فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اندیشمندان حقوقی در تحلیل عناصر سه گانه جرائم و به طور مشخص عنصر مادی جرم، « رفتار مجرمانه» را یکی از چند جزء رکن مادی برمی شمارند. مسائل، موضوعات و دریافت های مختلفی در این باره مطرح است . در خصوص رفتار مجرمانه در «جرائم علیه اموال و مالکیت» ابهامات و چالش های مطروحه، هم از نقطه نظر کمی و هم از لحاظ پیچیدگی های خاص حقوقی، برجسته تر هستند. از این رو در این نوشتار تلاش می شود تا با هدف تبیین و شناخت « مفهوم، مبنا و موقعیت جزء رفتار مجرمانه از عنصر مادی جرائم علیه اموال و مالکیت» ، به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و متون نوشتاری و نظرات و دیدگاه های مختلف مطرح شده، مسائل و موضوعات مدنظر در این باره مطرح و مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرند. در همین راستا این نوشتار در سه بخشِ«مفهوم شناسی»، «مبانی نظری» و«موقعیت» رفتار مجرمانه از عنصر مادی جرائم علیه اموال و مالکیت به رشته تحریر در آمده است. نتایج تحقیقات انجام شده در این خصوص گویای این است که اولاً در جرائم علیه اموال و مالکیت، مفهوم رفتار مجرمانه مثبت و منفی، توأمان در بردارنده معنای این جزء هستند. ثانیاً نظریه «فعل پایه » جرائم را با همه تفاوت و تنوعی که دارند واجد جزیی مشترک با عنوان «حرکت بدنی ارادی» می داند و جرائم علیه اموال و مالکیت نیز از این قاعده مستثنی نیستند، بااین حال وقوع غالب جرائم علیه اموال و مالکیت از طریق ترک فعل نیز قابل تحقق بوده و اگر به دید عرفی به رابطه علیّت نگریسته شود، می توان تارک را در اغلب جرائم علیه اموال و مالکیت، مجرم به شمار آورد.
حق و تکلیف در نظام تامین اجتماعی وظیفه حقوقی و اخلاقی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حق برخورداری ازتامین اجتماعی به عنوان یک حق اساسی وبنیادین به منظور تامین منافع اشخاص درزندگی فردی واجتماعی مورد شناسایی واقع شده است درمقابل دولتها ،نیز وظیفه اجرای تحقق این حق رابه عهده دارند . نظام تامین اجتماعی جمهوری اسلامی ایران بر اساس قانون ساختارنظام جامع رفاه وتامین اجتماعی در سه حوزه بیمه ای ،حمایتی وامدادی درحال اجراست. در بخش بیمه ای ودرقالب نظام مشارکتی باپرداخت حق بیمه سهم کارفرمایان،کارگران و دولت در راستای اجرای اصل 29قانون اساسی سازمان تامین اجتماعی نقش اساسی دارد . قانون معافیت پرداخت حق بیمه سهم کارفرما به میزان 5نفر درسال 1362 ازمواردی است که به منظور حمایت ازکارگاههای تولیدی ،فنی وصنعتی به تصویب رسیده ودرحال اجراست.امابه لحاظ بار مالی ودلایل مختلف ازتعداد کارگاههای مشمول کاسته می شود. نوع نگاه قانون اساسی ،قوانین عادی وقانون ساختار متفاوت از کاهش معافیتها وحذف می باشد .در این نوشتارهدف ؛ تکلیف دولت در راستای رفع تبعیض و رعایت اصل برابری و مولفه اخلاق دریکسان سازی نرخ حق بیمه تمام کارگاههای صنفی می باشد
تحلیل مبانی اخلاقی نظارت قضایی در دادرسی های کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضع و تدوین قوانین و مقررات متعدد منطبق با موازین اخلاقی همگی ناشی از شناخت و احترام به وجود کرامت ذاتی برای افراد می باشد. کرامت ذاتی انسان ایجاب می نماید که در فرآیند رسیدگی های کیفری الزاماتی در راستای حفظ و رعایت این شاخصه جهت حمایت از حقوق طرفین خصوصاً متهمین پیش بینی گردد. فرض بی گناهی یا اصل برائت، اصل حاکمیت قانون، اصل پاسخگویی و جلوگیری از انحراف دادرسی و اشتباهات قضایی را می توان در زمره مهم ترین مبانی اخلاقی نظارت قضایی قلمداد نمود. در این راستا رعایت حقوق شهروندی، در بعد داخلی و بین المللی که نمود آن در قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392 متجلی گردیده، منجر شده، نظارت قضایی برعملکرد مقامات قضایی در فرآیند تعقیب و تحقیق بدین لحاظ که با حقوق اساسی افراد در ارتباط می باشد موردتوجه خاص مقنن قرارگیرد.ب اشناسایی قانون در دادرسی های کیفری و به تبع آن مسولیت و پاسخگو بودن مقامات قضایی مرتبط از تعدی و نقض حقوق افراد خصوصاً متهمین جلوگیری به عمل می آید؛ با این اوصاف نگارندگان در این مقاله با روش تحلیلی – توصیفی به واکاوی تعیین فلسفه و مبانی اخلاقی وجودی تأسیس حقوقی نظارت قضایی در نظام-های دادرسی کیفری نوین می باشند.
بازخوانی نظریه متافیزیکی رابرت آدامز در باب ارزش و مقایسه آن با آموزه تشکیک وجود ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
23 - 41
حوزههای تخصصی:
رابرت مری هیو آدامز - فیلسوف اخلاق معاصر - نظریه ای وجودشناختی درباره خوبی ارائه کرده که به «نظریه شباهت با خدا» شناخته می شود. خوبی مدِّ نظر آدامز ، نوعی خوبیِ ذاتی است که از آن به «علوّ» ، تعبیر می کند. با این حال ، حوزه نظریه پردازی آدامز هم خوبی اخلاقی و به تعبیر او «علوّ اخلاقی» را شامل می شود و هم آن دسته از خوبی های ذاتی غیر مرتبط با اخلاق ، مانند خوبی های زیبایی شناختی را دربر می گیرد. به اعتقاد آدامز ، خداوند ، خوبِ برتر و مصداق تام و کاملِ خوبی است و خوبی امور دیگر ناشی از شباهت آنها با خداوند است. بنا براین ، «خوبی» یا به تعبیرآدامز ، «عالی بودنِ» هر چیزی بستگی به شباهت آن با خداوند دارد. حکمت صدرایی - بر اساس آموزه تشکیک وجود - بالاترین مرتبه وجود ، یعنی ذات حق را دارای بالاترین خیر می داند و خیر بودن مراتب دیگر را به میزان نزدیکی شان به ذات خداوند ارزیابی می کند. آدامز ، گر چه تبیینی الهیاتی برای غایت اخلاقْ ارائه می دهد ، اما نظریه او در پاسخ به مبنای بنیادین غیر الهیاتی در اخلاق ، برای رهایی از اِشکال خودسرانگی ، ناکام مانده است. در این مقاله، ضمن مقایسه «نظریه متافیزیکی آدامز» در باب ارزش با «نظریه مراتب وجود» در فلسفه صدرایی، تلاش می کنیم برخی نواقص این نظریه را بر اساس تفکر موجود در فلسفه اسلامی برطرف سازیم.
واکاوی پدیدارشناسانه خشونت خانگی؛ یک دورنمای اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
113 - 140
حوزههای تخصصی:
خشونت در رابطه های درون خانوادگی یا «خشونت خانگی» (به مثابه نوعی از خشونتِ خاموش که با اغماض نگریسته شده و کمتر به مرحله گزارش و شکایت رسمی می رسد)، پدیده ای منفی در ساخت اخلاقی و فرهنگی جامعه است که البته ، بنیان های فلسفی و متافیزیکی دارد. خانواده، نخستین شبکه نسبت های میان فردی را برمی سازد و در ذات خودْ حامل سلسله مراتبی از رابطه ها و ارزش های رابطه ای است که سامان مندی خانواده را تضمین می کند. وجه همبستگی اعضای خانواده رفتارها و کنش های رابطه ای است که متناسب با نقش های خانوادگی دریافت کرده اند. بنابراین ، بروز خشونت که در تحلیل نهایی، می تواند با غایت إعمال قدرت و گسترش سطح نفوذ و تأثیرگذاری بر دیگر اعضای خانواده همراه باشد نیز از طریق رفتارهای مختلف خشونت آمیز - به نحو مثبت یا منفی - توجیه می گردد. در این مقاله، تلاش خواهم کرد در ابتدا و تا حد امکان، به پدیدارشناسی سازیِ فلسفی زوایا و جنبه های مختلف خشونت - به مثابه کنشی رابطه ای - بپردازم. سپس تلاش خود را به پدیدارشناسی خشونت در رابطه های درون خانوادگی، از منظری فلسفی، معطوف می کنم تا بافت تجربی۔احساسی تحقّق آن در نخستین واحد اجتماعی آشکار شود و در پایان نیز با پیشنهاد نظریه «رابطه گروی اخلاقی» راه حلی نظری برای تعدیل بنیادین این نوع خشونت فراپیش نهم.
بررسی فقهی خیارغبن و حسن نیت در مذاهب خمسه و رابطه آن با اخلاق تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
255-274
حوزههای تخصصی:
شریعت اسلامی به کمال و علو خود معروف شده، زیرا در قوانین برجسته ی خویش، مسایل دینی و دنیوی را جمع نموده است. هرچند شریعت براساس عقیده و عبادت استوار است اما این بدان معنا نیست که امور دنیوی را مهمل گذاشته و می توان گفت که بخش بزرگی از فقه اسلامی را معاملات مالی تشکیل می دهند. بیشتر اختلافات مردم، در داد و ستد، پیرامون بالا و پایین بودن ثمن مبیع است به ویژه وقتی که توأم با جهالت یا فریب باشد و فقها آن را به «غبن» تعبیر می کنند. نوشتار حاضر از یک سو، به بررسی تحقق مباحث غبن، اعم از پیشینه، مشروعیت، شرایط، مصادیق و موارد سقوط خیار غبن در مذاهب خمسه و از سوی دیگر، به نقد و بررسی دلایل و صورت های تحقق آن در معامله و جایگاه شرعی آن پرداخته است. غالبا خیار غبن مشروع است اما غبنی موجب خیار می گردد که دارای برخی از شرایط اثبات باشد که یکی از آنها غبن فاحش می باشد. هر چند توأم با تغریر نبوده و یا یکی از متعاقدین در موضع استرسال قرار نگیرد. در برخی از موارد غبن وجود دارد اما خیار ثابت نمی گردد، مانند صورت هایی که موارد سقوط خیار وجود داشته باشد.
عاملیت اخلاقی در مصنوعات هوشمند (ربات ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
11 - 32
حوزههای تخصصی:
عاملیت اخلاقی در مصنوعات هوشمند (ربات ها) چکیده گسترش روزافزون پیشرفتهای فناورانه در عرصه مصنوعات هوشمند و تجربه های تلخِ گذشته از جانب انسانهای سودجو، لزوم بکارگیری و عملیاتی کردن اخلاق را در این عرصه را دوچندان کرده است. در راستای تحقق این امر بحث از عاملیت اخلاقی داشتن مصنوعات هوشمند حیاتی است. این پژوهش– که در روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای است و در نحوه استناد داده ها، از شیوه اسنادی پیروی می کند و در تجزیه و تحلیل مطالب، روش آن تحلیل محتوایی از نوع توصیفی تحلیلی می باشد- با تبیین دقیق و نقد نظرات مخالف در این عرصه و با کمک گرفتن از تحقیقات انجام شده به این نتیجه دست یافته است که اثبات عاملیت اخلاقی برای مصنوعات هوشمند، با توجه به ویژگیهای خاص این مصنوعات و نظام اخلاقی مختص به خودشان امکان-پذیر است. کلیدواژه ها: عاملیت، عاملیت اخلاقی، اخلاق، مصنوعات هوشمند، ربات
Educating for Individual Freedom and Democratic Citizenship: In Unity and Diversity There Is Strength(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
17 - 41
حوزههای تخصصی:
This article addresses contentious questions concerning individual freedom and democratic citizenship education in the contemporary circumstances of multiculturalism. It suggests that educating children for civic equality is an ambitious aim for any democracy and not one that can ever be realized once and for all. It provides evidence that multicultural conditions can challenge the very aim of educating children for civic equality. It explains that democracies are variously multicultural and the varieties of groups make a difference in the kind of education and the progress toward civic equality that can realistically be expected at any time.
ACKNOWLEDGING OTHERS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
91 - 119
حوزههای تخصصی:
It is widely affirmed that human beings have irreplaceable valuable, and that we owe it to them to treat them accordingly. Many theorists have been drawn to Kantianism because they think that it alone can capture this intuition. One aim of this paper is to show that this is a mistake, and that Kantianism cannot provide an independent rational vindication, nor even a fully illuminating articulation, of irreplaceability. A further aim is to outline a broadly Aristotelian view that provides a more fitting theoretical framework for this appealing conception of human value. This critique of Kantianism extends to contemporary theorists with a broadly Kantian orientation, including Christine Korsgaard, Stephen Darwall and John Rawls. The problem with these views, at heart, is that they attempt to ground morality in respect alone. Yet it is love, not respect, that brings irreplaceability into view. The paper closes with a sketch of a virtue-theoretic theory that follows Aquinas in taking love to be a master virtue that refines the other virtues so as to ensure a continuous and practically efficacious sensitivity to the irreplaceable value of fellow human beings.
سازکارهای اخلاقی در حمایت از «رنج دیدگان در سکوت» با رویکرد کاهش رقم سیاه جرائم علیه اطفال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی راهکارهایی در راستای کاهش رقم سیاه جرائم علیه اطفال و کشف و نمایان سازی این جرائم با لحاظ خصیصه آسیب پذیری آنان می باشد. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. مطالعات انجام شده درباره موضوع، مبین آن است که بنا به علل مختلفی اطفال بزه دیده، جرائم ارتکابی علیه خود را گزارش نمی نمایند و از این رهگذر نه تنها مورد حمایت های پیش بینی شده در قانون قرار نمی گیرند بلکه آسیب های مضاعفی را در قالب بزه دیدگی ثانوی و تکرار بزه دیدگی متحمل می گردند. اطفال بزه دیده که از آنها تحت عنوان «قربانیان خاموش» و یا «رنج دیدگان در سکوت» یاد شده، برای بهره مندیشان از حمایت های کیفری و غیرکیفری، باید توان بازتاب وقایع رخ داده نسبت به آنان که منجر به نقض حقوقشان شده است را داشته باشند. لذا در این نوشتار تلاش گردیده تا ضرورت فرهنگ سازی و حساسیت سازی عمومی در جهت شناخت حقوق بنیادین اطفال و گزارش دهی موارد نقض این حقوق، همچنین حق بر بیان بزه دیدگی و حق بر شنیده شدن آنها در جهت شکستن سکوتِ اطفال، و نیز جلب اعتماد اطفال بزه دیده به سیستم عدالت کیفری با ایجاد تسهیلاتی در فرآیند رسیدگی به تصویر کشیده شود. نتیجه چنین اقداماتی، کشف و نمایان سازی بیشتر جرائم علیه اطفال می باشد
نقش «قصد» در حُسن و قُبح اخلاقی ، از منظر آخوند خراسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸
43 - 68
حوزههای تخصصی:
بحث حُسن و قُبح از مسائل مهم کلام ، فلسفه و اصول فقه است. از طرفی دیگر ، قضاوت درباره نیکویی و بدی ، به متغیّرهایی نظیر «قصدِ فاعل» وابسته است. یکی از مسائل مورد کنکاش فقیهانِ اصولی و فیلسوفان اخلاق ، بررسی نقش قصد در ارزش عمل و حُسن و قُبح افعال است. در این میان ، اندیشه های ملا محمد کاظم خراسانی (آخوند خراسانی) ، درباره تأثیر قصد بر حُسن و قُبح افعال از اهمیت فراوانی برخوردار است. در این مقاله با روش تحقیقی۔ توصیفی ، ضمن مفهوم پردازی حُسن و قُبح و تبیین دیدگاه های مختلف درباره معنای آنها ، نظر فقیه و اصولی بزرگ ، آخوند خراسانی درباره نقش قصد در حُسن و قُبح اخلاقی تحلیل شده است. از نظر آخوند خراسانی ، « حُسن و قُبح» همان ملائمت و منافرت فعل با قوّه عاقله است. به این معنا که هر عملی که مورد تأیید عقل باشد ، ملائم و اگر عقل آن را تأیید نکند ، مورد تنفر است. قصد فاعل نیز یکی از معیارهای ملائمت و منافرت با عقل است. بدین ترتیب ، قصد خوب ، حُسن فاعلی دارد ، چنان که قصد بد قُبح فاعلی دارد ، یعنی عقل اراده انجام افعال قبیح را نمی پسندد و به قبح آن حکم می کند و به تبع قبحِ نیّت عمل نیز قبیح شمرده می شود.
کرامت ذاتی و پاسداشت شخصیت انسانی در بستر اساسی سازی حقوق مسئولیت مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند اساسی سازی حقوق خصوصی، که حاصل تحولات تاریخی، سیاسی و توسعه مفهوم حقوق بشر در نیمه دوم قرن بیستم می باشد، به معنای استناد به حقوق اساسی تضمین شده در روابط افقی افراد و تابعان حقوق خصوصی است. نفوذ حقوق بنیادین بشری بر حقوق مسئولیت مدنی ضمن مشروعیت بخشی به قواعد سنتی، زمینه را برای توسعه یا با زتعریف برخی مفاهیم و نهایتاً کارآمدی حقوق مسئولیت مدنی فراهم می آورد. هدف این تحقیق بررسی آثار و نتایج اساسی سازی در حوزه حقوق مسئولیت مدنی به روش توصیفی تحلیلی است. به اجمال می توان گفت به دلیل وجود مصادیق مشترک بین مفاهیمی چون حقوق مربوط به شخصیت و حقوق بنیادین، مانند کرامت ذاتی بشر، حق بر سلامت، خود مختاری و استقلال فردی، حق برشهرت و اعتبار و ضرورت حفظ حریم خصوصی که ریشه در فردیت انسان دارند، این رابطه دو سویه بوده و نسبت به رابطه دیگر شاخه های حقوق خصوصی با حقوق بنیادین، به مراتب عمیق تر است ضمن اینکه یک نوع هم پوشانی بین این دو وجود دارد. وضع قوانین بر اساس کرامت ذاتی بشر و ارزش های هنجاری، تفسیر قوانین موجود بر مبنای عدل و انصاف، حمایت از حقوق و منافع مشروع، بازتعریف مفهوم تقصیر، جبران کامل خسارات و توسعه خسارات قابل مطالبه، از جمله آثار اساسی سازی در این شاخه از حقوق خصوصی است.
ریشه ها، علل و پیامدهای کینه توزی از منظر آموزه ها و اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، چگونگی کنترل، کاهش و علاج کینه توزی به عنوان یک مانع جدی در راه صلح و اخلاق صلح محور بود. چرا که اگر سلامت را به مثابه پلی برای صلح در نظر بگیریم، کینه توزی همچون یک بیماری است که مانع از تحقق آن می شود. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کیفی و روش آن، توصیفی تحلیلی بوده و محور اصلی پژوهش، مفهوم شناسی کینه توزی براساس آموزه های اسلامی و آراء اندیشمندان اخلاق اسلامی بود. جامعه این پژوهش تمامی مستندات مربوط به موضوع پژوهش در کتب و نوشته های اخلاقی و آراء اندیشمندان اخلاقی بود. در روش گردآوری داده ها، از روش اسنادی و به منظور تحلیل داده ها، از شیوه تحلیل مفهومی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که براساس تحلیل محتوای آموزه های اسلامی و آراء اندیشمندان اخلاق اسلامی، کینه توزی نوعی بیماری تلقی شده است. به همین دلیل در دو سطح فردی و اجتماعی، راهکارهایی برای پیشگیری، درمان و کاهش آن در جامعه شناسایی و استخراج شد. از مهم ترین راهکارهای درمانی در بعد فردی می توان به راهکارهای روان شناختی، مشاوره ای و روان درمانی، تقویت اعتقادات مذهبی و ایمان و اصلاح باورهای مذهبی، تربیت عاطفی افراد و پرورش و تقویت عشق و محبت، آگاهی بخشی و تشدید آگاهی و تقویت تفکر انتقادی اشاره کرد. راهکارهای درمانی در بعد اجتماعی نیز شامل تقویت روابط مبتنی بر محبت، نیکی، احترام و پذیرش دیگران، ترویج فرهنگ گفت وگو در جامعه و به رسمیت شناختن دیگران، شفافیت بخشی در جامعه و اصلاح ساختارهای اجتماعی معیوب است که منجر به خشم و نفرت و کینه توزی عمومی می شود.
مبانی کلامی اخلاق در اندیشه شیخ مفید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۷
31-50
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه هر نظام اخلاقی ای سازمان یافته از یک مکتب فکری و نظام اعتقادی است و با لحاظ اینکه شیخ مفید از متقدمین در تأسیس و انسجام مکتب کلامی و اعتقادی امامیه بوده، پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون به استخراج مبانی کلامی اخلاق در اندیشه شیخ مفید اقدام کرده است؛ از این رو گزاره های کلامی شیخ مفید در محورهای معرفت شناختی، خداشناختی، راهنماشناختی، انسان شناختی و جهان شناختی با رویکرد اخلاقی، تحلیل و مبانی آن استخراج گردید که نظام اخلاقی توحیدی، اصالت روح و استخدام بدن در انجام افعال اخلاقی، اختیار انسان در زیست اخلاقی، وجود ضروری الگوی معصومان جهت تقرب و معنابخشی معاد جسمانی در نظام اخلاقی توحیدی با محوریت بهشت و جهنم، از جمله آنهاست و در نتیجه گیری نهایی، جامعیت نظریه شیخ مفید نسبت به وظیفه گروی و غایت گروی، شمولیت انسانی این نظریه، فراتر بودن از نظام اخلاقی سکولار، معناپذیری زیست اخلاقی با باور آخرت و پیامد اخلاقی بی هدفی مشخص شد.
مطالعه تاریخی کاربست شیوه های آموزشی در خطب امیرالمؤمنین (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
7 - 30
حوزههای تخصصی:
خطابه یا «سخنرانی» از قدیمی ترین روش های آموزشی است؛ روشی که در ادغام با سایر روش های آموزشی، می تواند به روش فعال در آموزش تبدیل شود؛ مسئله ای که در خطب امیرالمؤمنین(ع) قابل اثبات است؛ چراکه ایشان مطالب مورد نظر خویش را در ترکیب روش های متنوع آموزشی ارائه می فرمود؛ بر این اساس دو پرسش شکل می گیرد: 1. امیرالمؤمنین (ع) در خطب خویش از چه شیوه های آموزشی استفاده کرد؟ 2. هرکدام از شیوه های مورد استفاده حضرت ناظر به چه راهبرد آموزشی بود؟ با رجوع به منابع تاریخی و نهج البلاغه از یک سو و تلفیق داده های تاریخی با تحلیل های آموزشی از سوی دیگر، و بر مبنای روش توصیفی−تحلیلی، این نظر قابل ارائه است که امام به بهترین صورت از فن خطابه جهت آموزش عمومی استفاده فرمود تا مطالب برای مستمعینی که قادر به درک احتجاجات پیچیده نبودند قابل فهم ارائه شود؛ در این راستا شیوه های متعدد و متنوعی چون پرسش و پاسخ، مباحثه، عقل گرایی و تفکر، سازمان دهی مطالب و... را به منظور دوسویه کردن فضای جلسه، تسهیل و تسریع یادگیری به کار گرفت که به فعال شدن ذهن مستمع، منظم کردن اندیشه او و نیز استدلالی کردن قوای تفکر وی منجر می شد.
اخلاق اجرا در برنامه های غیرنمایشی رسانه ملی با تأکید بر عنصر حیا در اجرای زنان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹ (پیاپی ۶۱)
87 - 116
حوزههای تخصصی:
مجری، رکن اصلی برنامه های غیرنمایشی در رادیو و تلویزیون است و نقش مهمی در انتقال پیام های اخلاقی ایفا می کند. وظیفه خطیر مجریان، ایجاد ارتباط معنایی شایسته میان برنامه ساز و مخاطب است. اگر مجری از تجارب، توانمندی ها و استعدادهای ذاتی خود به خوبی استفاده کند، می توانند مهم ترین عامل موفقیت برنامه به شمار آیند. حضور زنان در این عرصه، به دلیل پیچیدگی ها و حساسیت های شرعی و اخلاقی، بر اهمیت این نقش آفرینی می افزاید. یکی از ابعاد مهم اخلاقی مجری گری زنان در رادیو و تلویزیون، توجه به موضوع حیاست. از نگاه اسلام حیا در نظام تربیتی انسان در رأس مکارم اخلاق قرار دارد. بررسی ابعاد حیا در مجری گری زنان، به منزله یکی از شاخصه های اصلی زن مسلمان، به اصحاب رسانه، به ویژه مجریان دغدغه مند، کمک می کند تا بتوانند در برنامه های اثرگذار، ایفای نقش کنند و با پرهیز از آفات اخلاقی بی حیایی، در عرصه فرهنگ به طور جدی فعال باشند. در این تحقیق که اطلاعات آن با روش اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده، ابعاد حیا در مجری گری زنان بررسی و راهکارهای عملی برای بهره گیری از این ارزش اخلاقی ارائه شده است. توجه به حیا در نگاه، شنیدن، گفتار و رفتار، چهار وجه اخلاقی است که زنان باید در مجری گری به آن وفادار باشند؛ ازاین رو، حدود و چگونگی آن در این پژوهش به طور کاربردی تبیین شده است.
تأثیر ابزارهای مراقبت اخلاقی سازمان بر هشدار دهی در مورد فساد مالی در مؤسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، آزمون تأثیر ابزارهای مراقبت اخلاقی سازمان بر هشدار دهی در مورد فساد مالی در مؤسسات حسابرسی است. ضرورت برقراری ابزارهای مراقبت اخلاقی در سازمان تا حدی است که بسیاری از سازمان های بزرگ در برابر فشارهای قانونی و محیطی با برقراری فرهنگ هی اخلاقی در سازمآن ها، واکنش نشان دادند. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی و قلمرو زمانی سال 1395 است. نمونه مورد بررسی شامل تعداد 330 پرسش شونده از بین حسابرسان شاغل در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی و سازمان حسابرسی بود. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از مقدار احتمال (T-value) حاصل از برازش مدل در حالت معنی دار پارامترها و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که ابزارهای مراقبت اخلاقی مؤسسات حسابرسی بر هشدار دهی حسابرسی حرفه ای، برداشت حسابرسان حرفه ای ایرانی از مسئولیت فردی و از عواقب عمل سؤال برانگیز اثر معناداری دارد. همچنین یافته های پژوهش حاکی از عدم معنی داری محیط اخلاقی مؤسسات حسابرسی بر برداشت حسابرسان حرفه ای ایرانی از هزینه های مربوط بر گزارش دهی است.
تطور مفهوم اخلاق از منظر سورِن کرکگور در مواجهه با سپهرهای زیست سه گانه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹
69-88
حوزههای تخصصی:
هر چند اخلاق به عنوان یکی از سپهرهای زیست، در اندیشه کرکگور جایگاهِ خاص خود را داراست، اما این به معنای عدم حضورِ آن در سپهر استحسانی و ایمانی نیست و امر اخلاقی در هر یک از آنها به نحوی ظهور و بروز داشته و به همین دلیل، تفسیر واحد از امر اخلاقی - که معمولاً خود را در قالب اخلاق مبتنی بر امر کلی نشان می دهد - برای درک و دریافت جامع از امر اخلاقی در اندیشه این متفکر، نابسنده می نُماید . از همین رو، مناسب است تا امر اخلاقی در گستره ای وسیع تر از آثار این متفکر کاویده شود و با بررسی اخلاق در این آثار، وجوه مغفول امر اخلاقی - که الزاماً همخوان و سازگار با تبیین متداول از امر اخلاقی به مثابه امر کلی نیست - نیز نشان داده شود . در این مقاله، سعی بر آن است تا به تبیین وجوهی متفاوت که تاکنون کمتر بدان پرداخته شده، ارائه شود . مواجهه و ردیابی توصیفات و تفاسیر امر اخلاقی مطرح شده در دیگر سپهرهای زیست در اندیشه کرکگور، به تفسیری جامع تر از اخلاق - در مقایسه با تفسیر متداول از سپهر اخلاقی به مثابه امر کلی - خواهد انجامید . بدین منظور، نقش و کارکرد امر اخلاقی در سه سپهر استحسانی، اخلاقی و ایمانی، به تفکیک، بررسی و مشابهت ها و تمایزات آن تشریح شده است .
مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی دانش آموزان مبتنی بر پذیرش دورهرمنوتیک میان افکار، احوال و اعمال در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسیدن به قرائت جدید و کامل تری از حکمت متعالیه در خصوص ارتباط میان مؤلفه های افکار، احوال و اعمال و چگونگی آن در پیامدهای الگوی تربیت دینی در آموزش وپرورش، هدف از نگارش این مقاله است. در نگاه رایج، افکار انسان بر احوال و احوال او بر اعمالش مؤثر است. چنین به نظر می رسد که در برداشت فوق که به صورت دیدگاهی غالب درآمده است، رابطه افکار، احوال و اعمال، یک جانبه و خطی است و پیامد آن، اهمیت دادن به کلاس های نظری و تأکید بر محتوای آموزشی برای تربیت دینی خواهد بود که تاکنون نتایج ارزنده ای به همراه نداشته است. این مقاله با این پرسش اصلی که "دیدگاه انسان شناختی صدرالدین شیرازی در خصوص رابطه میان افکار، احوال و اعمال، چه اشارات تربیتی درزمینه مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی فراهم می نماید؟"، نظر ملاصدرا را دراین باره بررسی نموده و در راستای تدوین الگوی تربیت دینی بر این اساس، برآمده است. دست آوردهای این پژوهش، حاکی از آن بوده است که صدرالمتألهین میان سه مؤلفه یادشده، معتقد به تأثیر و تأثر متقابل و هم سنگ است و به عبارت دیگر، قائل به دورهرمنوتیک میان سه مؤلفه افکار، احوال و اعمال است؛ بنابراین، در حکمت متعالیه، نه تنها نگاه خطی جایگاهی درخور ندارد، بلکه تأثیرات چند سویه مؤلفه ها و ارتقای وجود آدمی در این سیرِ رو به تزاید، مورد تأکید است. با توجه به چنین رویکردی، مبانی، اهداف و اصول تربیت دینی موردنظر ملاصدرا نیز به جای تربیت شناخت محور و یک سویه، بر تعلیم و تربیت چند سویه و چندجانبه نگر تأکید دارد.
سبک زندگی انسان معنوی ازمنظر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تربیت معنوی به عنوان یکی از انواع تربیت مورد اقبال رویکردهای دینی و غیردینی تربیت است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه سبک زندگی انسان معنوی از دیدگاه اسلام انجام شد. جامعه آماری شامل تحقیقات، مقالات، پایان نامه ها و کتاب هایی درخصوص مبانی ارزش شناسی و تربیت معنوی است که از بین آنها، پژوهش هایی که با هدف تحقیق تناسب داشت، به عنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها با استفاده از روش سندکاوی به مطالعه کتاب ها، مدارک، اسناد، پایگاه ها، مقاله ها و پژوهش های دردسترس پژوهشگر که به بررسی مفاهیم ارزش شناسی و تربیت معنوی اعم از پژوهش های اسلامی و غیراسلامی پرداخته شد و سپس داده ها، استنباط و تفسیر شد. هر مبنای تربیتی از یک مبنای فلسفی متأثر است؛ یافته های پژوهش حاکی از آن است که زندگی انسان معنوی معطوف به عشق، مشارکت و زایایی و سازندگی خلاقانه است، نه متمرکز بر مالکیت مادی، قدرت، و سلطه. براساس این یافته پیشنهاد می شود که این نوع تربیت دراختیار مربیان و دست اندرکاران تعلیم وتربیت برای اجرای آن در مدارس و در سطوح مختلف تحصیلی قرار گیرد.