فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۹۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با وجود پژوهش های متناقض در زمینه اکسایش چربی ناشی از فعالیت های سرعتی- توانی با وهله های کمتر از 4-3 بار در روز، پژوهش حاضر، با هدف مقایسه تفاوت اکسیژن مصرفی اضافی پس از ورزش (EPOC)، نسبت تبادل تنفسی (RER) و اکسایش چربی/کربوهیدرات ناشی از فعالیت های 20 – ثانیه ای مبتنی بر آزمون وینگیت (20-sec WBE) یک و دو وهله ای، در مردان دارای اضافه وزن و چاق، انجام شد. روش تحقیق: پژوهش حاضر، در قالب یک طرح نیمه تجربی تک گروهی متقاطع با اندازه گیری مکرر طی دو مرحله (با یک هفته فاصله)، روی 14 مرد میانسال (میانگین سن 1/3±8/35 سال) داوطلب دارای اضافه وزن و یاچاق (شاخص توده بدنی بیش از 25 کیلوگرم بر متر مربع) انجام شد. داده های گازهای تنفسی قبل، حین و ۳۰ دقیقه پس از فعالیت 20-sec WBE یک و دو وهله ای اندازه گیری گردید. گرم کردن در هر دو روش و بازیافت مابین دو وهله 20-sec WBE، شامل: 30 ثانیه رکاب زنی (با سرعت 70-60 دور/دقیقه) با باری معادل یک چهارم 5/7 درصد وزن بدن و نسبت فعالیت به بازیافت 1:1 بدون بار بود که با یک دوره رکاب زنی سه دقیقه ای بدون بار (با سرعت 60 دور/دقیقه) ادامه یافت. داده ها با استفاده از آزمون های t زوجی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری p≤0/05 بررسی شد. یافته ها: هزینه انرژی تام و دوره بازیافت، EPOC، و اکسایش کربوهیدرات تام در روش دو وهله ای به طور معنی دار بیشتر از روش یک وهله ای بود؛ در حالی که تفاوت معنی داری بین اکسایش چربی نقطه ای و تام (از ابتدای گرم کردن تا انتهای دوره بازیافت 30 دقیقه ای)، مشاهده نشد. همچنین، تفاوت RER دوره بازیافت، فعالیت یک و دو وهله ای معنی دار نبود. نتیجه گیری: افزایشEPOC و هزینه انرژی روزانه پس از انجام تنها یک یا دو وهله فعالیت مبتنی بر آزمون وینگیت (40-20 ثانیه/روز)، می تواند راهبرد مناسبی برای بهبود اکسایش چربی برای افراد دارای اضافه وزن/چاق با محدودیت زمانی برای ورزش باشد.
اثر مداخله آموزش تعادل انرژی و درمان شناختی رفتاری بر استرس ادراک شده، اختلال اضطراب فراگیر و شاخص توده بدن ورزشکاران ناشنوای استان سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثر مداخله اموزش تعادل انرژی و درمان شناختی رفتاری بر استرس ادراک شده، اختلال اضطراب فراگیر و شاخص توده بدن ورزشکاران ناشنوای استان سمنان بود. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی با طرح تحقیق پیش آزمون پس آزمون با گروه های تجربی و گواه می باشد. جامعه آماری تحقیق را ورزشکاران ناشنوای استان سمنان تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند بوده که براساس معیارهای ورود به تحقیق 24 نفر انتخاب شدند که به صورت تصادفی ساده به 2 گروه تقسیم شدند. پرسشنامه های تحقیق شامل استرس ادراک شده کوهن (1983)، پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر اسپیتزر و همکاران (2006) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 با سطح معنی داری 05/0>P در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت نمره های پیش آزمون- پس آزمون دو گروه برای متغیرهای استرس ادراک شده، اضطراب فراگیر و شاخص توده بدنی معنادار است و میانگین نمره های گروه تعادل انرژی و درمان شناختی رفتاری در متغیرهای استرس ادراک شده، اضطراب فراگیر و شاخص توده بدنی نیز به طور معناداری کمتر از گروه تعادل انرژی است (001/0>p). بنابراین می توان گفت که بین تأثیر مداخله تعادل انرژی با ترکیب درمان شناختی رفتاری با تعادل انرژی بر استرس ادراک شده، اضطراب فراگیر و شاخص توده بدنی ورزشکاران ناشنوای استان سمنان تفاوت معناداری وجود دارد و درمان ترکیبی شناختی- رفتاری با تعادل انرژی اثربخشی بیشتری نسبت به درمان تعادل انرژی داشته است.
مدل ساختاری-تفسیری انگیزه های مشارکت هواداران در صفحات مجازی باشگاه های فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به مطالعه عوامل انگیزاننده هواداران ورزشی برای مشارکت در صفحات مجازی باشگاه های فوتبال پرداخته است.روش شناسی: این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی و شامل دو بخش کیفی و کمی است. در بخش کیفی از طریق مصاحبه با 20 نفر از هواداران ورزشی فعال در صفحات اینستاگرام، کانال تلگرام و وب سایت باشگاه ها، خبرگان رسانه های اجتماعی و بازاریابی ورزشی و تحلیل ادبیات موجود، نُه عامل انگیزاننده شناسایی شد. در بخش کمّی، با استفاده از روش تحلیلی مدل سازی ساختاری تفسیری، سطوح و روابط بین این عوامل تعیین و به صورت یکپارچه تحلیل شد. در این بخش، از پرسشنامه زوجی برای گردآوری داده ها استفاده شد. بدین منظور، 14 نفر از فعالان صفحات مذکور، به صورت هدفمند انتخاب و نظرات آنها گردآوری شد.یافته ها: با تحلیل پرسشنامه ها، انگیزه های مشارکت هواداران در صفحات مجازی باشگاه ها در شش سطح دسته بندی شد که عبارت از: 1) سرگرمی؛ 2) درآمد و پاداش؛ 3) توانمندسازی؛ 4) هم هویتی، همبستگی و تعامل اجتماعی و حمایت از باشگاه؛ 5) علاقه به برند و مطالبه گری؛ و 6) کسب اطلاعات بودند.نتیجه گیری: مطالعه حاضر با تمرکز بر رفتار هواداران در فضای مجازی، مسیر دیگری را برای توسعه ارتباط باشگاه ها با هواداران شان و گسترش پایگاه هواداری آنها نشان می دهد که مبتنی بر اهمیت و جایگاه انگیزه های مشارکت در صفحات مجازی است.
شناسایی موانع جانشین پروری در ادارات کل ورزش و جوانان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
161 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، شناسایی موانع جانشین پروری در ادارات کل ورزش و جوانان ایران بود. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی و برحسب گردآوری اطلاعات دارای روش آمیخته اکتشافی(در بخش اول به صورت کیفی موانع شناسایی شد و در بخش دوم به صورت کمی-کیفی موانع سطح بندی گردید) بود. مشارکت کنندگان شامل اساتید مدیریت ورزشی و مدیران ادارات کل ورزش و جوانان کشور بودند که با روش نمونه گیری هدفمند نظری و بر اساس معیار اشباع نظری 12 مصاحبه انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه ماتریس خودتعاملی ساختاری بود. داده ها در بخش اول با استفاده از روش تحلیل مضمون و در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی شدند. همچنین با استفاده از مدل ساختاری تفسیری، اقدام به سطح بندی موانع شناسایی شده گردید. موانع جانشین پروری در ادارات کل ورزش و جوانان کشور به عنوان مضمون فراگیر شامل 54 مضمون پایه و 7 مضمون سازمان دهنده (عدم وجود فرهنگ شایسته سالاری، موانع فردی، ضعف مدیریتی، موانع اقتصادی، موانع قانونی، موانع ساختاری و موانع سیاسی- ارتباطی) می باشد که در 5 سطح طبقه بندی شدند و مشخص گردید اساسی ترین موانع جانشین پروری در ادارات کل ورزش و جوانان کشور موانع ساختاری، موانع اقتصادی و ضعف مدیریتی هستند. بنابراین، باتوجه به اینکه موانع ساختاری، بالاترین رتبه را در بین سایر موانع مؤثر بر استقرار نظام جانشین پروری به دست آورد، مدیران باید شرح شغل منصب های کلیدی را مشخص نمایند و باتوجه به استعداد افراد، ارزیابی های دوره ای صورت پذیرد وسپس پست ها واگذار شود.
مقایسه دو روش تمرین مقاومتی بر توان بی هوازی، ترکیب بدنی و شاخص های مهارتی دربازیکنان فوتبال
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه ی دو روش تمرین مقاومتی بر توان بی هوازی، ترکیب بدنی و شاخص های مهارتی در بازیکنان فوتسال پرداخته است. نمونه آماری این پژوهش شامل 24 فوتسالیست مرد با میانگین سنی 98/1 ±88/20 سال به صورت تصادفی در 3گروه که شامل گروه مقاومتی سنتی (8 نفر)، گروه مقاومتی دایره ای شدید (8 نفر) و یک گروه کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. هر 3 گروه تمرین این پژوهش هفته ای 3 جلسه، به مدت 90 دقیقه و به صورت منظم تمرین فوتسال داشته اند که شامل حرکات کار با توپ و سرعتی بوده است. گروه تمرین مقاومتی سنتی با نوبت های 3 تایی، شدت RM 6، استراحت بین حرکات 3 دقیقه ای، استراحت درون نوبت ها 35 ثانیه و استراحت بین بلوک ها 5 دقیقه انجام می شد. هر 2 پروتکل تمرین از لحاظ شدت تمرین و تکرار حرکات ماهیتی تقریبا مشابه داشتند ولی از لحاظ مدت زمان کل تمرین با یکدیگر متفاوت بودند. تغیرات بین و درون گروهی داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط دو راهه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمرین مقاومتی دایره ای شدید همانند تمرین مقاومتی سنتی باعث افزایش توان بی هوازی (میانگین و اوج توان)، سرعت 20 متر، بهبود ترکیب بدن (کاهش درصد چربی و افزایش توده عضلانی)، کاهش بهترین زمان (FS) و مجموع بهترین زمان (TS) در دوهای سرعت تکراری (RSA) و بهبود چابکی در بازیکنان فوتسال می شود. اما با وجود معناداری درصد چربی در دوگروه این مقدار در تمرین مقاومتی دایره ای شدید کاهش بیشتری نسبت به تمرین مقاومتی سنتی داشت (001/0=p). هیچ تفاوت معنی داری در شاخص های مهارتی در آزمودنی ها مشاهده نگردید. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که تمرین مقاومتی دایره ای شدید، تمرین مناسب تری برای کاهش درصد چربی بدن به خصوص در فوتسالیست ها است.
استانداردسازی پرسشنامه مبادله اجتماعی در داوران نخبه فوتبال و فوتسال آسیا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
77 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش استانداردسازی پرسشنامه مبادله اجتماعی در داوران نخبه فوتبال و فوتسال آسیا بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بوده که به صورت میدانی به اجرا درآمده است. جامعه آماری این پژوهش را داوران نخبه فوتبال و فوتسال آسیا در دو بخش مردان و زنان تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 292 پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مبادله اجتماعی که مشتمل بر 31 سؤال بوده استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظرات اساتید مدیریت ورزشی به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری ضریب آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد پایایی پرسشنامه مبادله اجتماعی (90/0) می باشد. در خصوص روایی سازه و بر اساس میزان روابط و سطح معناداری، تمامی سؤالات رابطه معناداری با عامل ها داشتند و توانستند پیشگوی خوبی برای عامل خود باشند. شاخ ص های نسبت خی دو به دی.اف (79/2)، (آر.ام.اس.ای.ای) برابر با 084/0 و همچنین شاخص های 00/1=(ان.اف.آی)، 00/1=(سی.اف.آی)، 05/1=(آی.اف،آی)، 97/0=(جی.اف.آی)، و 95/0=(ای.جی.اف.آی) برازش مدل را تأیید کردند. همچنین در خصوص روابط عامل ها با مفهوم مبادله اجتماعی نتایج نشان داد که تمامی عامل ها توانستند پیشگوی خوبی برای مفهوم مبادله اجتماعی باشند. لذا پرسشنامه مبادله اجتماعی مقیاسی قابل اطمینان و معتبری است که می توان برای ارزیابی میزان مبادله اجتماعی در ورزش استفاده نمود و نتایج معتبری را به دست آورد.
مقایسه تاثیر دو برنامه تمرینی تناوبی و تداومی فوتبال در ابعاد کوچک (SSG) بر عملکرد هوازی و بی هوازی فوتبالیست های جوان شیراز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر دو برنامه تمرینی تناوبی و تداومی فوتبال در ابعاد کوچک (SSG) بر عملکرد هوازی و بی هوازی فوتبالیست ها اجرا گردید. روش مطالعه از نوع نیمه تجربی بود که به صورت طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل 16 فوتبالیست با میانگین سنی 0.5 ± 19.5 سال بود که در دو گروه تقسیم شدند. در ابتدا پیش آزمون گرفته شد، سپس دو برنامه تمرینی تناوبی و تداومی به مدت 8 هفته 3 جلسه در هفته (همراه با حسگرهای ضربان قلب) انجام شد، در پایان پس آزمون گرفته شد. برای توصیف، جمع آوری و طبقه بندی از آمار توصیفی و به منظور بررسی فرضیات پژوهش از روش های آماری تحلیل کوواریانس، تی تست مستقل، تی تست وابسته استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد در متغیر توان بی هوازی تفاوت معنادار بین این دو نوع تمرین مشاهده شد به طوری که توان بی هوازی در تمرین SSG تناوبی بیشتر از تمرین SSG تداومی بود (0.05> p). در گروه تمرین SSG تناوبی در متغیرهای توان هوازی، بی هوازی تفاوت معنادار در ارزیابی پیش آزمون-پس آزمون مشاهده شد (0.05> p). تفاضل درصد تغییرات در متغیر توان هوازی در گروه تناوبی نسبت به گروه تداومی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون به میزان حدود 0.02 درصد افزایش داشته است. از سوی دیگر در متغیر میانگین ضربان قلب و RPE در گروه تمرین SSG تداومی نسبت به SSG تناوبی تفاوت معنادار مشاهده شد به طوری که در متغیرهای گفته شده در گروه تمرین SSG تداومی نسبت به SSG تناوبی بیشتر بود با این وجود متغیر میانگین ضربان قلب بیشینه در گروه تمرین SSG تناوبی به طور معناداری بیشتر از گروه تمرین SSG تداومی بود (0.05> p). با توجه به یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت، استفاده از تمرینات SSG به ویژه از نوع تناوبی برای بهبود عملکرد هوازی و بی هوازی بازیکنان فوتبال موثر است.
راهبردها و پیامدهای برندسازی موفقیت های بین المللی ورزشکاران نخبه در رویدادهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
51 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف: برندسازی ملی ارائه تصویر مثبت از یک کشور در ابعاد مختلف در سطح بین المللی است که در تقلیل تصورات نادرست که نسبت به یک کشور وجود دارد، تأثیر فراوانی دارد. بنابراین، هدف پژوهش راهبردها و پیامدهای موفقیت های بین المللی ورزشکاران نخبه بود.روش شناسی: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد و تحلیل تماتیک انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان علمی و اجرایی در زمینه مدیریت ورزشی با تجربه حضور در رویدادهای بین المللی ورزشی بودند که 15 نفر به روش نمونه گیری نظری هدفمند انتخاب و با آن ها مصاحبه تا اشباع نظری ادامه یافت. روایی ابزار پژوهش (مصاحبه)، توسط مصاحبه شوندگان و اساتید خبره تأیید و برای سنجش پایایی از روش توافق درون موضوعی (74 درصد) استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که حمایت سیاسی-اجتماعی، توسعه ورزش بانوان، سیاست های مدیریتی، فرهنگ سازی و آموزش راهبردها و پرستیژ بین المللی، ارتباطات بین المللی، برجسته شدن مربیان و ورزشکاران و توسعه اقتصادی پیامدهای برندسازی از طریق موفقیت های ورزشی می باشند.نتیجه گیری: پیشنهاد می شود از طریق حمایت سیاسی-اجتماعی دولت، حمایت از بانوان نخبه ورزشکار و تقویت ارتباطات بین المللی ورزشی، برندسازی ورزش کشور مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل مفهومی جانشین پروری مدیران زن مبتنی بر تعامل گرایی و ساختارسازی (مطالعه حوزه ورزش قهرمانی و حرفه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۸۴
139 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل فرآیند جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان بود. در این پژوهش از روش ترکیبی اکتش افی استفاده شد. در بخش کیفی پژوهش، بر اساس نظریه مبنایی و رویکرد چارمز و سپس از مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شد. مشارکت کنندگان، مدیران ورزشی و اساتید مدیریت ورزشی بودند که با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، آگاهی دهندگان کلیدی )شامل 15 نفر (برای شناسایی چارچوب مدل جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه به عمل آمده است .در بخش مدل سازی از پرسشنامه مخصوص ISM استفاده شد. همچنین، برای تامین روایی و پایایی مطالعه، از روش ارزیابی لینکلن و گوبا استفاده شد. الگوی به دست آمده، در مجموع شامل 16 مؤلفه به عنوان پدیده جانشین پروری مدیریتی در ورزش قهرمانی بانوان در دو مرحله تعامل گرایی و ساختارسازی بود. تجزیه وتحلیل داده ها دو عامل ساختاری و تعامل گرایی را شناسایی کرد. عامل ساختاری در هشت عامل شامل عوامل قانونی، برنامه ریزی، پویایی و بلوغ سازمانی، مدیریت استعداد منابع انسانی، شایسته سالاری، آشناسازی، بانک اطلاعاتی و مدیریت دسته بندی گردید. عوامل تعامل گرایی در هشت عامل شامل توسعه فردی، جبران نابرابری های جنسیتی، حمایت گری، توسعه انگیزش، عوامل فرهنگی، عدالت جنسیتی، تصویرسازی مثبت و باورپذیری دسته بندی گردید و با اقتباس به نتایج مشخص شد که فرآیند جانشین پروری مدیریت ورزش بانوان تابع تعیین کننده های ساختاری و تعامل گرایی می باشد و این عوامل با هم در تعامل می باشند.
شناسایی شاخص های موثر بر کارآفرینی استراتژیک در گردشگری ورزشی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی شاخص های موثر بر کارآفرینی استراتژیک با توجه به رشد سریع گردشگری ورزشی و نقش آن در توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی اهمیت زیادی دارد. استان گلستان با ظرفیت های طبیعی و فرهنگی غنی در این زمینه، می تواند از مزایای کارآفرینی استراتزیک بهره مند شود. از این رواین پژوهش با هدف شناسایی شاخص های موثر بر کارآفرینی استراتژیک در صنعت گردشگری ورزشی استان گلستان، در سال 1403 با استفاده از روش کیفی و تحلیل مضمون انجام شد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل خبرگان، استادان دانشگاهی و افراد صاحب نظر در زمینه بازاریابی ورزشی، کارآفرینی و گردشگری ورزشی بود. روش نمونه گیری از نوع غیرتصادفی هدفمند بود، که در نهایت 13 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل پایایی مصاحبه ها نشان داد که میزان توافق بین دو کدگذار حدود 80 درصد است، که این میزان برای پایایی تحلیل داده ها قابل قبول است. یافته های پژوهش نشان داد که عواملی چون برنامه ریزی استراتژیک، مدیریت منابع انسانی، بازاریابی و تبلیغات، توسعه زیرساخت ها، حمایت های دولتی، نوآوری و فناوری، همکاری های بین المللی، توسعه پایدار، مدیریت ریسک، و تجربه مشتری از جمله عوامل کلیدی هستند که به توسعه کارآفرینی استراتژیک در صنعت گردشگری کمک می کنند. نوآوری این پژوهش در شناسایی و تحلیل جامع شاخص های مؤثر بر کارآفرینی استراتژیک در حوزه گردشگری ورزشی استان گلستان است، که با بهره گیری از رویکرد کیفی تحلیل مضمون، چارچوبی بومی و کاربردی برای توسعه کارآفرینی در گردشگری ورزشی ارائه می دهد. این چارچوب می تواند به سیاست گذاران و فعالان صنعت گردشگری ورزشی در تدوین استراتژی های مؤثر، ارتقای رقابت پذیری منطقه ای و بهره وری منطقه ای کمک شایانی کند.
تحلیل خودشناسی و دیگر شناسی (پنجره جو- هری) کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل خود شناسی و دیگر شناسی (پنجره جو-هری) کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان البرز بود. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان البرز به تعداد 129 نفر تشکیل دادند. با استفاده از جدول مورگان تعداد نمونه آماری برابر با 97 تن برآورد شد که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق کاربردی و از نوع تحلیلی بوده که به صورت میدانی اجرا شده است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه 20 سؤالی جوزف لوفت (1992) استفاده شد. روش های آماری شامل شاخص های توصیفی، ارزیابی گرافیکی خود و دیگرشناسی ها و تحلیل های استنباطی شامل آزمون های t تک نمونه ای و t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه متغیر وابسته بر اساس متغیرهای کیفی جمعیت شناختی و با کمک نرم افزارهای Excel و SPSS و Stata بود. نتایج نشان داد از مجموع نمره 50 مربوط به ارائه بازخور و تمایل به فاش سازی به ترتیب نمرات 80/27 و 5/28 به دست آمد. به عبارتی از حد متوسط 25، هر کدام از 2 عامل مذکور روند افزایشی کمی داشته و بدین ترتیب سطح بسیار کمی از خانه ناشناخته کاهش یافته است. در عامل تمایل به فاش سازی بر اساس جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد به طوری که مردان از میانگین نمرات بالاتری برخوردار بودند. همچنین نتایج نشان داد در عامل ارائه بازخور و تمایل به فاش سازی بر اساس مدرک تحصیلی تفاوت معناداری بین کارکنان وجود ندارد.
تأثیر 8 هفته تمرین تناوبی با شدت متوسط بر ترکیب بدنی و استقامت قلبی-تنفسی دانش آموزان دختر نوجوان چاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، مطالعه تأثیر هشت هفته تمرینات تناوبی با شدت متوسط بر ترکیب بدنی و استقامت قلبی- تنفسی دانش آموزان دختر چاق دوره متوسطه دوم بود. بنابراین 20 دختر دانش آموز چاق، به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. پس از کسب رضایتنامه از والدین، آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه تمرین (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه کنترل به زندگی عادی خود ادامه داده و گروه تمرینی تحت مداخله تمرین تناوبی با شدت متوسط قرار گرفتند. دوره تمرینی به مدت هشت هفته و با توالی سه جلسه در هفته انجام گرفت. پروتکل تمرینی شامل دو نوبت با شش تکرار بود. آزمودنی ها در نوبت اول 6 زمان 30 ثانیه ای را با 70 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا کردند و بین وهله ها، 30 ثانیه استراحت فعال (دویدن با 50 درصد ضربان قلب بیشینه) داشتند. قبل و پس از هشت هفته، ترکیب بدنی با دستگاه آنالیز بدن و توان هوازی از طریق آزمون 1600 یارد اندازه گیری شد. تمام تحلیل ها با آزمون کواریانس و با در نظر گرفتن معنی داری کمتر از 05/0 انجام گرفت. نتایج نشان داد که درصد چربی و شاخص توده بدن در گروه تمرین کاهش معنی داری؛ و در مقابل، توان هوازی و توده خالص بدنی افزایش معنی داری داشت. با توجه به نتایج به نظر می رسد تمرین تناوبی با شدت متوسط در بهبود ترکیب بدنی و توان هوازی دختران نوجوان چاق موثر باشد.
مدل یابی تأثیر مکانیسم های بی قیدی اخلاقی بر گرایش به دوپینگ در ورزشکاران حرفه ای: نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
145 - 156
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مکانیسم های بی قیدی اخلاقی بر گرایش به دوپینگ در ورزشکاران حرفه ای با نقش میانجی مطلوبیت اجتماعی بود. مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی بود که اطلاعات به صورت میدانی جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق، شامل تمامی ورزشکاران حرفه ای شهر شیراز بود که با توجه به حجم بالای جامعه آماری، تعداد 384 نفر از ورزشکاران حرفه ای رشته های مختلف ورزشی به عنوان نمونه در نظر گرفته شد و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. اطلاعات برای تحقیق حاضر از طریق سه پرسشنامه مکانیسم های بی قیدی اخلاقی (رینگ و همکاران، 2018)، مطلوبیت اجتماعی (استوبر، 2001) و گرایش به دوپینگ (پتروزی، 2007) با آلفای کرونباخ 89/0 می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از الگوهای معادلات ساختاری، در قالب نرم افزار PLS3 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مکانیزم های بی قیدی اخلاقی بر دو متغیر مطلوبیت اجتماعی و گرایش به دوپینگ اثر معنی داری دارد. همچنین این مکانیزم ها بصورت غیر مستقیم و به واسطه مطلوبیت اجتماعی می تواند بر گرایش به دوپینگ در ورزشکاران حرفه ای اثرگذار باشد. نتیجه گیری: بنابراین هرچه بی قیدی اخلاقی در ورزشکاران با روش هایی مانند عدم مسئولیت پذیری، توجیه کردن و اعتقاد به کسب ارزشهای بیرونی نظیر جام و مدال، به جای ارتقا و رشد شخصی در ورزش، رواج پیدا کند می تواند به افزایش مطلوبیت اجتماعی در بین ورزشکاران شود در نتیجه احتمال گرایش به دوپینگ را بیشتر می کند.
هماهنگی تئوری های نظری و تجربی: رونمایی از پتانسیل مالتی گراند تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بازاریابی ورزشی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
87 - 100
حوزههای تخصصی:
تلاطم و ناپایداری اساسی در تحقیقات علوم ورزشی در دو روش تحقیق کمی و کیفی وجود دارد که، منجر به گسترش دانش نظری و تجربی در این زمینه شده است. پژوهش کیفی که می تواند از طریق دریچه های پوزیتیویستی یا انتقادی مورد بررسی قرار گیرد، محققین را ملزم می کند که فلسفه پژوهشی و موضع معرفت شناختی خود را پیشاپیش بیان کنند. قابل توجه، رویکرد روش شناختی که ریشه در شهودگرایی برای تحلیل پدیده های اجتماعی دارد، دستخوش تغییرات مشابهی در جامعه شناسی و مدیریت ورزشی می شود. این رویکرد نه تنها باعث انتقاد می شود، بلکه پایه های نظری متعددی را نیز ایجاد می کند. برای مقابله با تمایلات تقلیل گرایانه در چارچوب های نظری، نظریه چند زمینه (MGT ) معرفی شد و سعی دارد روش های تحلیلی شهودگرایی و کاهش گرایی را در قالب تز و آنتی تز هگلی به هم پیوند دهد. نتیجه می گیریم که، نویسندگان در MGT از رویکرد استقرایی محض در گراندد تئوری (GT) فراتر رفته و استفاده صریح از نظریه های بیرونی را اضافه می کنند. هدف از این نظریه به چالش کشیدن برخی بنیادهای GT است. بنابراین، نویسندگانی که از MGT استفاده می کنند، فراتر از رویکرد استقرایی خالص در GT با ترکیب صریح نظریه های بیرونی حرکت می کنند. با پر کردن شکاف بین چارچوب های نظری و داده های تجربی، MGT وعده می دهد که درک جامعی از پدیده های مرتبط با ورزش ارائه دهد، و محققان را برای تولید نظریه های نوآورانه و هدایت پیشرفت دانش در این زمینه توانمند می سازد.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه ورزش تفریحی زنان ایران با استفاده از تکنیک دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
479 - 502
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه ورزش تفریحی زنان ایران با استفاده از تکنیک دیمتل بود. روش پژوهش حاضر، روش آمیخته و جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه خبرگانی بود که در زمینه ورزش های تفریحی و ورزش زنان تخصص داشتند. نمونه گیری با روش هدفمند و گلوله برفی انجام شد و تعداد نمونه تا حد رسیدن به اشباع نظری برای مصاحبه (17 نفر) ادامه یافت و در بخش کمی با استفاده از نظر 12 نفر از متخصصان و خبرگان که بهِ صورت هدفمند انتخاب شده بودند، رابطه میان متغیرهای شناسایی شده با استفاده از تکنیک دیمتل بررسی شد. عوامل شناسایی شده با استفاده از مدل پیشنهادی دی بوسچر و همکاران (2006) در 3 سطح کلان، میانی و خرد طبقه بندی شدند. پرسش نامه طراحی شده شامل 11 عامل مدیریت کلان، مسائل سیاسی، مسائل اقتصادی، مسائل فرهنگی- اجتماعی، مدیریت و رهبری، مدیریت مالی، زیرساخت ها و امکانات، رسانه و تبلیغات، علمی-آموزشی، عوامل درون فردی و عوامل برون فردی بود که با استفاده از تکنیک دیمتل روابط درونی و تأثیر و تأثر متغیرهای مدل، تعیین شد و در نهایت عوامل مهم و تأثیرگذار شناسایی شدند. طبق نتایج به دست آمده، از جمله عواملی که نقش مهم و تاثیرگذار در توسعه ورزش تفریحی زنان ایران دارند عوامل مدیریت و رهبری، مدیریت کلان، مسائل فرهنگی- اجتماعی و رسانه و تبلیغات است. بنابراین مدیران سطح کلان و میانی باید ضمن فراهم کردن فرصت رهبری و مدیریت زنان در عرصه های مختلف، با طراحی و تدوین برنامه توسعه و تعالی ورزش زنان، برای رفع موانع حضور شایسته زنان تلاش کنند و در این راستا از قدرت رسانه و تبیلغات برای فرهنگ سازی ورزش تفریحی زنان استفاده کنند.
درمان شناختی- رفتاری گروهی و اثربخشی آن بر اضطراب، افسردگی و خشم ناشی از ضربۀ روانی آسیب دیدگی در ورزشکاران آسیب دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آسیب های ورزشی اغلب با چالش های احساسی و روان شناختی همراهند. روان شناسان و پزشکان تیم باید واکنش های احساسی را علاوه بر ارزیابی عوامل فیزیکی، بررسی کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی – رفتاری گروهی بر اضطراب، افسردگی و خشم ناشی از ضربه روانی آسیب دیدگی در ورزشکاران آسیب دیده است.روش پژوهش: نمونه آماری پژوهش 32 ورزشکار حرفه ای آسیب دیده ناشی از ضربه روانی هستند که به روش در دسترس و هدفمند و با تأیید متخصصان فدراسیون پزشکی ورزشی انتخاب شدند. ورزشکاران به صورت تصادفی در دو گروه 16 نفره متشکل از یک گروه درمان و یک گروه کنترل قرار گرفتند. پس از اعمال درمان، پس آزمون و دو ماه بعد پیگیری اجرا شد. ابزارهای سنجش در این پژوهش پرسشنامه های خشم اسپیلبرگر (STAXI-2)، اضطراب بک (BAI) و افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) بود .داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بررسی شد(0/05< P).یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت میان گروه های آزمایش و کنترل در کاهش مشکلات رفتاری در مرحله پس آزمون و پیگیری معنادار بود. نتایج پیگیری پس از دو ماه نیز نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در میزان واکنش های روان شناختی تفاوت وجود دارد و اثربخشی درمان بعد از دو ماه باقی مانده بود.نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که درمان رفتاری- شناختی متمرکز بر ضربه روانی، مشکلات روان شناختی ورزشکاران نظیر اضطراب و افسردگی را کاهش می دهد، ولی بر کنترل خشم تأثیری ندارد.
تأثیر ارزش ادراک شده محصول ورزشی و غیر ورزشی در قصد خرید مشتریان برحسب تناسب صحه گذار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
59 - 74
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تأثیر ارزش ادراک شده محصول ورزشی و غیر ورزشی در قصد خرید مشتریان برحسب تناسب صحه گذار انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود، جامعه آماری شامل دو بخش: بخش اول تعیین صحه گذاران و محصولات، که علی دایی و شهربانو منصوریان به عنوان صحه گذاران مشهور ورزشی و امین حیایی و الهام حمیدی به عنوان صحه گذاران مشهور انتخاب شدند. همچنین برند مجید به عنوان محصول ورزشی و برند نوین چرم به عنوان محصول غیر ورزشی انتخاب گردیدند، روش نمونه گیری نیز هدفمند بود. بخش دوم مشتریان محصولات (ورزشی و غیر ورزشی) تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای بود و حجم نمونه 420 نفر برآورد گردید. برای جمع آوری داده ها به ترتیب از سه پرسشنامه مربوط به اطلاعات شخصی، ارزش ادراک شده و قصد خرید استفاده گردید. روایی صوری و محتوایی ابزار پژوهش توسط گروهی از اساتید صاحب نظر و روایی سازه آن به وسیله تحلیل عاملی تأییدی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری تأیید شد. همچنین پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ گزارش شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس.، ایموس و اسمارت پی.ال.اس. استفاده گردید. نتایج نشان داد که صحه گذاری افراد مشهور ورزشی بر روی محصول ورزشی و محصول غیرورزشی تأثیر بیشتری نسبت به صحه گذاری افراد مشهور بر روی محصول ورزشی و محصول غیرورزشی دارد. با توجه به نتایج پیشنهاد می شود که شرکت ها و سازمان ها تمرکز خود را بر ورزشکاران ستاره بگذارند؛ زیرا ورزشکاران ستاره بدون شک در کانون توجهات قرار دارند و افراد بیشتری در جامعه با آنها درگیر هستند.
شناسایی عناصر برنامه درسی آموزش تربیت بدنی با یادگیری ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
173 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش شناسایی عناصر برنامه درسی آموزش تربیت بدنی با یادگیری ترکیبی بوده است. پژوهش از نوع کیفی بود که به روش فراترکیب انجام شد. منبع داده های پژوهش مطالعات انجام گرفته در زمینه تربیت بدنی با رویکرد یادگیری ترکیبی در سال های 2020 تا 2023 بود که با جستجو، بررسی و انتخاب پژوهش ها در حوزه تربیت بدنی با رویکرد یادگیری ترکیبی از پایگاه های علمی، در نهایت 28 مقاله به منظور تحلیل نهایی انتخاب شد. نتایج و محتوای پژوهش ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و کدگذاری تحلیل شدند که در نهایت 11 کد محوری به عنوان عناصر برنامه درسی آموزش تربیت بدنی با یادگیری ترکیبی شناسایی شدند. این عناصر عبارتنداز: 1-اصول پداگوژیکی یادگیری ترکیبی در تربیت بدنی، 2-برنامه درسی، طراحی آموزشی و روش ها، 3-محتوا و ویژگی های آن، 4-مهارت، شایستگی و توسعه حرفه ای معلمان، 5-نقش معلم/ مربی، 6-مولفه های روانشناختی، 7-تعامل، ارتباطات و مشارکت (مسائل اجتماعی یادگیری)، 8-مسائل حقوقی و نهادی 9-عدالت آموزشی، 10-ارزشیابی، 11-زیرساخت، تجهیزات و پشتیبانی. یافته های این مطالعه مبتنی بر ترکیبی از یافته های مطالعات در زمینه آموزش تربیت بدنی با یادگیری ترکیبی انجام شده و نواقص، خلأها و محدودیت های مطالعات و الگوهای پیشین را رفع و الگوی جامعی از عناصر برنامه درسی تربیت بدنی با یادگیری ترکیبی ارائه می کند. پیشنهاد می شود یادگیری ترکیبی در درس تربیت بدنی با توجه به عناصر شناسایی شده در این پژوهش برنامه ریزی، طراحی و اجرا شود.
ارائه مدل پویای مدیریت استعداد برای سیاست گذاری آینده نگارانه (مطالعه موردی: وزارت ورزش و جوانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۴)
74 - 57
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش، ارائه مدل پویای مدیریت استعداد برای سیاستگذاری آینده نگارانه در وزارت ورزش و جوانان است. بدین منظور با استفاده از روش پویایی شناسی سیستم ها، ابتدا متغیرهای مربوط شناسایی و در ادامه با ساخت حلقه های علی و معلولی، مدل حالت- جریان پژوهش ارائه شده است.روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش، مدیران و استادان خبره و متخصص در حوزه مدیریت استعداد بودند که 12 نفر از آنها به صورت هدفمند بر اساس روش گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار ونسیم صورت گرفت.یافته ها: طبق نتایج سیاست هایی برای پیاده سازی مؤثر فرایند مدیریت استعداد شامل شناسایی و جذب، توسعه و حفظ استعدادها ارائه شد و در نهایت الگوی مدیریت استعداد برای وزارت ورزش و جوانان طراحی و تدوین گردید.نتیجه گیری: این پژوهش، یک نظام پشتیبان تصمیم گیری در زمینه مدیریت استعداد ارائه می کند؛ به گونه ای که با اعمال سیاست های مختلف در این سیستم و مقایسه آثار آن، بهترین سیاست اتخاذ می شود که بر اساس رویکرد پویایی سیستم می توان از آن برای نشان دادن آثار بلندمدت تصمیمات مدیران بر کل سیستم مدیریت استعداد و همچنین، اصلاح مدل ذهنی آنها استفاده کرد.
طراحی مدل شبیه سازی توسعه حضور تماشاگران در ورزشگاه های لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی مدل شبیه سازی توسعه حضور تماشاگران در ورزشگاه های لیگ برتر فوتبال ایران بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، اکتشافی و روش پژوهش، ترکیبی (کیفی کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل، اساتید دانشگاه و مدیران باشگاه های لیگ برتر و در بخش کمی شامل اﺳﺎﺗﯿﺪ داﻧﺸﮕﺎه های کشور در رشته مدیریت ورزشی بود. در بخش کیفی نمونه گیری با روش گلوله برفی تا دستیابی به اشباع نظری (15N=) و در بخش کمی به شیوه قضاوتی (30N=) انجام شد. ابزار اندازه گیری در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمی، پرسشنامه دلفی بود. در ﺑﺨﺶ ﮐﯿﻔﯽ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﺗﺤﻠﯿﻞ مضمون ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ عوامل مؤثر بر توسعه حضور تماشاگران در ورزشگاه ها ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪ، ﺳﭙﺲ در ﺑﺨﺶ کمی، عوامل مؤثر شناسایی شده ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش دلفی فازی اولویت بندی شد و در نهایت معیارهای ﺣﺎﺻﻞ از ﺗﺤﻠﯿﻞ ﮐﯿﻔﯽ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻣﺪلﺳﺎزی ﻋﺎﻣﻞﺑﻨﯿﺎن شبیه سازی شد. تحلیل داده ها، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ شناسایی 38 کد اولیه، 10 مضمون فرعی و 4 مضمون اﺻﻠﯽ (مدیریتی، زیرساختی، بازاریابی و انگیزشی) شد که عامل مدیریتی به-عنوان تأثیرگذارترین عامل شناخته شد و همچنین نتایج نشان داد در پایان دوره شبیه سازی، آتیه توسعه حضور تماشاگران در ورزشگاه ها، 80 درصد برآورد گردید و تمامی اعتبارسنجی های لازم در خصوص شبیه سازی کامل انجام شده که با 140 بار آزمایش، صحه بر نتایج گذاشته است. باتوجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که کاربست عوامل شناسایی شده می تواند بر توسعه حضور تماشاگران در ورزشگاه های لیگ برتر فوتبال ایران تأثیرگذار باشد و در سیاست ها و اقدامات متولیان مربوطه استفاده شود.