فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
75 - 95
حوزههای تخصصی:
متغیرهای شهرت و کشش احساسی سفر به یک مکان و ارتقای متناسب جایگاه این دو متغیر به صورت متقابل، ازجمله مهم ترین عوامل در برند آفرینی مؤثر و خلق تصویری جذاب از مقصد به هدف توسعه گردشگری و جذب گردشگران و به تبع دستیابی به سرمایه ها است. اما مسئله این است که این موضوع در کشور و به ویژه در ارتباط با کلان شهر اهواز مغفول واقع گردیده است. شاهد آن که تاکنون پژوهشی دراین ارتباط انجام نیافته است. لذا، بر این اساس، مقاله حاضر به بررسی رابطه شهرت و کشش احساسی سفر به کلان شهر اهواز و نیز تعیین موقعیت این شهر در ارتباطی متقابل از این دو متغیر می پردازد. این پژوهش در حیطه جغرافیای رفتاری است. روش انجام تحقیق، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی بوده که در انجام آن از تحلیل های آماری همبستگی کندال تائو و اسپیرمن و مدل ماتریس شهرت مکان بهره گرفته شده است؛ ضمن آن که برای تائید استفاده از دو آزمون ناپارامتریک فوق الذکر و سنجش معنی داری متغیرها در این چارچوب، از آزمون آماری کالموگروف- اسمیرنف استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، متشکل از افرادی است که تاکنون به کلان شهر اهواز سفری نداشته اند. روش نمونه گیری انجام یافته، تلفیق روش های نمونه گیری گلوله برفی خوشه ای و شبکه ای نظارت شده بوده است که داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS، در چارچوب همبستگی های آماری و مدل فوق الذکر مورد تحلیل قرار گرفتند. بر مبنای یافته های تحقیق، میانگین کشش احساسی سفر به اهواز در سطح پائین تری از شهرت این کلان شهر نسبت به سایر کلان شهرهای کشور قرار داشته و در اثر تصویر غیر مثبت شکل گرفته ناشی از کیفیت پائین محیطی، جایگاه کلان شهر اهواز در ماتریس شهرت مکان، در میان گروه بازندگان می باشد
تأثیر گردشگری بر توسعه پایدار شهری از منظر اقتصادی: مطالعه موردی شهرستان بستان آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
130 - 142
حوزههای تخصصی:
مقدمه با افزایش یافتن شهرنشینی، تنزل یافتن درآمد خانواده ها، ضعیف شدن صنعت کشاورزی، نیازمندی به فعالیت های پررونق و جایگزین ضرورت می یابد. با توجه به دلایل یادشده تمرکز کردن به مسئله گردشگری در توسعه یابی پایدار شهری با بهره گیری مناسب از منابع طبیعی و انسانی، علاوه بر رشد اقتصادی می تواند موجب ترویج کشاورزی و تولید صنایع دستی محلی شود و در بهبود شرایط زیست محیطی تأثیرگذار باشد [1]. در بسیاری از شهرهایی که از صنعت کشاورزی بهینه ای برخوردار هستند و به دلایل عنوان شده دچار افت اقتصادی شده اند، توجه کردن به مشاغلی که باعث رشد و توسعه اقتصادی شوند همانند صنعت گردشگری - به عنوان مکمل صنعت کشاورزی- می تواند تضمینی در بهبود شرایط زندگی شهروندان شود [2]. مطالعاتی که تا کنون در رابطه با مفاهیم اقتصادی گردشگری انجام شده، نا متوازن بوده است. پژوهش های انجام شده، موضوعاتی همچون تقاضای گردشگری، پیش بینی نوسان های تقاضا و اثرات تکاثری گردشگری بر سایر حوزه های اقتصادی را تشریح کرده و به سایر ابعاد اقتصادی گردشگری همچون بُعد عرضه کمتر توجه شده است. اما پژوهش هایی که در مورد ساختار تولید و ارائه خدمات گردشگری انجام شده، به بررسی عرضه محصولات و خدمات گردشگری پرداخته اند. توجه و تمرکز به ساخت وسازها در مناطق پر گردشگر شهری، مرمت آثار سنتی و تاریخی گسترده در شهر، رسیدگی به مراکز تفریحی به اقتصاد گردشگری کمک می کند. پیشرفت روزافزون در توسعه پایدار گردشگری شهری در مقابل رقبا، تمرکز به خواسته های گردشگران، پشتیبانی کردن از بخش های خصوصی و مردم در جهت فراهم کردن خواسته های گردشگران، برنامه ریزی های توسعه ای مختلف در زمینه گردشگری شهری باید مهم تلقی شده و با مدیریت دقیق به اجرا درآورده شوند. اشاعه دادن شناخت از گردشگری شهری در داخل یا خارج از کشور، گسترش دادن مراکز فرهنگی، ترویج گردشگری شهری، آموزش گردشگری شهری از لحاظ رشد و توسعه اقتصادی می توانند در پایدار گردشگری شهری مؤثر واقع شوند [3]. مهم ترین عوامل توسعه پایدار گردشگری شهری در کشور می توانند عدول دیدگاه مردم و مسئولان در جذب گردشگر شهری، طرز برخورد مناسب با گردشگر شهری، کنترل کردن مشکلات آنان، دقت در روند اطلاع رسانی و... محسوب شوند [4]. اقتصاد گردشگری؛ سنجش کردن سفرها و عواقب و پیامدهای اقتصادی آن ها معنا می شود [5]. علم اقتصاد در بسیاری از حوزه ها همچون اثرات اقتصادی و کنترل آثار گردشگری و نیروهای بازار، تقاضای گردشگران به عرضه و کالاهای گردشگری نقش ایفا می کند. یک اقتصاددان، گردشگری را از منظر مدل اقتصادی، موجودی حساب ها، معاملات خارجی، کسب درآمد، تولید ناخالص ملی و آینده پژوهی اقتصادی و... بررسی می کنند. در صنعت گردشگری جاذبه های شهری، خدمت رسانی های رفاهی به جای کالا به گردشگر ارائه می شود و دیدار آن ها از منطقه ها و جاذبه های گردشگری، به عنوان تقاضا محسوب می شود [6]. مطالعه اقتصاد گردشگری؛ بررسی موضوعاتی همچون تقاضا، بنگاه ها و بازارها، وابستگی ها و تعاملات بین المللی آن ها، عرضه و ساختارهای بازار، قیمت گذاری و محاسبه ارزش افزوده فعالیت های گردشگری است. در واقع مطالعه تمامی ابعاد، اثرات، نتایج و عوامل اقتصادی مؤثر بر صنعت گردشگری است. یکی از راه های داشتن گردشگری و توسعه پایدار اقتصادی و زمینه های بهبود وضعیت درآمدی ساکنان شهرستان بستان آباد در حوزه گردشگری، توجه به زیرساخت هایی همچون ساخت هتل ها، مسافرخانه ها، هتل آپارتمان ها و... است که بدون در نظر گرفتن موارد یادشده و عدم سرمایه گذاری در بخش های مختلف گردشگری نمی توان به توسعه گردشگری رسید که مستلزم توجه کافی به سرمایه گذاری در بخش های مختلف به صنعت گردشگری در کشور است. می توان امید داشت که با سرمایه گذاری و برنامه ریزی در صنعت گردشگری، شهرستان بستان آباد می تواند به قطب بزرگ گردشگری در منطقه تبدیل شود، به نحوی که در میان مدت و بلندمدت درآمدهای ارزی حاصل از آن به عنوان عاملی مؤثر بر برون رفت از اقتصاد تک محصولی مطرح شود [7]. بنابراین، شهرستان بستان آباد با توجه به رویکرد اقتصادی و از نظر کسب درآمد از طریق جاذبه های توریستی و توسعه پایدار اقتصاد مورد بررسی قرار گرفت. بازدیدکنندگان از جاذبه های گردشگری به عنوان جامعه آماری پژوهشی انتخاب شد. از فرمول کوکران برای محاسبه نمونه های آماری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده از مدل سلسله مراتبی و روش پرالونگ استفاده شد. به این منظور، این پرسش در این پژوهش مطرح شده است: عوامل مؤثر در گردشگری شهرستان بستان آباد با رویکرد کسب درآمد از جاذبه های توریستی و توسعه پایدار اقتصادی شهرستان چیست؟ مواد و روش پ ژوهش پیش رو با توجه به اهداف و مؤلفه های مورد بررسی از نوع کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه گردشگران، بازدیدکنندگان جاذبه های گردشگری شهرستان هستند. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران برای گردشگری 354 نفر محاسبه شده است. برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات کتاب ها، مقالات علمی پژوهشی، پایان نامه ها، طرح های پژوهشی و سایر اسناد و مدارک ازجمله پرسشنامه هستند. برای تکمیل داده ها از آمارهای رسمی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، دفاتر خدمات گردشگری، راهنماهای تور، بروشورهای سازمان های فعال در عرصه گردشگری استفاده شده است. برای تعیین ارزش هریک از جاذبه های گردشگری شهرستان بستان آباد از روش پرالونگ، به منظور تجزیه وتحلیل میزان اثرگذاری شاخص های مختلف اقتصادی در توسعه گردشگری در این شهرستان و مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. یافته ها اولین گام در فرایند تحلیل سلسله مراتبی، ایجاد یک ساختار سلسله مراتبی از موضوع مورد بررسی است. در آن اهداف، معیارها، زیرمعیارها، گزینه ها و ارتباط بین آن ها نشان داده می شود. بنابراین یک سلسله مراتب چهارسطحی متشکل از هدف، معیارها، زیرمعیارها و گزینه ها وجود دارد. پس چهار معیار توان اقتصادی، ظرفیت های گردشگری، جاذبه های گردشگری و میزان خدمات بر اساس اهمیتی که نسبت به هم دارند، ارزش گذاری می شوند. به گونه ای که برای اهمیت برابر عدد 1، برای اهمیت قوی عدد 5، برای اهمیت خیلی قوی عدد 7 و برای مقادیر واسطه ای عدد 4 در نظر گرفته می شود و برای ستون های جدول معکوس اعداد و وزن های فوق اعمال می شوند. ماتریس نرمال از تقسیم حاصل جمع ستون های ماتریس زوجی بر اعداد ماتریس زوجی به دست می آید. برای تبیین ضریب اهمیت (وزن) معیارها و زیرمعیارها، دوبه دو آن ها را با هم مقایسه می کنند که بر اساس آن و با توجه به هدف بررسی، شدت برتری معیار i نسبت به معیار j تعیین می شود. تمامی معیارها دوبه دو با هم مقایسه می شوند. یکی از مزیت های فرایند تحلیل سلسله مراتبی امکان بررسی سازگاری در قضاوت های انجام شده برای تعیین ضریب اهمیت معیارها و زیرمعیارها است. مکانیزمی که ساعتی برای بررسی ناسازگاری در قضاوت ها در نظر گرفته شده، محاسبه ضریبی به نام ضریب سازگاری است که از تقسیم شاخص ناسازگاری به شاخص تصادفی بودن به دست می آید. چنانچه این ضریب کوچک تر یا مساوی 0/1 باشد، سازگاری در قضاوت ها مورد قبول است وگرنه باید در قضاوت ها تجدید نظر شود. در روش پرالونگ، ارزش گردشگری تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد (پربازدیدترین عناصر گردشگری شهرستان) به روش زیر به دست آمد: میانگین شاخص های گردشگری، معماری، زیبایی ظاهری، فرهنگی و تاریخی، اجتماعی - اقتصادی و امکانات رفاهی و خدماتی که از طریق نمره دهی به 5 سطح مختلف انجام می شوند، به دست آمد. (طیف لیکرت) مقیاس یا طیف لیکرت پنج سطحی شامل پنج گزینه برای پاسخ است. مقیاس لیکرت پنج سطحی معمولاً برای اندازه گیری و سنجش رضایت استفاده می شود. این امتیازها بر اساس نظرات و دیدگاه های متخصصان و خبرگان به دست آمده است. در این روش ارزش بهره وری کنونی تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. در واقع، میزان کیفیت بهره وری، ارزش بهره وری اقتصادی را مورد ارزیابی قرار می دهد تا توانمندی بالقوه و بالفعل این مکان ها مشخص شود. نتایج حاصل از ارزیابی صورت گرفته از ارزش گردشگری تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد نشان می دهد که شاخص زیبایی ظاهری باارزش 0/75 و 0/875، معیار اجتماعی – اقتصادی برای تالاب قوری گل با ارزش 0/7 و معیار گردشگری با ارزش 0/8125 برای آب گرم معدنی بیشترین نقش را در جذب گردشگران داشته اند (جدول 5). در مجموع از دیدگاه گردشگران ارزش گردشگری این دو اثر بسیار زیاد است و نیازمند سرمایه گذاری در بخش های مختلف این دو اثر است که باید مد نظر نهادهای متولی این اثرات قرار گیرد. نتیجه گیری نتایج حاصل از ارزیابی ارزش گردشگری برخی از جاذبه های مهم گردشگری این شهرستان مانند تالاب قوری گل و آب گرم معدنی بستان آباد، نشان می دهد شاخص زیبایی ظاهری با ارزش 0/75 و 0/875 و معیار اجتماعی – اقتصادی برای تالاب قوری گل با ارزش 0/7 و همچنین، معیار گردشگری با ارزش 0/8125 برای آب گرم معدنی بیشترین نقش را در جذب گردشگران داشته است و بر اساس تحلیل سلسله مراتبی و معیارهای آن، شاخص سازگاری برابر 0/0335 و نرخ سازگاری آن 0/0373 است و شاخص های توان اقتصادی شهرستان بستان آباد شامل پتانسیل های ارزشمند در حوزه صنایع دستی (قالی)، محصولات کشاورزی (هویج و سیب زمینی)، سوغاتی (فطیر بستان آباد) که منشأ شکل گیری واحدهای تجاری و ایجاد اشتغال هستند و با مقدار 0/6033 بیشترین نقش در رونق گردشگری در این شهرستان را دارند.
تدوین سناریوها و استراتژی های توسعه روستایی کشور در افق 1414 با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق روستایی ایران در زمان حساس از روند تحول و توسعه روستایی-شهری خود قرار دارند . برای رشد و توسعه آینده مناطق روستایی کشور و تقویت چشم انداز اجتماعی و اقتصادی سریع روستایی، تغییرپذیری روستاهای ایران امری ضروری و لازم است که باید مورد توجه مسئولین و تمام بازیگران و دینفعان توسعه روستایی کشور قرار گیرد. به همین دلیل برای توسعه بیشتر روستاهای کشور لازم است محرک ها و استراتژی های آینده توسعه روستایی را تدوین نمود. هدف این پژوهش نیز تدوین و ارائه محرک ها و استراتژی های آینده توسعه روستایی در افق 1414 با رویکرد آینده پژوهی است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش ترکیبی(کمی و کیفی) است. جامعه آماری کارشناسان دانشگاهی و مدیران مرتبط با فرایند روستایی در سطح کشور بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و به صوت هدفمند 20 نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها و اطلاعات، با توجه به مدل ها و هدف تحقیق از پرسش نامه تاثیرات متقابل آینده پژوهی و مصاحبه استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از مدل ساختاری و نرم افزار میک مک استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن بود که بهبود ظرفیت مقامات محلی برای رفع نیازهای جمعیت رو به افزایش روستایی، هماهنگی سیاست های روستایی و شهری و همسو کردن زمینه های اصلاح استراتژی ها، مدرن سازی مناطق روستایی با استفاده از روستاهای هوشمند، تامین اعتبارات و سیستم های بانکی در مناطق روستایی/ خدمات اعتباری و مالی، تکامل و بهبود بهره وری از همه عناصر تشکیل دهنده زنجیره ارزش کشاورزی و نهایتا افزایش آموزش فراگیر روستایی و مداخله آنها در سرمایه گذاری و برنامه ریزی روستایی مهم ترین سناریوها و استراتژی های توسعه روستایی در ایران هستند. بیان استراتژی ها و و کاربرد آنها می تواند زمینه ای برای اصلاح سیاست ها و استراتژی های تقویت و توسعه چشم انداز روستایی کشور و راهنمایی برای تعیین مسیر آینده مناطق روستایی کشور باشد.
تبیین جایگاه آینده در برنامه ریزی شهری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت پیچیده شهرها و رشد شتابان فناوری به همراه وقوع تحولات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... موجب شده است شهرها مورد آماج شدیدترین تکانه ها قرار گرفته و برنامه ریزان شهری نتوانند همپای این تغییرات به حل چالش ها بپردازند. در این راستا، برنامه ریزی راهبردی به عنوان یکی از مهم ترین رهیافت ها در برنامه ریزی شهری که توجه ویژه ای به آینده دارد، دیگر ضمانت کننده موفقیت در چنین محیطی نمی باشد. بنابراین، لازم است تا جایگاه آینده در ارتباط با فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی تبیین گردد. لذا هدف پژوهش صراحت بخشی به جایگاه آینده در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی می باشد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش فراترکیب برای دستیابی به هدف مذکور استفاده شده است. 104 منبع فارسی و انگلیسی در ارتباط با پژوهش استخراج شده که از این میان، 26 منبع با استفاده از روش کَسپ، غربال و با بهره گیری از نرم افزار MAXQDA2020 کدگذاری شده اند. در مجموع 108 کد، 13مفهوم و 5 مقوله به دست آمده است. نتایج پژوهش گویای آن است در فرآیند برنامه ریزی شهری راهبردی لازم است به موضوعات، عمیق تر نگریسته شود و با بهره گیری از نگاهی نقادانه لایه های پنهان شهر مانند موضوعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه قرار گیرند. زیرا که این موضوعات، پیشران و مبنای دستیابی به پیش بینی صحیح از آینده مطلوب هستند. همچنین راهبردها و اقدامات پیشنهادی علاوه بر نوآورانه بودن باید در برگیرنده گونه های مختلفی از آینده های محتمل باشند تا بتوانند دستیابی به آینده مطلوب را، واقع گرایانه تر پی جویی کنند.
آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس تا افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکرد شهرهای کوچک و تحولات آن تابع عوامل مختلفی است که بایستی در برنامه ریزی شهرهای کوچک مدنظر قرار گیرد و این خود لزوم و اهمیت آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در نظام سکونتگاهی را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش، آینده نگاری کارکرد شهرهای کوچک در شبکه شهری ناحیه مرکزی استان فارس در افق 1410 است. این پژوهش ضمن شناسایی عوامل کلیدی مؤثر در کارکرد شهرهای کوچک موجود در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس، سناریو های محتمل و ممکن را در افق 10 سال آینده این محدوده ترسیم و روند کلی را آینده نگاری می کند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری داده ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی، از نظر روش تحقیق تحلیلی و همچنین از نظر زمانی آینده نگر است. با توجه به ماهیت پژوهش از روش های تحلیل ساختاری و سناریونگاری در دو نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد 15 عامل کلیدی در کارکرد شهرهای کوچک موجود در محدوده مورد مطالعه تأثیرگذار است. این ۱۵ عامل براساس تحلیل سناریونگاری به 45 آینده محتمل می انجامند. پس از تحلیل وضعیت های احتمالی 12 سناریو با بالاترین سازگاری استخراج شد که در بین آن ها وضعیت آینده کارکرد شهرهای کوچک در سیستم شهری ناحیه مرکزی استان فارس در اکثر سناریو ها بیشتر ادامه دهنده شرایط فعلی با روندی مطلوب است.
رهیافت فضایی راهبردی در خوشه بندی پیشران های موثر بر توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد شهرنشینی درگستره محیطی، مساله محیط زیست و دست یابی به پایداری زیست محیطی شهر امری ضروری است. بنابراین هدف مقاله حاضر شناسایی و خوشه بندی پیشران های موثر بر توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد با رویکرد فضایی راهبردی است. روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی- پیمایشی بوده که فرایند تجزیه و تحلیل آنها در دو بخش صورت گرفته است. در بخش اول جهت تحلیل توسعه فضایی شهر، در قالب نرم افزار ArcGIS 10.2 و ENVIتغییرات کاربری اراضی محدوده مورد مطالعه طی یک دوره 31 ساله مورد ارزیابی قرار گرفته و در بخش دوم جهت شناسایی پیشران های توسعه زیست محیطی شهر خرم آباد، از روش پیمایشی (پرسشنامه ای) در قالب نمونه گیری هدفمند استفاده شده که بر اساس آن 62 عامل موثر بر آینده زیست محیطی شهر خرم آباد در 5 بُعد کلی (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، نهادی و مدیریتی، زیست محیطی و کالبدی) گردآوری گردید. این عوامل در قالب یک ماتریس متاقطع 62 *62 در نرم افزار میک مک مورد تحلیل ساختاری قرار گرفته که از میان آنها 10 پیشران کلیدی با تاثیرگذاری بالا مشخص شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ارتقاء میزان پایداری زیست محیطی در شهر خرم آباد و شهر هایی همانند آن با عنایت به گستردگی ابعاد زیست محیطی، در گرو استفاده از تفکر بلندمدت و گذار از ملاحظات زودگذر با نگاه به اصول توسعه پایدار است، تا در قالب یک برنامه ریزی فضایی -راهبردی و مشارکت محور، بتوان به توسعه زیست محیطی مناسب دست یافت.
طراحی مدل برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
6 - 17
حوزههای تخصصی:
مقدمه در دنیای امروز، برندسازی یکی از عوامل کلیدی در موفقیت بازاریابی و صادرات محصولات و خدمات است. بازار عرصه رقابت محصول نیست، بلکه عرصه ای برای تقابل برندهای تجاری است [1]. در این بین، برندهایی وجود دارند که هویت یک شهر را نشان می دهند [2]. طی صد سال گذشته، شهرها درصد زیادی از جمعیت جهان را به خود جذب کرده اند. سازمان ملل تخمین می زند که تا سال 2030 بیش از 60 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد و با سرعتی حدود 55 میلیون نفر در سال رشد می کنند [3]. از طرفی، برندسازی امروزه بیش از گذشته در صنعت خدمات مورد توجه قرار گرفته است [4]. برندسازی شهری، مفهومی جدید است و به عنوان فرایندی معرفی می شود که طی آن، ویژگی های فیزیکی منحصربه فرد شهر تعریف می شود و جوهر مکان را در بر می گیرد [5]. یکی از رویکردهای جدید در توسعه پایدار شهرها، برندسازی آن ها است. برندسازی شهر به سرعت در حال تبدیل شدن به یک ابزار سیاست عمومی محبوب برای دولت ها است، چرا که با تصویر شهر و همچنین دستیابی به انواع اهداف توسعه شهری در ارتباط است [6]. برندسازی شهری به یکی از سیاست های اولیه برای دستیابی به پایداری در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. به این ترتیب، می توان از استراتژی های بسیاری برای ایجاد برندسازی شهری و مکان استفاده کرد [7]. علاوه بر این، برندسازی شهری نه تنها به ارتقای تصویری مثبت از شهر محدود نمی شود، بلکه با گسترش بیشتر می تواند آن را به یک تجربه شهری تبدیل کند [5]. با توجه به اینکه توسعه سریع منجر به ایجاد استانداردهای جدید در تقاضای بازار شده و این روند تغییر و رشد تقاضا، به شدت محیط رقابتی و استراتژی ها، مدل ها و فرایندهای تجاری سنتی را تغییر داده است. فناوری های دیجیتال تأثیر قابل توجهی بر نحوه تصور از شهر و ایجاد کسب وکارهای جدید در آن دارند [8]. دیجیتالی شدن تنها به پیشرفت های جدید در کارآفرینی خلاصه نمی شود، بلکه مدل های کسب وکار با یک تغییر بزرگ به سمت محیط های دیجیتال روبه رو هستند. علاوه بر کسب وکارهای جدید ایجادشده از فرصت های به وجود آمده به دلیل دیجیتالی سازی، شعبه ها و کسب وکارهای موجود، از کسب وکار آفلاین به کسب وکار آنلاین تغییر کرده و «کارآفرینی دیجیتال» را به عنوان شکل جدیدی از فعالیت های کارآفرینانه ایجاد می کنند [9]. بنابراین، نیاز به توسعه کسب وکار پایدارتر [11]، تقاضاهای رو به رشد برای کسب وکارهای خدماتی با کیفیت بالا [12 و 13] و افزایش رقابت در بازارها، به تقویت اشکال جدیدی از کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق در شهرها کمک کرده است [14]، توسعه سریع و اخیر فناوری [14]، باعث شده تا کارآفرینان با تمرکز بر فرصت های تجاری جدید در کارآفرینی دیجیتال نوآوری کرده [15] و با توسعه کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، اکنون به عنوان یک محرک کلیدی رشد اقتصادی در نظر گرفته شوند و کارآفرینان نوآور بیشتری را جذب کنند [13]. همان طور که مشاهده می شود، برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته و احساس نیاز در بررسی و طراحی مدلی به منظور برنامه ریزی و توسعه در این راستا کاملاً مشهود است. با توجه به کلیه موارد مطرح شده، هدف از انجام این پژوهش، طراحی و ارائه مدل یادشده است. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نظر فلسفه دارای پارادایم تفسیری، از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از لحاظ روش در دسته پژوهش های توصیفی است. پژوهش جاری با استفاده از استراتژی مطالعه موردی، شهر تهران را مورد بررسی قرار داده ، که در آن از رویکرد تحلیل محتوای کیفی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها و مصاحبه با خبرگان، پرسشنامه نیمه ساختار یافته مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل خبرگان فعال در حوزه کسب وکارهای صنایع خلاق و کارآفرینان دیجیتال در این حوزه (اساتید و مدیران حوزه صنایع فرهنگی) و همچنین مدیران شهرداری تهران هستند. نمونه گیری زنجیره ای (گلوله برفی) تعداد 23 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. جهت کدگذاری داده های به دست آمده از مصاحبه ها، از روش کدگذاری سه مرحله ای، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شده است. ضریب پایایی نیز برابر با 0/823 به دست آمد. یافته ها در بخش اول یعنی مرحله کدگذاری باز- بخشی از تحلیل که به طور مشخص به نام گذاری و دسته بندی پدیده از طریق بررسی دقیق داده ها مربوط می شود. به بیان بهتر، در این نوع کدگذاری مفاهیم درون مصاحبه ها و اسناد و مدارک بر اساس ارتباط با موضوعات مشابه طبقه بندی می شوند. به این ترتیب، کدهای اولیه در این بخش استخراج می شوند. کدهای اولیه به دست آمده شامل 172 کد در این مرحله است. در این قسمت به ارائه نمونه ای از کدهای اختصاص یافته به همراه متن مصاحبه مربوطه ذکر شده است. طبق نتایج به دست آمده، در دو مرحله کدگذاری محوری و انتخابی، تعداد 52 کد محوری در ده دسته فرعی (راهبردهای برندسازی، زیرساخت، رقابت پذیری، بازاریابی مکان، زیرساخت ها، عوامل درون سازمانی، عوامل برون سازمانی، اکوسیستم، دانش، خلاقیت و نوآوری و سه دسته اصلی (عوامل برندسازی شهری، عوامل کارآفرینی دیجیتال و عوامل صنایع خلاق) مرتب شدند. بحث و نتیجه گیری نتایج پژوهش جاری نشان داد در هر متغیر، زیرمجموعه ای از عوامل تأثیرگذار وجود دارد. توجه و به کارگیری این عوامل در برنامه ریزی های اقتصادی و توسعه ای، می تواند همچون سکوی پروازی برای آینده برندسازی شهر تهران و البته سایر شهرهای کشور باشد. بنابراین، با توجه شکاف یادشده طراحی مدلی برای برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، هدف انجام این پژوهش بیان شده است. برندسازی شهری که خود بر تحرکات سرمایه به شهر اشاره دارد، می تواند در بستر کارآفرینی دیجیتال تقویت شده و با خلاقیت و نوآوری موجود در صنایع خلاق به رشد و توسعه شهری منجر شود و سرمایه های مالی و انسانی بیشتری جذب کند. مقوله زیرساخت در عوامل برندسازی شهری به اهمیت نقش قوانین در ایجاد تصویر احساسی اشاره دارد. قوانین می توانند محدود کننده برخی تبلیغات باشند که از دیدگاه احساسی به تصویر ایجاد شده خدشه وارد کنند. از طرفی، وجود امکانات رفاهی و تفریحی پایه، خدمات و هتل های مناسب برای گردشگران، زیرساخت های شهری همچون حمل ونقل عمومی و ... بر تصویر شهر در ذهن گردشگران به شدت تأثیرگذار است. در مقوله راهبردهای برندسازی نیز تصویر شهری می تواند به تبلیغ دهان به دهان توسط گردشگرانی که به سیاحت در شهر مقصد پرداخته اند، بینجامد. از طرفی، با جذب برندهای مشهور و شناخته شده در صنایع مختلف و به خصوص صنایع خلاق، می توان برند شهر را تقویت کرد و توسعه بخشید. این برندها خود زمینه تبلیغات گسترده برای شهر را فراهم می کنند و هزینه آن را به دوش می گیرند. با حضور این برندها در هر شهری ناخودآگاه تقویت برند شهر روی خواهد داد. در عوامل کارآفرینی دیجیتال در دسته زیرساخت ها، به اهمیت خدمات دیجیتال پایه که بنیان شهری مدرن را تشکیل می دهد و همچنین، نقش مراکز فرهنگی و وابستگی ها بیان شده اند. مراکز فرهنگی زیرساخت فرهنگی را ایجاد می کنند که در نتیجه آن، شهروندان مطالبه گر و مدیران با مسئولیت به تقویت برند شهر می پردازند. از طرفی، توجه به عوامل درون سازمانی در کارآفرینی دیجیتال، می تواند جذب سرمایه های خارج از شهرها را به سمت شهر مقصد به همراه داشته باشد. این مهم نه تنها در مورد سرمایه های مادی، بلکه در سرمایه های دانشی و منابع انسانی نیز صادق است. همچنین، عوامل برون سازمانی می توانند از طریق صنایع پشتیبان کارآفرینانه، از بخش کارآفرینی دیجیتال به توسعه برند شهری کمک کنند. در این مقوله، اقتصاد پویا، تنوع کسب وکارها و حضور کسب وکارهای بین المللی همگی نشانه های توجه به کسب وکار و کارآفرینی به خصوص در بخش دیجیتال و تأثیری که این کسب وکارها می توانند بر توسعه برند شهر داشته باشد، اشاره دارند. عامل خلاقیت و نوآوری در عوامل صنایع خلاق به ایده های متنوعی اشاره می کند که در صورت سرمایه گذاری در آن ها، می تواند در راستای تبدیل شهر تهران به یکی از موفق ترین ابر شهرهای دنیا مؤثر واقع شود. یکی از این عوامل سیلیکون ولی ایرانی است. وجود سیلیکون ولی ایرانی می تواند شرایط توسعه بیشتر این شهر را فراهم آورد.
تدوین کیفی الگوها و شاخص های بازآفرینی اقتصادمبنا با رویکرد رقابت پذیری شهر (شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
34 - 51
حوزههای تخصصی:
مقدمه رقابت پذیری موضوعی مهم و محوری است که از آن به عنوان وسیله ای برای دستیابی به رشد اقتصادی مطلوب و توسعه پایدار یاد می شود. رقابت پذیری یک شهر به مجموعه ای از عوامل بستگی دارد که شامل نوع حاکمیت، ارتباطات جهانی، زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی، کیفیت سرمایه انسانی و محیط طبیعی، محیط تجاری و قابلیت مؤسسه های محلی است. طی چند دهه اخیر شهر، سنندج به عنوان مرکز استان کردستان با رشد روزافزون جمعیت و مهاجرت که منجر به ساخت وساز و تغییرات زیاد در ساختار فضایی به ویژه رشد و گسترش کالبدی - فیزیکی شهر در مکان های نامساعد طبیعی شده است. موقعیت بافت قدیم و بازار تاریخی در مرکز ثقل جغرافیایی شهر و بارگذاری پتانسیل های گردشگری- تفریحی به خصوص آبیدر، توجه به پتانسیل رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی می تواند با تأکید بر تعیین عوامل و تعیین الگوها و شاخص ها که لزوم توجه به مسائل شهری و به خصوص رقابت پذیری اقتصاد شهری آن را ضروری ساخته است. این پژوهش ضمن مرور مفاهیم، رویکردها و نظریه های رقابت پذیری شهری و بازآفرینی شهری به ارائه الگوها، مضامین و شاخص های رقابت پذیری شهری پایدار با تأکید بر رویه اقتصادمبنا در برنامه های مدیریتی بازآفرینی پایدار خواهد پرداخت. مواد و روش ماهیت روش شناسی پژوهش حاضر بر اساس نتیجه از نوع توسعه ای و بر اساس ماهیت، هدف و روش، از جنس ترکیبی به صورت توصیفی - تحلیلی است. با توجه به مسئله پژوهش حاضر که ضمن بررسی استنادی، شاخص و معیارها، مفاهیم و الگوهای مستخرج از بخش مبانی نظری از طریق تحلیل محتوا و تکنیک تحلیل کیفی (تحلیل مضمون) و بررسی وضع موجود محدوده مورد مطالعه با روش رگرسیون چندگانه در محور اصلی پژوهش با استفاده از تحلیل داده های محتوای و کدگذاری، نرم افزار کتاب شناختی (VOSviewer) و نرم افزاری (SPSS20) در عنوان، چکیده، کلیدواژه، متن و نتایج مقالات که به زبان انگلیسی در ژورنال های معتبر شامل مقاله (article) یا مقاله مروری (review) چاپ شده در نشریات (ScienceDirect) و (Scopus) در مجموع 623 سند حاوی یکی از کلیدواژه های رقابت پذیری شهری، بازآفرینی اقتصادی در این پایگاه های علمی مورد بررسی و مطالعه اولیه قرار گرفته است. همچنین، جامعه آماری 76 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی در دسترس شامل سازمان ها و نهادهای دخیل در امر بازآفرینی شهری و تأثیرگذار بر اقتصاد شهری و همچنین، نهادهای مردمی و خصوصی شهر سنندج در ارتباط با مناطق انتخابی به عنوان نمونه های مورد مطالعه شامل پارک تفریحی و گردشگری کوه آبیدر به عنوان نشانه کلان و شاخص شهری، بازار سنتی به عنوان هویت تاریخی، رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی تعیین شده است. یافته ها مرحله اول: بخش کیفی؛ این نتایج بیانگر آن است که (ScienceDirect) 311 سند و (Scopus) با 312 سند در مجموع 623 سند علمی معتبر حاوی یکی از کلیدواژه های رقابت پذیری شهری، بازآفرینی اقتصادی در این پایگاه های علمی مورد بررسی و مطالعه اولیه قرار گرفته است. در نهایت، با بررسی مقالات؛ تعداد 15 مقاله علمی معتبر که بیشترین ارتباط موضوعی و محتوایی را با عنوان پژوهش و مقاله حاضر داشتند، تجزیه و تحلیل نهایی شدند. بیشترین تعداد مقالات و اسناد علمی منتشر شده در این بازه مربوط به سال 2021 و مرتبط به مقالاتی از نوع پژوهشی با 61.1 است. نشریات Sustainability Switzerland بیشترین استناد علمی بر اساس سال انتشار در زمینه بازآفرینی و رقابت پذیری شهری است. بیشترین تعداد مقالات در این زمینه موضوعی به لحاظ قلمروی جغرافیایی به آمریکا با 202 مقاله و پس از آن به انگلستان با 96 و ایالت متحده آمریکا با 90 مقاله اختصاص دارد. بر اساس تحلیل و بررسی محتوایی و کیفی جدول 1 کدگذاری انجام شده نتایج نشان دهنده 55 معیار/شاخص، 12 مضامین (محتوایی و رویه ای) و 5 مؤلفه اصلی «اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، سیاسی و مدیریتی، کالبدی» است. نتایج تحلیل ثانویه و مستخرج از کدگذاری اولیه در جدول 2 بررسی شده است. مرحله دوم: بخش کمی؛ برای تهیه پرسشنامه به منظور بررسی شناسایی الگوها، شاخص ها/معیارها و مفاهیم مؤثر بر رقابت پذیری اقتصادی شهر سنندج و جامعه آماری منتخب از طریق روش دلفی و ابزار پرسشنامه، جامعه آماری 76 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی در دسترس از کارمندان و شاغلان در سازمان ها و و نهادهای دخیل در امر بازآفرینی شهری و تأثیرگذار بر اقتصاد شهری و همچنین، نهادهای مردمی و خصوصی شهر سنندج در ارتباط با مناطق انتخابی به عنوان نمونه های مورد مطالعه شامل پارک تفریحی و گردشگری کوه آبیدر به عنوان نشانه کلان و شاخص شهری، بازار سنتی به عنوان هویت تاریخی، رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی هستند. با توجه به روش ترکیبی پژوهش و مشخص کردن مضامین از طریق تحلیل محتوای کیفی، تعداد 12 مورد از مضامین استنباطی از مرحله اول تجزیه وتحلیل برای ادامه در روش کمی مورد بهره برداری و تحلیل نهایی خواهد بود. نتایج جدول 6 و میانه نظری (عدد 3) نیز نشان می دهد اختلاف معناداری وجود دارد (05/0p<). براساس مدل در سطح اول، مضامین متغیر رقابت پذیری شهری اقتصادی شهر مورد بررسی قرار گرفته اند. در مجموع میانگین؛ در مضامین «سرمایه گذاری شهری»، «رقابت پذیری رویدادمحور شهری»، «توسعه رقابتی کاربری های زمین»، «رقابت پذیری گردشگری شهری»، «مسکن و رقابت اقتصادی»، «رقابت در ایجاد دسترسی در شهرها» بالاتر از میانه نظری ارزیابی شده که در جدول 7 به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته و نشان دهنده این مطلب است. نتیجه گیری نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده در منابع و نتایج پرسشنامه نشان می دهد مهم ترین مقولات تأثیرگذار بر رقابت پذیری بازآفرینی اقتصادی شهری در قالب پنج مؤلفه (اجتماعی، مدیریتی سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) و با بررسی و جمع بندی مبانی نظری و روش پژوهشی ترکیبی شامل تحلیل محتوای کیفی و کمی، 5 کلیدواژه موضوعی به عنوان مفهوم «ایجاد رقابت شهری از طریق برنامه های رویدادمحور، سرمایه گذاری در جذابیت های رقابت پذیر شهر، سرمایه گذاری در صنایع دوستدار محیط زیست، رشد خلاقیت و نوآوری رقابتی در کارآفرینی، رقابت پذیری در سطح مکان و مسکن» 55 کلیدواژه به عنوان شاخص های پژوهش «جذابیت مناطق تاریخی شهری، خلاقیت شهری، جذابیت و رقابت پذیری، ساختار اجتماعی شهر، پویایی شهری، کاهش جنبه های فرهنگی، پراکندگی شهری، نوآوری شهری، تولید دانش، سرمایه فرهنگی، جذابیت اقتصادی شهری، رقابت اقتصادی جهانی، توسعه رقابت اقتصادی، رقابت بین شهرهای کوچک و متوسط، مکانیسم های اقتصادی و مالی، بهبود رقابت شهری، ایجاد اشتغال، جذب سرمایه، قیمت مسکن، ارتقای سلامت عمومی، زیست محیطی، اکوسیستم شهری، سیاست های گسترش شهری، موقعیت مکانی، رویدادهای شهری، حاشیه نشین اقتصادی، رقابتی شدن شهرها، سیاست پولی دولت، مقاصد رقابت پذیر گردشگری، فناوری اطلاعات کسب وکار، نابرابری های منطقه ای و شهری، پیاده راه، توسعه مجدد نواحی تاریخی، دسترسی، بازآفرینی توسعه مجدد زمین، توسعه خودبه خود، تراکم شهری، فاصله رفت و آمد شهری، سرمایه گذاری های زیرساختی، آثار تاریخی، بازار مسکن، نوسازی مسکن، گسترش شهری» و 5 کلیدواژه موضوعی به عنوان الگوهای پژوهش «رقابت در نوآوری شهری، رقابت پذیری گردشگری شهری، سرمایه گذاری شهری، پراکندگی شهری و رقابت شهری، عوامل رقابت پذیری در کارآفرینی، مسکن و رقابت اقتصادی، رقابت پذیری رویدادمحور شهری، رقابت در ایجاد دسترسی در شهرها، توسعه رقابتی کاربری های زمین، رقابت پذیری توسعه سبز، سرمایه گذاری های زیست پذیری بر اساس مزیت رقابتی، تجمع و مکان یابی و تجمع استقرار فعالیت ها» از مطالعات مستخرج شده است و اطلاعات و روند مفهومی به صورت تفصیلی در نمودار چارچوب نظری و مفهومی (شکل 6) ارائه شده است.
مکان یابی مجتمع های ورزشی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مورد مطالعه: شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
92 - 115
حوزههای تخصصی:
شهر اهواز به عنوان هفتمین کلان شهر ایران با دارا بودن مرکزیت صنایع، مرکزیت سیاسی، موقعیت مرزی و امنیتی، تنوع قومیتی، فرهنگی اجتماعی به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران شناخته می شود اما توجه به بحث دفاع غیرعامل شهری در آن مورد غفلت واقع شده است. مجتمع های ورزشی نیز از جمله کاربری های مهم در هنگام وقوع بحران و آسیب در شهرها هستند. بنابراین، از دیدگاه پدافند غیرعامل شهری ضرورت توجه به توزیع و جانمایی مناسب کاربری های حیاتی از جمله مجتمع های ورزشی برای شهر اهواز امری اجتناب ناپذیر است. هدف این پژوهش مکان یابی مجتمع های ورزشی با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در شهر اهواز است در این راستا در این پژوهش با استناد به منابع موجود معیارهای مناسبی به منظور تشخیص و تعیین مکان بهینه مجتمع های ورزشی بر اساس رویکرد پدافند غیرعامل تعیین گردد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی-تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از اسناد و اطلاعات موجود شهر اهواز و همچنین با روش پیمایش مبنی بر نظر سنجی و مصاحبه با کارشناسان بوده است. در جهت رسیدن به اهداف پژوهش با به کارگیری داده های مکانی و انجام تحلیل های مربوطه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تصمیم گیری چن د معیاره SAW اقدام شده است. در گام بعدی با استفاده از ابزار پرسشنامه AHP-FUZZY اقدام به وزن دهی به شاخص ها گردید. بدین ترتیب جامعه آماری این پژوهش متخصصین حوزه شهری شهر اهواز و حجم نمونه از طریق اشباع نظری به تعداد 30 کارشناس است. نتایج پژوهش نشان داد که 60/0 درصد از مساحت شهر کاملا نامناسب،74/3 درصد نامناسب، 44/21درصد متوسط، 92/46 درصد مناسب و 30/27 درصد کاملا مناسب می باشد. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که بخش های مرکزی و شمالی شهر اهواز گستره مناسبی برای مکانیابی مجتمع های ورزشی هستند و این بخش ها می توانند برای ساخت مجتمع های ورزشی مورد استفاده قرار گیرند.
تحلیل تغییرات بلند مدت ماهانه دماهای کشنده بالای 50 درجه ی سانتی گراد نیم کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل آماری تغییرات زمانی فراوانی ماهانه وقوع دماهای کشنده بالای 50 درجه ی سانتی گراد ( TU50c[1]) در نیم کره ی شمالی است. به این منظور از داده های باز تحلیل شده مربوط به بیشینه دمای دو متری سطح زمین در بازه زمانی 73 ساله 1948 تا 2020 استفاده شده و پس از تنظیم، به صورت سری زمانی ماهانه مورد تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه از روش های تحلیل آمار توصیفی، تحلیل روند خطی و آزمون ناپارامتری من کندال به منظور بررسی تغییرات زمانی فراوانی وقوع استفاده شده است. در طول دوره 73 ساله مطالعاتی تعداد 9553 روز با دمای حداقل 50 درجه سانتی گراد و بیشتر شناسایی و مختصات آنها استخراج شد. بررسی توزیع فراوانی روزانه وقوع TU50c نیمکره شمالی نشان داد که ماه های می و ژانویه به ترتیب دارای بیشترین فراوانی وقوع هستند. همچنین بیشترین روند افزایشی در فراوانی وقوع دماهای کشنده در ماه های مارس،آوریل، جولای و آگوست مشاهده شدند. از لحاظ توزیع مکانی، منطقه ای که بیشترین فراوانی و شدیدترین TU50c در آن به ثبت رسیده مربوط به محدوده ای واقع در آفریقا خصوصاٌ سودان، غرب آسیا (بین عراق، جنوب غرب ایران، کویت و عربستان) و هندوستان در شبه قاره هند هستند و در آمریکا نیز وقوع این دماها نادر نیست. بالاترین و شدیدترین دماهای ثبت شده در دهه پنجم و در فاصله زمانی 1988 تا 1998 به وقوع پیوسته است. [1] معادل Temperatures Above 50 C به معنای دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، به سبب جلوگیری از تکرار در این پژوهش از اختصار TU50c استفاده گردید. [1] Temperatures Above 50 C=دمای بالای 50 درجه سانتیگراد، به سبب جلوگیری از تکرار در این پژوهش از اختصار TU50c استفاده گردید.
تدوین مدل مفهومی پدیده خانه های خالی: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
242 - 261
حوزههای تخصصی:
مقدمه در سطح جهانی، از زمان بحران مالی در سال 2008، سرمایه ای کردن و سفته بازی مسکن در جغرافیا گسترش یافته، در اقتصاد سیاسی تعمیم یافته و در سیستم نظارتی جا افتاده است [1]. اما وجود خانه های خالی از سکنه در کشورهای مختلف جهان و کشور ما در کنه طبیعت خود مسئله محسوب نمی شود. آنچه در این زمینه چالش برانگیز است، نرخ متوسط خانه های خالی در کشور و مقایسه آن با میانگین جهانی و نرخ طبیعی خانه های خالی است. با وجود اختلاف قابل توجه، فرضیه نگاه سرمایه ای به مسکن و احتکار مسکن در کشور مطرح می شود (نگارندگان، 1402). خانه های خالی به عنوان نشانه ای از کاهش جمعیت، اثرات منفی بر یک محله از نظر اقتصادی، امنیتی و مدیریت شهری دارند [2]. خانه های خالی بدون مراقبت می توانند مشکلات مختلفی را در یک محله ایجاد کنند، از جمله آسیب رساندن به چشم انداز، افزایش خطرات ریزش ساختمان، و آتش سوزی. آن ها همچنین می توانند منجر به بهداشت نامناسب ناشی از تخلیه غیرقانونی و حیوانات انگلی شوند و یا به محل پرورش جنایت تبدیل شوند، به ویژه در مناطق مسکونی با تراکم بالا این عوارض می تواند بسیار جدی باشد [5]. طبق گزارش مرکز آمار در سال ۱۳۹۵، 2/6 میلیون خانه خالی در کشور وجود داشته و بدون هیچ استفاده ای رها شده است [6]. عدم اطمینان به بازار سرمایه، کالای امن بودن مسکن، اعتقاد به عدم کاهش قیمت مسکن میان سرمایه گذاران، افزایش تحریم ها و رکود صنعت و عدم سرمایه گذاری در آن و از سویی، ورود بخشی از تسهیلات اعطایی در قالب طرح های زودبازده به بخش مسکن موجبات رونق سفته بازی و تبدیل شدن مسکن به کالایی سرمایه ای را فراهم کرده که از عوامل اصلی افزایش قیمت مسکن در ایران به شمار می رود [7]. زمینه های فکری، فرهنگی، اقتصادی به موضوع مسکن در جهان با نگاه به این مسئله در ایران تفاوت هایی دارد، که به این واسطه تحلیل دقیق مسائل مسکن خالی در کشور با نگاهی به ادبیات جهانی را لازم ساخته است.
مواد و روش هاروش این تحقیق، مرور نظام مند ادبیات نظری در حوزه تحقیق است. تفاوت مرور نقلی (رایج در تحقیقات فعلی) با مرور نظام مند در این است که مرور سیستماتیک به بررسی تمامی نتایج به دست آمده (پس از اعمال فیلتر معین) از پایگاه داده مشخص شده در تحقیق می پردازد و بنابراین هیچ منبع مهمی در موضوع تحقیق فروگذار نمی شود. به این منظور، پایگاه گوگل اسکولار به عنوان پایگاه اطلاعاتی تحقیق و در دو زبان فارسی و انگلیسی تعیین شد. سپس با بررسی متون مختلف در حوزه خانه های خالی، کلمات کلیدی به شرح زیر انتخاب، و پس از جست وجو در پایگاه گوگل اسکولار، با استفاده از هر یک از کلید واژگانِ زیر تعداد نتایجِ زیر در حوزه منابع فارسی حاصل شد که به دلیل محدود بودن، همگی مورد بررسی قرار گرفتند. در زبان انگلیسی، در مرحله اول به علت تعدد نتایج و ابهام در میزان ارتباط آن ها با موضوع، منابع واجد حداقل 40 ارجاع (یعنی منابع مرجع و اصلی) انتخاب شدند. این امر امکان آشنایی با ادبیات تخصصی موضوع، واژگان کلیدی و مفاهیم اصلی در پژوهش های موجود را فراهم کرد. در مراحل بعدی معیار ورود منابع به فرایند تحلیل، تسهیل شد و تعداد نتایج بسط یافت. به طور کلی پیش از این هیچ مقاله ای در کشور به صورت سیستماتیک مبحث خانه های خالی را بررسی نکرده، لذا این نوشتار اولین در نوع خود است.
یافته هااطلاعات منابع از چند جهت قابل جمع بندی و ارائه است:مکان و رویکردمنابع لاتین به ترتیب فراوانی در کشورهای چین، آمریکا، مکزیک، استرالیا، کره، نروژ، فنلاند، سوئد، ژاپن، کانادا، مالزی، فرانسه و آلمان انجام شده است. پس، کشورهای مختلف جهان در سطوح گوناگون با پدیده خانه خالی مواجه و درگیر موضوع هستند. کشورهایی که برنامه های تأمین مسکن گسترده تری داشته اند، با سطح بالاتری از احتکار مسکن و مسکن خالی مواجه بوده اند. از میان این کشورها تنها در آلمان تحقیقات بیانگر عدم شواهد احتکار و سوداگری مسکن (به دلیل نسبتِ پایین قیمت مسکن به درآمد متوسط) است و به پایش برای جلوگیری آتی از این امر توصیه شده است.محتوامحتوای منابع فارسی یا در صدد مشروعیت دادن به اخذ مالیات و جرم انگاری مساکن خالی هستند و یا به دنبال بررسی کمی میزان خانه های خالی و مقایسه آن با رده جهانی و استدلال بر غیر منطقی و ناعادلانه بودن آن هستند. منابع لاتین بر علل و پیامدها متمرکز هستند و راه حل ها را مبتنی بر زمینه خاص محلی، متفاوت می دانند و غالباً از ارائه نسخه واحد اجتناب دارند.علل اصلیمنابع فارسی، عوامل اصلی در بروز پدیده احتکار مسکن را در 3 حوزه تغییرات نقدینگی در کشور، نرخ ارز حقیقی و تغییر در سود سپرده تسهیلات مسکن می دانند و دولت را موظف به کنترل این عوامل هنگام بروز تغییر برای پیشگیری از تأثیر ثانوی بر بازار مسکن می دانند. علل اصلی از منظر منابع لاتین، اشکال در نحوه پرداخت وام های مسکن، سیاست ها و پروژه های دولتی، ضعف قانون گذاری و خلأ قانونی، و نیز انتظارات تورمی مبتنی بر افزایش گذشته قیمت مسکن بوده است.پیامدهای اصلیپیامدها در منابع فارسی بررسی نشده و پیامدها در منابع لاتین غالباً شامل افزایش قیمت مسکن، شتاب سریع قیمت مسکن در آینده، کاهش ارزش رهن مسکن در بانک ها، ورشکستگی بانک های محلی و رکود اقتصادی است. راه حل های اصلیراه حل کشورهای مختلف جهان در بحث خانه های خالی عموماً مبتنی بر رشد و توسعه ارائه خدمات شهری و در مقابل آن اخذ مالیات بر عایدی سرمایه و به تبع آن، مالیات بر خانه های خالی است که در این صورت افکار عمومی به دلیل جذب امکانات شهری به پرداخت مالیات اقناع، و با دولت همکاری بیشتری خواهد داشت. راه حل عمده دیگر، سامانه جامع املاک و اسکان همراه با ضمانت اجرایی است که در اقدام به آن شهرداری ها واجد صلاحیت بیشتری هستند. عمده راه حل های منابع لاتین شامل مدیریت توسط بانک های زمین، برنامه ریزی مسکن و اشتغال در مجاورت یکدیگر، عرضه برنامه ریزی شده زمین، پایش انتظارت تورمی گروه های مختلف جامعه و درنهایت، اخذ مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر خانه خالی با شرایط خاص و اثربخش است، اما در کشور ما راه حل بخشیِ گرفتن مالیات از خانه های خالی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در قالب نتیجه عمده دیگر می توان تفاوت های میان منابع فارسی و لاتین را برشمرد:منابع فارسی غالباً بدون درگیری عمیق با علت های اصلی و پشت پرده خالی ماندن مسکن، دولت را در این امر به عنوان کاتالیزور اصلی مؤثر دانسته و بلافاصله به سمت راه حل های بخشی و یا را ه حل های مالی و تنبیهی رفته اند. در منابع فارسی پیامدهای مسکن خالی بررسی نشده، اما منابع لاتین غالباً به صورت تحلیلی و با ریشه یابی در حوزه علل و یا پیامدها سعی کرده اند راه هایی برای حرکت محلی در هر زمینه خاص به سمت راه حل زمینه گرا باز کنند.در برخی موارد مشاهده شده که منابع فارسی از اصطلاحات و عبارات تخصصی موضوع مانند اصطکاک بازار (عدم رسیدن عرضه به تقاضا)، دوره های رونق و رکود، مالیات بر عایدی سرمایه بدون توجه دادن به محتوای اصلی آن ها استفاده کرده و به این ترتیب ادبیات موضوع را به صورت پوسته ای به کشور انتقال کرده اند.
نتیجه گیریدر زمینه علت های خالی ماندن خانه ها، منابع لاتین عمدتاً علت اصلی در زمینه مکانی خود را، برون یابی پذیری تغییرات قیمت مسکن نسبت به گذشته و انتظارات تورمی ناشی از آن [14، 16، 48، 63] و نیز سیستم معیوب و غیر پویای تخصیص وام های مسکن به صورتی که احتکار مسکن را ترغیب می کنند [13، 18، 50،70-71]، دانسته اند. اما در ایران نبود بازار مطمئن برای سرمایه گذاری و حفظ ارزش پول و امن بودن مسکن به صورت کالای سرمایه ای [7] در کنار عدم نظارت مکفی دولت بر مالکیت املاک [6] دلیل اصلی وجود احتکار مسکن و خانه های خالی است.با بررسی منابع به نظر می رسد که باید راه حل های ریشه ای تری نسبت به اخذ مالیات بر خانه خالی برای حل این معضل مورد توجه قرار گیرد:1. قبح فقهی و اسلامی احتکار مسکن باید با ابزارِ جامعه روحانیت و با همکاری رسانه های جمعی و وزارت راه و شهرسازی برای عموم مردم تأکید ویژه شود. 2. سرمایه های سرگردان به نحو احسن توسط دولت مدیریت شود که در مسیر احتکار مسکن قرار نگیرد.3. تکمیل اطلاعات در سامانه جامع املاک و اسکان کشور توسط افراد باید دارای ضمانت اجرایی و تشویق و تنبیه قابل توجه و تأثیرگذار باشد. 4. کمیسیون های مشترکی بین دستگاه های ذی نفوذ در این امر (از جمله سازمان امور مالیاتی، وزارت راه و شهرسازی، شهرداری، دادستانی کل کشور، سازمان تبلیغات اسلامی و...) تشکیل شود تا از موازی کاری و یا اهمال کاری دستگاه ها پیشگیری شود.5. خلأ پژوهشی در حوزه یافتن علل و پیامدهای خانه های خالی در شهرهای مختلف کشور وجود دارد. لازم است با پرداخت به آن ادبیات نظری مربوطه و سپس راه حل های عملی بومی سازی شود. 6. راه حل هایی مانند تأسیس بانک های زمین، تشکیل پایگاه داده جامع، همه جانبه و به روز از مساکن خالی، برنامه ریزی سکونت و اشتغال به صورت توأمان و با رعایت اختلاط آن ها، اخذ مالیات بر عایدی سرمایه، و شفافیت سیاست های دولت برای پیشگیری از رانت نگهداری مسکن، از جمله سیر تحولاتی است که می تواند در زمینه محلی شهرهای ایران امکان سنجی شود.
شناسایی مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
90 - 115
حوزههای تخصصی:
مقدمه از مهم ترین مسائل پیش روی محله های جدید با الگوهای شهرک مسکونی، آپارتمان، برج های مسکونی، بلوک های مسکونی، مجتمع های مسکونی مخاطرات اجتماعی فرهنگی، از دست رفتن مطلوبیت کارکرد محله [1]، از بین رفتن سلسله مراتب و محرمیت، دور شدن خدمات محله ای، بی توجهی به مقیاس انسانی و عدم رعایت مدول و پیمون عرصه ها، کاهش فضای مناسب در مرکز محله برای گذران اوقات فراغت خانواده ، کاهش تعاملات اجتماعی [2] است.از طرفی، ظهور روزافزون رویکردهای جدید در زمینه شهرسازی، هر بار با تمرکز بر قشر خاصی از جامعه ارائه می شود، مانند شهر دوست دار کودک، شهر دوست دار سالمند، شهر دوست دار زنان، شهر دوست دار معلولان و موارد مانند آن، بیانگر این است که تقاضای جامعه برای حل مسائل موجود، با رویکردهای قبلی به درستی پاسخ داده نمی شود. و جامعه نیاز به رویکردی جدید دارد که با در نظر داشتن واحد اجتماعی «خانواده» به طور یکپارچه و همه جانبه به جامعه بنگرد و نیازهای تک تک افراد را پاسخ بدهد. این مفهوم با بنیان های فکری جامعه ایرانی اسلامی منطبق و ملموس تر است. همچنین، خانواده، طیفی از گروه های مختلف سنی و جنسی را دربرمی گیرد و به کار بردن چنین رویکردی، نیازها و تمایلات همه این طیف را مد نظر قرار خواهد داد. یکی از اولین گام ها برای تبیین یک مدل نظری و معرفی یک رویکرد جدید، یافتن مؤلفه ها و شاخص های مربوط به آن است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یافتن مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی است. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی کدام اند؟
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، تمام متون مرتبط هستند. نوع پژوهش از حیث هدف، بنیادی و توسعه ای است. در این پژوهش به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش های اسنادی (کتابخانه ای) استفاده شده است. به این صورت که برای بیان مفاهیم نظری و تبیین مؤلفه ها و شاخص های پژوهش در زمینه «سیر تحول خانواده در فرهنگ ایرانی»، «خانواده از منظر اسلام»، «روابط چهارگانه انسان در عرفان»، «محله اسلامی ایرانی»، «نیازهای خانواده مسلمان در محله های اسلامی ایرانی» بر اساس روابط چهارگانه انسان در عرفان و همچنین پیشینه تحقیق، از روش اسنادی استفاده شده است و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، با توجه به اینکه اطلاعات به دست آمده کیفی هستند، به کمک تفکر و تعقل و منطق به تجزیه و تحلیل آن ها و مدل سازی پرداخته شده است. یافته هاخانواده مسلمان ایرانی دارای شاخص های ویژه ای است، لذا نیازها و الزامات خاصی را می طلبد. الزاماتی که باید در فرایند مدیریت، برنامه ریزی و طراحی شهری مورد توجه قرار گیرد و تأمین شود. از آنجا که الگوهای رایج جدید شهرسازی غالباً الگوهایی هستند که از کشورهای غربی و فرهنگ های غیرمسلمان وارد کشور شده اند و مورد استفاده قرار می گیرند، لذا متناسب با الگوی خانواده غربی غیرمسلمان هستند و در پاسخ به کارکردها و نیازهای آنان ایجاد شده اند. لذا نه تنها پاسخی برای کارکردها و نیازهای خانواده مسلمان ایرانی ندارند، بلکه اثرات مخربی نیز بر سبک زندگی و کارکردهای آن تحمیل کرده اند. به عنوان نمونه، می توان به نیازهای اجتماعی خانواده مسلمان ایرانی اشاره کرد، که در مبانی اسلامی از آن با عنوان صله ارحام یاد می شود. پاسخ دادن به این نیاز در مسکن های امروزی که فقط اهداف اقتصادی در ایجاد آن نقش دارند و متناسب با سبک زندگی خانواده مسلمان ایرانی نیستند، دشوار و در مواردی غیرممکن است. در فرایند تبیین مفهوم شهر ایرانی اسلامی، ملاحظه شد که تعاریف، مبتنی بر جامعه شناختی فردمحور است. تعریف سرانه کاربری ها بر اساس هر فرد در نظام برنامه ریزی شهری غربی که در کشور ما نیز مورد استفاده قرار می گیرد، نشان از تأثیر نگاه فردمحور دیدگاه های جامعه شناختی بر شهرسازی دارد؛ نگاهی که فرد را مبنای اختصاص کاربری و فضا قرار می دهد. از طرفی در مدل «ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی»، فقط در بُعد اجتماعی فرهنگی، آن هم فقط با شاخص بُعد خانوار، سعی دارد تا حدودی به مفهوم خانواده توجه کند، در حالی که خانوار یک مفهوم جمعیت شناختى است و خانواده مفهومى است جامعه شناختی. بنابراین برای تبدیل شدن به مدل «ابعاد شهرسازی خانواده مبنا در محله های اسلامی ایرانی»، نیاز به تغییری دارد تا نهاد خانواده نیز در آن لحاظ شود. در مدل مفهومی پژوهش به دلیل اهمیت و تأثیرگذار بودن قوانین دین اسلام بر تمام مؤلفه های شهر و همچنین خانواده، مؤلفه های پژوهش که قوانین اسلام را در چهار دسته تقسیم می کنند، در مدل مفهومی به عنوان چهار وجه اصلی مدل قرار دارند و مفاهیم مرتبط با هریک از آن ها در لایه اول مدل قرار می گیرند. در لایه بعدی، ترجمان این مفاهیم در محله اسلامی ایرانی قرار گرفته و در لایه آخر نیز الزامات و ملاحظات خانواده مسلمان ایرانی بر آن اعمال شده است که درنهایت به محله اسلامی ایرانی شکل می دهند.
نتیجه گیریمفهوم خانواده مسلمان ایرانی، با اثرپذیری از فرهنگ، ارز ش ها و مبانی اسلامی، الگو و سبک متفاوتی از زندگی را دارد که الزامات خاص خود را می طلبد. الزاماتی که بر ابعاد گوناگون اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی فضایی، کاربری و دسترسی شهر و محله اثر مستقیم دارد و الگویی منحصربه فرد را می طلبد. بنابراین در جدولی رابطه بین مؤلفه های چهارگانه پژوهش با ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی ارائه می شود و راهبردهای پیشنهادی در هر یک از این ابعاد، به تفکیک مؤلفه های چهارگانه پژوهش تبیین می شود. نمونه هایی از آن به طور مختصر عبارت اند از: نزدیکی محل اشتغال و زندگی. آموزش های شغلی کودکان در محله با پارک مشاغل کودک و مانند آن. عملکردهای محله مناسب رشد شخصیتی، دینی و اخلاقی خانواده مخصوصاً کودکان. فضای مناسب فراغتی کوتاه مدت در خانه. فضاهای مناسب گذران اوقات فراغت خانواده در محله. محیط مناسب ورزش در خانه. فضای مناسب ورزش خانواده در محله. محیط آرامش بخشِ خانه. محیط خانه مناسب انس الفت خانواده. فضای مناسب خلوت و تفکر در خانه و موارد مانند آن.
ارزیابی شاخص های اجتماعی مؤثر بر محیط زیست شهری ازنظر ساکنین شهر بندرلنگه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گسترش لجام گسیخته مراکز شهری موجب افزایش نگرانی های محیط زیستی برای شهروندان شده است. یکی از راهکارها و روش های جلوگیری از تخریب محیط زیست شهری، افزایش آگاهی، نگرش و رفتار شهروندان به سمت ابعاد طبیعت گرایانه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی شاخص های اجتماعی مؤثر در بروز آگاهی، رفتار و نگرش های محیط زیستی شهروندان شهر بندرلنگه صورت گرفته است. اطلاعات به روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از روش نمونه گیری کوکران تعداد 374 نفر از جامعه آماری شهر بندرلنگه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. متغیر های این پژوهش با استناد به پژوهش های پیشین، شامل مؤلفه های رفتار محیط زیستی(مجموعه ای از کنش های افراد نسبت به مسائل محیط زیست)، نگرش محیط زیستی (مجموعه ای از باورها و مرتبط با محیط زیست) و آگاهی محیط زیستی (شناخت و سواد مرتبط با محیط زیست) بوده و جمع آوری داده ها به روش پرسش نامه ای صورت گرفته است و داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند . به منظور بررسی رابطه بین جنسیت و میزان دانش، نگرش و رفتار افراد از آزمون من- ویتنی و برای بررسی رابطه بین سطح تحصیلات با موارد نامبرده از آزمون کروسکال- والیس استفاده شد. بیشترین پاسخ دهندگان را از لحاظ جنسیت زنان گروه سنی 25 تا 40 و بیشترین پاسخ دهندگان از نظر تحصیلات، افراد دارای تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد شامل می شوند. پژوهش حاضر نشان داد علیرغم وجود آگاهی مناسب نسبت به وضعیت محیط زیست، اکثریت افراد در رابطه با محیط زیست، رفتار ضعیفی دارند. همچنین آگاهی های محیط زیستی نمی تواند تضمین کننده بروز رفتار و نگرش مناسب مردم باشد به این دلیل که در شکل گیری رفتارهای محیط زیستی، شرایط دیگری مثل عوامل ساختاری، توانایی فرد، تجربه و عادات نیز تأثیرگذار است.
تحلیل پیشران های ژئوپلیتیکی گردشگری کلانشهر تهران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 16
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری یکی از پویاترین مؤلفه های مهم توسعه کنونی شهرهاست که در حوزه برندسازی در سطوح (محلی، ملی و فراملی) اثرگذار است. ازاین رو، مسئله پژوهش حاضر این است که پیشران های مؤثر بر وضعیت آینده ژئوپلیتیک گردشگری کلان شهر تهران کدام می باشند و چه ارتباطی بین این متغیرها از نظر تأثیرگذاری و تأثیرپذیری وجود دارد؟ روش این پژوهش کمی – کیفی (آمیخته) است و از رویکرد آینده پژوهی در تحلیل آن استفاده شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که در مرحله نخست، با روش دلفی 30 عامل شناسایی شد. آنچه از وضعیت پراکندگی متغیرهای مؤثر بر وضعیت ژئوپلیتیک گردشگری کلان شهر تهران می توان فهمید، وضعیت ناپایدار سیستم است؛ زیرا بیشتر متغیرها در اطراف محور قطری صفحه پراکنده هستند. بنابراین، 4 دسته (عوامل تأثیرگذار، عوامل دو وجهی، عوامل تأثیرپذیر و عوامل مستقل) قابل شناسایی هستند. نتایج تحقیق نشان داد 5 متغیر به عنوان تأثیرگذارترین عامل در ژئوپلیتیک گردشگری کلان شهر تهران شناسایی شده اند که شامل بر حسب ماتریس اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم می توان گفت که شاخص H1 (سرمایه گذاری های بخش خصوصی) در رتبه اول تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص A5 (هتل ها و مال ها و مراکز تجاری بزرگ) در رتبه دوم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص H8 (برگزاری جشنواره ها، نمایشگاه ها، کنفرانس ها و سمینارها) در رتبه سوم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص C4 (مرکزیت اقتصادی) در رتبه چهارم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است. شاخص A4 (متروی شهری) در رتبه پنجم تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم قرارگرفته است.
مروری بر پژوهش های گردشگری شهری: شناسایی روندهای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
58 - 73
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهرها با داشتن تنوع زیادی از جاذبه های اولیه و فرعی به عنوان مقصد گردشگری انتخاب می شوند و سازمان جهانی گردشگری ملل متحد این نوع از فعالیت گردشگری را که در فضای شهری انجام می شود، گردشگری شهری می نامد. گردشگری شهری نقش بسیار مهمی در توسعه شهرها نیز ایفا می کند، زیرا امروزه بسیاری از شهرها میزبان تعداد قابل توجهی از گردشگران هستند و در مبحث توسعه، صنعت گردشگری به عنوان ابزاری سودمند برای توسعه محلی تلقی می شود که به عنوان پاسخی مثبت به تغییرات منفی اقتصادی است. در سال های اخیر علاقه به پژوهش در حوزه گردشگری شهری به سرعت افزایش یافته و گردشگری شهری شروع به تبدیل شدن به بخشی جدایی ناپذیر از مطالعات گردشگری کرده است، تا جایی که برخی استدلال می کنند که به یک «پدیده و حوزه تحقیقاتی متمایز» تبدیل شده است؛ اما تعداد کمی از نشریات و نویسندگان به تعریف گردشگری شهری پرداخته اند. ارائه مروری کمی بر ادبیات گردشگری شهری می تواند علاوه بر ارائه تصویری جامع از این زمینه، روندهای پژوهشی را شناسایی و موضوعات پژوهشی برجسته را به پژوهشگران فعال حوزه معرفی کند تا در پژوهش های آتی خود مورد توجه قرار دهند. به بیانی دیگر، پژوهش حاضر با به کارگیری روش های کتاب سنجی و مصورسازی در پژوهش های انجام گرفته در حوزه گردشگری شهری، در پی کشف روند انتشار کمّی تولیدات علمی در حوزه پژوهش گردشگری شهری و استناددهی به آن ها، برترین مقالات، مجلات، پژوهشگران، کشورها و دانشگاه های فعال در این زمینه، شناسایی واژگان کلیدی پرتکرار و ساختار مفهومی در این زمینه و در نهایت معرفی موضوعات پژوهشی مورد توجه پژوهشگران این حوزه است.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بوده و با به کارگیری روش کتاب سنجی به بررسی پیشرفت و توسعه در زمینه گردشگری شهری پرداخته است. تحلیل های عینی و کشف دانش از مزیت های روش کتاب سنجی است که با استفاده از مصورسازی محقق می شود. پس از انتخاب پایگاه وب آو ساینس (Web of Science) و زیرمجموعه های آن برای بازیابی و بررسی مقالات حوزه مورد نظر، مواردی از جمله عنوان، چکیده و واژگان کلیدی مناسب بر اساس ادبیات پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا 1155 مقاله از پایگاه داده بازیابی شد و سپس، معیارها و فیلترهای مناسب شامل محدود کردن نوع مقالات به انواع پژوهشی و مروری و همچنین، محدود کردن زبان مقالات به زبان انگلیسی برای غنی تر کردن خروجی عمال شدند. در نتیجه 706 مقاله در خروجی باقی ماند و وارد فرایند تحلیل شد. برای انجام مصورسازی نیز داده ها وارد نرم افزار وی.او.اس ویوئر (VOS viewer) شدند که الگوهای علمی موجود در حوزه مورد مطالعه را نمایش می دهد. همچنین با استفاده از این نرم افزار تحلیل هم تألیفی و هم آیندی واژگان نیز برای خوشه بندی دانش و شناسایی تم های اصلی انجام گرفته است.
یافته هاطبق یافته ها سیر صعودی آمار انتشار مقالات از سال 2006 شکل گرفته و تا کنون ادامه پیدا کرده و در سال 2020 با 111 مقاله به اوج خود رسیده است. استناددهی به مقالات این حوزه نیز روند صعودی داشته و با 2727 استناد در سال 2021 به اوج خود رسیده است. براساس نتایج جست وجوی انجام شده مقاله «پژوهش های گردشگری شهری: پیشرفت های اخیر و پارادوکس های فعلی» که توسط اشوورث و پیج در سال 2011 در مجله مدیریت گردشگری منتشر شده است، با 490 استناد پراستنادترین مقاله این حوزه به شمار می رود. اشوورث و پیج نیز با انتشار این مقاله و قدرت کلی پیوند 427، پراستنادترین نویسندگان این حوزه به شمار می روند. همچنین مجله مدیریت گردشگری نیز با 2095 استناد که به مقالات آن انجام گرفته به عنوان پراستنادترین مجله حوزه گردشگری شهری مشخص می شود. یافته ها نشان می دهد کشور انگلستان با 2035 استناد که به مقالات آن صورت گرفته، پراستنادترین کشور در این حوزه است که بیشترین قدرت پیوند را نیز دارد. دانشگاه پلی تکنیک هنگ کنگ نیز با 625 استناد و قدرت کلی پیوند 169، برترین دانشگاه این حوزه به شمار می رود. در پی بررسی واژگان پرتکرار و در نتیجه کشف ساختار مفهومی و جریان های پژوهشی این حوزه نیز تحلیل هم آیندی واژگان انجام شد و واژگانی از جمله گردشگری شهری، گردشگری و گردشگری بیش از حد به عنوان پرتکرارترین واژگان مشخص شدند. همچنین مشخص شد موضوعاتی از جمله گردشگری شهری، شهرها، میراث و مکان ها از موضوعات ابتدایی و بنیادی این حوزه پژوهشی بوده اند و در سالیان اخیر مباحثی همچون گردشگری بیش از حد، پایداری، اعیان سازی، اقامتگاه های فرد به فرد و گردشگری هوشمند نیز در پژوهش های این حوزه مورد توجه قرار گرفته اند.
نتیجه گیرییافته های این پژوهش شناسایی جدیدترین روندها را تأیید می کند. یکی از روندهای پژوهشی کنونی در زمینه گردشگری شهری که مورد توجه پژوهشگران واقع شده است، گردشگری بیش از حد است که به عنوان یکی از معضلات شهری شناخته شده و به عنوان یک تهدید برای تجربه گردشگری و در نهایت برای حسن شهرت یک مقصد در نظر گرفته می شود. این پدیده به دلیل ورود بیش از حد گردشگران در کشورهای اروپایی اتفاق افتاده است که تا پیش از سال 2017 وارد جریان اصلی بحث و گفت وگو قرار نگرفته بود. با افزایش تراکم و تجمیع گردشگران، زندگی روزمره ساکنان به واسطه بروز مشکلات در زمینه هایی از جمله رفت و آمد، سطوح بالاتر قیمت ها و یافتن امکانات خدماتی و خرده فروشی، تحت تأثیر منفی قرار می گیرد. همچنین، حضور گردشگران در بعضی از مقاصد گردشگری باعث افزایش تقاضا برای مسکن و در نتیجه گران شدن مسکن می شود که در نهایت ساکنان فقیر اغلب قادر به پرداخت اجاره و زندگی در محله های گران قیمت نخواهند بود که در نتیجه به یکی دیگر از معایب گردشگری بیش از حد و توریستی کردن مناطق یعنی اعیان سازی (Gentrification) می انجامد. اعیان سازی تجاری و ناپدید شدن بازرگانان سنتی محلی، استعمار برندهای خارجی، تهدید بافت اجتماعی و اقتصادی محله به دلیل رشد اجاره دهی توریستی به عنوان کسب و کار از پیامدهای مهم آن هستند که عملکرد امکانات شهری برای جمعیت محلی را در معرض خطر قرار می دهد. یکی از اصلی ترین راه حل های معضلات شهری و گردشگری بیش از حد، گردشگری هوشمند است. تجزیه و تحلیل چرایی سفر به مقاصد خاص، زمان سفر، ترافیک و سایر جنبه ها می تواند ذی نفعان را قادر سازد تا تصمیمات مؤثرتری اتخاذ کنند و جذب گردشگران به مقاصد را بهینه سازند و بهبود دهند و مشتریان و گردشگران نیز می توانند تصمیمات هوشمندانه تری در ارتباط با گزینه های در دسترس بگیرند. گردشگری هوشمند با پایداری به عنوان یکی از موضوعات مهم در این زمینه نیز در ارتباط است و توسعه پایداری مقصدهای گردشگری شهری را موجب می شود. از دیگر روندهای موجود در گردشگری شهری نیز موضوع اقامتگاه های فرد به فرد و یا به عبارت دیگر اقامتگاه های اشتراکی است که مهم ترین شکل آن کاناپه گردی (couch surfing) است. این نوع از اقامت که بر پایه توسعه تکنولوژی به وجود آمده است پدیده ای جدید در گردشگری شهری است که روند رو به رشدی در توسعه آن دیده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد از لحاظ ساختار اجتماعی گرچه چین و ایالات متحده از کشورهای پیشرو در این زمینه هستند اما کشورهای اروپایی بیشترین پژوهش ها را در این حوزه داشته اند. همچنین بررسی و مقایسه ادبیات گردشگری با پیشرفت های علمی گردشگری شهری نشان می دهد شکاف های پژوهشی بسیاری هنوز در این زمینه وجود دارد. گردشگری بیش از حد هم اکنون به مشکلی برای مقصدهای گردشگری تبدیل شده است و برای درک اینکه گردشگری بیش از حد چه تأثیری بر تجربه گردشگران می گذارد و در مرحله پیش از سفر به چه میزان بر تصمیم گیری گردشگران برای انتخاب مقصد تأثیرگذار است و اینکه آیا کشورهای دیگر به ویژه کشورهای در حال توسعه در زمینه گردشگری چگونه باید این معضل را پیش بینی کنند، پژوهش هایی مورد نیاز است. همچنین پژوهش هایی نیز لازم است که این تأثیرگذاری را در ارتباط با دیگر انواع گردشگران مانند گردشگران مذهبی در مناطق شهری مورد بررسی قرار دهد؛ زیرا برخی از این رویدادها در ذات خود جمعی هستند. با وجود پژوهش های انجام گرفته ادبیات موجود هنوز نیازمند پژوهش هایی دقیق و موردی در ارتباط با تجربه گردشگران شهری از تکنولوژی ها و ارائه خدمات شخصی سازی شده است. پژوهش در زمینه نقش گردشگری هوشمند در گردشگری شهری به ویژه مشارکت گردشگران و همچنین هم آفرینی آنان در ارزش ایجاد شده در گردشگری هوشمند در شهرها مورد نیاز است. همچنین بررسی ظرفیت تحمل شهرها و پایداری به ویژه در مقصدهای نوظهور نیز باید مورد توجه قرار گیرد. تحولات ایجادشده توسط اقامتگاه های فرد به فرد نیز شامل روابط گردشگر میزبان، انگیزه ها، ترجیحات، نیازها و تجربه این نوع گردشگران، نیز از جمله موضوعاتی است که در پژوهش های آینده باید مورد توجه قرار گیرد.
شیوه های ارتقای رضایت گردشگران مذهبی از خدمات پلیس در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
37 - 53
حوزههای تخصصی:
نقش آفرینی موثر پلیس برای ایجاد نظم و امنیت یکی از مهم ترین متغیرهای تأثیرگذار بر رضایتمندی گردشگران است. هدف پژوهش حاضر شناسایی شیوه های ارتقای رضایتمندی زائران از خدمات مدیریت انتظامی در شهر مشهد است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت آمیخته است. مشارکت کنندگان از 3 گروه شامل کارشناسان پلیس، متخصصان گردشگری، و متولیان و دست اندرکاران امور مکان های اقامتگاهی گردشگری، و مراکز خدماتی، تجاری و پذیرایی، انتخاب شدند. داده های مرحله کیفی، از 13 مصاحبه نیمه ساختاریافته به دست آمد و به با رویکرد تحلیل محتوای کیفی از نوع تلخیصی تجزیه وتحلیل شد. برآیند یافته های این مرحله مبنای طراحی پرسشنامه برای پیمایش دلفی، قرار گرفت. تعداد اعضای شرکت کننده در پیمایش دلفی 40 نفر بود. محاسبه ضریب توافقی کندال مبنای اجماع در مراحل نظرسنجی قرار گرفت. این مقدار بین 0 تا 1 است؛ هر چه عدد محاسبه شده به 1 نزدیک تر باشد درجه توافق و اجماع بالاتری را نشان می دهد. در مرحله دوم از فاز پیمایش دلفی این مقدار در همه ابعاد بالاتر از حد قابل قبول (عدد 5/0) به دست آمد و بنابراین فرایند نظرخواهی متوقف شد. به طوری که، مقدار ضریب توافقی کندال پیرامون شیوه های ارتقای رضایتمندی زائران از پلیس به تفکیک ابعاد سه گانه شامل، ترافیک و حمل ونقل شهری مکان های اقامتگاهی گردشگری، و مراکز خدماتی، تجاری و پذیرایی به ترتیب برابر با 72/0، 71/0، و 66/0 به دست آمد. نتایج این پژوهش دربردارنده رهیافت های کاربردی برای ارتقای رضایت گردشگران مذهبی از خدمات پلیس در شهر مشهد است
سیاست گذاری فرهنگی و تبیین مدل کاربست سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگی محله محور (مطالعه موردی: محلات شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
222 - 241
حوزههای تخصصی:
مقدمه ظاهر شهرهای ایران مشخصه های مشابهی دارند، به طوری که در بیشتر آن ها توسعه شهر و کاربرد روزافزون خودروها، به از هم پاشیدگی شاکله کهن آن منجر شده ، چنان که کالبد آن به شکلی نوین در بخش های مختلف به صورت نابرابر توسعه یافته است. نحوه ارزیابی محیط های شهری در ادوار امروزی به گونه ای است که هویت انسانی در آن ها نادیده گرفته می شود [1]. بی نظمی شهرها که هر روز بیشتر هم می شود، در عین حال که بر شکل و تراکم شهری و رفت و آمدها تأثیر گذاشته، بر تعاملات اجتماعی شهروندان نیز تأثیر داشته است که حاصل آن، تقلیل تعلق خاطر مردم به این شهرهاست [2].برای اینکه تغییرات یک توسعه فرهنگی محله محور مورد پذیرش عمومی قرار گیرد، مستلزم خرسندی اجتماعی ساکنان و ارتقای کیفی شرایط اقتصادی شهروندان ساکن در محلات است [3]. این رویکرد و در عین حال، از بین بردن مشکلات مدیریت شهری، در صورتی واقع می شود که نگرش مدیریتی تغییر یابد، به طوری که از قدرت تمرکززدایی شود و مشارکت مردم در محلات افزایش یابد [18]. حاصل این تلاش ها بهبود حس ایمان به خود میان شهروندان و فایده مندی در محله زندگی آن هاست؛ بنابراین همبستگی اجتماعی نتیجه ایجاد هویت محله ای و ارتقای مسئولیت اجتماعی و از بین بردن بی نظمی محله خواهد بود.مشارکت در شرایط امروزی در حوزه هایی همچون کاهش بار تصدی گری سطوح ملی نسبت به برنامه های محلی، افزایش شهروندان آگاه، افزایش کیفیت با انجام امور، تهیه نیروی انسانی و مالی برای شهرداری ها، کاهش هزینه ها، افزایش بهره وری و سهیم کردن شهروندان در پذیرش مسئولیت، اهمیت و ضرورت دارد. اهمیت بالای تحقیق حاضر نیز بر همین مبناست. در این راستا تحقیق حاضر به دنبال ارائه الگوی مناسب است که از خلال رویکرد کیفی فراترکیب در کنار بررسی تحقیقات داخلی و خارجی در حوزه الگوی سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگی محله محور انجام می شود.
مواد و روش هااین پژوهش از نوع تحقیقات آمیخته اکتشافی است و از روش ترکیبی کیفی کمی در انجام آن استفاده شده است. در گام اول (گام کیفی) داده های لازم طی بررسی تحقیقات پیشین در حوزه مرتبط با موضوع مطالعه و همچنین انجام مصاحبه عمیق گردآوری شده، سپس طبق روش گراندد تئوری کدگذاری، مقوله بندی و در نهایت مدل مفهومی ارائه شده است. در گراندد تئوری به عنوان یک روش پژوهشی اکتشافی استقرایی، مراحل تحلیل داده های کیفی گردآوری شده، طی سه گام کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کُد گذاری انتخابی انجام می شود: 1) کدگذاری باز فرایندی است که با آن ویژگی ها و ابعاد مفاهیم مشخص شده از متن، استخراج و تحلیل می شود. در کدگذاری باز مفاهیم مشخص و طبق ابعاد و خصوصیاتشان گسترش می یابند، سپس به وسیله جزء جزء کردن اطلاعات به دست آمده از داده های خام ابتدایی، مقوله های مقدماتی را در رابطه با پدیده مورد بررسی شکل بندی کرده و به پرسش درباره داده ها، مقایسه موارد، رویدادها و حالات پدیده ها با هدف کشف شباهت ها و تفاوت ها می پردازد. 2) در کدگذاری محوری یکی از مقوله ها که در دست بررسی و اکتشاف است محور فرا یند قرار می گیرد (بعد اصلی) و سپس مقوله های دیگر (مؤلفه ها) به آن مرتبط می شوند (در پژوهش حاضر از این روش استفاده شده است). 3) فرایند تعیین مقوله مرکزی به روشی منسجم و ایجاد ارتباط میان مقوله مرکزی و دیگر مقولات کُد گذاری انتخابی نامیده می شود. از جواب های متخصصان به 7 پرسش درباره محتوا، ارتباط مدل با هدف، کیفیت و... آزمون t هتلینگ گرفته شد تا بتوان روایی مدل را مورد ارزیابی قرار داد. برای ارزیابی پایایی مدل، از ضریب کاپا بهره برده شده است.در گام دوم (گام کمی) داده های از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری و از طریق مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شده اند. لازم است یادآور شود پرسشنامه یادشده از نتایج حاصل از مدل ارائه شده پیشنهادی برگرفته شده است.جامعه آماری این پژوهش شامل دو جامعه است، در بخش کیفی پژوهش، خبرگان و صاحب نظران مدیریت شهری و جامعه شناسی شهری در جامعه دانشگاهی و سازمان های مدیریت شهری تهران به عنوان مشارکت کنندگان بالقوه انتخاب شدند. ویژگی هایی شامل داشتن تحصیلات دانشگاهی مرتبط با موضوعات شهری، تصدی شغل مدیریتی در ارتباط با موضوع، داشتن تجربه انجام فعالیت های مشارکتی در حوزه مسائل شهری، داشتن فرصت و علاقه کافی برای انجام مصاحبه و دغدغه مندی افراد معیار انتخاب مصاحبه شوندگان قرار گرفته است. به دلیل ماهیت محتوایی کیفی در این پژوهش و دانش و داده های خاصی که در اختیار برخی اطلاع رسانان کلیدی در موضوع مورد مطالعه وجود داشت از روش نمونه گیری انتخاب هدفمند بهره برده ایم. نمونه گیری از صاحب نظران و مطلعان در این حوزه تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه یافته است. در بخش کمی، جامعه آماری شامل شهروندان شهر تهران، است که نمونه گیری به روش تصادفی و غیرهدفمند صورت گرفته است. طبق برآوردهای جمعیتی مرکز آمار ایران از سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395، جمعیت شهر تهران 7992627 نفر است، از این رو حجم نمونه به دست آمده از فرمول کوکران برابر با 384 نفر تعیین می شود.
یافته هانتایج بررسی مصاحبه های صورت گرفته با روش گراندد تئوری نشان داد مدل سیاست گذاری فرهنگی به منظور کاربست سرمایه اجتماعی در توسعه فرهنگی محله محور محلات شهر تهران شامل 75 کد باز، 24 کد محوری و 6 کد انتخابی است و در بخش کمی نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد مقدار ضریب معناداری t مربوط به رابطه بین متغیرهای اصلی شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای و پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها در سطح اطمینان 95 درصد، از 96/1 بیشتر است و این مورد بیانگر معنا دار بودن تأثیر متغیرهای شرایط علّی با پدیده محوری؛ شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای، پدیده محوری با راهبردها؛ راهبردها با پیامدها است. بنابراین هر 6 متغیر، به عنوان متغیرهای اصلی شناسایی می شوند.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش، به نظر می رسد رضایت ساکنان از خدمات و امکانات محیطی، رابطه مستقیم با حس اعتماد اجتماعی و مسئولیت شهروندی دارد. به همین ترتیب، میان رضایت از مجموعه خدمات ارائه شده از سوی مدیریت شهری و تقویت احساس تعلق به محل زندگی و کاربست سرمایه اجتماعی در محله ارتباط مستقیم برقرار است. حاصل این تعامل مثبت، افزایش تعهد به تکالیف شهروندی و پذیرش فرهنگ شهرنشینی است. در عین حال رضایتمندی و حس مسئولیت اهالی محله با مشارکت داوطلبانه و پذیرفتن آسان تغییرات ارتباط مستقیم دارد و این امر منتهی به توسعه فرهنگی محله محور خواهد شد. در واقع رضایتمندی اجتماعی شهروندان در کنار و در تعامل با تغییر رویکرد مدیریت شهری، می تواند ارتباط متقابل سرمایه اجتماعی و همبستگی های جمعی را تقویت کند. رویکرد محله محوری با تغییر در رویکرد توسعه از بالا، تسهیل راه های مشارکت مردم در سطح محله و توسعه فرهنگ مشارکت از سوی مدیریت شهری و شهروندان، راهکاری برای حل مشکلات موجود در شهر و مدیریت شهری خواهد بود.
ارزیابی عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به پارک های ساحلی، مطالعه موردی: پارک ساحلی رود بشار شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 74
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضاهای سبز شهری دارای خصیصه های مهمی هستند که موجب سلامت انسان ها، ایجاد زمینه فعالیت های اجتماعی، خاطره جمعی و افزایش روحیه همبستگی برای همه گردشگران و شهروندان می گردد و در نتیجه شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به جاذبه های گردشگری شهری می تواند به بررسی نیازهای گردشگران برای مدیریت موفق پارک ها و تفرجگاه ها شهری کمک نماید، در این پژوهش عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به پدیده های گردشگری شهری در نمونه موردی پارک ساحلی شهر یاسوج مورد شناسایی و تحلیل قرارگرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و داده های پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شد. حجم نمونه تحقیق گردشگران و شهروندان ورودی به پارک ساحلی در شهر یاسوج با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER به تعداد 200 نفر محاسبه و برای انجام تحلیل های آماری با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل انجام شد. نتایج نشان می دهد که عامل اجتماعی بیشترین بار عاملی را با وزن 97/0 در رتبه اول به خود اختصاص داده است. عامل جذابیت محیط طبیعی با بار عاملی 91/0 در رتبه دوم قرارگرفته است. عامل های امکانات داخلی با وزن 57/0، کیفیت محیطی با وزن 56/0، وفاداری و اقتصادی به صورت مشترک با بار عاملی 49/0 و عامل دسترسی و حمل ونقل با وزن 39/0 در مرتبه های بعدی قرارگرفته اند. همچنین از نظر گردشگران مهم ترین ویژگی های پارک ساحلی پاکیزگی آب وهوا، رضایت از محیط طبیعی، آرامش محیط، مفرح و شادی بخشی محیط و عدم رضایت گردشگران از وضعیت دسترسی آسان به آب آشامیدنی، کمبود خدمات پارکینگ و سطح متوسط امکانات ورزشی مناسب تشخیص داده شد.
تدوین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
76 - 90
حوزههای تخصصی:
مقدمه شهرها به سرعت در حال تغییر و تحول هستند که از جمله این ها می توان به حضور و فعالیت در فضای مجازی (فضای دوم)، به موازات فضای فیزیکی و حقیقی (فضای اول) شهر اشاره کرد. شهرهایی که در آن ها فعالیت به صورت گسترده ای در فضای دیگری (فضای مجازی یا همان فضای دوم) به طور وسیع در حال انجام است. استفاده از فناوری های جدید در شهر مجازی در فضاهای شهری روزبه روز بیشتر می شود. با اینکه بیشتر این فناوری ها به عنوان نشانه ای از پیشرفت در زندگی و روشی برای راحتی زندگی در شهرها مورد پذیرش و ستایش قرار گرفته اند، ولی عده ای هم ادعا می کنند ممکن است شاهد تغییرات مختل کننده زندگی در شهر نیز باشد. در عین حال، دو فضایی نکردن شهر به خصوص شهرهایی مثل تهران که از تنگناهای محیط زیستی و ترافیک سنگین اتومبیل ها و جمعیت و پراکندگی فرهنگی برخوردار است، آسیب های بسیار را به وجود می آورد و موجب از دست رفتن فرصت هایی می شود. هر چند آسیب هایی در پیوستن به این فضاها نیز هست که ضرورت دارد مورد توجه قرار بگیرد. در این راستا علاوه بر اینکه ضرورت دارد که با تدوین مؤلفه ها و شاخص های جامع پدافند غیرعامل، نسبت به پیشگیری از تخریب یا نابودی کاربری ها در فضای فیزیکی و کالبد شهر اقدام شود، بخش قابل توجهی از فعالیت ها و جریان های اجتماعی و فردی و حتی روابط حاکمیت و مردم (شهروندان) در فضای دوم شهری سوق داده خواهد شد، پس ضرورت دارد نسبت به تأمین امنیت این فضا از طریق پدافند غیرعامل توجه شود. پژوهش کنونی با توجه به این واقعیت که شهر تهران به عنوان پیشران شهرنشینی کشور و بزرگ ترین مرکز و سکونتگاه انسانی، در مسیر هوشمندسازی با سرعتی زیاد در حرکت است، بنابراین در صدد ترویج این اندیشه است که پدافند غیرعامل برای فضای دوم یا فضای مجازی این شهر نیز به همان اندازه اهمیت خواهد داشت که پدافند غیرعامل برای دفاع از فضای فیزیکی اهمیت دارد. بنابراین، پژوهش حاضر تلاش می کند مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران استخراج و ارائه کند و به دنبال این است تا مؤلفه های پدافند غیرعامل برای کلان شهر تهران را مشخص کند و به برنامه ریزان و تصمیم گیران شهری کمک کند تا با کاربست دستاوردهای پژوهش در درون اسناد، طرح ها و برنامه های توسعه شهری بتوانند موجب ارتقای امنیت شوند و از فضای دوم زندگی شهروندان در کلان شهر تهران در برابر انواع مختلف تهدیدها محافظت کنند. با توجه به مسئله تحقیق این سؤال زیر مطرح می شود: مهم ترین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران کدام اند؟ روش شناسی پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش افراد آگاه؛ کارشناسان و متخصصان در زمینه پدافند غیرعامل هستند. با توجه به نوع تحقیق شیوه نمونه گیری براساس روش نمونه گیری هدفمند است که 15 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند (جامعه آماری کارشناسان هستند، که شامل افرادی می شوند که در ارتباط با موضوع پژوهش هایی انجام داده اند و یا در مشاغلی مرتبط با موضوع فعالیت داشته اند). برای جمع بندی و تلخیص داده ها از نرم افزار Excel و برای تجزیه و تحلیل داده ها و استخراج خروجی های مورد نیاز از نرم افزار MICMAC که یکی از نرم افزارهای روش تحلیل ساختاری است، استفاده شد.
یافته ها تحقیق حاضر به دنبال تدوین مؤلفه های کلیدی پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای دوفضایی کلان شهر تهران بود. بر اساس نتایج حاصل از قسمت اول یافته های تحقیق، بین مؤلفه های پدافند غیرعامل متناسب با تهدیدهای فضای مجازی و دوم کلان شهر تهران مؤلفه های: ایمن سازی و مقاوم سازی سایبری (var6) (میزان ایمن و مقاوم سازی عنصر اطلاعات (ممانعت از سرقت و بهره برداری دشمن از داده ها و اطلاعات)؛ ایمن سازی فرایندهای مبتنی بر اطلاعات (مقاوم سازی در برابر تخریب و دستکاری)، ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (var7) (ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (ایمنی در برابر تخریب داده ها و اطلاعات)؛ ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات نرم افزاری)؛ ایمن سازی سیستم های اطلاعاتی (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات سخت افزاری)؛ ایمن سازی شبکه های رایانه ای (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات نرم افزاری)؛ ایمن سازی شبکه های رایانه ای (مقاوم سازی و ایمن سازی در برابر صدمات سخت افزاری)؛ ایمن سازی برای تداوم سرویس دهی فضای مجازی و ممانعت از اختلال در نظم عمومی)، مصون سازی شریان ها و زیرساخت های مجازی (var9) سطح بندی و مصون سازی تأسیسات و زیرساخت های ارتباط از دور؛ سطح بندی و مصون سازی شریان های مخابراتی، سیستم های پشتیبانی (var11) (برقراری سیستم های پشتیبانی و موازی سازی سیستم های پشتیبانی رایانه ای)، کور کردن سیستم های اطلاعاتی دشمن (var5) (پنهان سازی فعالیت ها و جریان های حیاتی و حساس مجازی) در ارتباط با بعد عمومی و عمق بخشی و مقاوم سازی نرم/روانی (var10) (مقابله با تحریف واقعیت ها و مناسبات حاکمیتی در فضای مجازی؛ مقابله با تفرقه افکنی مردم (قومیتی) و شکاف مردم با حاکمیت در فضای مجازی؛ مقابله با عوامل تحریک کننده و شورش آفرین در فضای مجازی) مربوط به بعد سیاسی و مطلوب سازی و مقاوم سازی فضای رسانه ای (var3) (مقاوم سازی رسانه های صوتی و تصویری (رادیو و تلویزیون)؛ مقاوم سازی مطبوعات و رسانه های الکترونیکی (نشریه، کتاب و روزنامه الکترونیکی)؛ مطلوب سازی و مقاوم سازی شبکه های و کانال های مجازی) مربوط به بعد اجتماعی و فرهنگی، به عنوان عوامل کلیدی در بعد فضای مجازی و دوم انتخاب شدند.
نتیجه گیری با توجه به نتایج به دست آمده از یافته های تحقیق نتیجه گیری می شود که تعداد عوامل کلیدی در فضای حقیقی بیشتر و تعداد عوامل تأثیرگذار کمتر است و این بیانگر انعطاف پذیرتر بودن و قابل کنترل تر بودن فضای فیزیکی و حقیقی نسبت به فضای مجازی و دوم است چون فضای مجازی نسبت به فضای حقیقی دارای عوامل تأثیرگذار بیشتری است که قابل کنترل نیستند و یا کنترل آن ها بسیار سخت و نیازمند مدیریت همه جانبه جهت دوفضایی کردن هر چه بیشتر کلان شهر تهران است.
تحلیلی بر تعارض های ساختارهای قدرت و منفعت در فرایند برنامه ریزی توسعه مجدد اراضی قهوه ای (نمونه مطالعاتی باز توسعه گاراژهای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
144 - 157
حوزههای تخصصی:
مقدمه توسعه مجدد اراضی قهوه ای به عنوان یکی از برنامه های توسعه و بازآفرینی شهری، اغلب از طریق یک فرایند گام به گام سعی در ادغام دوباره اراضی خالی، متروک یا آلوده که پیش از این فعال بوده اند، در بافت شهری دارد. از آنجا که توسعه مجدد زمین های قهوه ای یک استراتژی مهم برای شهرها در راستای دستیابی به «توسعه پایدار» است، لازم است علاوه بر پایداری زیست محیطی و کاهش آلودگی و تأمین نیازهای توسعه اقتصادی، به پایداری اجتماعی نیز دست یابد. توسعه مجدد زمین های قهوه ای یک فرایند پیچیده شامل ذی نفعان متعدد است که اغلب مشکلات اجتماعی مختلفی را ایجاد می کند که ناشی از تضاد منافع بین آن ها است. بر همین اساس، مهم است که از حق هر یک از ذی نفعان برای به دست آوردن نتایج پایدار و مطلوب در فرایند توسعه مجدد محافظت شود و قوانین بازی جدیدی برای آن ها تنظیم شود. در توسعه مجدد اراضی قهوه ای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان تقابل میان ذی نفعان مختلف به دلیل انتظارات و منافع متفاوت آن ها سبب کاهش پایداری اجتماعی و تحقق پذیری پروژه باز توسعه شده است. در این پژوهش با هدف تحلیل تعارض های موجود در ساختارهای قدرت و منفعت فرایند برنامه ریزی توسعه مجدد اراضی قهوه ای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان، تدوین شده است.
مواد و روش این مطالعه به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده و در تحلیل داده ها از ترکیب دو روش تحلیل ذی نفعان (Stakeholder Analysis (SA)) و تحلیل شبکه اجتماعی (Social Network Analysis (SNA)) بهره گرفته شده است. این مطالعه شامل چهار مرحله اصلی است: (1) ترسیم ساختار ذی نفعان و تهیه فهرستی از ذی نفعان بر اساس بررسی ادبیات پژوهش و مصاحبه؛ (2) تحلیل ذی نفعان بر اساس ماتریس قدرت منفعت و تحلیل ساختار قدرت و ساختار انگیزش ذی نفعان بر اساس نظرات کارشناسان. در انتهای این مرحله ذی نفعان کلیدی استخراج شده اند؛ (3) تحلیل شبکه اجتماعی از طریق برگزاری گروه متمرکز میان کارشناسان و متخصصان و ترسیم ارتباط میان ذی نفعان در نرم افزار اطلس؛ (4) تدقیق روابط و زمینه های ایجاد تعارض در ساختار قدرت- منفعت ذی نفعان کلیدی از طریق مصاحبه ها و گروه های متمرکز در نرم افزار گفی. در پایان، نتایج با دیدگاه و نظرات مدیریت شهری (شهرداری) و بزرگ مالکان گاراژدار و شاغلان در محدوده از طریق شش مصاحبه باز تصحیح و نهایی شده است.
یافته ها لیست نهایی ذی نفعان توسعه مجدد اراضی قهوه ای پشت گاراژها نشان می دهد حدود 26 درصد ذی نفعان، تصمیم گیران و تصمیم سازان شهری و 26 درصد بهره برداران بوده و بازار و اصناف و نهادهای محلی هریک 20 درصد ذی نفعان را به خود اختصاص داده و 8 درصد باقی مانده را ارگان های نظامی تشکیل می دهند. این فراوانی نشان دهنده اهرم های اصلی طرح یعنی مردم و نهادهای مدیریت شهری و سازمان های وابسته به آن است. خروجی ماتریس قدرت منفعت این ذی نفعان، شش ذی نفع شامل گاراژدارها، هیئت امنا و امام جماعت مساجد سنی، دفتر تسهیلگری محله پشت گاراژها، شهرداری زاهدان، شهرداری منطقه 3 زاهدان و مشاور طرح تفصیلی را به عنوان ذی نفع کلیدی معرفی می کند. تحلیل ساختار قدرت منفعت این ذی نفعان کلیدی نشان می دهد قدرت سیاسی و پس از آن قدرت قانونی و اجتماعی در ساختار قدرت به ویژه در دستگاه تصمیم گیر و تصمیم ساز دیده می شود. تحلیل تعارض ها میان بازوهای قدرت در پروژه توسعه مجدد پشت گاراژهای شهر زاهدان بیانگر آن است که تعارض ها در این پروژه بیشتر ارزشی بوده و پس از آن تعارض ها اقتصادی و رویه ای در رتبه های بعدی جای دارند. بر اساس تحلیل شبکه ذی نفعان این پروژه، گاراژدارها، بزرگان مذهبی اهل تسنن و شهرداری زاهدان، ذی نفعان کلیدی تر و مرکزی در برنامه ریزی هستند.
نتیجه گیری همه ذی نفعان امیدوارند مشارکت خود را در توسعه مجدد اراضی قهوه ای تقویت کنند، اما وجود تعارض ها، پایداری اجتماعی و تحقق اهداف توسعه مجدد اراضی قهوه ای را با مشکل روبه رو کرده است. آنچه در ظاهر امر نمایان می شود، آن است که تعارض ها میان منافع تعمیرکاران، عمده فروش ها، ساکنان به همراه مالکان گاراژدارها و شهرداری وجود دارد، اما آنچه در لایه پنهان ساختار قدرت منفعت واکاوی شده است، بیان می کند که عناصر اصلی ساختار قدرت- منفعت ذی نفعان بازتوسعه اراضی قهوه ای شهر زاهدان را می توان بزرگ مالکان گاراژدار، شهرداری و بزرگان مذهبی اهل تسنن دانست، زیرا این ذی نفعان نقش کلیدی را در تصاحب منابع، اعمال قدرت و بهره برداری حداکثری دارند. در پروژه بازتوسعه گاراژهای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان نهادهای اجتماعی متأثر از ایدئولوژی در کنار مالکان و نهادهای مدیریتی، ارکان اصلی توسعه مجدد اراضی قهوه ای را هدایت می کنند و این ذی نفعان باید برای پیشرفت پروژه و دستیابی به پایداری اجتماعی و افزایش مشارکت پذیری در راستای تحقق پذیری بازتوسعه اراضی قهوه ای به عنوان پتانسیل های نهفته شهر به میز مذاکره دعوت شوند. به کارگیری «رویکردهای منفعت مبنا و قدرت مبنا» در ساختارهای «برنامه ریزی تعامل گرایانه (بده بستانی)» و «تدوین مدل کارآمد مدیریت تعارض ذی نفعان نظام برنامه ریزی اراضی قهوه ای» می تواند گام مؤثری در پایداری اجتماعی توسعه پایدار زمین های قهوه ای باشد.