مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
معماری صفوی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۳
۱۱۹-۱۳۶
حوزه های تخصصی:
وقف سنتی پسندیده است که درطول زمان باعث شکل گیری بناها و مجموعه های متعددی شده، که بسیاری از آن ها باوجود گذشت زمان، همچنان دوام و بقای خود را براساس شرایط حاکم بر آن ها حفظ کرده اند. وقف باتوجه به ماهیت خود، علاوه بر این که عامل ساخت و احداث بناهای عام المنفعه بوده، حفاظت و نگه داری آن بناها و همچنین بافت شهری پیرامون آن ها را نیز تضمین کرده است. درراستای تأثیر وقف بر حفظ و بقای بناهای مذهبی و نظم بخشی به بافت شهری پیرامون آن ها، در این مقاله به طور موردی به مطالعه مجموعه علیقلی آقا که یک شاهکار معماری دوره صفوی در اصفهان است و در چارچوب وقف شکل گرفته، پرداخته می شود. این مجموعه علاوه بر نظم بخشی و فرم دهی به بافت شهریِ پیرامون خود، عامل حفظ و بقای آن نیز شده است. این مجموعه در اواخر دوره صفوی توسط «علیقلی آقا» از خواجگان دربار «شاه سلطان حسین» احداث شده و شامل: مسجد، حمام، بازار، سقاخانه، تیمچه، کاروانسرا، مکتب خانه و زورخانه است. هدف این پژوهش تأثیر وقف و پیامدهای آن بر چگونگی شکل گیری بناهای عام المنفعه و بقای این آثار تا زمان حاضر، با مطالعه موردی مجموعه علیقلی آقا به عنوان یکی از مجموعه های برپاشده در دوره صفوی است. این پژوهش به دنبال پاسخ به مسائلی شامل: چگونگی تأثیر وقف بر شکل گیری این مجموعه و نقش آن در فرم دهی بافت شهری پیرامون خود و بقای این مجموعه تا زمان حاضر، است. این پژوهش که از نوع تحلیلی-تاریخی است، حول محور استخراج مطالب وقف نامه مربوطه و استفاده از مندرجات آن و تطبیق موارد مندرج در آن با وضعیت موجود است و بیان این نکته که یک بنا یا مجموعه بنا چگونه تحت حمایت وقف شکل می گرفته و پس از احداث، سنت وقف و شرایط واقف چگونه می توانسته دوام و بقای آن را تضمین نماید.
بازجست عناصر تصویری مشترک عرفان شیعی در هنر نگارگری و معماری (نمونه: نگاره «اولین سخنرانی امام حسن(ع) درباره شناخت امام معصوم»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
25 - 43
حوزه های تخصصی:
نگارگری به عنوان یکی از جلوه های هنراسلامی، سیر تحول معنوی خود را از فرهنگ حاکم برجامعه گرفته و در بخشی از آثار با اتکاء به هندسه معماری اسلامی فضایی متناسب با آن معانی ایجاد نموده است. از آنجایی که نگارگران به طور معمول و متناسب با موضوع آثار خود از فضاها و تزیینات واقعی وعینی موجود در معماری زمان خویش برای طراحی آثارشان بهره برده اند، لذا کشف و تاویل معانی آنها می تواند تاثیر شگرف آموزش های معنوی را بر ابعاد مختلف زندگی آن دوره نشان دهد. متن حاضر نیز با هدف شناسایی چگونگی بازتاب عناصر معماری در نگارگری انجام شده و بدین منظور مشترکات ساختاری و مفهومی نگاره «اولین سخنرانی امام حسن(ع) درباره شناخت امام معصوم» و معماری دوره صفویه مورد بررسی قرار گرفته، تا عوامل موثر بر کاربرد آنها و همچنین مفاهیم و ماهیت باطنی نهفته در آن ها مشخص شود. بر این اساس مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش ها است که مهم ترین فضاها و تزیینات واقعی موجود در معماری که در طراحی نگاره مورد پژوهش بکار رفته اند، کدامند؟ آیا ارتباطی میان کاربرد این عناصر ساختاری با مفاهیم عرفانی شیعی دوره صفویه بازتاب یافته در نگاره وجود دارد؟ بنابراین پژوهش حاضر بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی با رویکرد تفسیری و تطبیقی انجام شده و اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای- اسنادی گردآوری شده است. نتایج پژوهش علاوه بر اینکه بر انطباق و پیوند ساختاری و مفهومی نقوش هندسی این نگاره با تزیینات و فضاهای معماری بناهای هم عصر آن تاکید دارند، مبین این امر هستند که نگاره با توجه به مفاهیم عمیق عرفانی نهفته در اعداد، نقوش هندسی و رنگ هایی که در تزیینات و فضاهای آن بکار رفته است، مفاهیمی از مذهب تشیع را به صورت نمادین به نمایش گذاشته است.
واکاوی رمز نهفته در سردر «مسجد علیقلی آقا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
155 - 171
حوزه های تخصصی:
مجموعه علی قلی آقا از مهم ترین مجموعه های دوره سلطان حسین است. برخلاف آثار مشابه این دوره، که در نقوش «سردر» از نقش مایه های مورد علاقه جامعه شیعی استفاده شده اند، در این «سردر» جز آیات قرآنی، اشاره مکتوب و یا نشانه هایی چون نام علی (ع) ملاحظه نمی شود، ولی در بطن نقوش عاری از آن علائم در «اسپرهای» سردر این نام پنهان نگاه داشته شده و ناظر تنها با جست وجو و کنجکاوی عمیق می تواند به آن دست یابد. علت این امر، به نظر می رسد پاره ای ملاحظات روان شناختی مبتنی بر ویژگی های تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی این دوره باشد که به زبان رمز و تمثیل ارائه شده است. هدف این نوشتار، در این مرحلهبه دست آوردن «نمونه» 3 ای از زبان رمزی است که به «مؤلفه های معماری» تبدیل شده است. این پژوهش متکی بر تجربه ها، مطالعات میدانی نگارنده و نیز مطالعات تطبیقی است و روشن ساختن، نقوش استفاده شده در سردر، مبتنی بر نظام کاربرد نقوش، هندسه، و اعداد یا رمزهایی است که متفکران این دوره، در این اثر بر جای گذاشته اند و تناسبات معماری « سردر» را بر آن استوار کرده اند.
بررسی تطبیقی تناسبات نمای سردر مساجد شیخ لطف الله، جامع عباسی، حکیم و مدرسه چهارباغ اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
153 - 163
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تناسبات نمای سردر چند نمونه از بناهای شاخص صفوی در شهر اصفهان به عنوان مهم ترین آثار این دوره پرداخته است. نمونه هایی که مورد سنجش و بررسی قرار گرفته اند عبارتند از: مساجد شیخ لطف الله، جامع عباسی (مسجد شاه سابق یا مسجد امام)، حکیم و مدرسه چهارباغ (مادر شاه). مسئله مورد توجه تناسبات به کار رفته در نمای سردر این بناها به عنوان ابزاری در جهت خلق آثاری خردمندانه و مطلوب است. با توجه به اهمیت سردر بناها به عنوان عناصری شهری در دوره صفوی به نظر می رسد در طراحی نمای سردر این بناها تناسبات مشخصی به کار رفته است؛ همچنین تفاوت در کارکرد و اهمیت، تمایز در تناسبات را نیز در پی داشته است. این پژوهش بر مبنای الگوهای نظری معماری و به روش توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است و فرآیند بررسی شامل استفاده از روش های هندسی است. برای تعیین تناسب نمای سردر نسبت ارتفاع به عرض در بخش های مختلف هر ورودی مورد سنجش قرار گرفته است. یافته های به دست آمده با تناسبات ایرانی، چون پنج ضلعی و شش ضلعی منتظم تطبیق داده شده است. نتیجه بررسی حاضر نشان می دهد مسجد جامع عباسی از تناسبات متمایزی در نمای سردر نسبت به سایر موارد برخوردار است؛ در حالی که نمای سردر سایر موارد دارای تناسباتی مشترک هستند. مستطیل نمای سردر مسجد جامع عباسی حاصل از تناسبات مشتق از پنج ضلعی منتظم است و تناسبات به کار رفته در نمای سردر سایر بناها از تناسبات مشتق از شش ضلعی منتظم برگرفته شده است.
نقش مضامین مذهبی در کتیبه های نستعلیق بناهای دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۵
1 - 14
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مضامین کتیبه ها در بناهای صفوی تنوع بسیاری داشته و مطالعه اولیه این آثار نشان می دهد که هنرمندان عهد صفوی برای نگارش متون مذهبی غالباً از کتیبه های ثلث و کوفی و برای کتیبه های غیرمذهبی از قلم نستعلیق بهره گرفته اند با این حال، این مورد قطعیت نداشته و کتیبه های نستعلیقی دیده می شود که حاوی مضامین مذهبی است. هدف: پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و دسته بندی مضامین مذهبی به کار رفته در کتیبه های نستعلیق صفوی صورت پذیرفته است. روش پژوهش: این تحقیق بنیادی به روش توصیفی و تحلیلی؛ بر پایه مطالعات کتابخانه ای و یافته های میدانی تدوین شده است. تمام نمونه های در دسترس در بازه زمانی حکومت صفوی، مورد مطالعه قرار گرفته و پس از جمع آوری داده ها اقدام به طبقه بندی مضامین مذهبی به کار رفته در نمونه ها شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در میان حدود ۲۵۰ کتیبه نستعلیق موجود، ۳۳ اثر که حدود ۳۱ درصد این آثار را تشکیل می دهد، حاوی مضامین مذهبی است. این مضامین در سه گروه قابل دسته بندی هستند و به ترتیب فراوانی عبارتند از، ذکر و منقبت، آیات قرآن و احادیث. نتایج بیانگر آن است که آیات قرآن در هیچ موردی، به تنهایی نوشته نشده اند. علاوه بر آیات، تنها دو حدیث قدسی« لولاک لما خلقت الافلاک و حدیث نبوی» و حدیث نبوی«انا مدینه العلم و علی بابها » در کتیبه ها مورد استفاده قرار گرفته و بقیه نمونه ها عمدتاً اشعاری هستند که به منقبت ائمه با محوریت پیامبر(ص)و حضرت علی(ع) پرداخته اند. از جمله این شاعران می توان به عبدالرحمن جامی، هلالی جغتایی و شیخ بهایی اشاره کرد. درباره فراوانی مضمونی کتیبه های مذهبی نستعلیق صفوی، نتایج نشان می دهد که بیشترین تکرار به دعای « نادعلی » (۴ مورد) و حدیث «مدینه العلم» (۳ مورد) تعلق دارد که همانا تأیید و تأکیدی بر وجود گرایش های شیعی در شکل گیری این آثار است.
تحلیل تمثیلی دولت خانه ی صفوی در اقلیم اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
231 - 244
حوزه های تخصصی:
رابطه ی معماری صفوی در اصفهان به خصوص دولت خانه ی صفوی، با اقلیم این شهر اساساً تمثیلی است و تمثال های این دولت خانه بر اساس اقلیم این منطقه شکل گرفته اند. از این منظر معماری دولت خانه رابطه ای تنگاتنگ با اقلیم منطقه برقرار می کند، اما ظهور تمهیدات اقلیمی در این معماری تنها مبتنی بر وجه مادی نیست، بلکه صورت اثر به چیزی فرای آن نیز ارجاع می دهد. از همین راه غایت این مقاله به تبیین رابطه ی میان اقلیم و معماری دولت خانه ی صفوی اختصاص یافت، و روش اسطوره شناسی تمثیلی کروزر در حکم روش تحقیق انتخاب شد چرا که از مناسب ترین روش های تحقیق جهت کشف معنای بنیادین در آثار نمادین و تمثیلی است. این میان جای توجه دارد که به کارگیری روش های نوین در تحلیل روش مند و نظام مند تاریخ معماری ایران به نظر امری ضروری است، چرا که هرگونه نگاه نو به معماری تاریخی ایران وجهی جدید از آن را برملا می سازد و می تواند در فهم این آثار موثر واقع شود. بر این اساس این مقاله که بر آن بود با نگاهی نو به رابطه ی میان دولت خانه ی صفوی اصفهان با اقلیم این شهر بپردازد، با استفاده از روش اسطوره شناسی تمثیلی از صورت عناصر اقلیمی دولت خانه ی صفوی به سوی معنای آن سوق گرفت و با تبیین رابطه ی مذکور به معنای نهان آن دست یافت، و در نهایت به این نتیجه رسید که نیروی محرکه ی شکل گیری تمثال های این دولت خانه همانا اقلیم در معنای اصیل آن یعنی پدیده ها و پدیدارهای طبیعی مکان سکونت بوده است و تاثیر این نیروها چنان بوده است که نزد این اقوام جنبه ای نمادین پیدا کرده، موجب شکل گیری نگرشی متافیزیکی به این نیروها می شود، چندان که از این راه روایت هایی شکل می گیرد و در تمثال های آنان ظهور می یابد.
مطالعه تزئینات و نقوش کاشی کاری آرامگاه خواجه ربیع مشهد
منبع:
فردوس هنر سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶
10 - 31
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: آرامگاه «ربیع ابن الخَثیم» در دوران صفوی به توصیه شیخ بهایی و به دستور شاه عباس، در مشهد بنا گردید. وی از یاران امام علی (ع) بود و در ایران با نام خواجه ربیع شناخته شده است. ساختار بنای بقعه به شکل هشت ضلعی و تزئینات آن شامل گچبری، نقاشی، حجاری، آجرکاری و به رسم معماران دوران صفوی عمده سطوح بیرونی با کاشی مزین شده است. اهداف: پژوهش پیش رو نظر بر آن دارد که با تحلیل قیاسی در فرم و تنوع نقوش تزئینی به کار رفته در کاشی کاری آرامگاه خواجه ربیع، به مستندسازی این نقوش بر اساس مکان قرارگیری شان در تمام اضلاع بیرونی بنا بپردازد. روش تحقیق: این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با جمع آوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و بازدید میدانی از بنا صورت گرفته است. تصاویر مستندسازی شده توسط نگارندگان از آرامگاه، با توجه به جهت اضلاع دسته بندی شده و میزان تفاوت ها و شباهت های موجود میان این اضلاع، در قالب جداولی ارائه گردیده است. نتیجه گیری: مشهود است که عمده کاشی کاری در بدنه بیرونی آرامگاه و ازاره داخلی با بهره گیری از نقوش هندسی، اسلیمی و کتیبه ای کار شده و تنها در یک مورد از نقش جانوری استفاده شده است. بر اساس جایگاه نقوش و تکنیک ساخت کاشی های هرضلع به صورت مقایسه ای -دو دوره تاریخی صفوی و تیموری - می توان بیان کرد بیشتر نقوش کاشی ها باسبک دوره صفوی بوده و تا حدودی در خود گرایش به سبک تیموری را حفظ کرده است. در میان نقوش کاشی های معقلی اضلاع پشت به پشت بنا میزان شباهت در نقش و رنگ بسیار مشهود است، اما تفاوت هایی در بخش هایی از کاشیکاری معرق و هفت رنگ دیده می شود. همچنین در تطبیق کاشیکاری های سه مزار خواجه ربیع، هارون ولایت و ابوبکر بغدادی شباهت هایی مشهود در این سه بنا دیده شد که با اندکی اختلاف تأکید می کند که این آثار میراث دار دوره صفوی بوده است.
هندسه و تناسبات هندسی در ساخت گنبد مساجد صفوی اصفهان (نمونه موردی: مسجد امام و مسجد شیخ لطف الله)
منبع:
مطالعات ایران شناسی سال ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۸
27 - 48
حوزه های تخصصی:
مسلمانان هندسه را یکی از دانش های مهم همطراز ریاضیات، ستاره شناسی و موسیقی می دانستند. تأکید معماری ایرانی بر زیبایی متمرکز بود و در کنار آن علم هندسه ابزار قدرتمندی بود که معمار ایرانی را قادر به اندازه گیری تناسبات فضایی و خلق توازن و زیبایی در زمین می ساخت. گنبد که ساخت آن از دوره پارتیان آغاز شده بود، با شروع اسلام بطور گسترده ای برای پوشش بناهای اسلامی به ویژه مسجد مورد استفاده قرار گرفت و به نماد معماری اسلامی تبدیل شد. گنبد شکل ظرف یا حاوی را دارد و بر اساس قوانین عینی ریاضیات و ایستایی ساخته شده است. دوره صفویه یکی از ادوار خلاقه و پویای هنر معماری و به ویژه گنبدسازی است و آثار فراوان وزیبایی از این دوره برجای مانده است. پژوهش حاضر در پی آن است تا به بررسی نقش هندسه و تناسبات هندسی در معماری دوره صفویه و بویژه گنبد مساجد شاخص این دوره در اصفهان بپردازد. روش تحقیق به کار رفته در این نوشتار، تحلیلی- توصیفی بوده که در این راستا، اسناد و مدارک مکتوب به همراه مطالعات میدانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که صفویان به تناسبات در معماری توجه خاصی داشته و طرح چهارگوش زیر گنبد را به طرح گنبد مدور تبدیل نموده اند. در این دوره هندسه ساده تر شد و گنبدهای گسسته میان تهی رواج بیشتری پیدا کردند.