فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۱٬۱۴۲ مورد.
منبع:
مطالعات فضای مجازی و رسانه های اجتماعی سال ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
121 - 154
حوزههای تخصصی:
خشونت علیه زنان یکی از آسیب های اجتماعی به شمار می رود و تهدیدهای بسیاری را برای جامعه به دنبال دارد. پدیده خشونت علیه زنان، معضلی است که نه تنها در ایران بلکه در جهان به اشکال مختلف شاهدش هستیم، برای مقابله با آن تلاش های بسیاری شده است. از آنجا که رسانه ها نقش مهمی در آگاه سازی و مقابله با این پدیده دارند و با توجه به در نظر گرفتن ارزش های خبری، این موضوع باید جایگاه مهمی در مطبوعات داشته باشد چرا که حداقل دارای سه ارزش خبری «فراوانی، دربرگیری و برخورد» است؛ در نتیجه این موضوع باید یکی از موضوعات مهم جراید باشد. این مقاله بر گونه شناسی انواع خشونت علیه زنان در روزنامه های ایران با مطالعه موردی، روی روزنامه آنلاین اعتماد متمرکز است. دور از نظر نیست که با توجه به کاهش تیراژ روزنامه های چاپی و پر مخاطب بودن فضای مجازی، اغلب مخاطبان به نسخه آنلاین آن ها مراجعه می کنند. محتوای تمامی صفحات شماره های 6 ماهه نخست سال 1402 بررسی شده تا مشخص شود آیا این روزنامه به انواع و گونه های مختلف خشونت علیه زنان (حاد و غیرحاد) توجه داشته و آیا در پوشش اخبار و تولید محتوایش در این زمینه برای این معضل راه کار و تحلیل ارائه داده یا خیر. طی این پژوهش مشخص شد که روزنامه آنلاین اعتماد در این بازه زمانی 136 شماره منتشر کرده که در بیش از نیمی از آن درباره پدیده خشونت علیه زنان مطلب داشته که در اکثر صفحات روزنامه از جمله حادثه، جامعه، ورزش، هنر و ادبیات و سیاست منتشر شده اند. در این پژوهش به طور جداگانه نشان دادیم که در هر ماه بیشترین و کمترین میزان توجه روزنامه مورد مطالعه به کدام نوع خشونت علیه زنان، معطوف بوده و آیا محتوای آن تحلیلی تولید شده یا صرفا پوشش خبر.
ارائه الگوی پیام رسان داخلی کارآمد با تأکید بر نقش سواد رسانه ای کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
241 - 201
حوزههای تخصصی:
پیام رسان ها از ابزارهای اصلی برقراری ارتباطات اجتماعی و سازمانی محسوب می شوند. باتوجه به اینکه استفاده آگاهانه از پیام رسان ها منوط به برخورداری از سواد رسانه ای است، بنابراین پژوهش حاضر، اصول و شاخص های کلیدی پیام رسان امن، کاربرپسند و آموزشی را شناسایی نموده، نسبت به ارائه الگوی یک پیام رسان داخلی کارآمد با تأکید بر نقش سواد رسانه ای کاربران اقدام نمود. به این منظور، بومی سازی شاخص ها با استفاده از تکنیک دلفی فازی و تدقیق آن بر اساس نظر خبرگان صورت گرفت. از میان 66 شاخص شناسایی شده، تعداد 51 شاخص، مبنای تصمیم گیری در فضای فازی قرار گرفت که طی 3 جلسه نظرسنجی خبرگانی با روش دلفی (14 تن از خبرگان و اساتید حوزه رسانه)، شاخص های مؤثر بر سواد رسانه ای به 7 دسته مجزا تفکیک شد. نتایج این پژوهش، بیانگر ضرورت توجه ویژه به فراهم نمودن شرایط دسترسی آسان و عادلانه به منابع، باهدف ایجاد بسترهای همکاری اجتماعی برای ایجاد یک پیام رسان کارآمد داخلی بود. همچنین، با اولویت بهبود عملکرد فنی و سازگاری با نیازهای روز کاربران، پایداری و کیفیت خدمات، حفاظت از داده ها و حریم خصوصی کاربران، مورد تأکید قرار گرفت. پیشنهاد شد به منظور افزایش سواد رسانه ای کاربران نسبت به ایجاد و توسعه پلتفرم های آموزشی، برگزاری کارگاه ها و وبینارهای آموزشی، به روزرسانی مستمر ابزارهای رسانه ای و پیاده سازی سیستم های امنیتی قوی برای حفاظت از داده ها و حریم خصوصی کاربران اقدام شود تا شرایط برای توسعه و پیاده سازی یک پیام رسان داخلی مؤثر و قابل اعتماد در جهت تأمین نیازهای ارتباطی و بهبود سواد رسانه ای کاربران فراهم شود.
Cyber Governance in Morocco: Between the Consolidation of Interne Status and the Enhancement of Global Positioning
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۹, Issue ۱, January ۲۰۲۵
251 - 272
حوزههای تخصصی:
Background: The conceptualization of Moroccan cyberspace is intrinsically linked to the country's international and regional dynamics, in particular those of its African and Mediterranean neighborhood.Methodology: we have mobilized quantitative techniques and potential comparative analysis to address our crucial research questions around the strengths and weaknesses within Morocco's national cyber strategy by analyzing and comparing them with other international experiences, and finally recommending best practices to maintain the regional leadership position.Discussion: Although Morocco has acquired considerable expertise in comparison with this environment, regarding proven mechanisms of cyber stability, and the institutionalization and organization of national cyber security. However, one of the main obstacles lies in the centralization of these practices by the State, as well as in the sectorial and selective approach chosen by Moroccan policymakers to secure the national cyber space. This strategy, contrary to the country's principles of openness, was developed on the basis of the arguments, based on the priorities and strategic challenges specific to each sector.Aims: We open up our local experience to comparison with other known global experiences in the field of national cybersecurity, to decipher the strengths and weaknesses of national digital strategies and to fill the gaps causing the weakening of our replicating processes.Conclusion: The question is whether a simple reform of the central state's public policies on national cybersecurity is effective or, on the contrary, the situation requires a drastic and broader intervention, materialized by major investments and structural reforms in entire development strategies.
روزنامه نگاری بحران و بحران روزنامه نگاری در همه گیری کرونا؛ (موردمطالعه: اخبار جعلی منتشرشده در کانال تلگرامی خبرگزاری ایرنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
200 - 159
حوزههای تخصصی:
پیام رسان ها و رسانه های نوین بستر مناسبی برای نشر اخبار جعلی هستند. این امر در همه گیری ها خود را بیشتر نشان می دهد. به دلیل استفادیه عموم با سطح سواد رسانه ای مختلف از رسانه های اجتماعی و پیام رسان های آنلاین در بحران های گوناگون باید در شناسایی و مواجهه با آن ها تدابیری اندیشید. دراین بین، نقش روزنامه نگاران بسیار مهم است. پس از شیوع ویروس کرونا در مدت کوتاهی «اخبار جعلی» در قالب عدم اطمینان و بار عاطفی وضعیت به وجود آمدند. دراین بین از بحران نمی توان بدون بهره مندی از «ارتباطات» گذشت. «ارتباطات بحران» قدرت و روایت تاب آوری انسان اجتماعی در برابر تهدیدها و بال های سوق دهنده به رهایی از زیست جمعی است. ویروس کرونا و آثار برآمده از شیوع آن، بزرگ ترین بحران سلامت و حیات زیستی را برای بشر به وجود آورد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت مضامین نهفتیه اخبار جعلی منتشرشده در ایام شیوع کرونا در بستر پیام رسان تلگرام است. پدیده ای که به آن «اینفودمی» گفته می شود در کانال تلگرامی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با روش کیفی و رویکرد تحلیل مضمون موردبررسی قرار گرفته است. نهایتاً مشخص شد که شش مضمون اصلی پژوهش، شامل اعلام زمان پایان اپیدمی کرونا، رواج طب سنتی، عوارض واکسن زدن، ابتلای سلبریتی ها و مشاهیر به کرونا، خوراکی های نابودکنندیه کرونا و مسائل اقتصادی کرونا مورد توجه این رسانه است. همچنین «پیشگیری، ابتلا و پایان کرونا» به عنوان مضمون فراگیر اصلی شناسایی و تحلیل شد.
واکاوی ادراک دانشجو معلمان نسبت به محتوای یادگیری در شبکه های اجتماعی: مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
244 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی محتوای یادگیری دانشجو معلمان در شبکه های اجتماعی و ادراک آن ها نسبت به اعتبار محتوای به اشتراک گذاشته شده در این شبکه ها بود. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسانه بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان شهرستان بیرجند بود که در سال تحصیلی 1399-1400 مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونه گیری هدفمند و تا اشباع نظری داده ها با 15 نفر (7 نفر مرد و 8 نفر زن) از این دانشجو معلمان مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و داده های حاصل با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفت. برای پایایی داده ها از روش توافق بین کدگذاران و برای روایی یافته ها از روش بازنگری توسط متخصصان استفاده شد. یافته ها نشان داد که محتوای یادگیری دانشجو معلمان در شبکه های اجتماعی شامل محتوای مرتبط با دانشگاه (رشته محور، مهارت محور و زبان انگلیسی)، مدرسه (روش تدریس، مدیریت کلاس و محتوای دوره ابتدایی) و اطلاعات عمومی (اخبار، اطلاعات پزشکی و اطلاعات فناورانه) است. همچنین دانشجو معلمان نسبت به محتوای به اشتراک گذاشته شده در شبکه های اجتماعی دیدگاه مثبتی ندارند و ازنظر آن ها، محتوای موجود در شبکه های اجتماعی، نامتناسب، غیر موثق و ناقص است. بر این اساس پیشنهاد می شود که دانشگاه فرهنگیان با ارائه محتوای معتبر، طبقه بندی شده و متناسب با هر رشته تحصیلی در شبکه های اجتماعی به توسعه حرفه ای دانشجو معلمان و نگرش مثبت آن ها به محتوای این شبکه ها کمک کند.
گفتمان شناسی مطالبات حقوق زن در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
174 - 142
حوزههای تخصصی:
مطالبات درواقع نیازهای همه یا بخش بزرگی از اعضای یک جامعه است که خود برگرفته از گفتمان های ترویج شده در آن جامعه است. گفتمان ها به اولویت بندی نیازهای طرفداران خود می پردازند؛ بنابراین با شناسایی گفتمان هایی که طرفداران زیادی در حوزه حقوق زنان دارند، می توان مطالبات آن ها را شناخت. نتیجه این شناسایی در سطح کلان می تواند رویکرد قانون گذاری و برنامه ریزی برای تحقق این خواسته ها را فراهم کند. ازآنجاکه شبکه اجتماعی اینستاگرام بستر وسیعی را برای به اشتراک گذاری مطالب مختلف از قبیل متن، تصویر، صوت و تصویر فراهم می کند، پژوهش حاضر به تحلیل گفتمان مطالبات حقوق زنان در این شبکه اجتماعی پرداخته است. این تحقیق اکتشافی ازنظر روش شناسی کاربردی و کیفی است که با استفاده از روش تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف و تئون ون دایک و نیز روش نمونه گیری غیراحتمالی و تکنیک هدفمند انجام شده است. جامعه آماری کلیه صفحات واقعی کاربران زن ایرانی با بیش از 10000 فالوور بود. این صفحات باید در مورد حقوق زنان ایرانی باشد. هر پست باید حداقل سیصد کلمه باشد و معیارهای دیگری مانند دوقطبی بودن را، داشته باشد. بر این اساس از هزار صفحه، 56 صفحه واجد شرایط بودند. نتایج تحقیق نشان داد که یازده گفتمان که در اینستاگرام طرفداران زیادی دارد مطالبات حقوق زنان را دنبال می کند. این گفتمان ها بر اساس بیشترین تعداد طرفداران: «فمینیست رادیکال»، «فمینیست لیبرال»، «مطالبات فرهنگی و اجتماعی مادران»، «توانمندسازی زنان»، «نواندیشان دینی»، «مثبت نگری به بدن»، «مطالبات فرهنگی و اجتماعی زنان»، «وبلاگ نویسان ضد تبلیغات»، «مطالبات حقوقی زنان»، «ضد خشونت علیه زنان» و «فمینیست اسلامی».
سواد رسانه ای و زورگویی مجازی به زنان
حوزههای تخصصی:
زورگویی مجازی، از آسیب های اجتماعی فضای سایبر است که با رشد نفوذ اینترنت و رسانه های نوین، اهمیتی روزافزون یافته است. نظر به گستردگی و ناهمخوانی تعاریف مختلف از این پدیده، در پژوهش حاضر زورگویی مجازی را بر اساس مورد توافق ترین شاخص ها، عملی عامدانه، تکرارشونده و پیوسته تعریف کرده ایم که در بستر تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی و به منظور آزار دیگری، از سوی یک فرد یا گروهی از افراد صورت می گیرد، درحالی که قربانی قدرت، مهارت یا آمادگی لازم را برای مقابله ندارد. در این پژوهش، با استفاده از روش های کمی و با استفاده از پرسشنامه ای ترکیبی (جامعیه آماری 251 نفری)، کیفیت و کمیت زورگویی مجازی علیه زنان و نسبت آن با شاخص های سواد رسانه ای بررسی شده است. بر پایه یافته ها، زورگویی مجازی نسبت به زنان بزرگسال در ایران، خصوصاً در فضای شبکه های اجتماعی و ابزارهای پیام رسان، پدیده ای به نسبت شایع و بسیار آسیب رسان است که بیشترین آسیب آن، متوجه کودکان، نوجوانان و جوانان می شود. در جامعیه آماری پژوهش، 40 درصد از زنان 18 تا 50 سالیه مورد بررسی، مواردی از تجربیه زورگویی مجازی را گزارش کرده اند. همچنین میزان زورگویی مجازی مشخصاً با سطح سواد رسانه ای جامعیه آماری نسبت عکس دارد. سطح گستردگی این پدیده در میان زنان مورد پژوهش (که کمی بیش از نرخ متوسط این پدیده در گزارش های جهانی است)، می تواند زنگ هشداری برای مسئولان این حوزه باشد؛ زیرا آنچه روشن است، آموزش های رسمی و غیررسمی سواد رسانه ای، خصوصاً از منظر آموزه های انتقادی، هنوز با وضعیت مطلوب فاصلیه چشمگیری دارد.
نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
30 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان اقلیم کردستان عراق می باشد. پژوهش حاضر از جنبه هدف از نوع پژوهش های کاربردی و ازلحاظ ماهیت توصیفی- همبستگی می باشد که با استفاده از روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری اقلیم کردستان عراق می باشد. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 384 نفر محاسبه گردید و ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته و مشتمل بر 83 سؤال می باشد که اعتبار آن به ترتیب با استفاده از روش اعتبار محتوایی (صوری) و پایایی آن نیز با استفاده از پیش آزمون و ضریب آلفای کرنباخ مناسب ارزیابی گردید و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای گردآوری شده و با نرم افزار spss تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که تأثیر متغیرهای؛ میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، اعتیاد به رسانه، وضع تأهل، محتوای رسانه و پایگاه اجتماعی/اقتصادی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان معنی دار است. همچنین متغیر اعتیاد به رسانه با ضریب رگرسیونی 299/0 دارای بالاترین ضریب رگرسیونی و متغیر مذهب (دین) با ضریب 030/0 دارای ضعیف ترین ضریب رگرسیونی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان اقلیم کردستان عراق می باشند.
نمود نامطلوب از خود در اینستاگرام. بی اعتباری یا جستجوی اعتبار؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
317 - 287
حوزههای تخصصی:
کاربران اینستاگرام آگاه هستند که با نشر عکس و نوشته همراه آن به شکل گیری تصویری از خود کمک می کنند. مطابق آنچه تحقیقات مختلف در بستر فرهنگی جامعه ایرانی نشان داده است، قاطبه کاربران آنچنان که گافمن معتقد است تمایل به ارائه نمودی ایده آل و مطلوب از خود دارند. هدف این پژوهش فهم عملکرد کاربرانی است که بازنمایی خود را با تصاویری از عدم کفایت، اشتباهات یا نقص های شخصیتی یا ظاهری همراه می کنند که دیدگاه گافمن را به چالش می کشد. در این تحقیق که به روش کیفی مردم نگاری مجازی انجام شد 21 نفر بصورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل موضوعی مصاحبه ها نشان داد این بخش از کاربران نمود نامطلوب از خود را نوعی مقاومت در برابر هنجارهای درون و برون اینستاگرامی تلقی می کنند. آنها با این مقاومت و نمایش ابعاد غیرایده آل، قصد ارائه «تصویر واقعی» از خود دارند که در فرهنگ ایرانی صادقانه و ارزشمند است و به کسب اعتبار می انجامد. این مقاومت و ارائه تصویر دلخواه که منطبق با هنجار های حاکم بر اینستاگرام نیست و سرچشمه اش در تصویر ذهنی از ابزار و مخاطب است نوعی تصاحب و اهلی سازی ابزار است: کاربر با توجه به معنای ذهنی که در بستر فرهنگ ایرانی به ابزار و مخاطب داده و با توجه به نیاز هایش تکنولوژی را در خدمت هدفی که بدان تمایل داشته بکار گرفته است.
اخلاق حرفه ای تأثیرگذاران رسانه های اجتماعی و مسئولیت آن ها در قبال گروه های آسیب پذیر
حوزههای تخصصی:
هدف:در این پژوهش با نگاهی ویژه به یکی از ارکان جامعه آرمانی یعنی نهاد رسانه ها یا به عبارت بهتر شبکه های اجتماعی پرداخته شد و مسئولیت نقش آفرینان آن( اینفلوئنسرها) که به واقع الگو های جامعه و رهبران فکر و عقیده جوامع می باشند را از منظر اخلاق حرفه ای در قبال بخش مهمی از اعضای جامعه یعنی گروه های آسیب پذیری همچون ( کودکان- زنان- اقلیت ها) مورد مداقه و مباحثه قرارگرفت. روش: شیوه ی اجرای پژوهش از لحاظ رویکرد، کیفی؛ از نظر هدف، کاربردی؛ براساس شیوه ی بررسی، تحلیل تم بوده است و پس از اجرای مصاحبه ای نیمه ساختاریافته با تعداد 14 نفر خبره که در زمینه موضوع مورد بحث به شیوه ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، به منظور تحلیل نهایی، از شیوه تحلیل مضمون و نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. یافته ها: بررسی های انجام شده حاکی از این بوده است که مسئولیت اخلاقی تاثیرگذاران رسانه های اجتماعی در قبال گروه های آسیب پذیر با 27 مضمون فرعی و 3 مضمون اصلی مرتبط می باشد. نتیجه گیری: ه ر انسانی صرف نظر از سن ، جنس ، نژاد، رنگ پوست ، توانمندی فیزیکی و ذهنی ، زب ان ، دی ن ، بینش سیاسی ، یا خاستگاه ملی یا اجتماعی ، از یک کرام ت انفک اک ناپ ذیر و غی ر مش هور برخورداراست. هر یک از افراد و همچنین دولت باید ای ن کرام ت را حرم ت نهن د و از آن پاس داری نمایند. انسان ها همواره باید موضوع حقوق باشند و هدف تلقی شوند و هیچ گاه نباید وس یله صرف واقع شوند، هیچ گاه نباید موضوع فعالیت های تجاری و صنعتی در اقتصاد، سیاس ت ، رسانه ها، نهادهای پژوهشی و مؤسسات صنعتی قرار گیرند. بنابراین تاثیرگذاران رسانه های اجتماعی نیز برای معتمد ماندن، بایستی حقوق ذینفعان خود که سه مورد از مهم ترین آنها شامل کودکان، زنان و اقلیت ها می باشند را در فعالیت های خود مدنظر قرار دهند.
مدل سازی عوامل رقابت پذیری رسانه های مکتوب با شبکه های اجتماعی در راستای ادامه حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
351 - 319
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مدل سازی عوامل مؤثر بر رقابت پذیری رسانه های مکتوب در مواجهه با شبکه های اجتماعی به منظور تداوم حیات آن هاست. این پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای-کاربردی و ازنظر رویکرد، از نوع آمیخته اکتشافی است. در مرحله کیفی، با بهره گیری از روش نظریه پردازی داده بنیاد (گراندد تئوری)، داده های موردنیاز برای تدوین چارچوبی جهت رقابت پذیری رسانه های مکتوب با شبکه های اجتماعی گردآوری و مؤلفه ها و شاخص های مربوطه استخراج شد. برای شناسایی مفاهیم، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه خبرگان و کارشناسان روزنامه خراسان در مشهد است. نمونه گیری به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی انجام گرفت و در مرحله مقدماتی، 17 مصاحبه برای جمع آوری داده ها صورت گرفت. در بخش کمی، جامعه آماری شامل 2500 نفر از مشترکان سالیانه روزنامه خراسان بود که با استفاده از فرمول کوکران، 333 نفر به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. بر اساس مؤلفه های شناسایی شده، پرسشنامه ای طراحی و داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار LISREL تحلیل شد. نتایج نشان داد که مقولات اصلی تحقیق در قالب شش بعد مدل پارادایمی شامل شرایط علّی (20 مقوله)، پدیده محوری (رقابت پذیری برای ادامه حیات در قالب 7 مقوله)، راهبردها (13 مقوله)، زمینه (12 مقوله)، شرایط مداخله گر محیطی (11 مقوله) و پیامدها (12 مقوله) قرار می گیرند. شاخص برازش مطلق GOF برابر با 0.61 به دست آمد که نشانگر برازش مناسب مدل است.
سنجش میزان سواد رسانه ای انتقادی بر اساس الگوی الیزابت تامن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
222 - 175
حوزههای تخصصی:
سواد رسانه ای مجموعه ای از مهارت های قابل یادگیری است که به توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل ، نقد و ایجاد انواع پیام های رسانه ای اشاره دارد و یک مهارت ضروری در دنیای امروزی به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان سواد رسانه ای انتقادی براساس الگوی الیزابت تامن انجام شده است . این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ شیوه پژوهش ، پیمایشی وتوصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را تمامی کارکنان ادارات شهرستان اردبیل در سال 1400 تشکیل داده اند که حجم آن براساس آمار سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان و سالنامه آماری سال 1399 برابر با 10000نفراست . برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 285 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد تامن (1995) صورت گرفته است. نتایج پژوهش و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss26 نشان می دهدکه بین متغیرهای جمعیت شناختی (جنسیت،وضعیت تأهل ، میزان درآمد، سن ، میزان تحصیلات) با میزان سواد رسانه ای انتقادی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج یافته های استنباطی نشان داد که میزان سواد رسانه ای انتقادی با در نظر گرفتن متغیرهای رژیم مصرفی، شناخت ویژگی های پیام و نقد پیام در بین پاسخ گویان به پرسشنامه بزرگتر از 05%(000/1) می باشد و میانگین سواد رسانه ای در جامعه آماری پژوهش حاضر کمتر از حد مطلوب است.
خوانش شهروندان دورودی از مستندهای سیاسی شبکه ی «من وتو» (مورد مطالعه: مستندهایی با محوریت گفتمان پهلوی و جمهوری اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳۹
326 - 285
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با اتکا به نظریات تحلیل گفتمان لاکلاو و موفه، نظریه ی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین نظریه ی دریافت (استوارت هال)، خوانش شهروندان دورودی را درخصوص 14 مستند سیاسی شبکه ی من وتو که گفتمان های جمهوری اسلامی و پهلوی را بازنمایی می کند، مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش پرسش هایی از قبیل اینکه گروه های کانونی شهروندان دورودی، مستندهای سیاسی شبکه ی من وتو را چگونه خوانش می کنند؟ و آیا شبکه ی «من وتو» توانسته ذهنیت مثبتی را از گفتمان پهلوی و ذهنیت منفی را از گفتمان جمهوری اسلامی در مخاطب ایرانی ایجاد کند، مطرح و به این پرسش ها پاسخ می دهد. پژوهش موردنظر از سنت روش کیفی پیروی کرده و از دو روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (دست یابی به نوع رمزگذاری متون مستندهای سیاسی شبکه ی من وتو) و روش مصاحبه ی نیمه ساخت یافته ی فردی و گروهی (کانونی- دست یابی به خوانش مخاطبان) بهره گرفته است. در مرحله ی اول با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین، 14 مستند سیاسی موردنظر بررسی و نحوه ی بازنمایی گفتمان جمهوری اسلامی و گفتمان پهلوی استخراج شد. در مرحله ی بعد خوانش مخاطبان از این مستندها به روش مصاحبه های فردی و گروهی مطالعه و درنهایت در مرحله ی سوم به مقایسه ی نحوه ی خوانش مخاطبان با نحوه ی رمزگذاری شبکه ی من وتو پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که غالب کدگذاری ها توسط مخاطبان به صورت هژمونیک خوانش و رمزگشایی شده است؛ بنابراین شبکه ی «من وتو» در تأثیرگذاری بر مخاطب (ایجاد ذهنیت منفی نسبت به گفتمان جمهوری اسلامی و ایجاد ذهنیت مثبت نسبت به گفتمان پهلوی) موفق عمل کرده است.
فرودستان شهریِ دهه نود به روایت سینمای ایران ( ابد و یک روز، مغزهای کوچک زنگ زده)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل نئوفرمالیستی شیوه های روایت پردازی زندگی فرودستانِ پایین شهر در سینمای دهیه نود ایران است. رویکرد نظریِ پژوهش برگرفته از نظریه هایی در حوزیه مطالعات سینما است که سرشت بازنمایی سینمایی و رابطیه آن با امر اجتماعی را می کاوند. روش مطالعه مدل بوردول و تامپسن در نئوفرمالیسم است که به واکاوی سطوح چهارگانه معانی در آثار هنری می پردازد. از میان فیلم های اکران شده در ژانر سینمای پایین شهر در دهیه نود سینمای ایران دو فیلم ابد و یک روز و مغزهای کوچک زنگ زده برای مطالعه انتخاب شده اند. نتایج تحلیل نشان می دهد که روایت پردازی فرودستان در سینمای پایین شهرِ دهیه نود تفاوتهای اساسی با روایتهای سینمایی این اقشار در دهه های قبلی دارد. فرودستان دهیه نود نه تقدیس می شوند و نه امکان و توان رهایی از وضعیت فرودستی را دارند، بلکه سوژه های گیرافتاده در نوعی چرخیه باطل فقر و فلاکت اند که آغاز و انجام زندگی شان تماماً یکی است. نه فقط فضاهای عینی و نمادینِ پایین شهر متعارض، پرتنش و تکه پاره هستند، بلکه فرسودگی و ویرانگیِ حک شده بر این فضاها باعث شده است زندگی کنشگران نیز آکنده از خشونت و تنش و ستیز گردد. خشونت و تنش دایمی موتیف های تکرارشونده در هر دو اثرند. ریتم تند زندگی همراه با دیالوگ های تنش آلود و مونولوگ های پرتشویش خصلت لاینفک تعامل های نمادین کنشگران این فضاها است. در کل، پیدایش ژانر متفاوت سینمای پایین شهر در دهیه نود حکایت از تحولی عمیق در وضعیت انضمامی فرودستان دارد که دیگر با مضامین و موتیف های سینمای دهه های قبل قابل روایت نیست.
سلامت شبکه ای شده: اینستاگرامی شدن سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
158 - 127
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد استفاده از اینستاگرام در حوزه سلامت، این پژوهش درصدد شناسایی کارکرد و کژکارکردی استفاده از اینستاگرام در نظام سلامت از دیدگاه نخبگان دانشگاهی و خبرگان است. این پژوهش از نوع کیفی و روش آن تحلیل مضمون است. برای گرداوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای پردازش داده ها از کدگذاری کینگ (1998) استفاده شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش نخبگان دانشگاهی در حوزه ارتباطات سلامت و متخصصان حوزه سلامت بودند. معیار انتخاب نخبگان دانشگاهی تدریس یا پژوهش بیش از 10 سال در حوزه رسانه های جدید و ارتباطات سلامت و در حوزه متخصصان نیز پزشکان یا متخصصان حوزه سلامت که از ظرفیت اینستاگرام در فعالیت تخصصی خود به صورت حرفه ای استفاده می کردند، بود. نمونه گیری به شیوه هدفمند و درمجموع با 20 نفر مصاحبه شد. نتایج نشان داد، کاربردهای اینستاگرام در ارتقای سلامت کاربران، افزایش سطح دانش و آگاهی افراد در زمینه سلامتی، آگاهی دادن در مورد بیماری ها و عوارض و فواید داروها، دسترسی به مطالب پزشکی و سلامتی، برقراری مشاوره و ارتباط آنلاین بین پزشک و بیمار است. از کارکرد های منفی استفاده اینستاگرام در بخش سلامت اعتیاد به اینستاگرام، اخبار نادرست و جعلی، خوددرمانی و عدم مراجعه به پزشک، مقاومت در برابر توصیه های پزشکی، مبتلا شدن به مشکلات روحی و روانی، اعتماد بیش ازحد به مطالب صفحات سلامتی و پزشکی است. همچنین مشارکت کنندگان براین باورند که با نظارت و ایجاد صفحات معتبر در حوزه پزشکی و سلامتی، ارائه اطلاعات و مطالب معتبر سلامتی، راهنمایی افراد در زمینه سلامتی، ایجاد اعتماد و دسترسی سریع به اینستاگرام می توان به مرجع سازی اینستاگرام در حوزه سلامت کمک کرد.
پیش بینی بخشش بر مبنای اعتیاد مجازی با تعدیل گری متغیرهای جمعیت شناختی در میان جوانان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
با گسترش پدیده اعتیاد مجازی، بسیاری از جنبه های اخلاقی و ارزش های فردی، تحت تأثیر قرار گرفته اند. در همین راستا، پژوهش حاضر به منظور پیش بینی بخشش(گذشت) بر مبنای اعتیاد مجازی طراحی و اجرا شده و هدف آن، پیش بینی بخشش بر اساس اعتیاد مجازی با میانجی گری متغیرهای جمعیت شناختی( سن، جنسیت و مدرک تحصیلی) در میان جوانان کلان شهر تهران، است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است و به روش همبستگی با تکنیک پیمایش و ابزار اندازه گیری پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه جوانان20 تا 38 ساله ساکن شهر تهران است. نمونه مورد مطالعه 384 نفر هستند و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. نتایج نشان داد که میان سن جوانان با بعد رفتاری، بعد اعتقادی و تمام ابعاد بخشش، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد، و هرچه سن جوانان بالاتر باشد، ابعاد رفتاری و اعتقادی و وضعیت کلی بخشش در آنان، بالاتر است. بین میزان تحصیلات جوانان با بعد رفتاری، بعد اعتقادی و تمام ابعاد بخشش، رابطه مثبت و معنی دار، ولی همچنان تحصیلات با بعد شناختی و بعد عاطفی رابطه معنی داری ندارد. نتایج درباره اثر جنسیت، میان زن بودن با بعد شناختی، عاطفی، اعتقادی و تمام ابعاد بخشش، رابطه منفی و معنی داری نشان می دهد، بدین معنی که زنان در ابعاد سه گانه شناختی، عاطفی و اعتقادی نسبت به مردان در زمینه بخشش وضعیت پایین تری داشته و متغیر جنسیت باعث شده که شناخت، اعتقاد و حتی عاطفه و احساس آنان نسبت به بخشش و گذشت کمتر از مردان باشد. مجرد بودن با بعد اعتقادی و تمامی ابعاد بخشش، رابطه منفی و معنی داری داشته است.
مفهوم و پیامدهای عاملیت کاربر در روایت های تعاملی بازی های رایانه ای: تحلیل ابعاد فلسفی، اجتماعی و سیاسی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مفهوم و پیامدهای فلسفی عاملیت کاربر در روایت های تعاملی بازی های رایانه ای می پردازد. با تکیه بر روش تحلیلی-تفسیری و با بهره گیری از چارچوب های نظری پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیسم، این پژوهش نشان می دهد که عاملیت در بازی ها صرفاً یک ویژگی فنی یا طراحی نیست، بلکه تجربه ای زیسته و فلسفی است که مفاهیم بنیادینی چون آزادی، مسئولیت، هویت، واقعیت و مرگ را به چالش می کشد. کاربران در مواجهه با تصمیم گیری های معنادار در بسترهای دیجیتال، وارد فرآیندهایی از انتخاب اخلاقی، ساخت هویت و تأمل در باب وجود می شوند. بازی های تعاملی، با ایجاد امکان انتخاب در ساختارهای روایی غیرخطی، زمینه ای برای درگیری ذهنی با مسائل فلسفی فراهم می آورند؛ از جمله پرسش هایی درباره آزادی اراده، پیامدهای اخلاقی کنش، تجربه واقعیت مجازی و مرگ به عنوان بخش جدایی ناپذیر از چرخه یادگیری. همچنین، این مقاله نشان می دهد که عاملیت کاربران در بازی های چندنفره و اجتماعی می تواند بُعدی سیاسی-اجتماعی نیز پیدا کرده و مفاهیمی چون عدالت، قدرت، و مسئولیت جمعی را برای بازنگری فراهم سازد. در نهایت، پژوهش حاضر بر این نکته تأکید دارد که بازی های رایانه ای، فراتر از سرگرمی، می توانند به فضایی تأمل برانگیز برای پرسش از انسان معاصر و جهان دیجیتال تبدیل شوند.
ضرورت های سیاست گذاری حقوقی در آستانه تحولات شگرف انقلاب چهارم صنعتی و هوش مصنوعی با تاکید بر چالش ها و اولویت ها
حوزههای تخصصی:
انقلاب چهارم صنعتی و پیشرفت های سریع در فناوری هایی مثل هوش مصنوعی، زندگی ما را به شدت تغییر داده اند. این تغییرات بزرگ، باعث شده اند که قوانین فعلی دیگر جوابگوی نیازهای جدید نباشند و لازم باشد قوانین جدیدی نوشته شوند تا با این تحولات هماهنگ شوند. مثلاً، فناوری هایی مثل هوش مصنوعی، ربات ها و اینترنت اشیا، سؤال های جدیدی به عبارت صحیح تر چالش هایی درباره حریم خصوصی، امنیت اطلاعات، مسئولیت پذیری و حقوق مالکیت فکری و... به وجود آورده اند که باید به آن ها پاسخ داده شود. در اینجا با نگاهی توصیفی و تحلیلی این مقاله به این موضوع می پردازد که چرا باید قوانین جدیدی برای این فناوری ها نوشته شود و چه چالش هایی در این راه وجود دارد. مثلاً، وقتی یک سیستم هوش مصنوعی تصمیم اشتباهی می گیرد، چه کسی باید پاسخگو باشد؟ یا چگونه می توان از اطلاعات شخصی افراد در دنیایی که هر روز داده های بیشتری جمع آوری می شود، محافظت کرد؟ همچنین، این جستار تأکید می کند که برای حل این مشکلات، کشورها باید با هم همکاری کنند، چون خیلی از این مسائل، مثل امنیت سایبری یا مالکیت فکری، فقط در یک کشور اتفاق نمی افتد و نیاز به قوانین جهانی دارد. اولویت های سیاست گذاری حقوقی شامل تدوین قوانین شفاف و انعطاف پذیر، تقویت زیرساخت های حقوقی برای حمایت از حریم خصوصی و امنیت داده ها، و ترویج اخلاق فناوری است. هدف نهایی این است که با ایجاد تعادل بین پیشرفت فناوری و ارزش های انسانی، آینده ای امن، عادلانه و پایدار برای همه جوامع فراهم شود. در اینجا نوعا بر اهمیت همکاری بین دولت ها، بخش خصوصی و نهادهای بین المللی برای دستیابی به این هدف تأکید می نماید.
شناسایی عوامل اثرگذار بر محبوبیت پلتفرم کلاب هاوس در ایران
حوزههای تخصصی:
ظهور رسانه های جدید کارکرد ابزارهای ارتباطی را که دارای روش هایی ساده برای انتقال معانی و پیام بود، پیچیده کرده است. کلاب هاوس به عنوان یکی از این ابزارهای جدید در سال 2020، توسط پل دیویسون و روهان ست تأسیس شد، در طی 8 ماه موفق به جلب بیش از 10 میلیون کاربر شد. این پلتفرم به کاربران اجازه می دهد تا در گفتگوها و بحث های مختلف در اتاق های مجازی شرکت کرده و با دیگران تعامل داشته باشند. حضور کلاب هاوس در ایران، به ویژه در دوران انتخابات ریاست جمهوری سال 1400، توجه زیادی را به خود جلب کرد و استقبال از این فناوری ارتباطی به ویژه در حوزیه سیاست، دیجیتال مارکتینگ و ... بر اساس پژوهش های میدانی مشهود است. پژوهش پیش رو ازلحاظ روش کیفی است و ازنظر نوع هدف، کاربردی محسوب می شود. هدف این پژوهش شناسایی عوامل اثرگذار بر محبوبیت پلتفرم کلاب هاوس در ایران بوده است. در این پژوهش برای شناسایی عوامل اثرگذار بر موفقیت کلاب هاوس با 22 نفر از خبرگان و فعالان این پلتفرم مصاحبه های عمیق-نیمه ساختاریافته صورت گرفت. برای نمونه گیری از شیویه هدفمند استفاده شد و جمع آوری داده با شیویه مصاحبه عمیق انجام گردید. سپس با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون عوامل اثرگذار بر موفقیت این پلتفرم شناسایی شد و درنهایت 79 عامل در 5 بخش مختلف معرفی گردید. نتایج نشان می دهد که عوامل رفتاری، مدیریتی، دانشی، فنی و محتوایی به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر محبوبیت این پلتفرم شناسایی شده اند.
رابطه شبکه های اجتماعی و تمایل به مشارکت محلی جوانان شهر تهران (مورد مطالعه: تلگرام)
حوزههای تخصصی:
افزایش کمی و کیفی مشارکت جوانان در جامعه و شکل گیری فرهنگ مشارکت در بین این نسل را می توان یکی از الزامات اولیه توسعه با کمترین هزینه ممکن دانست و گام ابتدایی دستیابی به این هدف، شناسایی پدیده های اجتماعی و بررسی رابطه آنها با مشارکت در سطوح اولیه (محلی) آن است. یکی از پدیده های جاری در جامعه ایرانی در سال های اخیر ظهور شبکه های اجتماعی همچون تلگرام در بین جوانان است که پرداختن به آن در محلات محروم که در سطح نامناسبی از توسعه قرار دارند از اهمیت دوچندانی برخوردار است. هدف در این مقاله بررسی چگونگی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی (تلگرام) با مشارکت محلی جوانان و احصا مرتبط ترین مولفه مشارکت محلی است که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار پرسشنامه و در جامعه آماری جوانان محلات کمتر برخوردار شهر تهران انجام شده است. تحقیق حاضر با مفروض قراردادن رویکرد هوچینگز به شبکه های اجتماعی و در چارچوب نظریه تین و همکارانش (2002) به بررسی رابطه دو متغیر پرداخته و پس از تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه به روش اسپیرمن به این نتیجه رسیده است که از بین شش مولفه مشارکت محلی، رابطه استفاده از تلگرام با شرکت در مراسم همسایگان و هم محله ای ها بی معنی و با بقیه مولفه ها رابطه معنی داری دارد که از این میان با مولفه های پرداخت هزینه مالی برای بهتر شدن شرایط محله و پیگیری مشکلات از سازمان های مربوطه رابطه ضعیف و مستقیم و با شرکت در آیین ها و مراسم مذهبی محله و کمک داوطلبانه در زمان بروز حوادث غیرمترقبه رابطه معکوس ولی متوسطی دارد.