فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکى از مهم ترین مباحث مورد توجه پژوهشگران تفسیر، داشتن روش تفسیرى از جانب مفسر و چگونگى شناخت روش وى مى باشد. هر مفسرى ناگزیر است در تفسیر خود روشمند عمل نماید. علّامه طباطبائى نیز که با کشف روابط بینامتنى آیات به تفسیر قرآن پرداخته است، از این قاعده مستثنا نبوده و با توجه به روش قرآن به قرآن اجتهادى، تفسیر «المیزان» را نگاشته است. در پژوهش حاضر، به شناخت شاخصه ها و ویژگى هاى روش تفسیرى ایشان پرداخته ایم تا به واسطه شناسایى آنها، به شناخت روش قرآن به قرآن اجتهادى دست یابیم. براى شناخت روش ایشان، به دو طریق مى توان تمسک جست: 1. سخنان و نوشته هاى وى؛ 2. تحلیل و بررسى نمونه هاى تفسیرى. با مطالعه نوشته هاى علّامه رهیافت قابل توجهى در این زمینه به دست نمى آید، اما با تحلیل و بررسى نمونه هاى تفسیرى، نگرش جامع علّامه به نظام معنایى قرآن، معناشناسى اجتهادى و روشمند، سنت محورى در روش تفسیر و استفاده از آیات غرر در تبیین و تفسیر واژگان و آیه هاى قرآنى حاصل مى گردد.
بررسی مشابهت های علم معانی (به عنوان یکی از شاخه های بلاغت اسلامی) و نظریه ارتباط یاکوبسن با تکیه بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزههای تخصصی:
علم معانی - به عنوان یکی از شاخه های بلاغت اسلامی- علاوه بر پیشینه مشترک، در بسیاری از زمینه ها و مباحث دیگر نیز با دانش زبان شناسی و به تبع آن نظریه های نقد ادبی معاصر مشابهت های فراوانی دارد. یاکوبسن یکی از نظریه پردازان حوزه زبان و زبان شناسی است که دیدگاه های وی در بررسی نقش های شش گانه زبان بسیار شبیه به نکات مطرح شده در مبحث «مقتضای حال و مقام» و «خبر» و «انشاء» در علم معانی است. وی شش جزء تشکیل دهنده ارتباط را تعیین کننده نقش های زبان دانسته و آرای خود را تحت عنوان نظریه ارتباط (Communicative Theory) ارائه می کند. مقاله حاضر با تکیه بر آیات قرآن کریم -که فنون بلاغت اعم از صرف، نحو، معانی، بیان و بدیع همگی مولود نزول آن است- سعی در بررسی و نمایاندن مشترکات، همپوشانیها و مشابهتهای موجود میان علم معانی و نظریه ارتباط یاکوبسن دارد.
بررسی تفسیری حبط عمل درآیه 65 زمر با تاکید بر تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
حبط اعمال یکی از موضوعات مهم کلامی است که در آیات قرآن از جمله آیه شریفه «لَئِنْ أ َشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ» به کار رفته است. در این آیه که خطاب به پیامبر اکرم’ و پیامبران پیشین است، شرک به عنوان عامل حبط عمل معرفی شده است. امکان شرک و حبط شدن عمل پیامبران و ناسازگاری آن با عصمت یکی از چالش های پیش روی متکلمان و مفسران بوده است. در رویکرد امامیه احباط مورد نظر معتزله باطل است، از این رو حبط به کار رفته در آیات قرآن معنای متفاوتی با معنای کلامی آن خواهد داشت. عدم تفکیک کاربرد قرآنی آن با آنچه که در میان متکلمان رایج است، چالش های زیادی را در جهت معناشناسی حبط، متعلق حبط و علل حبط ایجاد می کند. این مقاله در تلاش است تا با تحقیق در مفاد آیه فوق و بهره گیری از آراء مفسران به ویژه امین الاسلام طبرسی، دو رویکرد عمده در باره امکان شرک و حبط عمل پیامبران و مومنان بررسی گردد، معنای قرآنی حبط و مغایرت آن با معنای کلامی تبیین گردد و علل حبط، متعلق و چگونگی تعلق آن به اعمال کافران و مشرکان مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی تطبیقی قوامیت مرد بر زن در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن و مرد از نظر تکوینی دارای وجوه تشابه و تمایزند، زنان از نظر احساسات و مردان از نظر تعقل و توان جسمی قوی هستند. احکام متفاوت اجتماعی زن و مرد در اسلام، ریشه در این تفاوت دارد. سید محمدحسین طباطبایی و محمد رشیدرضا در تفاسیر خود، راز تفاوت این احکام را در تفاوت مسئولیت های هر یک در اجتماع می دانند. اختلاف نظر دو مفسر در این است که رشیدرضا دایره قیومیت در آیه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» را شامل تمام اوامر و نواهی شوهر می داند و طباطبایی آن را در حیطه خانواده و مسائل کلان جامعه می نگرد، در عین حال که در محیط خانواده، قائل به انحصار آن در استمتاع و حفظ عفت و اموال شوهر است؛ به نظر می رسد از سویی با توجه به عدم ولایت مطلق مرد بر زن، اوامر و نواهی شوهر را مشمول دایره قیومیت دانستن و از سوی دیگر با عنایت به صدر و ذیل و قرائن داخلی و خارجی آیه، فراتر دانستن قیومیت از امور خانوادگی، محل تأمل است.
بررسی تطبیقی اسلوب های بیان قصص قرآن در تفاسیر المنار و نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان کامل ترین کتاب آسمانی، برای هدایت انسان ها از فنون گوناگونی استفاده کرده است. از جملة این فنون، بهره گیری از اسلوب داستان است که در مواضع و مناسبت های گوناگون مطرح می کند. هدف قرآن در بیان این داستان ها، بیان داستان تخیّلی نیست، بلکه سرگذشت پیشینیان را آیینه ای برای عبرت آیندگان قرار داده است و سراسر آن حقّ است. مفسّران قرآن، به ویژه در دوران معاصر، به این بُعد از قرآن توجّه خاصّی نموده اند تا جایی که از آن، با اعجاز غیبی یا اعجاز قصصی یاد می کنند. از جملة این مفسّران رشیدرضا در تفسیر المنار و آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه است که عبارتِ «اعجاز قِصَصی قرآن» در بسیاری از مجلّدات آنها به صورت گسترده ای به چشم می خورد. بررسی این تفاسیر نشان می دهد که دیدگاه تمثیلی و تخیّلی مفسّران المنار نسبت به برخی از قصص قرآن باعث گردیده تا نظرات خاصّی را مطابق عقل گرایی افراطی و سلفی خودشان به قصص تحمیل کنند. در مقابل، تفسیر نمونه با دیدگاهی معتدلانه، بی تأثیر از عقاید مذهبی خاص و با دلیل و برهان، واقعی بودن همة قصص را اثبات نموده است و تمثیلی دانستن آنها را با صراحت رد کرده اند. ایشان هدف عبرت آموزی و تربیتی از قصص قرآن را برخلاف تمثیل بودن آنها دانسته است.
قرآن کریم به مثابه منبع تفسیر
حوزههای تخصصی:
قرآن پژوهان از گذشته های دور، به بحث درباره منابع تفسیر قرآن کریم توجه کرده اند. قرآن کریم، روایات، تاریخ، عقل و دستاوردهای قطعی علوم از جمله این منابع اند. در این مقاله، ابتدا به برخی مفاهیم بنیادین، همچون تفسیر، منبع و منابع تفسیری، اشاره گذرا می کنیم. به دنبالِ آن، درباره دلایل منبع بودن قرآن کریم بحث می کنیم. این دلایل عبارت اند از تصریح آیات قرآن کریم، سیره عقلا در محاوره و سنت و سیره عملی معصومان(علیهم السلام) که در موارد بسیاری، بر لزوم رجوع به قرآن کریم برای تفسیر آیات تأکید و در برخی موارد نیز خود آن بزرگواران بر همین اساس، آیات را تفسیر کرده اند. در ادامه مقاله، گونه های مختلف منبعیت قرآن را برای تفسیر، با نمونه های متعدد تبیین می کنیم.
تحلیل دیدگاه علّامه طباطبائى درباره غیب و شهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غیب و شهود در آموزه هاى دینى شامل معناى خاصى مى باشد که کانون توجه علّامه طباطبائى بوده است. این مقاله تلاش دارد به روش تحلیلى توصیفى با مراجعه به تفسیر المیزان، دیدگاه وى درباره مسائلى همچون غیب و شهود، مصادیق و نسبى بودن آن را استخراج کند.
از یافته هاى این پژوهش آن است که علّامه، «غیب» را حقیقتى نامحسوس و فرامادى مى داند که وحى آسمانى به صراحت آن را تأیید کرده، درباره آن سخن گفته و آدمیان را به ایمان به آن فراخوانده است. انسان ها گرچه بر حسب فطرت الهى خود از وجود غیب آگاهى داشته و بدان مؤمن مى باشند، اما شناخت تفصیلى غیب و موجودات و جهان هاى نامحسوسى که متعلق به غیب مى باشند، جز از راه وحى آسمانى امکان پذیر نمى باشد و اما شهادت، آن امرى است که مشهود و حاضر نزد مُدرِک است. همچنین شهادت دائرمدار احاطه به شى ء، توسط حس یا خیال یا عقل یا احاطه وجودى است.
بررسی زبانشناختی قرائت واژه ی «غرفه» در آیه ی «إلا من اغترف غرفه بیده»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزههای تخصصی:
درباره ی نحوه ی قرائت کلمه ی «غرفه» در آیه ی «فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنیّ ِ وَ مَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنیّ ِ إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَهَ بِیَدِهِ» (بقره:249) اختلاف وجود دارد. برخی آن را «غُرفه» خوانده اند و برخی «غَرفه». ابوعمرو معتقد است مقدار آبی که در دست است «غَرفه» و آب درون ظرف «غُرفه» نامیده می شود به همین سبب وی قرائت «غَرفه» را اختیار می نماید و کسایی به اسلوب زبانشناختی آیه اشاره می کند و می گوید: اگر به جای فعل «اغترف» فعل «غَرَف» بود من «غَرفه» می خواندم. این موضوع نشان می دهد معانی واژگان و مباحث زبانشناختی در نحوه ی قرائت قراء اثر داشته است. پژوهش حاضر با واکاوی منابع لغوی، قرائی، تفسیری و روایی به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی معنای «غَرفه» و «غُرفه» پرداخته است. تحلیل منابع مذکور در بیان معنای این دو واژه، چگونگی ارتباط و تعامل لغت پژوهان و قاریان قرآن را نشان می دهد. لغت پژوهان ضمن بیان معنای این دو واژه اختلاف معنایی را که برای «غَرفه» و «غُرفه» ذکر شده است به یونس و فراء نسبت می دهند که یکی شاگرد ابوعمرو بصری و دیگری شاگرد کسایی است. بنابراین، این فرضیه تقویت می گردد که گاهی آراء لغت پژوهان متأثر از بیانات قاریان قرآن کریم است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد دلیل علمی و مستدل برای تأیید یکی از وجوه قرائی وجود ندارد و دلایلی که مستند وجوه قرائی دانسته شده، قابل نقد است. روایات و سیاق آیه تنها معنای «غرفه» را روشن می نماید که به معنای مقداری آب است که در کف یک دست قرار می گیرد و در آیه ی شریفه با توجه به این که «اغتراف» در برابر «شرب» قرار گرفته است، دلالت بر یک بار نوشیدن نیز دارد
آواشناسی ابن جزری در کتاب النشر فی القراءات العشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مأخذشناسی تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی قرائت
این مقاله در صدد ارائه برخی آرا و نظرات ابن جزری نویسنده کتاب النشرفی القراءات العشر در زمینه مباحثی از تجوید و بررسی آنها از دیدگاه آواشناسی جدید می باشد. یافته ها نشان می دهد که ابن جزری از اندام های گفتار ، تنها از حفره حلق و دیگر اندام های گویایی بالای این حفره نام برده است وبه نقش اندام های تنفسی و واک ساز در تولید آواها اشاره نکرده است . در کتاب النشر همخوان ها دقیق تر و مفصل تر از واکه ها توصیف شده اند . از نظر توصیف جایگاه ها و شیوه های تولید همخوان ها تشابهات زیادی میان توصیفات ابن جزری و آواشناسی جدید وجود دارد .ابن جزری مانند برخی دیگر از پیشینیان به تمایز بین آواهای واکدار و بی واک پی برده است . در کتاب النشر به واحد زبرزنجیری درنگ توجه گردیده و این پدیده با اصطلاحات سکت و وقف مطرح گردیده است ، همچنین به فرایندهای آوایی با اصطلاحات گوناگونی اشاره شده است . ابن جزری توصیفی از واکه های کوتاه ارائه نکرده است . توصیف وی از واکه های بلند و مرکب ، توصیفی اجمالی و کوتاه می باشد .
تبیین حقیقت روح و استعمالات قرآنی و روایی آن با توجه به دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
داشتن شناخت صحیح و روشن از حقیقت «روح» و استعمالات آن در قرآن و روایات، کلید فهم بسیاری از اصول و مبانی دین اسلام است. برای رسیدن به فهمی صحیح و روشن از حقیقت «روح» باید استعمالات قرآنی و روایی آن کانون توجه جدی قرار گیرد؛ به ویژه باید نسبت این استعمالات با یکدیگر تبیین شود. بدیهی است که اگر نسبت این استعمالات، اشتراک معنوی باشد، تفسیر ما از حقیقت «روح» کاملا متفاوت با تفسیری خواهد بود که بر اساس «اشتراک لفظی» صورت می گیرد. نوشتار حاضر با توجه به این مسئله، دیدگاه علامه طباطبائی را به عنوان شخصیتی که کانون توجه اندیشمندان اسلامی است، بررسی کرده است. به نظر می رسد با توجه به آثار علامه، نمی توان مبنای مشخصی را دربارة نسبت استعمالات قرآنی و روایی «روح» به ایشان نسبت داد. برخی از آثار ایشان صراحت در «اشتراک معنوی» استعمالات «روح» دارند؛ درحالی که ایشان در برخی دیگر از آثار، به اشتراک «لفظی» استعمالات «روح» روی آورد و به «اشتراک لفظی» آنها تصریح می کند. پیامدهای تفسیری این عدم تعیین مبنا، اختلاف دیدگاه علامه در تفسیر آیات مرتبط با استعمالات «روح» است. نوشتار حاضر به روش کتابخانه ای اطلاعات را گردآوری می کند و به صورت توصیفی تحلیلی به ارزیابی آنها می پردازد و در پایان، با بررسی استعمالات قرآنی و روایی «روح»، مبنایی ثابت در این زمینه ارائه می دهد.
جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة جامعیت قرآن از جمله موضوعات مهم و بنیادی است که تا حدودی در آراء و نظرات شماری از مشاهیر مفسرین فریقین انعکاس یافته است. امّا به رغم اذعان و اعتقاد جازمی که عموم اندیشمندان اسلامی نسبت به این موضوع روا داشته اند، از یکسو باید اعتراف نمود که مسئله جامعیت قرآن، هیچ گاه به طور مستقل و مستوفا در دستور کار مطالعاتی قرآن پژوهان مسلمان قرار نگرفته و در مواردی هم که از این مقوله سخن گفته اند، همواره تابع و تحت الشعاع مبحث تفسیر علمی آیات واقع شده است و از سوی دیگر در تبیین مفهوم جامعیت قرآن و تعیین دامنه و گسترة آن با یکدیگر مناقشه نموده اند، به گونه ای که عده ای بر جامعیت مطلق و حداکثری و برخی دیگر بر جامعیت خاص و اعتدالی قرآن رأی داده اند. این در حالی است که در میان اندیشه وران اسلامی، امام خمینی را باید از جمله معدود عالمانی دانست که در آراء و آثار قرآن شناختی خویش از جامعیت قرآن با نگرشی خاص، واقع بینانه، مبتکرانه و در عین حال کاربردی سخن رانده که چنین باور و بینشی در نگاه ها و نگاشته های هیچ یک از متفکرین شیعه و سنی در ادوار مختلف تاریخ تفسیر قرآن به چشم نمی خورد. لذا تبیین اندیشه های قرآن شناختی امام خمینی با تأکید بر تمرکز بر مسئلة جامعیت قرآن و ترسیم ابعاد و مؤلفه های آن، از اهداف اساسی این مقاله است.
تفسیر المیزان و قرائات غیرمتداول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علّامه طباطبائى در المیزان در مواردى معدود، قرائاتى غیرمتداول را به عنوان قرائت اصیل قرآنى ترجیح داده است. شناخت تفصیلى این موارد مقدمه اى است براى طرح پرسش هایى درباره برخى مبانى قرآنى ایشان؛ پرسش هایى برآمده از احساس تعارض میان اقدام فوق با پذیرش برخى مبانى اجماعى یا مشهور طائفه امامیه درباره قرآن؛ از جمله: 1. وحدت نص و قرائت قرآن؛ 2. لزوم تواتر براى اثبات قرآن؛ 3. مصونیت قرآن از تحریف؛ 4. عدم حجیت قرآئات. این مقاله با اتخاذ روشى توصیفى تحلیلى، به بیست مورد از این دست قرائات در المیزان دست یافت که غالبا با ادله اى همچون «شهادت سیاق، هماهنگى با آیه اى دیگر، تطابق لفظى با سنت، دورى از تکلفات دستورى، حذف یا کثرت حذف، اقتضاى طبع المعنى، تطابق با حکم مسلم اسلامى، و گواهى لغت» مستدل شده اند. از مجموع این قرائات، نُه قرائت منجر به تبدیل معنا، یک قرائت منجر به افزایش معنا، دو قرائت منجر به تبدیل جایگاه معنا و یک قرائت منجر به تغییر در کیفیت معنا شده است.
نقد و بررسی فضائل اهل بیت(ع) در تفسیر الحدیث محمد عزّه دروزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت دیدگاه فریقین در تفسیر آیات مربوط به فضائل اهل بیت(ع) از چند محور قابل بررسی است. در اغلب موارد اختلاف نظر مفسران به برداشت آنها از ظاهر آیات، سیاق آنها، روایات اسباب النزول و مستندات تاریخی برمی گردد. قرآن پژوهان شیعه با تکیه بر روایات صحیح معصومین(ع)، مصداق این آیات را خویشان نزدیک و خاص رسول اکرم(ص) می دانند. اما محمد عزّه دروزه با استناد به ترتیب نزول آیات و سوره ها، سیاق آیات و نظر برخی از مفسران و محدثان اهل سنت، روایات شیعه را ساختگی و حاصل تعصب مذهبی آنها می پندارد. وی هر چند در لابلای مباحث، وجوب احترام اهل بیت(ع) را تذکر می دهد اما با اعتقاد به عدم مناسبت خاص در نزول برخی آیات و عمومیت مصداق آنها، هیچ گونه ارتباطی بین محتوای آنها با موضوع گرامیداشت اهل بیت(ع) نمی یابد. در این مقاله استدلال های دروزه با کمک شواهد درون متنی و برون متنی، تحلیل و با استفاده از منابع شیعه و سنی بررسی و نقد می شود.
معناشناسی اسماء از دیدگاه مفسران فریقین با تأکید بر آیه خلافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی تعلیم اسماء باعث شده است که انسان مقامی بالاتر از مقام فرشتگان مقرب خدا داشته باشد. این مقاله در صدد بررسی چیستی اسماء مورد اشاره در آیه 31 بقره با استفاده از تحلیل سخنان مفسران فریقین است. مفسران شیعه سه نظریه را در مورد اسماء مطرح کرده اند: الفاظی که به اشیاء خارجی اشاره دارد، حقایق عینی و خارجی که واسطه خلقت تمام ممکنات عالم می باشند و ذخایر غیبی که منشأ پیدایش جهان هستند. مفسران اهل سنت دو نظریه تشابه این آیات و وسیله ایجاد ارتباط و ادامه حیات در روی کره زمین برای انسان را مطرح کرده اند. تطبیق دیدگاه های تفسیری فریقین بیانگر آن است که اختلاف مفسران در تفسیر این آیات برآمده از اختلاف ایشان در مبانی و منابع تفسیری است.
رویکرد آلوسی به تفسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالثناء شهاب الدین محمود آلوسی بغدادی از مفسران سده سیزدهم هجری و وابسته به طریقت نقشبندیه و مؤلف تفسیر روح المعانی است. یکی از جنبه های مهم این تفسیر، رویکرد مفسر نسبت به سنت تفسیر عرفانی است. آلوسی از گرایش های عرفانی استقبال کرده و در مواضعی بر اساس تخصص و دانش، روحیات و ذوقیات و احوال بیرونی و نیازهای مخاطبان، به بازتاب آراء مفسران منتسب به عرفان نظری و عرفان سیر و سلوکی اقدام نموده است. دربرابر جریان و سنت تفسیر عرفانی، مواجهه آلوسی با آراء تفسیری عارفان گزینشی است. بر این اساس، کوشش برای توافق بین شریعت و عرفان و برمبنای آموزه های طریقت نقشبندیه روح حاکم بر این نگرش را در سنت تفسیر عرفانی تشکیل می دهد. افزون براین، نباید از مواجهة انتقادی و محققانة وی با برخی آرای دیگر تفسیر عرفانی در روح المعانی، همچون مواجهه با نظریة وحدت وجود ابن عربی غفلت ورزید. این نوع رویارویی ها که در جای خود از استقلال و قوت اجتهادی وی در تفسیر به معنای اعم و تفسیر عرفانی به معنای اخص آن حکایت می کند، تنها در پرتو رویکرد ویژة او و با عنایت به مؤلفة دانش و تخصص آلوسی قابل تبیین و تشخیص است.
معناشناسی تاریخی واژه «ربّ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و جایگاه محوری اسم «ربّ» در نظام معنایی قرآن کریم، در این مقاله با هدف دستیابی به معنای واژه «ربّ» و سیر تاریخی تحول معنا و کاربرد آن در اشاره به «خدای راستین/ خالق» در زبان های مختلف سامی و چگونگی راه یابی چنین کاربردی به زبان عربی پیش از نزول قرآن کریم، از روش معناشناسی تاریخی و زبان شناسی تاریخی تطبیقی استفاده شده است. از این رو ابتدا واژه «ربّ» عربی با بعضی واژه های خویشاوند با آن در خانواده زبان های سامی و همچنین زبان مصری مقایسه شده و در نتیجه، علاوه بر دستیابی به مفهوم اصلی «بزرگ» برای واژه rab سامی و شناسایی واژه nib به عنوان خویشاوند مصری rab سامی، پیوند میان دو ریشه r-b-b و r-b-w/y سامی نیز آشکار شده است. سپس با نگاهی تاریخی به کاربرد مفهوم مورد اشاره واژه rab سامی در بافت دینی پیش از اسلام و سایر واژه های ناظر به این مفهوم در زبان های سامی و متون مختلف دینی یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است و در نتیجه، علاوه بر تبیین سیر تاریخی کاربرد معنای «سرور/ صاحب اختیار» در اشاره به «خدای راستین/ خالق» و معرفی واژه های ’Adonāy عبری، Kyrios یونانی، Mār’/ Māry آرامی و Moryo سریانی، که همگی به همین مفهوم اشاره داشته اند، با توجه به شواهد باستان شناختی آشکار شده است که واژه rab نخستین بار در اوایل قرن پنجم میلادی و در زبان سبئی به عنوان اسمی از نام های خدا به کار رفته و چنین کاربردی از زبان سبئی به حجاز و زبان عربی بستر نزول قرآن کریم راه یافته است.
نظریه مطابقت کتاب تکوین و تدوین در دیدگاه علامه جوادی آملی (مبتنی بر تحلیل فلسفی تفسیری اوصاف قرآن در قرآن)
حوزههای تخصصی:
نظریه تطابق کتاب تکوین و تدوین، نظریه ریشه داری در تاریخ فلسفه و عرفان اسلامی است. این نظریه بنیادین، نتایج کاربردی مهمی ازجمله تعیین قلمرو معارف قرآن در فلسفه دین دارد. در این مقاله، پس از بررسی مفاهیم بنیادین این نظریه، ارکان تحقق کتاب، نظیر علت فاعلی (کاتب) ، علت غایی (هدف کتابت) ، ابزار کتابت (قلم) و جایگاه ظهور مکتوبات (لوح) را در تطابق کتاب تکوین با تدوین، واکاوی خواهیم کرد. سپس با تحلیل معنای وجوه مطابقت و نظریه علامه، نشان می دهیم منظور از مطابقت، مطابقت ازجمیعِ جهات (مساوقت و عینیت) یا مطابقت از برخی وجوه، نظیر مماثلت، مجانست، مشابهت و ...) نیست. همچنین مطابقت مصادیق آیات کلمات تکوینی و تدوینی را نمی توان با رویکرد تساوی، عام و خاص مطلق و عام و خاص من وجه بازخوانی کرد. علامه جوادی آملی وجوه مطابقت این دو کتاب را به نحو اتحاد حقیقت و رقیقت، اتحاد ظلی بر مبنای تشکیک و همچنین به صورت اجمال و تفصیل تبیین می کنند. ایشان برخی از شاخص های مشترک این دو کتاب را هماهنگی آن ها در احسن بودن نظام، اشتمال بر ظهر و بطن، بی انتهایی کلمات، وصف جمال و جلال و ... می دانند.
اصطلاح شناسی مبانی تفسیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اصطلاح شناسی به عنوان یک شاخه زیرساختی علمی در میان همه علوم مطرح است و متصدی شناسایی و تعریف اصطلاحات علوم به صورت روشمند و قاعده مند می باشد. دانش تفسیر نیز بسان دیگر علوم، اصطلاحات و واژگان اختصاصی دارد که تعریف آنها، ضروری ترین اقدام پیش از به کارگیری آنها می باشد. در این میان، اصطلاح «مبانی تفسیر» چندگاهی است که در میان علوم اسلامی و به ویژه دانش تفسیر مطرح است و مفسران و قرآن پژوهان از مناظر مختلف، تعاریف گوناگونی از آن ارائه داده اند. این نوشتار بر آن است تا با بررسی تعاریف پیشین این اصطلاح، تعریف جامع و مانعی از آن ارائه دهد.