فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۳٬۷۰۴ مورد.
منبع:
سراج منیر سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
353 - 386
حوزههای تخصصی:
خودشیفتگی در قرآن به عنوان یک رذیلت اخلاقی محسوب می شود که مشمول مذمت و عقوبت است، در حالی که در روان شناسی به عنوان نوعی اختلال شخصیتی تعریف می شود. پرسش اصلی این است که تفاوت خودشیفتگی در قرآن و روان شناسی چیست؟ چالش میان توصیف خودشیفتگی به عنوان اختلالی شخصیتی که دارای سویه های ناخودآگاه و ناارادی است و در مقابل آن، رذیلتی اخلاقی در قرآن که با اراده و آگاهی همراه است، اهمیت و ضرورت این پژوهش را نمایان می سازد. به این دلیل که خداوند حکیم قصد تربیت و هدایت انسان ها را دارد، فردی که دچار اختلال غیرارادی است، مشمول سرزنش و عقوبت نمی شود. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کتابخانه ای، وجوه اشتراک و افتراق خودشیفتگی را در این دو حوزه مورد بررسی قرار داده است. یافته ها نشان دهنده وحدت در مفهوم و نشانه ها و تباین در سبب و منشأ خودشیفتگی هستند. از سیاق آیات مرتبط، می توان نتیجه گرفت که سبب خودشیفتگی، ضعف معرفت توحیدی است؛ این موضوع با استناد به بافتار عقلانی وحی، به عنوان عملی آگاهانه و ارادی تلقی می شود و بنابراین مشمول مذمت و عقوبت خواهد بود. اما در روان شناسی، فرد در ایجاد اختلال شخصیتی نقشی ندارد. با این حال، از آنجا که این اختلال معمولاً در کارکردهای اساسی روانی افراد و به تبع آن، در قدرت اراده و تمییز آن ها خللی ایجاد نمی کند، طبق اصول روان شناسی، فرد خودشیفته نیز نسبت به اعمال خود مسئول است و داشتن اختلال خودشیفتگی، موجب سلب مسئولیت از او نمی شود.
بررسی تناسب آوایی- محتوایی (فنوسمانتیک) در تصویرپردازی نمونه هایی از آیات سوره سجده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آوا، یکی از عوامل اثرگذار در خلق تصویرهای هنری قرآن کریم است که تناسب عمیق آن با محتوا، رمزگشای دلالات و گزاره های متن است و این همسویی آوا (فونتیک) و معنا (سمانتیک)، سطوح معرفتی جدیدی را به روی مخاطب می گشاید که با هر تغییر در واج ها، هجاها، واژگان و بافت موسیقایی، متغیّرهای معنایی نیز دستخوش تغییر می شوند و تصویر جدیدی از طریق این رهیافت های صوتی شکل می گیرد؛ به همین منظور، تناسب آوایی و محتوایی که در زبان شناسی از آن با عنوان «فنوسمانتیک» بحث می شود، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی در حیطه این پژوهش قرآنی قرار گرفته و مطابقت حروف، حرکات، واژگان و ضرب آهنگ آیات سوره سجده با معانی بررسی و مشخص شده است؛ هرکدام از این آواها در سوره سجده به خوبی در نقش خود قرار گرفته اند؛ به گونه ای که آوا تحت لوای معنا از کوچکترین جزء به کل بافت سرایت می کند و یک همپوشانی آوا یی و معنایی متناسب با موضوع محوری، نقش تصاویر سوره را برجسته می کند.
تبیین فقهی حقوقی نهاد حکمیت بین زوجین با تکیه بر آیه 35 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
133 - 154
حوزههای تخصصی:
طبق قوانین موضوعه دریافت گواهی عدم امکان سازش از دادگاه برای اجرای صیغه طلاق الزامی است؛ خواه درخواست طلاق از سوی زوج باشد؛ و خواه به توافق زوجین صورت گیرد؛ و قانون به استناد آیه 35 سوره نساء دادگاه را موظف می داند که بر اساس نظر حکمیت نسبت به صدور این گواهی تصمیم گیرد؛ لذا تبیین زوایای مختلف نهاد حکمت از دیدگاه فقه و قوانین موضوعه ضروری به نظر می رسد؛ از اینرو لازم است نکات تفسیری و فقهی آیه مذکور مورد بررسی قرار گیرد؛ که در نتیجه می توان گفت در رسیدگی به دعاوی خانوادگی طبق قوانین موضوعه و فقه رعایت تشریفات مرسوم در دعاوی دیگر را لازم نیست؛ لذا با آنکه انتخاب داور از سوی زوجین الزامی بوده؛ ولی اگر رعایت نگردد؛ خللی در صحت طلاق وارد نمیکند. و در صورت غیبت هر یک از زوجین، حکم حکمین بی تأثیر و غیر نافذ تلقی میگردد؛ ولی قانون برخلاف نظریه مشهور فقها انتخاب حکم از میان خویشاوندان زوجین را الزامی می داند. و نیز قانون گذار بر خلاف نظریه مشهور فقها که پرداخت اجرت به حکمین را بر عهده زوجین میدانند؛ پرداخت اجرت بر عهده متقاضی ارجاع امر به داوری است؛ و در صورت صلاحدید دادگاه بر عهده زوجین میباشد.
سیر تطور دانش و نگارش های علوم قرآنی حوزه علمیه قم در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
29 - 89
حوزههای تخصصی:
علوم قرآن در حوزه علمیه قم از قریب دهه 30 شمسی مد نظر قرارگرفته و تاکنون آثار فراوانی در این زمینه به ثمر رسیده است. مقاله حاضر با گردآوری آثار علوم قرآنی از مراجع کتاب شناحتی قرآنی، وبگاه ها و بانک های اطلاعاتی درصدد یافتن شاخه های علوم قرآن مورد اهتمام حوزویان، شمار آثار در هر شاخه و نیز تحلیل و بررسی تطور رخ داده در آن شاخه و زمینه ها و عوامل پدیدآیی آنهاست. رهگیری نگارش های حوزیان قم در علوم قرآن نشان از افزایش کمّی قابل توجه از دهه ای به دهه دیگر دارد. علاوه بر آن، تنوع موضوعات پژوهشی قرآن پژوهان حوزه علمیه قم نیز به مرور زمان افزوده شده است. درونمایه این آثار در دهه 30 و 40 شمسی به موضوعات کم شماری همچون «وحی» و «تحریف» محدود بود؛ ولی مقارن با انقلاب اسلامی و محوریت یافتن حوزه علمیه قم، تأسیس پژوهشگاه ها و مراکز تخصصی علوم قرآن، تأسیس و توسعه رشته «علوم قرآن و حدیث» و افزایش پژوهش های قرآنی و به واسطه بهره جستن عالمان حوزه از میراث غنی تفسیر معاصر امامیه، واکاوی دقیق منابع تفسیری و به ویژه روایات تفسیری، بهره جستن از علوم جدید زبان شناختی و علوم انسانی، بازسازی و بازخوانی دیدگاه های سنتی و رسمی در پرتو پاسخ گویی به شبهات و تنقیح قواعد و مبانی کلی و درنگ در راهکارهای نظریه پردازی، به تدریج درونمایه نگاشته ها از حالت محدود پیشین بیرون آمد و با دربر گرفتن شاخه های گوناگون علوم قرآن توسعه یافت و به سوی هویت بخشیدن به علوم قرآن با رهیافتی شیعی و استقلال اندیشه قرآنی امامیه پیش رفت.
سیاست گذاری مدیریت اعتراض بر اساس آیات شریفه 125 تا 128 سوره نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
84 - 113
حوزههای تخصصی:
هم زمان با ظهور و گسترش انواع گوناگون اعتراضات در قالب بخش های (اقشار و طبقات) مختلف به عنوان پدیده های رایج در جوامع امروزی، نحوه مدیریت نمودن آن ها نیز به عنوان مسئله ای مهم در عرصه سیاست گذاری مطرح شده که نظام های سیاسی به آن اهتمام ویژه ای دارند. در جمهوری اسلامی ایران نیز متأثر از ماهیت اسلامی آن لازم است تا این مسئله از منظر اسلامی موردتوجه قرار گیرد؛ ازاین رو پژوهش حاضر از رهگذر تفسیر آیات شریفه 125 تا 128 سوره نحل، در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که «دلالت های سیاست گذارانه قرآن برای مدیریت اعتراض ها چیست؟». برای این منظور از ترکیب روش تفسیر قرآن به قرآن و روش تحلیل محتوا استفاده شده است تا در ضمن بررسی آیات مبتنی بر آیات دیگر و ارائه مؤیدهایی از تفاسیر قرآنی، دلالت های سیاست گذارانه به دست آمد. تحلیل 25 کد نشان می دهد که اصول حاکم بر سیاست گذاری مدیریت اعتراض ها عبارت اند از: اولویت بخشی به کاربست شیوه های تعاملی مبتنی بر حکمت، موعظه و جدل با شیوه های نیکوتر، کاربرد قاعده مقابله به مثل با توجه به اصل صبر بر عقاب و رعایت اصول اخلاقی در تمامی مراحل مدیریتی. همچنین بر اساس این اصول سه گانه، هشت سیاست در خصوص مدیریت اعتراضات به دست آمده است.
تبیین نقش مؤلفه های بینشی در شکل گیری انقلاب اسلامی به مثابه پدیده ای اجتماعی از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
72 - 103
حوزههای تخصصی:
دانشمندان علوم سیاسی و اجتماعی در هنگامه ارائه نظریه درباره انقلاب ها، اصلی را تأسیس نموده و به همه مصادیق انقلاب جهان تسرّی می دهند و به جز برخی از دانشمندان منصِف، دیگرانی چون مارکس، وبر، آبراهامیان، فانون، تدگار، منشأ صرفاً اقتصادی یا اجتماعی و روان شناختی یا خشونت سیاسی برای انقلاب ها قائل شده اند. مقاله پیش رو درصدد است مهم ترین مؤلفه های بینشیِ شکل گیری انقلاب اسلامی ایران را در قرآن موردبررسی قرار دهد که با روش گردآوری کتابخانه ای و به شیوه تحلیلی- توصیفی با محوریت برداشت های احتمالی از قرآن در بستر مطالعه تفسیری صورت گرفته است. در این پژوهش، باور به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در قالب آیات دالّ بر نظام سازی و به فعلیت رساندن اجرای احکام، نیز اعتقاد به استمرار شئون رهبری و داوری پیامبر (ص) در قالب نظریه ولایت فقیه، توجه به بسترسازی برپایی قسط در جامعه، التفات به اهمیت اجرای قاعده نفی سبیل ازجمله مؤلفه های بینشی مربوط به ساختار حکومت و مؤلفه های بینشی بصیرت، آگاهی نسبت به جایگاه استقامت، التفات به نقش اتحاد، دشمن شناسی، توجه به فضاسازی سنت الهیِ تغییر قوم به دست خود، مربوط به نهاد مردم است.
تاثیر متقابل لغت نامه ها و تفاسیر در فهم واژه «اساطیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
167 - 196
حوزههای تخصصی:
تعبیر «اساطیر الاولین» در نه آیه قرآن آمده است. اختلاف دیدگاه های مفسران ذیل این آیات تا حدودی ریشه در اختلاف در فهم واژه «اساطیر» دارد. هدف این مطالعه بررسی اختلاف دیدگاه ها در فهم معنای این واژه و ریشه یابی آن از طریق مولفه های معنایی است. برای این کار معنای ارائه شده در منابع تفسیری، لغت نامه ها و منابع لغت قرآنی تفکیک و به ترتیب تاریخی مقایسه شده اند تا تاثیر متقابل آن ها شناسایی شود. این مطالعه برای معنای ریشه ای واژه «سطر»، «پیوسته و پیاپی قرار دادن یا بریدن، قطع کردن و هم اندازه کردن یا خط راست کشیدن» را که سازگار با چند واژه مرتبط با آن هست، پیش نهاد می نماید و به این یافته رسیده است که منابع کهن لغت در ارائه معنای این واژه متاثر از نگاه تفسیری به کاربرد آن در قرآن بوده اند و به جای ارائه معنا بر اساس کاربرد در زبان عربی یا زبانی که این واژه از آن به عربی منتقل شده است، مصادیق کاربرد قرآنی آن را، در محدوده دیدگاه خویش در تفسیر این آیات، به جای معنای واژه ارائه کرده اند. منابع لغت معاصر نیز متاثر از بحث ها و اختلاف نظرهای تفسیر ادبی معاصر قرآن پیرامون این واژه و مباحث مرتبط با آن، از ارائه صریح و روشن معنای آن خودداری کرده اند.
تاریخ گذاری و مخاطب شناسی سوره کهف با تکیه بر روش بازسازی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
5 - 28
حوزههای تخصصی:
حضور اهل کتاب و به ویژه یهود، ذیل اسباب نزولی که برای سوره کهف و برخی از ماجراهای آن، مانند صاحب دو باغ گزارش شده، ملاحظه می شود. همچنین محققان مراد از «حِزبَین» در آیه 12 را یهود و نصارا عنوان می کنند. علاوه بر این، اشاره به ماجراهایی همچون اصحاب کهف و ذوالقرنین که دارای رنگ وبوی مسیحیت و یهودیت است، فرضیه حضور اهل کتاب را در میان مخاطبان این سوره مطرح می کند. این در حالی است که غالب مفسران، سوره کهف را مکی دانسته اند و به حضور اهل کتاب در مکه اعتقادی ندارند، لذا درصدد توجیه این تفاسیر، ماجراها و اسباب نزول برمی آیند. پژوهش حاضر در نظر دارد با کمک روش بازسازی تاریخی، به شناسایی مخاطبان سوره بپردازد و به همین منظور، نخست با تاریخ گذاری این سوره با کمک دلالت های آیات، گزارش های تاریخی، جایگاه سوره در فهرست های نزول و دیدگاه مفسران، زمان نزول آن را معیّن می کند. نتیجه حاصل از این تاریخ گذاری، نزول سوره کهف را هم زمان با سفر پیامبر(ص) به طائف در سال دهم بعثت تعیین می کند. مخاطب شناسی این سوره نیز حاکی از وجود اشتراکاتی میان مخاطبان سوره کهف و ساکنان طائف است؛ مخاطبانی که نه تنها شامل مشرکان، بلکه اهل کتاب (مسیحی و یهودی) نیز بوده است و ماجراهای این سوره، اسباب نزول، تکامدها، واژگان دخیل، سیاق سوره و گزارش های تاریخی آن را تأیید می کند.
ارزیابی نظریات رایج تفسیری پیرامون ارتباط شرط و جزا در آیه سوم سوره نساء؛ با تأکید بر انسجام، نظم شبکه ای و فرا عصری بودن متن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
41 - 75
حوزههای تخصصی:
آیه سوم سوره نساء تنها آیه ای از قرآن است که چندهمسری را مجاز می داند. مشکلی که در فهم این آیه وجود دارد، این است که ابتدای آیه، درباره یتیمان و ادامه آن مربوط به جواز چندهمسری است و این دو موضوع با هم ناسازگارند. به عنوان یک ایراد کلی بر فهم مفسران می توان گفت: در نظریات رایج تفسیری شیعه و سنی و همچنین نظریات جدیدی که گستره جواز چندهمسری را محدود به ازدواج با مادران یتیمان می دانند، این آیه به گونه ای فهمیده شده است که در حکم به دست آمده برای چندهمسری، شرطِ «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى» نادیده گرفته شده است. در این مقاله، با در نظر گرفتن قرآن به عنوان یک متن منسجم و دارای نظم شبکه ای و با تمرکز بر ارتباط مضمونی و مفهومی آیات 3 و 127 سوره نساء، برای این آیات ترجمه و تفسیری ارائه شده است که هم ناهماهنگی ابتدا و ادامه آیه سوم را برطرف می کند و هم دامنه جواز چندهمسری را بسیار محدود می سازد. اگر بپذیریم که ابتدا آیه 127 و سپس آیه 3 نازل شده است و زنانی که در آیه 3 درباره آنان حکمی داده شده، همان زنانی هستند که در آیه 127 معرفی شده اند، حکم چندهمسری در قرآن، فقط منحصر به ازدواج یک مرد با مادرِ یتیمانی می شود که آن مرد از قبل سرپرستی امور مالی آن کودکان یتیم را بر عهده گرفته باشد؛ مادرانی که توانایی مدیریت امور مالی کودکان یتیم خود را نداشته و مسئولیت امور مالی فرزندانشان را به آن مرد سپرده اند.
تحلیل مؤلفه های معنایی «خطیئه» در قرآن کریم با بهره گیری از رویکرد هم زمانی و در زمانی در معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۲۲۵-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
«خطیئه» یکی از مفاهیمِ حوزه معنایی گسترده گناه در قرآن کریم است، که با مفاهیم متعددی پیوند خورده است. برای تدقیق این مفهوم در قرآن کریم افزون بر التفات بر باهم آیی های آن، بررسی هسته معنایی آن در زبان های سامی ضروری می نماید. پژوهش حاضر با نظر به معنای «خطیئه» در زبان های سامی، آراء لغویان و روابط هم نشینی آن در قرآن کریم، به بازشناسی مؤلفه های معنایی این مفهوم پرداخته است. دریافت های ریشه شناسی حاکی از کاربست نیای این واژه در مفاهیم: گناه، غفلت کردن، انحراف و خارج شدن است. با توجه به اشتراک واج ها و قرابت آوایی دو ریشه حطّ و خطأ و کاربست آن دو در مفهوم گناه در زبان عبری و عربی، اشتراک نیای آن دو به ذهن متبادر می شود. بررسی باهم آیی ها از وجود مؤلفه های ثقالت، چیرگی، خروج از اعتدال و ذومراتب بودن آن سخن رانده است. بافت آیات از مواجهه حق تعالی در دوگونه: بخشش و کیفر و مواجهه انسان در سه حیطه: ارتکاب، طلب رفع عذاب و طلب بخشش حکایت می کند.
فراترکیب انگیزش در قرآن کریم؛ چیستی، چرایی و چگونگی
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵
47 - 90
حوزههای تخصصی:
فراترکیب از طریق فراهم نمودن نگرش روشمند و نظام مند برای پژوهشگران به کشف و استخراج موضوع ها و انگاره های نو می پردازد. این نوع روش سبب ارتقای دانش رایج شده و اشراف محقق را نسبت به مسائل موردپژوهش توسعه و گسترش می دهد. در واقع این روش زمینه ساز تحقیقات دیگر و ایجاد بام دانش برای سیر سریع پژوهشگران بعدی است. فراترکیب انگیزش در قرآن برای یاری و کمک به شکل گیری پارادایم علوم انسانی اسلامی امر ضروری بوده است. تحقیق حاضر در این راستا و رفع خلأ در این زمینه انجام یافته است. روش تحقیق فراترکیب بوده است. یافته های تحقیق بیانگر این است که تاکنون حدود 28 عنوان مقاله در خصوص انگیزش در قرآن نگارش یافته و منتشر شده است. محتوای مقالات بیانگر این است که انگیزش در قرآن کریم از هر سه وجه چیستی، چرایی و چگونگی مورد بحث قرار گرفته است که تبیین این سری از تحقیقات، راهگشای تحقیقات بعدی به نحو تخصصی تر و جزئی تر خواهد بود.
راز هم تایی فاتحه الکتاب با قرآن کریم در آیه 87 سوره حجر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
۹۸-۶۹
حوزههای تخصصی:
سوره مبارکه حمد که جزو سوره های کوچک قرآن کریم و به تعبیر رسول خدا|، سبعاً من المثانی است در آیه 87 سوره حجر، برابر با کل قرآن کریم، معرفی شده است. با وجود برابری این دو سوره، سؤال اساسی این است که سِرِّ هم تایی این سوره با کل قرآن کریم در چیست؟ این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی، در صدد است تا راز هم تایی این سوره با کل قرآن کریم را کشف نماید. از تعابیر: «سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِی» و «وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ» در آیه 87 حجر و روایات معصومان^ که این سوره را امتنان بر رسول خدا|، عدل قرآن کریم، تلاوتش در نماز سبب حفظ قرآن کریم از مهجوریت و خواندن آن، معادل کل قرآن کریم، توصیف کرده اند، به دست می آید که انحصار ستایش و ربوبیت به پروردگار، اظهار ایمان به مبدأ و معاد و تقاضای هدایت و همراهی با بندگان برگزیده خداوند، هم در سراسر قرآن کریم محور معارف آن، قرار گرفته و هم به عنوان سه رکن اصلی در سوره مبارکه حمد، بازتاب یافته است.
درآمدی تحلیلی بر نزول و تنزیل ادبی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزول یا تنزّل قرآن کریم در وجوه مختلف زبانی، ادبی و روشی صورت گرفته است. در مقاله حاضر، با روشی توصیفی، تحلیلی و هرمنوتیکی کوشش شده که به ابعاد نظری و معانی مختلف نزول یا تنزیل ادبی قرآن پرداخته شود، و روش ها، عوامل مختلف این امر بازنمایی و اختصاراً تحلیل شود. نسبت ها، شباهت ها و تفاوت های زبان و ادبیات با زبان و ادبیات قرآن از مقدمات مقال است، و اهمّ اختلافات از حیث اهداف و انگیزه های هریک معرفی شده است. در بخش دوم، معانی و ابعاد متعدد نزول یا تنزیل ادبی قرآن، و برخی روش ها و دسته بندی های قابل ذکر در خصوص انواع و شیوه های تنزّل قرآن معرفی شده که در ساحت زبان و ادبیات قابل استنباط است. درنهایت با ذکر عوامل مختلف تنزیل ادبی قرآن، و با تأکید بر عوامل معطوف به خواننده، تأکید و تبیین شده است که چگونه توجه به مجموعه این نسبت ها و تفاوت ها، و معانی و ابعاد می تواند مخاطب را از قبول فرضیات اشتباه باز دارد و راه انتقاد بر آن فرضیات را بازگشایی کند.
قرآن و آموزه «استعاذه»؛ چالشی پیش روی نظریه «تکثر معنا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
197 - 230
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان متن و کلام الهی، دارای اعجاز تأثیری و از جهت «لفظ» و «معنا»، امری وحیانی است. از طرفی خدا به پیامبر (ص) هنگام قرائت قرآن، امر(ندبی) به «استعاذه» نموده است. از دیگر سو، «تکثر معنا» به عنوان یک نظریه معنایی در خصوص متون دینی و به طور خاص قرآن مطرح است. نوشتار حاضر به شیوه ای تحلیلی، بر اساس جدول تحلیل محتوا و ابزار کتابخانه ای، نظریه ی «تکثر معنا» را بر پایه اثر وجودی و کارکردی آموزه «استعاذه» پیش از قرائت قرآن مورد نقد قرار داده است. قرآن، در موارد مختلفی، امر به «استعاذه» نموده است. طبق بررسی های انجام شده، بالاترین فراوانی از جهت «مستعاذه منه»، به «شیطان» تعلق دارد. «صیانت و نفی سلطه شیطان»، «پیشگیری از لغزش در تلاوت و اشتباه در تفسیر» و همچنین «درمان روانی و معرفتی» از آثار وجودی و کارکردی عمده «استعاذه» است. توجه صرف به ظواهر لفظ، عبارت و جمله های متن، سهیم بودن تصورات ذهنی و عدم نیاز به کشف و اهمیت «مراد مؤلف» در فهم متن از جمله مفاد نظریه های معنایی است که موجب «تکثر معنا» در فهم متون می شود. با نظری به دلائلی چون؛ یک: «وحیانی بودن "لفظ" و "معنا" در قرآن»، دو: «تأکید به "استعاذه" پیش از قرائت قرآن» و سه: «کارکردهای سه گانه استعاذه قرائت»، «تکثر معنا» در قرآن با چالش مواجه می شود. بنابراین باید به آموزه «استعاذه» به عنوان راهبرد عملی قرآنی و دژ محکم در راستای «فهم صحیح قرآن» و پیشگیری از «تکثر معنا» بهره برد.
بازفهم کلِمَة طَیِّبَة در آیه 24 سوره ابراهیم با روی کَرد ریشه شناختی و معناشناسی ساخت گرا
حوزههای تخصصی:
مطالعات زبان شناسی به عنوان عرصه ای نوظهور درمباحث قرآنی، در فهم صحیح الفاظ و عبارات آیات، کمک بسزایی می کند؛ بنابراین ضرورت پردازش به موضوعاتی در این راستا، برکسی پوشیده نیست. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و تمرکز بر روی کرد ریشه شناختی و روابط همنشینی و جانشینی معناشناسی ساخت گرا، به بررسی گزاره کلمه طیبه در آیه 24 سوره ابراهیم می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که گزاره کلمه طیبه براساس روی کرد یادشده، چه تفسیری پیدا می کند؟ برطبق یافته های پژوهش، دو مؤلفه اثرگذاری و ابراز مافی الضمیر از مؤلفه های اصلی معنای کلمه است. درمعنای واژه طَیِّب نیز، نوعی نیکویی و دل پذیری وجود دارد. به عبارت دیگر، در نظام معنایی قرآن هر نطق یا عمل حامل پیام که دارای نوعی اثرگذاری باشد، کلمه محسوب می شود. چنان چه اثربخشی مطلوب و مثبت باشد کلمه طیبه و اگر اثر منفی برجای بگذارد، کلمه خبیثه قلمداد می شود. نیز با بررسی سیاق آیه و تطبیق آن با نتایج احصاءشده از روش معناشناسی، می توان کلمه طیبه را جامع هرآن چه حق است، دانست که در کلمه توحید تبلور دارد؛ درنتیجه، بازخوانی تفسیر کلمه طیبه با روش معناشناسی ساخت گرا و تاریخی، آراء مفسران تسنیم و المیزان را به نحو مؤثرتری تقویت می کند.
ساختارشناسی آیات غرر (بررسی موردی آیة الکرسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات غرر، آیات کلیدى قرآن کریم هستند که مى توانند راه گشاى تفسیر بسیارى از آیات قرآن و حتى کلیدى براى فهم بسیارى از روایات باشند. از بین آیات غرر، آیه الکرسی، به لحاظ جامعیت محتوایی، نقش کلیدی، تاکید روایات و شهرت نزد مفسران، به عنوان برجسته ترین آیه قرآن معرفی شده است. ساختار شناسی سوره ها که روشی نوین در تفسیر و فهم آیات الهی است، ناظر به تبیین نظم و ارتباط آیات، انسجام اجزاء و نیز ارتباطاتی است که با کلیت سوره ایجاد می کنند تا تصویر پیوسته سوره را بنمایاند.همانگونه که سور قران از انسجام ساختاری و محتوایی برخوردار است، آیات قرآن نیز دارای انسجام و وحدت موضوعی بوده و بررسی ساختار درونی این آیه شریفه که سیادت و برجستگی خاصی نسبت به سایر آیات و سور دارد موجب فهم دقیقتری از آیه شده و غرض آیه را تبیین می کند. این مقاله با عنوان «ساختارشناسی آیات غرر» با روش اسنادی در گردآوری داده ها و به شیوه توصیفی تحلیلی با بررسی ساختار آیه الکرسی در سه سطح ساختار محتوایی، ساختار درونی و ساختار بلاغی ، هماهنگی میان لفظ، معنا و غرض آیه را به تصویر کشیده و به این نکته دست یافت که از بین تمام آیات و سور قرآن، این آیه نقش محوری و کلیدی داشته و علاوه بر ارائه توحید ناب، ارتباط وثیق و پیوندی ناگسستنی میان جملات این آیه وجود دارد که هماهنگی کامل غرض، محتوا و لفظ و تناسب درونی و بلاغی آیه و در نهایت اعجاز بیانی آیه را مشخص می کند.
A Semantic Critique of the Translation of the Word "Ummī" in the Holy Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
171 - 198
حوزههای تخصصی:
One of the key aspects of structural semantics is the consideration of the issue of signification that paying attention to the types of denotative, implicative, and entailment significations is a strategy for discovering the meanings of words. The present study aims to translate the word "Ummī" based on its denotative significations and to present the meanings and interpretations of translators and commentators that are often based on entailment signification. It also seeks to refute their theories based on other verses and provide a new meaning. Accordingly, it begins by stating the primary meaning of the root "Umm," and based on that, it interprets all the roots of this word in terms of denotative signification. It then views the meaning of "Ummī" as illiteracy or other interpretations as entailment signification, which reflect a certain influence of the translators’ prior theological backgrounds, thereby hindering their ability to convey the original meaning of the word effectively. However, based on the denotative signification of the word "Ummī," meaning "Original," this meaning is evident in all its derivatives and aligns more closely with the root of the word. Also, based on the text and context, it is more consistent with sentences and phrases than other meanings.
تحلیلی بر خوانش های زبان قرآن و آبشخورهای معرفتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
63 - 84
حوزههای تخصصی:
زبان قرآن از بحث برانگیزترین مسائلی است که نظرات صاحب نظران درباره آن، خط سیر خاصی ندارد. مقاله حاضر با اتکا به روش اسنادی-کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی و تحلیل مفهومیِ محتوای کیفیِ خوانش های سه گانه زبان قرآن، به واکاوی آبشخورهای معرفتی آنها می پردازد. نتایج حاکی از آن است که دغدغه اصلی مفسران در عصر نزول قرآن، بیان مختصر آیات و تبیین حداقلی ویژگی های ادبی آن بوده است. روایات تفسیری پیامبر(ص) و توضیحات مختصر تفسیری صحابه و تابعینِ صاحب مدرس و مکتب تفسیر، شاهد این ادعاست. مفسران متقدم، زبان قرآن را ویژگی های لغوی و لهجات قومی عربی می دانستند. جنجال بر سر روایات احرف سبعه و غریب القرآن و برخی پیچیدگی های نحوی قرآن، بیانگر چنین گفتمانی است. نیز مسئله خلق قرآن که در قرن دوم موضوع داغ فرق اسلامی بود، مبنایی برای نظرات بعدی درباره زبان قرآن شد، زیرا مفسران را در تفسیر آیات متشابه و مضامین برخی آیات که باعث اختلافات شدید میانشان بود، راهگشا گردید. امروز به دلیل غلبه روش های زبان شناختی و نشانه شناختی، نگاه نوینی به زبان قرآن شده است. در طول قرن های متمادی، سه خوانش برای زبان قرآن (زبان قرآن به مثابه گونه ای از لهجات و گونه های بیانی، زبان قرآن علت غاییِ مجادلات کلامی قرون متمادی، و بیان گفتاری یا نوشتاری آن) مطرح گردیده است.
واکاوی تطبیقی ماهیت و جایگاه تفسیر واعظانه در تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
85 - 108
حوزههای تخصصی:
تفسیر واعظانه از کهن ترین گونه های تفسیر است که در سده نخست شکل گرفت و در سده های پنجم تا نهم رشد چشم گیری یافت و مورد استقبال جامعه قرار گرفت، لکن پس از آن، دوران افول خویش را تجربه کرد تا امروزه، در قالب تفاسیر تربیتی، هدایتی و اجتماعی با تغییر در برخی از شاخصه ها، بازتولید شود. ابعاد تفسیر واعظانه در دانش تفسیر همچنان ناشناخته مانده است تا جایی که حتی تعریف کاملی از این شیوه تفسیری وجود ندارد و شاخصه های آن نیز به طور کامل شناسایی نشده است. تفسیر واعظانه، تفسیری همسو با روح قرآن، یعنی هدایت و موعظه است. شواهد و قراین نشان می دهد که رگه هایی از آن به عصر نزول بازمی گردد، لکن در شکل مصطلح خود، با تفسیر حسن بصری آغاز شد و با ترجمه - تفسیرِ طبری ادامه یافت تا سرانجام با تفسیر ابوالفتوح رازی، به تفسیر کاملی با نشانه های تفسیری که از آن با تعبیر «واعظانه» یاد می شود، نمودی جدی در جهان تفسیر پیدا کرد. برخلاف تفاسیر اجتهادی - علمی که گرایش نخبگان جامعه را به سوی خود جلب می کند، تفسیر واعظانه همچون خودِ قرآن، قابل استفاده علمی، تربیتی و اخلاقی برای عموم بوده و هست، ولی با تفاسیر تربیتی و هدایتی تفاوت هایی دارد. این گونه تفسیری می تواند فاصله میان دانش تفسیر و توده مسلمان را کاهش دهد و به پیوند بیشتر عامه مردم با مفاهیم قرآنی منتهی گردد. پژوهش پیشِ رو، با استفاده از اطلاعات برآمده از مطالعات کتابخانه ای و با روشی توصیفی - تحلیلی به واکاوی تطبیقی ماهیت و جایگاه تفسیر واعظانه در تفاسیر فریقین پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اولاً مبانی عرفان عملی متجلی در کردار صوفیان نخستین، در کنار عواملی همچون قوّالی قصاص و فصّالی کرّامیان، باعث پیدایش نخستین تفاسیر واعظانه شده است و رشد و افول آن نیز تأثیری مستقیم بر این گونه تفسیری نهاده است. ثانیاً ادبیات تفاسیر واعظانه در هر دو زبان فارسی و تازی، سرشار از بلاغت و بدیع و آمیخته با تمثیل، داستان، حکایت و شعر است که اقناع مخاطب را در پی دارد. بنابراین کارکرد بلاغت ادبیِ تفاسیر واعظانه، نه در تبیین مدالیل آیات، بلکه در افزایش جذابیت متن تفاسیر یادشده بوده است. ثالثاً تفاسیر واعظانه سرشار از روایاتی است که ملاک مفسر در انتخاب آن روایت، تبیین مواعظ نهفته در آن هاست، هرچند آمیخته با جعلیات و اسرائیلیات باشد. سهم تفاسیر واعظانه شیعه در استفاده از جعلیات و اسرائیلیات کمتر از نمونه های مشابه در جهان تسنن است.
بررسی رابطه الگوی ارزشی دین و ساختار شناختی احساس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین، نقش مؤثری در شکل دهی به ساختار احساس دارد و در پی آن است که ساختار آن را ساماندهی کند. نقطه تلاقی دین و ساختار شناختیِ احساس جایی است که سخن از باید و نبایدهای ارزشی به میان می آید. وجود احساس عمدتاً به صورت غیرارادی تصور می شود و با این توصیف، قابل ارزشیابی نیست؛ ولی در نظام ارزشیِ دین، عاملیت اراده انسان برجستگی می یابد و کیفیت تجربه احساس به نوعی بر مدار اراده و امکانِ انتخاب می چرخد و این گونه قابل ارزشگذاری می شود. پژوهش حاضر در پی آنست که رابطه میان الگوی ارزشی دین (قرآن کریم) و ساختار شناختی احساس را مطالعه کند. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و روش تحلیل در چارچوب نظریه شناختی است. بررسی داده ها در موارد متعددی، نوعی ارائه یکجانبه داده های دینی در ساختار مفهومی احساس صرف نظر از زمان، مکان، فرهنگ و فردیت را نشان می دهد. الگوی ارزشی دین با الگوی شناختی احساس که در رایج ترین شکل آن شامل علت، وجود، کنترل، از دست دادن کنترل و واکنش می شود، متفاوت است. ساختار دین به ثابت ماندن الگوهایش به صورت فرازمانی - مکانی تمایل دارد. احساس در مدل دینی با این جهانی متفاوت است. مطابق با الگوی دین، مفاهیم احساسی موضوعِ پژوهش، در صورتی که در چارچوب علل تعیین شده قرار بگیرند، ارزشی قلمداد می شوند. همچنین، رفتار و کیفیت تجربه احساس افرادِ دیندار به نوعی قابل پیش بینی تصور می شود.