فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۹٬۱۵۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بی شک افعال اخلاقی نیازمند ضمانت عملی هستند. ضمانت یا بیرونی است؛ مانند نظارت ها و کنترل ها؛ یا درونی است؛ مانند باورها و اعتقادات. باور به معاد، از جمله مهم ترین باورهایی است که ضامن اجرای اصول و افعال اخلاقی است. هدف این تحقیق نشان دادن کیفیت ضمانت معادباوری با روش عقلی نقلی است. تحقق عدالت در معاد، سوق دهنده ای قوی به سمت خوبی ها و اِعراض از بدی هاست. همچنین رسوایی اخروی و ایصال عذاب های اُخروی به فاعلِ امور قبیح، با توجه به حب انسان ها به ذات خود، عاملی بی نظیر در ترک زشتی هاست. همچنین اعتقاد به جهانی بی انتها و ابدی و مقایسه آن با دنیای فانی و زودگذر، ارزش را به جهان اخروی می دهد و دنیا و مافیها را در چشم باورمند به معاد کم ارزش، بلکه بی ارزش می کند. در نتیجه، خود را برای آن هزینه نمی کند. محبت به کمال مطلق و مواجهه با کامل مطلق در آخرت، عاملی بی همتا برای اعراض از بدی ها و موانع کمال است. چنین نتایجی که در سایه اعتقاد و باور به معاد حاصل می شود، ضمانت اجرای اخلاق خواهند بود.
رابطه میان الگوهای ارتباط والد−فرزند و مهارت های ارتباطی، با میانجیگری مدیریت هیجانی و عزّت نفس: مدل یابی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۳
111 - 135
حوزههای تخصصی:
الگوی ارتباط والد−فرزند، یکی از اجزای ضروری رشد کودکان است و بیشتر با مهم ترین موفقیت های کودکان، از جمله توانایی های اجتماعی و شناختی آنها مرتبط است. همچنین، پایه ای برای بیشتر جنبه های شخصیتی، نگرشی، احساسی و عادتی مردم است. پژوهش پیش رو، با هدف شناخت رابطه ساختاری الگوهای ارتباط والد−فرزند و مهارت های ارتباطی با واسطه گری مدیریت هیجان و عزّت نفس انجام شد. شرکت کنندگان پژوهش شامل چهارصد تن از دانشجویان دانشگاه های جهرم بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های الگوهای ارتباط والد−فرزند (باقری، 1392)، مهارت ارتباطی (کویین دام، 2004(، مدیریت هیجانی (راجر و نشوور، 1987) و عزت نفس (کوپراسمیت، 1967) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری، نشان دادند که مدل پیشنهادی با داده های این پژوهش برازش مناسبی دارد و اثر مستقیم الگوی ارتباط والد−فرزند بر مدیریت هیجانی و عزت نفس تأیید شد. همچنین مدل نشان داد الگوی ارتباط والد−فرزند به واسطه عزّت نفس بر مهارت های ارتباطی تأثیر دارد. نتایج بیانگر آن هستند که امنیت مداری پدر، عزّت نفس و مدیریت هیجانی را پیش بینی می کند و امنیت مداری مادر، مدیریت هیجانی و آزادی مداری مادر عزّت نفس را پیش بینی می کند و عزّت نفس در مهارت های ارتباطی اثر دارد.
تبیین انتقال از جهان اول اخلاق به جهان دوم آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۷
5 - 24
حوزههای تخصصی:
قانون علیتی و معلولیتی امکانیْ به دو بخش طبیعی و عقلی تقسیم می شود. بخش اول، بر جهان طبیعت و بخش دوم بر جهان عقلْ حاکم است. انسان ، از آن جهت که صاحب بدن و صاحب عقل است ، این دو جهان را در خود جمع کرده است، لیک در درون این اجتماعْ ْ میان این دو جهان نبردی شکل می گیرد تا قلمرو هر یک در سیطره دیگری درآید. پیروزی عقل بر غرایز یا پیروزی اراده عقلی بر امیال طبیعی، جواز ورود انسان ساکن طبیعت را به جهان اولِ اخلاق می دهد. آنچه در این نوشتار می آید، تبیین حرکت عقل از جهان اول به جهان دوم اخلاق است؛ جهانی دورتر از جهان طبیعت و خطرهای آن و جهانی فراتر از جهان اول اخلاق در تعین اراده بر حسب قوانین اخلاق. در این جهان دوم ، همه قوانین جهان اول برقرار است ، لیک یک محتوا به همه آنها افزوده می شود که چونان فصل مقوِّم جهان دوم است و کسانی را در خود می پذیرد که آن فصل را در نیروی عقل خود فعّال کرده باشند.
بررسی میزان عمل به هنجارهای اسلامی توسط دانش آموزان پسر دوره متوسطه از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس و ارائه راهکارهای عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان عمل به هنجارهای اسلامی توسط دانش آموزان پسر دوره متوسطه از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس است. همچنین ارایه راهکارهای عملی جهت تشویق دانش آموزان بهعمل و رعایت هنجارهای اسلامی از اهداف دیگر پژوهش می باشد. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، روش پژوهش ترکیبی از نوع اکتشافی است. از آنجا که این پژوهش ترکیبی بوده برای مرحله کیفی، نمونه ای به تعداد 16 نفر صاحب نظر و 15 نفر دانش آموز جهت انجام مصاحبه، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی شامل کلیه معلمان، مدیران و معاونان مدارس متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 95- 1394 بوده است که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 270 نفر ازمعلمان، مدیران و معاونان مدارس متوسطه دوم با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. ابزارهای جمع آوری داده های مورد نیاز در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته در دو فرم (صاحب نظران، دانش آموزان) و در بخش کمی مقیاس درجه بندی معلمان، مدیران و معاونان بود که در بخش کمی با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی( آزمون t تک نمونه ای) و در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر معلمان، مدیران و معاونان مدارس، دانش آموزان پسر مدارس متوسطه دوم، در حد بالاتراز متوسط به هنجارهای اسلامی در ابعاد پوشش و وضع ظاهری، رعایت شعائر دینی، رعایت ادب و احترام به مدیر، معلمان و سایر کارکنان مدرسه، رعایت حسن اخلاق و رفتار با سایر دانش آموزان، رعایت بهداشت و پاکیزه نگهداشتن فضای مدرسه و عدم قصور و سهل انگاری نسبت به وظایف خود عمل می نمایند. همچنین یافته های حاصله نشان داد که از نظر معلمان، مدیران و معاونان مدارس، احترام گذاشتن معلمان و مدیران و کارکنان مدرسه به دانش آموزان به عنوان الگوی رفتاری، ترویج احترام به مقام معلم در خانواده و رسانه های محلی و ملی، افزایش آگاهی دانش آموزان در خصوص اخلاق اسلامی از طریق آموزش مداوم خانواده و مدرسه، آگاه نمودن دانش آموزان از وظایف خود توسط خانواده و مدرسه، از مهم ترین راهکارهای عملی تشویق دانش آموزانبه عمل و رعایت هنجارهای اسلامی بوده است.
درآمدی بر مبانی رابطه حقوق و اخلاق در سنجه منطق فازی: تعامل یا تعارض(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰ (پیاپی ۶۲)
71 - 96
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری قانون گذار از اخلاق و شریعت، برای رسیدن به اصل تناسب در قوانین، انکارناپذیر است. گاه دستورهای اخلاقی و گاه دستورهای حقوقی، نظم اجتماعی را ایجاد می کنند. بعضی بر این باورند که اخلاق و حقوق با یکدیگر در تعارض اند و بعضی این دو را مکمل و متعادل گر هم می دانند. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه اخلاق و حقوق بر اساس تفکر فازی است. در حقیقت، بر اساس نظریه فازی سازی، نوعی نگرش جدید درباره رابطه حقوق و اخلاق در نگارش قوانین و روابط حقوقی به وجود می آید. لذا بر مبنای منطق و تفکر فازی، کنجکاوی و دقّت شناختن متغیرهای این مسئله و درک چرایی روابط حقوق و اخلاق موردنظر است و بر این اساس، زمینه یابی رابطه میان حقوق و اخلاق با تفکر فازی را مى توان به طور موسع در عرف عام یافت. نتیجه اینکه یکی از نظریه های مطرح شده در این پژوهش این است که برای تحقق بیشتر عدالت باید از مبانی و اصول اساسی اخلاقی تفکر فازی در حقوق و قانون گذاری در مباحث کیفری و مدنی و بازرگانی و غیره استفاده شود.
تقویت اندیشه ورزی کودکان با استفاده از کتاب «داستان راستان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی امکان استفاده از کتاب «داستان راستان» به منظور تقویت اندیشه ورزی کودکان است. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل محتوای کیفی در چهار مرحله «کدگذاری باز»، «گروه بندی»، «مقوله بندی» و «کشف انتزاع» استفاده شده است. به طورکلی، یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر نشان می دهد که کتاب داستان راستان می تواند به عنوان یک محتوا برای تقویت اندیشه ورزی کودکان مورد توجه قرار بگیرد. ازطرفی باتوجه به اینکه برنامه فلسفه برای کودکان به عنوان یکی از برنامه های مهم تقویت اندیشه ورزی کودکان شناخته می شود، می توان مضامین فلسفی کتاب داستان راستان را با تمامی رویکردهای برنامه فلسفه (فرایندی، محتوایی، پیوند فلسفه با ادبیات و توجه به فرهنگ) برای کودکان مطابقت داد. همچنین باتوجه به موضوع داستان ها می توان ویژگی های داستانی فبکی (فلسفه برای کودکان) را در آن ها جست وجو کرد. این ویژگی ها گاهی پرنگ تر و گاهی کمرنگ تر در داستان های داستان راستان وجود دارند. درپایان چنین نتیجه گیری می شود که آشنایی دانش آموزان با مبانی اصلی این داستان ها، همچون معصومیت، حکمت و علم لدنی ائمه اطهار (ع) که با آموزش های معارف اسلامی در کتب درسی دانش آموزان گره خورده است ، می تواند ضمن فهم بهتر داستان ها توسط خواننده، زمینه ای جدید در کمک گرفتن از داستان های بومی برای تقویت اندیشه ورزی کودکان فراهم کند.
اصول تربیت توحیدی در دوره کودکی (مرحله تأدیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
117 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی و استخراج اصول تربیت توحیدی در هفت سال دوم زندگی فرد است. این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی، تحلیلی و استنتاجی به واکاوی متون اسلامی در رابطه با تربیت توحیدی در هفت سال دوم زندگی که در تعالیم دینی از آن با عنوان «دوره تأدیب» نام برده می شود پرداخته است. در این دوره کاهش خود محوری وپدیدآیی روحیه اطاعت پذیری و توسعه نسبی مؤلفه های معرفتی، عاطفی و عملی، زمینه را برای آغاز آموزش رسمی فراهم می آورد. در این پژوهش تربیت توحیدی با هدف بسترسازی و ایجاد آمادگی روحی و روانی در کودک به منظور ایجاد مبنایی برای استقرار و بنیان نهادن نگرش توحیدی در دیگر مراحل رشد، در سه بعد شناختی، عاطفی و ارادی (عمل) مورد بررسی قرار گرفت که از مهم ترین یافته های آن می توان به مواجهه با مفهوم واقعی زندگی، زمینه سازی درک مقدماتی مفهوم عبودیت، اثبات استدلالی وجود خدا، آشنایی کودک با صفات جمالی و جلالی خدا، شناخت خداوند از طریق سیر آفاقی، شکل گیری محبت مبتنی بر شناخت، پرورش احساس مسئولیت درباره خدا، پرورش و ارتقای گرایشات درونی انسان، تشویق کودک به رابطه با خدا، ایجاد آمادگی لازم برای مواجهه با تکالیف الهی، آموزش عملی و متعهدانه مفاهیم دینی و ارتباط با گروه ها و اجتماعات مذهبی اشاره نمود.
اصول هم افزایی نهاد خانواده و نظام تربیت رسمی، بر مبنای ولایت الهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تربیت کودکان در جامعه مدرن امروز چنان پیچیده است که انتظار ایفای نقش از سوی خانواده به تنهایی، توقعی دور از انتظار می نماید؛ چنان که نظام تربیت رسمی نیز صلاحیت لازم برای انجام این امر را به تنهایی ندارد و صرفاً در سایه تعامل کارآمد این دو نهاد است که می توان نظام تربیتی کودک را به شکل مناسب مدیریت نمود. یکپارچگی سیستم تربیتی در تعامل بین خانواده و نظام تربیت رسمی، سبب هم افزایی در فرایند و روندهای تربیتی می شود. این پژوهش درصدد بررسی و واکاوی مبانی و اصول تربیتی برای تعامل مناسب خانواده و مدرسه در حوزه تربیت کودکان است. بر اساس روش تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای، دیدگاه های صاحب نظران دو حوزه تعلیم و تربیت و خانواده و همچنین دیدگاه اسلامی با تکیه بر رویکردهای فقهی، تفسیری و فلسفی احصا شد و در انتها یافته های پژوهش با تجزیه و تحلیل داده ها استنتاج و اصطیاد گشت. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس نگاه قرآنی روایی و با توجه به ملاحظات تربیتی، «ولایت الله» مبنا و پایه اصلی تعامل خانواده و نظام تربیت رسمی و «اصلاح شیوه های نادرست تربیتی توسط طرف مقابل»، «لزوم ترکیب نگاه کل نگر نظام تربیت رسمی و جزء نگر خانواده»، «عدم انحصارطلبی در تربیت»، «اعتماد متقابل»، «مدیریت متعهدانه» و «وجود فضای حمایت زا» اصولی اند که مسیر تعامل و مشارکت خانواده و مدرسه را اصلاح و هموار می سازد.
نقش میانجی گر راهبردهای فراشناختی درارتباط بین باورهای معرفت شناختی با یادگیری خودراهبر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر باورهای معرفت شناختی و راهبردهای فراشناختی بر یادگیری خودراهبر در دانش آموزان در سال تحصیلی 99 1398 است. پژوهش ازنوع مطالعات توصیفی همبستگی است و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر چایپاره به تعداد 1900 نفر است. از این جامعه، نمونه ای به حجم 320 نفر بااستفاده از جدول مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه معرفت شناختی شومر (2005) ، مقیاس یادگیری خودراهبر فیشر، کینگ و تاگو (2001) و پرسش نامه حالت فراشناختی اونیل و عابدی (1996) است. تجزیه و تحلیل داده ها بااستفاده از روش های تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که باورهای معرفت شناختی قادر به تبیین 19 درصد از واریانس راهبردهای فراشناختی به شیوه منفی و همچنین متغیرهای باورهای معرفت شناختی به شیوه منفی و راهبردهای فراشناختی به شیوه مثبت به طور هم زمان قادر به تبیین 34 درصد از واریانس یادگیری خودراهبر هستند. همچنین راهبردهای فراشناختی نقش میانجی معنی داری دررابطه بین باورهای معرفت شناختی و یادگیری خودراهبر ایفا می کنند (05/0p <). باتوجه به یافته ها چنین نتیجه گیری می شود که مسیر مستقیم از باور معرفت شناختی به یادگیری خودراهبر و راهبردهای فراشناختی و مسیر مستقیم از راهبرد فراشناختی به یادگیری خودراهبر از نظر آماری معنی دار هستند. بنابراین باورهای معرفت شناختی به شیوه منفی و راهبردهای فراشناختی به شیوه مثبت قادر به پیش بینی یادگیری خودراهبر دانش آموزان هستند.
بررسی تطبیقی عللِ اخلاقی گرایش به الحاد از دیدگاه مطهری و پاسکویینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
112 - 170
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، آرای مطهری و پاسکویینی به عنوان نمایندگان دو تفکر فلسفی- الهیاتی، در باب مسأله الحاد بررسی شده است. ایشان در زمینه علل گرایش به الحاد، عوامل غیر فلسفی، شامل علل اخلاقی و شناختی را با اهمیت شمرده اند. این مقاله با هدفِ یافتن اشتراکات، افتراقات و نوآوری های هر یک از این دو اندیشمند، آثار آنها را مورد بررسی قرار داده است. یافته ها حاکی از این است که مطهری و پاسکویینی معتقدند گرایش به الحاد علاوه بر اینکه جریانی خلاف طبیعت و فطرت بشر است باید به عنوان مسأله ای اخلاقی و اجتماعی نیز مورد مطالعه و کنکاش قرار گیرد؛ گرایشات روزافزون به الحاد در حوزه اخلاق و اجتماع نشان می دهد عوامل غیر فلسفی دیگری وجود دارند که تلاش می کنند افکار عمومی را به سمتی هدایت کنند که اعتقاد به خدا را مانعی بر سر راه آزادی های فردی و اجتماعی و نیز پیشرفت جوامع تلقی کنند. زیرا دوگانه ایمان و الحاد عرصه اعتقاد و عمل را به هم پیوند داده و در عرصه عمل، بشر را با چالش های اخلاقی و اجتماعی مواجه ساخته است. گرایش به الحاد علاوه بر اینکه در چگونگی شکل گیری تصور و شناخت خدا نقش اساسی دارد، مجموعه باورهای اخلاقی جوامع را نیز تحت تأثیر قرار داده و آنها را از معنویت به لذت گرایی و سودمحوری سوق می دهد.پس در نظر مطهری و پاسکویینی، گرایش به الحاد علاوه بر اینکه موضوعی اعتقادی و استدلالی است می تواند ابعاد و شئون روانشناختی، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و رسانه ای نیز داشته باشد.
تاثیر ابعاد رفتارهای غیراخلاقی در زنجیره تأمین در تداوم ارتباطات با نقش تعدیل گر عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
29 - 46
حوزههای تخصصی:
امروزه، سازمان ها به صورت فزاینده ای خود را درگیر مسئله ای می بینند که آن را معمای اخلاقی می نامند، یعنی اوضاع و شرایطی که باید یک بار دیگر کارهای خلاف و کارهای درست را تعریف کرد، زیرا مرز بین کارهای درست و خلاف بیش از پیش از بین رفته است. به طور کلی انسان ها در بعد فردی و شخصیتی دارای ویژگی های خاص اخلاقی هستند که پندار، گفتار و رفتار آن ها را شکل می دهد. پژوهش کاربردی حاضر با هدف تعیین تاثیر ابعاد رفتارهای غیراخلاقی در زنجیره تأمین در تداوم ارتباطات با نقش تعدیل گر عدالت سازمانی به اجرا در آمده و از نظر روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارشناسان داروخانه های شهر زنجان به تعداد 232 نفر و نمونه آماری 145 نفر که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه استاندارد کایناک و همکاران (2015) که اعتبار و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است، جمع آوری شد. نتایج آزمون پایایی و روایی پرسشنامه نشان می دهد ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) برابر با 0.813 و میزان روایی بر اساس تحلیل عاملی (KMO) نیز بالای 0.7 معنی دار بوده و تایید شد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری از طریق نرم افزار amoss22 استفاده شد. نتایج نشان داد رفتارهای غیراخلاقی در زنجیره تأمین همچون رفتار فرصت طلبانه، زیرکانه و فریب کارانه با نقش تعدیلگر عدالت توزیعی و رویه ای بر تداوم ارتباطات در داروخانه ها تاثیر معناداری دارند.
ارزیابی و اعتبار سنجی اخلاقی از مسئولیت های قانونی دفتر بودجه کنگره در تعیین بودجه سالیانه در ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی ارزیابی و اعتبار سنجی اخلاقی از مسئولیت های قانونی دفتر بودجه کنگره در تعیین بودجه سالیانه در ایالات متحده می پردازد. روش مورد استفاده در این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد و برای جمع آوری اطلاعات از رویکرد اسنادی استفاده شده است. اگرچه در بسیاری موارد بودجه سالانه علاوه بر تحمیل نظرات کارشناسان دفتر ریاست جمهوری و همچنین مجلس سنا دچار تغییراتی می-شود اما مهم ترین بخش تصویب آن در کنگره صورت می گیرد و در این میان دفتر بودجه نقش کلیدی برای تأیید و تصویب آن دارد. این موضوع بدان معنی است که بدون در نظر گرفتن نقش کلیدی این نهاد نمی توان فرایند بودجه ریزی در ایالات متحده را مورد بررسی قرار داد، چرا که وظیفه اصلی تعیین و تخمین بودجه سالانه و نظارت بر اجرای صحیح خرج کرد آن در ایالات متحده طبق قانون مصوب 1974 میلادی بر عهده دفتر بودجه است. تصویب بودجه از نظر قانونی و اخلاقی در ایالات متحده آمریکا متضمن بررسی دقیق بودجه، عملکرد و تفریق آن می باشد به نحوی که دفتر بودجه خود را از نظر قانونی و اخلاقی موظف می داند تا تمامی مراحل آن را دقیق به انجام برساند.
تبیین مؤلفه های رشد اخلاقی برای دانش آموزان دوره اول متوسطه در چهارچوب فلسفه تعلیم وتربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش مفاهیم اخلاقی، در شکل گیری هویت و ﺑﻬﺒﻮد ارﺗﺒﺎﻃﺎت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ دانش آموزان اهمیت بسیاری دارد. بااین وجود، مطالعات انجام شده نشان می دهد ارزش های اخلاقی آنچنان که باید در وجود آنان نهادینه نشده است و دانش آموزان دﭼﺎر ﺑﺤﺮان ﻫﻮﯾﺖ، ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ و اﺧﻼق ﺷﺪه اند. ازاین رو، لازم است مؤلفه های رشد اخلاقی که بتواند نیازهای آموزش مفاهیم اخلاقی را در آنان برطرف سازد، تبیین شود. لذا هدف از پژوهش حاضر، تبیین مؤلفه های رشد اخلاقی برای دانش آموزان دوره اول متوسطه، در چهارچوب فلسفه تعلیم وتربیت اسلامی است. پژوهش حاضر، با روش توصیفی، کتابخانه ای و استنادی صورت گرفت. جامعه موردبررسی در این پژوهش، اسناد مکتوب، تجارب جهانی، مبانی نظری و پیشینه های موجود در ارتباط با رشد اخلاقی و تعلیم وتربیت اسلامی بود و روش نمونه گیری به صورت هدف مند بوده و تا رسیدن به اشباع نظری داده ها ادامه یافت. یافته ها نشان می دهد با بررسی مبانی نظری مربوط به رشد اخلاقی و تعلیم وتربیت اسلامی، 388 مؤلفه رشد اخلاقی به دست آمد و با تحلیل و ادغام این تعداد مؤلفه، 7 مؤلفه اصلی و 14 مؤلفه فرعی رشد اخلاقی استخراج شد. ازجمله: 1. مؤلفه بازشناسی امور خوب از بد و کشاندن به سوی ارزش ها شامل مؤلفه های انتخاب و تصمیم گیری، بایدها و نبایدها و... بود، 2. مؤلفه استدلال گرایی و قضاوت درست شامل رسیدن به بینش، ایجاد درک درست و ... بود. 3. مؤلفه شکفتن قابلیت ها شامل تعالی وجود، 4. مؤلفه اصول عام و فراگیر شامل اصول اخلاق قراردادی، 5. مؤلفه خودسازی و خودباوری شامل شهودگرایی و...، 6. مؤلفه حکمت عملی شامل رفتارهای انسانی، و 7. مؤلفه قانون مداری شامل توجه به قوانین و مقررات بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد از میان مؤلفه های فرعی به دست آمده، مهم ترین نیاز، افزایش توجه به مؤلفه" اصول اخلاق قراردادی" است.
اخلاق حرفه ای در رسانه های خبری تراز انقلاب اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹ (پیاپی ۶۱)
117 - 144
حوزههای تخصصی:
آگاهی بخشی به مخاطبان مسئولیت خطیری است که بر عهده رسانه های خبری نهاده شده است. فرایند تولید و انتشار اخبار مستلزم رعایت سه اصل سرعت، صحت و دقت است و اخلاق مداری، مسئولیت پذیری و جلب اعتماد مخاطب در این فرایند بسیار اهمیت دارد. در چنین ساختاری، کارکرد رسانه های مبتنی بر ارزش های اسلامی و انقلابی با کارکرد رسانه های مبتنی بر معیارهای غربی متفاوت است. در نظام های سرمایه داری، رسانه ها اغلب به قدرت و نظام سیاسی وابسته اند. روشن است که انگیزه ها و مصلحت های جناحی، گردانندگان این رسانه ها را به عدول از اصول و ارزش های حرفه ای و اخلاقی وامی دارد. البته اصل اعتماد به رسانه و تأثیر بسیار آن بر مخاطب را نباید نادیده گرفت. هرچه میزان اعتماد مخاطبان به رسانه بیشتر باشد، میزان اثرگذاری آن رسانه بیشتر می شود. عواملی همچون بی طرفی در انتشار اخبار، پخش اخبار موثق، صداقت در اطلاع رسانی و حفظ حریم شخصی وحقوق شهروندی در جلب اعتماد یا بی اعتمادی مخاطبان به رسانه مؤثر است. مروری بر اندیشه ها و دیدگاه های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری که بخشی از آن در این مقاله آمده است، معیارهای رسانه مطلوب دینی ترسیم می کند؛ شاخص هایی همچون امانت داری در انتشار اخبار، صحت و دقت در اطلاع رسانی، ترویج مبانی و ارزش های اسلامی، پرهیز از دروغ و شایعه پردازی، حفظ استقلال رسانه و اخلاق مداری که از ویژگی های رسانه خبری تراز انقلاب اسلامی محسوب می شوند. در واقع، رسانه خبری تراز انقلاب اسلامی، رسانه ای است که رعایت اخلاق حرفه ای شاخصه اصلی آن است و مهم تر از آن رسانه ای مرجع، قابل اعتماد و تأثیرگذار در مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است. در این مقاله با تبیین ویژگی های رسانه اخلاق مدار، بایدونبایدهای رسانه های خبری و تأثیرگذاری آن در افزایش اعتماد مخاطب بررسی و تحلیل شده است. روش تحقیق در این مقاله، کتابخانه ای و نحوه تبیین داده ها توصیفی-تحلیلی است.
ارائه مؤلفه های تفکر انتقادی باتوجه به تربیت آیه ای مستخرج از سوره مبارکه بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر انتقادی به منزله یک مهارت اساسی برای تربیت عاقلانه انسان در جامعه اسلامی شناخته شده است. قرآن کریم به عنوان منبعی جهت دعوت به تفکر برای همه انسان ها حاوی مؤلفه های تفکر انتقادی است. هدف پژوهش حاضر ارائه مؤلفه های تفکر انتقادی باتوجه به تربیت آیه ای مستخرج از سوره مبارکه بقره است. روش پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است. توصیفی به این دلیل که هدف پژوهشگر توصیف عینی، واقعی و منظم موضوع بوده است و ازسوی دیگر تحلیلی، به این دلیل که هدف آن تبیین ویژگی تفکر انتفادی حاصل از بررسی آیات سوره مبارکه بقره بود. برای رسیدن به هدف پژوهش، آیات مرتبط به صورت هدف مند از قرآن کریم انتخاب شده است، سپس ازطریق تحلیل کیفی، با استفاده از تحلیل محتوایی استقرایی قیاسی به شیوه کدگذاری باز داده های جمع آوری شده تجزیه وتحلیل شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تفکر انتقادی ازجمله موضوعاتی است که در آموزه های اسلام تصریح و در قرآن مؤلفه هایی برای تفکر انتقادی ذکر شده است. درنهایت برای هریک از مؤلفه ها مصادیقی از سوره مبارکه بقره استخراج شد. نتایج پژوهش به تبیین مؤلفه هایی برای تفکر انتقادی انجامید که عبارتند از: قصه گویی، پرسشگری، داوری با معیار مشخص، تمثیل، استدلال، تحلیل انتقادی، پرهیز از تعصب و اغراض شخصی، عدالت ورزی و حقیقت جویی.
سوره حجرات (سوره اخلاق)؛الگویی برای زندگی خانوادگی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۰)
61 - 83
حوزههای تخصصی:
تمام سوره های قرآن کریم محتوای پندآموزی و علم آوری دارند و شایسته و بایسته است که این مصحف شریف الگوی هر مسلمان دیندار قرار گیرد. در مقاله حاضر، سوره حجرات _ معروف به سوره اخلاق _ به منزله چراغ راه پیشرفت فرهنگی جوامع اسلامی بازبینی شده است. هدف اصلی در این پژوهش، پاسخگویی به مسائل ارتباطی درون خانواده و یافتن رهنمودهای رفتاری برای ارتباطات خانوادگی صحیح و سازنده مبتنی بر آموزه های اسلامی است. بدین منظور، سوره حجرات به روش توصیفی و کاربردی بررسی شده است؛ آیه هایی که حاوی اصول و هسته های آموزشی فرهنگی و اخلاقی برای ارائه الگوهای صحیح ایجاد و به سازی روابط خانوادگی هستند، انتخاب و جایگاه آن ها در خانواده شفاف تر بیان شده است. در پایان، قابلیت و کارکرد عملی آیات این سوره برای استخراج الگوهای رفتاری صحیح و مناسب دینی در چهارچوب نظام اخلاقی و فرهنگی خانواده آشکار شد. رعایت ادب، تحقیق درباره صحت و سقم اخبار و آن گاه پذیرش یا عدم پذیرش آن ها، لزوم ایمان و تقوا برای دوری جستن از اختلافات، ایجاد اخوت و برابری، احقاق حقوق بر اساس عدالت، پرهیز از سوءظن، غیبت، تجسس در امور و تمسخر دیگران از آموزه های مهم این سوره است.
آسیب شناسی برنامه های آموزش قرآن در مدارس ابتدایی از نگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی آسیب های موجود برنامه های آموزش قرآن در بعد برنامه درسی مدارس ابتدایی کشور در سال تحصیلی 1397 است. با وجود اینکه آموزش قرآن در جامعه امروز نسبت به گذشته پرشتاب پیش رفته، اما هنوز ضعف های زیادی در این حوزه وجود دارد. به همین دلیل پژوهش حاضر قصد دارد به این آسیب ها بپردازد. روش تحقیق، کیفی از نوع پدیدار شناسی داده بنیاد است. نمونه مطالعاتی شامل 8 نفر از متخصصان علوم قرآنی و آموزش قرآنی، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تحقیق بااستفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. تحلیل داده ها به روش کدگذاری اشتراوس و در سه مرحله باز، محوری و انتخابی انجام شده است. یافته ها حاکی از پنج دسته آسیب است: 1 آسیب مربوط به اهداف (تناسب اندک اهداف آموزش قرآن با اصول تنظیم اهداف آموزشی و تأکید صرف بر اهداف اولیه آموزش قرآن (مانند روخوانی) و نه اهداف عمیق تر قرآن (مانند درک معنا))، 2 آسیب مربوط به محتوا (تناسب اندک محتوای آموزش قرآن با اصول تهیه و تنظیم محتوای آموزش و قالب های ارائه محتوای کتاب)، 3 آسیب مربوط به امکانات (ضعف سیستم تولید و توزیع امکانات مناسب و ضعف کیفیت نرم افزارهای تولید شده)، 4 آسیب مربوط به روش تدریس (غیراصولی بودن روش های تدریس قرآن) و 5 آسیب مربوط به روش های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان (ضعف مهارت معلمان در ارزشیابی از آموخته های دانش آموزان در درس قرآن و کم اهمیتی ارزشیابی آموخته های دانش آموزان). در پایان باتوجه به نتایج بیشتر آسیب ها در دو حوزه اهداف و محتوا، امید است مسئولین و متولیان امور آموزش قرآنی با هدف گذاری صحیح و انسجام محتوایی متناسب با اهداف مذکور بتوانند زمینه کیفیت بخشی دوره های آموزش قرآنی را فراهم کنند.
بررسی اثربخشی آموزش قصه های قرآنی بر رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه گویی در طول تاریخ همواره مورد علاقه و توجه بشر بوده و برای او جذابیت خاصی داشته و یکی از ابزارهای مهم اصلاح رفتار محسوب شده است. قرآن کریم نیز به نیاز بشر و گرایش او به قصه توجه نشان داده و باتأکیدبر علائق طبیعی انسان، بسیاری از مباحث ظریف اعتقادی، اجتماعی و اخلاقی را درقالب زیباترین داستان ها طرح و ارائه نموده است. هدف از این پژوهش، تعیین تأثیر آموزش قصه های قرآنی بر رشد اخلاقی دانش آموزان ابتدایی مدارس شهرستان خسروشاه در استان آذربایجان شرقی در سال تحصیلی 96 1395 بود. به همین منظور از تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل استفاده شد و از مقیاس فرم مصاحبه سنجش رشد اخلاقی نیز جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. همچنین 10 جلسه آموزشی برای آموزش قصه های قرآنی تدوین شد. در چارچوب طرح آزمایشی؛ 60 نفر دانش آموز پایه دوم ابتدایی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که 30 نفر از آنها جزء گروه آزمایش بودند و به مدت 2 ماه هفته ای 2 ساعت تحت آموزش قصه های قرآنی قرار گرفتند. 30 نفر هم در گروه کنترل قرار داشتند که هیچ مداخله آموزشی در این گروه صورت نگرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. درنهایت یافته های پژوهش نشان داد که آموزش قصه های قرآنی موجب بهبود رشد اخلاقی در تمام مولفه های آن در دانش آموزان می شود. بنابراین کاربرد قصه گویی با موضوع قصه های قرآنی به عنوان الگویی مؤثر برای رشد اخلاقی کودکان پیشنهاد می شود.
مضامین عشق و جبر در داستانهای ناتورالیستی صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
105-126
حوزههای تخصصی:
عشق وجبر از برجسته ترین مضامین ادبیات فارسی است.جبر دربرابرواژه پربسامد اختیارقرار می گیرد وعشق در بعد معنوی وروحانی خود یادآور عرفان وحب ذات اقدس الهی می باشدودربعد جسمانی وباسر منشأ غریزه اش، عشق زمینی وجنسیتی نام می گیرد.نگارنده دراین پژوهش برآن است که بابررسی، توصیف وتحلیل آثار داستانی ناتورالیستی صادق چوبک دیدگاه وی را از نظر عشق زمینی وبعد جسمانی آن وسرنوشت انسان محکوم به تقدیررابیان کند. حیوانی بودن طبع انسان در این داستان ها واین که انسان بنا به سرشت حیوانی اش به صورت موجودی زیاده طلب ، شهوت ران تصویر می شود نگاهی ناتورالیستی است وعشق به صورت خواست جسمانی و جنسیتی به عنوان یک تجربه مشروع مطرح می شودوبه سبب جبر زیست شناختی؛ یعنی انسان، ناگزیر از تن دادن به الزام های زیستی است. وناکامی در اِعمال کردن اراده فردی مقهور بودن انسان در برابر سرنوشت محتوم است. چوبک در داستان هایش متکی بر تأثیرعناصرناتورالیستی سرنوشت، جبر محیط و وراثت بر شخصیت های داستان های خود می باشد
بررسی تأثیر پذیری موفقیت مسیر شغلی عینی و ذهنی از اخلاق حرفه ای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
155 - 178
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های دانش اخلاق که به تازگی در ایران جایگاهی پیدا کرده، حوزه اخلاق حرفه ای است. یکی از منابع غنی در اخلاق حرفه ای، آموزه های دین مبین اسلام است. برای این منظور اصول اخلاق حرفه ای در منابع دینی شناسایی شده است. مدیریت منابع انسانی در هر سازمانی موظف است به علایق فردی وسازمانی در کنار هم توجه نماید؛ نیازهای مسیر شغلی کارکنان را در نظر گیرد؛ تا ضمن افزایش انگیزه های کاری، شاهد افزایش تولید و بهره وری سازمان خود باشد. هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی تاثیر پذیری موفقیت مسیر شغلی عینی و ذهنی از اخلاق حرفه ای اسلامی کارکنان دانشگاه زنجان است. به این منظور، 30 نفر از کارکنان به عنوان نمونه به طور تصادفی انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. داده ها با استفاده از آزمون t، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون در نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سطح پایبندی به اصول اخلاق حرفه ای اسلامی در سطح متوسط به بالا بود؛ یعنی کارکنان به رعایت این عوامل مقید هستند؛ موفقیت مسیر شغلی عینی خود را که شامل حقوق، مزایا و ترفیع است، متوسط به پایین ارزیابی کرده اند؛ اما نمره موفقیت مسیر شغلی ذهنی آن ها که شامل درک و رضایت آن ها از پیشرفت در کار، رشد و ترقی، استقلال، رسیدن به اهداف شغلی و داشتن احساس خوب نسبت به کار است، متوسط ارزیابی نمودند. در نتیجه، بین مولفه های اخلاق حرفه ای اسلامی و موفقیت مسیرشغلی عینی و ذهنی رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد.