درخت حوزه‌های تخصصی

جامعه شناسی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱۷٬۸۲۲ مورد.
۴۰۱.

بررسی راهبردهای شبکه های ماهواره ای فارسی زبان در سال 1401 (مورد مطالعه: شبکه من و تو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد رسانه های جمعی شبکه های ماهواره ای فارسی زبان شبکه من و تو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۵۳
یکی از مهمترین راهبردهای دشمن در عرصه فرهنگی، نفوذ در ارزش ها و باورهای اعضای جامعه و ایجاد تغییر در محاسبات ذهنی آنهاست. ابزار اساسی مورد استفاده دشمن دراین راستا و در سال های اخیر، رسانه و به طورخاص شبکه های ماهواره ای فارسی زبان بوده است. ازآن جا که هر رسانه ای الگوی راهبردی خاص خود را دارد که بر اساس آن عمل می کند، مطالعه راهبردهای این شبکه ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در این پژوهش به طورخاص برنامه های شبکه ماهواره ای «من و تو» در سال 1401 با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شده اند. با توجه به بررسی برنامه های «شبکه من و تو»، راهبردهای این شبکه عبارت اند از: القای ناکارآمدی جمهوری اسلامی، فاصله بین مردم و مسئولان، فاصله طبقاتی در جمهوری اسلامی، القای ناکارآمدی رهبری، ترویج فرهنگ و سبک زندگی غربی، تضعیف باورهای دینی مردم، القای نبود آزادی و وجود فضای امنیتی در جمهوری اسلامی، القای فراگیری فساد در جمهوری اسلامی، و ایجاد تفرقه بین نیروهای نظامی. همچنین، با توجه به شرایط متفاوت کشور در نیمه دوم سال 1401، شبکه ماهواره ای «من و تو» راهبردهای ویژه ای را به منظور تشدید شرایط اعتراضی در جامعه ایرانی در دستور کار خود قرار داد که شامل ایجاد خودتحقیری ملی (تضعیف هویت ملی)، تلاش در راستای سرنگونی جمهوری اسلامی، به چالش کشیدن اقتدار جمهوری اسلامی، و القای بی توجهی به حقوق زنان در جمهوری اسلامی می شده است. درنهایت، ارتباط راهبردهای اخیر با سوژه اغتشاش و براندازی و همچنین تناسب این راهبردها با رویکرد اصلی این شبکه مورد بررسی قرار گرفت.
۴۰۲.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس پس از سانحه، تحمل پریشانی و نگرش های ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی استرس پس از سانحه تحمل پریشانی نگرش های ناکارآمد سرطان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۶
این پژوهش با هدف اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس پس از سانحه، تحمل پریشانی و نگرش های ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به سرطان انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون_پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک مبتلا به سرطان شهر مشهد در بهار سال 1398 بود که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اختلال استرس پس از سانحه (ویدرز و همکاران، 1993)، تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و نگرش های ناکارآمد (وایزمن و بک، 1978) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم اختلال استرس پس از سانحه (95/14=F، 001/0>P)، تحمل پریشانی (32/21=F، 001/0>P) و نگرش های ناکارآمد (25/19=F، 001/0>P) مادران دارای کودک مبتلا به سرطان بود. بنا بر نتایج این پژوهش، می توان از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود استرس پس از سانحه، تحمل پریشانی و نگرش های ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به سرطان بهره برد.
۴۰۳.

تحلیل نشانه شناختی عناصر بصری هنر پارچه بافی ایرانی در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارچه بافی نقوش نشانه شناسی عصر صفوی روح ایرانی تمدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۷
پارچه های دستبافِ سنتی بازنماگر و حامل کهن ترین معناها، سنن و رسوم تاریخی تمدن ایرانی هستند. این مصنوعات قدیمی درمقام وجوه مادی تمدن در عین حال معنوی ترین وجوه زندگی روزمره مردم و فرهنگ معمولی افراد متعارف را روایت می کنند. عصر صفوی که نماد شورش فرهنگ ایرانی علیه دیگری متجاوز است روح خود را در برخی مصنوعات تمدنی، از جمله در پارچه های دستباف و نقوش روی آنها نمایانگر ساخته است. پژوهش حاضر تلاشی است است برای تحلیل نشانه شناختی نقوش و عناصر بصری در هنر پارچه بافی دوران صفوی و نیز مطالعه اثرات هنر آن دوره بر خط سیر هنر در ادوار بعدی. روش پژوهش نشانه شناسی و نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام گرفته است. نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که در پارچه های دوران صفوی تنوع و گستردگی نقوش بسیار و اغلب کلیت پارچه با تلفیقی از خط نوشته و نقوش و مضامین داستانی و عاشقانه پر شده است. تلفیق مضامین رمانتیک و دینی و ملی در اغلب این مصنوعات بیانگر تلاش تمدن ایرانی برای فاصله گیری از دیگری و برساخت فرم نوینی از هویت ایرانی اسلامی است. تداوم این تلاش را می توان به شکل های دیگری در ادوار بعدی، حتی در سایر ژانرهای هنری نیز به وضوح مشاهده کرد. 
۴۰۴.

دلبستگی و همدلی در کودکان پیش دبستانی: نقش تنظیم هیجان و سن مادر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی همدلی تنظیم هیجان سن مادر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۷
مطالعات پیشین از ارتباط بین دلبستگی و همدلی حمایت می کنند، با این وجود مطالعات محدودی از بررسی این رابطه فراتر رفتند و به مکانسیم اثر آن توجه داشته اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تنظیم هیجان و نقش تعدیل کنندگی سن مادر در رابطه ی دلبستگی با همدلی در کودکان پیش دبستانی انجام شد. 61 کودک 5 تا 6 ساله در جلسه ی آنلاین آزمون مبتنی بر داستان دلبستگی شرکت کردند و مادران آن ها پرسشنامه ی همدلی گریفیت (دادس، 2008) و چک لیست تنظیم هیجان (شیلدز و سیچتی، 1998) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد دلبستگی با همدلی ارتباط مثبت معنی دار دارد و تنظیم هیجان میانجی جزئی ارتباط دلبستگی و همدلی است. علاوه بر این سن مادر رابطه ی این دو متغیر را تعدیل می کند و اثر دلبستگی بر همدلی در فرزندان مادران جوان تر شدت بیشتری دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تنظیم هیجان یکی از مکانیسم های اثر اصلی دلبستگی بر همدلی است. به همین دلیل، توانایی تظیم هیجان موثر در کودکان ایمن به آن ها این امکان را می دهد که با دیگران بهتر همدلی کنند.
۴۰۵.

ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی (مطالعه موردی: مناطق 2، 8 و 10)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر دوستدار سالمند سکونتگاه های غیررسمی سکونتگاه های رسمی کلان شهر تبریز مدیریت شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۶۲
هدف: هدف این پژوهش، ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی است.روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی بوده و و داده ها براساس پرسش نامه و مطالعات میدانی گردآوری شده اند. جهت ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش آلفای کرونباخ و جهت تعیین روایی پژوهش، از تکنیک تحلیل عاملی با بهره گیری از شاخص KMO و آزمون بارتلت بهره گیری شده است. جامعه ی آماری با حجم نمونه ی 384 نفر، شامل ساکنان مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز و همچنین 27 نفر از مدیران و کارشناسان امور شهری است. تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SPSS انجام شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه، مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن بود که در بین شاخص های هشت گانه تحلیل شده، از دیدگاه سالمندان به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (13/53) و "فرهنگی – تفریحی" (9/85) بیشترین و کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و همچنین از دیدگاه مدیران شهری به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (16/52) و"حمل و نقل درون شهری" (14/56) در رتبه های اول و آخر قرار گرفتند. از لحاظ شاخص های شهر دوستدار سالمند در بین مناطق مورد مطالعه، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین یافته های دیگر پژوهش نشانگر آن است که بین رضایت مندی سالمندان از زندگی در کلان شهر تبریز و تحصیلات آنان تفاوت معناداری وجود ندارد.نتیجه گیری: به طور کلی کلان شهر تبریز از حد متوسط شاخص های شهر دوستدار سالمند پایین تر است و در وضعیت مساعدی قرار ندارد.
۴۰۶.

تجربه زنان روستایی از توانمندسازی اقتصادی با تکیه بر صندوق اعتبارات خرد (مورد مطالعه: روستای روح آباد شهرستان زرند)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتبارات خرد زنان روستایی توانمندسازی اقتصادی فقر زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۱
غالبا صندوق های اعتباری خرد زنان روستایی به عنوان یکی از سازوکارهای مهم جهت توانمندسازی در نظر گرفته می شوند. در این مطالعه تلاش شده است ابعاد توانمندساز و چالش های این صندوق ها براساس تجربه زنان بهره مند از این اعتبارات و همچنین راهکارهای پیشنهادی آنها برای کاهش یا تعدیل وجوه چالش آفرین این فعالیت ها شناسایی و مورد بحث قرار گیرند. بر این اساس پس از مشاهده ی مشارکتی میدان مورد مطالعه، مصاحبه های عمیق با ده زن روستای روح آباد شهرستان زرند انجام شد. زنان مورد مطالعه در این پژوهش حداقل دو و حداکثر 5 سال سابقه ی عضویت در صندوق روستای خود را دارا بودند. داده های بدست آمده از این مصاحبه ها به وسیله نرم افزار maxqda و با تکنیک تحلیل تماتیک ذیل سه مقوله اصلی ابعاد توانمندساز،چالش ها و راهکارها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مضامین به دست آمده در بخش ابعاد توانمندساز به توانایی جذب سرمایه گذار، افزایش قدرت چانه زنی، افزایش سرمایه اجتماعی و حذف واسطه ها اشاره می کند. یافته های بخش چالش ها نیز تحت دو عنوان فرعی چالش های فردی و ساختاری مورد شناسایی قرار گرفتند و در نهایت افراد مصاحبه شونده به راهکارهایی از جمله توانمندی خلاقیت محور ، گسترش حمایت های مالی، الویت ابزار تولید و تقسیم کار و برون سپاری برخی وظایف تولیدی جهت بهبود عملکرد صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی اشاره کردند.
۴۰۷.

درآمدی بر نقد و تحلیل جامعه شناسی اشعار نیما یوشیج

کلیدواژه‌ها: نیمایوشیج شعر معاصر فارسی جامعه شناسی ادبی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی اقتصادی جامعه شناسی فرهنگی و گفتمانی شعر انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۰۸
آثار ادبی به اعتبار بیان واقعیت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، رویدادهای روزمره تاریخی و در بر داشتن حقایق فرهنگی، انسانی و نیز گفتمان های رایج اسناد جامعه شناختی ملت ها هستند. جامعه شناسی ادبیات رویکردی است که به کشف و تحلیل این اسناد و همزمان ارزیابی آثار ادبی در پیوند با جامعه و تاریخ  می پردازد. اشعار نیمایوشیج آینه ای برای بازتاب واقعیت های معاصر به ویژه چهار دهه اول عصر پهلوی است. جامعه شناسی ادبی شعر نیمایوشیج را می توانیم کمینه به چند شاخه جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی اقتصادی، جامعه شناسی فرهنگی تقسیم کنیم و واقعیت ها و رخدادهای اجتماعی تاریخی را در آثار او بازشناسی نماییم. در بوطیقای نیما شعر و شاعری هم کنش اجتماعی شاعر و هم  وجود فلسفی اوست. نیما در واکنش انسانی و مبارزه جویی اجتماعی در برابر واقعیت ها و رویدادها عموماً واکنش انتقادی و متفکرانه نشان می دهد و به این دلیل شعرش ارزش جامعه شناختی والایی دارد. در این مقاله توصیفی- تحلیلی کوشیده ایم تا درآمدی بر جامعه شناسی شعر نیما در سه ساحت جامعه شناسی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ارائه نماییم. مهمترین موضوعات بحث عبارتند از سیطره سنگین استبداد سیاسی، جریان آزادی خواهی، رویدادهای تاریخی، فقر ، فاصله طبقاتی، غفلت و واماندگی فرهنگی، ضعف همبستگی اجتماعی، بیان جریانات فکری و گفتمان های ایدئولوژیک.
۴۰۸.

گفتمان سازی خانواده در الگوی اسلامی ایرانی: بررسی و نقد گفتمان های مخرب برای خانواده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خانواده تحلیل گفتمان الگوی اسلامی ایرانی تهاجم فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۶
مقدمه: به دنبال تهاجم فرهنگی غرب، واژه های نامأنوس با فرهنگ خانواده اسلامی ایرانی وارد گفتمان جامعه شده است. این واژه ها بارمعنایی مثبت را برای مسائل آسیب زای خانواده به همراه دارند. برخی از آن ها آن چنان رایج شده است که بسیاری از مردم و حتی متخصصان خانواده هم به کار می برند. بر این اساس در مقاله حاضر گفتمان های مخرب در حوزه خانواده که محصول تهاجم فرهنگی و آمپریالیسم روانی است و در جامعه ایران، هم در سطح نخبگانی و هم در سطح عموم گسترش یافته مورد شناسایی و نقد قرار گرفته و گفتمان مبتنی بر فرهنگ اسلامی ایرانی خانواده بیان شده است. روش: روش مورد استفاده، تحلیل گفتمان است. با استناد به روش شناختی تحلیل گفتمان انتقادی از سه مرحله توصیف و تفسیر و تبیین بهره گرفته شده است. در مرحله توصیف ویژگیهای صوری متن مانند واژگان و ساخت های متنی بررسی شد. در مرحله تفسیر بر اساس مفروضات عقل سلیم، که به ویژگی های متن ارزش می دهند، تولید و تفسیر شدند. در مرحله تبیین نیز به بیان ارتباط میان تعامل و بافت اجتماعی پرداخته شد. یافته ها: برخی از مهم ترین واژه های نامأنوس و گفتمان مخرب فرهنگ اسلامی ایرانی که مورد بررسی قرار گرفت عبارت بودند از دوست دختری و دوست پسری برای روابط نامشروع، ازدواج سفید برای زندگی غیرشرعی و غیرقانونی زن و مرد، ازدواج های سنتی در برابر ازدواج مدرن، خانه داری در برابر اشتغال زن، طلاق عاطفی بجای سردی عاطفی، جشن طلاق یا عزاداری برای طلاق، روابط فرازناشویی بجای خیانت، انقلاب جنسی بجای بی حیایی جنسی و کمال گرایی به جای کمال زدگی. نتیجه گیری: به عنوان نتیجه گیری می توان این سؤال را پرسید که چرا واژگان مخرب آن هم عمدتاً از سوی متخصصان امر وارد گفتمان جامعه می شود. امیدواریم متخصصان خانواده در به کارگیری واژگان مربوط به خانواده توجه ویژه ای داشته باشند و از مفاهیم و واژگان منطبق با الگوی اسلامی ایرانی استفاده نمایند.
۴۰۹.

درباره پدیدارهای فلسفی-تاریخی دانشگاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانشگاه پروا دوگانه انگاری گشودگی ساخت گشایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲
در این مقاله کوشش می شود که پدیدارهای تاریخی دانشگاه در ایران واکاوی شود. در این راه، پدیدار تاریخی دانشگاه و نسبت آن را با آزادی، اعتلا و ایده پیشرفت واشکافی می کنیم و به پدیدار مغفول یا مستوری از دانشگاه که هنوز بروز نکرده است، مجال بروز می دهیم. تأکید می شود که در چنین راهی، بروز تفکر دوگانه انگار، دانشگاه را از پروا (که عنصر مقوم انسان است) دور می کند. پروای چیزها را داشتن و خود را با مصممّیت، به سوی گشودگی سوق دادن، (با توسل به ساخت گشایی پدیدارشناختی)، امکان پوشیده دانشگاه را ممکن می سازد، این امکان نیازمند ساخت گشایی سنتِ دانشگاهی است تا در عین فهمی که از دانشگاهِ رخ داده است، به سوی دانشگاهی که به سوی ما می آید، رهسپار شویم. براین اساس با ساخت گشاییِ سه پدیدار آزادی، ایده پیشرفت و اعتلا در دانشگاه، امکان های دیگری از دانشگاه را براساس مصممّیت و گشودگی بررسی می کنیم که چنین مواجهه ای می تواند امکان دیگرگونه ای را بر اساس مؤلفه های مذکور ممکن سازد.
۴۱۰.

طراحی چارچوبی از خط مشی های رفتاری برای ساماندهی کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خط مشی گذاری رفتاری ابزارهای رفتاری ابزارهای اجباری ابزارهای داوطلبانه آگاهی رسانی و تبلیغات عمومی کودکان کار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۳
هدف: علیرغم تلاش های متعدد نهادهای رسمی و غیررسمی درباره مدیریت رفتار در مسئله کودکان کار تلاش های صورت گرفته منجر به تحقق اهداف این حوزه و به طور مشخص کاهش آمار این کودکان و نیز کاهش مشکلات مربوط به آن ها نشده است. هدف این پژوهش با تأکید بر اهمیت راهبردهای رفتاری در ساماندهی کودکان کار، به تلاقی مهم بین خط مشی گذاری و حمایت از حقوق کودکان اشاره می کند تا معضل کودکان کار در جامعه کمتر شود.روش: پژوهش ازنظر هدف، توسعه ای و ازنظر روش گردآوری داده از نوع تحقیق کیفی با مبانی فلسفی تفسیرگرایی و از تحلیل مضمون با رویکرد اتراید استرلینگ (2005) در قالب مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر بوده است. برای تعیین مصاحبه شوندگان از دو گروه خبرگان دانشگاهی و خبرگان اجرایی بهره بردیم. از روش نمونهگیری نظری و در دسترس استفاده شد که اشباع نظری پس از مصاحبه با نفر دوازدهم حاصل شده است.یافته ها: ب ا مطالعه داده ها و اطلاعات استخراج شده از مصاحبه ها درنهایت، 257 شاهد گفتاری، 633 کد باز (مفهوم اولیه)، 115 مضمون پایه، 33 مضمونسازمان دهنده و 10 مضمون فراگیر شن اس ایی شدن د. به منظور تعیین پایایی و روایی کدهای استخراجی، روش ارزیابی لینکولن و گوبا جهت اعتبارسنجی بر اساس چهار محور اعتبار پذیری،تأیید پذیری،تکرارپذیری و اثبات پذیری استفاده شده است.مقوله های اصلی شناسایی شده عبارت اند از:توانمندی ها و ظرفیت های نهادهای مسئول کودکان کار،بررسی و بازبینی خط مشی های کلان،همسوسازی اهداف و عملکرد نهادها، سازمان ها و برنامه ها، عدم اطمینان محیطی، قانون گذاری و تدوین خط مشی ها، توسعه مهارت های مدیریتی متولیان،طراحی و تغییر سازوکارهای رفتاری و توسعه حمایت های اجتماعی از کودکان کار،ابزارهای اجباری و داوطلبانه اجرا.
۴۱۱.

تبیین شکل های اجتماعیِ فرم ستیزه در منتخبی از نمایشنامه های محمد یعقوبی بر پایه آرای گئورگ زیمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی فرم ستیزه محمد یعقوبی گئورگ زیمل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۶۷
این مقاله سعی دارد تا با تمرکز بر آرای جامعه شناسی گئورک زیمل، سازوکار و شکل گیری فرم ستیزه در منتخبی از نمایشنامه های محمد یعقوبی را مورد مطالعه قرار دهد. ستیزه، به عنوان یک فرم تعامل اجتماعی، سنتز عناصری است که همواره هم برعلیه هم و هم برای هم کارکرد دارند. از این رو، این مقاله سعی دارد تا با تأکید بر فرم ستیزه از منظر زیمل به این پرسش پاسخ دهد که این مفهوم چگونه در روابط شخصیت های نمایشنامه های محمد یعقوبی شکل گرفته است؟ به نظر می رسد مفهوم ستیزه در این نمایشنامه ها در ساختاری دوگانه و تقابلیِ طبیعت/فرهنگ آشکار شده است و در ستیزه ای که میان روابط شخصیت ها بروز پیدا می کند، به مثابیه یک فرم ارتباطی نمود روشن تری پیدا می کند. این فرم تعاملی، شکلی از وحدت و تعادل در نوشتار را نیز برمی سازد. فرومی که در ساحت تقابل های زنانه/مردانه عینیت می یابد. از این رو، این مقاله، نخست مفهوم و کارکرد فرم ستیزه با تأکید بر آرای زیمل را می کاود، سپس با روش تحلیلی توصیفی به تحلیل و تطبیق این فرم در نمایشنامه های مورد نظر خواهد پرداخت.
۴۱۲.

ساخت و هنجاریابی پرسشنامه رهبری هم افزا در مدیران هنرستان های فنی وحرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت هنجاریابی رهبری هم افزا مدیران هنرستان های فنی و حرفه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۵۸
هدف: سبک رهبری هم افزا در اجرای استانداردهای کیفیت در مدارس نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر ساخت و هنجاریابی پرسشنامه رهبری هم افزا در مدیران هنرستان های فنی وحرفه ای بود.  روش شناسی: روش پژوهش کمی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش معلمان هنرستان های فنی و حرفه ای استان تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی براساس جنسیت و طبقات جامعه و بر مبنای فرمول کوکران، یک نمونه به حجم 364 معلم انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از ابزار محقق ساخته ی رهبری هم افزا 20 گویه ای و ابزار دوسوتوانی سازمانی جانسن (2006) استفاده شد. به منظور بررسی ساختار عاملی و روایی سازه پرسشنامه از تکنیک های نسبت روایی محتوا، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، و روایی همگرا و واگرا و برای بررسی پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرانباخ و پایایی ترکیبی بوسیله نرم افزارهای SPSS25 و LISREL10.30  استفاده شد.  یافته ها: براساس یافته ها 4 عامل و 20 گویه برای سنجش رهبری هم افزا مدیران آموزشی هنرستان های فنی و حرفه ای طراحی و ساخته شد. روایی محتوایی ابزار (7585/0) بر اساس نظر متخصصان تأیید شد. در تحلیل عاملی اکتشافی چهار عامل ساختار سازمانی، عوامل برون سازمانی، رفتار رهبری و نگرش ها، باورها و ارزش ها با مقدار ویژه ی بالاتر از یک مشاهده شد که قادر به تبیین 71 درصد واریانس رهبری هم افزا بودند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که شاخص های برازش پرسشنامه مناسب و مطلوب هستند و پرسشنامه دارای روایی مطلوب می باشد. همچنین براساس درصد واریانس تبیین شده ی مطلوب 63 درصد در تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم، قدرت پرسشنامه در تبیین واریانس رهبری هم افزا تأیید شد. روایی همگرا (6304/0) و واگرا (794/0)، آلفای کرانباخ (936/0) و پایایی ترکیبی (95/0) پرسشنامه نیز بیانگر روایی و پایایی مناسب ابزار رهبری هم افزا بودند.  نتیجه گیری: پژوهشگران می توانند از پرسشنامه ی طراحی شده جهت سنجش رهبری هم افزا و ارتقای مهارت-های رهبری در مدیران آموزشی هنرستان های فنی و حرفه ای، به عنوان یک ابزار استاندارد استفاده کنند.
۴۱۳.

تحلیل کانونی رابطه سبک های هویت با خودناتوان سازی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های هویت خودناتوان سازی همبستگی کانونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۵۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های هویت و خودناتوان سازی با استفاده از تحلیل همبستگی کانونی انجام شد.   روش شناسی: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود و از تحلیل همبستگی کانونی برای بررسی روابط میان دو مجموعه از متغیر پیش بین (سبک های هویت) و ملاک (ابعاد خودناتوان سازی) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر بجنورد تشکیل می دادند. تعداد 210 نفر از این دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه سبک های هویت (برزونسکی، 1992) و مقیاس خودناتوان سازی (جونز و رودوالت، 1982) انجام شد. تحلیل داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و همبستگی کانونی و با استفاده از نرم افزار SPSS.27 انجام شد.   یافته ها: نتایج نشان داد که میان سبک های هویت و ابعاد خودناتوان سازی رابطه معناداری وجود دارد. واریانس مشترک سبک های هویت و خودناتوان سازی 28 درصد بود. بیشترین اهمیت در تابع سبک های هویت به هویت اطلاعاتی (81/0) و در تابع خودناتوان سازی به خودناتوان سازی ادعایی اختصاص داشت (99/0-).   بحث و نتیجه گیری: در مجموع به نظر می رسد، پردازش اطلاعات مربوط به هویت می تواند بر میزان استفاده از راهبردهای خودناتوان سازی تأثیر داشته باشد و نوجوانانی که هویت اطلاعاتی و هنجاری داشته و از تعهد هویت بالایی برخوردارند از رفتارهای خودناتوان ساز کمتر استفاده می کنند.
۴۱۴.

طراحی مدل آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی (مطالعه موردی مراکز دانشگاهی شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مخاطرات طبیعی مداخلات روانی و اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۵
هدف: تاب آوری سازمانی در شرایط بحران یکی از مفاهیم مهم و موثر در مدیریت بحران برای مواجهه به مخاطرات طبیعی است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف طراحی مدل آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی انجام شد.روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه همه کارکنان دانشگاه های شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 850 نفر بودند که طبق فرمول کوکران حجم نمونه 264 نفر تعیین شد. نمونه های این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته تاب آوری سازمانی مدیریت بحران (125 گویه) پاسخ دادند و داده های حاصل از اجرای آن با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی دارای 125 گویه، 12 مولفه و 3 بعد بود. ابعاد شامل فردی (با دو مولفه عوامل روانشناختی تاب آوری و خلاقیت و نوآوری)، ساختاری (با شش مولفه برنامه ریزی تاب آوری، عوامل انطباقی، تعهد و مدیریت، فرهنگ بحران، فرهنگ یادگیری و رهبری و تصمیم گیری) و عملیاتی (با چهار مولفه استفاده از دانش، ارتباطات، مشارکت موثر همگانی و شناخت عملیاتی منابع و تجهیزات) بودند. بار عاملی و میانگین واریانس استخراجی همه مولفه ها بالاتر از 50/0 و پایایی ترکیبی همه آنها بالاتر از 80/0 بود. همچنین، مدل آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی برازش مناسبی داشت و این مدل بر هر سه بعد فردی، ساختاری و عملیاتی و هر بعد بر مولفه های آن دارای اثر مستقیم و معنادار بود (001/0P<).نتیجه گیری: نتایج این مطالعه درباره مدل طراحی شده آموزش تاب آوری سازمانی مدیریت بحران مراکز دانشگاهی برای مواجهه با مخاطرات طبیعی و پیشگیری از مداخلات روانی و اجتماعی می تواند به متخصصان و برنامه ریزان مدیریت بحران برای مواجهه با مخاطرات در راستای افزایش تاب آوری سازمانی کمک نماید.
۴۱۵.

بررسی تأثیرات سواد رسانه ای بر تحقق حوزه عمومی مجازی در بحران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد رسانه ای حوزه عمومی کرونا اخبار جعلی بحران اجتماعی عقلانیت ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۰
این پژوهش با موضوع بررسی تأثیرات سواد رسانه ای بر تحقق حوزه عمومی در بحران کرونا در صدد است تا علاوه بر تأکید به توسعه سواد رسانه ای و ضرورت آن برای ارتقاء افکار عمومی، سازوکار شکل دهی به حوزه عمومی را ذیل عقلانیت ارتباطی در نسبت با رسانه و البته در موقعیت بحران توصیف نماید. تأکید و توصیف اینکه سواد رسانه ای به عنوان دانشی یا مهارتی راهبردی برای زیست در جامعه شبکه ای، مقوله ای غیرقابل انکار برای شهروندان دیجیتالی است که امروز در معرض انواع محتواها قرار می گیرند. رویکرد مذکور در ذات خود و بدون برنامه ریزی منجر به ایجاد و توسعه حوزه عمومی مجازی و به اصطلاح زیست جهان دیجیتالی شده و کاربران را در نسبتی هم افزا و مشبک، تبدیل به کلی اثرگذاری حدفاصل عامل و ساختار می کند. درواقع بر اساس عقلانیت ارتباطی و سناریوی این نوشتار مبتنی بر امتداد مجازی این نوع از عقلانیت، حوزه عمومی یا همان زیست جهان مجازی، مقام تفاهم عرفی بوده و ظرفیت و امکان مدیریت بحران با توسل به توافق کنشگران را ذیل اتصال سه جهان ذهنی و عینی و اجتماعی در فضای مجازی فراهم می کند. این پژوهش با روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیل رفتارشناسی مردم و رسانه ها در فضای مجازی، مأموریت دارد تا نحوه مواجهه مردم و رسانه ها در همه گیری کرونا و در فهم اخبار و اطلاعات گمراه کننده و جعلی، شایعات، اینفودمی و چگونگی اثرگذاری حوزه عمومی مجازی در مدیریت یا تعمیق بحران را مورد واکاوی قرار داده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش حوزه عمومی مجازی و زیست جهان دیجیتال تشکیل شده در دوران کرونا به علت عدم آموزش کاربردی سواد رسانه ای در کشور و حجم بالای فیک نیوزها، معیوب بوده و الگوی مطلوب، ارتقای فرایندی این مهارت بر اساس نوع نوینی از عقلانیت ارتباطی در سطوح مردم، مسئولان و رسانه ها با تکیه بر «تفکر انتقادی» و دید 360 درجه به محتواهاست. براساس نتایج حاصل ازاین پژوهش حوزه عمومی مجازی و زیست جهان دیجیتال تشکیل شده دردوران کرونا به علت عدم آموزش کاربردی سواد رسانه ای درکشوروحجم بالای فیک نیوزها، معیوب بوده و الگوی مطلوب، ارتقای فرایندی این مهارت بر اساس نوع نوینی ازعقلانیت ارتباطی در سطوح مردم، مسوولان و رسانه ها با تکیه بر«تفکر انتقادی» و دید 360 درجه محتواهاست.
۴۱۶.

تبیین زن آزاری با تأکید بر نقش میانجی گری نگرش به حقوق و تکالیف زوجین در مدل حداقل مربعات جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زنآزاری نگرش ها حقوق و تکالیف زوجین تجربه کودکی خشونت خانگی اورژانس اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
اهداف: بررسی عوامل مؤثر بر زن آزاری با تأکید بر نقش میانجی گری نگرش زوجین به حقوق و تکالیف زوجین در بین زنان و شوهران در آذرشهر تبریز بود. روش مطالعه: پیمایشی، توصیفی و تبیینی و جامعه آماری شامل کلیه زنان و شوهران در خانوارها و نیز مرکز اورژانس اجتماعی آذرشهر بود. حجم نمونه شامل 50 نفر زن یا شوهر بود که با روش نمونه گیری طبقه ای، چندمرحله ای، خوشه ای و تصادفی سیستماتیک از میان اعضای جامعه آماری انتخاب شد. روش جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته و نیز پرسش نامه استاندارد همسرآزاری بود. با توجه به کم بودن حجم نمونه برای تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت جنسیت، میزان تحصیلات، درآمد، میزان زن آزاری، نگرش ها، تجربه کودکی خشونت خانگی، دلایل زن آزاری بین پاسخ گویان خانوارها و اورژانس اجتماعی معنادار نبود؛ لیکن سن و تعداد فرزند در پاسخ گویان اورژانس به طور معنادار بالاتر بود. مدل تبیینی نشان داد نگرش های نادرست 29 درصد و تجربه کودکی خشونت خانگی 23 درصد بر زن آزاری تأثیر مستقیم دارد. تجربه کودکی خشونت خانگی با میانجی گری نگرش های نادرست، 22 درصد بر زن آزاری تأثیر مستقیم دارد. تحصیلات همسر 29 درصد بر زن آزاری تأثیر معکوس دارد. درآمد زوجین 23 درصد بر زن آزاری تأثیر معکوس دارد. درآمد زوجین به عنوان متغیر تعدیل گر، تأثیر مستقیم نگرش های نادرست بر زن آزاری را 31 درصد کاهش می دهد. نتیجه گیری: افزایش آگاهی زوجین درباره حقوق و تکالیف خود باعث کاهش رفتار زن آزاری خواهد شد و از طرفی،  توسعه اجتماعی- اقتصادی خانواده می تواند بر کاهش زن آزاری تأثیر بازدارنده داشته باشد.
۴۱۷.

بازنمایی تحولات نام گذاری ها و باز نام گذاری های معابر و اماکن شهر تهران در مطبوعات از 1300 تا 1399(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نامگذاری بازنامگذاری تغییر نام خیابان ها مطبوعات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۴۵
نام گذاری و بازنام گذاری یکی از جنبه های هویت بخشی به فضا است. این مقاله تحولات بازنمایی نام گذاری ها و باز نام گذاری های معابر و اماکن شهر تهران را در آیینه مطبوعات در طول یک سده مورد بررسی قرار داده است و تلاش شده تا تولد و نقاط اوج نامگذاری ها و بازنامگذاری ها در گرایش های مختلف را نمایان سازد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمّی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. داده های این پژوهش از تمام شماره های چاپ شده روزنامه اطلاعات که حدود یک قرن چاپ آن تداوم داشته جمع آوری و پس از جمع آوری متون مرتبط با نام گذاری، داده ها طبقه بندی و تحلیل محتوا شدند. نام گذاری ها و بازنام گذاری ها بیش از هر چیز تابع قدرت و از طرفی تحولات اجتماعی و سیاسی هستند. یافته های تحقیق نشان دهنده این است که طی صد سال اخیر نام هایی با گرایش سیاسی بیشترین فراوانی را داشتند به شکلی که نام شخصیت ها یا وقایع سیاسی بعد از تغییرات ساختاری، به سرعت آماج حمله قرار گرفته است. در واقع اولین قدم بعد از تغییرات ساختاری، محو و ازبین بردن نام شخصیت ها و وقایع متناسب با نظام ارزشی گذشته است و بعد از این نام های همسو با ایدئولوژی وقت هستند که باید هم بر بستر بزرگ خیابان ها و معابر شهری و هم در خاطرات جمعی ثبت شوند به عبارتی؛ ایدئولوژی وقت خواهان تحریم هویت نظام گذشته و روی کار آوردن هویتی جدید است که این را با بذل توجه به برخی از نام ها و محو نام های ناهمسو با خود نشان میدهد.
۴۱۸.

Identifying the Competency Model Dimensions of Faculty Members (Case Study: Farhangian Universities in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Faculty Competencies Farhangian Qualitative Research Higher education Faculty Development Educational Technology Ethical Competencies Scientific Competencies

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۸
Purpose: The objective of this study was to identify and delineate the competency model dimensions essential for faculty members at Farhangian Universities in Tehran. This research aimed to explore the specific competencies necessary to enhance the effectiveness and professional development of faculty in an educational setting. Methodology: This qualitative study employed semi-structured interviews to gather data from 29 faculty members across various departments at Farhangian Universities in Tehran. Participants were selected using purposive sampling to ensure a diverse representation of experiences and perspectives. Theoretical saturation was achieved to ensure the comprehensiveness of the data collected. Thematic analysis was used to analyse the interview transcripts and identify key themes and categories representing faculty competencies. Findings: Five main themes representing essential faculty competencies were identified: ethical competencies, scientific competencies, research competencies, communication competencies, and information technology competencies. Each theme comprised several categories detailing specific competencies, such as individual integrity, pedagogical expertise, research skills, interpersonal communication, and technological proficiency. Conclusion: The study highlighted a comprehensive set of competencies required by faculty members at Farhangian Universities in Tehran to effectively fulfill their educational roles. These competencies span across ethical considerations, scientific knowledge, research capabilities, communication skills, and technological adeptness. Addressing these competencies through targeted development programs could significantly enhance faculty performance and, consequently, student learning outcomes.
۴۱۹.

Evaluation of the Quality of the Elementary Education Program at Farhangian University Based on the CIPP Model(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: elementary education Farhangian University CIPP Model Teaching and Learning Strategies Educational Courses and Curriculum

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۹۳
Purpose: One of the fields with the highest number of students at Farhangian University is Primary Education. Therefore, the purpose of this study was to evaluate the quality of the Primary Education program at Farhangian University based on the CIPP model. Methodology: This study was applied in terms of objective and descriptive-survey in terms of implementation method. The study population included faculty members, educational group managers, and graduates of Primary Education from Farhangian University campuses in Tehran province during 2019-2022, and primary school principals in Tehran city in 2022. The sample size was estimated to be 276 individuals (20 faculty members, 6 educational group managers, 200 graduates of Primary Education, and 50 primary school principals) selected through simple random sampling. Data were collected through semi-structured interviews with faculty members and educational group managers and a researcher-made questionnaire filled out by all sample members. The data were analyzed using open, axial, and selective coding methods and examining the desirability of axial and selective codes. Findings: The findings indicated that for the quality of the Primary Education program at Farhangian University based on the CIPP model, 88 open codes, 31 axial codes, and 7 selective codes were identified. Conclusion: The results of this study indicated that the status of the Primary Education program at Farhangian University based on the CIPP model was not at a desirable level and improvement of the identified open, axial, and selective codes in this research is necessary for enhancement.
۴۲۰.

The Linkage Between University Students’ Academic Engagement and Academic Support: The Mediating Role of Psychological Capital(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Academic Support academic engagement Psychological Capital university students

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
Purpose: Despite the importance of university students' academic engagement and the role of academic support in facilitating their success, there appears to be a dearth of research investigating the mediating effect of psychological capital in this relationship, highlighting a significant gap in the existing literature. Methodology: This research was quantitative on the basis of the natural and general features and employed a descriptive-correlational approach based on the structural equation model (SEM). The statistical population of the research included all undergraduate students of Farhangian University of Kerman, approximately 2100 students. Out of this statistical population, 677 participants responded to the online survey. The sampling method was convenience sampling and the data was collected in the first semester of the academic year 1401-1402 (From Aban to Azar). Sands and Plunkett’s (2005) academic support scale, Reeve and Tseng’s (2011) academic engagement scale, and Luthans and Avolio’s (2007) psychological capital scale were used to gather data. The statistical analyses were conducted with SPSS 23.0 and AMOS 23.0. Confirmatory factor analysis (CFA) supported the validity of the scales used in the Iranian tertiary context. Correlational results indicated that the relationships among main research variables were significant. Findings: Structural equation modelling (SEM) indicated that psychological capital mediated the linkage between academic support and academic engagement (β = 0.58, p < 0.01). The results also revealed that academic support (β = 0.69, p < 0.01) and psychological capital (β = 0.39, p < 0.01) were predictive of university students’ academic engagement. Conclusion: The findings of this study indicated that providing academic support has the potential to influence students' psychological capital, resulting in their active engagement and participation in educational and learning endeavors. The limitations of this study and the future directions will be discussed.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان