مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
سیاق آیات
حوزه های تخصصی:
با تحلیل و بررسی دلالت معنایی واژگان مترادف و قریب المعنی در قرآن کریم، روشن می شود که میان کاربرد این واژگان و بافت معنایی آن ها هماهنگی و پیوند عمیقی نهفته است؛ بطوریکه در ساختار زبانی قرآن کریم، هر واژه ای بار معنایی خاص خود را داشته و معنا و مفهوم آن در مقایسه با سایر واژگان قریب المعنی متفاوت است، لذا با توجه به اهمیت موضوع بر آن شدیم تا برای پی بردن به تفاوت های دلالی این الفاظ، معنای لغوی آن ها و نیز سیاق آیاتی که این الفاظ در آن به کار رفته اند، مورد بررسی قرار دهیم، سپس معنای لغوی آن ها را با معنای قرآنی ای که از این الفاظ است نباط می گردد، مقایسه کنیم.
جعل و تحریف در اخبار سبب نزول سوره تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی اخبار و احادیث و کشف جعل یا تحریف در میان آن ها، از مسائل علم حدیث و به تبع آن، همین مسئله درباره اخبار و روایات سبب نزول آیات و سوره ها از مباحث علم تفسیر است. اخبار سبب نزول سوره تحریم از این زاویه، دارای اهمیتی ویژه است؛ زیرا از یک سو ظواهر و سیاق آیات سوره، خبر از توطئه ای بزرگ توسط برخی همسران پیامبر اکرم2 علیه رسالت ایشان می دهد؛ از سوی دیگر، اخبار سبب نزول، مسئله را در حد یک حسادت زنانه میان همسران پیامبر اکرم2 تنزل داده اند. در این مقاله، ابتدا اخبار سبب نزول سوره از منابع و تفاسیر شیعه و اهل سنت، جمع آوری و دسته بندی شده و آنگاه با نشان دادن اضطراب متن و تعارض های این اخبار با یکدیگر و سپس تبیین موارد مخالفت آن ها با ظواهر و سیاق آیات سوره، دیدگاه جعلی بودن یا تحریف در این اخبار را تقویت کرده است. در پایان مقاله، خطوط کلی سبب نزول سوره، برگرفته از تحلیل ظواهر و سیاق آیات بیان شده تا روشن شود چگونه این اخبار، برای مخدوش کردن پیام محوری سوره، جعل یا لااقل برای پنهان کردن گوشه هایی از حقیقت، تحریف شده اند.
نگاهی نو بر پایه محورهای ادبی به تفسیر آیه 24 سوره یوسف علیه السلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز میان مفسران و محققان درباره دلالت آیه 24 سوره مبارکه یوسف علیه السلام اختلاف بوده است. این نوشتار با بازخوانی آیه مورد بحث و با درنظرگرفتن مؤلفه های لازم، سعی در ارائه معنایی نموده است که هرچه بیشتر به مراد خدای تعالی در آن نزدیک باشد. در این مسیر، نقش آیات هم سایه و در پیوند با آیه یادشده و بازمعناشناسی برخی واژه ها از قبیل «ایتاء حکم»، «ربّی»، «همّ» و «برهان» از یک سو و نقش ادبی برخی گزاره های این آیات از قبیل واو عطف جمله به جمله در عبارت «و همّ بها» و لولای شرطیه و دلیل الجزای آن و حمل معنای آیه مورد نظر به تقدیم و تأخیر از سوی دیگر، در ارائه چنین معنایی مورد توجه قرارگرفته و به این نتیجه رسیده است که همِّ همسر عزیز مصر به یوسف علیه السلام از نوع زدن به منظور انتقام و آسیب رساندن به آن حضرت پس از ناامیدی از کام گیری از ایشان بوده ولی همِّ یوسف علیه السلام به همسر عزیز مصر اقدام برای دفع او از خود بوده است که در گام نخست، زدن و دور کردن او بود اما با دیدن برهان پروردگار خود، به آن نیز اقدام نفرمود و گریخت.
روش شناسی تفسیر آیات متشابه در روایات رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
111 - 134
حوزه های تخصصی:
وجود آیات متشابه که از واقعیت های مورد اذعان خود قرآن است، به خاطر طبیعت متشابه بودن مدالیل آن ها، زمینه را برای تأویل نادرست و کژتابی های فکری و رفتاری فراهم می آورد که از منظر قرآن با ارجاع آن ها به آیات محکم و نیز مراجعه به اهل بیت (علیهم السلام)، می توان تأویل صحیح از آن ها را به دست داد. از سوی دیگر، بخشی از روایت های تفسیریِ موجود از امام رضا (علیه السلام) به تاویل آیات متشابه اختصاص یافته است که با واکاوی آن ها می توان هشت روش را برای به دست دادن تأویل صحیح برشمرد که عبارتند از: 1. استفاده از برهان عقلی 2. بهره جستن از سیاق آیات 3. بهره جستن از دلالت سایر آیات 4. تأکید بر قاعده «ایاک اعنی و اسمعی یا جاره»5. استناد به وحی بیانی 6. استفاده از روایات نبوی و ولوی 7. استفاده از تاریخ صحیح 8. استفاده از ادبیات قرآنی. نگارندگان در این مقاله پس از ارائه مفهوم لغوی و اصطلاحی دو واژه «تأویل» و «متشابه»، با ارائه نمونه های مختلف از روایات امام رضا (علیه السلام)، این هشت روش را بررسی کرده اند. از بررسی این روش ها به دست می آید که در مرحله نخست، امام رضا (علیه السلام) بر حساسیت تفسیر آیات متشابه و لزوم مراجعه به اهل بیت (علیهم السلام) در این زمینه تأکید فرموده و در مرحله دوم امعان توجه به قراین داخلی آیات همچون سیاق و قراین بیرونی همچون براهین عقلی و رهنمون روایات صحیح را در به دست دادن تفسیر صحیح از آیات متشابه کارآمد می داند.
روش تفسیری محمدعابد الجابری در «مدخل الی القرآن الکریم» و «فهم القرآن الحکیم، التفسیر الواضح»، حسب ترتیب النزول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد عابد الجابری، متفکر نوپرداز مراکشی در حوزه مطالعات اسلامی، با گرایشی خاص به تفسیر قرآن کریم پرداخته است. از آراء و نظریات او می توان احیای تفکر اعتزالی را برداشت کرد. در مقدمه تفسیر خود با نام مدخل الی القرآن الکریم فی التعریف بالقرآن و تفسیر خود با نام فهم القرآن الحکیم به طرح مبانی و روش تفسیری خود مبادرت ورزیده است. از مبانی تفسیری جابری می توان به رعایت ترتیب نزول سوره ها همگام با فرودآمدن آن ها بر پیامبر اکرم(ص) اشاره داشت. با امعان نظر به این مبنا، روش تفسیری جابری را می توان در زمره روش تفسیری اجتهادی در نظر گرفت. جابری در این مسیر از روش هایی در تفسیر قرآن استفاده کرده است که عبارتند از: جداسازی متن از حاشیه، توجه به سیاق، ضرورت مرحله بندی آیات در فهم صحیح آن ها، بهره گیری از قصص در چارچوب سیاق، تعیین جایگاه سوره در ترتیب نزول، توجه به سیر دعوت محمدی در تفسیر آیات، تعبیر آیات قصص و امثال با هدف حجت و بیان و خدمت به اهداف دعوت، استفاده مشروط از روایات شأن نزول.
چیستی اعراف و اعرافیان با رویکرد تحلیل آراء مفسران فریقین بر مبنای سیاق آیات
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم قرآنی در باب معاد، مساله اعراف و اعرافیان است که در آیات 46تا 49 سوره اعراف، بدان اشاره شده-است. درباره اینکه منظور از اعراف چیست و کجاست و نیز اعرافیان چه کسانی هستند، عالمان و مفسران بر اساس آیات و روایات، دیدگاه های گوناگونی را مطرح کرده اند. در این مقاله دیدگاه مفسران در مورد چیستی و کیستی اعراف و اعرافیان بر اساس سیاق آیات مورد بررسی قرار گرفته است. اعراف در لغت جمع «عُرف» است و این کلمه به هر معنا که استعمال شود، معناى علو و بلندى در آن هست. معنای واژه اعراف در قرآن کریم نیز ارتباط زیادی با اعتلاء دارد و با جایگاه اعرافیان که نوعی انتساب به نقطه بلندی دارند هم خوانی دارد. به نظر می رسد بر اساس سیاق اعراف مکانی مرتفع میان بهشتیان و جهنمیان است. در مورد کیستی اعراف نیز می توان گفت بر اساس سیاق منظور از اصحاب اعراف افرادی صاحب نفوذ و با کرامت هستند که بر احوال بهشتیان و جهنمیان آگاه هستند و بر این اساس نمی توان منظور از اصحاب اعراف را کسانی دانست کﻪ ﺣﺴﻨﺎت وﺳیﺌﺎﺗﺸﺎن ﺑﺮاﺑﺮ اﺳﺖ زیرا ﺑﺎ ﺳیﺎق آیﺎت، ﻣﻨﻄﺒﻖ نیست. به نظر می رسد مفسران شیعه در تفسیر اعرافیان بیش تر به سیاق آیات توجه داشته اند و رای و نظری را برگزیده اند که با سیاق آیات بیش تر مطابقت دارد، این در حالی است که قول مفسران اهل تسنن با توجه به کثرت منابع کسب معرفت، بیش تر اجتهادی بوده و از سیاق آیات دورتر است.
تحلیل روش علامه طباطبائی در تفسیر آیات عام و مطلق در سیاق خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عام ومطلق در آیات قرآن کریم گاه در سیاق خاص قرار گرفته اند در نتیجه این سؤال مطرح می شود که آیا ملاک تفسیر این گونه آیات، تنها ادوات عام و مطلق است و از این رو، این گونه آیات را باید به خارج از سیاق و فضای نزول تعمیم داد، یا آنکه لازم است عمومات و اطلاقات در چارچوب سیاق و فضای نزول خود تفسیر شوند. با توجه به جایگاه المیزان، واکاوی روش علامه طباطبائی (ره) در مواجهه با این گونه آیات می تواند بسیار مهم تلقی شود؛ به ویژه آنکه در نگاه ابتدائی، به نظر می رسد ایشان در این زمینه، متعارض عمل کرده است؛ گاه با استناد به سیاق، دلالت الفاظ عام و یا مطلق را محدود و نسبی دانسته است و گاه با استناد به الفاظ عام و یا مطلق، دلالت آیه را فراتر از سیاق تفسیر کرده است. در پژوهش حاضر آیات عام ومطلق دارای سیاقِ محدود با روش کتابخانه ای در تفسیر المیزان مورد مطالعه قرار گرفته و نمونه هایی که منعکس کننده عملکرد متفاوت علامه طباطبایی در این دسته از آیات است، گزارش شده است؛ سپس این نمونه ها با روش توصیفی- تحلیلی، واکاوی و ارزیابی شده و این نتیجه حاصل شده است که روش تفسیری علامه طباطبایی در این زمینه، کاملاً ضابطه مند و به دور از تناقض است و ایشان به صورت کلّی، گستره دلالت ادوات عام ومطلق را داخل در چارچوب سیاق و فضای نزول تفسیر می کند، مگر آنکه خصوصیّت سیاق و فضای نزول احراز نشود؛ یا دلیل عقلائی یا روایی بر تعمیم و الغاء خصوصیّت وجود داشته باشد.
اعتبارسنجی آراء مفسران در «أفعل تفضیلی» یا «أفعل تعیینی» بودن واژه «خَیر» در قرآن با تکیه بر دیدگاه علامه جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
درروش تفسیری «قرآن به قرآن» توجه به سیاق و ارتباط آیات با یکدیگر از اهمیت بالایی برخوردار است و در احراز تفسیر صحیح قرآن جایگاه ویژه دارد. واکاوی در تفاسیر سنی و شیعه نشان داد که واژه «خَیر» در اکثر تفاسیر قرآنی، به عنوان أفعل تفضیل به معنای «بهتر و بهترین» به حساب آمده است. علامه جوادی آملی معتقداست این واژه در شرایطی با توجه به سیاق، در معنای أفعل تفضیل نیست بلکه أفعل تعیین می باشد. از این رو، پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی واژه «خَیر» در تفسیر «تسنیم» پرداخته است. بررسی «تفسیر تسنیم» نشان داد که مجموعا در 33 آیه، واژه ی «خَیر» بر وزن أفعل تعیینی است. بنابر دیدگاه علامه جوادی آملی، در برخی مواقع و باتوجه به سیاق وقتی دو چیز با هم مقایسه می شوند، اگر هر دو از یک منبع و ریشه باشند، قابل مقایسه است ولی اگر ریشه و ذات دو شیء با هم یکسان نباشند، این مقایسه و ترجیح و برتری یکی بر دیگری، اساساً اشتباه است.
بررسی مقایسه ای برداشت های سیاسی از قرآن در عرصه قاعده سیاق در آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۳
74 - 100
قرآن، به مثابه مرجع اصلی پاسخ به مسائل حیات سیاسی مسلمانان، همواره در معرض برداشت های سیاسی مختلف بوده است. برداشت هایی که گاه، در عرصه سیاق و به ویژه، سیاق در آیات، دچار آسیب هایی شده اند. برداشت های سیاسی نامعتبر در عرصه سیاق آیات، و گستره این آسیب ها در بخش غفلت از سیاق (مانند: غفلت از سیاق آیات منجر به عاری پنداری الفاظ از مفاهیم سیاسی؛ عدم توجه به بی ارتباط بودن آیه با شأن سیاسی و حکومتی؛ غفلت از مخالفت سیاق با ادعای استبداد سیاسی پیامبر(ص)) و استفاده نامعتبر از سیاق آیات(مانند: نبود ملاک وحدت موضوع؛ ناتوانی سیاق از تخصیص عمومیت مفهوم آیه؛ ناسازگاری سیاق با اطلاق آیه)، ضرورت آسیب شناسی این گونه برداشت هارا دوچندان می نماید. بنابراین، پژوهش حاضر، به مقتضای موضوع، روش توصیف و تحلیل، را در ارزیابی برداشت ها به کار بسته است. وبه دنبال اثبات آسیب پذیری برداشت ها در چگونگی غفلت از سیاق آیات است، و ارائه راه کارهایی برای رفع آسیب ها می باشد.
ارزیابی انتقادی آرای مفسران در تفسیر آیه 105 سوره توبه
حوزه های تخصصی:
از جمله آیاتی که مفسران به اختلاف در تفسیر آن سخن گفته اند آیه 105 سوره توبه است. مفسران در تعیینِ طرفِ خطاب در این آیه همداستان نیستند و آیه را خطاب به عموم مردم، مکلفان، تائبان، غیرتائبان و منافقان دانسته اند. مسئله دیگری که مفسران در آن اتفاق نظر ندارند مراد از «مؤمنون» در این آیه است که آن را به شهداء، ملائکه، مؤمنان و ائمه (ع) تفسیر کرده اند. مقاله حاضر بر آن است تا با نگاهی تحلیلی انتقادی به آراء مفسران بنگرد و با بررسی مدققانه مسائل مذکور، تفسیری متفاوت و منطبق بر سیاق از آیه مورد بحث ارائه کند. نتیجه اینکه در تبیین آیه مذکور می توان گفت خطاب این آیه به کسانی است که در آیه 102 به آنها اشاره شده است و مراد از رؤیت مؤمنان نیز آگاهی مؤمنان (افراد با ایمان) از عملکرد این افراد از طرق رایج و معمول است. روایاتی نیز که مراد از «مؤمنون» را ائمه (ع) دانسته اند از باب تأویل هستند و نه تفسیر. به نظر می رسد عواملی همچون دوری از فضای نزول آیات و حاکم کردنِ فهمِ خود از روایات ِناظر به آیه بر سیاق آیات، در تفسیر مفسران تأثیرگذار بوده است.
تأملی در معنای لغوی-تفسیری واژه «کظم»، با استناد به سیاق آیات، با رویکرد تحلیلی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
117 - 136
حوزه های تخصصی:
جایگاه هر واژه در قرآن، بر اساس هدفی مشخص و منحصر به خود در بافت و سیاقی معنادار تعریف شده است. چنانچه یک معنا برای تمام مشتقات در همه آیات، در جلوه ای یکسان به کار رود، حاصلی جز دور شدن از مفهوم حقیقی قرآن ندارد. واژه «کظم» در شش آیه در معنای صفت مشبهه و در سه هیأت «کاظم»، «مکظوم» و «کظیم» استفاده شده است. هرچند برخی مفسران، چند معنای خاص را برای این واژگان ارائه داده اند، اما بیشتر ایشان در تفسیر این شش آیه، واژگان مذکور را به معنای «فروخوردن خشم» دانسته اند، که این تفسیر سبب ایجاد ابهامات در فهم آیات می شود. در این پژوهش با درنگ در تمامی معانی واژه «کظم» در فرهنگ عربی و کتب اصیل لغت، تأمل در بافت و سیاق آیات و با روش تفسیر قرآن به قرآن، این نکته حاصل می شود که واژه «کظم» در آیات مختلف از معانی گوناگونی برخوردار است که در کتب لغت و زبان عربی به آن تصریح شده است. بر این اساس، مفاهیمی همچون «پنهان شدن، کناره گیری و انزواطلبی، محبوس و زندانی شدن، فروخوردن خشم، دشواری در نفس کشیدن و ساکت شدن»، معانی ای است که برای این واژه در آیات مورد بحث به دست آمده است.