مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
شاخص توده بدن
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۸ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی اثر تمرینات دو استقامتی پیشرونده بر شیوع آنمی ناشی از فقر آهن در ورزشکاران زن پرداخته است. بدین منظور 15 ورزشکار حرفه ای با میانگین سابقه ورزشی 5-3 سال با میانگین سنی 3/2 ± 1/17 سال، قد 4/5 ±163 سانتیمتر، وزن 3/3 ± 50 کیلوگرم و شاخص توده بدن 2/1 ± 2/20 انتخاب شدند. آزمودنی ها به مدت 13 هفته تمرینات را 4 جلسه در هفته به مدت 90 دقیقه در هر جلسه با شدت 65 تا 90 درصد ضربان قلب بیشینه انجام دادند. متغیرهای تحقیق شامل هموگلوبین، میانگین حجم گلبولی هماتوکریت و ظرفیت اتصال آهن بود. نمونه خونی 48 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی در وضعیت استراحت در آزمایشگاه گرفته شد. برای بررسی تاثیر تمرینات بر متغیرها از آزمون t همبسته استفاده شد که نشان داد تمرینات استقامتی طی دوره پیش از مسابقات اثر معنی داری بر شدت کم خونی ورزشکاران ندارد (05/0P>). همچنین اختلاف معنی داری به لحاظ شاخص های خونی در پیش آزمون و پس آزمون وجود ندارد.
بررسی رابطه میان شاخص های پیکرسنجی و نوع پیکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط برخی از شاخص های پیکر سنجی و ترکیب بدنی و مولفه های گونه پیکری (آندومورفی ، مزومورفی و اکتومورفی) در دانشجویان پسر دانشگاه رازی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان پسر دانشگاه رازی در نیمسال اول سال تحصیلی 84-83 تشکیل می دادند. با توجه به جدول ادینسکی و فرمولy=a(logx)b تعداد 320 نفرآزمودنی به صورت تصادفی بعنوان نمونه تحقیق انتخاب گردید. متغیرهای بدن سنجی که در تحقیق حاضر مورد اندازه گیری و ارزیابی قرار گرفت شامل : قد، وزن، قطر و اندازه های پیرامونی، درصد چربی، توده چربی، وزن بدون چربی، شاخص توده بدن، وزن مطلوب، تیپ بدنی و نسبت محیط کمر به محیط لگن، شاخص اندازه دور کمر می باشد. با توجه به توصیفی – همبستگی بودن روش تحقیق از آمار توصیفی جهت طبقه بندی و تنظیم داده ها و در آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون جهت ارتباط بین متغیرها استفاده شده است. بین BMI و WHR (561/0=r ،000/0p= )، بین BMI و WC (812/0=r ، 01/0>p )، بین WHR و WC (721/0=r ، 01/0>p )، بین BMI و درصد چربی (704/0=r ،01/0>p )، بین WC و درصد چربی (793/0=r ،01/0>p )، بین WHR و درصد چربی (526/0=r ،01/0>p ) ارتباط معنی داری وجود دارد. توده چربی با مولفه اندومورفی کاﻣﻟﴼ متناسب است (884/0=r ،01/0>p )، اما توده بدون چربی تناسب اندکی با مولفه مزومورفی دارد (200/0=r ،01/0>p ). در نتیجه بر اساس یافته های حاصل از ضریب همبستگی، WC شاخص بهتر و قوی تری برای چاقی شکمی و خطرات مرتبط با سلامتی نسبت به WHR است. در بررسی ارتباط بین مولفه های گونه پیکری (فربه پیکری و لاغر پیکری) و متغییرهای ترکیب بدنی (توده چربی و توده بدون چربی) به نظر می رسد اعتبار منتسب به مزومورفی بعنوان توده بدون چربی دچار تردید می گردد، و نیاز به ارزیابی و اعتباریابی دقیق رابطه بکاررفته در مفاهیم مورد استفاده را در تعیین جثه نشان می دهد. در نتیجه بهتر است که از آن برای ارزیابی ترکیب بدنی بعنوان یک مکمل استفاده شود
اثر یک دوره برنامه تمرینی منتخب هوازی 10 هفته ای بر 17 بتا - استرادیول سرم ( نشانگر سرطان سینه ) و چاقی زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تحرکی و افزایش استروژنهای سرم، به ویژه استرادیول، خطر ابتلا به سرطان سینه را افزایش می دهد. هدف پژوهش حاضر عبارت است از بررسی اثر یک دوره برنامه تمرینی هوازی با شدت متوسط روی 17بتا– استرادیول سرم و تغییرات عوامل چاقی زنان یائسه. بدین منظور، 32 زن یائسه کم تحرک با میانگین سنی 7±54 سال، قد 7±158 سانتی متر، و وزن 8±73 کیلوگرم به طور تصادفی به دو گروه تجربی (17 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. در قبل و بعد از 10 هفته تمرینات منتخب هوازی (60-70 % حداکثر ضربان قلب)، 17بتا-استرادیول سرم با استفاده از روش الکتروکمی لومینسانس، شاخص توده بدن، درصد چربی، و نسبت دور کمر به لگن اندازه گیری شد. تفاوت بین غلظت 17 بتا- استرادیول، شاخص توده بدنی، درصد چربی، و نسبت دور کمر به لگن قبل و بعد از10 هفته برنامه تمرینی از طریق t تست وابسته و تفاوت بین اختلاف میانگینهای این متغیرها بین دو گروه تجربی و کنترل از طریق t تست مستقل و اثر تغییرات چاقی بر تغییرات غلظت 17بتا- استرادیول با استفاده از رگرسیون خطی دو متغیره تعیین شد. غلظت 17 بتا- استرادیول (038/0=P) و شاخص توده بدنی (004/0=P) کاهش معناداری را بر اثر این تمرینات نشان دادند. همچنین، بعد از 10 هفته برنامه تمرینی منتخب تفاوت معناداری بین اختلاف میانگین تغییرات غلظت 17بتا- استرادیول و شاخص توده بدنی بین دو گروه تجربی و کنترل مشاهده شد. در صورتی که تغییرات شاخص توده بدنی، درصد چربی، و نسبت دور کمر به لگن بعد از 10 هفته تمرین اثر معناداری در تغییرات غلظت 17 بتا- استرادیول نداشتند. نتایج این تحقیق نشان می دهد 17- بتا استرادیول که شاخصی از سرطان سینه است بر اثر تمرینات هوازی منتخب در زنان یائسه کاهش می یابد و این تغییر مستقل از کاهش عوامل چاقی است و در پیشگیری از سرطان سینه نقش محسوسی دارد.
بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر FEV1 و FVC ریوی و رابطه آن با BMI در کارکنان مرد چاق شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر حجم هوای بازدمی با فشار در ثانیه اول(FEV1)و ظرفیت حیاتی اجباری (FVC) ریوی و رابطه آن با شاخص توده بدن (BMI) در کارکنان مرد چاق شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب است. نخست آزمودنی ها برگه علاقه مندی پرسش نامه تعیین سلامتی و رضایت نامه را تکمیل کردند بدین منظور40 آزمودنی در دو گروه چاق نوع یک با میانگین سنی 5/2±47 سال قد 15/172 سانتی متر وزن5/2 ±87/78 کیلوگرم و شاخص توده بدن 5/3±56/26 کیلوگرم بر متر مربع و گروه چاق نوع دو با میانگین سنی 7±90/46 سال قد3±175 سانتی متر وزن4±17/100کیلو گرم و شاخص توده بدن 4±69/32 کیلوگرم بر متر مربع به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای اجرای پژوهش وزن قد شاخص توده بدن و شاخص های اسپیرومتری (FVC و FEV1) اندازه گیری شد. پس از ثبت این اطلاعات به مدت 8 هفته دوگروه چاق نوع یک و دو تمرینات هوازی را با شدت 55 درصد VO2 max اجرا کردند که تا پایان هفته هشتم80 درصد VO2 max توان هوازی را انجام دادند که در این تحقیق شامل دویدن است. مجدداً از کلیه آزمودنی ها پس آزمون گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد بین نتایج FVC وFEV1 در مرحله پیش آزمون و پس آزمون در دوگروه چاق نوع یک و دو تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0> P ). بعد از هشت هفته تمرین منتخب بین نتایج FVC و FEV1 در هر دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد. بین شاخص توده بدن در دوگروه مذکور و شاخص های ریوی FVC و FEV1 رابطه معنی داری وجود دارد (05/0> P).
رابطة حداکثر اکسیژن مصرفی و نبض اکسیژن با برخی عوامل خطرزای قلبی در دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل مختلفی در بروز بیماری های قلبی - عروقی نقش دارند و با تشخیص این عوامل می توان از پیشرفت بیماری پیشگیری کرد. برای بررسی ارتباط برخی شاخص های التهابی شامل: پروتئین واکنشی C hs-CRP))، فیبرینوژن و برخی شاخص های چاقی مانند شاخص تودة بدن ((BMI و نسبت دور کمر به لگن ( WHR) با حداکثر نبض اکسیژن و حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) در دختران جوان غیرورزشکار، 42 نفر از دختران دانشجوی دانشگاه شیراز (سن: 27/1±21/20 سال، وزن: 032/8± 035/58کیلوگرم، قد: 22/5 ±64/158سانتی متر) که کاملاً سالم بودند و از لحاظ سلامتی هیچ منعی برای شرکت در آزمون ورزشی نداشتند، به روش هدفمند از میان داوطلبان انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری حداکثر نبض اکسیژن و VO2max از آزمون بیشینة بروس روی نوار گردان استفاده شد. 5 میلی لیتر خون سیاهرگی بازویی در وضعیت ناشتا از هر یک از آزمودنی ها گرفته شد. برای ارزیابی نتایج از آزمون آماری همبستگی پیرسون و نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد بین شاخص التهابیhs-CRP با VO2max ارتباط معکوس و معنی دار وجود دارد (26/0r=- ، .05/0≥ p )، اما بینhs-CRP و حداکثر نبض اکسیژن و نیز بین فیبرینوژن و شاخص های چاقی با حداکثر نبض اکسیژن و VO2max ارتباط معنی دار وجود ندارد (05/0 < P). در مجموع، می توان نتیجه گیری کرد که افزایش میزان حداکثر اکسیژن مصرفی می تواند با کاهش شاخص خطر قلبی hs-CRP همراه باشد.
آیا ورزشکاران نخبه بیش از غیرورزشکاران مستعد اختلال تغذیه اند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر برآورد شیوع اختلال تغذیه، بررسی نارضایتی از شکل بدن و فشار اجتماعی برای تغییر وزن در زنان ورزشکار نخبه و زنان دانشجوی غیرورزشکار است. به این منظور 618 آزمودنی بین سنین 18- 30 سال در این پژوهش شرکت کردند. 211 ورزشکار نخبه (پنج رشتة ورزشی) و 407 غیرورزشکار، پرسشنامه ها را دریافت کردند. این مجموعه شامل پرسشنامة جمعیت شناسی، پرسشنامة بررسی سابقة فعالیت ورزشی، پرسشنامة نگرش غذایی و مقیاس تصویری شکل بدن بود. به علاوه، قد و وزن آزمودنی ها به منظور مقایسة BMI واقعی، ادراک شده و دلخواه اندازه گیری شد. یافته های این مطالعه نشان داد شیوع اختلال تغذیه در زنان ورزشکار نخبه بیش از زنان غیرورزشکار است. به علاوه، در مورد BMI، نارضایتی از شکل بدن و فشار اجتماعی برای تغییر وزن تفاوت معنی داری بین زنان ورزشکار و غیرورزشکار مشاهده شد (05/0 p<). همچنین، نارضایتی از شکل بدن در زنان غیرورزشکار با اختلال تغذیه همبستگی مثبت نشان داد (05/0 p <). این یافته ها نشان می دهد علت بروز اختلال تغذیه می تواند در ورزشکاران و غیرورزشکاران متفاوت باشد. در مورد ورزشکاران نخبه اختلال تغذیه ممکن است بازتاب منطقی تمایل به داشتن شکل بدنی خاص برای افزایش عملکرد باشد؛ بنابراین برای برخی از ورزشکاران اختلال تغذیه می تواند ارمغان فعالیت ورزشی باشد نه عوامل روان شناختی.
ارتباط بین خودکارآمدی و شاخص تودة بدن با انگیزة ورزش دختران و پسران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگیزه های افراد برای شرکت در فعالیت های ورزشی، نقش مهمی در تعیین نوع و شدت فعالیت های ورزشی دارند و آگاهی از این انگیزه ها میتواند به مربیان کمک کند تا دریابند چرا افراد از این گونه فعالیت ها دوری گزیده یا به آن تمایل مییابند. به منظور بررسی وضعیت شاخص تودة بدن و خودکارآمدی دختران و پسران غیرورزشکار شرکتکننده در کلاس های تربیت بدنی عمومی دانشگاه و رابطة آن با انگیزه های ورزش کردن آنها، 527 دانشجوی غیرورزشکار (254دختر و 273 پسر 35-18 سال، میانگین سن 5/20 و21 سال، انحراف استاندارد5/1 و 09/2)، پرسشنامه های انگیزه های ورزش مارکلند و اینگلدی (1997) و خودکارآمدی شرر و آدامز (1983) را تکمیل کردند. شاخص تودة بدن به صورت وزن به کیلوگرم تقسیم بر قد به متر به توان 2(Wkg/H2m) اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی تأییدی، همبستگی پیرسون و t مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که شاخص تودة بدن با انگیزه های کنترل وزن (55/0=)، شادابی (16/0- =) و جسارت طلبی (15/0- =) همبستگی دارد. در پسران شاخص تودة بدن با انگیزة کنترل وزن (56/0=) و دوری از بیماری (13/0=) و خودکارآمدی نیز با انگیزة محافظت از بیماری (21/0=) همبستگی داشت. یافته ها بیانگر این است که در هر دو جنسیت، نارضایتی از بدن موجب تحریک انگیزة کنترل وزن میشود. به طور کلی، افزایش آگاهی افراد از شاخص تودة بدن و ارتقای سطح ورزش همگانی در دانشگاه، از طریق برنامه های مربوط میتواند انگیزه های بدنی و اجتماعی مرتبط با جنسیت را برای شرکت در ورزش افزایش دهد.
ارتباط بین فعالیت بدنی با برخی شاخص های فیزیولوژیک و پیکرسنجی شهروندان استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۸
215 - 234
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر ارتباط بین فعالیت بدنی با برخی شاخص های فیزیولوژیک و شاخص های پیکرسنجی شهروندان بالای 15 سال استان خوزستان بود. این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی – پیمایشی بود که به روش میدانی انجام شد. ازطریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 2075 نفر (1022 مرد و 1053 زن) از شهروندان بالای 15 سال استان خوزستان (میانگین سن 02/10 ± 69/22 سال، میانگین وزن 90/3 ± 11/67 گیلوگرم و میانگین قد 35/10 ± 27/168 سانتی متر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ویژگی های فردی و شغلی، پرسش نامه میزان فعالیت بدنی بک (1982)، فشارسنج دیجیتال، ترازوی دیجیتال و متر نواری بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و آزمون تی مستقل استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری α ≤ 0.05 ، بین میزان فعالیت بدنی با شاخص های فیزیولوژیک (ضربان قلب، فشارخون سیستول و دیاستول) و شاخص های پیکرسنجی (شاخص توده بدن ( BMI ) و نسبت دور کمر به دور باسن ( WHR ) رابطه معنا داری وجود نداشت؛ اما بین شاخص ورزش در فعالیت بدنی با ضربان قلب و نسبت دور کمر به دور باسن رابطه منفی و معنا داری مشاهده شد. نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که میزان فعالیت بدنی شهروندان مرد استان خوزستان (83/2) بیشتر از شهروندان زن (79/2) است. همچنین، میزان فشارخون سیستول، دیاستول، شاخص توده بدن و نسبت دور کمر به دور باسن شهروندان مرد بیشتر از شهروندان زن است؛ اما میزان ضربان قلب شهروندان زن استان خوزستان (01/83) بیشتر از شهروندان مرد (54/77) است. با توجه به نتایج پژوهش، انجام فعالیت بدنی مناسب و شرکت در برنامه های ورزشی می تواند باعث بهره مندی از فواید جسمی مانند کاهش ضربان قلب و نسبت دور کمر به دور باسن شود.
اثر بازی های واقعیت مجازی بر سلامت روانی دختران دارای شاخص توده بدنی طبیعی و بالای 30(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم زمستان (اسفند) ۱۳۹۸ شماره ۸۴
2265-2271
حوزه های تخصصی:
زمینه: سلامت روانی دختران دارای شاخص توده بدنی طبیعی و بالای 30 از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اما مسئله اینست، آیا بازی های واقعیت مجازی بر سلامت روانی بر سلامت روانی دختران دارای شاخص توده بدنی طبیعی و بالای 30 تأثیر دارد؟ هدف: تعیین اثر بازی های واقعیت مجازی بر سلامت روانی دختران دارای شاخص توده بدنی طبیعی (BMI) و بالای 30 (چاق) بود. روش: پژوهش از نوع مطالعه نیمه تجربی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر غیرتربیت بدنی دانشکده فنی و حرفه ای دکتر شریعتی بود. از این افراد 20 دختر با BMI طبیعی و 20 دختر با BMI بالای 30 با دامنه سنی 18 تا 20 سال به صورت دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. هر گروه به دو زیرگروه گواه و آزمایش (10 نفره) تقسیم شد. ابزار عبارتند از: پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و 6 هفته بازی های واقعیت مجازی با صفحه تعادل وی. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: بازی های واقعیت مجازی بر سلامت روانی دختران با BMI بالای 30 تأثیر دارد (0/05 P< )، اما بازی های واقعیت مجازی بر سلامت روانی دختران با BMI طبیعی تأثیر ندارد (0/05 P< ). نتیجه گیری: جهت بهبود سلامت روانی دختران دارای BMI بالای 30 (چاق) می توان از بازی های واقعیت مجازی استفاده کرد.
مقایسه توان هوازی، توان بی هوازی، شاخص توده بدن و درصد توزیع چربی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف : هدف از این پژوهش، مقایسه توان هوازی، توان بی هوازی، شاخص توده بدن درصد چربی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه آزاد اسامی واحد کاشمر بود. روش تحقیق: 30 دانشجوی مرد ورزشکار عضو تیم های ورزشی دانشگاه آزاد اسامی واحد کاشمر و 30 دانشجوی غیر ورزشکار در رده سنی 25 – 20 سال به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند. اندازه گیری توان هوازی به وسیله آزمون آستراند، توان بی هوازی از طریق آزمون پرش عمودی، درصد چربی زیر پوستی به وسیله کالیپر از سه ناحیه سینه، شکم و ران انجام گرفت. شاخص توده بدن آزمودنی ها نیز از تقسیم وزن (به کیلوگرم) بر مجذور قد (متر) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار SPSS نسخه 14 و به کمک آزمون تی مستقل ( t - test ) در سطح معنی داری 0/05 > p انجام گرفت. یافته ها : تفاوت معنی دار آماری بین توان هوازی و شاخص توده بدن دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار وجود نداشت، در حالی که مقادیر توان بی هوازی ورزشکاران به طور معنی داری ( 0/03= p ) بالاتر از آزمودنی های غیر ورزشکار بود. در مقابل، درصد چربی زیر پوستی غیر ورزشکاران به طور معنی داری ( 0/001= p ) بالاتر از ورزشکاران بود. نتیجه گیری : تمرینات ورزشی در دوره دانشجویی و محیط دانشگاه، موجب بهبود توان بی هوازی و کاهش درصد چربی زیر پوستی در دانشجویان ورزشکار در مقایسه با دانشجویان غیرورزشکار می گردد.
تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر سطح سرمی مایونکتین، نیمرخ لیپیدی و درصد چربی زنان دارای اضافه وزن و چاق
حوزه های تخصصی:
مایونکتین مایوکاین جدیدی است که در پاسخ به ورزش، از عضله اسکلتی ترشح می گردد و با متابولیسم انرژی و وضعیت متابولیکی بدن ارتباط دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین در آب بر سطح سرمی مایونکتین، نیمرخ لیپیدی و درصد چربی زنان دارای اضافه وزن و چاق است. 20 نفر از زنان چاق و دارای اضافه وزن با میانگین سنی 5/22 و میانگین شاخص توده بدنی 48/26 به طور تصادفی انتخاب و سپس به گروه های آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین، تمرینات خود را در آب به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) انجام دادند، هر جلسه تمرین 60 دقیقه و شامل سه مرحله بود. 24 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه، از آزمودنی ها در شرایط 12 ساعت ناشتایی، نمونه گیری خون به میزان 10 میلی لیتر از ورید بازویی انجام شد و تجزیه و تحلیل آماری در سطح معناداری 05/0≥P با نرم افزار SPSSانجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که هشت هفته تمرین در آب باعث افزایش سطح سرمی مایونکتین (037/0= p) و HDL (028/0=p ) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل شد. همچنین مقادیر کلسترول (000/0= p) و تری گلیسرید (001/0=P) در گروه تجربی کاهش معناداری داشت، اما تفاوت شاخص LDL پس از هشت هفته فعالیت ورزشی بین دو گروه معنی دار نبود (131/0=P). بنابراین به نظر می رسد که تمرین در آب می تواند برای زنان دارای اضافه وزن و چاق موثر واقع شود و مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی و مقایسه ویژگی های ترکیب بدنی دانشجویان دانشگاه گیلان و کردستان بر اساس هنجار ملی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ویژگی های ترکیب بدنی دانشجویان پسر و دختر دانشگاه گیلان و کردستان و مقایسه آن با نورم ملی دانشجویان ایران بود. روش شناسی: آزمودنی های این پژوهش 280 دانشجوی مرد و زن (140 نفر از دانشگاه گیلان و 140 نفر از دانشگاه کردستان) به ترتیب با میانگین سنی 3/1±21 و 54/2±20 سال، وزن 32/6±4/68 و 82/5±2/67 کیلوگرم و قد 52/3±8/173 و 43/5±9/174 سانتی متر بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. برخی از فاکتور های ترکیب بدنی آزمودنی ها (درصد چربی، توده چربی، شاخص توده بدن، نسبت دور کمر به دور باسن) با استفاده از سیستم آنالیز ترکیب بدنی و متر نواری اندازه گیری شدند. یافته ها: نتایج نشان داد میزان درصد چربی و توده چربی بدن بین گروه ها به طور معنی داری متفاوت بود و این مقادیر در دانشجویان پسر دانشگاه گیلان نسبت به دانشگاه کردستان بالاتر بود (05/0>P). در مقایسه با هنجار ملی، در شاخص درصد چربی به ترتیب حدود 38% و 34% از افراد تحت بررسی دانشگاه گیلان و کردستان اضافه چربی داشتند و حدود 13% و10% نیز دارای چربی کمتری از هنجار ملی دانشجویان بودند. در شاخص توده بدن حدود 36% و 32% در محدوده کم وزنی و حدود 35% و 32% در محدوده اضافه وزن قرار داشتند. در شاخص نسبت دور کمر به دور باسن به ترتیب 5/17% و 2/16% در محدوده خطر بودند. نتیجه گیری: افزایش آگاهی ورزشی و توسعه اماکن ورزشی در دانشگاه ها ضروری می باشد.