فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی مدرسه مطلوب (تراز) براساس اسناد تحولی (سند تحول بنیادین آموزش وپرورش و برنامه درسی ملی) در دوره ابتدایی است. روش انجام پژوهش ازمنظر گردآوری داده ها، کیفی است که به منظور استخراج مؤلفه های مدرسه مطلوب با کاربست روش تحلیل محتوا، مؤلفه های اساسی مدرسه شناسایی شدند. همچنین پایایی کدگذاری ها با روش بازکدگذاری توسط پژوهشگر (با ضریب توافق 0.94) و مرورگر دوم (با ضریب توافق 0.85) مورد تأیید قرار گرفته است. با کاربست روش تحلیل محتوای متنی، گزاره های مرتبط با شاخص های هر یک از مؤلفه ها براساس سند برنامه درسی ملی، زیرنظام برنامه درسی سند تحول بنیادین و اسناد مرتبط دیگر شناسایی و استنباط شده و پس از استخراج شاخص ها، الگوی به دست آمده با روش گروه کانونی ازطریق ذی نفعان و ذی ربطان اعتباربخشی شد. به این ترتیب 5 بُعد برنامه تربیت (با 5 مؤلفه)، محیط تربیت (شامل فضای کالبدی و تجهیزات با 3 مؤلفه و جو و فرهنگ با 5 مؤلفه)، رهبری و مدیریت تربیت (با 9 مؤلفه)، خانواده (با 2 مؤلفه)، جامعه محلی و سایر عوامل محیطی (با 2 مؤلفه)، مربیان و هم یاران (با 7 مؤلفه)، دانش آموز و تشکل های دانش آموزی (با 2 مؤلفه)، ارزشیابی (با 3 مؤلفه) و نتایج (با 11 مؤلفه در 3 دسته فردی، خانوادگی و اجتماعی و سازمانی) استنباط شد. درنهایت نیز براساس الگوی به دست آمده، تصویری روشن از مدرسه تراز برای سیاست گذاران، برنامه ریزان، مدیران و سایر افراد ذی ربط و ذی نفع ارائه شد.
طراحی الگوی شایستگی مدیران دوره دوم آموزش متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۲
139 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگوی شایستگی مدیران دوره دوم آموزش متوسطه بود. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و از نوع اکتشافی انجام شد. جامعه ی آماری، 22 نفر شامل خبرگان علمی (4 نفر)، مدیران مناطق آموزش وپرورش (6 نفر)، مدیران دوره دوم آموزش متوسطه (6 نفر) و دبیران دوره دوم آموزش متوسطه شهر تهران (6 نفر) بود. نمونه آماری به شیوه هدفمند انتخاب شد که به علت محدود بودن آن ها برابر با جامعه آماری، 24 نفر انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تئوری داده بنیاد استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، فیش برداری و مصاحبه عمیق بود. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی شایستگی مدیران دوره دوم آموزش متوسطه، دارای 71 مؤلفه در قالب هشت بُعد به ترتیب اهمیت شامل ویژگی های اخلاقی (16 مؤلفه)، دانش (2 مؤلفه)، مهارت (6 مؤلفه)، بینش (3 مؤلفه)، ویژگی های شخصیتی (9 مؤلفه)، توانایی (8 مؤلفه)، اعتبار (5 مؤلفه) و نگرش (22 مؤلفه) است. نتایج، نشان از اهمیت بُعد اخلاقی به منظور جذب و به کارگیری مدیران مدارس دارد. در این زمینه، باید ابزارهایی برای سنجش مؤلفه های موجود در بُعد اخلاقی طراحی شود تا جذب هدفمند صورت گیرد. مدیران مدارس، آینده سازان کشور را تربیت می کنند؛ لذا در خصوص انتخاب مدیر شایسته، باید نهایت دقت و سخت گیری در قرابت مدیر با این مؤلفه ها را به عمل آورد تا تعلیم و تربیت، به هدف تعیین شده دست یابد.
اثربخشی آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی بر حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی بر حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان پسر پایه سوم منطقه انزل ارومیه در سال تحصیلی 1403 – 1402 انجام شد. روش: از پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و با گروه کنترل (طرح گروه نامعادل) برای دست یابی به هدف استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان پسر پایه سوم منطقه انزل ارومیه در سال تحصیلی 1403 – 1402 تشکیل دادند که تعداد آن ها 208 نفر بود. از بین آن ها با روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس یک کلاس پایه سوم به تعداد 16 نفر بعنوان گروه آزمایش و یک کلاس پایه سوم به تعداد 16 نفر به عنوان گروه گواه جهت مطالعه انتخاب شدند. کاربندی آزمایشی 8 جلسه ای برای گروه آموزش به شیوه بازی وارسازی طراحی و طی 4 هفته اجرا شد. این برنامه با توجه به کتاب های بازی های آموزشی برای پرورش صفات اخلاقی نوشته کشانی و عابدی درچه (1396) و بازی وارسازی در یادگیری و آموزش نوشته (سانکیون، کیبونگ، باربارا و برتون، 2018) و هم چنین نظریه های بازی وارسازی در یادگیری و آموزش و عناصر بازی وارسازی (ورباخ و هانتر، 2012) متناسب با نیازهای دانش آموزان تدوین شد. به منظور اعتباریابی محتوایی، برنامه آموزشی در اختیار ده نفر متخصص روان شناسی تربیتی، قرار گرفت تا براساس تجارب و نظرات آن ها برنامه آموزشی اعتبار یابی شود. شاخص نسبت روایی محتوایی برای برنامه آموزشی 73/0 به دست آمد که با مقایسه این شاخص با مقدار قابل قبول بر اساس روش لاوشه که حداقل آن برای ده نفر 62/0 است، مقداری قابل قبول می باشد. بر این اساس برنامه مورد تأیید قرار گرفت و اجرا شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه حساسیت اخلاقی (ناروائز، 2001) و اخلاق تحصیلی گل پرور (1389) استفاده شد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل کوواریانس) با بهره گیری نرم افزار اس پی اس اس نسخه 27 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های تحلیل آماری نشان داد آموزش ارزش های اخلاقی بر متغیرهای وابسته اثر معنادار و مثبت داشته است و اثر گروه به میزان 78/5 واحد میانگین متغیر حساسیت اخلاقی و به میزان 49/2 واحد میانگین اخلاق تحصیلی را افزایش داده است که 51 درصد از واریانس یا تغییرات حساسیت اخلاقی و 43 درصد از واریانس یا تغییرات اخلاق تحصیلی ناشی از اثر متغیر مستقل یا آموزش ارزش های اخلاقی است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت برنامه آموزش ارزش های اخلاقی به شیوه بازی وارسازی موجب بهبود و افزایش حساسیت اخلاقی و اخلاق تحصیلی دانش آموزان می شود.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های هویت ملی و دینی در کتاب های فارسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
91 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی میزان توجه به مؤلفه های هویت ملی و دینی در کتاب های فارسی دوره ابتدایی صورت گرفته است. روش: به همین منظور از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل محتوای تمامی کتاب های فارسی خوانداری دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1402−1403 از پایه اول تا ششم بوده که تمامی حجم جامعه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، سیاهه تحلیل محتوای مؤلفه های هویت ملی و دینی است که پیش ازاین پژوهش توسط صانعی مهر و رزم آزما تنظیم شده است و روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش اسکات با 30/81 درصد مجدد محاسبه شد. تجزیه وتحلیل داده با آمار توصیفی و روش آنتروپی شانون انجام شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد، مؤلفه های هویت ملی بیشتر از هویت دینی دیده شده اند؛ از میان مؤلفه های فرعی هویت ملی، هویت اجتماعی و هویت فرهنگی بیشترین میزان توجه و هویت سیاسی کمترین میزان توجه را به خود اختصاص داده اند. از میان مؤلفه های فرعی هویت دینی نیز بیشترین میزان توجه به ارزش ها و هنجارهای مذهبی و کمترین میزان توجه به سیره زندگی مبتنی بر دین است. همچنین بیشترین کاربرد مؤلفه هویت ملی، در متن کتاب های فارسی و کمترین میزان استفاده در پرسش ها؛ و بیشترین کاربرد مؤلفه هویت دینی در متن و کمترین میزان استفاده در تصاویر بوده است. هویت دینی بنا بر دلایلی متعدد تاریخی و عناصری مانند مذهب، تدین، معنویت جز پایدار هویت ایرانیان محسوب می شود و نباید پرورش هویت ملی و دینی در دانش آموزان از یکدیگر جدا باشد. نتایج نشان می دهد هویت ملی بیشتر مورد توجه بوده است و در کتاب های درسی از پرداختن به هویت دینی دانش آموزان غفلت شده است.
سازماندهی محتوای برنامه درسی بر اساس واکاوی مفهوم علم در نگاه جان دیویی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
79 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تببین و تحلیل سازماندهی محتوای برنامه درسی از منظر جان دیویی و علامه طباطبایی بود. این تحلیل بر اساس نگاه هر یک از دو به معنا و مفهوم علم به دست آمده است. هر دو دیدگاه، فرایندی از شکل گیری علم را بیان کرده که شروع آن با مسئله است. پژوهش حاضر با استفاده از روش استتناجی ضرورت عقلی و با تحلیل منطقی داده های کتابخانه ای مورد مطالعه انجام شد. در این نوشته پس از تحلیل تفصیلی فرایند شکل گیری علم از نگاه هر دو اندیشمند این نتیجه حاصل شد که فرایند مذکور می تواند در سازماندهی محتوای برنامه درسی تأثیر به سزایی داشته باشد. به همین جهت رویکرد حاکم بر سازماندهی محتوای هر دو دیدگاه، مسئله محوری بود؛ لکن در این نوشتار استدلال هایی بیان شده است که نشان می دهد مسئله محوری از نگاه علامه طباطبایی و جان دیویی با یکدیگر تفاوت های بنیادی دارند. علت این امر هم به فهم هر یک از ایشان از معنای علم برمی گردد. از آنجایی که جان دیویی معنای علم را منحصر در علم تجربی کرده است مسائل او هم در همان سطح باقی می مانند؛ لکن علامه طباطبایی علم را در سطحی فراگیرتر معنا می کند و مسئله از نگاه او معنای گسترده تری پیدا می کند. دیویی ناظر به رویکرد خود، به نقد رویکرد موضوع محوری پرداخته و صرفاً سازماندهی تلفیقی را مورد تأکید قرار می دهد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نظام فکری علامه طباطبایی با تقریری که از معنا و سطوح مسئله ارائه می دهد، می تواند سازماندهی موضوع محور و تلفیقی را جمع کرده و ناظر به مسائل مختلف دانش آموزان، پیشنهادات جامع تری ارائه نماید.
بایسته ها ی روش ها ی آموزشی در تعلیم و تربیت اسلامی
حوزههای تخصصی:
روش های آموزشی ناظر به انواعی از فعالیت ها ی اختیاری یا کیفیتی از شیوه انجام آن فعالیت ها در حوزه تعلیم و تربیت است که می تواند به اهداف مطلوب در این حوزه منتهی شوند. این روش ها با همه مؤلفه ها ی آموزشی (استاد، محتوا، دانشجو و...) ارتباط دارند و از تأثیر این فعالیت ها بر تعلیم و تربیت انتزاع می شوند. هدف پژوهش حاضر بیان بایسته های روش در تعلیم و تربیت است که با رویکرد فقهی و روش اجتهادی بااستفاده از تعالیم دینی بررسی می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که توجه به میزان اثربخشی روش و قابلیت رساندن پیام به متعلم از بایسته های روش است. همچنین رعایت تفاوت های فردی در انتقال مفاهیم بسیار مهم است. بلاغت و زیبایی کلام ازنظر شارع مهم بوده و وجود آن در کلام معلم و یا مربی برای اثرگذاری کلام راجح است. استفاده از عنصر زیبایی می تواند موفقیت های زیادی را برای اساتید به ارمغان آورد و بی توجهی به آن نیز یکی از عوامل کاهش نفوذ کلام استاد در مخاطبان خواهد بود.
تحلیل ابعاد و مؤلفه های حیات طیبه بر اساس آیات قرآن و روایات اسلامی به منظور ارائه استلزامات تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأکید اساسی گفتمان تربیتی در مبانی نظری تحول بنیادین تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران، دستیابی متربی و مربی به مراتبی از حیات طیبه است. حیات طیبه آنگونه از زندگی است که پاسخگوی نیازهای مادی و معنوى، علمى، عملى و روحی آدمی باشد. هدف از این مقاله ابتدا شناسایی و تحلیل مؤلفه های حیات طیبه بر اساس قرآن کریم و روایات اسلامی، آنگاه استخراج استلزامات تربیتی آن برای نظام آموزشی کشور بوده است. بدین منظور با توجه به کیفی بودن پارادایم پژوهش، با استفاده از روش تحلیل مضمون، ابعاد و مؤلفه های حیات طیبه مبتنی بر حوزه پژوهش این مطالعه، در قرآن کریم و روایات اسلامی، مورد واکاوی قرار گرفته، پس از کد گذاری و طبقه بندی و شناسایی ابعاد و مؤلفه های مربوطه، استلزامات تربیتی برای تعلیم و تربیت استخراج شده است. همچنین در این پژوهش، حیات طیبه به عنوان مفهومی اساسی و کلیدی و به مثابه هدف غایی در تعلیم و تربیت به منظور حصول قرب الی الله تلقی شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، ابعاد بدست آمده در قلمرو فردی واجتماعی (دنیوی و اخروی) و مؤلفه ها هم در حوزه رفتاری، دینی وشناختی و مهمترین استلزامات تربیتی حاصله شامل: جامع بودن مفهوم حیات طیبه، اکتسابی بودن، شکل گیری حیات طیبه در پرتو ایمان و عمل صالح، خود سازی و تهذیب نفس و توجه به آموزه های وحیانی احصاء شده است. بنابراین برنامه ریزان نظام آموزسی با اتکاء به یافته ها و استلزامات مستخرج از این تحقیق و مبانی تربیت مبتنی بر حیات طیبه، قادر خواهند بود اهداف، محتوا، روشهای آموزش و ارزشیابی آموزشی را در راستای سوق دادن مربیان و متربیان به مراتبی از حیات طیبه، تدوین نموده و نظام تعلیم وتربیت اسلامی را از نظام های وارداتی سکولار مستغنی سازند.
پولی سازی و تجاری سازی آموزش از دیدگاه فقه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
21 - 35
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: از جمله مسائلی که نظام آموزشی با آن مواجه است بحث پولی شدن آموزش و پرورش است. از این موضوع دو مفهوم استنباط می شود: معنای اول پولی شدن به معنای پرداخت هزینه خدمت (آموزش) است که از این نظر صرف هزینه برای کسب علم امری رایج و منطبق بر سیره عقلا و مشروع تلقی می شود و به طور معمول خانواده ها برای تحصیل فرزندان خود پول خرج می کنند که این معنا، پولی شدن به معنای اسلامی آن است. معنای دوم، پولی شدن آموزش به عنوان یک سیاست حاکمیتی است که نتیجه آن تجاری سازی است. این معنا ریشه در بنیادهای لیبرالی دارد که به دنبال تحمیل الگوهای بازار آزاد بر نظام آموزشی است. بر اساس منطق بازار آزاد در اقتصاد لیبرال، پول معیار بهره مندی از امکانات و زندگی بهتر است و بی پولی مساوی است با عدم لیاقت برای بهره مندی از زندگی بهتر؛ تفوق این منطق بر نظام آموزشی به معنای برخورداری از تحصیلات مبتنی بر توانایی مالی خانواده ها و سلب حق تحصیل و آموزش عمومی از اقشار ضعیف تر است. این معنای پولی شدن آموزش و پرورش با عدالت آموزشی در تعارض است و موجب محرومیت دانش آموزان در خانواده های با حقوق کمتر آموزشی و تضعیف نظام آموزش همگانی می شود و در درازمدت موجب بروز شکاف طبقاتی در جامعه در سطوح اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می شود. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه این موضوع به فقه و استنباط حکم فقهی اصل صرف هزینه برای تحصیل و نیز حکم پولی شدن آموزش به معنای لیبرالی آن است.روش: روش تحقیق در این مقاله، روش تحقیق کیفی است که با استفاده از روش مرسوم در تحقیقات اسلامی یعنی روش اجتهادی انجام شده و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. در این روش پس از تبیین مفهومی موضوع و روشن شدن ابعاد آن، موضوع به آیات قرآن، روایات، عقل و برخی قواعد فقهی ارائه می شود و دلالت های هر یک مورد تحلیل و ارزیابی قرار می گیرد و در پایان از مجموع مفاهیم، حکم فقهی موضوع مورد پژوهش استخراج می شود. برای استنباط حکم صرف مال برای تحصیل، از اطلاق عموم ادله استفاده شده و در مجموع، حکم جواز استنباط شده است. برای به دست آوردن حکم پولی شدن آموزش و پرورش به معنای لیبرال، علاوه بر ادله فوق، به برخی از اصول قانون اساسی و ادله ولایتی و حکومتی و نیز پیامدها و آثار سیاسی و اجتماعی آن (محرومیت طبقات متوسط و ضعیف و استعدادهای ناب از آموزش عمومی رایگان، فاصله طبقاتی) مورد توجه قرار گرفت و از مجموع آنها، مرجوح بودن به دست آمد، هر چند حکم به حرمت آن نیز بعید به نظر نمی رسد.یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از جواز دادن پول برای تحصیل است (کسب درآمد به معنای اسلامی)؛ همچنین مغایرت تجاری سازی آموزش به معنای لیبرالی با عدالت آموزشی، کرامت انسانی و نیز تضییع حق آموزش رایگان دانش آموزان به اثبات رسید. همچنین بر اساس عناوین ثانویه و با توجه به آثار و پیامدهای منفی پولی شدن آموزش و پرورش به معنای آزادانه آن مرجوح بودن یا حتی حرمت آن اثبات شد. دولت در قبال آموزش و پرورش موظف است؛ زیرا آموزش مقدمه لازم برای حفظ نظام و تامین عدالت اجتماعی است؛ از آنجایی که ترک آموزش و آموزش لازم و کافی برای همه اقشار جامعه موجب هرج و مرج و اخلال در نظام می شود، به حرمت آن حکم می شود.نتیجه گیری: در خاتمه از مجموع مطالب مطرح شده در این مقاله می توان به موارد زیر اشاره کرد:گرفتن اجرت و مزد برای تدریس از نظر عقلی و شرعی جایز و منطبق با سیره عقلی و شرعی است. از حکم مذکور به ملازمه، جواز شرعی اعطای اجرت و مزد از سوی عامل تربیتی استنباط می شود که در مواردی این جواز به حد ضرورت می رسد آنجا که ترک تربیت فرزند، موجب گمراهی او شود.آنچه از دلالت مجموع قواعد فقهی، استفاده می شود این است که حکومت اسلامی نسبت به تعلیم و تربیت عمومی به نحو وجوب کفایی وظیفه دارد که این حکم، الزام به سروسامان دادن به نظام آموزشی، بسط مراکز آموزشی، تأمین زیرساخت ها و مراکز آموزشی، منابع انسانی و حمایت های مادی از معلمان و مانند آن را به دنبال دارد.توجه به آموزش همگانی وظیفه همه کارگزاران آموزش و پرورش است، اما با توجه به ویژگی های خاص حکومت، بر عهده حکومت اسلامی است که با توجه به توان و ظرفیت خود در این امر هزینه کند. اگر سهل انگاری یا کوتاهی دولت موجب آسیب به روند تحقق آموزش عمومی شود؛ الزام حکومت به پرداخت هزینه برای آموزش دانش آموزان مورد تاکید قرار می گیرد.4. خصوصی سازی آموزش و پرورش منجر به پولی شدن آموزش و پرورش به مفهوم لیبرال آن برخلاف عدالت آموزشی است و با توجه به پیامدهای منفی و نیز آثار سوء درازمدت آن بر سرنوشت کشور و نظام از نظر فقه تربیتی می توان به ممنوعیت آن حکم کرد.
تجدید تجربه ی تربیت عقلانی اخوان الصفا به عنوان برون رفتی از چالش های موجود در نظام تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
87 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تجدید تجربه ی تربیت عقلانی اخوان الصفا به عنوان برون رفتی از چالش های موجود در نظام تعلیم و تربیت است . اخوان الصفا از جمله اندیشمندان اسلامی است که اهتمام ویژه ای به تربیت عقلانی در پرتو آموزه های دینی داشته اند، از منظر این اندیشمندان تربیت یعنی حرکت از قوه به فعل یا حرکت از امکان به وجود . تعلیم و تربیت تلاش (معلمان) برای پرورش و ارتباط با دانش آموز است . همچنان که در این مسیر انگاره های جدید تعلیم و تربیت ناظر بر تعامل با فراگیر از سوی مربیان تأکید شده است . اخوان تربیت عقلانی را از قوه به فعل رساندن نهاده های سرشتی انسان می دانند و تصریح می کنند که عالمان علّامه بالفعل و متعلمان، علّامه بالقوه اند و تعلیم چیزی نیست مگر به فعلیت رساندن آنچه بالقوه است، و یادگیری هم رسیدن از قوّه به فعلیت است . ناظر بر این مبنا وظیفه معلم به روزرسانی استعدادها و مهارت های بالقوه فراگیران است . بدین ترتیب می توان گفت که آموزش کنش و واکنش بین دو قطب تربیت، یعنی بین معلم و متعلم است . از سوی دیگر به رهاوردهای تجربه عقلانی اخوان در تربیت رسمی اشاراتی خواهد شد . به گونه ای که تربیت در پرتوانگاره ی عقل شاید بتواند از بار مشکلات موجود در تربیت رسمی بکاهد و فراگیران را برای زندگیِ بهتری تمهید نماید . پژوهش حاضر کیفی است و از روش تحلیلی- اسنادی بهره می گیرد که با گرد آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای انجام گرفته است . این پژوهش را می توان از جمله پژوهش های فلسفه تعلیم و تربیت دانست چراکه ابتدا فلسفه تربیت عقلانی اخوان الصفا را بررسی کرده و سپس به تأمل و استنتاج دلالت های تربیتی آن می پردازد . در پژوهش کنونی با مطالعه منابع گوناگون در قالب استخراج، تجزیه و تحلیل و طبقه بندی متون در آثار اخوان الصفا، به ویژه رسائل اخوان الصفا، پیرامون تربیت عقلانی و استخراج دلالت های تربیتی آن صورت گرفته است . پژوهشگر سعی در تفسیر و تفهیم مطالب استخراج شده و تبیین آنها دارد، و در نهایت در پایان در این تحقیق، با ارائه نتیجه گیری، حاصل این بررسی بیان شده است . روش به کار رفته در بررسی پاسخ به سؤالات پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی است، که با استفاده از منابع مکتوب صورت می گیرد . در این پژوهش فلسفه تربیت عقلانی اخوان الصفا به عنوان مبنایی برای تربیت عقلانی و معنوی انسان در نظر گرفته می شود، در این راستا از روش تحلیل محتوای کیفی مفهومی برای مشخص شدن فلسفه تربیت عقلانی اخوان الصفا و بررسی دلالت های تربیتی آن استفاده می شود .یافته های پژوهش کنونی نشان می دهد که راهکارهای برون رفتن از چالش های نظام تعلیم و تربیت موجود با توجه به تربیت عقلانی اخوان الصفا عبارتند از : 1- تلفیق علم و عمل؛ 2- تهذیب نفس؛ 3- تفاوت های فردی به مثابه نقطه ی آغاز 4- اهتمام به نقش خانواده؛ 5- اهمیت تخصص گرایی؛ 6- عطف و توجه به آخرت؛ 7- ضرورت نگاه به خود.راهکارهای برون رفتن از چالش های نظام تعلیم وتربیت با توجه به تجربه تربیت عقلانی اخوان الصفا به شرح زیر معرفی گردید:راهکار تلفیق علم و عمل : متاسفانه یکی از بزرگترین مشکلات نظام آموزشی ما این است که مربیان و متربیان بسیاری از مطالبی که فراگرفته اند را در عمل به کار نمی گیرند و به آن عمل نمی کنند لذا اخوان الصفا در تعلیم و تربیت عمل به آموخته ها را اهتمام ویژه ای داشته اند و آن را به عنوان خصلتی که متعلم به آن نیازمند است برشمرده اند، و علم و عمل را ملازم به یکدیگر دانسته و به آن تأکید کرده اند .راهکار تهذیب نفس: در دیدگاه اخوان الصفا نیز، تزکیه نفس از اهمیت بالایی برخوردار بود و این گروه از اساتید مسلمان با تکیه بر تفسیر قرآن و روایات اسلامی، روش هایی را برای تزکیه نفس ارائه دادند . در این دیدگاه، تزکیه نفس به عنوان یکی از مراحل تکاملی و پیشرفتی در زندگی انسان در نظر گرفته می شد و هدف آن، به دست آوردن آرامش و صفای دل بود . به همین دلیل، تزکیه نفس به عنوان یکی از اساسی ترین مسائل در فلسفه و عرفان اسلامی در نظر گرفته می شد و در تربیت شخصیت های شایسته و اخلاقی بسیار موثر بود .راهکار توجه به تفاوت های فردی متربیان : اخوان الصفا به عنوان اندیشمندان مسلمان در تعالیم خود، متناسب با احوال مخاطبان سخن می گویند و با توجه به شخصیت و افکار و آرای متعلمان به دعوت آنها مبادرت می ورزند . توجه اخوان به تفاوت ها منحصر به تفاوت های اجتماعی و طبقاتی نبوده، بلکه هویت فرهنگی افراد را به طور عام مورد توجه قرار می داده اند . توجه اخوان به تفاوت های فردی به گونه ای است که آنها حتی مراحل رشد شناختی را مورد تأکید قرار داده اند .راهکار اهتمام به نقش خانواده در تربیت دینی متربیان : اخوان الصفا در بررسی نقش خانواده در تربیت کودکان، بر این باورند که تربیت کودکان به شیوه ای موثر و صحیح، می تواند در کاهش مشکلات اجتماعی و اختلافات افراد در جامعه مؤثر باشد . ازاین رو، اهمیت ویژه ای به تربیت کودکان در خانواده داده شده است .راهکار به کارگیری مربیان متخصص و متعهد: اخوان الصفا وجود مربیانی را در نظر می گیرد که از دانش و تجربه ی کافی در زمینه ی شغلی برخوردار باشند و بتوانند وظایف خود را به خوبی ایفا کنند ، مربیانی که فهرستی از ویژگی های مثبت و مطلوب را در خود پرورش داده و به آن پایبند باشند. همچنین اخوان مربیان دین مداری را در نظر می گیرند که نسبت به کار خود متعهد باشند و اعمال و رفتارشان مطابق با موازین اسلامی باشد .راهکار عطف و توجه به آخرت: اخوان الصفا از ویژگی های انسان عاقل را آخرت گرایی می دانند، و دنیا را به عنوان منزلگاهی در نظر می گیرند که باید از آن برای آخرت توشه برداشت ، چراکه آخرت برتر از دنیاست و انسان عاقل همواره در جستجوی آخرت بوده و از گرایش به دنیا می پرهیزد. و از آنجایی که بسیاری از مشکلات آموزشی و پرورشی از حب دنیا سرچشمه می گیرد ، ایمان به معاد می تواندتأثیر بسیار عمیقى در اعمال ورفتار درست مربیان و متربیان برجای گذارد .راهکار خودشناسی : اخوان به خودشناسی و آشنایی با خود بیشتر از هرچیزی تأکید می کنند و آن را به عنوان آغاز و گشایش همه دانش ها می شمارند . از منظر اخوان الصفا خودشناسی راهی برای خداشناسی است و انسان باید قبل از شناخت هر چیزی ، ابتدا خود را بشناسد و در جهت تهذیب روح بکوشد ، چراکه از نگاه اخوان شناخت خود ، مقدم بر شناخت هر علمی است . لذا تا زمانی که انسان نتواند شناخت درستی ازخود و استعدادهایش به دست آورد ، نمی تواند از آنها به درستی و در مسیر حق گام بردارد . ازاین رو خودشناسی راهی برای حل مشکلات و چالش های تعلیم و تربیت است .
دانشگاه ضد استعماری اقتدارآفرین و تمدن ساز: ارکان نظریه پایه دانشگاه مبتنی بر فراتحلیل کیفی پژوهش های مرتبط با دیدگاه رهبران انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی اهمیت اساسی و جایگاه والایی در تحول و تکامل جامعه دارد. لیکن هنوز ایده انقلاب اسلامی برای دانشگاه و متقابلاً نقش این نهاد در پیشرفت انقلاب اسلامی و نزدیک نمودن آن به چشم انداز تمدن نوین اسلامی روشن نشده است. ازاین رو پژوهش حاضر درصدد است نظریه پایه دانشگاه را مبتنی بر اندیشه رهبران انقلاب اسلامی استخراج و تبیین نماید. این پژوهش یک پژوهش کیفی بود که به کمک راهبرد فراتحلیل کیفی (فراترکیب) انجام شد. داده های پژوهش از طریق ابزار فیش کیفی گردآوری شد. برای این منظور از 20 پژوهش مرتبط دیدگاه رهبران انقلاب اسلامی درخصوص دانشگاه از سال 1368 تا 1402 فیش برداری شد. برای تحلیل داده های گردآوری شده از پژوهش های پیشین از روش فراتحلیل کیفی (فراترکیب) استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد ارکان نظریه پایه دانشگاه مبتنی بر نظرات رهبران انقلاب اسلامی شامل چشم انداز (دانشگاه ضداستعماری، اقتدارآفرین و تمدن ساز)، ماموریت ها (تعلیم و تربیت، اندیشه ورزی، پژوهش و نوآوری، روشنگری و مشارکت اجتماعی)، ارزش های بنیادین (استقلال فکری، معنویت گرایی ، اعتقاد به اسلام، علم جویی، تکریم عالم و علم نافع)، راهبردها، سرمایه ها و موانع است. یافته های این پژوهش با کلیشه زدایی از تلقی معمول از دانشگاه تراز انقلاب اسلامی، دیدگاه های تحولی متعددی را در چارچوب اندیشه ای انقلاب اسلامی مطرح می نماید.
بررسی رابطه بین تفکر آینده نگر با توانایی های قضاوت اخلاقی و خودکنترلی در کودکان دوره اول مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانایی تصویرسازی ذهنی از حوادث و رویدادهای احتمالی آینده و پیش بینی موقعیت ها و نیازهای آن که به عنوان تفکر آینده نگر شناخته می شود نقش حیاتی برای فعالیت های شناختی پیچیده همچون؛ برنامه ریزی، تنظیم هیجانات، خودکنترلی و قضاوت اخلاقی دارد. این پژوهش با هدف تعیین ارتباط مهارت های تفکر آینده نگر با قضاوت اخلاقی و خودکنترلی در کودکان انجام شد. در این مطالعه توصیفی، جامعه آماری، کودکان دوره اول ابتدایی مدارس ناحیه 4 آموزش و پرورش اصفهان در سال 1400-1401 بودند که 230 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های تفکر آینده نگر، خودکنترلی ادراک شده و پرسشنامه قضاوت اخلاقی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و آزمون t مستقل تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشان داد مولفه قضاوت اخلاقی و همچنین خودکنترلی با پرسشنامه تفکر آینده نگر در سطح معناداری P ˂. /01 به ترتیب با ضریب همبستگی 55/. و 63/. دارای ارتباط معنادار و مثبت م است همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که قضاوت اخلاقی 17 درصد و خودکنترلی 21 درصد تغییرات تفکر آینده نگر را پیش بینی می کند. همچنین آزمون t حاکی از تفاوت معنادار در مولفه خودکنترلی در دو جنس دختر و پسر می باشد.
شناسایی مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های الگوی مدیریت عملکرد اعضای هیئت علمی یک دانشگاه سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
117 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های الگوی مدیریت عملکرد اعضای هیئت علمی یک دانشگاه سازمانی بود. تحقیق از نظر هدف، توسعه ای و از نظر روش از نوع کیفی بود. جامعه تحقیق را اعضای هیئت علمی حوزه مدیریت آموزشی، مدیریت آموزش عالی و منابع انسانی تشکیل دادند. نمونه تحقیق 12 نفر از جامعه مذکور بودند که بصورت هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و روش جمع آوری داده ها مصاحبه ساختاریافته بود. به این صورت که به منظور شناسایی مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های الگو، مبانی نظری، پیشینه تحقیق و اسناد و مدارک علمی مرتبط با حوزه مدیریت عملکرد منابع انسانی دانشگاه به شیوه کتابخانه ای و مطالعه اسنادی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه ساختاریافته استفاده شد. این ابزار توسط 6 نفر از خبرگان روایی سنجی شد. برای تحلیل داده های مصاحبه ساختاریافته و تکمیل الگوی اولیه مستخرج از ادبیات و پیشینه؛ آزمون دوجمله ای مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش؛ هفت مؤلفه اصلی الگوی اولیه (شناسایی و همراه -سازی، جذب، به کارگیری و نگه داشت، ارزشیابی عملکرد، ترفیع و ارتقاء، توسعه شایستگی ها و بالندگی، پایان خدمت) در سطح معناداری 0.05 مورد تآیید قرار گرفتند. همچنین 29 زیرمؤلفه الگوی اولیه در سطح معناداری 0.05 مورد تأیید قرار گرفتند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس ابتدایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس ابتدایی شهرستان اردبیل بود. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت داده ها آمیخته (ابتدا کیفی بعد کمّی) و از نظر شیوه اجرا متوالی اکتشافی بود. در بخش کیفی روش پژوهش داده بنیاد بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل صاحب نظران و اساتید دانشگاهی حوزه علوم تربیتی استان اردبیل بودند. نمونه گیری به روش نظری هدف مند انجام شد و بر اساس اصل اشباع نظری، ۱۲ نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و روایی آن از نوع روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش توافق بین کدگذاران تأیید شد. داده های کیفی با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند. روش بخش کمّی نیز توصیفی از نوع هم بستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه آموزگاران دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 2600 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران، ۳۳۵ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه پژوهش گر ساخته بر مبنای یافته های بخش کیفی بود. برای تحلیل داده های کمی از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته : یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس دوره ابتدایی شهرستان اردبیل تحت مقولات تعاملات انسانی، مشارکت خانواده و جامعه، توانمندسازی و رشد حرفه ای کارکنان، توسعه مهارت های مدیریتی، تقویت ارزش ها و اخلاقیات، مدیریت بحران و چالش ها، ایجاد فرهنگ سازمانی حمایتی و ترویج یادگیری معنوی در مدرسه دسته بندی و از نظر اعتبارسنجی برازش شدند (05/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که رهبری معنوی در مدارس ابتدایی مفهومی چندبُعدی است که بر عوامل انسانی، اخلاقی و مدیریتی استوار است. الگوی ارائه شده می تواند درک بهتری از این مفهوم فراهم کند و به عنوان مبنایی برای اقدامات مدیریتی در این حوزه مورد توجه قرار گیرد.
تبیین تربیتی چگونگی تبدیل علم به ایمان در دیدگاه علامه مصباح یزدی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در تربیت دینی که مهم ترین بعد تعلیم و تربیت است، باید علم و آگاهی و احساسات متربی در مسیری مثبت جاری شود و عواطف او درگیر ایمان گردد. تحقق یا شکل گیری ایمان و به ویژه ایمان به خدا، از مسائل پیچیده در فلسفه، الهیات و بلکه روان شناسی بوده است. اندیشمندان در ضمن مباحث فلسفی، کلامی، اخلاقی، تفسیری و روان شناختی، اشاراتی به بحث ماهیت علم و ایمان و ارتباط این دو برحسب استنباط خود از متون دینی نموده اند. یکی از دیدگاه های مطرح در این زمینه، دیدگاه نظام مند و منسجم علامه مصباح یزدی(ره) است که ارزش بررسی توسط پژوهشگران عرصه علوم انسانی و معارف دینی را داراست. تبیینِ تربیتیِ نحوه شکل گیری ایمان برای تدوین الگوی تربیت دینی، مسئله ای است که نبودش احساس می شود. لذا هدف پژوهش حاضر این است که با روش تحلیل محتوا، دیدگاه علامه مصباح(ره) را در مورد ماهیت علم و ایمان و ارتباط این دو عنصر با یکدیگر، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده، تا از این طریق تبیینی تربیتی از چگونگیِ تبدیل علم به ایمان از منظر ایشان ارائه دهد. یافته تحقیق این است که بر اساس تحلیل های انجام شده، تصدیق عقلی بایستی با یکی از گرایش های فطری نفس همگام شود تا خوشایند نفس انسان گردد و بدان شوق پیدا کند و سرانجام به تصدیق قلبی تبدیل شود و ایمان حاصل گردد.
تبیین سکوت دانش آموز از منظر رویکرد اسلامی عمل و دلالت های آن در تعامل تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
81 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف: باوجوداینکه سکوت در تربیت اسلامی از منزلت ویژه ای برخوردار است، در نظام های تربیتی توجهی درخور به نقش تربیتی آن نمی شود. هدف این نوشتار معرفی سکوت به عنوان عملی انسانی و توجه به نقش آن در تعامل تربیتی است.روش: برای دستیابی به این هدف نخست از روش تحلیل مفهومی برای تعیین چارچوب مفهومی عمل سکوت و در گام بعدی از روش استنتاجی برای دستیابی به دلالت های تربیتی در تعامل معلم و شاگرد استفاده شده است.یافته ها: تبیین ماهیت عمل سکوت، بر اساس دیدگاه عاملیت انسان است. این دیدگاه برخاسته از نگاه انسان شناختی رویکرد اسلامی عمل است. براین اساس سکوت می تواند با دارابودن مبانی شناختی، گرایشی و ارادی در مقام عمل آدمی به شمار آمده و باتوجه به مبانی خویش، دارای انواع مختلفی باشد از جمله: سکوت معطوف به ندانستن، ناشی از تحمیل، محافظ، به نشانه احترام، به نشانه اعتراض و سکوت ناظر به تفکر. همچنین باتوجه به مفهوم عمل سکوت می توان دلالت هایی تربیتی را برشمرد که عبارت اند از: لزوم به رسمیت شناسی عمل سکوت دانش آموز و لزوم مواجهه متناسب معلم با نوع سکوت دانش آموز با رعایت اصول تربیتی متناظر چون جهت دهی به سکوت معطوف به ندانستن، بسترسازی برای سکوت تفکر، امن سازی محیط برای سکوت محافظ، شکستن سکوت اعتراض و دعوت به گفتگو، اجتناب از سکوت تحمیلی، تقویت سکوت ناظر بر احترام.
تبیین مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی و استنتاج دلالت های تربیتی آن در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
105 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی و استنتاج دلالت های تربیتی آن در تربیت اخلاقی انجام شده است.روش تحقیق: روش پژوهش، توصیفی− تحلیلی و استنتاجی است. در مرحله اول مبانی فلسفی شر از دیدگاه علامه طباطبایی تبیین شد. در مرحله دوم دلالت های تربیتی حاصل از مبانی فلسفی شر ناظر به اصول و روش های تربیتی در تربیت اخلاقی استنتاج شد.یافته ها: نتایج نشان داد مبنای اساسی در اندیشه علامه طباطبایی اعتقاد به وجود خداوند به عنوان خیر بنیادین هستی و شرور به عنوان اموری عدمی است. با این حال ظهور و بروز شرور در مسیر تکامل جهان و انسان ضرورت دارد. به هنگام بروز شرور، می توان زاویه نگاه انسان به شر را در کنار رویکرد گریز از شر و مبارزه با آن، به رویکرد مواجهه با شر به مثابه موقعیتی تربیتی بسط داد. در رویکرد مواجهه با شرور به مثابه موقعیت تربیتی، علاوه بر پرهیز و گریز از شر، از موقعیت به دست آمده می توان به مثابه موقعیتی سازنده با نظر به رشد و تکامل متربی استفاده نمود. در این راستا اولین عکس العمل بعد از بروز شر، صبر پیشگی است. مراحل بعدی عبارتند از تعقل نمودن، مداومت بر اعمال صالح و پرهیز اعمال ناصالح که در کنار هم شرایط مناسبی را در مواجهه معقول با شرور پدید می آورند.
واکاوی عوامل مؤثر بر ترویج نماز در دانش آموزان مقطع متوسطه اول از دیدگاه مربیان پرورشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
123 - 142
حوزههای تخصصی:
تربیت دینی دانش آموزان و تقویت نگرش و ترغیب آنها به انجام فرائض دینی به ویژه نماز، از محوری ترین اهداف تعلیم و تربیت اسلامی و رسالت مهم نظام آموزش و پرورش است. این مطالعه با هدف شناخت و تحلیل عوامل ترویج کننده نماز در میان دانش آموزان مدارس متوسطه اول شهر کرمانشاه (1402-1403) صورت گرفت. پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان و مربیان پرورشی شاغل در مدارس متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 03-1402 بودند که با توجه به اصل اشباع نظری شامل 12 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری گزینش شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش شبکه مضامین آرتراید استرلینگ استفاده شد. در فرایند تحلیل اطلاعات، مضامین به شیوه استقرایی بر اساس سطح انتزاع، ذیل سه گروه مضامین فراگیر، سازمان دهنده و پایه طبقه بندی شدند که براین اساس 100 مضمون پایه شناسایی و با کنار هم قرار گرفتن مضامین با سطح انتزاع بالاتر، 3 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر با عنوان «ترویج متداوم نماز در میان دانش آموزان» شناسایی شدند. مضامین سازمان دهنده عوامل مؤثر بر ترویج نماز در میان دانش آموزان شامل عوامل انسانی، محیط فیزیکی، آموزشی و پرورشی و عوامل اجتماعی بودند که توجه به آن ها با استناد به مضامین پایه می تواند در رسیدن به هدف و افزایش گرایش و ترویج نماز در میان دانش آموزان مقطع متوسطه یاری گر باشد.
ویژگی فراکتالی اکوسیستم تربیت مبتنی بر دیدگاه اصالت جامعه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
203 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین فرصت های فلسفه صدرایی و به صورت خاص نوصدرائیانی مانند علامه طباطبایی برای حل چالش های نظام حکمرانی تربیتی مبتنی بر امتداد دیدگاه های ایشان در حوزه اصالت جامعه است. سوال اصلی این پژوهش این است که اولاً آیا پرداختن به تربیت جمعی به عنوان یک پدیده نوخاسته صحیح است ویا تربیت در جامعه قابل تقلیل به دیدگاه های فیلسوفان تربیتی در حوزه «خودسازی» یا دوگانه «مربی-متربی» است؟ و دوماً آیا مبتنی بر دیدگاه های علامه طباطبایی در فلسفه صدرایی می توان همسان سازی برای حوزه حکمرانی تربیتی و تربیت فردی ایجاد نمود و بخشی از نظریات تربیت اجتماعی را منشعب از تربیت فردی به صورت مستقل استخراج کرد؟ این پژوهش نشان می دهد که امتداد دیدگاه های علامه طباطبایی منجر به اثبات اصالت اکوسیستم تربیت به عنوان یک کل غیر قابل فروکاست به اجزاء می گردد که در عین انطباق بخشی از فرآیندهای افراد آن با آن کل، یک صورت بندی مستقلانه ای را طلب می کند. پیامد این نظریه می تواند پاسخ بسیاری از پرسش های موجود در جریان تعلیم و تربیت مانند «دوگانه کمیت و کیفیت»، «الگوی معماری نظامات تربیتی» و «نسبت سنجی بین اقتصاد و تربیت در ساحت جامعه» باشد. روش این پژوهش نیز به دلیل ماهیت فلسفی آن، استنتاجی و مبتنی بر چارچوب استدلالات علم منطق می باشد.
بررسی مؤلفه شهید و شهادت در اشعار سروده شده برای کودکان و نوجوانان بین سال های 1357-1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
7 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف: شهید و شهادت از موضوع های اساسی انقلاب اسلامی است که در راستای تحقق آن و به ویژه در دوران دفاع مقدس، جوانان بی شماری به خیل شهیدان پیوستند. از دست دادن این تعداد عزیز ادبیات انقلاب اسلامی را تحت تأثیر قرار داد و این موضوع در اشعار بسیاری از شاعران ظاهر شد. هدف این پژوهش، مطالعه میزان و نحوه انعکاس مفاهیم شهید و شهادت در اشعار سروده شده بین سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۵ می باشد.روش تحقیق: برای این بررسی از روش تحلیل محتوا استفاده شد. برای اجرا، ۱۸۱ عنوان شعر شناسایی شده در خصوص مورد بررسی، سطر به سطر مورد مطالعه قرار گرفتند.یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که بیشترین انتشار منابع (25 اثر)، در سال 1388 سروده شدند. ۱۰۸ شاعر در سرودن این اشعار نقش داشتند که 9/62 درصد آن را مردان و بقیه را زنان تشکیل می دهند. استان های تهران با 33 اثر، قم با 24 و مشهد با 24 اثر، شاخص ترین استان ها، در انتشار این منابع هستند. اشعار سروده شده در 9 مضمون دسته بندی شدند که توصیف شهید و شهادت، یادگاری از شهدا، منزلت و جایگاه شهدا سه موضوعی هستند که بیشترین اشعار سروده شده را به خود اختصاص داده است. به رسمیت نشناختن کودک و نوجوان و نادیده گرفتن ویژگی های خاص آنان، از بارزترین مشکلات اشعار سروده شده در این حیطه هست.
تبیین روان شناختی سیادت کودک در هفت سال اول
حوزههای تخصصی:
دوران کودکی که در آموزه ها ی اسلامی دوره سیادت و سروری نامیده شده است مرحله ای طلایی در زندگی فرزندان خردسال محسوب می شود. در این سال ها خانواده می تواند سیستمی از ارزش ها و اخلاقیات اسلامی را در نهاد و وجود فرزندان خود بکارد. باتوجه به اهمیت این دوره مهم نوشتار حاضر تبیین روان شناختی سیادت کودک در هفت سال اول را از دیدگاه پیامبر (ص)، ائمه (ع)، علمای مسلمان و روان شناسان به روش توصیفی-تحلیلی بررسی می کند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که دوره سیادت ویژگی های خاص و دقیقی دارد که باید به آن بسیار توجه کرد و کودک در این دوره سنی، نیازهای اساسی و حساس بسیاری دارد که باید برطرف و تأمین شود تا ازنظر روانی سالم بماند و تربیت و پرورش وى از مسیر صحیح و مستقیم خود منحرف نشود. نیاز به آزادی، بازی، محبت، احترام و تکریم، استقلال، امنیت، تجارب جدید و ارضای حس کنجکاوی و تشویق از نیازهای مهم و حساس این مرحله است.