فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
19 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی پدیدار شناسانه کیفیت دوران کودکی در افراد مبتلا به سوءمصرف مواد بود. این پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد داده بنیاد انجام شد. برای این منظور با 12 نفر مصرف کننده مواد مخدر 25 تا 49 ساله که به روش هدفمند انتخاب شدند مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته انجام شد که طی آن، این افراد تجربیات خود را در مورد این پدیده به اشتراک گذاشتند. مصاحبه های صورت گرفته با اتکا به رویکرد ظاهر شونده در نظریه داده بنیاد، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقوله های محوری سوءمصرف مواد شامل عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر و شرایط علّی است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، تأثیرگذارترین عوامل زمینه ای بر مصرف مواد، شرایط خانوادگی، شرایط اقتصادی، شرایط محیطی و فرهنگی، تبعیض عاطفی و فشارهای خانوادگی بوده است. شایع ترین عوامل مداخله گر احساس غرور و شادی، احساس لذت، افراط گرایی و طلاق یا مرگ بود. شرایط علّی نیز می تواند شامل مواردی چون احساس کنجکاوی و سرگرمی، دوستان نامناسب، فرار از مشکلات و... باشد. درنهایت یافته های این پژوهش تصویری از علل گرایش افراد به سوءمصرف مواد و تأثیر آسیب های دوران کودکی در این زمینه ارائه داه است.
مستند شناسی نظریه بطلان کودک همسری مطابق با فتوای آیت الله مکارم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
51 - 70
حوزههای تخصصی:
مساله ی تزویج ولایی از فروعات فقهی پر دغدغه ای است که بازخوانی دیدگاه های فقهی را ضرورت می بخشد. آیت الله مکارم شیرازی در کتاب انوار الفقاهیه که نظر متقدّم ایشان می باشد ، همسو با نظر مشهور فقها و حقوق دانان ، قائل به عدم نفوذ تزویج ولایی مستلزم مفسده یا عدم مصلحت هستند؛ امّا در استفتای متاخّر از ایشان ، نظریّه ی بطلان نکاح زیر سنّ 13 سال مطرح شده که این مقاله به بررسی این دیدگاه اختصاص یافته است. گردآوری داده های اصیل از منابع فقهی و حقوقی با روش توصیفی تحلیلی به این یافته ها منتج شده که محوری ترین گزاره ی نظریّه ی مذکور، بطلان مطلق تزویج ولایی به شمار می آید؛ که به نظر نگارنده برخی از ملاک های احتمالی آن همچون: «مبنا قرار دادن قاعده ی وجود مجیز صالح حین العقد»،« مصلحت صغار، موضوعِ حکم جواز تزویج زیر سنّ 13 سال»، و «حکم حکومتی دانستن استفتای مذکور » مبانی معتبری به شمار نمی آیند و با دقّت نظر در استفتاء و تحلیل آن، می توان دو مبنای «تاثیر مقتضیّات زمانی و مکانی» و «قاعده ی مقتضی و مانع» را استخراج کرد که نظریّه ی بطلان کودک همسری با این دو مبنا سازگار بوده و عناصر آن قابل تطبیق بر استفتای معظّم له مبنی بر «بطلان کودک همسری» می باشد.
بررسی پدیدارشناختی تحول خانواده در دوران پاندمی کرونا: نمونه موردی شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
21 - 37
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده نخستین بستری است که ذخیره واژگانی، اندوخته های فرهنگ و تمدن و ارزش های اخلاقی را به فرد انتقال می دهد. از همین رو خانواده محمل اولیه شکل گیری معنا محسوب می شود، و در خط مقدم وقایع عظیم و تحولات فرهنگی قرار دارد. یکی از مهم ترین وقایع مهم عصر حاضر که همه عرصه های زندگی بشر به ویژه نهاد خانواده را دستخوش تغییر ساخت فراگیری پاندمی کرونا بود. در جریان فراگیری کرونا خانواده ایرانی معنایی متفاوت از چیزی پیدا کرد که طی دهه های قبل صورت بندی شده بود. مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی تحولات معنای خانواده در دوران همه گیری کرونا و تغییرات آن است. روش: ازآن جاکه بررسی کیفی به صورت گسترده و پرداخت آن در مقیاس های کلان ممکن نیست تمرکز مطالعه حاضر به صورت خاص بر شهر تهران متمرکز است. در این مقاله از روش پدیدارشناسی توصیفی (استعلایی) استفاده شده است. نمونه گیری این تحقیق به صورت نظری بوده است بدین صورت که نمونه های این تحقیق 17 خانوار بوده اند که در سال های 1399 تا 1400 از میان خانواده های ساکن مناطق مختلف شهر تهران انتخاب شده اند. روش جمع آوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است و داده ها با روش کدگذاری به شیوه موستاکاس تحلیل شده اند. یافته ها: مبنای تحلیل یافته های کیفی این تحقیق می توان تحول خانواده را در دوران همه گیری کرونا به شرح زیر صورت بندی کرد: بازسازی خانواده (به دو شکل پویا و پذیرا)، آشکارسازی چهره های پنهان خانواده، گسست در میان اعضا، مجازی شدن کاکردهای خانواده، بازاندیشی در ارزشهای خانواده. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که پاندمی کرونا با واداشتن افراد به بازاندیشی عمیق در ساختار، ارزش ها و کاکردخانواده در پی تحول در شبکه روابط، قرنطینه، گسترش استفاده از فضای مجازی، ترس از مرگ و بحرانی شدن زندگی روزمره باعث تغییرات عمیق در مفهوم و عملکرد و انتظارات خانواده شد و تجربه ای متفاوت از زندگی خانوادگی را شکل داد که با افشاگری از موارد نادیده گرفته یا انکار شده درون خانواده بود.
تحلیل کیفی توسعه سواد محیط زیستی شهروندان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
43 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف از آموزش توانمندسازی افراد در تصمیم گیری صحیح، تغییر رفتار و عملکرد افزایش استفاده بهینه از منابع می-باشد. بنابراین ارتقای سواد محیط زیستی شرط لازم و راه حل علمی جهت مقابله با تخریب ها و آلودگی های رو به افزایش محیط زیست است. هدف این مقاله درک چگونگی توسعه سواد زیست محیطی شهروندان شهر مشهد با رویکرد کیفی است. از دو روش مطالعه اسنادی و مصاحبه ساخت نیافته برای گرداوری داده ها استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش مطالعه اسنادی مجموعه مطالعات داخلی و خارجی انجام شده درباره سواد محیط زیستی مطالعه شد و سپس با استفاده از نمونه گیری هدفمند 14 مصاحبه انجام شد تا اشباتع نظری حاصل شود. در بخش استخراج و کد گذاری، 33 مفهوم اولیه حاصل شد که در 10 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی (ابزارهای توسعه سواد محیط زیستی، وجود بسترهای قانونی و حاکمیتی، ایجاد فرصت های حمایتی، توسعه شهروندی محیط زیستی یا وجود بسترهای مشارکت و موانع توسعه سواد زیست محیطی) جای گرفتند. بسترهای قانونی، فرصت های حمایت و بسترهای مشارکت در قالب مقوله هسته ی الزامات توسعه سواد محیط زیستی قرار گرفتند. در قالب دو مفهوم کلی آموزش جامعه محور و اجتماع کمحور برای افزایش سواد محیط زیستی شهروندان پیشنهاداتی برای کمک به توسعه مهارت های فردی و لازم برای حل مشکلات زیست محیطی، توانمندسازی مردم برای مشارکت در تصمیم گیری و ارزیابی راهبردهای مختلف توسعه از منظر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی ارائه شد.
بررسی چگونگی موفقیت جهادسازندگی به مثابه نهادی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
123 - 143
امروزه هر کشوری سعی دارد بر مبنای شرایط تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود، برنامه و روش منحصر به فردی را در مسیر پیشرفت طراحی و اجرا کند. از این رو بررسی تجربیات موفق بومی و احصاء عوامل و چگونگی موفقیت در آنها از امور لازم برای روشن شدن مسیر پیشرفت اختصاصی هر کشور است. مقاله حاضر با تمرکز بر مطالعات پیشین از روش تحلیل ثانویه برای بررسی چگونگی موفقیت جهاد سازندگی به عنوان یکی از تجربیات موفق بعد از پیروزی انقلاب اسلامی استفاده کرده است. لذا از بررسی 38 عنوان کتاب، مقاله و رساله برگزیده در موضوع جهادسازندگی ابتدا به مضامین اصلی در توضیح چگونگی موفقیت جهادسازندگی دست یافتیم و آنها را براساس ابعاد نظریه تحلیل نهادی استروم در 4 بعد اصلی ویژگی بازیگران، ویژگی نهاد، ویژگی خدمات و ویژگی های جامعه توضیح دادیم.در نهایت عامل پیوند دهنده ویژگی های مرور شده در ابعاد چهارگانه ذیل مفهوم «عقلانیت اجتماعی» جایگذاری و تحلیل شد.
قصه های پریان آذربایجان: کندوکاوی انسان شناختی در ساختاربندی قصه های فولکلوریک با آزمون های سه گانه قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های پریان بخشی مهم از مجموعیه آثار فولکلوریک در فرهنگ های گوناگون در چهار گوشه دنیا است که از دیرباز مورد توجه حوزه مطالعات میان رشته ای بویژه علوم اجتماعی قرار گرفته است. آذربایجان با توجه به جایگاه خاص تاریخی، ژئوپولتیک و اجتماعی-فرهنگی در بافتار ایران زمین، دارای یکی از غنی ترین ادبیات های عامیانه و شفاهی بوده و متناسب با گستره این بدنه ادبی در خور مطالعات نظام مند و التفات پژوهشی بیشتری است. در این مقاله سعی بر این است با ورود به جهان قصه های این سپهر فرهنگی-جغرافیایی، پنجره ای به روی مطالعات ساختاری بر آن ها بگشاییم و نوری بر تاریکی مفاهیم مشوّش و متون انباشته بتابانیم. در این مطالعه از رهگذر کاربست روش ولادیمیر پراپ و تیپ شناسی روایت های داستانی فولکلوریک ویلیام باسکام در پی ارائه اسلوبی قاعده مند در مطالعه ساختاری این قصه ها بودیم. برای این منظور با مراجعه به قصه های عامیانه مکتوب و معتبر، از روش تحلیل متن، استخراج و کدگذاری مضامین قصه ها بهره جستیم که ماحصل آن تیپ بندی قصه های عامیانه آذربایجان، ارائه الگوی آزمون سه گانه به عنوان ساخت روایی قصه های پریان آذربایجان، تیپ-شناسی شخصیت ها بر اساس خویشکاری های نقش های درون قصه ها، و نیز رده بندی رویدادهایی که به مثابه وجه تمایز قصه های پریان از سایر قصه های عامیانه بازشناخته می شوند، بوده است. در نتیجه، الگویی مشخص برای طبقه بندی نمونه های مورد مطالعه آشکار گردید که در ویژگی های ساختاری قصه ها شامل روند داستانی سه بخشی، رویدادهای ماوراء الطبیعی و کنش شخصیت ها قابل تشخیص است.
Limitations of English Language Learning in Universities of Chaharmahal and Bakhtiari Province and Strategies to Overcome Them(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
124 - 132
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to identify the limitations of English language learning in universities within the Chaharmahal and Bakhtiari province and to explore effective strategies proposed by students, instructors, and administrators to overcome these challenges.
Methodology: Employing a qualitative research design, this study conducted semi-structured interviews with 24 participants, including university students, English language instructors, and academic administrators from the Chaharmahal and Bakhtiari province. The data were analyzed through thematic analysis to achieve theoretical saturation, revealing key themes and concepts related to the limitations and strategies of English language learning.
Findings: The study identified two main themes: "Limitations" and "Strategies." Under "Limitations," five categories emerged: Resource Constraints, Curriculum Issues, Instructor Challenges, Motivational Factors, and Cultural Barriers, each encompassing specific challenges such as inadequate resources, outdated curriculum, instructor proficiency, and motivational and cultural issues. The "Strategies" theme also comprised five categories: Resource Enhancement, Curriculum Development, Instructor Support, Motivation Boosting, and Cultural Integration, suggesting targeted interventions like improving educational resources, updating the curriculum, supporting instructors, enhancing student motivation, and integrating cultural elements into the learning process.
Conclusion: The study underscores the multifaceted nature of challenges in English language learning in the Chaharmahal and Bakhtiari province, highlighting the need for comprehensive strategies that address resources, curriculum, instructor capabilities, motivational dynamics, and cultural considerations. Effective implementation of these strategies could significantly improve English language education, contributing to better language acquisition and educational outcomes for students in this region and similar contexts.
Providing a Framework for Identifying Challenges in Human Resource Management in the Education System of Iraq(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of this study is to develop a comprehensive framework for identifying the challenges facing human resource management (HRM) in the education system of Iraq. By leveraging insights from key stakeholders, the study aims to provide detailed understanding and solutions to improve the effectiveness and efficiency of HRM practices in Iraqi educational institutions.
Methodology: This qualitative study utilized a purposive sampling method to select 12 experts from the Iraqi education sector, focusing on the provinces of Maysan, Baghdad, and Dhi Qar. Data were collected through semi-structured interviews, which were then transcribed and analyzed using thematic analysis facilitated by NVivo software. The analysis aimed to identify key themes related to HRM challenges, ensuring the validity of findings through researcher self-review and verification control.
Findings: The study identified several significant challenges affecting HRM in Iraq's education system. Financial constraints, such as low salaries for educational staff and inadequate funding for schools, were pervasive. Infrastructural deficiencies, including old and poorly maintained school buildings, contributed to an unconducive learning environment. There was also a lack of technological integration, with schools insufficiently equipped and teachers untrained in using modern educational tools. Additional issues included inadequate parental and governmental support, a curriculum misaligned with societal and market needs, teacher demotivation, outdated assessment methods, and political instability influencing educational policies.
Conclusion: Effective HRM practices, such as performance-based budgeting, financial decentralization, technological integration, and comprehensive teacher training programs, are essential for enhancing educator performance and improving educational quality.
The Structural Equation Model of Educational Sustainable Development (Case Study: East Hormozgan Province Education System)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The objective of this study is to examine and model the structural equations of educational sustainable development within the education system of East Hormozgan Province. The study aims to identify key factors and relationships that contribute to the effective integration of sustainable development principles in education, based on a theoretical framework derived from existing literature.
Methodology: This applied research employs a survey method, targeting all secondary school managers and teachers in East Hormozgan Province, totaling 7,444 individuals. Using stratified random sampling, a sample size of 365 participants was determined through Cochran's formula. Data were collected using a questionnaire based on the theoretical framework and analyzed using SPSS 27 and LISREL 8.80 software. The study employed exploratory factor analysis (EFA) and confirmatory factor analysis (CFA) to validate the proposed model and assess the fit of the data.
Findings: The analysis revealed that all dimensions, including central phenomenon, causal factors, strategies, contextual factors, intervening factors, and outcomes, were effectively represented in the educational sustainable development model. High factor loadings and significant path coefficients indicated strong relationships between the variables. The findings also highlighted the critical role of economic, social, and environmental education in fostering sustainable development. The model demonstrated good fit indices, confirming its robustness and applicability for evaluating ESD initiatives.
Conclusion: The study confirms the importance of integrating sustainable development principles into the educational framework of East Hormozgan Province. The validated model provides a comprehensive approach to assessing and implementing ESD, emphasizing the need for holistic educational strategies and continuous professional development for educators. These findings offer valuable insights for policymakers and practitioners aiming to promote sustainable development through education.
بررسی نقش کیفیت منظر خیابان در اخلاقیات شهری با تاکید بر روابط نظم فضایی و نظم اجتماعی ( تحلیل عدالت فضایی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
97 - 128
حوزههای تخصصی:
فضا را باید مکانیسم مهمی فرض نمود که می تواند زمینه ظهور و بروز بی عدالتی های اجتماعی را موجب شده و شیوه های نامناسب سازمان دهی آن نیز (بی توجه به ابعاد منظر شهری) می تواند پیامدهای نامناسب و نامطلوبی برای زندگی شهری داشته باشد که خود بحث و موضوعی مهم در حوزه مباحثات اخلاقیات شهری است. همچنین ازآنجاکه خیابان به عنوان کامل ترین نمونه و نماد یک فضای شهری محسوب می شود به نظر می رسد خیابان اصلی ترین موقعیت درک واقعی یک شهر می باشد. در این راستا محقق این پژوهش تقلا و تلاش دارد تا حلقه اتصال نظرات اندیشمندانی چون جین جیکوبز، یان گِل، دیوید هاروی و ادوارد سوجا باشد و ازاین جهت در صدد بسط نظری و ارتباط مفاهیم کلیدی این نظریه پردازان (نظم فضایی و نظم اجتماعی) در بستر شهر ایرانی را به جستجو بنشیند. روش انجام طرح پژوهش حاضر، ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی آن است. این طرح برای شناخت پدیده، با داده های کیفی شروع می شود و سپس در مرحله ثانویه به صورت کمّی مورد سنجش قرار می گیرد. شهر تهران ترکیبی از محله ها، خیابان های قدیمی و شهرک های جدید است که آنها را کنار هم می بینیم. توجه به این فضا می تواند به برجسته نمودن روابط فضایی کمک نماید؛ و این مهم موضوعی است که نتایج پژوهش حاضر دلالت مبرهن بر آن دارد. بدان معنا که از منظر کیفی، خیابان های مناطق جنوب شهر تهران به مراتب وضعیت نامساعدتری دارند و از طرفی وضعیت اخلاقیات شهری نیز در این مناطق به مراتب نامطلوب تر از سایر مناطق شهر تهران است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
411 - 451
عملکرد حرفه ای راهنمایان، عامل کلیدی موفقیت تجربیه گردشگری است؛ لذا، بهبود عملکرد راهنمایان، یکی از دغدغه های سازمان های گردشگری محسوب می گردد که آنها می توانند با شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد، توجه ویژه ای به آن عوامل مبذول نموده و در نتیجه عملکرد راهنمایان گردشگری را ارتقا دهند. پژوهش پیش رو، با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری شهر تهران انجام پذیرفت. نوع پژوهش حاضر براساس هدف، کاربردی بوده و ماهیت توصیفی دارد. با توجه به نوع داده های گردآوری شده و دیدگاه استقرایی-قیاسی مورداستفاده، رویکرد پژوهش، ترکیبی (کیفی-کمی) محسوب می گردد. جامعیه آماری، شامل خبرگان در حوزیه راهنمایی گردشگری در انجمن صنفی راهنمایان تور شهر تهران می گردد که 15 نفر خبره شناسایی و با توجه به تعداد کم آنها به صورت سرشماری برگزیده شده اند. با استفاده از ادبیات پژوهش و نظرات خبرگان، 15 عامل مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری شناسایی شدند. عوامل شناسایی شده، در قالب پرسش نامیه سلسله مراتبی تدوین گردیدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، تکنیک سلسله مراتبی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که عوامل سازمانی به مثابیه مهم ترین عوامل اصلی، آموزش به عنوان مهم ترین عامل سازمانی، رضایت شغلی به منزلیه مهم ترین عامل فردی و عوامل قانونی به عنوان مهم ترین عوامل محیطی مؤثر بر بهبود عملکرد راهنمایان گردشگری شهر تهران تلقی گردیدند. در پی شناسایی عوامل براساس دیدگاهی یکپارچه و با اولویت بندی انجام شده، عوامل دارای اهمیت و اولویت بیشتری آشکار شدند که برای بهبود عملکرد راهنمایان، مورد توجه ویژه ای قرار خواهند گرفت.
تحلیل الگوی عدالت ادراک شده منابع انسانی با رویکرد فرهنگ های سازمانی در سازمان های دولتی کلان شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل ابعاد الگوی عدالت ادراک شده منابع انسانی در سازمان با رویکرد فرهنگ های سازمانی در سازمان های دولتی کلان شهر تهران صورت گرفته است. روش تحقیق از نوع کیفی براساس نظریه داده بنیاد است.در بخش تحلیل محتوای مقاله ها، 313 مقاله گردآوری شد که 90 مقاله داخلی(از سال 1398 تا 1401) و خارجی (2018 تا 2022) دسته بندی شد، روش تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از کدگذاری باز،کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی بود. شاخص های اساسی استخراج شد .سوال های مصاحبه زیر نظر کمیته علمی طراحی و به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته طراحی شد.جامعه آماری مدیران و معاونان ذیربط در سازمان های دولتی در کلانشهر تهران بودند که با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی 20 نفر آنها به عنوان نمونه تا اشباع نظری انتخاب شدند. نتایج پژوهش حاضر منجر به شناسایی 8 کد انتخابی و 16کدمحوری و 285 کد باز شد. شاخص اصلی شامل فرهنگ سازمانی بازاری، فرهنگ سازمانی توسعه گرا، فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی، فرهنگ سازمانی قبیله ای، عدالت توزیعی، عدالت رویه ای، عدالت مراوده ای، عدالت اطلاعاتی بود. در دور دوم پرسشنامه ای با طیف لیکرت برای 20 نفر از خبرگان ارسال شد تا شدت اثر هریک از مولفه ها مشخص شود که، در این پژوهش با استفاده از آزمون ضریب توافق کندال میزان توافق هریک از مولفه ها و زیر مولفه ها در الگوی پیشنهادی مشخص شد. یافته های پژوهش حاکی از این است که ابعاد الگوی عدالت ادراک شده شامل (عدالت توزیعی، عدالت رویه ای ، عدالت مراوده ای، عدالت اطلاعاتی)، فرهنگ های سازمانی (فرهنگ سازمانی بازاری،فرهنگ سازمانی توسعه گرا،فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی، فرهنگ سازمانی قبیله ای)است.
زمانه پسااستعماری و بازاندیشی در هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۳
239 - 263
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رهیافت پسااستعماری و ظرفیت سنجی امکانات نظری آن برای بازاندیشی و تأمل در هویت ایرانی در دوران معاصر است. روش مطالعه: مطالعه حاضر از نوع کیفی و بر اساس تحلیل انتقادی و مقایسه ای نظریه پسااستعماری با تأکید بر هویت و در خصوص مسائلی که در دوران متأخر هویت ایرانی را همپای دیگر جوامع به موضوعی مسأله ساز تبدیل کرده، است. گستره مطالعه نیز با نگاهی به مهم ترین ابعاد نظریه پسااستعماری، بخشی از آرا و نظریات مهم در حوزه هویت معاصر در ایران را که از حیث دغدغه های مشترک قابل تطبیق و مقایسه هستند، دربرمی گیرد. یافته ها: با آنکه ایران جزو معدود کشورهایی است که به طور مستقیم مستعمره نشده، فارغ از معضلات دوران استعمار نبوده و در هویت یابی دوران اخیر کمابیش با همان معضلاتی مواجه بوده که در رهیافت پسااستعماری مطرح شده اند. نظر به هویت چندلایه و نسبت همواره بغرنج ارتباط آن ها، موضوع مهم در این مطالعه، کیفیت برقراری نسبتی بین اجزای هویت ایرانی با یکدیگر از یک سو و در عین حال، مواجهه با دیگری در وضعیت جدید است. نتیجه گیری: بر اساس رویکرد پسااستعماری، بازتعریف هویت ایرانی مستلزم بازاندیشی نوینی در اقتضائات هویتی نوظهوری است که از سویی نیازمند اتخاذ موضعی نقادانه در قبال سیطره مفروضات گفتمان شرق شناسی و تمایل منفعلانه نسبت بدان بوده و در عین حال، باید تلاش نماید از گرایش به قطب سلبی محتمل در این خصوص یعنی بومی گرایی واکنشی و منفعلانه نیز اجتناب ورزد. بدین ترتیب در متن زمانه و زمینه پسااستعماری به دور از دوگانه سازی های ذاتی معرفتیِ، امکان طرح تأسیس نظام دانایی جدیدی بر اساس باور به برساخته بودن و نیز ترکیبی و به اصطلاح هیبریدی بودن هویت مسأله مهم بازتعریف هویت ایرانیان در دوران جدید است به ویژه اینکه چنین بازاندیشی جدیدی برای تعامل فعالانه در جهان کنونی و اتخاذ موضعی فراتر از حبّ و بغض های تاریخی ضرورت دارد.
The Effects of School Size on Student Participation and Sense of Community(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
205 - 211
حوزههای تخصصی:
Purpose: The size of a school is a crucial factor influencing educational outcomes, yet its impact on student participation and the sense of community remains complex and multifaceted. This study aims to explore how different school sizes affect these dimensions, focusing on qualitative aspects of student experiences and institutional dynamics to provide a deeper understanding of the educational landscape.
Methodology: A qualitative research design was adopted, utilizing semi-structured interviews to collect data from 29 participants, including students, teachers, and school administrators from various sized schools. Theoretical saturation was reached to ensure a comprehensive exploration of the themes. Data were analyzed using NVivo software to facilitate thematic analysis and ensure systematic handling of the interview transcripts.
Findings: Five main themes were identified: Student Engagement, Sense of Community, Learning Environment, Administrative Influence, and Challenges and Barriers. Sub-themes such as Academic Participation, Support Networks, Classroom Dynamics, and Policy Making illustrated the specific ways in which school size impacts educational practices and student perceptions. Smaller schools were generally found to foster a stronger sense of community and engagement, whereas larger schools provided more diverse opportunities but faced challenges in maintaining a personalized learning environment.
Conclusion: The study concludes that school size significantly influences the educational environment, affecting everything from student engagement to administrative strategies. While smaller schools excel in creating a cohesive community, they often struggle with resource limitations and opportunity diversity. Larger schools, on the other hand, offer extensive resources and opportunities but may lack the close-knit community feel that enhances student engagement and sense of belonging.
Identifying Dimensions and Components for the Enhancement of Virtual Educational Leadership in the Islamic Azad University Branches of Tehran Province Using Thematic Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The primary objective of this article is to identify the dimensions and components for the enhancement of virtual educational leadership in the Islamic Azad Universities of Tehran province using thematic analysis.
Methodology: The research method employed is mixed (qualitative-quantitative). In addition to document analysis, the thematic analysis technique with MAXQDA12 software was used to identify factors and components. The study population included all faculty members with at least an assistant professorship in educational management, higher education management, and educational technology, as well as administrators of Islamic Azad Universities, with theoretical saturation achieved after 15 interviews. Ultimately, base, organizing, and comprehensive themes were extracted, and in the quantitative section, structural equation modeling was used to determine the impact and ranking of the dimensions and components.
Findings: Based on semi-structured interviews, four dimensions (knowledge of educational leadership in virtual environments, performance management and coaching in virtual environments, team leadership ability in virtual environments, ethical behaviors in virtual environments) and 24 components (organizing themes) were identified for virtual educational leadership in the Islamic Azad Universities of Tehran province. Subsequently, based on a researcher-made questionnaire, it was determined that the dimension of ethical behaviors in virtual environments with a coefficient of 0.905, team leadership ability in virtual environments with a coefficient of 0.879, performance management and coaching in virtual environments with a coefficient of 0.877, and knowledge of educational leadership in virtual environments with a coefficient of 0.805 are prioritized from first to fourth, respectively.
Conclusion: The findings underscore the significance of adaptability, digital proficiency, and effective communication as pivotal traits for successful virtual leaders. Notably, the study also sheds light on the potential for gender to influence leadership effectiveness in virtual environments, with female leaders possibly having an edge in fostering collaboration and inclusivity.
نظریه شکاف بزرگ: بررسی آرای تجدید نظرطلبان آسیایی در جامعه شناسی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 52
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های اساسی در جامعه شناسی تاریخی چگونگی رشد غرب با تاکید بر کشور بریتانیاست. علی رغم تصورات موجود، این سئوال هنوز یکی از اساسی ترین و زنده ترین بحث ها در نحله های گوناگون جامعه شناسی تاریخی است. ادبیات حاضر در این نحله اگرچه از نگاه شرق شناسی متاثر است ولی با آن چه تحت عنوان شرق شناسی در ایران متداول شده است تفاوت بسیار دارد. مقاله حاضر در صدد است که یکی از پربحث ترین نظریات در نزدیکبه دو دهه اخیر که همزمان رشته های تاریخ اقتصادی و جامعه شناسی تاریخی را متاثر کرده است، معرفی نماید. ابتدا سعی می گردد که مبانی نظری تجدید نظرطلبان آسیایی (مکتب کالیفرنیا) و ارتباط آن با نظریه شکاف بزرگ تشریح شده، سپس مطالعات تجربی که در دو دهه اخیردر این زمینه صورت گرفته مورد وارسی قرارگیرد و درپایان برخی از مهم ترین انتقادات بر نظریه فوق ارائه شود. هم چنین در بحثی انتقادی ربط این جریان فکری در جامعه شناسی تاریخی را با نگاه فوکویی که بر برخی از کارهای جامعه شناسی تاریخی ایران حاکم است را بررسی می کند.
عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه از دیدگاه دانشجویان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
143 - 171
حوزههای تخصصی:
فرهنگ کتابخوانی نه تنها یکی از مؤلفه ها و ارکان اصلی فرهنگ به شمار می آید، بلکه خود نیز سبب تکامل و رشد فرهنگی می باشد. بررسی ها نشان می دهد که بیشتر پژوهشها در حوزه فرهنگ کتابخوانی بر حوزه دانش آموزان متمرکز است و کمتر به دیدگاه دانشجویان در این زمینه توجه شده است. در این راستا پژوهش مذکور با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه از دیدگاه دانشجویان تهرانی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته (عوامل اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی در قالب 19 گویه) و نمونه آماری شامل 300 نفر از دانشجویان شهر تهران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان داد در حوزه عوامل اقتصادی مولفه های «میزان سرمایه های فردی»، «میزان حقوق ماهیانه» در حوزه عوامل فرهنگی مولفه های «تمایل به ادبیات و تاریخ و فرهنگ کشور»، «مدرک تحصیلی فرد» و «شرکت در نمایشگاه های فرهنگی و هنری» و در حوزه عوامل مدیریتی مولفه های «ساماندهی اقدامات فرهنگی در جامعه»، «ناهماهنگی مدیریت فرهنگی در جامعه» و «انجام نظارت بر عملکرد نهادهای فرهنگی» مهمترین مولفه های تاثیرگذار در ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه از دیدگاه دانشجویان تهرانی می باشد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که عوامل مدیریتی و فرهنگی ناظر به ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه مطالعه مطلوب (خوب) ارزیابی شدند اما از دیدگاه دانشجویان عامل اقتصادی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در فرهنگ کتابخوانی نسبتا مطلوب (در حد متوسط) تلقی شدند. به بیان دیگر عوامل مدیریتی، فرهنگی و اقتصادی به ترتیب جز عوامل موثر بر ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه مورد مطالعه قرار گرفتند.
سازه معنویت سازمانی: راهنمایی عملی برای ارتقاء کیفیت زندگی در محیط کار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ابعاد مفهومی معنویت سازمانی و تاثیر آن بر ارتقاء کیفیت زندگی در محیط کار است. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه و بررسی اسناد (شامل اسناد کتابخانه ای، مقالات، پایان نامه ها، پایگاه اینترنت و نمایه ها و نرم افزارهای علمی) انجام شد. یافته ها نشان داد برداشت جدید از معنویت در سازمان شامل ارتباطات فرافردی، درون فردی، میان فردی و برون فردی است که هر یک از آنها با ابعاد وجودی انسان پیوند می خورند. همچنین معنویت در سازمان، سازه ای متشکل از پنج بعد مشارکت، حس تعلق به جمع، زندگی درونی، همسویی با ارزش های سازمانی، و معناداری کار در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی است.این ابعاد و سطوح، در کنار یکدیگر، شرایطی را در سازمان ایجاد می کنند که به ارتقاء کیفیت زندگی در محیط کار منجر می شود. کیفیت زندگی در محیط کار، که مولفه ای با قلمرو وسیع در سبک زندگی است، با عواملی نظیر ارتقاء باورهای معنوی، ترویج فرهنگ معنویت با مشارکت کارکنان، جذب افراد معنوی در سازمان، رهبری سازمان با رویکرد معنوی، و تاکید بر ادغام معنویت با مسئولیت اجتماعی در سازمان، سامان می یابد.
ریشه های تکوین بازار و دولت مدرن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
111 - 129
حوزههای تخصصی:
موضوع اصلی اقتصاد سیاسی بحث در مورد نوع رابطه میان سپهر عمومی و خصوصی است. سپهر عمومی حوزه سیاست در نظر گرفته می شود که نهاد اصلی حاکم بر آن دولت- ملت است. سپهر خصوصی هم حوزه اقتصاد دانسته می شود که نهاد اصلی حاکم بر آن بدوا بازار ملی و در مراحل بعدی بازار منطقه ای، بین المللی و جهانی است. بر این اساس، امکان ورود به بحث اقتصاد سیاسی ایران زمانی وجود دارد که ابتدا دو نهاد دولت ملی و بازار شکل گرفته باشد تا بتوان در مورد نوع رابطه آن ها سخن گفت. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی این مساله اساسی است که نهادهای بازار و دولت ملی چگونه و در چه زمانی در ایران شکل گرفتند؟ در رابطه با تکوین بازار دو نظر وجود دارد. یک نظر معتقد است که بازار به صورت طبیعی از گذشته وجود داشت. و نظر دوم معتقد است که بازار در قرن نوزدهم به عنوان یک نهاد تاسیس شد. این مقاله بر اساس نظر دوم، بر این فرضیه استوار است که نهاد بازار در ایران نه امری طبیعی و دارای ریشه داخلی بلکه در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، تحت تاثیر عامل خارجی تاسیس گردید. در رابطه با تکوین دولت نیز دو نظر وجود دارد. یک نظر معتقد است که دولت مدرن در واکنش به صنعتی شدن شکل گرفت. و نظر دوم معقتد است که دولت مدرن در واکنش به جنگ های بین المللی ساخته شد. این مقاله بر اساس نظر دوم، بر این فرض استوار است که این عامل خارجی جنگ های بین المللی بود که دولت در ایران را ساخت.
فهم عوامل مداخله گر مصرف فرهنگی در سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف اصلی فهم عوامل مداخله گر بر سبک زندگی در جامعه ایران انجام شده است. روش تحقیق کیفی است و از مصاحبه برای گردآوری اطلاعات و از تحلیل تماتیک برای تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شده است. روش شناسی این تحقیق از جهت هدف جزء تحقیقات اکتشافی و از حیث نتیجه، مطابق تحقیقات کاربردی توسعه ای، انجام شده است. در تحقیق حاضر مشارکت کنندگان شامل 17 نفر از خبرگان و کارشناسان متخصص در حوزه های مدیریت و برنامه ریزی امور فرهنگی و علوم ارتباطات بودند که با انجام هماهنگی های لازم، مصاحبه نیمه ساختاریافته با آنها انجام گرفت. برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی استفاده شد و انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اش باع نظ ری ادامه یافت. براساس یافته های تحلیل تم، چهار مضمون اصلی به عنوان عوامل مداخله گر فرهنگی بر سبک زندگی در جامعه ایران شامل:1. عوامل اقتصاد محور، 2. عوامل نگرشی، 3. مشارکت های اجتماعی مدنی و فرادولتی 4. عوامل هویت مدار است، که هر یک از مضامین اصلی، مضامین فرعی خاص خود را دارد. آداب و رسوم غیر اسلامی در بسیاری از موارد بر سبک زندگی ما تاثیر گذار است. لذا ضروری به نظر می رسد که سازمان های متولی فرهنگ، زمینه برنامه ریزی فرهنگی به خصوص در زمینه ارتقای سطح کیفی سبک زندگی و بهبود مصرف فرهنگی براساس محصولات بومی و مطابق با ارزش های جامعه ایرانی را برای شهروندان فراهم کنند. در این راستا، مجموعه ای از عوامل مداخله گر چندگانه که در این تحقیق شناسایی شد، باید مدنظر قرار گیرد.