مطالب مرتبط با کلیدواژه

نگارگری دوره صفوی


۱.

پنجره، عنصر اصیل منظر؛ زیبایی شناسی پنجره در نگارگری دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت زیبایی عملکرد پنجره منظر نگارگری دوره صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۸ تعداد دانلود : ۷۴۳
نگارگری از زمره هنرهای سنتی است که زبان و بیان آن از ویژگیهای منحصر به خود تبعیت می کند. بسیاری از پژوهشگران از یکسو با دیدگاه های مختلف که اغلب دنباله رو رویکردهای سنت گرایی و عرفانی هستند، به مطالعه فراواقعیت های آن پرداخته و از سوی دیگر برخی محققان به دلیل فقدان آثار به جامانده از دوره های پیشین در حوزه های مختلف از جمله معماری، باغ سازی، شهرسازی، هنر و فرهنگ به آن روی آورد ه اند و از خلال خوانش آنها به ویژگیهای سبکی این حوزهها در هر دوره پی می برند. به گواه ادبیات و تاریخ معماری ایران، پنجره به عنوان یک عنصر عملکردی از همان ابتدای تاریخ سکونت در معماری ایران باستان و دوران اسامی حضوری پررنگ داشته، به طوری که نقش نوررسانی و تهویه هوای داخل ابنیه را عهده دار بوده است. در دوران صفوی پنجره به عنوان گون های مشبک و پرده دار مطرح می شود که امکان دیدن، بدون دیده شدن را فراهم می سازد. این گونه جدید به افراد به ویژه بانوان دوره صفوی اجازه م یداد به رغم منع حضور مستقیم در مراسم، جشن ها و دیگر رویدادها، امکان مشارکت و مشاهده بدون خدشه دارشدن خلوت و آسایش شان را داشته باشند که به خوبی با اصل محرمیت فرهنگ ایرانی اسلامی نیز مطابقت داشت. با مطالعه نگاره های دوره صفوی به عنوان نقطه عطف نگارگری ایران، به نظر می رسد پنجره از یک عنصر کالبدی صرف که تنها وظیفه نوررسانی را برعهده دارد فراتر رفته و به واسطه برقراری تعامل انسان با محیط تبدیل به عنصری منظرین می شود؛ به طوری که نگارگر هوشمندانه از پنجره برای جای گذاری شخصیت ها و تعامل با فضای درون و بیرون بهره می گیرد. این مقاله با پذیرش فرض منظرین بودن عنصر پنجره ادعا میکند زیبایی شناسی آن در نگاره های دوره صفوی همچون دیگر پدیدههای منظرین شهری از سه مؤلفه عملکردی، هویتی و زیبایی به طور هم زمان تبعیت میکند و میتوان گفت زبان و بیان زیبایی شناسی پنجره در نگارگری دوران صفوی، زبان و بیانی منظرین است
۲.

بررسی تطبیقی نقش شکارگاه در دو اثر فرش و نگارگری دوره صفوی(نمونه موردی: فرش شکارگاهی موزه وین با نگاره شکار بهرام گور در مقابل آزاده از کلیات امیرعلیشیرنوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری دوره صفوی فرش شکارگاهی وین بهرام گور سلطان محمد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۹ تعداد دانلود : ۱۳۹۷
موضوع شکار در هنر نگارگری هر دوره ای از انواع رویکردها و اندیشه های مختلف مناسب با زمان خود بهره مند بوده است. شاهان صفوی با برپایی کارگاه های خاص هنری و نقاش خانه ها، هنر نگارگری را به صورت هنری کاربردی در آوردند. آنان با در اختیار گرفتن نگارگران، از آنان خواستند تا نقوش و تصاویری برای سایر تولیدات هنری همچون قالی فراهم کنند. بی شک می توان گفت از دلایل ماندگاری فرش های دوره صفوی، تبعیت و الگوپذیری از اصول و معیارهای استاندارد و تعریف شده ای بود که در حوزه نگارگری به کار گرفته می شد و از آنجا که در دوره صفوی به خصوص مکتب تبریز، نگارگران و پیروان سبک بهزاد از جمله سلطان محمد، نگارگری را به اوج خود رساندند؛ چنین پیشرفتی در حوزه فرش نیز برای ما قابل توجیه می باشد. در این دوره، طراحان فرش به تاثیر نقش شکار در نگارگری های عصر خود به طراحی فرش هایی با مضمون شکار پرداختند. یکی از این نمونه فرش ها «فرش شکارگاهی وین» اثر سلطان محمد است. با بررسی مبانی زیبایی شناسی طرح و نقش فرش وین، این سوال مطرح است که تا چه اندازه ممکن است مبانی زیبایی شناسی این طرح ها در فرش مذکور متاثر از نگاره «شکار بهرام در مقابل آزاده» اثر سلطان محمد بوده باشد؟ اصول طراحی نقش مایه ها در فرش، مستلزم تسلط و شناخت پیرامون طرح و رنگ در آثار نگارگری است. در این مقاله با هدف بررسی شواهد و اثبات عوامل شناخت خالق هر دو اثر، ارکان و اصول زیبایی شناسی فرمی هر دو اثر مورد مطالعه تطبیقی قرار خواهد گرفت. ضرورت انجام این تحقیق، استخراج استانداردی مدون در جهت بهبودی هر چه بیشتر وضع موجود در مورد طرح فرش و نگارگری است. مطالعه هر دو نمونه به صورت موردی و تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز براساس روش استقرایی خواهد بود.
۳.

بازجست عناصر تصویری مشترک عرفان شیعی در هنر نگارگری و معماری (نمونه: نگاره «اولین سخنرانی امام حسن(ع) درباره شناخت امام معصوم»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگاره سخنرانی امام حسن (ع) مفاهیم عرفانی شیعی نگارگری دوره صفوی معماری صفوی احسن الکبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۴۰۳
نگارگری به عنوان یکی از جلوه های هنراسلامی، سیر تحول معنوی خود را از فرهنگ حاکم برجامعه گرفته و در بخشی از آثار  با اتکاء به هندسه معماری اسلامی فضایی متناسب با آن معانی ایجاد نموده است. از آنجایی که نگارگران به طور معمول و متناسب با موضوع آثار خود از فضاها و تزیینات واقعی وعینی موجود در معماری زمان خویش برای طراحی آثارشان بهره برده اند، لذا کشف و تاویل معانی آنها می تواند تاثیر شگرف آموزش های معنوی را بر ابعاد مختلف زندگی آن دوره نشان دهد. متن حاضر نیز با هدف شناسایی چگونگی بازتاب عناصر معماری در نگارگری انجام شده و بدین منظور مشترکات ساختاری و مفهومی نگاره «اولین سخنرانی امام حسن(ع) درباره شناخت امام معصوم» و معماری دوره صفویه مورد بررسی قرار گرفته، تا عوامل موثر بر کاربرد آنها و همچنین مفاهیم و ماهیت باطنی نهفته در آن ها مشخص شود. بر این اساس مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش ها است که مهم ترین فضاها و تزیینات واقعی موجود در معماری که در طراحی نگاره مورد پژوهش بکار رفته اند، کدامند؟ آیا ارتباطی میان کاربرد این عناصر ساختاری با مفاهیم عرفانی شیعی دوره صفویه بازتاب یافته در نگاره  وجود دارد؟ بنابراین پژوهش حاضر بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی با رویکرد تفسیری و تطبیقی انجام شده و اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای- اسنادی گردآوری شده است. نتایج پژوهش علاوه بر اینکه بر انطباق و پیوند ساختاری و مفهومی نقوش هندسی این نگاره با تزیینات و فضاهای معماری بناهای هم عصر آن تاکید دارند، مبین این امر هستند که نگاره با توجه به مفاهیم عمیق عرفانی نهفته در اعداد، نقوش هندسی و رنگ هایی که در تزیینات و فضاهای آن بکار رفته است، مفاهیمی از مذهب تشیع را به صورت نمادین به نمایش گذاشته است.   
۴.

تطبیق اوج و حضیض انسان در قرآن و مثنوی و انعکاس آن در نگارگری صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی قرآن انسان انسان در اوج انسان در حضیض نگارگری دوره صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۲۸۰
نگارگری یکی از هنرهای زیبا و نمادین در ایران است و بررسی آثار برجای مانده از نگارگری نشان دهنده انتقال مفاهیم مهم فردی و اجتماعی در این آثار است. شعر و ادب فارسی نیز از آثاری است که ارزش مهمی در انتقال مفاهیم مهم انسانی دارد. یکی از اصلی ترین دغدغه های مولانا انسان شناسی است و یکی از کتاب هایی که مولانا از آن بسیار تأثیر پذیرفته قرآن است؛ از موارد تأثیرپذیری از قرآن، انعکاس شخصیت های نیک و بد قرآنی در مثنوی است. این پژوهش به روش «تطبیقی-تحلیلی» انجام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که بسیاری از الگوهای ارائه شده در مثنوی، با الگوهای قرآنی مطابقت دارد؛ بیشتر این الگوها یا انبیای الهی هستند یا اولیای الهی؛ انبیای الهی همچون: آدم، ابراهیم، نوح، داوود، سلیمان،  صالح، یونس، موسی، یوسف، عیسی و محمّد(علیهم السلام)، و اولیای الهی مانند: بایزید بسطامی، منصور حلّاج، فضیل عیّاض، شقیق بلخی و ...؛ و برخی مظاهر انسان در حضیض افراد ظالم تاریخ، پادشاهان ستمگر و حاکمان خونریز هستند؛ همچون: قابیل، فرعون، نمرود، قارون، ابوجهل، ابولهب، و حجاج یوسف. مولانا این الگوهای انسانی را به طریق رمز و نماد به کار برده و اغلب از آنها و رویدادهای مربوط به زندگیشان، برداشت های عارفانه نموده است و هدفش این بوده که نشان بدهد هریک از این الگوها، نماد چه فضایل یا رذایل اخلاقی هستند. در نگاره های برجای مانده از دوره صفوی نیز می توان مضامینی از ارزشمندی انسان را مشاده کرد. اهداف پژوهش: 1.بررسی سیمای انسان در مثنوی و تطبیق آن با قرآن. 2.بررسی اوج و حضیضِ سیمای انسان در نگارگری دوره صفوی. سؤالات پژوهش: 1.اوج و حضیض انسان از دیدگاه مثنوی و قرآن چگونه است؟ 2.سیمای انسان چه بازتابی در نگارگری دوره صفوی دارد؟