مطالب مرتبط با کلیدواژه

احکام اجتماعی اسلام


۱.

بررسی تطبیقی قوامیت مرد بر زن در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: المیزان المنار تفاوت زن و مرد آیه قوامون احکام اجتماعی اسلام قوامیت مرد بر زن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
تعداد بازدید : ۱۶۸۴ تعداد دانلود : ۷۴۹
زن و مرد از نظر تکوینی دارای وجوه تشابه و تمایزند، زنان از نظر احساسات و مردان از نظر تعقل و توان جسمی قوی هستند. احکام متفاوت اجتماعی زن و مرد در اسلام، ریشه در این تفاوت دارد. سید محمدحسین طباطبایی و محمد رشیدرضا در تفاسیر خود، راز تفاوت این احکام را در تفاوت مسئولیت های هر یک در اجتماع می دانند. اختلاف نظر دو مفسر در این است که رشیدرضا دایره قیومیت در آیه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» را شامل تمام اوامر و نواهی شوهر می داند و طباطبایی آن را در حیطه خانواده و مسائل کلان جامعه می نگرد، در عین حال که در محیط خانواده، قائل به انحصار آن در استمتاع و حفظ عفت و اموال شوهر است؛ به نظر می رسد از سویی با توجه به عدم ولایت مطلق مرد بر زن، اوامر و نواهی شوهر را مشمول دایره قیومیت دانستن و از سوی دیگر با عنایت به صدر و ذیل و قرائن داخلی و خارجی آیه، فراتر دانستن قیومیت از امور خانوادگی، محل تأمل است.
۲.

ابن خلدون و دو راهی نقش سیاست شرعی و عرفی عقلی در صدور احکام اجتماعی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن خلدون سیاست عقلی و دینی نظام عرفی و شرعی احکام اجتماعی اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۶۹
ابن خلدون، به عنوان شخصیتی صاحب نظر در حوزه مناسبات دین، سیاست و جامعه، با فهمی که از تاریخ حکومت های مسلمان دارد، به این سوال چالش برانگیز در طول تاریخ اندیشه اجتماعی مسلمانان پاسخ داده که احکام اجتماعی تا چه اندازه ریشه در دستور شارع و یا عرف و مصالح عرفی دارد. مساله مقاله حاضر، «چیستی نسبت میان آموزه های شرعی و عرفی و ساز و کار صدور احکام اجتماعی اسلام مبتنی بر آن» و مدعای تحقیق، «سهم قابل توجه سیاست عرفی-عقلی در شکل گیری احکام اجتماعی اسلام از زاویه دید ابن خلدون» است. بررسی ها نشان داد در نظر او، صدور حکم براساس نظام شرعی به صورت مستقل، ناممکن، و بر اساس نظام عرفی-عقلیِ فارغ از شرع، ناکارآمد و مقدمه پدیدآمدن نظام پادشاهی بوده است. بنابراین قواعد عرفی و آراء خردمندان سهمی جدی و اجتناب ناپذیر از سیاست شرعی کارآمد– که در عصر خلفای راشدین تحقق یافته- را به خود اختصاص داده و تامین کننده منافع دنیوی و اخروی جامعه است.