فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۰۱ تا ۴٬۲۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
فردوس هنر سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۴
104 - 120
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در میان صنایع مرتبط با وسایل سرگرم کننده برای جامعه، صنعت بازی های رایانه ای روند پرشتابی داشته است. کودکان، نوجوانان و تمامی افراد خانواده به تناسب سن و علایق خود زمان بسیاری را صرف این بازی ها می کنند. باتوجه به اینکه در نقاشی قهوه خانه مخاطب نقش مهمی در شکل گیری نقاشی دارد، به مخاطب آموزش داده می شود و داستان ها برگرفته از اساطیر ملی هستند، استفاده از آن در طراحی بازی رایانه ای که رسانه ای متکی به مخاطب و روایت است، موفق به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر تلاش برای طراحی یک الگو در جهت استفاده از مفاهیم نقاشی قهوه خانه شامل بینش، مضمون و تمهیدات بصری در طراحی فضا برای انواع ژانرهای بازی است. سؤالات: محققان در این پژوهش شامل 1. نقاشی قهوه خانه چه ویژگی های شاخصی در بینش، مضمون و تمهیدات تجسمی دارد؟ 2. از کدام یک از این ویژگی ها می توان برای ساخت فضای بازی های رایانه ای بهره برد؟ روش: این مطالعه به روش دلفی انجام شده است. بدین منظور ۴۹ پرسش نامه در میان متخصصان حوزه طراحی بازی و آشنا به نقاشی قهوه خانه توزیع شد که تنها ۱۶ تن حاضر به همکاری شدند. نظرات این افراد به وسیله پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری شد. متخصصان می بایست با مطالعه دو مفهوم بازی و نقاشی قهوه خانه، در صورت موافق بودن با ارتباط این دو مفهوم، فارغ از میزان این ارتباط اقدام به انتخاب نمایند. در ادامه تعداد این توافق ها شمارش و میانگین هر ردیف و ستون محاسبه شد. یافته ها: نظرات متخصصان برای استفاده از این نقاشی ها در طراحی بازی همگرایی دارد. نتیجه گیری: مطالعه نشان می دهد که استفاده از بینش این نقاشی در ژانرهای استراتژی، ماجراجویی و اکشن ماجراجویی موفق تر خواهد بود همین طور استفاده از مضامین این نقاشی در ژانرهای ماجراجویی، اکشن، اکشن ماجراجویی و نقش آفرینی به خوبی عمل خواهد کرد. در حوزه طراحی فضای بازی، استفاده از تمهیدات بصری این نقاشی برای طراحی محیط بازی چندان موفق نخواهد بود.
بازجست عناصر تصویری مشترک عرفان شیعی در هنر نگارگری و معماری (نمونه: نگاره «اولین سخنرانی امام حسن(ع) درباره شناخت امام معصوم»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
25 - 43
حوزههای تخصصی:
نگارگری به عنوان یکی از جلوه های هنراسلامی، سیر تحول معنوی خود را از فرهنگ حاکم برجامعه گرفته و در بخشی از آثار با اتکاء به هندسه معماری اسلامی فضایی متناسب با آن معانی ایجاد نموده است. از آنجایی که نگارگران به طور معمول و متناسب با موضوع آثار خود از فضاها و تزیینات واقعی وعینی موجود در معماری زمان خویش برای طراحی آثارشان بهره برده اند، لذا کشف و تاویل معانی آنها می تواند تاثیر شگرف آموزش های معنوی را بر ابعاد مختلف زندگی آن دوره نشان دهد. متن حاضر نیز با هدف شناسایی چگونگی بازتاب عناصر معماری در نگارگری انجام شده و بدین منظور مشترکات ساختاری و مفهومی نگاره «اولین سخنرانی امام حسن(ع) درباره شناخت امام معصوم» و معماری دوره صفویه مورد بررسی قرار گرفته، تا عوامل موثر بر کاربرد آنها و همچنین مفاهیم و ماهیت باطنی نهفته در آن ها مشخص شود. بر این اساس مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش ها است که مهم ترین فضاها و تزیینات واقعی موجود در معماری که در طراحی نگاره مورد پژوهش بکار رفته اند، کدامند؟ آیا ارتباطی میان کاربرد این عناصر ساختاری با مفاهیم عرفانی شیعی دوره صفویه بازتاب یافته در نگاره وجود دارد؟ بنابراین پژوهش حاضر بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی با رویکرد تفسیری و تطبیقی انجام شده و اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای- اسنادی گردآوری شده است. نتایج پژوهش علاوه بر اینکه بر انطباق و پیوند ساختاری و مفهومی نقوش هندسی این نگاره با تزیینات و فضاهای معماری بناهای هم عصر آن تاکید دارند، مبین این امر هستند که نگاره با توجه به مفاهیم عمیق عرفانی نهفته در اعداد، نقوش هندسی و رنگ هایی که در تزیینات و فضاهای آن بکار رفته است، مفاهیمی از مذهب تشیع را به صورت نمادین به نمایش گذاشته است.
بررسی و مقایسه تزیینات مسجدجامع زواره و مسجدجامع اردستان با توجه به سبک های معماری رازی و آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از اسلام، مساجد در شهرهای مختلف و در دوره های مختلف تأسیس شدند. درمجموع روش های معماری ایران بعد از اسلام دارای چهار سبک می باشد: خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی. اوج ساخت مساجد در ایران در سبک رازی است. این سبک در دوره سلجوقی و در فلات مرکزی ایران به اوج خود رسید. در این میان، نام دو مسجدجامع اردستان و زواره در کنار مسجدجامع اصفهان از مهم ترین بناهای این سبک و این دوره به شمار می آید. از عناصر شاخص و مشترک این دو مسجد و دلیل انتخاب آن ها، یکسان بودن معمار، منطقه جغرافیایی یکسان و نزدیک بودن سال ساخت هر دو بنا می باشد. در این پژوهش، ابتدا ویژگی های تزییناتی این دو مسجد و سپس با برشمردن ویژگی های سبک معماری رازی و آذری، ارتباط تزیینات آن ها با این سبک ها بررسی می شود. شیوه پژوهش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، از منابع کتابخانه ای و بررسی میدانی بناهاست. نتایج حاصل از بررسی دو مسجد تأیید می کند که عناصر تزییناتی مسجد جامع اردستان بیشتر به ویژگی های معماری دوره سلجوقی و سبک رازی و عناصر تزییناتی مسجدجامع زواره بیشتر به ویژگی های معماری دوره ایلخانی و سبک آذری نزدیک می باشد. همچنین عناصر مشترکشان بیشتر در زمینه ساختاری و اختلافات آن ها بیشتر در زمینه تزیینات است.
تبیین و ارزیابی چگونگی بازتاب شاخص های هویت بخش معماری تیموری در بناهای معاصر سه کشور شرق خراسان بزرگ، ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
222 - 241
حوزههای تخصصی:
هویت و معماری برخوردار از هویت ملی و منطقه ای مسئله ای است که در سال های اخیر و در همه کشور ها مورد توجه خاص قرار گرفته است. در شرایط کنونی و با وجود جریاناتی که به دنبال معماری خودی هستند، تبیین چگونگی اثرپذیری آثار معماری معاصر از آثار معماری ماقبل خود به ویژه آن دسته از آثاری که در زمینه تاریخی-فرهنگی یکدیگر قرار دارند، بسیار مهم و حائز اهمیت است؛ لذا در این پژوهش با بررسی ویژگی های مهم و تأثیرگذار و اجزای درون متنی هویت ساز در سنت معماری تیموری، به عنوان یکی از مهم ترین سنت های معماری در خراسان بزرگ و در کشور های حوزه ی تمدنی آن و در بناهای شاخص این دوره در کشورهای موردمطالعه، تلاش شده به صورت منسجم به بیان چگونگی و مراتب ارتباط میان سنت معماری تیموری با آثار معماری معاصر و بر اجزا و لایه های مختلف آن پرداخته شود. در این تحقیق به واسطه بررسی های کتابخانه ای و با مطالعه اسناد تاریخی و منابع متعدد دیگر، از روش تحقیق کیفی با استفاده از تدابیر چندگانه تحلیلی-توصیفی و روش تاریخی-تفسیری و روش مقایسه ای استفاده شده و جامعه آماری بناهای معاصر عمومی سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان در فاصله سال های ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ میلادی است. تجزیه و تحلیل داده ها و نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بناهای معاصر در این کشورها با تلاش به ترکیب لایه های مختلف در معماری بنا به برقراری مکالمه و ارتباط با سنت معماری تیموری پرداخته اند. اهداف پژوهش بازشناسی شاخص های هویت بخش معماری تیموری در بناهای عمومی معاصر کشورهای ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان. ۲. مقایسه چگونگی ارتباط در لایه های مختلف میان سنت معماری تیموری و آثار معماری معاصر در سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان. سؤالات پژوهش ۱. بازتاب شاخص های هویت بخش سنت معماری تیموری در بناهای عمومی معاصر سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان، چگونه است؟ ۲. مراتب ارتباط در لایه های مختلف و میان سنت معماری تیموری و آثار معماری معاصر در سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان چگونه تبیین می شود؟
خوانش شخصیت زنان در شاهنامه عامیانه 948ه.ق/1540م مکتب تبریز 2 با روش پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
408 - 427
حوزههای تخصصی:
جایگاه زنان در دوره های مختلف تحت تأثیر تحولات جامعه ای که در آن زندگی می کنند، قرار دارد. با بررسی کتاب های به تصویر کشیده خارج از دربار می توان به مطالعه وضعیت آنها در ادوار مختلف پرداخت. شاهنامه یکی از کتب قابل توجه شاهان صفوی بوده که بارها به تصویر درآمده است. این تحقیق با روش توصیفی -تحلیلی و با بهره گیری از منابع اسنادی انجام شده بررسی جایگاه زن در شاهنامه 948ه.ق/1540م انجام شده است. در این راستا، به تفسیر و نقش زنان در نگارگری این شاهنامه با اتخاذ رویکرد آیکونولوژی و آیکونوگرافی پرداخته می شود. نتایج تحقیق حاکی از این است که زنان دربار در دوره صفوی، شاهنامه و نگارگری همواره مورد توجه بوده اند و نکات مشترک زیادی بین آن ها دیده می شود. در تمامی این نگاره ها فقط از زنان درباری یا شاهزاده ها یاد شده است و از زنان کوچه و بازار خبری نیست؛ بنابراین زن ها به واسطه خردمندی، سیاستمداری و نیکوکاری شان در شاهنامه مطرح شده اند. از طرفی در تاریخ دوره صفوی همه زن ها به طبقه اجتماعی بالایی تعلق دارند. در ارتباط بین متن و تصویر، نگارگر در تصویرگری در مواردی براساس ذوق و سلیقه خود عمل کرده است. همچنین، مشخص شد که درون مایه های تصویری در نگارگری این شاهنامه به عوامل زیادی مانند تحولات جامعه صفوی، جایگاه زن در آن دوره، نگاه فردوسی به زن و سنت نگارگری ایرانی و.... بستگی دارد که در پروسه معنایابی این نگاره ها، باید به متون دیگری رجوع و ارتباط ها را مشخص کرد.
اهداف پژوهش 1. واکاوی نقش و جایگاه زن در نگارگری شاهنامه عامیانه دوره صفوی؛ 2. بررسی نقش و جایگاه زن در دوره صفوی و نگارگری مکتب دوم تبریز. سؤالات پژوهش 1. نگارگر شاهنامه عامیانه از چه الگوهایی برای نشان دادن جایگاه تصویر زنان براساس نظریه پانوفسکی استفاده کرده است؟ 2. نقش و جایگاه زنان در دوره صفوی، با نگاه فردوسی و نگارگری مکتب تبریز چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد؟
پژوهشی بر جایگاه طبیعت در حس سرزندگی ساکنان در مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر با افزایش روند شهرنشینی و انبوه سازی مسکن در کشور، ایجاد فضای طبیعی در شهرها که از عوامل مؤثر در افزایش سرزندگی ساکنان می باشد رنگ باخته است. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی جایگاه طبیعت بر سرزندگی ساکنان در مجتمع های مسکونی است. چهار مجتمع مسکونی اکباتان در تهران، پردیسان در قم، زیتون در اصفهان و مهرگان در قزوین به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب شدند. پژوهش به لحاظ هدف شناختی، روش انجام آن توصیفی - تحلیلی و روش پژوهش تلفیقی از روش کیفی و کمی است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه و مشاهدات میدانی از محل؛ و روش تجزیه وتحلیل داده ها، استفاده از مدل ANP است. پس از شاخص سازی بر اساس نتایج، سرزندگی در مجتمع مسکونی زیتون و اکباتان وضعیت بهتری نسبت به مجتمع مسکونی پردیسان و مهرگان دارد. در مؤلفه ها نیز، در مؤلفه کالبدی دو مجتمع اکباتان و زیتون، مؤلفه ادراکی دو مجتمع اکباتان و زیتون، مؤلفه اجتماعی مجتمع زیتون و در مؤلفه های بصری و عملکردی نیز اکباتان و مؤلفه زمانی نیز دو مجتمع اکباتان و زیتون بهترین وضعیت را داشته اند. در راستای بررسی شاخص طبیعت و تأثیر آن بر سرزندگی مطالعات میدانی از طریق ساکنین با تدوین پرسشنامه انجام شد، بر اساس فرمول کوکران و جدول مورگان 384 پرسشنامه برای هر مجتمع تهیه، سپس شاخص های مورد بررسی مورد تحلیل واقع شد خروجی تحلیل بر اساس ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است بر این اساس به ترتیب اکباتان و زیتون، بر اساس میزان فضای سبز و رضایت ساکنین در وضعیت بهتری قرار داند.
نقد تولید فرم معماری در فرآیند خودآگاه مبتنی بر آراء فلاسفه، نظریه پردازان معماری و روانشناسان معاصر
منبع:
رف سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
81 - 100
حوزههای تخصصی:
طراح معاصر به جایگاه خود به مثابه یک هنرمند اتکای بسیار زیادی دارد. زبان فردی و علائق شخصی، باعث می شود وی نتواند به درستی انبوه اطلاعات پیچیده ای که در پروژه با ان مواجه می شود را سازماندهی کند و بر اساس آن طرح جامعی بدهد؛ در نتیجه عدم صلاحیت خود را در پس شوریدگی یک شخصیت هنری پنهان می کند. از دیگر نقاط اتکایی وی، استفاده صرف از ابزارهای دیجیتال در فرایند طراحی است. روی اوردن به توسعه ی دیجیتال عملاً فرایندهای اندیشه و تخیل انسان را از پیوند ذاتی شان با حافظه، تن، خیال و مفهوم «هست بودن» و حس «خویشتن» منفصل کرده است. آنچه در این میان برای ساماندهی فکری طراحان راه گشاست، در دو قسم مورد پژوهش قرار گرفته است که به دلیل شیوه کیفی موضوع، پژوهش بر پایه روش تحقیق تطبیقی می باشد. الف) بررسی نظریات معماران مؤلف؛ کسانی که آثار ارزنده خلق کرده و مبانی فکریشان را به رشته تحریر دراورده اند. نکته مورد توجه در نظریات ایشان که متاثر از فلاسفه هستند، توجه و تاکید به "تجربه زیسته" است، تجربه گذشته و حال، چیزی است که در کالبد طراح بعنوان ظرف نهفته است و در هنگام ایده پردازی از ذهن به دست و از دست مجددا به کالبد معماری مبدل می گردد. مبنای تفکرمعماران صاحب نظر در ارتباط با «تئوریِ فرم معماری» بسیار به یکدیگر نزدیک است. ب) ویژگی های فردی طراح بصورت ناخواسته در تولید فرم تاثیرگذار هستند. بنابراین در قدم بعدی، نگارندگان، شناخت ویژگی های شخصیتی بر پایه مباحث روانشناختی در سامان دادن به اشفتگی فکری طراحان و جلوگیری از فردگرایی محض را کمک کننده دانسته اند. بر مبنای مقایسه های تطبیقی نظریه های روانشناسان مختلف، این نتیجه حاصل می شودکه طراح در بخش های مختلف شخصیتی خویش می تواند کنکاش کند، نقاط قوت و ضعف خود، تجارب اندوهگین و شاد، احساسات و ...بررسی و ویژگی های شخصیتی خود را تعدیل نماید؛ هرچه طراح به لحاظ شخصیتی متعادل تر، میزان هیجانات کاذب وی در تولید فرم کمتر و پاسخدهی فرم معماری تولید شده توسط وی، جامع تر و کامل تر خواهد بود.
مقایسه تطبیقی روش های تحلیل عاملی FA، تحلیل شبکه ای ANP و F’ANP برای ارتقای کاربرد آنها در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های ارزیابی و تحلیل کمک می کنند درک بهتری درخصوص اطلاعات جمع آوری شده و نتایج تحلیل ها بدست آید. تحلیل عاملی و تحلیل شبکه ای هر دو از روش های تحلیلی چندمتغیره می باشند و مدل F’ANP تلفیقی از دو روش FA وANP است. پژوهش پیش رو از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد و به دنبال پاسخگویی به این سوال است که وجه تمایز و کاربرد این سه روش به -فراخور موضوع و ماهیت مسایل مختلف شهری چیست و نقاط قوت و ضعف هر یک کدامند؟ بدین منظور ابتدا سه روش معرفی می شوند، در ادامه پژوهشی که قبل تر توسط نگارندگان با استفاده از FA تحلیل شده، توسط روش هایANP وF’ANP بازتحلیل می شود تا نتایج مقایسه بشوند. براساس نتایج، هرگاه هدف مشخص کردن معیارها و شاخص های موثر بر موضوع پژوهش باشد و یا مقصود تحلیل رابطه ی میان شاخص های یک موضوع باشد روش تحلیل عاملی گزینه ی مناسبی است. برای اولویت بندی یا رتبه بندی گزینه ها با توجه به شاخص ها و عوامل موثر بر آن ها و یا مقایسه ی دومقوله از یک جنس با توجه به شاخص های موثر بر آن استفاده از روش ANP بیشتر توصیه می شود. در نهایت F’ANP می تواند در ساخت شاخص های مرکب و پژوهش هایی که در ابتدای امر به دنبال شناسایی شاخص ها و معیارها و سپس در پی اولویت-بندی گزینه ها هستند کاربرد داشته باشد.
قدرت و عکاسی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
107 - 117
حوزههای تخصصی:
بام سرد استراتژی مثبت جهت بهبود پارامترهای جزایر گرمایی شهری، مدیریت انرژی و آسایش حرارتی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی مدلهای اجرای بام سرد در دنیا میباشد. بام سرد، نورخورشید را به فضا منعکس کرده و دمای ساختمان را ثابت نگه میدارد و با توجه به اینکه ساختار هندسی بام بخش وسیعی از سطح ساختمان را پوشش می دهد لذا تأثیر عمده ای بر مصرف انرژی و آسایش حرارتی در ساختمان داشته و موجب کاهش اثرات منفی جزایر گرمایی شهری میشود.روش پژوهش انجام شده بر اساس مطالعات کتابخانهای و برداشت اطلاعات از سایتهای معتبر علمی داخلی و خارجی میباشد. جمعآوری مقالات در بازه زمانی سال های 1973 تا 2020 انجام شد. در بررسی روند کار اکثر مقالات برداشت اطلاعات آب و هوایی و بررسی میزان جزایر گرمایی ایجاد شده در منطقه مورد نظر بوده و همچنین به بررسی میدانی بام و آزمایش روشهای بکارگیری خنکسازی بام پرداخته و سپس با فرض تاثیر مثبت بام سرد بر کاهش اثر جزیره گرمایی، مدیریت انرژی و تامین آسایش حرارتی ساکنین، به مدلسازی خارجی یا شبیهسازی رایانهای پرداختند و از اطلاعات بدست آمده توسط نرمافزار یا آمارگیری توسط نمونه خارجی ساخته شده به اثبات فرضیه رسیدند. در بررسی نتایج مقالات، مدلهای اجرای بام سرد معرفی و پیشنهاد شدند.
ارزیابی سازگاری اقلیمی اقامتگاها ی موجود در جزیره های قشم، هرمز و هنگام
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
56-68
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر اقامتگاه هایی با عنوان اقامتگاه بوم گردی در صنعت گردشگری کشور پدیدار شده اند. از اهداف اصلی ساخت این اقامتگاه ها سازگاری بنا با محیط، توجه به اقلیم منطقه و پایداری بنا می باشد. همچنین اقامتگاه هایی با رویکردهای جدیدتری چون اقلیمی و پایداری بنا شده اند که بدون توجه به معماری بومی منطقه طراحی و ساخته شده اند. توقع می رود که این بناها کیفیت بیشتری نسبت به بناهای بومی منطقه داشته باشند زیرا با علم روز ساخته شده اند و جوایز معماری روز دنیا را هم دریافت کرده اند. هدف این مطالعه بررسی سه اقامتگاه بوم گردی در جزایر دریای خلیج فارس (قشم، هنگام و هرمز) از نظر سازگاری بنا با مولفه های اقلیمی معماری منطقه می باشد. روش این پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوی اسنادی-کتابخانه ای است. در ابتدا اطلاعات ژئوفیزیکی و اهداف اقلیمی این سه جزیره شناسایی شده بعد مولفه های اقلیمی آنها استخراج شده است و در ادامه بر اساس راهکارهای اقلیمی به بررسی این سه بنا پرداخته شده است. در انتها تمام یافته ها در جدولی به صورت خلاصه جمع آوری شده و به مقایسه ی سازگاری بناها با اقلیم منطقه پرداخته شده است. در این پژوهش فرض بر این است که اقامتگاه تازه تاسیس ماجرا، واقع در جزیره ی هرمز با توجه به رویکرد اقلیمی- زیستی، سازگاری بیشتری با محیط داشته باشد ولی بلعکس بنای قدیمی ساخت (دورشه در قشم) و بنای جدیدی که با رویکرد معماری بومی (گاروم زنگی) ساخته شده اند، سازگاری بیشتری با محیط دارند. در این پژوهش نتیجه گرفته شد که الگوهای معماری هر منطقه با اقلیم، فرهنگ و تاریخ همان منطقه سازگار شده اند. این سازگاری قرنها طول کشیده و عدم توجه به این الگوها سبب خلق بناهایی که با اقلیم و فرهنگ منطقه سازگار نیستند شده است. معماران باید تلاش کنند که به جای حذف الگوها، الگوهای موجود هر منطقه را بر اساس نیازهای جدید بروز رسانی کنند.
تأثیر فرهنگی- اجتماعی کاشی نگاره های دروازه ها و سردَرهای عصر قاجار تهران
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
19 - 32
حوزههای تخصصی:
عصر قاجار یکی از متحول ترین ادوار تاریخ ایران در وجوه مختلف هنری، سیاسی، اقتصادی و نظام اجتماعی محسوب می شود. در این دوره تهران به دلیل روند رشد شهرنشینی، با دگرگونی های اساسی و بنیادین در زمینه ی معماری و تزئینات وابسته به آن خصوصاً کاشی کاری مواجه گردید. به طوری که، کاشی کاری در بناهای عمومی همانند دروازه ها و سردَرهای شهری، در سطح وسیعی به کار گرفته شد. با تأثیر ادبیات و گرایش به مضامین باستانی در سلیقه ی حاکم بر این دوره، هنرمندان نیز مضامین مختلفی از ادبیات کهن را دست مایه ی هنر خود قرار دادند؛ که علاوه بر نقش کارکردی و تزئینی می توانست، القاکننده ی پیام های فرهنگی و سیاسی نیز باشد. با مشاهده کاشی نگاره های این دوره، می توان دریافت که اغلب آن ها جنبه ی روایی داشته و بیان گر یک موضوع مشخص می باشند. در این پژوهش بنیادی، تلاش شده ، تا با شناخت نقوش روایی- ادبی کار شده بر روی دروازه ها، به تأثیر آن در ارتقاء آگاهی و بینش فرهنگی و ادبی، مخاطب اشاره شود. پژوهش حاضر، به لحاظ ماهیت پژوهشی توصیفی- تحلیلی است و شیوه ی گردآوری اطلاعات اسنادی و با تکیه بر مشاهدات حاصل از کاشی های تصویری در شهر تهران تدوین شده است. با تحلیل یافته های پژوهش، به نظر می رسد، کاربرد این نقوش در سطوح مختلف شهری و در معرض دید قرارگرفتن آن ها برای عموم مردم می تواند در انتقال مفاهیم فرهنگی، تاریخی، عقاید و باورهای ایران زمین مؤثر واقع شود. مشاهده این تصاویر در ارتقاء سطح شناخت و آگاهی افراد جامعه بی تأثیر نبوده ؛ و امروزه نیز می توان از این هنر دیرین به عنوان ابزاری بصری، برای بیان موضوعات اجتماعی و نیز ترویج تاریخ و فرهنگ این سرزمین استفاده کرد.
هژمونی مردانه در گزیده ای از نمایشنامه های هنریک ایبسن، با رویکرد تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، بر اساس نظریات برخی از جامعه شناسان حوزه جنسیت به بررسی ویژگی های هژمونیک مردانه در برخی از شخصیت های مرد محوری نمایشنامه های ایبسن بر اساس سیر تاریخی نگارش نمایشنامه ها می پردازیم. به همین منظور، پرسش های اصلی این پژوهش در راستای تعیین میزان ویژگی های مردانگی هژمونیک، مربوط به شخصیت های مرد محوری، در گزیده ای از آثار ایبسن از نمایشنامه براند (۱۸۶۶) تا نمایشنامه وقتی ما مرده ها برخیزیم (۱۸۹۹) و شناسایی و بررسی هژمونیک ترین آن ها، مطرح شده اند. برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها، ابتدا با استفاده از تعریف چند تن از جامعه شناسان حوزه جنسیت از مردانگی هژمونیک و با توجه به الگوهای غالب مردانگی قرن نوزدهم قرنی که ایبسن نمایشنامه هایش را نوشته است ویژگی های مردانگی هژمونیک در این قرن مشخص شد. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای مقوله ای، این ویژگی ها به عنوان متغیر و شخصیت های مورد نظر به عنوان واحد تحلیل در نظر گرفته شد. با شمارشِ تکرار این متغیرها از طریق رفتار، گفتار و رخداد نمایشی، میزان ویژگی های مردانگی هژمونیک برای هر کدام از شخصیت ها، تعیین و با مقایسه داده های به دست آمده، هژمونیک ترین آن ها مشخص شدند. یکی از نتایج بدست آمده تفاوت چشمگیر در مقدار ویژگی های مردانگی شخصیت های مورد بررسی و همچنین وجود دوگانگی در نگرش ایبسن، در راستای نکوهش و یا ستایش مردانگی هژمونیک بود.
The Complexity of Relationship between the Physical Environment and Residents' Walking in Tehran, Iran: A Qualitative S tudy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۴ - Serial Number ۴۲, Autumn ۲۰۲۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
We know little about the physical environment -walking relationship in middle-eas t countries. There is also a need for qualitative approaches to s tudying this relationship. This s tudy aimed to unders tand the physical contextual factors influencing the everyday walking experience of middle-aged residents in an area of Tehran, Iran. It utilized an inductive qualitative content analysis along with Cons tant Comparative Analysis (CCA). The main themes and categories explored were safety and security (sense of insecurity, sense of inadequate safety), comfort and convenience (lack of physical comfort, accessibility to des tinations and amenities, the possibility to do rhythmic walking, sense of overcrowding), and aes thetics and attractiveness (variety and harmony, cleanliness and maintenance, natural elements). The subset concepts of the categories were also explored, including lighting, presence of others, air pollution, crossing s treets, the surface of sidewalks, walking on the side of s treets roadway, thermal comfort, s tepping s tairs, noise nuisance, dis tances to the neighborhood facilities, sitting places, characteris tics of paths, overloaded s treets, non-local offices and s tores, variety and harmony of building facades, old buildings, a variety of colors, various s tores, enclosure, upkeep of buildings, greenery, presence of water and birds, and natural sounds. Narrow and uneven sidewalks influenced walking in multiple aspects. This s tudy proposed considerations and details to the general urban policies and interventions to encourage walking. The results of this s tudy can facilitate urban designers and planners in creating community built environments, which promote clean transportation and public health.
بررسی تأثیر مؤلفه های کاربردی مؤثر در طراحی پنجره کلاس های دروس عملی با تاکید بر استفاده بهینه از بازتابش نور روز در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
73 - 88
حوزههای تخصصی:
کیفیت نور روز از مهم ترین عوامل کیفی طراحی فضاهای آموزشی است که تأثیر بسیاری بر کارایی دانش آموزان دارد. هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر مؤلفه های کاربردی پنجره بر بهره گیری مناسب از نور روز و کیفیت روشنایی در شرایط گوناگون می باشد. متغیرهای اصلی در این تحقیق؛ جهت، مساحت پنجره و انعکاس مصالح هستند که به عنوان عوامل مورد تحلیل در طرح خیرگی و کیفیت روشنایی مورد بررسی قرار گرفته اند. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر نوع تحقیق توصیفی - کمی می باشد. روش تحقیق تحلیلی - عددی بر مبنای مدل سازی رایانه ای است. نمونه پایه ای تحقیق یک کلاس متداول دروس عملی در تهران است، کیفیت روشنایی آن در جهات مختلف در اولین روز هر ماه بررسی شده و سپس تأثیر ابعاد پنجره کلاس توسط نرم افزار دیالوکس ارزیابی می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه دقیقى میان جهت استقرار پنجره، مساحت نور گذر و بافت مصالح وجود دارد که تأثیر عمده ای بر عمق نفوذ نور و ایجاد خیرگی و کیفیت روشنایی در کلاس می گذارد.
تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری، مبتنی بر غایت شناسی از دیدگاه کانت و کوماراسوامی
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات تأمل برانگیز در تفکر مدرن غربی و سنت گرای شرقی، مسئله غایت شناسی در هنر است. غایت مندی در فضاهای معماری سنتی، به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا، نیازمند واکاوی دقیق در حوزه غایت شناسی در هنرمدرن و هنر سنتی است. پژوهش حاضر با تأمل در مفهوم غایت شناسی در اندیشه های فلسفی کانت و کوماراسوامی، درصدد یافتن مدل مفهومی به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. فلذا تحقیق حاضر بین رشته ای و با رویکرد تحلیلی است، که در ابتدا آرای کانت و کوماراسوامی در باب غایت شناسی هنر مدرن و سنتی مورد واکاوی قرار گرفته است؛ سپس آرای این دو اندیشمند را، در قالب دو نوع غایت مندی ظاهری و باطنی در کنار هم قرار داده شده است، تا براساس آن به مدل مفهومی دست بیابیم؛ که امکان شرح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در هنر و معماری سنتی را فراهم سازد. با تکیه بر این مدل مفهومی، هدف این پژوهش، بررسی جایگاه غایت مندی در هنرمدرن غربی و هنر سنتی شرقی، به جهت تشریح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. پرسش کلیدی این پژوهش این است که، مفهوم غایت به چه نحوی با مفاهیم ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری ارتباط پیدا می کند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که، در معماری سنتی، با تجلی معنا در طرح و رنگ، زمینه ادراک معنا در افراد فراهم می شود. بر این اساس غایت اصلی، اتحاد ادراک و تجلی معنا (صفات جمالی و جلالی) در فضاهای معماری است. با تجلی صفات جمالی متکثر با معنای واحد در فضای معماری، زمینه ادراک معانی و صفات جلالی که عامل خشیت در ناظر است، فراهم می شود.
آسیاب کَهَک تهران؛ بازشناسی با تکیه بر اسناد تاریخی، تصویری و مطالعات میدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
647-632
حوزههای تخصصی:
آسیاب ها، بناهایی تاریخی با وجه عملکردی بوده که با پیشرفت صنایع، دیگر استفاده و رونق پیشین خود را ندارند. آسیاب کَهَک بنایی کم تر شناخته شده از اوایل دوره قاجار است که در محله مرزداران شهر تهران، به عنوان شاهدی بر نحوه زیست دوره ای از تهران قدیم قرار گرفته و در حال حاضر در میان توسعه های شهر فراموش شده است. هدف این مطالعه، بازشناسی بنای آسیاب کَهَک از نظر تاریخی، عملکردی و معماری است. برای گردآوری اطلاعات لازم از روش کتابخانه ای و بررسی های میدانی بهره گرفته شده است. بر اساس یافته ها، آسیاب کَهَک به عنوان بخشی از مجموعه ای وسیع تر دارای نقش کلیدی در چرخه حیات روستای کَهَک بوده و امروزه با از بین رفتن بخش هایی از آن مجموعه، از جمله باغ و قطع ارتباط اجزاء با هم مثل عدم ارتباط آب قنات با آسیاب، هویت آن مخدوش و برای بازیابی این بنا باید به احیاء کل مجموعه و پیوند مجدد روابط از دست رفته، پرداخت.
سنجش شاخص های برگزیده در روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ششم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
109 - 150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سنجش شاخص های برگزیده در روند توسعه شهری سبز در منطقه 22 شهر تهران دری یک دوره پنج ساله 1390 الی 1395 انجام پذیرفته است (مطالعه ای که از زمان شکل گیری این منطقه نوپا و درحال توسعه شهر تهران دریک دوره زمانی مشخص انجام نپذیرفته است)، بدین منظور بر اساس نظریه ها، دیدگاه ها و نیز پژوهش های موردی در چارچوب هدف مذکور؛ علاوه بر معیار کیفیت هوا به عنوان معیار برگزیده، سایر معیارهای مؤثر در جهت سنجش توسعه شهری سبز شناسایی و تبیین گردید، سپس جهت تعیین میزان تأثیر هر یک از معیارها و امتیازدهی به عملکرد آنها در طی دوره موردمطالعه، ازنظر خبرگان در حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری طی دو پرسشنامه مجزا استفاده گردید و تحلیل داده ها با نرم افزار Expert Choice و ماتریس ارزیابی عملکرد و صفحه گسترده اکسل انجام پذیرفت. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که عملکرد سیاست هوای پاک به عنوان معیار برگزیده در طول دوره موردبررسی، عملکردی مطلوب، آلاینده ذرات معلق کمتر از 10 میکرون (PM10) و آلاینده دی اکسید سولفور (SO2) عملکردی متوسط و آلاینده دی اکسید نیتروژن (NO2) عملکردی نامطلوب داشته است، امتیاز نهایی عملکردی معیارها نیز در ارتباط با عملکرد شهر سبز در منطقه موردمطالعه دری دوره پنج ساله 545/0 به دست آمد که به عبارت دیگر 5/54 درصد از تغییرات توسعه شهری در این منطقه در این دوره زمانی بر اساس معیارهای شهرسبز محقق گردیده است و این نشانگر آن است که توسعه شهری سبز در این منطقه در دوره پنج ساله موردبررسی با توجه به پتانسیل های زیست محیطی قابل توجه آن در وضعیت متوسط قرارگرفته است و با نقطه ایده آل فاصله نسبتاً زیادی دارد. در انتهای پژوهش پس از شناسایی نقاط ضعف عملکردی و در جهت برنامه ریزی بهینه و کاراتر برخی راهبردها ارائه گردیده است.
کاهش مصرف انرژی از طریق بازشوهای بهینه در ساختمان های بلندمرتبه مسکونی در تطبیق با نورگیر های بناهای سنتی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
416 - 430
حوزههای تخصصی:
از گذشته دور تاکنون مسئله مدیریت انرژی از دغدغه های انسان در معماری بوده است. موضوع پوسته های ساختمان به دلیل اهمیت آن به عنوان اولین عنصر خارجی ساختمان در مدریت انرژی دارای اهمیت ویژه ای است. اشاره دارد. مطالعه بناهای تاریخی در ایران نشان می دهد این مسئله در گذشته نیز مورد توجه معماران بوده است. شهر شیراز یکی از شهرهای کهن ایران است که دارای بناهای تاریخی و سنتی متعددی است. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد تطبیق روش های نوین در مصرف انرژی با نورگیر بناهای سنتی در شهر شیراز است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد کمی و کیفی در صدد پاسخگویی به این مسئله است. با توجه به این اهمیت، در پژوهش حاضر درصد بهینه بازشوها، زاویه بهینه لوورها و شیشه بهینه در یک ساختمان بلندمرتبه مسکونی با استفاده از نرم افزار Design Builder شبیه سازی شده است. بدین منظور ابتدا برای درصد بهینه بازشوها، درصد پنجره های بیرونی از 0% تا 100% هر با گام 10% مورد بررسی قرار گرفت، سپس برای تعیین بهترین زاویه لوور در ساختمان در سه جبهه جنوب، شرق و غرب، 17 حالت مختلف زاویه لوور در نظر گرفته شد و به منظور تعیین شیشه بهینه در جداره بیرونی ساختمان جهت تأثیر آن ها بر بار سرمایش ساختمان سه نوع شیشه انتخاب گردید. با توجه به اینکه نورگیرها در معماری سنتی کارایی لازم را داشته اند و سال ها مورد استفاده قرار گرفته و نتایج استفاده از آن ها مشخص می باشد و اکثر روش های سنتی نورپردازی و کنترل نور قابل جایگزینی با روش های نوین طراحی پوسته ها با همان عملکرد و کیفیت می باشد لذا می توان از روش هایی که در گذشته در طراحی نورگیرها در ساختمان ها استفاده می شده است برای ساختمان های جدید نیز الگوبرداری نمود. اهداف پژوهش : 1-شناخت بهترین حالت موقعیت پنجره در راستای کاهش مصرف انرژی و آسایش ساکنان ساختمان. 2-استفاده از الگوهای استفاده شده در نورگیرهای سنتی در ساختمان های امروزی در جهت کاهش انرژی. سوالات پژوهش: 1-آیا با بهینه سازی نورگیرها در ساختمان بلندمرتبه مسکونی تا چه میزان می توان در مصرف انرژی صرفه جویی نمود؟ 2- آیا نورگیرهای سنتی قابلیت تطبیق و الگوبرداری برای ساختمان های امروزی را دارند؟
فریب و رنگ برآمیزی از منظرهوّیّت پوشی و دگرچهری در شاهنامه فردوسی و ادیسه هومر(با تاکید بر شاهنامه محفوظ در بنیاد کورکیان نیویورک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
617 - 639
حوزههای تخصصی:
دو حماسه بزرگ ادبیات جهان یعنی شاهنامه و ادیسه دارای وجوه افتراق و اشتراکات بسیاری است. یکی از مباحث قابل توجّه در این آثار مقوله «نیرنگ و رنگ برآمیزی» است. نیرنگ و رنگ برآمیزی یکی از مقوله های است که در فرهنگ های مختلف جهان وجود داشته و دارد و در داستان های این آثار بارها به شکل های گوناگون تجلّی پیدا کرده و دستمایه نوشتن داستان ها شده است. یکی از موارد نیرنگ و رنگ برآمیزی، هوّیّت پوشی و دگرچهری است که بسیار زیاد در این آثار مشهود است. پژوهش حاضر به روش تطبیقی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که فریب و رنگ برآمیزی از این منظر در شاهنامه از طریق تغییر لباس و چهره، ناشناس شدن، انکارهوّیّت، نقش بازی کردن، پنهان کردن نام، هوّیّت پوشی صورت گرفته و در ادیسه این امر، از طریق تغییر لباس و چهره، ناشناس شدن، نقش بازی کردن و هوّیّت پرده پوشی که توسط خدایان صورت می گیرد. هر چند شباهت های ساختاری این نوع خیلی کم در هر دو اثر دیده می شود امّا از لحاظ نوع بهره بری تفاوت های زیادی دیده می شود. نیرنگ و فریب از این منظر در این دو منظومه شباهت ها و تفاوت هایی دارد. اهداف پژوهش: 1- بررسی و تحلیل فریب و رنگ برآمیزی از منظر دگرچهری و هوّیّت پوشی بدون توجّه به تفاوت دوره تاریخی، محیط جغرافیایی، ساختار فرهنگی و تاریخی ایران و یونان. 2- تطبیق و قیاس، تشابهات و افتراق فریب و رنگ برآمیزی از منظر دگرچهری و هوّیّت پوشی. سؤالات پژوهش: 1 انواع فریب و رنگ برآمیزی ها از منظر دگرچهری و هوّیّت پوشی در شاهنامه و ادیسه کدامند؟ چگونگی به کارگیری و دلایل استفاده از آنها چیست؟ 2 وجه تشابه و افتراق این نوع فریب و رنگ برآمیزی در شاهنامه و ادیسه چیست؟