فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۹٬۲۱۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال دهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۸
63-74
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار با توجه به داستان وادی نمل، تلاش شده تا به نقل مفاهیم اخلاقی، در مکالمه بین مورچه و سلیمان نبی × که زعامت و پیشوایی جامعه انسانی را برعهده داشته است بر اساس چنین گفتگویی، ضمن اثبات شعور و درک حیوانات، انطباق شاخص های اخلاقی قابل ملاحظه ای که در این گفتگو وجود داشته، با جامعه کنونی ترسیم می گردد. مفاهیم عالی چون: شکر نعمت، لزوم انتقادپذیری حاکمان، توجه به رضایتمندی حق تعالی و لزوم پرهیز رهبر جامعه از فساد و ظلم و برقراری عدالت در سطوح مختلف جامعه و نیز وظیفه رعایا در مقابل حکومت، از مهم ترین نکات اخلاقی قابل برداشت از داستان مورچه در سوره نمل است که به صورت حکمت در قصص قرآنی از زبان حیوانات با مسائل اخلاقی جامعه امروز دلالت دارد.
تأثیر متقابل باورها و کردارها از دیدگاه علم سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائل کلیدی که باید در عرصه بسیاری از علوم انسانی به گونه عام و در عرصه دانش سلوک به گونه خاص، به آن پرداخت و از بعد انسان شناسی سلوکی آن را بررسی کرد، تأثیر متقابل باورها و کردارها بر یکدیگر است که در گستره حقیقت انسانیه رخ می دهد و در چهار ساحت امکان بررسی دارد: تأثیر علوم قلبی بر اعمال بدنی، تأثیر اعمال قلبی بر اعمال بدنی، تأثیر اعمال بدنی بر اعمال قلبی و تأثیر اعمال بدنی و قلبی بر علوم قلبی. چون تصدیقات پایه اعمال هستند، پس بر اعمال مؤثرند و از آن رو که اعمال بدنی از آثار ملکات قلبی هستند و ملکات قلبی از اعمال قلبی به شمار می آیند، بر اعمال قلبی مؤثرند و چون تکرار اعمال بدنی موجب ایجاد هیأت راسخ و صورت جوهری در حقیقت انسانی می شوند و ملکات قلبی را به وجود می آورند، بر اعمال قلبی مؤثرند و اعمال، چه قلبی و چه بدنی نیز به تناسب، موجب فعلیت خصایص کرداری هر یک از دو قوه عقل و جهل هستند و فعلیت هر یک از آن خصایص، به ضعف و قوّت هر یک از دو قوه عقل و جهل منجر می شود که این ضعف و قوّت تصدیق و تکذیب معارف و علوم قلبی را در پی دارد، لذا بر این علوم تأثیرگذارند. .
روش مفهوم شناسی موضوعات اخلاقی و کاربست آن در مفهوم حیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم شناسی موضوعات اخلاقی از مهم ترین مراحل دین پژوهیِ متن محور است. هدف این پژوهش، بررسی روش مفهوم شناسیِ موضوعات اخلاقی و تطبیق آن بر موضوع حیا است. یافته های پژوهش آن است که مراحل مفهوم شناسی عبارت است از: 1. واژه پژوهی به معنی جمع آوری، بررسی و تحلیل دیدگاه لغت شناسان و متخصصان؛ 2. مفهوم پژوهیِ دینی به معنی بررسی متون دینی و استخراج ویژگی های مؤثر در تعریف؛ 3. استخراج تعریف به معنی مشخص کردن مؤلفه های اساسی تعریف و مناسبات آن ها؛ 4. تحلیل و تبیین تعریف با بررسی ابعاد موضوع شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی. براین اساس، حیا ترکیبی است از حرمت تمدیدشده، نظارت ادراک شده و خودمهارگری. نتیجه اینکه 1 مفهوم شناسی به لغت شناسی منحصر نمی شود و 2 حرکت روشمند در مفهوم شناسیِ موضوعات دینی، نیازمند ترویج روش و آموزش آن به پژوهشگران و دانش پژوهان حوزه دین است.
طبقه بندی شاخص های دانشی و مهارتی انس با قرآن کریم (از منظر کارشناسان حوزه آموزش و مدیریت امور قرآنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات علمی در حوزه فعالیت های آموزشی و تبلیغی ترویجی قرآنی، فقدان شاخص های دقیق، مدون و طبقه بندی شده برای سنجش میزان و سطح انس افراد با قرآن کریم است. نبود این شاخص ها به عدم ارزیابی دقیق نتایج بسیاری از فعالیت ها مخصوصاً در حوزه آموزش منجر می شود. نویسندگان در این مقاله با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکنیک بحث گروهی با حضور برخی از اساتید و فعالان این حوزه، شاخص هایی طبقه بندی شده به عنوان پیامد دانشی و مهارتی انس با قرآن کریم مطرح ساخته اند تا به کمک آنها بتوان ارزیابی دقیق تری در خصوص میزان و سطح انس با قرآن کریم در افراد مختلف نمود. دو شاخص «آشنایی با متن قرآن» و «آشنایی با مفاهیم قرآن» به عنوان دو شاخص کلان و شاخص های «تشخیص متن قرآن از سایر متون«، «تشخیص کاربرد یا عدم کاربرد کلمات در قرآن»، «تشخیص جایگاه کلمات در آیات، آیات در سوره ها و سوره ها در قرآن»، «خواندن درست و روان آیات قرآن از روی انواع خطوط و مصاحف»، «آشنایی با ضبط کلمات قرآن» و «آشنایی با نگارش کلمات قرآن» ذیل شاخص کلان «آشنایی با متن قرآن» و شاخص های «درک معنای آیات قرآن» ، «توانایی یافتن مفاهیم در قرآن»، «توانایی استشهاد به قرآن در گفتار و نوشتار»، «توانایی تدبر و دریافت معارف از آیات»، «تشخیص مضامین آیات قرآن در سایر متون» و «توانایی قضاوت ارزشی نسبت به مفاهیم مختلف بر اساس قرآن» ذیل شاخص کلان آشنایی با مفاهیم قرآن، به عنوان شاخص های اصلی مشخص و در سه سطح شاخص های مقدماتی، پیشرفته و عالی طبقه بندی شده اند.
مبانی و اهداف تربیت زیست محیطی از دیدگاه آیت الله جوادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست و مشکلاتش زندگی انسان را تهدید می کند؛ ازاین رو تربیت زیست محیطی از موضوعات مهم دوران معاصر است. تربیت زیست محیطیْ رشد و پرورش دانش ها، گرایش ها و رفتارهای لازم برای حفظ و آبادانی محیط زیست است. هدف این تحقیق، بررسی مبانی و اهداف تربیت زیست محیطی با تأکید بر نظریات آیت الله جوادی آملی است. در این مقاله علاوه بر تدوین مبانی و هدف کلی تربیت زیست محیطی (تربیت انسان مؤمن صالحِ هماهنگ با محیط زیست)، شش هدف واسطه ای استخراج کرده ایم: پرورش نگرش توحیدی به جهان هستی و محیط زیست؛ آشنا کردن متربی با فلسفه آفرینش جهان هستی و نسبت خود و محیط زیست؛ آشنا کردن متربی با وظایف خود درقبال محیط زیست؛ پرورش احساس دوستی و مسئولیت الهی درقبال محیط زیست؛ پرورش احساس همدلی و تکلیف درقبال اعضای جامعه و نسل های آتی؛ پرورش مهارت های ضروری برای آبادانی محیط زیست و بهره گیری درست از آن. سپس مصادیق این اهداف را با جزئیات بیشتری بررسی کرده ایم.
بررسی و نقد اندیشه های فلسفی تربیتی علی محمد کاردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی آرا و اندیشه های فلسفی تربیتی دکتر علی محمد کاردان و نقد آن می پردازد. روش این پژوهش، تحلیل اسنادی است و در این جهت تمام منابع و مراجع مرتبط با آرا و اندیشه های کاردان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها، که حاصل بررسی پنج سؤال پژوهشی است، نشان می دهد که مبنای اصلی اندیشه فلسفی و تربیتی کاردان هستی است. عالم هستی یعنی جهان بیرونی و درونی و شناخت خود و ماسوای خود است. ولی انسان شناسنده و متعلق شناخت (طبیعت و خدا) را نیز شامل می شود. غرض از آن نیز در وهله اول حل مشکلات زندگی و تسخیر طبیعت و خودشناسی و سرانجام خداشناسی است و این نکته محوری در آرای تربیتی کاردان نیز نقش اصلی را ایفا می کند به طوری که وی هدف تربیتی انسان را پرورش همه جانبه او دانسته و بر این اساس به اصول فعالیت، رشد، رغبت، تفاوت فردی و اجتماعی و روشهای الگوسازی و حل مسئله معتقد است. بر این اساس حاصل نظام تربیتی کاردان فردی است که با آزاد ساختن خود، سرانجام با رسیدن به قرب یگانه ای که همه عالم از اوست به درک حقایق و جستجوی لذّت بزرگ آموختن می رسد. اندیشه های تربیتی کاردان از چنان جامعیتی برخوردار است که پاسخگوی بسیاری از مسائل تعلیم و تربیت معاصر نیز هست، در بخش پایانی مقاله به نقد اندیشه فلسفی و تربیتی کاردان پرداخته شده است.
تحلیل مفهومی و گزاره ای قاعده زرّین اخلاق(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
«آنچه را بر خود می پسندی، بر دیگران هم بپسند.» این گزاره در اخلاق به قاعده زرّین (طلایی) معروف است. به نظر می رسد دشواری های نظری و کارکردیِ احتمالیِ قاعده به عدم وضوح محتوای آن باز می گردد. بررسی و تحلیل مفهومی و گزاره ای این قاعده نشان می دهد مؤلفه های مهم این قاعده که عبارت اند از: «خود»، «دیگری»، «پسندیدن» و مشارالیه «آنچه» هر کدام حاوی دشواری هایی هستند که در آغاز، امکان فهم و عمل به قاعده را با تردید مواجه می کند. تحلیل گزاره ای قاعده و نقایص ناظر برآن نیز به گونه ای با مؤلفه های مذکور پیوند می خورد. نوشتار حاضر با تدقیق در محتوای قاعده نشان می دهد خودگروی، نسبی گرایی فرهنگی، سلایق متفاوت در پسندها و ناپسندها و بی شماری افعال در مواجهه عملی با دیگران، هیچ کدام زیانی به قاعده نمی زند؛ درنتیجه امکان تصور معقول و عمل به قاعده وجود دارد.
تأثیر آموزش برنامه ارتقاء راهبردهای تفکر چندجانبه(PATHS) بر احترام، همدلی و خویشتن داری کودکان پیش دبستانی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه ارتقاء راهبردهای تفکر چندجانبه بر متغیرهای احترام، همدلی و خویشتن داری کودکان پیش دبستانی با رویکرد اسلامی و بررسی تاثیر آن در طول زمان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کودکان پیش دبستانی منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1396- 1395 بودند که از این جامعه نمونه ای شامل 31 کودک پیش دبستانی به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس محقق ساخته ارزیابی رفتار اخلاقی کودکان(با سه مؤلفه احترام، خویشتن داری و همدلی) که روایی و پایایی آن توسط مقیاس های روان سنجی احراز گردید، استفاده شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که پس از حذف اثر پیش آزمون با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری، تاثیر«متغیر مستقل» بر متغیر وابسته معنادار بود. میزان تأثیر گروه برای مؤلفه های رفتار اخلاقی(همدلی، خویشتن داری و احترام) به ترتیب 79/0، 73/0 و 69/0 بوده است و با 95 درصد اطمینان مؤلفه های همدلی، خویشتن داری و احترام گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل افزایش بیشتری داشته است. نتایج در قسمت پیگیری نیز نشان داد، بین مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود ندارد و بنابراین اثر آموزش ماندگار بوده است. بنابر یافته های پژوهش می توان این گونه نتیجه گرفت که برنامه ارتقاء راهبردهای تفکر چندجانبه برنامه ای کارآمد جهت رشد کفایت اجتماعی- هیجانی کودکان پیش دبستانی است و در ارتقاء رفتار اخلاقی کودکان اثربخش می باشد.
تحلیل محتوای کتاب های جدیدالتألیف «علوم تجربی» دوره ابتدایی ایران با توجه به مؤلفه های «کفایت اجتماعی» فلنر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های جدیدالتألیف «علوم تجربی» دوره ابتدایی با توجه به مؤلفه های کفایت اجتماعی انجام شده است. روش تحقیق ترکیبی از روش توصیفی پیمایشی و تحلیل محتوای کمّی و کیفی است. جامعه آماری تحقیق 150 تن از متخصصان علوم تربیتی و محتوای پژوهش شش کتاب درسی «علوم تجربی» دوره ابتدایی است. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر، روش «تمام شماری» بوده است. ابزار جمع آوری داده ها در تحقیق حاضر را پرسش نامه و سیاهه ثبت داده ها تشکیل می دهد. روایی ابزارها از طریق مراجعه به خبرگان ارزیابی و تأیید شد و برای آزمون پایایی ابزارها، برای پرسش نامه، از آزمون «همبستگی» بهره گرفته شد و به منظور سنجش پایایی سیاهه ثبت داده ها، از ضریب توافق استفاده گردید. ضریب همبستگی 82/0 و ضریب توافق 78/0 محاسبه گردید که نشان از پایایی بالای ابزارهای تحقیق دارد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که 53/60 درصد کل محتوای کتاب های درسی علوم تجربی دروه ابتدایی ایران به مؤلفه های کفایت اجتماعی پرداخته اند که این نسبت خوبی است، اما نقطه ضعف موجود در عدم توازن بین میزان تأکید بر چهار مهارت کفایت اجتماعی است که البته این مسئله در تک تک کتاب های درسی نیز وجود دارد، بدین گونه که در کل محتوای کتاب ها، بیشترین تأکید بر مهارت های شناختی، و کمترین تأکید بر مهارت های هیجانی بوده است.
نقد و بررسی دیدگاه محقق اصفهانی در باب قضایا و ارزش های اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
113 - 128
حوزههای تخصصی:
شیخ محمدحسین اصفهانی - اندیشور اصولی شیعی - با استناد به سخنان حکیمان مسلمان تلاش کرده است تا تصویری عُقلایی از نظریه مشهور بودن قضایای اخلاقی ارائه کرده و طرحی نو در افکند. بنا به دیدگاه او، خوبی و بدی اخلاقی به معنای «استحقاق مدح و ذم» است؛ زیرا در مرحله معناشناسی آنچه از ارزش اخلاقی اراده می شود، همین بُعد تحسین پذیری و تقبیح پذیری است. در تبیین وجودشناختی محقق اصفهانی از حُسن و قبح اخلاقی دو عنصر مهم وجود دارد: یکی، تحسین و تقبیح عُقلا و دیگری، نگاه ابزاری به این تحسین و تقبیح، به این معنا که تحسین و تقبیح عُقلا به این دلیل است که افعال اخلاقی راهی برای حفظ نظام اجتماعی و جلب مصلحت ها و دفع مفسده ها به شمار می آیند. در این مقاله پس از طرح و تحلیل جانمایه نظریه و ادعای محقق اصفهانی و واکاوی لوازم آن، به نقد این دیدگاه پرداخته شده است.
جایگاه اراده در ارزش داوری انسان از دیدگاه قرآن کریم با تأکید بر فضیلت ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال دهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۸
75-98
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن اینکه اصالت اراده در ارزش داوری انسان تبیین شده است، میزان توجه به این مسئله در قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است؛ اینکه آیا از منظر قرآن کریم تنها اراده انسان ها معیار ارزیابی اخلاقی انسان است یا معیارهای غیرارادی نیز در این ارزیابی دخالت دارد. ایمان و کفر، علم و جهل، شک و یقین از جمله معیارهایی است که در قرآن برای ارزیابی اخلاقی انسان ها مطرح شده است. در برخی از این عناوین اراده نقش جدی و در برخی نقش کمرنگی دارد. در این مقاله به تفصیل جایگاه اراده در «ایمان» به عنوان یکی از محوری ترین فضایل اخلاقی انسان بررسی شده است. اراده در معیارهای دیگر سعادت و ارزشمندی قرآن نیز که به نوعی ذیل ایمان هستند، تحقیق شده است؛ در مجموع این نتیجه به دست آمده که اراده در تحقق «ایمان» جایگاه و نقش اصلی را دارد. در برخی امور دیگر مانند «شک » که زمینه ساز گمراهی انسان است، اراده در شرایط خاص نقش بسیار تعیین کننده ای داشته است. بنابراین در بررسی نقش اراده و کارآمدی آن باید شرایط آن را نیز در نظر گرفت
سبک زندگی در آموزه های تربیتی امام رضا(ع) و استخراج دلالت های آن در برنامه های درسی رسمی و عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی قلمروهای سبک زندگی در آموزه های تربیتی امام رضا(ع) و استخراج دلالت های آن در برنامه های درسی نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیلی- استنباطی است. جامعه تحلیلی کلیه منابع دست اول از امام رضا(ع) است که به صورت حدیث در دسترس ما بوده است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه عمیق قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به طور مستمر همزمان با جمع آوری اطلاعات از طریق دسته بندی، کدگذاری و نهایتاً تفسیر انجام گرفت. یافته های حاصل حاکی از این است که سبک زندگی در آموزه های تربیتی امام رضا(ع) دارای چهار قلمرو است که عبارتند از: قلمرو الهی، فردی، اجتماعی و زیست محیطی. هر کدام از این قلمروها دارای عناصری است. عناصر قلمرو الهی عبارتند از: شناخت، ایمان، تقوا، اعتماد و توکل، تسلیم و رضا و بندگی. عناصر قلمرو فردی عبارتند از: شناخت خود، دانش طلبی، تربیت عقلانی، رشد ارزش های اخلاقی و کمال خواهی. عناصر قلمرو اجتماعی عبارتند از: دوستی، محبت، عدالت، همکاری و کرامت. عناصر قلمرو زیست محیطی عبارتند از: شناخت طبیعت، هدفمندی جهان هستی، استفاده مطلوب از طبیعت و مسئولیت پذیری. دلالت های سبک زندگی در برنامه های درسی رسمی و عمومی را می توان در قالب هدف غایی(قرب و رضوان الهی) و اهداف واسطه ای، محتوای تلفیقی(با محوریت آموزش خداشناسی، انسان شناسی اسلامی، جامعه پذیری دینی- اخلاقی و آماده سازی متربیان برای مواجه منطقی با طبیعت)، روش های یاددهی – یادگیری(پرهیز از سطحی نگری، پرسشگری، گفتگو، الگوسازی، پژوهشگری، اکتشافی، ایفای نقش، مشاهده، گردش علمی، نمایش فیلم) و ارزشیابی (روش های فرایندی و کیفی مانند مشاهده، مصاحبه، گزارش دهی، پژوهش، خودارزیابی و شرح حال نویسی) مطرح نمود.
بررسی مبانی هستی شناختی تربیت عرفانی بر اساس مکتب تربیتی «نجف اشرف»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که آیا در بررسی مبانی هستی شناختی تربیت عرفانی، تبیین و رویکرد واحدی وجود دارد؟ یا دیدگاه های مختلفی مشاهده می شود؟ مبانی هستی شناختی تربیت عرفانی نقشی بنیادین در مبانی دیگر، مانند مبانی معرفت شناختی و انسان شناختی و مؤلفه های دیگر، همچون اصول، اهداف و روش های تربیتی دارد. مقاله حاضر درصدد تبیین مبانی هستی شناختی تربیت عرفانی به عنوان مهم ترین مؤلفه تربیتی بر اساس آموزه های مکتب تربیتی نجف اشرف به روش «توصیفی تحلیلی» است. در این پژوهش، از میان دو رویکرد مهم در تبیین مبانی هستی شناختی یعنی «تشکیک در وجود» و «تشکیک در ظهور»، رویکرد دوم مطمح نظر قرار گرفته است. بررسی و تحلیل مباحث نیز بر پایه قرآن و سنت است، نه بر اساس تجارب عارفانه، آن گونه که مکاتبی همچون مکتب ابن عربی بر آن پایه ریزی شده است. سیر عوالم وجود نیز در این تبیین، متفاوت با دیدگاه ابن عربی بیان شده است.
انسجام اخلاقی و موازنه متأملانه گسترده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، شاهد سطحی از انسجام اخلاقی با عنوان «موازنه متأملانه گسترده» هستیم که از درجه اعتماد بالاتری نسبت به سطح محدود انسجام اخلاقی برخوردار است؛ زیرا برای توجیه یک باور اخلاقی، علاوه بر انسجام آن با باورهای اخلاقی دیگر، ضروری است آن باور اخلاقی با باورهای غیراخلاقی مناسب و مرتبط از قبیل باورهای روان شناختی، زیست شناختی، جامعه شناختی و انسان شناختی نیز منسجم باشد. آنچه اهمیت دارد این است که چنین سطحی از انسجام نیز با چالش هایی مواجه بوده و نسبت به نظریه رقیب، یعنی مبناگرایی اخلاقی موفق نیست. این نوشتار می کوشد پس از تبیین سطح گسترده انسجام اخلاقی، یعنی موازنه متأملانه گسترده، این رویکرد کلی را نقد کند. درنهایت روشن خواهد شد که اگر تصور شود یک باور اخلاقی در موازنه متأملانه گسترده، موجه است، اما این باور تنها به طور مسامحه ای موجه است؛ یعنی تا این اندازه موجه است که فاعل دلیلی معرفتی برای پذیرش یا ردّ آن گزاره ندارد و لذا نمی توان آن را به طور معرفتی موجه دانست.
جستاری در تربیت دینی با تأکید بر روش الگویی در سیره رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، نشان دادن مؤلفه های روش الگویی و بررسی ویژگی ها و آفات این روش در سیره رضوی است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی با رویکرد استنباطی است. در سیره رضوی شاهد این شیوه از تربیت به اشکال مختلف هستیم؛ به این ترتیب زمانی امام رضا ع با ارائه الگو از خویش یا افرادی که در گذشته تحقق خارجی داشته و سنت و روش زندگی آن ها در جامعه از رونق و درخشش خاصی برخوردار بوده، سعی داشته رفتار و صفات مطلوب را به شکلی عملی به متربی معرفی کند. زمانی دیگر الگوهای مطلوبی را در نظر گرفته و با بیان خصوصیات، علامات و نشانه ها و تصویرسازی، آن ها را که برای مخاطب قابل رؤیت نیست، عینیت بخشیده تا متربی به این مهم دست یابند. همچنین زمانی در قالب بیان صفات، خصوصیات و نشانه های الگوهای منفی، سعی در دور کردن جامعه از آن الگوها دارد. از این رو نوشتار حاضر پس از تقسیم مؤلفه ها به سه دسته «ارائه الگو»، «پردازش الگو» و «الگو زدایی»، شاخصه هایی چون بصیرت، امکان دستیابی به الگوهای دینی، ارائه الگو متناسب با مخاطب و به تبع آن آفاتی مانند الگوپذیری کورکورانه، اسوه پذیری از باطل، الگوگیری کامل از الگوهای ناقص و نبود تطابق بین گفتار و رفتار را تبیین می نماید.
آثار حقوقی و اخلاقی تبلیغات بازرگانی خلاف واقع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبلیغات تجاری را باید عنصری اساسی در سرنوشت کشورها دانست که هم در حوزه داخلی و هم در حوزه بین المللی ایفای نقش می کند . گاه تبلیغات خلاف واقع هستند و اوصافی را در بر می گیرند که در کالا یا خدمات ارائه شده وجود ندارد. اینگونه تبلیغات از ابعاد متفاوت قابل بررسی هستند. از این ابعاد، آثار حقوقی و اخلاقی اینگونه تبلیغات بر حقوق اشخاص، جامعه و مخاطبین است. چنانچه تبلیغی حاوی مطالب خلاف واقع باشد، علاوه بر این که در رابطه قراردادی بعنوان تخلف از قرارداد و در حوزه مسؤولیت مدنی قابل طرح می باشد، آثار آن در حوزه اخلاق نیز قابل طرح است. سؤال اصلی این تحقیق این است که تبلیغات بازرگانی خلاف واقع از جهت حقوقی چه مسئولیتی برای اشخاص به دنبال دارد و چه اثری بر قرارداد بین طرفین خواهد گذاشت و از نظر اخلاقی چه آثار سوئی بر مخاطبان و جامعه خواهد داشت؟
فرآیند تغییر ارزشهای اخلاقی از منظر گربنر و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جورج گربنر (George Gerbner) استاد رشته ارتباطات و بنیانگذار «نظریه کاشت»، براین باور بود که تلویزیون، عناصر مهمی از جمله مذهب و ارزشهای اخلاقی را بین جمعیتهای ناهمگن، به اشتراک می گذارد. و به لحاظ عمق و نفوذ زیاد، نگرش و ادراک و تصورات افراد و حتی ارزشهای اخلاقی او را تغییر می دهد. این نظریه ابتدا مورد استقبال محققان در غرب واقع شد. پیش فرضهای پوزیتویستی گربنر وفرآیند تغییر ارزشهای اخلاقی در این نظریه، ضرورت تحقیق در امکان یا امتناع تغییر ارزشها را موجب شده است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی ضمن بررسی امکان یا امتناع تغییر ارزشهای اخلاقی در نگاه برخی مکاتب اخلاقی، مبنای پوزیتویستی گربنر را نقد نموده و فرآیند تغییرپذیری ارزشهای اخلاقی را در دو حوزه اخلاق و ارتباطات مورد مطالعه قرار داده است. و با تبیین مبانی نظریه پرداز کاشت، فرآیند تغییر ارزشهای اخلاقی را در نگاه «گربنر» مورد نقد قرار می دهد.
بررسی هم سویی آموزه های اخلاقی قرآن و ادبیات عامیانه شهربابک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق و ارزشهای اخلاقی از مواردی است که قرآن بسیار به آن پرداخته است. آموزه های اخلاقی،آموزه هایی هستند که سجایای نیکو و پسندیده مانند عدل، صداقت، مهربانی و درستکاری را آموزش می دهند و انسان را از عادت های زشت مثل دروغ، خیانت و ظلم و... بر حذر می دارند. اخلاق یکی از اولویت های جهان امروز است و در هر جامعه ای نقش تعیین کننده ای در سعادت آن جامعه دارد به همین دلیل بررسی آن بسیار مهم و حیاتی است. در این مقاله بر آنیم،که با بررسی آموزه های اخلاقی در ادبیات عامیانه شهربابک نشان دهیم که آموزه های اخلاقی در فرهنگ و ادبیات عامیانه این مردم نه تنها بی ارتباط با قرآن نیست، بلکه برگرفته از آموزه های اخلاقی قرآن و هم سو با آن است
نقش فرهنگ و اخلاق اسلامی بر توسعه یافتگی شخصیت زن و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان، در طول تاریخ از موقعیت مطلوب و شان بالایی برخوردار نبوده و غالبا مورد بی مهری و ظلم و ستم واقع می شدند، اما با رشد روز افزون آگاهی های بشر و پیشرفت سریع علوم انسانی و اجتماعی، این پرسش مطرح شد که جایگاه واقعی زنان در جامعه و خانواده کدام است. در عصر حاضر شناخت شخصیت زن از دیدگاه اسلام، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زن در جامعه ی اسلامی و در نتیجه ی تربیت مکتب والای اسلام، ضمن بازیافتن مقام والای خویش در کانون گرم خانواده به تربیت و پرورش انسان های متدین و تلاشگر می پردازد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف بررسی نقش فرهنگ اسلامی بر توسعه یافتگی شخصیت زن و خانواده انجام شده است. تحقیق حاضر در شمار مطالعات کاربردی قرار دارد. روش مطالعه حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است. زنان در طول تاریخ در عرصه های مختلف با شایستگی ، ارزش خویش را به اثبات رسانده و ثابت کرده است. معارف و الگوهای حیات بخش اسلام اگر چه در مسیر احیای شخصیت و جایگاه زنان تاثیرات زیادی داشته و دارد، ولی بسیاری از حقایق در پس ابرهای جهل و خرافه پنهان مانده و جامعه زنان هنوز نتوانسته اند آن چنان که باید از فرهنگ اسلامی بهره مند گردند. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که فرهنگ اسلامی تا حدود زیادی برتوسعه یافتگی شخصیت زن و خانواده تاثیر داشته است.
بررسی جایگاه زن در اخلاق اسلامی با تأکید بر حق حضانت و اشتغال زنان در حقوق اسلام و بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد خانواده بیش از آن که در مقدمه کنوانسیون حقوق کودک برجسته شده باشد در اسلام مورد توجه قرار گرفته و به عنوان مهم ترین بستر رشد کودک معرفی شده است. زمان جدایی والدین از یکدیگر مسألة حضانت و اولویت طرفین جهت سرپرستی کودک ظهور می یابد که این امر با شرایطی قرین است در صورت فقدان شرایط لازم این حضانت به طرف مقابل انتقال می یابد. در عین حال امروزه یکی از شاخصه های توسعه انسانی، میزان حضور زنان و نحوه ایفای نقش آنان در عرصه های گوناگون فعالیت است که تاثیری جدی بر دیگر اقدامات دارد. مساله حفظ حقوق زنان و عدم تبعیض بر اساس جنسیت در این میان نمود خاصی دارد.موفقیت در این امر نیازمند تأمین هزینه های است که برای رفع آنها اشتغال مطرح می شود. به همین دلیل حضانت و اشتغال دو مفهوم مرتبط با هم بوده به این ترتیب که نگهداری و تربیت کودک نیازمند وجود درآمد است که با هدف بهبود تربیت مستمر فرزندان بر اساس مشارکت فعال زنان در اشتغال مزایای ناشی از آن تحقق می یابد. تجلی و نمود بارز آن در حقوق اسلام نمایان تر است که تطبیق آن با حقوق بشر موضوع پژوهش حاضر است.