مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
تعارض خانواده - کار
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش کیفی به ارزیابی پدیده تعارض خانواده – کار و چگونگی مدیریت آن در بین زنان معلمِ متأهل و بچه دار شهر دلوار پرداخته است. تحلیلِ مصاحبه ها نشان داد عوامل مرتبط با این تعارض و مدیریت ان را می توان در سه مقوله محوری "" سرمایه اجتماعی(نوعی و خاص) "" ، "" عوامل تکنولوژیک""، و "" خود مدیریتی فردی( مدیریت ابزاری، شناختی و عاطفی) ""؛ و یک مقوله هسته "" اجتماعی، تکنو و فردی محور بودن پدیده تعارض خانواده – کار"" جای داد. مقوله هسته بیانگر این واقعیت است که عوامل اجتماعی، تکنولوژیک و فردی، در تعامل با هم، کمیت و کیفیت تعارض تجربه شده زنان مورد مصاحبه را تحت تأثیر قرار می دهند. متناسب با ارزیابی های مصاحبه شوندگان، نبود سرمایه اجتماعی نوعی( سازمانی) زمینه تشدیدکننده این تعارض بوده، در مقابل، و ضعیت سرمایه اجتماعی خاص(خانوادگی)، به ویژه همسر، در بین مصاحبه شوندگان ناهمگون بوده، به طوریکه خانم های برخوردار از حمایت اجتماعی خاص میزان خیلی کمتری از این نوع تعارض را به نسبت سایر زنان تجربه کرده اند. عوامل تکنولوژیک که در تحقیقات پیشین اصلا مورد توجه قرار نگرفته اند، زمینه تشدید تعارض تجربه شده همه زنان مورد مصاحبه را فراهم کرده اند. تاکتیک های فردی اتخاذ شده، نیز، هر چند برای مدیرت تعارض مؤثر بوده اند، اما آنها بیشتر ابزارهایی بوده اند که با هدف تخفیفِ تنش خانوادگی در جهتِ تأیید برتری مردان و خودقربانی کردن زنان در حوزه خانواده عمل کرده اند تا اینکه کاهنده فشار مضاعفِ تعارض خانوده کار باشند.
ارتباط تعارض خانواده-کار با سلامت روان و تعارض زناشویی در زنان شاغل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین تعارض خانواده- کار با سلامت روان و تعارض زناشویی زنان شاغل استان تهران بود.
روش: به منظوربررسی هدف پژوهش، روش توصیفی از نوع همبستگی انتخاب شد. ۱۳۵ نفر از زنان متأهل شاغل در بخش ستادی مخابرات استان تهران به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های تعارض کار- خانواده نت مایر و پرسشنامه سلامت روانGHQ-۲۸ و پرسشنامه تعارض زناشوییMCQ ثنایی و براتی را تکمیل نمودند.
یافته ها: نتایج نشان داد که همبستگی بین تعارض خانواده- کار با سلامت روان معکوس و معنادار بود(۰۵/۰>P). به عبارت دیگر با افزایش تعارض خانواده- کار میزان سلامت روان زنان شاغل کاهش می یابد، ولی بین تعارض خانواده – کار با تعارضات زناشویی زنان شاغل رابطه معنادار به دست نیامد (۰۵/۰
پیش بینی قلدری شغلی از طریق تعارضات کار-خانواده و نیازهای بنیادین روانشناختی در پرستاران و بهیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
99-108
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی قلدری شغلی از طریق تعارضات کار-خانواده و نیازهای بنیادین روانشناختی در پرستاران و بهیاران صورت گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران و بهیاران شاغل در شهرستان زرندیه بودند که از میان آنها تعداد 132 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد پژوهش شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های اعمال منفی- تجدید نظر شدۀ (اینارسن و همکاران، 2009)، نیازهای بنیادین روانشناختی (گاردیا و همکاران، 2000) و تعارض کار- خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) بود. داده ها با تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس یافته ها بین قلدری شغلی با تعارض کار- خانواده و تعارض خانواده – کار رابطه مثبت معنی دار و با نیازهای بنیادی روان شناختی (و مولفه های آن) رابطه منفی معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 33 درصد از تغییرات قلدری شغلی، توسط نیازهای بنیادی روان شناختی، 1/44 درصد توسط تعارضات کار – خانواده و 2/47 درصد توسط تعارضات خانواده- کار قابل تبیین است. براساس نتایج حاضر می توان گفت که تعارضات کار-خانواده و نیازهای بنیادین روانشناختی از عوامل تأثیرگذار بر قلدری پرستاران و بهیاران است. لذا تدارک برنامه های ی از سوی مسئولان مربوطه به منظور انجام مداخلات روانشناختی در راستای بهبود این عوامل می تواند زمینه ساز کاهش قلدری در محیط های مراقبت پزشکی گردد.
بررسی اثربخشی آموزش مدیریت تعارض کار-خانواده بر رضایت زناشویی زنان شاغل دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های گذشته تحقیقات زیادی در خصوص مطالعه ی تعارض کار-خانواده، خانواده-کار، پیشایندها، پیامدها و تأثیر این تعارض بر افراد جامعه و سازمان ها انجام شده است اما تعداد کمی از پژوهش ها به بررسی تأثیر مدیریت تعارض کار-خانواده و خانواده-کار بر زندگی شغلی و خانوادگی افراد پرداخته اند. لذا این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش مدیریت تعارض کار-خانواده بر رضایت زناشویی زنان شاغل دانشگاه اصفهان انجام شد. این پژوهش از نوع آزمایشی همراه با گروه آزمایش و کنترل است. نمونه پژوهش شامل 62 نفر از زنان شاغل دانشگاه اصفهان بودند که بطور تصادفی در گروه آزمایش(31 نفر) و گروه کنترل (31 نفر) جایگزین شدند. در ابتدای پژوهش میزان تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و رضایت زناشویی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارض کار-خانواده نت مایر و رضایت زناشویی اینریچ جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل کواریانس و کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در گروه آزمایش به مدت 7 جلسه برنامه آموزش مدیریت تعارض اجرا گردید و مجدداً میزان تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و رضایت زناشویی در بین دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تفاوت معناداری را بین گروه در زمینه تعارض کار-خانواده، خانواده-کار و میزان رضایت زناشویی نشان داد (01/0< P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که با ارایه مداخلات لازم جهت کمک به کارکنان در تسهیل تعارض کار- خانواده و خانواده- کار می توان از عوارض سوء این تعارض بر زندگی خانوادگی آنها کاست و شاهد افزایش رضایت کارکنان از این بعد زندگی شان بود.
بررسی نقش میانجی گری تعارض کار- خانواده در رابطه بین استرس و حمایت اجتماعی با خشنودی شغلی و خشنودی خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گری تعارض کار- خانواده در رابطه بین استرس و حمایت اجتماعی با خشنودی شغلی و خانوادگی انجام گرفت. نمونه ی پژوهش شامل 203 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس از میان کارکنان یک کارخانه صنعتی در اهواز در سال 1393 انتخاب شدند. در این پژوهش که یک طرح توصیفی از نوع همبستگی است، شرکت کنندگان مقیاس استرس شغلی، پرسشنامه حمایت سازمانی ادراک شده، مقیاس شغل به طور کلی ، پرسشنامه استرس خانوادگی، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده- مقیاس خانواده، مقیاس خشنودی خانوادگی و مقیاس تعارض کار- خانواده را تکمیل نمودند. به منظور ارزیابی الگوهای پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری و جهت آزمودن اثرهای واسطه ای از روش خود راه انداز و با استفاده از نرم افزار AMOS انجام گرفت. شاخص های برازش مدل یابی معادلات ساختاری الگوهای کلی پژوهش را تأیید کردند. از بین روابط، تنها رابطه مستقیم استرس شغلی و حمایت سازمانی ادراک شده با خشنودی خانوادگی غیرمعنادار بود که از الگوی 1 (میانجی گری تعارض کار- خانواده) حذف شدند. شاخص های برازندگی به دست آمده نشان دادند که الگوی اصلاح شده نیز از برازش خوبی برخوردار است. نتایج حاصل از روش خود راه انداز و فاصله اطمینان حاصل از آن نشان داد که تعارض کار- خانواده میانجی گر کامل در رابطه ی بین استرس شغلی و حمایت سازمانی ادراک شده با خشنودی خانوادگی، و تعارض خانواده- کار میانجی گر جزئی در رابطه ی بین استرس خانوادگی و حمایت خانوادگی ادراک شده با خشنودی شغلی است. در محیط سازمان، استرس شغلی و حمایت سازمانی ادراک شده تنها از طریق تعارض کار- خانواده بر خشنودی خانوادگی اثرگذار هستند؛ در حالی که در حیطه خانواده، استرس خانوادگی و حمایت خانوادگی ادراک شده هم به طور مستقیم و هم از طریق تعارض خانواده- کار بر خشنودی شغلی اثر می گذارند. از این رو سازمان ها با به کارگیری راهکارهای مناسب به منظور کاهش استرس کارکنان خود و افزایش حمایت از آن ها، نه تنها قادر به مدیریت تعارض ایجاد شده بین کار و خانواده می باشند بلکه از این طریق می توانند موجب رضایت فرد از شغل و خانواده خود شوند.