فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۲۱ تا ۴٬۸۴۰ مورد از کل ۱۳٬۴۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی سال پنجم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۹
109 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی عناصر نمایشی در قصص قرآنی است. در ساختار اغلب داستان های قرآن، عناصر هنری شناخته شده در ادبیات نوین داستانی، تا حدودی قابل تحلیل و ارزیابی است. در ادبیات داستانی امروز، عناصری مانند طرح و پی رنگ، حادثه، شخصیت، گفت وگو، روایت، صحنه، زاویه دید و درون مایه وجود داردکه هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا مقوم داستان هستند. عنصر شخصیت نقش مهمی در داستان های قرآن دارد و یکی از محورهای مهم داستان به شمار می رود. این شخصیت ها با توجه به پیام و هدف سوره و داستان مورد نظر، به گونه ای هماهنگ با دیگر عناصر داستانی نقش خود را ایفا می کنند. "صحنه" ظرف زمانی و مکانی وقوع حوادث داستان است.
نگرشی قرآنی بر رابطه سبک زندگی دینی و حیات طیبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال پنجم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۰
103 - 127
حوزههای تخصصی:
از منظر قرآن کریم زندگی اسلامی حوزه های متعددی دارد، که برخی از آن ها به عنوان زیربنا و مبنای زندگی اسلامی هستند، و اصول کلی زندگی اسلامی را تشکیل می دهند و برخی دیگر مؤلفه ها و رویکردهای عملی، رفتاری، فردی و اجتماعی می باشند که نقش عملی و کاربردی در زندگی اسلامی دارند. لذا قرآن کریم به افرادی که این شاخصه ها را دارا باشند وعده حیات طیبه داده است. بر همین اساس در جستار پیش رو پس از بررسی مفهوم حیات طیبه و سبک و سیاق زندگی اسلامی رابطه آن دو مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و با توجه به این مهم، رهاوردهای غایی آن بیان گردیده است.
غرر الآیات در تفسیر «المیزان» با محوریت آیه 56 سوره «ذاریات»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان آیات قرآن کریم، که همگی نورند، برخی آیات از درخشش چشم گیری از نظر محتوا برخوردارند که به آنها «غرر الآیات» گفته می شود. این مقاله با روش اسنادی در گردآوری داده ها و به شیوه توصیفی تحلیلی در تجزیه مطالب، آیه 56 سوره «ذاریات» را به عنوان یکی از آیات غرر، که از سوی علّامه طباطبائی مطرح شده است، از لحاظ نقش کلیدی آن در حلّ پیچیدگی های دیگر آیات، با هدف اثبات و جامعیت محتوایی اش بررسی کرده، و به این نتایج دست یافته است که این آیه در تفسیر آیات دیگر قرآن، با موضوع هدف از ازدواج و تناسل، حق خدا بر بنده، و حق بنده بر خدا به طور مستقیم، و در تفسیر آیاتی با موضوع منظور از خلقت احسن، علت اینکه قتل نفس معارضه با مقام ربوبیت خداست و دیگر موضوعات به طور ضمنی، نقش محوری و کلیدی دارد و میان موضوعات یادشده پیوندی ناگسستنی مشاهده می شود.
بررسی معناشناختی تاریخی و توصیفی واژه مقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۶)
حوزههای تخصصی:
مراد از معناشناسی مفردات قرآن ،شناخت معانی آنها در دو حوزه تاریخی و توصیفی است. در معناشناسی تاریخی ، با تکیه بر کتب لغت ، تاریخی و شعر ، معلوم می شود که واژه ی مقت بنا بر سنت خاص دوره ی جاهلیت ، بر نوعی نکاح اطلاق می گردیده و کاربرد این واژه در سور مکی و مدنی، گویای رواج این واژه در جاهلییت و جوامع مکی و مدنی بوده است وخویشاوندی ، که مهمترین و قاطع ترین عنصر تصور جاهلی نسبت به وحدت اجتماعی بوده، عامل و بانی ایجاد نکاح مقت گردیده است(همزمانی). در بخش معناشناسی توصیفی، با رجوع به آیات قرآن و کنارهم چیدن لغات هم جوار با این واژه، مفهوم قرآنی مقت حاصل می گردد؛ لذا اسلام ، مصداق های جدیدی را معادل بار معنایی مقتایجاد کرد ولی معنای اساسی این واژه از جاهلیت تامقطع نزول قرآن ، تغییر نکرد ؛ نقشه کلی و نظام عمومی این واژه در قرآن ، وضع تازه ای به خود گرفت ؛ واژه ای که در گذشته منحصراً یک سنت مذمومه بود در اسلام معادل هایی چون خلف وعده ، استنکاف از جهاد و کفرگرایی پیدا کرد که هر کدام از منظر قرآن، برابر اشد بغض و غضب سخت الهی می باشد(در زمانی) .
تجلی قرآن در دیوان عبد الغنی نابلسی
حوزههای تخصصی:
عبدالغنی نابلسی از شع رای برجسته دوره انحطاط به شمار می رود که در اشعار خود ش واهد قرآن ی بسیاری به کار بسته و در به کار بردن آنها توانایی شگفت آوری از خود نشان داده است. جای جای دی وان الحقائق و مجموع الرقائق وی آکنده از الفاظ و مفاهیم قرآنی است. گویی قرآن با روح وی عجین شده است؛ شاعر لب باز نکرده مگر اینکه گوشه ای از آیات قرآنی را بیان نموده تاجایی که می توان گفت بخش عظیمی از دیوان وی نظم آیات قرآن است چه از نظر لفظی و چه از نظر معنایی و مفاهیم عمیق قرآنی را به وضوح در دیوان خوی ش جای داده است. دیوان وی حاوی اشعار الهی است، یعنی در همه جای آن به یگانگی خدا اعتراف نموده است. ب ه جرأت می توان گفت همین مسأله هم هدف اصلی شاعر بوده که گویی در یک بیت دیوانش نیز از این هدف خارج نشده است. به حق می توان وی را از برجسته ترین شاعرانی به حساب آورد که در عصر انحطاط، نور قرآن در آثارشان تجلی یافته است.
اسرار ناگشوده تاویل در تفسیر کشف الاسرار
حوزههای تخصصی:
میبدی تفسیر استادش خواجه عبد الله انصاری را بسط داده و اشارات، حقایق و لطایف آن را توضیح و شرح داده و نامش را کشف الاسرار و عده الابرار نهاده است. زیبایی بیان و نثر روان فارسی آن از امتیازهای این میراث قرن ششمی است. جداسازی ترجمه از تفسیر و اشارات از دیگر امتیازهای آن است. نام گذاری این اثر گرانسنگ به کشف الاسرار بدون دلیل نیست. راززدایی از معانی و مفاهیم اصطلاحات و عبارات قرآنی مدعای اصلی میبدی است. تاویل از مهمترین بحث هایی است که از صدر اسلام تا کنون معرکه آرا است. معانی گوناگون و موضع گیری های متفاوتی در باره تاویل در این تفسیر آمده و نشان می دهد راز تاویل هنوز سر به مهر باقی مانده است و رازگشایی از آن با اعتقاد به ظاهرگرایی در تفسیر متن، نکوهش تاویل کلامی آیات و گرایش به تفسیر عرفانی پیچیدگی آن را دو چندان کرده و در نتیجه میبدی نتوانسته اسرار تاویل را بازگشایی کند.
قرآن و منتظران امام زمان (ع): قرآن و سبک زندگی مهدوی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی مهدویت
« ترجمه معنا شناختی عناصر فعلی- اسمی در قرآن »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ر زبانعربی کلمه از اسم، فعل و حرف تشکیل می شود. وهرکدام از این عناصر در جایگاه خود معنای خاصی را به ذهن متبادر می کند. در قرآن کریم که در اوج فصاحت و بلاغت است، به دقیق ترین شکل از این عناصر مدد گرفته شده است. از آن جا که واژگان وحی به طور دقیق و کامل، مفاهیم و معانی مورد نظر را منتقل می کنند لذا ترجمه آیات نیز باید در نهایت دقت و ظرافت انجام شود. گروهای فعلی اساساً علاوه بر معنا بر عنصر زمان نیز دلالتی دارند، حال آنکه گروه های اسمی مقید به تخته بند زمان نیستند بلکه در گستره زمان ( گذشته، حال و آینده) جاری اند. در این میان برگردان عناصر فعلی قرآن در ترجمه های فارسی به جهت برابری های دو زبان مناقشه ای در پی ندارد و آنچه محل تأمل و بررسی است معادل گذاری عناصر اسمی است که غالباً در ترجمه های قرآن نادیده انگاشته شده و به عناصر فعلی برگردانده شده است. چنین مواجهه ای از سوی مترجمان نهایتاً موجب عدم تعادل میان معادل های ذکر شده با ما به ازای آن در متن اصلی گشته است. در این نوشتار تعدادی از ترجمه های آیات قرآن کریم که در آن از عناصر اسمی-فعلی استفاده شده، مورد بررسی قرار گرفته و معادل دقیق عنصر اسمی- فعلی برای آن برگزیده شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است.
بررسی رابطه علم و دین در خصوص خلقت عالم طبیعت
منبع:
الاهیات قرآنی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
129 - 150
حوزههای تخصصی:
چگونگی خلقت جهان طبیعت یکی از مسائل مهم و مشترک میان دین و علم است. در این راستا آراء مختلفی از گذشته تاکنون ارائه شده است. هدف از این نوشتار بررسی گزاره های وحیانی و گزاره های علمی در مورد نحوه خلقت عالم طبیعت به منظور اثبات عدم تعارض میان اسلام و یافته های تجربی است. نظریات علمی به دو دسته قانون و فرضیه تقسیم می شوند. یافته های تجربی هم در زمینه عناصر اولیه شکل دهنده عالم خلقت و هم در زمینه پیدایش عالم خلقت، از سنخ تئوری است نه قانون. مفاد برخی آیات قرآنی در مورد نحوه خلقت از نوع ظاهر و یا متشابه است نه نص و محکم. لذا در بین اقسام گوناگون اختلاف معنای آیات قرآن و مفاد گزاره های علمی، صرفاً در صورت اختلاف بین قانون علمی قطعی با نص قرآن، تعارض مصداق پیدا می کند و چنین تعارضی مشاهده نشده است و در بقیه حالات، اصولا تعارضی شکل نمی گیرد.
چگونگى تأثیر توکّل در درمان حُزن از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
حُزن و اندوهِ شدید و مداوم، از جمله بیمارى هاى روحى و اخلاقى است که آسیب هاى گوناگونى را در جسم، جان و رفتار آدمى بر جاى مى گذارد. درمان این بیمارى، از دغدغه هاى اندیشمندان علوم اسلامى و پژوهشگران روان شناسى بوده است. از منظر قرآن و حدیث نیز، یکى از راه هاى از میان بردن حُزن در زندگى، «توکّل به خدا» معرفى شده است.
پرسش اساسى این است که توکّل، چگونه باعث برطرف شدن حُزن و افزایش شادکامى انسان در سختى هاى زندگى مى شود؟ مقاله حاضر با روش کتابخانه اى و تحلیل محتوا، به تبیینِ مفهوم توکّل و کاربرد آن در «حُزن زدایى» مى پردازد و پس از مطالعه و بررسى متون اسلامى (قرآن و حدیث) به این نتیجه مى رسد که توکّل و اعتماد به خداوند، با تغییر و اصلاح شناخت آدمى در حوزه هاى عاطفى و رفتارى انسان تأثیر مى گذارد که حاصل آن، صبر در ناملایمات، زهد در تمایلات و شادابى و تلاش در کارها خواهد بود. نتیجه اینکه براى رهایى از اندوه، باید «توکّل به خدا» را در انسان ها به وجود آورد.
تبیین و بررسی دیدگاه علّامه طباطبائی دربارة عالم ذر در تفسیر آیة میثاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دشوارترین آیاتی که در تفسیر آن میان مفسران اختلاف پدید آمده است، آیة میثاق یا ذر است، با توجه به نقاط قوت و جامعیتی که تفسیر المیزان داراست، نظر علّامه طباطبائی در تفسیر این آیه مهم می نماید. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به تبیین و بررسی کلام علّامه می پردازد. ایشان وجود عالم ذر را بر طبق ظواهر برخی روایات نمی پذیرد و معتقد است پیمان به ربوبیت خدا از انسان ها در عالم ملکوت و به صورتی که انسان ها هیچ گونه تشخصی نداشتند، گرفته شده است. گذشته از نقاط قوت تفسیر ایشان دربارة آیه میثاق، از موارد ضعف نیز نمی توان چشم پوشی کرد.
تحول مسئله «کلی و جزئی» در فلسفه اصالت وجودی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث منطقی که با پذیرش اصالت وجود دستخوش تحول جدی شد، مسئله «کلی و جزئی» است. ملاصدرا در این مسئله با بهره گیری از اصالت وجود و فروع برآمده از آن، نظریه جمهور حکما را متحول کرده و آن را بگونه یی متناسب با مبانی فلسفه اصالت وجودی خود بازسازی نمود. از نظر ملاصدرا ملاک کلیت، وجود عقلی و ملاک جزئیت، وجود خاص مادی و مثالی است. معلوم برای رسیدن به مرتبه کلیت باید از وجود خاص مادی و مثالی تجرید شود. این تجرید، حقیقتی متفاوت با تجرید تقشیری جمهور حکما دارد و میتوان از آن به «تجرید ارتقایی» تعبیر کرد. بعقیده ملاصدرا اشکال معروف «اجتماع کلیت و جزئیت» با مبانی جمهور حکما قابل رفع نیست اما با مبانی اصالت وجودی او بسادگی برطرف میشود. همچنین، به اعتقاد وی تعریف اشتراک، اضافه وجودی موجود عقلی به افراد است نه حضور بالقوه ماهیت در افراد.
نقد دیدگاه های مفسران در مورد استغفار پیامبر از گناه در آیه 55 غافر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 55 سوره غافر از جمله آیاتی است که در چالش با عصمت پیامبر خاتم(ص) تلقی می شود که در آن به رسول خدا(ص) دستور داد شده تا نسبت به گناهش استغفار نماید. مفسران تلاش کرده اند با ارائه تفسیری از این آیه ساحت پیامبر را از گناه منزه شمرند، اما در این راه همه آنان به یک اندازه موفق نبوده اند. در این مقاله ضمن گزارش و نقد ده دیدگاه در تفسیر این آیه، با تکیه بر سیاق، زمان و فضای نزول آیه، مقصود از ذنب پیامبر آن خطورات ذهنی ای دانسته شده که گاهی به طور ناخودآگاه و به مقتضای طبیعت بشری پیامبر، در آن شرایط سخت مکه، نسبت به کند شمردن تحقق وعده خداوند در یاری پیامبر و مؤمنان به ذهن آن حضرت آمده است. از شیوه تفسیر مفسران دانسته می شود که همه آنان در باره این آیه بر عصمت پیامبر اجماع دارند، حتی قائلان به ارتکاب گناه صغیره یا گناه قبل از بعثت به دنبال جمع میان آیاتی نظیر آیه مذکور و اثبات عصمت پیامبر بوده اند، اما به درستی نتوانسته اند از عهده آن برآیند.
زشتی گرایی نفس در حیات انسان از منظر قرآن و مکتب تحلیل روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
انسان در طول حیات دنیوی خویش از سویی به نیکی و زیبایی و از سوی دیگر به زشتی ها می گراید. از این رو، خداوند در قرآن خطرات و خطورات پلید نفسانی را به انسان یادآور شده است و نفس امّاره را به مثابه خاستگاه زشتی گرایی روان، فریبنده توصیف و شناخت مهالک نفسانی را مقدمه وصول به حیات طیبه قرآنی معرفی کرده است. یکی از وظایف دانش روان شناسی کشف و تبیین خاستگاه زشتی گرایی نفس و عوامل مؤثر بر انحراف حیات بشری است. از میان مکاتبی که در روان شناسی با نگاهی ژرف به این مسأله پرداخته، باید به مکتب تحلیل روانی اشاره نمود. از میان روان شناسان این مکتب، دیدگاه های زیگموند فروید (مؤسس مکتب) و کارل گوستاو یونگ نیازمند بررسی تطبیقی با دیدگاه قرآنی، اسلامی است. این نوشتار نخست به تبیین مفهوم نفس و ویژگی های آن پرداخته، سپس فرایند تأثیرگذاری نفس امّاره را بیان نموده است. همچنین خاستگاه زشتی گرایی نفس از منظر فروید و تأثیر نیروهای شیطانی از منظر یونگ را توصیف کرده و به بررسی تطبیقی این دیدگاه ها با نگرش قرآنی پرداخته است. خاستگاه زشتی گرایی نفس در لسان قرآن، نفس امّاره و در نظریه فروید نهاد خوانده شده است. از منظر قرآن، نفس امّاره متأثر از گرایش های منفی درونی (هوای نفس) و محرک نامرئی بیرونی (شیطان) آدمی را به ارتکاب زشتی فرامی خواند. از این رو، قرآن شیطان را به عنوان دشمن و موجب سقوط انسان معرفی نموده و حاوی برنامه عملی مبارزه با شیطان است. روان شناسی تحلیلی یونگ نیز بر نقش تأثیرات شیطانی در زشتی گرایی انسان تأکید نموده و راه رهایی و تعالی انسان را مبارزه با شیطان می داند.
مفسّران قرآن و فهم روشمندانه از متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند در زبان دینی، وجود برتر است و نه تنها ذات مقدّس، بلکه صفات و کلام او را در قیاس با سایر موجودات نمی توان شناخت. آیات وحیانی هرچند کلام خدا، امّا خطاب به آدمی و برای رساندن او به کمال و سعادت حقیقی محسوب می شوند و فقط با درک و فهمی دارای ضابطه جذب فطرت الهی وی خواهند شد. لذا فهم متن وحیانی و درک مراد جدّی خداوند، انسان را در مسیر آگاهی صحیح و هدایت واقعی قرار می دهد. از روشهای رایج فهم در عصر حاضر، فهم هرمنوتیکی از متن است که برخلاف ادّعای برخی مبنی بر ابتکار آن از سوی غربیان، از دیرباز مبانی و روشهایی از آن توسّط مفسّران و اندیشمندان مسلمان به کار گرفته شده است. این نوشتار به بررسی اجمالی فهم روش مندانه، و نه صرفاً و اصطلاحاً هرمنوتیکی، مفسّران از کلام الهی پرداخته، نتیجه می گیرد که تفسیر قرآن گاه به راستی امری سهل و ممتنع می نماید؛ زیرا عوامل گوناگونی در فهم مفسّر دخیل و مؤثّرند و دلیل اختلاف نظر مفسّران در تفسیر آیات و فهم معارف قرآن اغلب به حضور یا عدم حضور و شدّت و ضعف این عوامل در مقدّمات تفسیر هر یک ارتباط دارد، عواملی مانند ادبیّات آیات و بلاغت آن، جغرافیای متن (فضا و اسباب نزول آیات)، شخصیّت مفسّر، دیدگاه ها و زمانة او.
درآمدی بر مصادیق و شاخص های گروه های مرجع در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در کنار توجه دادن به مسئولیت های فردی و اجتماعی، از اهمیت گروه های اجتماعی نیز سخن گفته و بر تأثیر گذاری گروه ها بر افراد و سایر گروه ها و تأثیرپذیری آن ها از افراد و گروه های دیگر تأکید کرده است. در این میان، گروه های مرجع در رشد و انحطاط افراد و جوامع نقش به سزایی دارند. گروه مرجع، گروهی است که شخص آن را معیار مقایسه، داوری و تصمیم گیری دربارة عقاید و رفتار خود قرار می دهد چه در آن گروه عضو باشد و چه نباشد. در قرآن کریم نیز درباره گروه های مرجع، سخن رفته است. قرآن کریم، گروه های مرجع را به دو دستة کلی تقسیم می کند: گروه های مرجع حق و گروه های مرجع باطل و برای هر دسته ای، شاخص ها و مصادیقی را معرفی می کند تا انسان ها را در فضایی واقع بینانه قرار دهد تا بر محور عقلانیت و معنویت، نسبت به عضوشدن در هر گروهی از گروه های مرجع، تصمیم درستی بگیرند. بر این اساس، مهم ترین شاخص های گروه های مرجع حق و باطل که ماهیتی دو وجهی دارند، مورد بررسی قرار گرفت که عبارتند از: هدایت/ گمراهی، دانایی/ نادانی، بندگی خدا/ بندگی خود، عدالت/ ظلم. قرآن کریم در آیات گوناگون، این شاخص ها را در کنار یکدیگر مطرح کرده تا ضمن توجه به ارتباط میان آنان، بر انسجام و تأثیر و تأثرات آن ها بر یکدیگر به عنوان خرده سیستم های یک سامانه، در راستای تغییرات اجتماعی و فرهنگی جامعه تأکید کند. بر پایة این شاخص ها، می توان مصادیقِ «صادقین»، «صالحین» و... را در زمرة گروه های مرجع حق و مصادیقِ «مترفین»، «ملأ» و... را در دستة گروه های مرجع باطل قرار داد .
گفتگوی تربیتی و اصول و روشهای آن: واکاوی گفتگوهای تربیتی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به اصول و روشهای حاکم بر گفتگوی تربیتی به واکاوی گفتگوهای تربیتی قرآن پرداخته است. این پژوهش در زمره پژوهشهای بنیادی، و بر روش تحلیلی تفسیری مبتنی است. پژوهشگران درگام اول با بررسی همه آیات قرآن کریم و مبتنی بر ملاکهای گفتگوی تربیتی، 37 مورد گفتگوی تربیتی را از قرآن کریم استخراج نموده، و در گام بعدی این موارد را به کمک تفاسیر، مورد تحلیل و بررسی روشمند قرار داده اند. حاصل این بررسی، استخراج مجموعه روشهای این گفتگوها است. در گام پایانی از طریق تحلیل و دسته بندی روشها، اصول حاکم بر گفتگو به دست آمده است. یافته های پژوهش شامل هفت اصل به همراه روشهای متناظر با هر کدام است که این اصول عبارت است از: رویارویی استدلالی و منطقی، ارتقای سطح معرفتی متربی، ایجاد مشارکت، توجه به انگیزه، رویارویی واقع بینانه، به کارگیری انگیزه صیانت از نفس و یادآوری (تذکار).