنابراین نتایج حاصل از مطالعات آزمایشگاهی با استفاده از تکنیک های مکمل می تواند راه گشای دستیابی به فرایند تولید این آثار باشد. در این پژوهش تلاش شد تا با اطلاعاتی که از مطالعه ۹ نمونه سفال عصر آهنی این منطقه با استفاده از روش های آنالیز طیف سنجی جرمی پلاسمای جفت شده القایی (ICP-MS) و مطالعه کانی نگاری مقطع نازک (Petrography) شناخت دقیق تری برای انجام مطالعات تطبیقی و منشاء تولید محلی این آثار فراهم کرد. نتایج نشان داد که فازهای اصلی سفال های مورد مطالعه با رنگ خمیره خاکستری بر اساس کانی نگاری کوارتز Quartz سیلیس SiO2 ، کلسیت Calcite هستند. نتایج ICP-MS نیز تا حدود زیادی توانست بخشی از مشاهدات حاصل از تحلیل سنگ نگاری را تأیید کند. البته بخش بزرگی از خوشه بندی شیمیایی سرامیک ناشی از ناهمگونی در ترکیبات عنصری از تفاوت در منابع رسی مورد استفاده ناشی نمی شود همچنین خاک های مورد مطالعه از نظر عناصر کم مقدار شباهت زیادی با نمونه سفال ها دارد و می توان گفت که محلی بودن آنها را تأیید می کند.
تبیین الگوی بازاریابی محصولات و خدمات فرهنگی در شهرداری تهران (رویکرد پدافند غیرعامل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۹
67 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی و ارائه الگوی مناسب برای بازاریابی محصولات و خدمات فرهنگی در شهرداری تهران با رویکرد پدافند مردم محور می باشد.روش پژوهش: این تحقیق از نوع توصیفی اکتشافی بوده و از روش کیفی و کمی (روش آمیخته) برای ارزیابی و ارائه الگو استفاده می کند. جامعه آماری این مطالعه را کلیه مدیران، سیاستگذاران، خط مشی گذاران فرهنگی، سیاسی و اقتصادی فعال در دولت و شهرداری و اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت فرهنگی، خط مشی گذاری تشکیل می دهند که در این زمینه دارای آثار پژوهشی یا اجرایی باشند. نمونه گیری به صورت نظری و با 14 نفر از آنان مصاحبه هایی با طرح پرسش هایی باز انجام شد. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده تحلیل تئوری داده بنیاد و سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. در بخش کمی و به روش تصادفی با در نظر گرفتن جدول مورگان، 260 پرسشنامه ارسال و در نهایت 212 پرسشنامه با 70 سوال با بهره گیری از رهیافت معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از برآورد مدل به روش معادلات ساختاری نشان داد که شرایط زمینه ای و مداخله گر به طور مستقیم و غیرمستقیم بر راهبردها و شرایط علی اثرگذار هستند و همچنین راهبردهای اتخاذ شده بر بازاریابی محصولات و خدمات فرهنگی تأثیرگذار هستند.
شمایل نگاری مذهبی قاجار در سایه تأثیرات فرهنگ غرب (نمونه مطالعاتی: قاب آینه زیرلاکی، اثر محمداسماعیل نقاش باشی اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
93 - 102
حوزههای تخصصی:
اقتباس از دستاوردهای تمدن غرب، از ویژگی های بارز هنر قاجار است که تقریبا در همه عرصه های هنری نمود دارد. دامنه نفوذ هنر و فرهنگ غرب گاه به حدی بوده که حتی بر نحوه خلق آثار مذهبی و عامیانه در رسانه های گوناگون، علی الخصوص آثار لاکی، تأثیر گذاشته و آرایه ها و ساختارهایی از این فضای غیربومی را در مضامین آشنای بومی تلفیق کرده است. در عصر قاجار هنر لاکی کاری با تحول بی سابقه ای نسبت به گذشته روبرو شد و مضامین مختلفی در آن رواج پیدا کرد که شمایل نگاری مذهبی نمونه ای از این دست بود. قاب آینه زیرلاکیِ محفوظ در موزه بِرن سوئیس، با موضوع مذهبیِ شمایل حضرت علی ع و حسنین ع ، اثر محمد اسماعیل نقاش باشی اصفهانی که در سال 1288ه .ق. خلق شده، مصداقی است از مواجهه با پدیده فرنگی سازی و بازنمود و پیاده سازی آن در یک چارچوب مرسوم سنّتی. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با هدف بازخوانی و تحلیل عناصر هنری غرب در یک قاب آینه قاجاری مذهبی، در سه سطح انجام گرفته که عبارتند از ساختار بصری، درون مایه و محتوا، و تأثیرات بومی و غیربومی. نتایج مطالعه حاضر حاصل نشان از حضور چند مؤلفه غیربومیِ اقتباس شده از غرب دارد که مهم ترین آنها شامل ساختار ماندورلا، محجَر و آرایه های وام گرفته از سبک روکوکو است.
واکاوی ارتباط زبان طراحی و کارکرد رابط کاربری هوشمند مبتنی بر فناوری واقعیت ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
121 - 129
حوزههای تخصصی:
جوامع مدرن بواسطه پیشرفت فناوری حسگر و پردازشگرهای رایانه ای؛ تجربه واقعیت ترکیبی را در سبک زندگی کاربران ایجاد نموده اند. ویژگی منحصربفرد این فناوری هوشمند در جهت برقراری ارتباط تعاملی سودمند سبب بهبود کارکرد های انسانی و اجتماعی شده است. هدف اصلی در طراحی تعاملی این فناوری؛ بهبود کیفیت زندگی و افزایش رفاه کاربران می باشد. مبرهن است که نقش طراحی رابط کاربری در این میان حائز اهمیت است و این امر را توسط طراحی تعاملی فرم های دوبعدی یا سه بعدی به نام هولوگرام انجام می دهد. این پژوهش به مفاهیمی نظیر زبان فرمی، طراحی تعاملی، طراحی رابط کاربری مبتنی بر واقعیت ترکیبی، کاربردپذیری و هولوگرام می پردازد. شایان ذکر است نمونه های موردی بصورت انتخابی هدفمند بر اساس منابع معتبر بین المللی که توسط شرکت های پیشرو درحوزه فناوری واقعیت ترکیبی تولید شده اند توصیف و تحلیل می شوند. پرسش اصلی این است که زبان طراحی رابط کاربری هوشمند چه ارتباطی برروی کارکرد فناوری واقعیت ترکیبی دارد؟ جهت بررسی، سیطره نظری پژوهش بر روی ارتباط مولفه های زیبایی شناختی، زبان فرمی و کاربردپذیری پروژه های موفق رابط کاربری واقعیت ترکیبی متمرکز می باشد که توسط مایکروسافت هولولنز صورت پذیرفته است. این پژوهش از منظر هدف کاربردی می باشد و نتایج کلی نشان می دهد طراحی درست رابط کاربری هوشمند به روش احساس گرا یا مدرن موجب ارتقای کارکرد واقعیت ترکیبی شده است و کاربران در تعامل با آن احساس خوشایندی دارند.
تجارب زندگی مردم در فضاهای شهری در زمان شیوع بیماری همه گیر کووید 19؛ مورد پژوهی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای شهری موفق فضایی است که سبب وقوع تعاملات اجتماعی بین شهروندان شود. اما با پیدایش ویروس کووید 19، فضاهای شهری کیفیت زیست پذیری خود را از دست دادند. این پژوهش با هدف بررسی تجارب زندگی مردم شهر رشت در زمان شیوع کووید 19 صورت گرفت. روش تحقیق پژوهش حاضر کمی است و جمع آوری اطلاعات از طریق پیمایشی و اسنادی صورت پذیرفته است. تعداد 413 پرسش نامه به صورت آنلاین در بین شهروندان شهر رشت منتشر گردید و تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS توسط تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) انجام شد. نتایج، 12 عامل مهم را مشخص نمود که عبارت اند از: میزان دلتنگی، حضورپذیری، تأثیرپذیری از کرونا - محدودیت اجتماعی، شغلی و اقتصادی و روحی و روانی، اعتماد به عملکرد حاکمیت، تداوم خدمات الکترونیک، آگاهی، الگوی سفر، نگرش به راهکارها، فعالیت بدنی و اقتصاد شهر. عامل ها نشان می دهند که الگوی زندگی شهروندان در این دوران به چه صورت بوده است. از نتایج حاصله می توان استنباط نمود که کووید 19 تأثیر بسیار زیادی بر روی رابطه انسان با فضای شهری گذاشته و شهروندان را محدود نموده است. به همین منظور همه خواهان حضور در شهر می باشند؛ بنابراین شهرها باید متکی به خود و نوآورتر شوند و همه ذی نفعان را در برنامه ریزی واکنش به بحران جذب کنند.
مطالعه تطبیقی ریخت شناسانه قندیل های شیشه ای ایران و مصر در قرن های 7 -3 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
143 - 155
حوزههای تخصصی:
شیشه گری از جمله هنرهای ارزنده سرزمین های ایران و مصر است که پیشینه آن به هزاران سال پیش می رسد. این هنر در طول دوران اسلامی با برخورداری از پیشینه تاریخی و هنری غنی وارد مرحله نوینی شد، به طوری که قرن های 7-3 ه.ق از مهم ترین عصرهای شیشه گری دوران اسلامی ایران و مصر محسوب می شود. با وجود پیشینه پربار هنر شیشه گری ایران و مصر مطالعات در این حوزه کم تر مورد توجه واقع شده است. از این رو پژوهش حاضر در نظر دارد به مطالعه و بررسی تطبیقی نمونه قندیل های شیشه ای دوره اسلامی ایران و مصر بپردازد. شناخت بخشی از آثار شیشه ای این سرزمین ها و دستیابی به تشابه و تباین های آن با تمرکز بر بررسی عناصر تشکیل دهنده، فرم و ساختار کلی اجزا، نقوش و تزیینات تحت عنوان ریخت شناسی هدف این پژوهش می باشد. بنابراین پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هاست؛ 1- قندیل های شیشه ای ایران و مصر به لحاظ ریخت شناسانه دارای چه ویژگی های بصری هستند؟ 2- وجوه تفاوت و تشابه در ریخت قندیل های شیشه ای سرزمین های ایران و مصر در قرن های 7-3 ه.ق کدام است؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج حاکی از آن است قندیل های شیشه ای ایران و مصر از عناصر ثابت بدنه، گردن، پایه و حلقه آویز و عناصر متغیر تزیینات و نقوش تشکیل یافته اند. فرم بدنه قندیل های شیشه ای مورد مطالعه گلدانی و شلجمی-کروی بوده و فرم گردن، استوانه ای و شیپوری است. پایه نیز در دو حالت مسطح و مرتفع توسط هنرمند شیشه گر در نظر گرفته شده است. حلقه های آویز شیشه ای در انواع مختلف بر روی بدنه و یا دهانه قندیل های شیشه ای مذکور افزوده شده است. با وجود شباهت هایی در ریخت قندیل های شیشه ای ایران و مصر، تفاوت هایی در اجزای تشکیل دهنده آن ها اعم از عناصر ثابت و متغیر سبب تمایز قندیل های شیشه ای دو سرزمین ایران و مصر گشته است.
«مکان سازی» شهری با افزایش «پیاده پذیری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
121 - 139
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: مفهوم میدان با برتری حس مکانی و حضور انسانی با فلکه متمایز می شودکه فضایی با گذر اتومبیل است. میدان باید مکانمند و دارای تعامل انسانی باشد. نادیده گرفتن این وجه تمایز و چیرگی اتومبیل یکی از اسباب نامناسب شدن فضاهای شهری از جمله میادین و خیابان های تاریخی شده است. پرسش این است که چگونه می توان ویژگی های «کالبدی» و «غیرکالبدی» در نمونه ای تاریخی مثل «میدان توپخانه» و چهار گذر شمالی-جنوبی رسیده به آن را متعادل نمود و زمینه «مکانی» شدن آن ها را فراهم ساخت. پیاده پذیر شدن بیشتر تا چه میزان و چگونه در این فضاها موجب ارتقا حس مکان خواهد شد؟ هدف: این مقاله با هدف مکان سازی فضاهای شهری، نقش «پیاده پذیری» یک فضا را در«مکانمندی» آن می سنجد. روش: بنابراین سنجه هایی برای ارزیابی فضای گذرهای مجاور شمال و جنوب استفاده شده است. اطلاعات ابتدا به روش دلفی از هفت گروه متخصص تراز اول طی پرسش نامه ساختارمند و از آرای مردمی گردآوری، سپس با روش آماری و مشاهدات میدانی یافته ها تحلیل شده است. یافته ها: افزایش پیاده پذیری در این فضاها منجر به افزایش مکانمندی شده و لازم است ولی اصرار بر گزینه پیاده مداری صرف رضایت بخش نیست. این افزایش می تواند تا الگوی «خیابان کامل» پیش رود. گسترش پیاده پذیری از میدان تا خیابان های مجاور، کل محله، ارگ، محدوده تاریخی حصار اول و دوم تهران و ارتباط آن با کل شهر با این الگو قابل توصیه است. نتیجه گیری: افزایش پیاده پذیری به معنی بهبود حس مکان است. در فضاهای تاریخی مراکز شهری، دست کم الگوی کامل حرکتی تعادل فضایی نسبی ایجاد می نماید. عدم مداخله یا مداخله های مطلق گرا رضایتمندی را کاهش می دهد. در میدان توپخانه و فضاهای مجاور، الگوی کامل حرکت میسر ولی باید با اولویت پیاده، سواره غیرموتوری، موتوری عمومی و خصوصی باشد.
مطالعه تطبیقی سفال دست ساز روستای برجک و جیرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد با مطالعه تطبیقی سفالینه های برجک و جیرده، به وجوه اشتراک، افتراق و شاخصه های مهم سفالگری این سرزمین بپردازد. هدف در این پژوهش، شناخت و پی بردن به جایگاه سفال های دست سازِ تولیدشده در دو روستای نام بُرده در بستر مطالعات تطبیقی است. همچنین بررسی شاخصه های هویتی و ارتباط سفالینه ها در این دو روستا مدنظر بوده است. از این رو، به طرح این پرسش ها پرداخته است: 1- چه ارتباطی بین دست سازه های سفالی دو روستای «جیرده شفت» و «برجک خمین» وجود دارد؟ 2- شاخصه های دست سازه های سفالی دو روستای «جیرده شفت» و «برجک خمین» کدام است؟ پژوهش پیشِ رو با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی به مقایسه و تطبیق تولید سفال دو روستای جیرده و برجک پرداخته است. در جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای، میدانی و مکاتبه از راه دور با سفالگران پیشکسوت استفاده شده است. درنهایت، این نتیجه حاصل شد که در میان آثار سفالی جیرده ظروف موسوم به «گَمَج و نوخون» از همه شاخص تر است، و از سفال های معروف روستای برجک «دو گُوله» را می توان نام برد که هر دو برای طبخ و پخت وپز استفاده می شوند. در دو روستا محصولات سفالی بدون استفاده از تکنیک چرخ سفالگری، بسیار ساده و گاهی با تزئینات ابتدایی و نقش های بومی و به فرم های مُدوّر، کشیده، استوانه ای و تخت تولید می شوند؛ ویژگی ها یی که قدمت فرهنگی هر یک از این روستاها را می رسانَد. ازسویی دیگر، به خاطر عجین شدن زندگی مردمِ روستا با طبیعت و تأثیر سلایق دیرینه نیاکان هنر خویش را این گونه به نمایش می گذارند؛ و از همه مهم تر اینکه بانوان سفالگر دو روستا هستند که هنری مشابه می آفرینند که درعین حال منحصر است و سالیان بی شماری است که سعی در حفظ سنت های خویش کرده اند. تفاوت میان سفالینه ها ی دو روستا هم ناشی از سلیقه ها و تفاوت ها ی فردی و علائق و باورهای سفالگران و هم ویژگی ها ی فرهنگی و جغرافیایی محیط است.
خوانش روایت کین خواهی کیخسرو، درکاشی نگاره زرین فام ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاشی زرین فام ازجمله فنونی است که بستر بسیار خوبی برای نقاشی روی بوم سرامیک لعابدار را فراهم کرده است. دوران ایلخانی به عنوان اوج شکوفایی نقاشی زرین فام مطرح است. آثار بی شماری روی انواع کاشی و کتیبه و ظروف با تکنیک زرین فام نقاشی شده اند. خوانش و فهم بسیاری از این آثار همچنان بررسی و مطالعه نشده است و جای پژوهش بسیاری را می طلبد. این آثار داری مضامین مختلف مذهبی، ادبی، ملی و ... هستند. داستان های ادبی همواره منبع الهام هنرمندان در پیوند با ادبیات در دوران اسلامی بوده اند. شاهنامه فردوسی تألیف قرن چهارم ه .ق ازجمله منابعی است که هنرمندان، بخش های مختلف شاهنامه را در آثارشان بازتاب داده اند. از این رو، در این پژوهش تلاش شده است تا یک اثر زرین فام متعلق به دوره ایلخانی، مورد تحلیل قرار گیرد. در این پژوهش، برای پاسخ به این پرسش که «نقاشی این اثر بیانگر چه مضمونی است؟ و روایتگر چیست؟» تلاش می شود تا با بررسی و شرح تصاویر اثر، در تطبیق آن با متن اشعار فردوسی، به خوانش روایی کاشی نگاره پرداخته شود. روش این مقاله توصیفی-تحلیلی است و گِردآوری مطالب میدانی و کتابخانه ای است. نتایج نشان می دهد این کاشی نگاره زرین فام دارای مضمون ادبی و برگرفته از داستان نبرد کِی خسرو با افراسیاب در شاهنامه فردوسی است و نقاش اثر، به صورتی خلاقانه بخشی از این داستان را به تصویر کشیده است. در انتهای کتیبه آن سال، ساخت کاشی به سال 661 ه .ق ذکر شده است. یکی از ویژگی های خلق آثار ادبی در کاشی کاری اماکن مقدس، انتقال روایات به مخاطبان است به گونه ای که با نشان دادن تصاویری از مفاهیم شجاعت، آزادگی، رنج، رشادت، شرارت و عدالت؛ برای پندگرفتن مخاطبان است تا واکنش بیننده را برانگیزانَد و آن ها را به تأمل وادارد .
«میزان»؛ نظریه هنر و زیبایی در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
39 - 46
حوزههای تخصصی:
جست وجو و واکاوی متون کلاسیک عرفان و حکمت اسلامی با هدف استخراج مبانی و مفاهیمی که می توانند با تلقّیِ امروزی از هنر و زیبایی واجد اشتراکات و قرابت هایی باشند، یکی از اصلی ترین و اساسی ترین اهداف مطالعات نظری هنر اسلامی است. بر همین اساس، این مقاله در صدد تحقیق در مفهوم فنّ و صناعت از منظر شیخ اکبر عرفان اسلامی محی الدین ابن عربی، یکی از سرآمدانِ عرفان نظری در تمدن اسلامی با استناد به دانش نامه سترگ اندیشه او یعنی کتاب فتوحات مکیّه از یک سو و تبیین معنا و مفهوم «میزان» به عنوان پاسخی در برابر پرسش از چیستی و چگونگی شکل گیری صناعات محسوس (آثار هنری)، از سوی دیگر است. پرسش اصلی پژوهش، مفهوم شناسی فنّ و صناعت و نیز تبیین اصلِ «میزان» با استناد به آراء حکمی و عرفانی ابن عربی است. این پژوهش بر این فرضیه استوار است که ابن عربی در پاسخ به چیستی و یا چگونگیِ شکل گیری و خلق آثار هنری، ایده «میزان» را پیش می نهد. هدف از نگارش این مقاله نه ارائه الگویی نظری برای خلق آثار هنری در جهانِ معاصر اسلامی، بلکه کنکاشی در سرگذشت تأملات نظری پیرامون هنر و زیبایی در گستره تاریخ عرفان و حکمت اسلامی است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهند ابن عربی نه تنها نسبت به معنا و مفهوم «فنّ» و «صناعت» اندیشه ای خنثی نداشته و با مفاهیم مذکور در زمان خود آشنا بوده است، بلکه در بعد نظری، صناعات محسوس و یا آثار هنری را در یکی از مهم ترین آثار خود مورد مداقه قرار داده و به ساحت نظری هنر و زیبایی ورودی متأمّلانه و جدی داشته است. از سوی دیگر، تأملات نظری وی در ساحت هنر و زیبایی نشان دهنده آن است که این دو مفهوم، در سیطره مطلق مکتب «وحدت وجودی» ابن عربی قرار داشته اند. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی – تفسیری و با استناد به داده هایی که با اتکاء به منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند، به انجام رسیده است.
تزیینات هندسی در آرایه های معماری مسجد جامع ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد جامع ورامین، یکی از بناهای برجای مانده از دوره ایلخانی است که به واسطه معماری و تزیینات خود، اهمیتی جهانی دارد و برخی محققان آن را از جمله کامل ترین نمونه های معماری مساجد سنتی در ایران قلمداد کرده اند. در این بنا، گچ بری ها و کاشی کاری ها وسعت زیادی از تزیینات را به خود اختصاص داده است و تزیینات هندسی، سهم بسیار مهمی را در در آرایه های این بنا برعهده دارد. این تزیینات دارای ویژگی های هنری ارزشمندی است که کم تر معرفی و بدان پرداخته شده است؛ لذا هدف این مقاله علاوه بر مستندنگاری نقوش، معرفی و بررسی انواع تزیینات هندسی موجود در آرایه های معماری مسجد جامع ورامین است که برای دستیابی به این هدف، از روش توصیفی- تحلیلی، بر پایه پژوهشی میدانی و منابع مکتوب؛ استفاده شده است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که بیشترین تزیینات هندسی موجود؛ در نمای شمالی (سردر) و جنوبی (ایوان و گنبدخانه) مسجد جامع ورامین متمرکز بوده که با تکنیک آجر و کاشی؛ کاشی معرق و گچ بری اجرا شده است. هم چنین گره ها در بخش های شاخص هر فضا و در سطوح گسترده مشاهده می شود و بیشتر شامل انواع گره هایی است که در آنها از شمسه های شش، هشت و دوازده پر استفاده شده است.
سنجش و اولویت بندی شاخص های شهر اکولوژیک در توسعه شهری با مدل یابی معادلات ساختاری (SEM ) (مورد مطالعه: شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
59 - 70
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزی با تأکید بر بعد اکولوژیکی رکن جدایی ناپذیر توسعه پایدار شهری محسوب می شود که طی آن توسعه شهری مبتنی بر رویکرد اکولوژیک از طریق کاهش اثرات زیست محیطی فعالیت های اقتصادی و بیشینه کردن روابط اجتماعی به دنبال رسیدن به شهر سالم است. این پژوهش با ماهیت توسعه ای-کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی با سنجش شاخص های شهر اکولوژیک در توسعه شهری به اولویت بندی و مدل یابی ابعاد مؤثر بر توسعه شهری اکولوژیک در بندرعباس پرداخته است. مطابق با نتایج تحلیل، شاخص "منظر و چشم انداز شهری" و "سلامت شهری" به عنوان متغیر مستقل به ترتیب با بار عاملی 0.94 و 0.88 بیشترین تأثیر و شاخص آلودگی فضای شهری نیز با 0.47- کمترین میزان اهمیت را بر روی سازه توسعه شهری اکولوژیک به عنوان متغیر وابسته دارند. همچنین شاخص "نفوذ در طبیعت و محیط" با ضریب 0.79، حمل و نقل پایدار با ضریب 0.75، حس تعلق به مکان با ضریب 0.74 به ترتیب جایگاه های سوم تا پنجم را دارند. متغیر مشارکت اجتماعی و دسترسی به خدمات شهری نیز به ترتیب با ضریب 0.63 و 0.51 در رتبه ششم و هفتم قرار دارند. مقادیر آمارهای مستخرج از مدل نظری تحقیق نیز همگی حاکی از انطباق خوب و مناسب مدل است و گویه های انتخاب شده برای سنجش الگوی توسعه بندرعباس مبتنی بر رویکرد شهر اکولوژیک از اعتبار لازم برخوردار بوده و به خوبی می توانند سازه/مؤلفه های هشتگانه تحقیق را مورد سنجش قرار دهند. اکولوژیگ از اعتبار لازم برخوردار بوده و به خوبی می توانند سازه/مؤلفه های هشتگانه تحقیق را مورد سنجش قرار دهند.
واکاوی گونه- ریخت شناسیک سیر دگردیسی بُن پارهای بافت تاریخی شهرقدیم لار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
49 - 72
حوزههای تخصصی:
شهرها، در رهگذر زمان روند تدریجی دگردیسی را تجربه می کنند. زمان-مبنا بودن فرایند دگردیسی، با تغییراتی در ترکیب بندی بافت شهر نمود می یابد. اگر تعریف بنیادین بافت، معیاری بر احصای عناصر برسازنده شهر تلقی شود، ورای مباحث مرتبط با سبک معماری و پیشینه تاریخی، نحوه چینش و شیوه ترکیب بُن پارها (بلوک)، اصلی ترین تأثیر را در تکوین بافت شهری دارد. آنچه در بازخوانی شیوه تکوین و دگردیسی بافت های تاریخی از اهمیت برخوردار است، علاوه بر ویژگی های شکلی، تنوع در ترکیب بُن پارها است. برای تأکید بر رابطه میان عناصر و چگونگی ارتباط آن ها در طول زمان، می توان آن ها را در یک چارچوب گونه- ریخت شناسیک مورد بررسی قرار داد. هدف این پژوهش ارائه مدلی ریخت شناسیک از بُن پارهای شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی تکوین بافت تاریخی شهر قدیم لار است. در این راستا پس از استخراج گونه ها با استفاده از الگوریتم پایه تحلیل گروه بندی مبتنی بر روش خوشه بندی k-میانگین، ویژگی های هر گونه شناسایی و سیر تغییرات هر یک، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که بافت تاریخی شهر لار در اصیل ترین تصویر مستند خود از سه گونه بُن پار تشکیل شده است. بررسی ویژگی ها و بارزه های هر گونه به انضمام فرایند گونه شناسیک آن ها می تواند ضمن بازخوانی روند تاریخی-عارضی دگردیسی بُن پارها از منظر تلفیقی فرایند گونه-ریخت شناسیک در بافت تاریخی شهر لار، الگویی برای توسعه و تداوم ریخت شناسی بافت های تاریخی را نیز فراهم آورد.
بررسی الگوها و گونه شناسی کالبدی ایوان در خانه های تاریخی؛ مطالعه موردی: خانه های قاجار و پهلوی اول شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷۷
۶۰-۴۵
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی فضاهای معماری ایران و خانه های تاریخی نشان دهنده ی ترکیب و ارتباط سه فضای باز، بسته و نیمه باز است. ارتباط بین این سه فضا و به طورکلی ارتباط درون و بیرون، یکی از اصول معماری ایرانی است. ایوان به عنوان یک فضای نیمه باز، علاوه بر ارتباط و فصل مشترک فضاهای باز و بسته، کارکردهای مختلف عملکردی، اقلیمی، فرهنگی و کالبدی دارد. همچنین غالباً معیاری برای تشخیص ارزش و هویت معماری و اجتماعی صاحبان خانه های تاریخی محسوب می شود. در این پژوهش برای نیل به هدف اول که شناخت و گونه شناسی ایوان ها در دوره ی قاجار و پهلوی اول است از طریق روش توصیفی - تحلیلی و مطالعه ی تطبیقی با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی گونه شناسی و مفهوم ایوان پرداخته شده و در ادامه مبتنی بر مشاهدات میدانی و برداشت های صورت گرفته از ایوان خانه ها، تلاش می شود تا ویژگی های کالبدی ایوان در دوره های قاجار و پهلوی اول بر پایه ی دو نظام دقیق «کالبدی و فضایی» و «کارکرد و عملکردی»، تحلیل شود. بعد از ارائه ی الگوها و مقایسه ی نظام های کالبدی در چهار دوره ی (اوایل، اواسط و اواخر قاجار و پهلوی اول) یافته های زیر به دست می آید. با بررسی ایوان ها ازنظر الگویی، می توان آن ها را بر اساس ویژگی های نظامی کالبدی خانه ها در سه گونه ی «ایوان درکل»، «ایوان درمیان» و «ایوان بیرون زده» بررسی و دسته بندی کرد. درباره ی هدف نهایی پژوهش که چگونگی و چرایی تغییرات در ایوان ها است این نکته قابل بیان است که ایوان، مانند دیگر اجزا و عناصر خانه های تاریخی انعطاف پذیر بوده و براثر تغییرات ایجادشده در سطح جامعه و معماری، پیکره بندی و سازمان فضایی و مخصوصاً کالبد ایوان ها تغییر یافتند. در پی تحولاتی که بعد از جنگ ایران و روسیه در ایران پدید آمد، زنجیره ای از حوادث به وجود آمد که در دوره ی پهلوی اول به اوج خود رسید. مجموعه ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، شهری که بر الگوی معماری خانه ها و ایوان ها اثر گذاشته اند. از مهم ترین این عوامل که بر تغییرات ایوان ها تأثیر زیادی داشتند می توان به ارتباط با کشورهای غربی، تضعیف باورها و ارزش ها، افزایش جمعیت، تمکن مالی صاحب خانه و تحولات نوسازی و شهری اشاره کرد.
هویت فرهنگی در مسکن؛ تحلیل ارزش های ایرانی_اسلامی در معماری خانه های سنتی تبریز (نمونه موردی: خانه سلماسی، خانه بهنام و خانه امیرنظام)
حوزههای تخصصی:
معماری رابطه ای تنگاتنگ با فرهنگ برقرار می سازد. فضای معماری یک نیاز بشری است و شیوه پاسخگویی و بیان معماری در تامین نیازهای ساکنان در هر جامعه نسبت به فرهنگ آن می تواند شکل منحصر به فرد خود را داشته باشد. این شکل انحصاری، مبین هویت فرهنگی در معماری و نحوه پاسخگویی به این نیازها براساس ارزش های برگرفته از فرهنگ یک جامعه است. امروزه هویت فرهنگی بومی تحت تاثیر فرهنگ های جهانی در معماری مسکونی کمرنگ شده و بعلت رشد شهرها بعنوان مفهوم کیفی در مسکن مورد توجه قرار نگرفته اند؛ به طوری که خواسته های انسانی برگرفته از ارزش های فرهنگی جامعه در فضاهای معماری، بویژه معماری مسکن نادیده انگاشته شده اند. این پژوهش برآن است تا بخشی از این هویت فرهنگی بومی را با تبیین مولفه های هویت فرهنگی در معماری احیا کند. بدین منظور این مولفه ها که براساس ارزش های معماری ایرانی_اسلامی تبیین می شوند، در سه نمونه از خانه های سنتی تبریز از جمله خانه سلماسی، بهنام و امیرنظام مورد واکاوی قرار می گیرند تا این مولفه ها در بحث مسکن تدقیق و قابلیت بهره گیری از آن ها در طراحی مسکن امروزی وجود داشته باشد. این تحقیق از نوع کیفی است. روش تحقیق در تبیین مولفه های هویت فرهنگی در معماری و تدقیق آن ها در کالبد مسکن بر روش توصیفی_تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات بر اسناد کتابخانه ای استوار است. براساس نتایج بدست آمده، مهمترین ارزش های شناسایی شده برای مسکن عبارتند از: بهره گیری از سامانه های ایستا، بسط چشم انداز افقی، مقیاس انسانی فضاها، جداسازی حرایم خصوصی و عمومی، یکپارچگی سازه و عملکرد، تنوع پذیری فعالیت در فضاها، رعایت تراکم و سطح اشغال استاندارد، حریم امن فیزیکی و روانی، اولویت فضای مهمان و همسویی کالبد بنا با محیط، که هویت فرهنگی مسکن ایرانی اسلامی را شکل می دهند.
بررسی مینیمالیست در معماری معاصر و تأثیر آن بر کیفیت زندگی انسانی
حوزههای تخصصی:
سبک مینیمالیسم، جنبشی هنری است که در اوایل قرن بیستم شکل گرفت، تکامل یافت و به شکل امروزی خود رسید. سبکی که در اطراف خودمان و در زندگی روزمره وجود دارد اما شاید متوجه آن نشویم. از بنر های تبلیغاتی شهری تا وب سایت ها و غیره همگی ممکن است از این سبک در طراحی خود استفاده کرده باشند. مینیمالیسم امروزی نکات بسیار زیادی را از سبک و سیاق معماری و هنری ژاپنی اقتباس کرده است و شاید بهترین مثالی که می توان برای آن آورد، فرهنگ ذن باشد. از بارزترین ویژگی های این سبک می توان به محدودیت، سادگی، خلاصه کردن، حذف عناصر، ایجاد عناصری دارای بیش از یک عملکرد خاص و استفاده از عناصر طبیعی مانند نور طبیعی اشاره نمود. این پژوهش به صورت کتابخانه ای صورت گرفته است و اطلاعات بدست آمده بعد از تجزیه و تحلیل توسط کارشناسان رشته های مرتبط اعم از مهندس طراحی داخلی، مهندس رنگ و روان شناسی دسته بندی شدند. از اطلاعات بدست آمده می توان به نکات مهمی مانند انتخاب رنگ ها، انتخاب مبلمان و نوع چینش آن ها دست یافت که همگی تأثیرات مستقیمی بر روان آدمی می گذارند. اما تمام تأثیراتی که یک سبک طراحی می گذارد تنها شامل تأثیرات روانی نیستند، بلکه تأثیرات زیبایی شناختی نیز بر انتخاب نوع سبک تأثیر مستقیم دارند. زیبایی از نقطه نظر زیبایی شناسی، مسلتزم سه شرط است: یکپارچگی، تناسب، وضوح و اکمال که سبک مینیمالیست در هر سه مورد اعمال نظر کرده است و آن ها را تحت تأثیر خود قرار می-دهد. بررسی سبک مینیمالیست از نظر تلاش بر پاسخ دادن به سوال چه سبکی برای چه استفاده کنندگانی مفید است؟ اهمیت دارد. پاسخ این مقاله بر آن است که مینیمالیسم، با توجه به سادگی عمل و اجرا، گزینه ای مناسب برای تمام کسانی است که به بیماری های روانی از قبیل اوتیسم، بیش فعالی و زبان پریشی مبتلا هستند یا به دلیل مشغله های فراوان، قادر به یادگیری صحیح چیدمان داخلی نیستند. چرا که چیدمان داخلی بناها بر روی هر دو دسته ی ساکنین ثابت و گذرا تأثیر گذار است. تأثیراتی روانی که شاید استفاده کنندگان از فضا متوجه آن نباشند اما در دراز مدت خودشان را نشان خواهند داد.