فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۰۸۵ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
69 - 111
حوزههای تخصصی:
منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس با وجود زمینه های مشترک متعدد، تاکنون در فرایند منطقه گرایی موفق عمل نکرده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، به دنبال بررسی و ارزیابی مهمترین عوامل پیشرو و موانع شکل گیری سازمان منطقه ای خلیج فارس است. در بخش مطالعه کتابخانه ای، مهمترین عوامل و زمینه های همگرایی و واگرایی گردآوری و سپس با استفاده از روش «کدگذاری و مقوله بندی» غربال شد و در نهایت در قالب عوامل پیشران و بازدارنده و در پنج بُعد اقتصادی، سیاسی، دفاعی- امنیتی، سرزمینی و فرهنگی- اجتماعی طبقه بندی شد. در مرحله بعد پرسشنامه ای تنظیم و با ترجمه به زبان عربی و انگلیسی در اختیار صاحب نظران همه کشورهای منطقه قرار گرفت. جهت ارزیابی وزن و اهمیت عوامل پیشران و بازدارنده در تشکیل سازمان منطقه ای خلیج فارس، از روش معادلات ساختاری PLS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، در عوامل پیشران، بُعد دفاعی- امنیتی و فرهنگی- اجتماعی بیشترین تأثیر و بُعد سیاسی کمترین تأثیر و در بین عوامل بازدارنده، بُعد سرزمینی و بُعد فرهنگی- اجتماعی بیشترین چالش و بُعد اقتصادی کمترین چالش را داشته اند. همچنین در مجموع ابعاد پنجگانه و در متغیرهای پیشرو، متغیرهای «همکاری های دفاعی- امنیتی بین کشورهای منطقه»، «اسلام به عنوان دین مشترک»، «پیوستگی سرزمینی کشورهای منطقه»، «تأسیس نهادهای اقتصادی منطقه ای» و «وجود اهداف و منافع مشترک سیاسی» بیشترین تأثیر را داشته اند. در بین موانع شکل گیری سازمان منطقه ای خلیج فارس نیز، مهمترین موانع شامل «اختلاف مرزی و سرزمینی»، «فعالیت نهادها و سازمان های دینی»، «وجود دکترین های دفاعی-امنیتی متعارض»، «نوع نگرش و مناسبات با رژیم صهیونیستی» و در نهایت«فقدان هم تکمیلی اقتصادی» می باشد.
The U.S and China’s Competition for AI Supremacy and its Security Consequences(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
75 - 99
حوزههای تخصصی:
Artificial Intelligence has emerged as a transformative technology with implications for global security. This article using descriptive-analytic method aims to explore the US and China’s Competition for AI supremacy and its security consequences for global security. The research main question is that “what ramifications do the US and China’s competition for AI supremacy have for global security?” This article argues that the competition between China and the U.S in the realm of AI technologies has significant ramifications for global security, with implications spanning economic, military, and geopolitical spheres. This multifaceted competition casts a profound shadow over the contemporary international landscape and necessitates a nuanced understanding of its consequences. This article also discusses that international collaboration, dialogue, and the establishment of norms and regulations are crucial in harnessing the benefits of AI while mitigating its risks. The final section of this article addresses recommendations to robust AI systems that prioritize human rights. By embracing a responsible approach to AI, we can strive towards a safer and more secure world.
The Disruptive Effects of ISIS on International Trade in Iraq and Syria: An Analysis of Economic and Political Consequences(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
171 - 190
حوزههای تخصصی:
The rise of ISIS has profoundly impacted the economies of Iraq and Syria. This research paper examines the severe repercussions on international trade within these nations. By analyzing the economic and political ramifications of ISIS’s presence, the study aims to reveal how ISIS disrupts the movement of goods and services across Iraq and Syria. A key focus is the disruption of supply chains. ISIS’s presence has caused significant interruptions in production and distribution networks, leading to delays, increased costs, and inefficiencies in trade operations. Additionally, the instability has deterred domestic and foreign investments, resulting in financial losses and economic decline. The paper also addresses the decline in foreign trade. Fear and uncertainty from ISIS’s activities have reduced trade volumes, affecting essential goods and services. Furthermore, ISIS’s control of oil-rich regions has reduced output and led to illegal trade practices, complicating the economic landscape.
پردازش مفهوم امنیت آب از منظر مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
105 - 122
حوزههای تخصصی:
کمبود و نبود آب، امنیت و توسعه کشورها را بر می آشوبد و به بی ثباتی آنها می انجامد. طی چند دهه اخیر مؤلفه های طبیعی و انسانی پرشماری کمیت و کیفیت آب و دسترسی پایدار به منابع سالم و کافی را درگیر چالش های بسیاری کرده اند. تهدید بقای زیست و زیستگاه، امنیت آب، را به یکی از جستارهای امنیت پژوهی تبدیل کرده است. پژوهش حاضر ماهیتی بنیادی دارد در قالب مکتب کپنهاک در خصوص امنیت زیست محیطی با رویکردی تبیینی– تحلیلی به پردازش مفهوم امنیت آب و مقیاس های آن پرداخته است. سوالی که در این تحقیق سعی در پاسخ به آن داشته ایم این است که مفهوم امنیت آب از منظر مکتب کپنهاگ چگونه قابل ارزیابی است؟ نتایج تحقیق نشان داد که امنیت آب، در مقیاس های ملی می تواند همبستگی ملی، پیوستگی سرزمینی و کنش متقابل فضایی واحدهای سیاسی- فضایی را تحت تأثیر قرار دهد. چالش امنیت آب، در مقیاس ملی ایجاد ناامنی برخاسته از عدم دسترسی پایدار به منابع آب، برای شهروندان است که ثبات و امنیت واحدهای سیاسی - فضایی را برمی آشوبد و منجر به چالش مشروعیت نظام سیاسی می شود. ناامنی آب، در مقیاس فراملی (منطقه ای و بین المللی) نیز اغلب در قالب تنش و کشمکش کشورها نمود می یابد. از این رو، کارکرد گسترده و محدودیت فزاینده منابع آب، این پدیده طبیعی راهبردی را در دستورکار امنیتی بسیاری از کشورها قرار داده است.
آسیب شناسی الگوی کنونی سازمان دهی سیاسی فضای ایران در چارچوب نظام تقسیمات کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
1 - 22
حوزههای تخصصی:
سازمان سیاسی فضا به عنوان چارچوب و بستر اداره سرزمین از دیرباز از سوی جوامع ابتدایی تا امپراتوری ها و حکومت های مدرن امروزی بکار گرفته شده است. در دوران مدرن الگوی سازمان سیاسی فضا در قالبهای متنوعی از سوی کشور بکار گرفته شد. چنین مسئله ای در ایران سابقه دیرینه ای دارد و برخی ایرانیان را مبدع سازمان سیاسی فضا می دانند. اما این امر طی سده اخیر در ایران محل بحث و بررسی های متفاوتی از سوی افراد و جریان های مختلف بود است، از این رو مسئله این پژوهش بحث و بررسی آسیب شناسانه سازمان سیاسی فضای کنونی کشور می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، کیفی است. گردآوری اطلاعات با مصاحبه عمیق و کانون های متمرکز صورت گرفته و تجزیه و تحلیل اطلاعات با تحلیل گفتمان انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که نخست شکل گیری دیوان سالاری غیرواقعی، ضعف نظام بودجه ریزی، ضعف نظام مشارکتی، همگون پنداری فضای جغرافیایی، نظام مدیریتی ناکارا، جریان یکسویه فرمانرورایی از بالا به پایین، ضعف گفتمان توجیه و تبلیغ و بهره گیری از درخواست های فزاینده ارتقا در رقابت های سیاسی، سازمان سیاسی فضای کنونی را دچار آسیب کرده و سبب ناکارآمدی نظام تقسیمات کشوری شده است. ثانیاً «نوع ایدئولوژی حاکم»، «تناقض میان ساختار فضایی سیاسی کشور با واقعیت های تاریخی اجتماعی» و «بلاتکلیفی در بکارگیری رویکردی اقتدارگرایی و دموکراتیک» به عنوان بلاتکلیفی ایدئولوژیک این گفتمان مشخص شد.
بررسی و تبیین عوامل و منابع تنش و منازعه میان واحدهای تقسیمات کشوری(مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
69 - 92
حوزههای تخصصی:
مطالعه تنش ها و منازعات محلی میان قلمروهای سیاسی- اداری نشان می دهد که این تنش ها در گذر زمان سیر صعودی داشته و ابعاد، گستره و شدت آن به مرور افزایش یافته است. از طرف دیگر بررسی تغییرات تقسیمات کشوری در ایران نشان می دهد که در بین استان های کشور، استان فارس از جمله واحدهایی است که طی دهه های اخیر بیشترین تغییرات را در زمینه تقسیمات کشوری داشته است. همزمان با این تغییرات، تنش ها و منازعات قلمروهای سیاسی – اداری آن در سطوح درون استانی و بین استانی افزایش یافته است. روند رو به گسترش منازعات محلی میان قلمروهای سیاسی- اداری به دلیل وجود زمینه ها، بسترها، نیروها و عواملی است که در شکل گیری و نقش آفرینی آنها نقش موثری دارند. از اینرو در این تحقیق با استفاده از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی مهم ترین عوامل و منابع تنش و منازعه میان قلمروهای سیاسی- اداری استخراج گردید. سپس در سطح قلمرو مطالعاتی تحقیق(استان فارس)، حدود 44 مسئله تنش زا و منازعه آمیز در قالب 25 موضوع درون استانی و 19 موضوع بین استانی مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که همه مولفه های استخراج شده در بخش منابع کتابخانه ای، در ایجاد تنش و منازعه میان قلمروهای سیاسی- اداری استان فارس در دو سطح درون استانی و بین استانی نقش آفرین بوده اند.
دفاع تهاجمی روسیه در جنگ 2022 اوکراین؛ ماهیت و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
112 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی چرایی ورود روسیه به جنگ 2022 اوکراین با تأکید بر "راهبرد دفاع تهاجمی" است. مجموعه متون، اظهارات و اسناد روسی نشان از درک این جنگ به عنوان جنگی نیابتی دارد که از سوی امریکا و در قالب راهبرد مهار تهاجمی علیه مسکو عملیاتی شده است. هدف این راهبرد و جنگ قبض کارگزاری و مزیت های ژئوپلیتیکی روسیه با اثرگذاری منفی بر سه مولفه مهمِ هویت(جهان روسی)، سیاست(قدرت بزرگی) و امنیت(موازنه و امنیت راهبردی) است. از این رو، احساس تهدید در سطوح مختلف فردی، ملی، منطقه ای و بین المللی از ناحیه امریکا و جنگ اوکراین در روسیه احساس شده است. این مقاله، به کمک نظریه واقع گرایی نوکلاسیک که در کنار مولفه های کلان نگر از جمله ساختار، عوامل سطح خرد چون ادراک نخبگان را نیز در نظر می گیرد، تلاش دارد چرایی ورود روسیه به جنگ پرهزینه اوکراین را تحلیل کند. یافته های مقاله نشان می دهند که به تبعِ درک بالای تهدید در سطوح مختلف فردی و ساختاری از ناحیه نفوذگذاری امریکا در خارج نزدیک(تر) و انگاره "اوکراین، سنگر آخر"، کرملین خود را در "اجبار" ورود به جنگ دیده است. نظر به تواتر اقدامات تضعیف ساز امریکا علیه روسیه در قالب راهبرد "مهار تهاجمی"، کرملین "راهبرد دفاع تهاجمی فعال" را با تأکید بر کنش پویا و مبتکرانه راهکار بهینه تری برای تأمین منافع و امنیت خود یافته و با این راهبرد وارد جنگ اوکراین شده است. هرچند این راهبرد دستاوردهای کوتاه مدتی در کاهش نسبی سطح تهدید داشته، اما هزینه ها و چالش های بلندمدت آن، روسیه را به احتیاط در کاربست بیشتر این راهبرد وا خواهد داشت. نظر به تمرکز موضوعی مقاله بر رویکرد و سیاست روسیه، از بررسی مواضع سایر طرف ها از جمله اوکراین صرف نظر شده است.
Authoritarian Personalities and their Geopolitical Approach (Case Study: Claiming Territory)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
29 - 74
حوزههای تخصصی:
When analyzing the histories of nations, it becomes clear that times of crisis often give rise to various figures who position themselves as problem solvers. Among these, authoritarian leaders are particularly notable. While certain aspects of their childhoods are frequently cited as significant, the geopolitical contexts and global shifts during their rise to power are equally crucial. These leaders typically emerge in countries experiencing similar external pressures, regional conflicts, or transformations in the international balance of power. By examining these shared geopolitical circumstances alongside personal histories, we gain valuable insight into the emergence and appeal of such figures during turbulent periods. This study identifies eight widely recognized cases from 1919 to 2011, including Adolf Hitler, Manuel Noriega, Idi Amin, Muammar Gaddafi, Benito Mussolini, Saddam Hussein, Pol Pot, and Tojo Hideki. Using a descriptive, analytical, and comparative approach, it seeks to answer the question: how do authoritarian figures exploit geopolitical environments to consolidate and expand their power? The findings suggest that such leaders often use ongoing crises to legitimize their actions, manipulate public sentiment, and push territorial or ideological agendas. To enhance accuracy and pattern recognition, artificial intelligence (AI) techniques were employed in the analysis phase. These tools helped reveal recurring behavioral and geopolitical patterns that may otherwise remain unnoticed. The study emphasizes the importance of identifying these dynamics early to prevent future international crises.
تحلیل ژئوپلتیک بر سیاست خارجی چین و روسیه در منطقه غرب آسیا و تأثیر آن بر امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
47 - 68
حوزههای تخصصی:
غرب آسیا از جمله مناطق ژئوپلیتیکی است که سرشار از منابع انرژی، موقعیت راهبردی ویژه، تنوع قومی، نژادی و مذهبی است. رویکردهای ژئواکونومیک ابتدای قرن بیست و یکم که به صورت رویکردی نوین در مسائل راهبردی درآمد و برای رقابت بین قدرت ها استفاده شد، غرب آسیا را به یکی از مناطق ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک تبدیل کرد که جولانگاه کشمکش ها و رقابت های ژئواستراتژیک و ژئوانرژی شده است. این پژوهش بر آن است تا سیاست خارجی چین و روسیه را طی دو دهه اخیر در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، دیپلماتیک و... و تأثیر آن را بر ایران و سایر کشورهای غرب آسیا مورد ارزیابی قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. دستیابی به اطلاعات اولیه پژوهش با استفاده از روش های کتابخانه ای انجام شده است. فرض اصلی تحقیق این است که روسیه و چین به دنبال کسب منافع ملی و افزایش قدرت خود از طریق حضور پررنگ تر از گذشته در غرب آسیا بوده و به میزان بسیار کمی به افزایش وزن ژئوپلیتیک ایران توجه دارند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سیاست خارجی چین و روسیه در مورد رخدادهای مهم غرب آسیا در بازه دو دهه اخیر (به ویژه برجام، خروج امریکا از برجام، بحران سوریه و...) امنیت ملی کشورمان را تهدید کرده است، هم چنین تفاوت در سیاست خارجی چین و روسیه منافع ملی ایران و غرب آسیا را با چالش روبرو ساخته است؛ البته هدف مشترک چین و روسیه تسلط بر منابع طبیعی و افزایش حوزه نفوذ خود بوده که تحت عنوان استعمار نو یا فرانو قابل طرح است.
تبیین ژئوپلیتیکی نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
131 - 158
حوزههای تخصصی:
نظریه بازی ها، نظریه ای شناخته شده در مطالعات سیاسی، روابط بین الملل و پژوهش های بین رشته ای است که استفاده زیادی در تحلیل پدیده ها در ابعاد مختلف و در سطوح جغرافیاییِ ملی، منطقه ای و جهانی دارد. هرچند مفهوم «رقابت» نقش کلیدی در ترسیم و شکل گیری نظریه بازی دارد اما علیرغم آن، تاکنون ادبیات علمی دانش ژئوپلیتیک برای بررسی پدیده ها از آن بی بهره مانده است. به همین منظور تبیین ژئوپلیتیکی از نظریه بازی ها در سیستم های ژئوپلیتیکی و ورود این مفهوم به تحلیل و تبیین ژئوپلیتیکی، موضوع مقاله پیش رو است. این مقاله سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که چگونه می توان ساختار و کارکرد نظریه بازی ها در محیط های جغرافیایی را با رویکرد سیستم های ژئوپلیتیکی تبیین کرد؟ در پاسخ به این سؤال و با روش توصیفی تبیینی براساس مدل روش شناسی پژوهش ساندرز، فرضیه مقاله عبارت است از این که «نظریه بازی ها در رقابت ها، منازعات، همکاری و همگرایی ها و دیگر الگوهای روابط ژئوپلیتیکی و در سیستم های ژئوپلیتیکی پیچیده که با حداقل یک منبع جغرافیایی عینی سروکار دارد، نقش مدل سازی و ترسیم راهکارهای عملیاتی داشته و با دریافت داده و مقادیر از ژئوپلیتیک، سیستم پیچیده ژئوپلیتیکی را به تعادل و نظم جدیدی می رساند». یافته های پژوهش نشان می دهد که نظریه بازی ها موضوع مطالعات اجتماعی، سیاسی و روابط بین الملل است و به طور خاص، به دلیل محوریت «قدرت و رقابت» در این نظریه موضوع مورد بحث در دانش ژئوپلیتیک به شمار می آید. از آنجایی که کارکرد نظریه بازی ها در سیستم های ژئوپلیتیکی مدنظر است قرائت نگارندگان از مفهوم سیستم، «سیستم پیچیده ژئوپلیتیکی» با مؤلفه های نظریه پیچیدگی است.
تحلیلی بر رقابت های جناحی در انتخابات دوره ششم تا یازدهم مجلس شورای اسلامی در استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
42 - 60
حوزههای تخصصی:
انتخابات، یکی از شاخصه های توسعه سیاسی و بیانگر نقش مردم در حکومت است. جغرافیای انتخابات نیز زیرمجموعه ای از جغرافیای سیاسی است که جنبه های جغرافیاییِ انتخابات را مورد بررسی قرار می دهد. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان نفوذ جناح های سیاسی در حوزه های انتخابیه استان تهران بوده و از این رو دو سوال اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. 1- عملکرد دو جناح سیاسی اصلی کشور و نیز نمایندگان مستقل در هر یک از حوزه های انتخابیه استان تهران در طول دوره های ششم تا یازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی در کسب کرسی های مجلس چگونه بوده است؟ 2- جناح های سیاسی در کدام حوزه های انتخابیه استان تهران توانسته اند ثبات پیروزی داشته باشند ؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اینترنتی و استفاده از ابزارهایی نظیر نقشه ها، جداول و نمودار ها نتایج ادوار ششم تا یازدهم انتخابات مجلس شورای اسلامی در شش حوزه انتخابیه استان تهران را مد نظر قرار داده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با وجود برتری نسبی جناح اصول گرایی در استان تهران، هیچ یک از جناح های سیاسی ثباتِ پیروزی نداشتند و جهت گیری اکثریت حوزه های انتخابیه این استان، سیال بوده است. از سوی دیگر آمارهای پژوهش نشان می دهد با افزایش میزان مشارکت، اصلاح طلبان کرسی های بیشتری را در اختیار داشتند و از طرفی در دوره هایی که اصلاح طلبان کرسی های بیشتری در مجلس را به دست آورده اند، میزان مشارکت در دوره بعدی، کاهش یافته است.
واکاوی راهبرد خودکفایی و تهدید امنیت آبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
104 - 124
حوزههای تخصصی:
خودکفایی در محصولات اساسی همواره یکی از اهداف اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است که از ابتدای انقلاب اسلامی در قوانین و اسناد بالادستی ایران انعکاس یافته است. هدف از این پژوهش، واکاوی سیاست خودکفایی و تأثیر آن بر منابع زیستی و امنیت آبی ایران است. به طور کلی، راهبرد خودکفایی با هدف مقاوم سازی اقتصاد و کاهش آسیب پذیری ایران در برابر تهدیدات خارجی تصمیم سازی و سیاستگذاری شده است. در این راستا، سیاست امنیت غذایی، کشاورزی محور اشتغال زایی و توسعه، خوداتکایی و اقتصاد مقاومتی هم پوشانی زیادی با راهبرد خودکفایی داشته است. سوال اصلی پژوهش این است که سیاست خودکفایی چه تأثیری بر امنیت آبی ایران داشته است. صورت بندی فرضیه پژوهش بیان می کند که سیاست و راهبرد خودکفایی زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است و ادامه این سیاست موجب تشدید خطرات محیط زیستی شده و می تواند امنیت ملی ایران را تهدید کند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و داده های مورد نیاز تحقیق از اسناد و قوانین بالادستی ایران و به ویژه شش برنامه پنج سال توسعه جمهوری اسلامی ایران اخذ شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست خودکفایی نه تنها به اهداف خود دست نیافته است بلکه زمینه ساز تهدید امنیت آبی ایران شده است که ادامه این روند می تواند امنیت ملی ایران را نیز تهدید کند.
تحلیل تاثیر هویت ملی بر قدرت نظامی کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
165 - 185
حوزههای تخصصی:
هویت به معنی «چه کسی بودن» است، اینکه یک فرد یا یک گروه انسانی خود را چگونه می شناسد و می خواهد چگونه بشناساند یا چگونه شناخته شود. در بین سطح و ابعاد مختلف هویت مانند هویت محلی، ملی، منطقه ای، قومی، زبانی، دینی؛ هویت ملی از اهمیت بیشتری برخوردار است از آن روی که نقش و تاثیر زیادی بر ابعاد مختلف حکمروایی به ویژه امنیت ملی دارد. در دنیای پرتنش امروز، تقویت هویت ملی و در نتیجه قدرت نظامی، برای حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشورها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای و مطالعات میدانی، به دنبال بررسی نقش و تاثیر هویت ملی بر قدرت نظامی کشورها است. اطلاعات پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در بخش مطالعه میدانی، بر اساس مبانی نظری، پرسشنامه ای طراحی و در اختیار صاحب نظران وکارشناسان مرتبط قرار گرفت. یافته های پژوهش کتابخانه ای و میدانی نشان می دهد احساس تعلق مکانی و وطن دوستی به عنوان یکی از مؤلفه های مهم هویت ملی، بیشترین تأثیر را بر تقویت روحیه جنگاوری در نیروهای نظامی دارد.همچنین هویت ملی بواسطه تاثیر مثبت بر روحیه خودباوری، تولید فناوری های مدرن نظامی و در نهایت ایجاد روحیه ملی در نیروهای نظامی جهت دفاع از تمامیت ارضی و امنیت ملی؛ نقش مهمی در تقویت قدرت نظامی کشور ها دارد. در تحلیل آماری و با توجه به نرمال بودن داده ها از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شدو نتایج مطالعه میدانی حاکی از آن است که کارشناسان، ارتباط مستقیمی بین تقویت هویت ملی و افزایش آمادگی نیروهای نظامی برای دفاع از تمامیت ارضی کشور قائل هستند.این پژوهش با ارائه مدل مفهومی نوین از رابطه بین هویت ملی و قدرت نظامی، می تواند به سیاست گذاران و برنامه ریزان نظامی در تقویت بنیان های دفاعی کشور کمک کند.
Transformation in Global Geostrategic Realms: From Maritime Order Fragmentation to Continental Order Transition(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
338 - 355
حوزههای تخصصی:
Geostrategic realms refer to large-scale spatial zones on the Earth shaped by the rivalry among major global powers, forming extensive blocs of confrontation. These realms are structured through a combination of political, cultural, economic, social, military, security, commercial, technological, and media-related factors or a subset thereof and are typically led by a dominant actor assuming a guiding role. At the global level, two primary realms can currently be identified: the maritime realm and the continental realm.
Transformations within geostrategic realms are infrequent and evolve over the long term, as dominant powers strive to preserve their superiority and stability by leveraging the aforementioned variables. In the aftermath of Russia’s invasion of Ukraine, which intensified cohesion among maritime powers, a new geopolitical window has opened for China to strengthen its position within the continental realm. Moreover, the rise of Donald Trump as President of the United States and the resulting transatlantic tensions over the Ukraine war present the potential for reshaping the global geostrategic landscape.
This study investigates these emerging fractures and examines the prospects for realignment among global realms and the rise of new strategic actors. It analyzes geostrategic configurations through the lens of prominent geopolitical theories and interprets the shifting dynamics between the maritime and continental realms in the current global context. The research is primarily based on library and documentary sources and follows a descriptive-analytical methodology.
پیامدهای امنیتی جنگ دوم قره باغ بر مناطق مرزی شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
83 - 103
حوزههای تخصصی:
چالش های امنیتی در مناطق مرزی منشأ درون یا برون مرزی داشته و در قالب های نظامی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شکل می گیرد. تحولات در دو سوی مرز بویژه مناطق با عقبه های قومی-فرهنگی مشترک می تواند تبعات امنیتی-سیاسی را هر چه سریع تر گسترش دهد. با در نظر گرفتن تحولات اخیر، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی پیامدهای جنگ دوم قره باغ بر امنیت مرزهای شمال غرب کشور جمهوری اسلامی ایران می باشد. در پژوهش حاضر از روش کیفی با رویکرد اکتشافی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده که روایی آن به صورت صوری و محتوایی و پایایی آن با بهره گیری از فرآیند اجماع کدگذاران مورد تائید قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل فرماندهان و کارشناسان آشنا به موضوع پژوهش است که به تعداد 28 نفر با اشباع نظری مورد مصاحبه قرار گرفته اند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون سه سطحی (مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر) انجام گرفته است.یافته های پژوهش از طریق تحلیل کیفی و بررسی کدهای مضامین پایه ای و سازمان دهنده، شامل 5 دسته مضمون فراگیر سیاسی-امنیتی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و انتظامی و مضامین سازمان دهنده شامل 12 مقوله: ایجاد ناامنی، اختلافات قومی-مذهبی، خرابکاری، نفوذ، فشار اقتصادی، تغییر مرز و ژئوپولیتیک ، اختلال در حمل و نقل و تجزیه طلبی و 218 مضمون پایه ای شدند.نتایج حاصل از تحقیق فوق بیانگر این است که از طریق بررسی کدهای مضامین پایه ای، سازمان دهنده و در نهایت فراگیر می توان چنین نتیجه گرفت که پپامدهای امنیتی جنگ دوم قره باغ تمامی حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی مرزهای شمال غرب را در بر می گیرد که می توانند امنیت ملی کشور را تحت تاثیر قرار داده و به تبع آن تمامی نقاط کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
تبیین نقش عوامل جغرافیایی سیاسی بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای متکثر قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
49 - 80
حوزههای تخصصی:
مدیریت سیاسی فضا، با رویکرد سازمان دهی بهینه کشور،به صورت بالقوه و بالفعل شالودهبرنامه ریزی ها در همه سطوح مدیریت سرزمین است. یکی از پدیده های رایج بافت متکثر قومی داخل اکثر کشورهاست، که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان، دارای اهمیت زیادی است. اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند یکی از موضوعات مهم مدیریت سیاسی فضا است. پژوهش حاضر با روش توصیفی -تحلیلی به بررسی و تبیین عوامل جغرافیایی سیاسی داخلی و خارجی مؤثر بر مدیریت سیاسی فضا با تاکید بر کشورهای چند قومیتی پرداخته است. اطلاعات پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل جغرافیایی -سیاسی موثر بر مدیریت سیاسی فضا به ویژه در کشورهای چند قومیتی را می توان برحسب منشاء اثر گذاری به دو دسته عوامل داخلی و عوامل خارجی یا فراملی تقسیم کرد. عوامل داخلی عبارتند از عوامل طبیعی که شامل متغیرهای موقعیت جغرافیایی، وضع توپوگرافی، شبکه آبها، ناهمواری ها و شکل کشور می باشند و همچنین عوامل انسانی که متغیرهای ترکیب جمعیت، فرهنگ ملی، ایدئولوژی حاکم، ساختار سیاسی، نهادهای سیاسی اجتماعی را شکل می دهند. دسته دیگر عوامل با منشأ خارجی هستند که در بین این عوامل سه متغیر وجود آرمان سیاسی مستقل بین مرزنشینان دو کشور،مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و در نهایت وجود دنباله های قومی در کشور همسایه نقش بیشتری را دارند.
تهدید زیست محیطی و امنیت جامعه در ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۳
1 - 24
حوزههای تخصصی:
محیط زیست به مثابه ی ساحت زندگانی بشر، بسترِ بالندگی انسان، بر این کره ی خاکی را میسر نموده است؛ لیکن محیط طبیعی بر اثر کنش های انسانی و زیاده خواهی آن، با چالش های گوناگونی روبرو گشته است. هر چند سالیان زیادی از طرح مشکله های زیست محیطی در ادبیات امنیتی نمی گذرد لکن امروزه اهمیت تهدیدات ناشی از محیط زیست و تاثیرات آن بر امنیت در سطوح فردی، جامعه ای و ملی برکسی پوشیده نیست. بروز این تهدیدات بسترساز اشاعه ی آن به دیگر نقاط کره ی زمین است. به بیان بهتر، تهدیداتی از این جنس گریبان گیر مکان و دولت خاصی نخواهد بود. از همین رو ایران نه تنها از این امر مستثنی نبوده بلکه همواره با چنین تهدیداتی دست به گریبان بوده است. درحقیقت تخریب محیط زیست طی سالیان گذشته در پهنه ی جغرافیایی کشورمان روبه فزونی نهاده و در قد و قامت بحران نمود یافته است. مقاله ی حاضر با هدف واکاوی پیامدهای تهدیدات زیست محیطی بر امنیت جامعه ای، در پی پاسخ به این پرسش است که تهدیدات زیست محیطی چه تاثیری بر امنیت جامعه ای ایران برجای می گذارند؟ در پاسخ، این فرض اساس کار قرار گرفته است که به نظر می رسد در ایران امروز، تهدیدات زیست محیطی و پیامدهای منبعث از آن همچون مساله مهاجرت، با به چالش کشیدن هویت افراد و گروه های اجتماعی، امنیت جامعه ای ایران را با مخاطره روبرو می سازد. انگاره ای که یافته های پژوهش بر تحقق آن در جامعه ی ایرانی صحّه می گذارد. برای بررسی موضوع، ضمن استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از چارچوب نظری امنیت جامعه ای، به اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط رجوع شده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر مشارکت سیاسی روستائیان شهرستان رشت طی سال های 1379 تا 1399(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
144 - 164
حوزههای تخصصی:
حوزه های روستایی بعنوان پهنه جمعیتی می توانند نقش مهمی در سر نوشت انتخابات ها داشته باشند., و همواره در سالهای گذشته نقش تعین کننده ای در نتایج انتخابات داشته اند لذا هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی الگوی مشارکت سیاسی روستاییان شهرستان رشت طی دو دهه اخیر می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از منظر روش توصیفی با رویکردی پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه سرپرستان خانوارهای روستایی است که در روستاهای مورد مطالعه سکونت دارند. براساس آمار و اطلاعات به دست آمده تعداد 18617 خانوار در روستاهای پیرامونی شهر رشت سکونت دارند و بر طبق این آمار و براساس فرمول کوکران تعداد 376 نفر به عنوان تعداد نمونه انتخاب گردید. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و از طریق فیش و پرسشنامه است. برای کمی سازی متغییرها تعداد 37مورد سوال طراحی و مورد تحلیل آماری قرار گرفت .روش تجزیه وتحلیل با استفاده از آمار توصیفی و استباطی و از ابزار تجزیه وتحلیل نرم افزار SPSS22،وSmart PLS2 و صورت گرفته است . براساس نتایج به دست آمده در این تحقیق نشان می دهد شاخص های علاقمندی به شرکت در انتخابات (815/0)، وضعیت اقتصادی (671/0)، وضعیت فرهنگی (566/0)، جریانات سیاسی (481/0) به عنوان عواملی دست اول و شاخص رسانه ها (585/0) به عنوان عامل درجه دوم و قوم گرایی (215/0)، تحصیلات (768/0) و مشارکت (749/0) به عنوان عوامل دسته سوم بر میزان مشارکت سیاسی روستاییان در شهرستان رشت اثر گذار هستند ،لذا توجه به پسکرانه ها و حوزه های روستایی به ویژه عوامل اقتصادی – اجتماعی وشاخصهای مربوطه آنها تاثیر بیشتری در پویایی و مشارکت سیاسی مناطق روستایی به همراه خواهد داشت.
India's Policy towards Latin America: Development Stages and Future Possibilities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
191 - 218
حوزههای تخصصی:
Latin America has witnessed radical transformations for the first time since the collapse of the Soviet Union in the early 1990s. The most important features of the transformations revolve around the orientations of India’s policies. The most important of these differences is the abandonment by most of these countries of the centrality of the ideology of hostility to Western imperialism, and the adoption of an approach based on reforming the global system to serve their interests, and a pragmatism supporting multilateralism (as opposed to non-alignment) to confront multidimensional threats, through multilateralism and building coalitions across ideology, in addition to strategic hedging and resistance to joining alliances under the umbrella of the great powers. This new global environment, and the rise of the influence of the major powers in the global south and their efforts to promote their national interests as a strategic priority, created geopolitical, economic and value complexities for India, which produced an approach to its orientations to compete towards the Latin continent.
The Reality and Challenges of Saudi Arabia’s Quest for Regional Hegemony in the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
280 - 311
حوزههای تخصصی:
This study aims to investigate Saudi Arabia’s quest for regional hegemony, including its objectives, initiatives, and difficulties. In other words, the degree to which Saudi Arabia has been successful in establishing itself as the region’s dominant power. It is crucial to thoroughly explain Saudi Arabia’s psychological and practical justifications for pursuing regional hegemony in this context. To examine the political discourses, reality, narratives, ambitions, and perspectives of Saudi Arabia and compare these with other regional powers in this area, as well as to highlight a number of context-specific constraints on Saudi Arabia’s aspirations for regional hegemony, is the goal of the research. In addition, it intends to investigate how external powers such as the United States, China, Russia, the European Union, and Turkey influence Middle Eastern regional dynamics based on their own vested interests. This analysis demonstrates that Saudi Arabia’s drive for regional hegemony is mostly restrained by external causes. First, despite its preeminent economic power, the country lacks strong military capabilities to provide a security shield for its friends in this region. Second, the sectarian politics and undiversified economy of the region make it unlikely that secondary nations will receive full public goods. Third, low economic integration, the perception of a common regional threat, the absence of a broad free trade arrangement, the superiority of hard power over soft power, and a lack of mutual trust among regional countries are significantly diminishing the acceptance of Saudi Arabia’s hegemonic role in the region. However, Saudi Arabia is deliberately involving regional partners and coalitions in regional growth. The country takes on the main task for reshaping the Middle East’s economy and elevating this region to success. If Saudi Arabia is successful in fostering regional integration, offering a security shield, encouraging trust building, and collaborating with other states in this region to address shared regional threats, it will have a greater chance than the majority of other states in the region to become the regional hegemon.