فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
تحلیل انتقادی نظریه عزیزه هبری پیرامون «عدالت توحیدی» در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
از نظر عزیزه هبری، توحید اساس آموزه های قرآنی بوده که همه مبانی اسلامی با توجه به آن معنا می یابند. بدین لحاظ او در پردازش نظریه خویش در مورد عدالت در قرآن، ابتدا به اثبات و تبیین توحید قرآنی و سپس به واکاوایی وجوه مختلف عدالت، میزان و تعادل در مخلوقات خداوند، زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی انسان ها با نظر به دو مفهوم قرآنی «العدل» و «المیزان» می پردازد. در مقابل، از نظر هبری، غفلت از این نکته موجب گرفتار شدن در استدلال شیطانی، یعنی برتری جویی و لذا نبود عدالت در زندگی مسلمانان می گردد؛ زیرا طبق آیات قرآنی، ابلیس اولین کسی است که مدعی برتری گشته و از سجده به آدم7 امتناع ورزید. با وجود این، نظریه هبری در این زمینه دچار اشکالاتی نیز هست؛ مانند اینکه گزینش و انتخاب حاکم اسلامی در قرآن با بیعت و تساوی آراء مردم نیست و حق انحصاری خداوند است. دیگر اینکه با توجه به تفاوت های مرد و زن از نگاه قرآنی، عدالت به معنای تساوی نیست، بلکه به معنای تفاوت است.
بازشناسی جایگاه سنت در مکتب تفسیری قرآن به قرآن براساس تفاوت دو مرحلة تدبر و تبیین (تفسیر)
حوزه های تخصصی:
مکتب تفسیری علامه طباطبایی با رویکرد قرآن به قرآن سال هاست ذهن پژوهشگران را به درک، بررسی، نقد و تکمیل خود مشغول کرده است. باوجود تلاش صاحب نظران و گشایش برخی دریچه های نوین، هنوز درک جامعی از چیستی این مکتب، به ویژه جایگاه سنت در آن به دست نیامده و بررسی های کنونی اشکال دارند و متناقض اند. یکی از دلایل مهم این نقصان، تفکیک نکردن «تدبر در قرآن» از «تبیین (تفسیر) قرآن» و خلط مباحث این دوست. در این مقاله ابتدا با نگاه جامع به سخنان علامه نشان می دهیم ایشان، احیاگر این مکتب، به این دو مرحله و تفاوت آن ها توجه کرده اند. سپس تفاوت های این دو را بررسی و براین اساس، تعریف جدیدی از جایگاه سنت در این مکتب عرضه می کنیم.
تفسیر لغوی سوره دهر در تفسیر نمونه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم و متداول در تفسیر آیات قرآن کریم، تفسیر بر اساس تحلیل تفسیری واژگان قرآنی است. این امر همواره از ابتدای نزول آیات قرآن تا کنون مورد توجه مفسران قرار گرفته است و در این زمینه افزون بر تفاسیر، آثار ارزشمندی به صورت مستقل نگارش یافته است. تفسیر نمونه از جمله تفاسیری است که در تفسیر آیات، اهتمام زیادی به پژوهش های لغوی و واژگان قرآنی داشته است و از این شیوه برای بیان مقصود الهی و دلالت آیات استفاده کرده است. در این مقاله نمونه هایی از تفسیر لغوی در تفسیر نمونه، در تفسیر لغوی سوره دهر بررسی شده تا افزون بر روشن شدن نقش تحلیل مفردات قرآنی در تفسیر آیات قرآن، میزان اهتمام مفسر تفسیر نمونه به تحلیل تفسیر لغوی، مشخص گردد.
گونه شناسی تفاسیر عرفانی در موضوع حروف مقطعه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله طبقه بندی نظرات مندرج در تفاسیر عرفانی درباره ماهیت حروف مقطعه و انواع معنایابی از این حروف است. در این مقاله آرای ده مفسر عارف و صوفی [سهل تستری، سلمی، قشیری، میبدی، روزبهان بقلی، عبدالرزاق کاشانی، ملاصدرا، اسماعیل حقی، صفی علی شاه، و گنابادی] از قرون مختلف، درباره حروف مقطعه قرآن بررسی و یافته ها در دو سطح طبقه بندی شده است. در سطح نخست انواع یافته های آنان درباره ماهیت حروف مقطعه و در سطح دوم درباره روش و انواع این معنایابی از نظر محتوایی بحث شده است. در سطح نخست هفت نظر طبقه بندی شد: تشابه حروف مقطعه؛ از اسرار بودن این حروف؛ داشتن جنبه بلاغی؛ سوگند خداوند بودن همه یا برخی از این حروف؛ اسامی سوره های قرآن کریم بودن برخی از این حروف؛ اسامی پیامبر بودن برخی از حروف، و اسامی خداوند بودن حروف و نهاده شدن اسم اعظم الهی در آنها. هریک از این نظرات با تفاسیر جامعی مانند جامع البیان طبری، روض الجنان رازی و مجمع البیان طبرسی مقایسه و نشان داده شد که سخنان عرفا درباره ماهیت حروف مقطعه عموماً در تفاسیر رسمی انعکاس داشته است. در سطح دوم معنایابی بر اساس مشابهت و مشاکلت حروف با مفاهیم عرفانی توضیح داده شده است. در این نوع از معنایابی، چهار نوع محتوا مد نظر مفسران عارف بوده است که عبارتند از: معنایابی ناظر به حق و اسماء و صفات او؛ معنایابی ناظر به پیامبر و جامعیت حقیقت و مراتب او؛ معنایابی ناظر به سلوک سالکانه و مواجید عارفانه؛ و معنایابی ناظر به مراتب عالم و مراتب تنزلات وجود.
دیدگاه فقه گرایانه مفسران در قصه حضرت یوسف(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن و سایه معارف آن چهره می بندند. قریب به یک سوم آیات قرآن را رفتار و گفتار انبیا و اشخاصی از امت های پیشین تشکیل می دهد. از سویی میزان نسخ ادیان گذشته و یا بازه زمانی آنها وضعیت کاملاً مشخصی ندارد، ازاین رو با توجه به بهره گیری فقهی ائمه: از آیات قصص، استفاده فقهی از آنها ضرورتی جدی است. بررسی موضوع نسخ در نگاه اصولیان و مفسّران نشان داده است که دیدگاه منقح و معینی از آنان درباره بهره های فقهی از این بخش قرآن وجود ندارد. نگاه فقه گرایانه مفسران در آیات قصه یوسف، در پژوهش نگارندگان بر روی سه مسأله همکاری با حکومت های باطل، جواز عقد ضمان، و جواز و عدم جواز صحنه سازی و نسبت دروغ به دیگران یا توجیه وسیله به خاطر هدف مقدس متمرکز است. مقاله پیش رو که با استفاده از منابع کتابخانه ای به روش توصیفی تحلیلی فراهم آمده است، ضمن توصیف چگونگی بهره مندی فقهی مفسران و فقها از آیات داستانی قرآن، به نقد و بررسی کیفیّت استدلال آنان پرداخته است که فقدان موضع واحد و معین درباره دایره حجیت شرایع پیشین و نسخ، از ثمرات این جستار در نگاه فقهی آنان به آیات مذکور و نشان از نیازمندی نگاه فقه گرایانه مفسران و فقها به تبیین چهارچوب نسخ و استنباط احکام از آیات داستانی است.
روش های اختصاصی اهل بیت علیهم السلام در تفسیر مفردات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهل بیت (ع) بی شک و به شهادت قرائن عقلی و نقلی، قرآنِ ناطق و وارثان حقیقی علوم و معارف رسول خدا | به شمار می روند. در فرازهایی از روایات شیعی، اهل بیت (ع) با وصف «امیران کلام» ستوده شده اند. از آنجا که فهم معانی کلام به فهم کلمه یا کلمات وابسته است، بی تردید دقت نظر و کاوش در دیدگاههای تفسیری اهل بیت (ع) در تبیین معنا یا معانی مفردات قرآنی از اهمیت به سزایی در تفسیر قرآن برخوردار است. روش های تفسیر مفردات قرآن، متفاوت است که از آن میان، چهار روش تأویلی، توسعه یا تضییق معنا، بیان غایی و تصویری از اختصاص های روش اهل بیت (ع) در تفسیر واژگان قرآن به شمار می رود. در پژوهش حاضر ضمن تشریح هر روش، نمونه هایی از آن در میراث تفسیری اهل بیت (ع) برشمرده شده و خاستگاه قرآنی برخی از این روش ها اثبات گردیده است.
بررسی تطبیقی روش تفسیر روایی، در دو تفسیر طبری و ابن کثیر (جامع البیان و القرآن العظیم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه تطبیقی بین اندیشه های متفکران در هر علمی یکی از عوامل فتح دریچه های علم به روی آیندگان است و علم تفسیر نیز از این قاعده مستثنی نیست از رهگذر این تطبیق ها، منشأ اصلی یک اندیشه و یا اثر پذیری یک مفسر از مفسر دیگر و هم چنین تحول موضوع های تفسیری آشکار می شود؛ لذا نویسندگان این نوشتار در پی آن هستند تا اثرپذیری روش دو مفسر، طبری و ابن کثیر از اهل سنت که هر دو مورخ و محدث بزرگی بوده اند را نسبت به هم بررسی کرده و تحول و گستردگی این تفسیرها در دو زمان مختلف را با هم مقایسه کنند. در این راستا دو تفسیر جامع البیان طبری و تفسیر قرآن العظیم ابن کثیر به لحاظ روش شناسی بررسی شده و ذیل پنج محور «احکام، اخلاقیات، عقاید، آیات ولایت محور و اسرائیلیات» مواضع آنها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته شده است که در ذیل برخی از این محورها دو مفسر دارای توافق و در بعضی دیگر دارای عدم توافق هستند.
بررسی تطبیقی تعاریف فاصله قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فاصله، پدیده ای قرآنی در پایان آیات است. سخن درباره آن از دوران سیبویه (د 180ق) آغاز گردید، اما رمّانی (د 384ق) اولین کسی بود که به تعریف و بررسی آن پرداخت. از آن زمان تا کنون تعاریف زیادی از علمای فریقین درباره فاصله ارائه گردیده است، اما تعریف جامع و مانعی که به همه ابعاد فاصله پرداخته باشد، یافت نمی شود. به دلیل اهمیّت و ضرورت وجود تعریف دقیق، لازم است ضمن بازخوانی و بررسی تطبیقی تعاریف «فاصله قرآنی» آنها را در محک ارزیابی قرار داد، تا شرایط برای ارائه تعریفی صحیح تر فراهم گردد. در این راستا پرسشهایی مطرح است که عبارتند از: فاصله قرآنی چیست؟ چرا به این نام خوانده شده است؟ چرا محققان در تعریف فاصله هم داستان نیستند؟ چه نقدهایی بر تعاریف آنان وارد است؟ سهم عالمان دو مذهب بزرگ اسلامی در تعریف فاصله چقدر است؟ در این مقاله به بازخوانی، بررسی، تحلیل و نقد تعاریف فاصله پرداخته شده و دلایل تنوع و گوناگونی آنها نیز روشن گردیده است. در نهایت سعی شده است تعریفی دقیق تر و جامع تر که کاستیها و نقایص تعاریف گذشته را ندارد، ارائه گردد.
بررسی انتقادی رویکرد تفسیری در مطالعهی دین: نقد نظریات کلیفورد گیرتز درباب دین با تکیه بر آرای مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
د ی ن به منزله ی ی ک ی از ارکان زندگ ی انسان، مورد مطالعه ی رو ی کردها ی مختلف علوم انسان ی و اجتماع ی ازمنظر درون د ی ن ی و برون د ی ن ی قرار گرفته است . تفس ی رگرا یی با جهت گ ی ر ی برون د ی ن ی ، از جمله فراگ ی رتر ی ن ا ی ن رو ی کردهاست که کل ی فورد گ ی رتز را م ی توان ی ک ی از اند ی شمندان برجسته ی آن به شمار آورد؛ و ی انسان شناس ی است که با رو ی کرد تفس ی رگرا ی انه و گرا ی ش نمادگرا به مطالعه ی د ی ن در جوامع مختلف پرداخته است . از د ی گر سو، مرتض ی مطهر ی به منزله ی اند ی شمند اله ی و اجتماع ی معاصر، زوا ی ا ی ا ی ن مهم را با نگرش توح ی د ی و درون د ی ن ی مورد تحل ی ل و بررس ی قرار داده است . در ا ی ن پژوهش، تلاش شده تا ضمن مقا ی سه ی آراء ا ی ن اند ی شمند توح ی دگرا با نظرات کل ی فورد گ ی رتز درباب د ی ن، با بهره گ ی ر ی از دستگاه نظر ی مطهر ی ، رو ی کرد تفس ی رگرا یی گ ی رتز مورد نقد و ارز ی اب ی قرار گ ی رد . واکاو ی و مقا ی سه ی نظرات ا ی ن دو اند ی شمند، ما را به ا ی ن نت ی جه رساند که « نسب ی گرا یی »، «فروکاستن تعر ی ف د ی ن به مجموعه ا ی از نمادها»، «ب ی توجه ی به منشأ وح ی ان ی د ی ن» و... ازجمله مهم تر ی ن نقدها یی است که م ی توان ازمنظر مطهر ی به رو ی کرد تفس ی رگرا یی گ ی رتز وارد نمود .
بررسی تطبیقی مسأله قضا و قدر و رابطه آن با جبر و اختیار در تفسیر کبیر و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود آیات متعدد پیرامون مسأله قضا و قدر الهی و آزادی و اختیار انسان باعث رواج گفتگوها در میان متکلمان، حکما و مفسران اسلامی و ارائه عقاید و آرائ متفاوتی شده است. این امر در تفاسیر کلامی از نمود بیشتری برخوردار است. در این میان فخررازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه برداشت های متفاوتی در این باره داشته اند؛ فخررازی با تکیه بر مبانی کلامی اشعری صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی و وقوع همه حوادث عالم را به دلیل تعلق قضا و قدر الهی امری حتمی و ضروری و تخلف از آن را محال دانسته و طباطبایی با استدلال به آیات و روایات و دلایل عقلی هیچ گونه ملازمه ای میان این دو قائل نیست. افزون بر این، اعتقاد یا عدم اعتقاد به مسائلی چون نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت در تفسیر، حجیت عقل در تفسیر و حسن و قبح عقلی، بخشی از دلایلی است که موجب برداشت های متفاوت فخررازی و طباطبایی از آیات مرتبط با مسأله مذکور شده است.
بینامتنی قرآن کریم با صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از رویکردهای مهم در پژوهش های مربوط به علم نشانه شناسی، مطالعات بینامتنی است که یادآور تعامل متون با یکدیگر است. این نوع پژوهش ها با کشف و تحلیل نشانه های رابط میان متون، به درک بهتر متن و خوانش نو از آن، کمک می کند.پژوهش حاضر درصدد شناخت و تحلیل چگونگی و میزان تأثیر قرآن کریم بر لفظ و محتوای ادعیه صحیفه امام سجاد(ع)، یکی از میراث های ارزشمند شیعه، است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی است؛ به همین دلیل پس از ارائه مباحث نظری، عملیات بینامتنی صحیفه با قرآن کریم که متن غایب در نظر گرفته شده، تحلیل و بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که این تعامل، بیش تر به صورت نفی متوازی و نفی جزئی اس ت و در نمونه های اندکی، نفی کلی به کار رفته است. بنابراین پیوندی ناگسستنی میان سخنان امام و قرآن کریم وجود دارد و امام (ع)، علاوه بر الفاظ قرآن کریم، ضمن تعاملی آگاهانه، از محتوای آیات نیز بهره های فراوان برده اند.
وثاقت معرفت عقلانى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
قرآن کریم با دعوت به خردورزى، از انسان ایمان به خدا، جهان غیب و زندگى مؤمنانه را طلب مى کند. اما وثاقت عقل حتى در باب جهان مشهود سخت مورد مناقشه است. در این صورت، چگونه مى توان به دعوت قرآن پاسخ مثبت داد؟! در تفسیر المیزان چه راه حلى ارائه مى شود؟ در این تحقیق، با هدف یافتن پاسخ براى پرسش هاى فوق و تأمین اعتماد نسبت به عقل و یافته هاى آن، با روش کتابخانه اى و استناد به مطالب علامه طباطبائى در المیزان و به تناسب، آثار دیگر ایشان و نیز با تحلیل منطقى روشن مى شود که استاد در عین تأکید بر بداهت مفهوم علم و تحقق مصداق آن، ضمن پاسخ به شکاکان و حس گرایان، وثاقت معرفت عقلى را اثبات مى کند و بدین ترتیب، مخاطب ایشان نسبت به اعتبار کاربست عقل براى تأمل در آیات تکوینى و تشریعى اطمینان خاطر مى یابد.
شیوه تفسیر بیانی در «التفسیر البیانی»
حوزه های تخصصی:
وجود معانی عمیق در آیات قرآن، موجب می شود که برخی مفسران عصر کنونی بدون محدود کردن فهم قرآن در روش ها و نگاه مفسرین گذشته و با استفاده از شیوه های جدید، البته با مبنا قرار دادن اصول حاکم بر تفسیر قرآن، روز به روز به نتایج نو و گاه دقیق تری از قرآن دست یابند، یکی از این شیوه ها تفسیر بیانی است؛ در عصر حاضر بنت الشاطی با نامگذاری تفسیر خود به نام «التفسیرالبیانی» خواسته است تفاوت و تمایز روش خود را نسبت به تفاسیر ادبی گذشته نشان دهد؛ این مقاله در صدد معرفی شیوه های به کار رفته در این تفسیر است که مؤلف آن توانسته با بهره گیری از آن یافته های دقیق تری را در تفسیر چندین سوره پایانی از قرآن ارائه دهد. مؤلف در این تفسیر روش های منظمی را مبنای کار خود قرار داده؛ از جمله: ضرورت تفسیر قرآن به صورت موضوعی البته به سبک خاص خود با استقصای همه آیات مربوطه؛ بهره گیری از روایات سبب نزول صرفا با هدف شناخت فضای نزول آیات؛ تبیین دلالت الفاظ قرآن در محدوده فهم مردمان عصر نزول؛ محوریت سیاق در فهم نصوص قرآن؛ و معیار قراردادن متن قرآن در مباحث نحوی، اعرابی و بلاغی.
تحلیلی بر معناشناسی واژه «کَبَد» در قرآن کریم با الهام از روش توشیهکو ایزوتسو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۷
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مفهوم شناسی
گام نخست برای دست یابی به معارف قرآن کریم، شناخت دقیق معانی واژگان آن است. در سال های اخیر با رواج رویکرد معناشناسی در مطالعات قرآنی، شیوه ای نو در این عرصه پدید آمده است. هدف این شیوه، اکتشاف معنایی است که در لایه های متن نهفته شده است تا بتوان از طریق ساختار الفاظ قرآن، معنای دقیق و جامع واژه مورد نظر را استخراج نمود. از مشهورترین این روش ها، روش ایزوتسو است. این مقاله با استفاده از روش ایشان و تکمیل آن در بخش های ارتباط آیات در محدوده سوره و در قرآن کریم، نخست واژه «کَبَد» را از منظر لغوی و سپس معناشناسی بررسی و با استفاده از واژگانِ با معنای نزدیک، متضاد و موازنه ساختاری متن، در چند مرحله آن را تجزیه و تحلیل نموده و به این نتیجه رسیده است که مغایر مفهوم متداول واژه کَبَد، این واژه معنای منفی در بر ندارد و به محدودیت های عالم ماده و حکمت الهی در اختیار انسان اشاره دارد.
دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره نهاد انسان در قرآن (تفسیر آیة فطرت)
حوزه های تخصصی:
ازنظر آیت الله جوادی آملی، انسان متوجه کمال و جمیل مطلق است. این حالت بنی نوع انسان است که خدای تبارک و تعالی جبلی انسان را بر آن مفطور کرد. فطرت انسانی بر کمالات نورانی مخمور است که باارزش ترین سرمایه وجودی اوست و هیچ مخلوقی از آن بهره ندارد؛ ازاین رو، انسان همچون چشمه ای جوشان است که می تواند جوی هایی را سیراب کند. خدای سبحان براساس ارزش وجودی انسان به او امر فرمود که قعود و قیام خویش را متوجه دین قیّم کند تا قوام یابد و توجه خود را سوی دین حنیف کند تا همواره در صراط مستقیم حق بماند. هرچند آیه ابتدا با فعل امر مفرد آمده؛ اما از فعل بعدی که جمع است، تعمیم ثابت می شود.
از فرمان خدا دو نکته به دست می آید: 1) این توجه باید همراه با معرفت باشد؛ 2) قوام امت مرهون توجه آنان به دین قیم است. فطرت انسان و دین الهی هیچ تهافتی ندارند، بلکه سنخ واحدی دارند.
خلاقیت علامه در تفسیر قرآن به قرآن به کمک روایات مأثور از معصومین(علیهم السلام) در تبیین این آیات تجلی می کند که ایشان بین فطرت پاک و غیرمشوب به باطل با دین حنیف هیچ تنافری نمی بیند و معتقد است شهادت اولیه انسان همان ندای درونی فطرت است؛ بدین ترتیب، بین آیه ذر و آیه فطرت ارتباط برقرار می کند؛ درحالی که بسیاری از مفسران در این کار موفق نبوده اند. در این پژوهش، افزون بر اشاره به نکات بدیع درباره فطرت، اثبات می کنیم دیدگاه استاد شباهت آشکاری با اندیشه علامه دارد و نظر برخی مفسران، مانند فخر رازی را برنمی تابد.
بررسی دیدگاه های تفسیری ثعلبی، رازی، سیوطی، آلوسی و زحیلی در تفسیر آیه اکمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از آیات مرتبط با موضوع انتصاب حضرت علی(ع) به امامت در روز غدیر آیه سوم سوره مائده است. درباره شأن نزول و تعیین رخداد این آیه میان مفسّران فریقین اختلاف است. مفسّران شیعه با استناد به آیات و روایات به صراحت آیه را در باره اعلان ولایت و جانشینی امام علی(ع) در روز غدیر ذکر نموده اند، اما برخی از مفسّران اهل سنت زمان نزول آیه اکمال را روز عرفه دانسته و آن را روز اکمال احکام، فرائض و سنن الهی می دانند؛ به گونه ای که پس از آن هیچ حکم دیگری از فرائض بر پیامبر اکرم’ نازل نشده و دین کامل گردیده است. برخی دیگر از اهل سنت نزول آیه را در روز غدیر و مربوط به جانشینی امام علی(ع) دانسته اند. این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی آراء و دیدگاه های تفسیری مفسّرانی مانند: ثعلبی، رازی، سیوطی، آلوسی و زحیلی، شأن نزول آیه اکمال را در ترازوی نقد قرار دهد و راه اثبات اندیشه تفسیری شیعه که همان تأیید امامت و ولایت حضرت علی(ع) است، هموار نماید.
رابطه «زمینه های اصلی» و «معیارهای» اجتهاد طبری در بررسی و ترجیح آراء تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش «تحلیل محتوا» به واکاوی کمّی و کیفیِ رابطه ی میان زمینه های اصلی و معیارهای اجتهاد طبری در بررسی و ترجیح آراء متفاوت تفسیری در «جامع البیان عن تأویل القرآن» می پردازد. بر اساس تتبع نگارنده، طبری در 1952 مورد، به ذکر آراء مختلف تفسیری پرداخته و نظر اجتهادیِ خود را بیان می کند که برجسته-ترین نتایج پژوهش درباره ی زمینه و معیار آنها بدین قرار است: 1- طبری در چهار زمینه ی اصلی شامل بر «اسباب نزول»، «قرائت»، «عبارات قرآنی» و «مفردات قرآنی» به بیان آراء مختلف تفسیری و انتخاب نظر برگزیده ی خود پرداخته است. 2- وی استفاده ی متعددی از شش معیار «سیاق و ظاهر آیات»، «شهرت و اجماع»، «کلام عرب (نحوی، بلاغی و لغوی)»، «اصالت تعمیم»، «روایت صحیح از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)» و «رسم المصحف قرآن» و همچنین استفاده ی معدودی از چهار معیار «عقل»، «نظر صحابه»، «احکام فقهی» و «تاریخ» در ترجیح میان آراء تفسیری داشته است. 3- طبری در مجموع از سه معیار «سیاق و ظاهر آیات»(701مورد)، «کلام عرب»(603مورد) و «شهرت و اجماع» (456مورد) بیشترین استفاده را کرده است. 4- وی در زمینه ی «اسباب النزول» بر معیار «سیاق و ظاهر آیات» (51درصد)، در زمینه ی «قرائت» بر «شهرت و اجماع»(64 درصد)، در زمینه ی «عبارات قرآنی» بر «سیاق و ظاهر آیات» (53درصد) و در زمینه ی «مفردات قرآنی» بر «کلام عرب»(44 درصد) عنایت بیشتری داشته است.
نظریه ای نوین در معنای ظاهر و تنزیل قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم علوم قرآن که ریشه در روایات پیامبر و اهل بیت (ع) دارد، بحث ظاهر و باطن قرآن است. تاکنون محققان زیادی به بحث درباره مقصود از باطن و تأویل قرآن و معرفی معیارهایی برای شناخت ظاهر قرآن از باطنش روی آورده اند. معمولاً محققان برای تنزیل و ظاهر قرآن، معانی روشن و تحت اللفظی قرآن، چیزهایی که قرآن درباره آن نازل شده، تفسیر و شأن نزول، تطبیق آیات قرآن بر مصادیق طبیعی و معانی دیگری نزدیک به اینها برداشت کرده اند. تدوین آثار فراوان درباره باطن قرآن حکایتگر دشواری بحث در این موضوع است. مقاله حاضر برخلاف رویه متداول میان محققان، تلاش کرده است از طریق بحث درباره مفهوم ظاهر و تنزیل قرآن، به حل مسأله تمایز میان معانی ظاهری و باطنی قرآن بپردازد. رهاورد این بحث این است که هر معنایی که نخستین مخاطبان پیامبر از آیات شریفه دریافت کرده و در ذهنشان نقش می بست، ظاهر و تنزیل قرآن بوده و هر معنای دیگری که ورای آن فضای نزول و فهم مخاطبان اولی از آیات قرآن دریافت شود، خواه در زمان رسول خدا(ص) یا بعد از آن، باطن و تأویل قرآن خواهد بود. بی شک سیاق و فضای نزول، مهم ترین قراین آگاهی از معنای ظاهر و تنزیل قرآن است.