فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش در گام نخست بررسی کارکردهایی است پارک های شهری و به طور خاص پارک های بانوان می توانند در بهبود کیفیت زندگی زنان داشته باشند و در کنار آن، شناخت میزان رضایتمندی کاربران این پارک ها از این فضاهای نوظهور در مقایسه با پارک های عمومی (مختلط) نیز بررسی خواهد شد. داده و روش: این تحقیق، پژوهشی مقطعی و موردی از نوع کاربردی است که با روش توصیفی – تحلیلی انجام پذیرفته است. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان 15 سال به بالای حاضر در پارک ملت و پارک بانوان حجاب شهر مشهد و پارک بانوان و پارک عمومی (مختلط) لاله شهر سبزوار می باشد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که کارکردهای اصلی پارک های شهری برای زنان بر اساس اولویت شامل کارکردهای تسکین و سلامت بخشی، بهبود سرمایه اجتماعی، ارتقاء کارایی و اثر بخشی، ارتقاء آگاهی سیاسی و اجتماعی و کارکرد فرهنگی و آموزشی می باشد. همچنین نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که 5 عاملِ موقعیت و کیفیت طراحی فضا، کیفیت تجهیزات و امکانات، احساس امنیت، نیازهای خاص زنانه و آزادی و استقلال در پوشش و رفتار از معیارهای اصلی رضایتمندی زنان از پارک های بانوان بوده است که این معیارها در مجموع 88/53 درصد تغییرات متغیر وابسته یعنی رضایتمندی زنان از پارک بانوان را تبیین نموده اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، ضرورت مشارکت فعالانه زنان در طراحی پارک های بانوان و انجام پژوهش های کیفی بیشتر در ارتباط با شناخت ابعاد مختلف ادراک زنان از این فضاها در راستای افزایش کارآیی بیشتر پارک های بانوان باید مورد توجه قرار گیرد.
استفاده از روش خوشه بندی و مدل TOPSIS برای ارزیابی اثرات پراکنده رویی شهری بر میزان احساس امنیت شهروندان (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکنده رویی شهری از جمله موضوعات محوری شهرسازی است که ناشی از رشد فیزیکی ناموزون کالبد شهر و عدم تناسب آن با رشد جمعیت شهر است. این پژوهش با هدف شناخت اثرات پراکنده رویی بر ابعاد اجتماعی به ویژه بر احساس امنیت شهروندان در محلات مختلف شهر یزد انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش به منظور گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه ساکنان 15 تا 65 سال واقع در محلات شهر یزد در سال 1400 بوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. برای تحلیل داده ها، از مدل تاپسیس جهت تفکیک محلات شهر یزد به دو دسته متراکم و پراکنده، بر اساس شاخص های تراکم جمعیت، متوسط مساحت پلاک های مسکونی و نسبت مساحت اراضی خالی به کل مساحت محله استفاده شده و از مدل تحلیل خوشه ایK-Means برای بررسی احساس امنیت در سطح محلات، بر اساس شاخص های احساس امنیت اجتماعی- رفتاری، اقتصادی و کالبدی- محیطی در قالب پرسشنامه و به صورت طیف لیکرت پنج سطحی استفاده شده است. یافته ها نشان دهنده آن است که میانگین مؤلفه های احساس امنیت، مقادیر متفاوتی را نشان داده، به نحوی که نمی توان به صورت کلی وضعیت مطلوب را در محلات متراکم یا پراکنده مشخص کرد. بر همین مبنا تحلیل خوشه ای، محلات را در سه سطح احساس امنیت بالا، متوسط و پایین مجزا کرده و بر اساس این تحلیل می توان گفت که در خوشه ای که عمده محلات متراکم قرار گرفته، احساس امنیت اقتصادی بالاتر بوده و در خوشه ای که عمده محلات پراکنده قرار گرفته، احساس امنیت کالبدی- محیطی با توجه به ساخت و سازهای جدید بالاتر بوده است و احساس امنیت اجتماعی- رفتاری در هریک از خوشه ها در سطح متوسط می باشد.
تبیین عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی، مطالعه موردی: شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
41 - 56
حوزههای تخصصی:
شهر هوشمند و تاب آور دو مفهوم متفاوت هستند، اما می توانند با یکدیگر ترکیب شوند تا بهبود زندگی شهروندان را در مواجهه با چالش های مختلف تسهیل کنند. استفاده از فناوری های پیشرفته در ساختار شهر هوشمند می تواند به تقویت تاب آوری شهر در مواجهه با چالش های مختلف کمک کند، لذا، در پژوهش حاضر عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی موردبررسی قرار گرفت. جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و پرسشنامه انجام گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک تحلیل عاملی و آزمون رگرسیون چند متغیر در نرم افزار اس.پی اس. اس و مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار ایموس صورت پذیرفت. نتایج تحلیل عاملی نشان داد عامل بهره گیری از زیرساخت های انرژی محور هوشمند در جهت کاهش آسیب پذیری نخستین عامل شکل گیری شهر هوشمند بر اساس تاب آوری زیرساختی در شهر اهواز به شمار می آید. هم چنین، عواملی همچون؛ زیرساخت ها و سرمایه اجتماعی، مدیریت زیرساخت های هوشمند شهری و مدیریت هوشمند و یکپارچه زیرساخت های اطلاعاتی جهت تحقق شهر هوشمند تاب آور به ترتیب رتبه دوم تا چهارم را به خود اختصاص داده اند. نتایج همچنین نشان داد عوامل شش گانه استخراج شده تاب آوری زیرساختی 723/0 درصد از واریانس متغیر شهر هوشمند، سپس، زیرساخت تأسیساتی و انرژی به میزان 7/53 درصد بر تحقق شهر هوشمند، زیرساخت نهادی-مدیریتی 1/63 درصد بر تحقق شهر هوشمند و زیرساخت اجتماعی 27/3 درصد بر تحقق شهر هوشمند اثرگذار است. هوشمند سازی خدمات امداد و نجات مثل آتش نشانی، ساخت مسیرهای هوشمند جهت حرکت خودروهای ویژه و خدمات رسان، برنامه ریزی مطلوب محلات هوشمند بر اساس سرمایه اجتماعی و مدیریت هوشمند و یکپارچه زیرساخت های اطلاعاتی، انرژی و تأسیساتی از جمله پیشنهادهایی است که بر اساس نتایج پژوهش ارائه شده است.
اثرات شبکه ریلی بر سازمان فضایی جمعیت در منطقه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
27 - 43
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی مناطق شهری تا حد زیادی با پیشرفت در حمل ونقل شکل گرفته و از سیاست های ساختاری و حمل ونقل در توسعه مناطق کلان شهری بهره برده است. گسترش شبکه ریلی حومه بر شهرنشینی حومه ای و تغییر مکان های سکونتی تأثیر دارد و تراکم و ویژگی های اجتماعی و اقتصادی را در شهرهای پیرامونی تغییر می دهد. پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و ماهیت آن کاربردی است و گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است و با رویکردی ریخت شناسانه (مورفولوژیک) به بررسی تأثیرات شبکه ریلی بین شهری بر ویژگی های سازمان فضایی جمعیت ساکن در پیرامون ایستگاه های شهر کرج پرداخته است. در این پژوهش تعداد 6190 بلوک سرشماری (سال های 1395 و 1375) از طریق همبستگی پیرسون و سپس تراکم کرنل در نرم افزار ArcMap تحلیل شده است. شاخص های مختلف جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی با شاخص فاصله از ایستگاه های شبکه ریلی دارای همبستگی شدید می باشند و تراکم کرنل شاخص ها نیز بر مجاورت فضایی تراکم ها با ایستگاه های ریلی تأکید دارد. بر اساس نتایج تحقیق می توان توسعه فیزیکی را در منطقه کلان شهری تهران از طریق سیاست گسترش شبکه ریلی هدایت نمود. دستیابی به تراکم های جمعیتی بالا، تأمین مسکن اقشار کم درآمد شهری، تقلیل فاصله زمانی بین تا محل اشتغال و کاهش هزینه تردد به کلان شهر مرکزی از طریق برنامه ریزی فضایی شبکه ریلی امکان پذیر است.
پهنه بندی و ارزیابی شاخص های کالبدی تاب آوری شهری (شهر ملایر- استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آسیب پذیری کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی و نهادی در شهرها ضرورت توجه به مدیریت و برنامه ریزی شهری را افزایش داده است. مفهوم تاب آوری جهت شناخت و ارائه راه کار بر اساس این نیاز طی ده های اخیر مطرح گردیده است. واژه تاب آوری در علوم مختلف تعاریف گوناگون دارد. بیشتر صاحبنظران در مطالعات تاب آوری مولفه های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی، محیطی و نهادی مورد سنجش قرار می دهند. هدف تحقیق: شناخت، پهنه بندی و رتبه بندی شاخص های کالبدی تاب آوری در شهر ملایر. روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر هدف تحقیق کاربردی، از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها نیز به صورت اسنادی و میدانی است. روش تحلیل داده ها تبدیل اطلاعات آماری به نقشه با استفاده از قابلیت های نرم افزار ( GIS) و با استفاده از منطق فازی بوده است. همچنین جهت رتبه بندی شاخص ها از روش نرمال سازی آماری بهره گرفته شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر ملایر بعنوان دومین شهر استان همدان با 170237 نفر جمعیت ، 1422 بلوک مسکونی با مساحت 40/824 هکتار قلمرو تحقیق بوده است. یافته ها: نتایج و تلفیق لایه های مختلف نشان دادکه در شهر ملایر از نظر شاخص های کالبدی از کل جمعیت 36/53 درصد در پهنه با تاب آوری متوسط ،83/27 درصد در پهنه با تاب آوری کم و 81/18 درصد در پهنه با تاب آوری زیاد توزیع شده اند. علاوه بر این با توجه به نمرات استاندارد شده شاخص های نفوذپذیری، استحکام واحدهای مسکونی و تراکم خانوار در واحد مسکونی با بالاترین نمره دارای رتبه بالا، شاخص بستر طبیعی زمین با تاکید بر سیلاب های شهری در تاب آوری متوسط و شاخص های ریزدانگی، تراکم واحد مسکونی در هکتار و تراکم نفر در هکتار دارای پایین ترین رتبه تاب آوری و در نتیجه تاب آوری کم قرار گرفتند. نتایج: بررسی میزان تاب آوری کالبدی محلات شهری نیز نشان می دهد که محلات شماره 2،3، 5، 6 ،9، که غالبا با محدوده های بافت فرسوده و سکونتگاه های غیر رسمی تطابق دارند، از تاب آوری کمتری برخوردارند و می توان تاب آوری آنها را با راهکارهایی از جمله تقویت افزایش نفوذ پذیری و مقاوم سازی ابنیه،احداث کانال های دفع آبهای سطحی،افزایش واحد مسکونی.
تبیین مؤلفه های بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری براساس ابعاد ریخت شناسی شهری نمونه موردی: بافت مرکزی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و بررسی تأثیر شاخص های ریخت شناسی شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده در محدوده مرکزی شهر اهواز انجام شده است. این مطالعه به لحاظ ماهیت به صورت توصیفی-تحلیلی و به لحاظ روش، به صورت کمی و هدف کاربردی انجام شده است. داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای، اسناد و منابع الکترونیکی جمع آوری شده است. همچنین داده های میدانی نیز از طریق پرسشنامه و مشاهده متوالی جمع آوری شده است تا به دقت سنجش متغیرها و ارائه راهکارهای پیشنهادی انجام شود. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بالای 0.7 تأیید شده است. جامعه مورد نظر این پژوهش شامل 25 نفر از متخان و نخبگان به صورت گزینشی و هدفمند انتخاب شده اند. برای تحلیل داده ها با تکنیک دیمتل از نرم افزار اکسل استفاده شده است. نوآوری این پژوهش به دلیل استفاده ترکیبی از مفاهیم بازآفرینی، بافت فرسوده و ریخت شناسی شهری و استفاده از یک تکنیک دیمتل است که به عنوان یک مطالعه برجسته در حوزه بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز تلقی می شود. نتایج نشان می دهد که متغیرهای کاربری مسکونی (امتیاز 4.35)، تعداد تصادفات (امتیاز 4.031)، نفر در واحد مسکونی (امتیاز 3.54)، تعداد طبقات ساختمان (امتیاز 3.35) و دسترسی به فضای عمومی و باز (امتیاز 1.99) در جایگاه اول تا پنجم قرار گرفته اند. برای احیای بافت فرسوده شهری، باید بهبود دسترسی به فضاهای عمومی و باز، تنوع فضای عمومی،کاهش تراکم دسترسی، کاهش تعداد طبقات ساختمان، افزایش سرانه کاربری فضای سبز توسط برنامه ریزان شهری مدنظر قرار گیرد. همچنین مشارکت فعال ساکنان و ارائه تسهیلات اقتصادی، می تواند در بازآفرینی بافت فرسوده مؤثر باشد.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر وضعیت تحقق شهر شاد با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: کلان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
93 - 109
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرنشینی و رشد شتاب زده شهرها و تغییر الگوهای زندگی به سمت مدرنیته شدن، مشکلاتی را برای شهرها به وجود آورده طوری که شهر به مثابه موجودی زنده، شادابی و سرزندگی خود را از دست داده است؛ بنابراین با توجه به آشفتگی و تغییرات پرشتاب و مداوم و ظهور مسائل جدید در سال های اخیر، تجدیدنظر در رویکردهای کلانِ مدیریتی بیش ازپیش مورد نیاز است. آینده پژوهی به عنوان رویکردی نوین برای ساختن آینده مطلوب، فرآیندی است که منجر به نتیجه پایدار عمل برنامه ریزی می شود. در این راستا پژوهش حاضر، با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی به شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر و بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت تحقق شهر شاد در کلان شهر کرمانشاه می پردازد. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع که یکی از روش های متداول و مورد پذیرش آینده پژوهی است و با استفاده از نرم افزار میک مک به تحلیل متغیرهای شهر شاد در کلان شهر کرمانشاه پرداخته است. بدین منظور ابتدا با مطالعه اسناد فرادست تمامی عوامل دخیل در تحقق و شکوفای شهر شاد مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی 23 متغیر به عنوان متغیرهای اولیه اثرگذار بر شهر شاد استخراج شدند، در ادامه تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل/ساختاری به وسیله نرم افزار Micmac صورت گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که کلان شهر کرمانشاه با توجه به پراکندگی متغیرها دارای سیستمی ناپایدار است و در صفحه پراکندگی پنج دسته (متغیرهای تأثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تأثیرپذیر و مستقل) قابل شناسایی هستند. در نهایت از میان 23 متغیر شناسایی شده، پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این متغیرها بر هم دیگر و بر وضعیت آینده کلان شهر کرمانشاه با روش های مستقیم و غیرمستقیم، 10 عامل کلیدی (توزیع عادلانه امکانات و خدمات شهری و امکان دسترسی متعادل برای استفاده کنندگان از فضا، وجود فضاهای مناسب جهت گذراندن اوقات فراغت، تجهیزات مبلمان شهری (سطل زباله، نیمکت، جدول، سایبان ایستگاه ها و ...)، ایجاد مکان های جمعی به منظور جشن و شادی و رویدادهای شادی آفرین، استفاده از نورپردازی شبانه، برخورداری از فضا و فروشگاه های مختلف با عرضه کالاهای متنوع) و ...که بیشترین نقش را در تحقق شهر شاد در آینده کلان شهر کرمانشاه دارند، انتخاب شدند.
مدل ارزیابی رضایتمندی سکونتی آپارتمان های مسکونی (مطالعه موردی: محدوده کوه آتشگاه-ناژوان در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایتمندی سکونتی یک شاخص مهم در ارزیابی احساس رضایت فرد از محیط مسکونی، برای برنامه ریزان، معماران، توسعه دهندگان و سیاست گذاران است که از طریق عوامل متنوعی ارزیابی می شود. هدف: هدف این پژوهش، شناخت مؤلفه های رضایتمندی سکونتی در ابعاد مختلف، اولویت بندی آن ها و رسیدن به مدلی جهت ارزیابی رضایتمندی سکونتی در آپارتمان های مسکونی است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق این پژوهش با رویکردی کمی، در دو مرحله شامل یافتن مؤلفه های رضایتمندی سکونتی از طریق تحلیل محتوای پژوهش های انجام شده و ارزیابی رضایتمندی سکونتی بر اساس مؤلفه ها از طریق پیمایش است. پیمایش با جامعه آماری ساکنین آپاتمآن های مسکونی و حجم نمونه، 250 نفر از ساکنین آپارتمان های زیر 10 واحدی به صورت تصادفی، صورت گرفته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: منطقه مورد تحلیل، منطقه 9 اصفهان در محدوده مابین کوه آتشگاه و منطقه ناژوان است که در سال های اخیر، ساخت وساز در این منطقه با روند تصاعدی افزایش یافته است. همین امر، اهمیت بررسی رضایتمندی سکونتی در این منطقه را نشان می دهد. یافته ها: یافته ها در دو بخش نتایج تحلیل آنووا و مدل یابی ارائه شده است. یافته ها نشان می دهد که بر اساس جامعه آماری موردبررسی، سن، میزان تحصیلات و درآمد، تأثیر چندانی بر رضایتمندی سکونتی ندارد. همچنین مدل رضایتمندی سکونتی در سه بعد عینی، ذهنی و رفتاری با بار عاملی بین 3/0 تا 4/0 به دست آمده است. در این مدل، بعد ذهنی دارای بیشترین بار عاملی در بین ابعاد و تعاملات اجتماعی دارای بیشتر بار عاملی در بین مؤلفه های رضایتمندی سکونتی است. نتایج: بنا بر یافته ها نتیجه گیری می شود که رضایتمندی سکونتی، مفهومی به هم پیوسته بر اساس سه بعد عینی، ذهنی و رفتاری با درجه اهمیت تقریباً برابر و تحت تأثیر یکدیگر است. این مفهوم، همچنین دارای مؤلفه هایی با درجه اهمیت تقریباً برابر است. سهم هر یک از ابعاد در مدل رضایتمندی سکونتی، حدود 30 تا 40 درصد و دارای اهمیت زیاد و سهم هر یک از مؤلفه ها حدود 3 تا 4 درصد است.
برنامه ریزی در جهت تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
6 - 23
حوزههای تخصصی:
طی دو دهه گذشته شاهد ظهور و تکثر دستور کارهای سیاست گذاری عمومی و پژوهشی در کل جهان هستیم که بر خلاقیت به عنوان یک ابزار جدید و قدرتمند برای تحریک نوسازی اقتصادی، طراحی و برنامه ریزی شهری متمرکز شده اند. به تبع این وضعیت، مفهوم شهر خلاق به موضوع جذابی برای سیاستگذاران، سیاستسازان، برنامه ریزان و دانشگاهیان تبدیل شده است. از اینرو به نظر می رسد شهرهای خلاق می توانند در تحقق بخشیدن به آرمان های کلانشهرهای آینده نقش هم افزایی ایجاد کنند. لذا لزوم تدوین یک الگوی مطلوب کلانشهر آینده مبتنی بر نظریات شهر خلاق برای کلانشهرها ضروری است؛ چنانچه انگیزه اصلی پژوهش حاضر توجه به این نکته ظریف و اثرگذار می باشد. در اﯾﻦ راﺳﺘﺎ و ﺑﻪ ﺟﻬﺖ ﮐﻤﯽﺳﺎزی ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﺘﺎﯾﺞ، ﭼﻬﺎرﭼﻮب ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﻣﺪل DPSIR در ﺗﻠﻔﯿﻖ ﺑﺎ ﻣﺪل ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری (SEM-PLS) ﮐﻪ از روﯾﮑﺮدﻫﺎی ﻏﯿﺮ آزﻣﺎﯾﺸﯽ اﺳﺖ ﺑﮑﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد. نتایج نشان می دهد عامل اقتصادی در مدل برنامه ریزی در جهت تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری دارای مرکزیت زیادی نسبت به سایر عوامل می باشد. به این معنی که این عامل، هم دارای تاثیرگذاری زیادی بر سایر عوامل بوده و هم تاثیرپذیری زیادی از سایر عوامل دارد.
ارزیابی شاخص های تحقق توسعه حمل ونقل شهری عمومی محور (موردمطالعه: منطقه 11 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
197 - 237
حوزههای تخصصی:
توسعه حمل ونقل عمومی محور، یکی از راهکارهای مهم و مصادیق توسعه پایدار شهری است که به منظور حل معضلات ترافیکی و بهبود شرایط حمل ونقل در شهرها مورداستفاده قرار می گیرد. در این رویکرد، برنامه ریزی و گسترش حمل ونقل عمومی، به عنوان جایگزینی برای استفاده از خودروهای شخصی و حمل ونقل خصوصی مطرح شده است. منطقه 11 شهرداری تهران یکی از مناطق مرکزی شهر تهران است که دارای بار ترافیکی بالایی است و به تبع آن با مشکلاتی در سیستم حمل ونقل شهری خود مواجه است. در تحقیق مذکور، باهدف انطباق شاخص های توسعه حمل ونقل عمومی محور با وضعیت فعلی منطقه 11 شهر تهران و بازپس گیری شهر از فضای خودرو محور به فضای انسان محور، شاخص های استاندارد توسعه حمل ونقل عمومی محور به عنوان مبنای تحلیل و رتبه بندی بررسی شده اند. در این رویکرد، با توجه به شاخص های مختلف، میزان قابلیت منطقه برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور ارزیابی گردیده است. به این ترتیب، این تحقیق به مسئولین و برنامه ریزان شهری کمک می کند تا بر اساس نتایج به دست آمده، راهکارهای مناسبی برای بهبود حمل ونقل در منطقه 11 شهر تهران ارائه دهند. روش تحقیق پژوهش حاضر ازنظر هدف؛ کاربردی و ازنظر متدولوژی توصیفی و ازنظر روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر روش های کتابخانه ای – اسنادی و مطالعات میدانی بوده و در تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش های رتبه بندی و در مقایسه تطبیقی، از ضریب ناموزونی موریس و روش بی مقیاس خطی و از نرم افزار Choice Expert برای تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. با توجه به نتایج حاصله، می توان گفت که منطقه 11 شهرداری تهران، به رغم داشتن پتانسیل بالا برای تحقق توسعه حمل ونقل عمومی محور، در شرایط فعلی ظرفیت تبدیل شدن به یک مرکز توسعه حمل ونقل عمومی محور را ندارد و جهت تبدیل شدن باید تغییرات وسیعی در ساختارهای فضایی آن ایجاد شود.
گونه بندی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی (TOD) در ایستگاه های جنوب خط یک مترو شهر اصفهان بر مبنای مدل گره-مکان-سیستم پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، شهرها، به محل اصلی زندگی انسان ها تبدیل شده است و شهرنشینی پایدار از جمله دغدغه های اصلی سکونتگاه های شهری امروزی محسوب می شود. رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی به عنوان یکی از راهبردهای یکپارچه سازی سیستم حمل ونقل و کاربری زمین مطرح شده است. گونه بندی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی، موضوعی نوظهور محسوب می شود که به دنبال توجه به تفاوت های محلی برای سیاست گذاری توسعه پایدار است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال گونه بندی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در فاصله 500 متری از هفت ایستگاه مترو واقع در بخش جنوبی خط یک مترو شهر اصفهان با استفاده از مدل گره-مکان- سیستم پشتیبان می باشد. هدف از گونه بندی ایستگاه های مترو موردمطالعه، ارزیابی نحوه یکپارچگی حمل ونقل و کاربری زمین و ارائه پیشنهاد ها مکان محور برای تحقق توسعه پایدار است. بدین منظور ابتدا شاخص های گونه بندی با مرور ادبیات نظری معتبر استخراج شده و داده ها با استفاده از روش های کتابخانه ای و میدانی جمع آوری می گردد. سپس وضعیت ایستگاه ها از نظر شاخص ها، تحلیل و مقدار سه بعد گره، مکان و سیستم پشتیبانی برای هریک از آنها محاسبه می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد، وضعیت حمل ونقل و کاربری زمین در پیرامون ایستگاه های سی وسه پل، کارگر و دانشگاه در حالت تعادل، در ایستگاه های آزادی، دفاع مقدس و کوی امام با غلبه سیستم حمل و نقل و در ایستگاه شریعتی با غلبه سیستم کاربری زمین می باشد و به طور کلی 5 گونه توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در جنوب خط یک مترو اصفهان وجود دارد.
ارزیابی تأثیر شاخص شهرنشینی و تجارت بر عملکرد زیست محیطی(شاخص EPI): نقش یکپارچگی دولت با استفاده از روش MMQR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ماهیت حفاظت از محیط زیست و نحوه دسته بندی سیاست های دولتی برای مواجه شدن با مسائل مربوط به محیط زیست همواره محل بحث و مناقشات بین سیاست گذاران حوزه محیط زیست بوده است. همواره این پرسش مطرح بوده است که سیاست و نحوه عملکرد دولت ها در زمینه محیط زیست به چه صورت باشد. داده و روش: دراین تحقیق به بررسی رابطه بین یکپارچگی و کیفیت نهادهای دولتی و شاخص شهرنشینی با شاخص عملکرد محیط زیست در کشورهای عضو اتحادیه اورآسیا بین سالهای 2020- 2005 پرداخته شده است. این مطالعه ابتدا با استفاده روش حداقل مربعات معمولی با اثرات ثابت و سپس برای رفع ناهمگنی بین توزیع شرطی در مدل OLS با استفاده از روش MMQR با اثرات ثابت به بررسی رابطه بین حجم تجارت، یکپارچگی دولت و تولید ناخالص داخلی سرانه با شاخص عملکرد محیط زیست پرداخته است. یافته ها: نتایج گویای اثر مثبت حجم تجارت و شاخص یکپارچگی دولت و اثر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه با شاخص عملکرد محیط زیست است که تولید ناخالص داخلی در تمامی کوانتیل ها به صورت معنی دار بیشترین اثر را بر متغیر وابسته داشته است. نتایج مدل به روش گشت آورهای تعمیم یافته نیز نشان دهنده اثر مثبت حجم تجارت و یکپارچگی دولت و همچنین اثر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه بر شاخص عملکرد محیط زیست است. و همچنین شاخص شهرنشینی اثر منفی و معنی داری بر شاخص کیفیت محیط زیست داشته است. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت یکپارچگی دولت و همچنین اثر مثبت تجارت بر عملکرد محیط زیست، تأثیر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه می تواند بهبود یابد ، به این معنی که یک دولت با صداقت و یکپارچگی بالا می تواند تأثیر منفی تولید ناخالص داخلی سرانه در محیط را مهار کرده یا در برخی موارد آن را معکوس کند.
اثر اصالت وجودی تجربه گردشگران فرهنگی بر بازتاب نام تجاری درگاه های ذخیره جا اینترنتی بوم گردی در شهرهای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه درگاه های ذخیره جا اینترنتی چند وجهی تحولی را در صنعت اقامتی رقم زده اند. هدف این پژوهش بررسی اثر اصالت نام تجاری، اصالت میان فردی و اصالت وجودی تجربه گردشگران شهری بر بازتاب نام تجارتی درگاه های ذخیره جا اینترنتی سایت مهمانشو در مناطق بوم گردی شهرهای استان گیلان است که این تأثیر اصالت نام تجاری با توجه به نقش میانجی عشق نام تجاری، سرزندگی و احساس به یادماندن تجربه مورد سنجش قرار گرفته است. روش نمونه گیری این پژوهش در دسترس و تعداد آن 384 نفر بود. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل های آماری نیز با استفاده روش معادلات ساختاری Amos و نرم افزار SPSS انجام شد. برآورد تحلیل مسیر این پژوهش نشان داد که اصالت نام تجاری درگاه های اینترنتی ذخیره جا با ضریب مسیر993/0 بر عشق نام تجاری اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین ضریب مسیر فرضیه اثر اصالت وجودی بر سرزندگی 566/0 و ضریب مسیر فرضیه اصالت میان فردی بر سرزندگی 488/0 است. یافته های پژوهش نشان داد که به یاد ماندنی بودن تجربه گردشگر بر برجستگی نام تجاری با ضریب مسیر 985/0 مؤثر است؛ بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه های تحقیق، به مدیران این نوع بسترکار اقامتی توصیه می شود، تصویر سایت اقامت مسافران را ارتقاء بخشند؛ ابتکارات مختلف برای مسافران ابتکار را در نظر بگیرند؛ در عین ابتکارات و نوآوری ها، بی تکلفی و ساده بودن را برای کاربری و ارائه امکانات برای مشتریان مدنظر قرار داشته باشند. بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود، سایت های رزرو چند وجهی در شهرهای بر روی افزایش عشق به نام تجاری و اصالت نام تجاری برای بهبود بازتاب نام تجاری خود تأکید کند.
تحلیل برخورداری و الگوی فضایی پراکنش خدمات عمومی در سطح محلات شهری (مورد مطالعه: منطقه 15 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خدمات عمومی شهری ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر هستند و بنابراین الگوی نامتوازن توزیع آنها، تأثیر جبران ناپذیری بر ساختار محلات شهری خواهد داشت. هدف: در این پژوهش برخورداری و الگوهای فضایی پراکنش خدمات عمومی در سطح محلات شهری منطقه 15 شهرداری تهران مورد تحلیل قرار گرفته است. روش شناسی تحقیق: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است که با به کارگیری داده های اسنادی و مشاهده ای و استفاده از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی و اجرای مدل ویکور انجام شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده شهری منطقه 15 شهرداری تهران با مساحت 8/27 کیلومترمربع و حدود 66 هزار نفر جمعیت، قلمرو جغرافیایی این تحقیق است. تحقیق در سطح محلات شهری که 19 محله تشکیل دهنده این منطقه هستند، صورت گرفته است. یافته ها: 19 محله مورد مطالعه به لحاظ تعداد و وزن خدمات در چهار دسته قابل گونه بندی هستند. در گونه برتر، سه محله ابوذر، مشیریه و مسعودیه قرار دارند که در دهه های اخیر تکوین یافته و توسعه یافته اند. در پایین ترین رده، سه محله مسگرآباد، شوش و مظاهری را شامل می شود. محله نخست یک محله حاشیه ای است و دو محله دیگر جزء محلات بافت قدیم تهران هستند. 4 محله در گونه سطح بینابین نزدیک به محلات گونه برتر و 9 محله در دسته بینابینی نزدیک به رده پایین قرار دارند. الگوی توزیع خدمات، جز در خصوص مراکز خدمات مذهبی که تصادفی است، حالت خوشه ای دارد. نتایج: شکل گیری نیازهای خدماتی بیشتر و متنوع تر در گذر زمان ایجاب می نموده که فضاهای بیشتری برای استقرار خدمات اختصاص یابد. از این رو در محلات بافت قدیمی شهر که فضا از گذشته همه اشغال شده بوده است، در مقایسه با محلات جدید، نارسایی بیشتری در استقرار خدمات عمومی وجود دارد. حرکت در مسیر ایجاد الگوی متوازن در توزیع خدمات، مستلزم اجرای رویکرد نوین مشارکت عمومی در مدیریت شهری است.
تحلیلی بر اهمیت و نقش فضاهای گردشگری در شخصیت شهروندی (مطالعه موردی: شهر شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت و هویت شهروندی به عنوان یک هویت اجتماعی درون یک بستر شکل می گیرد. فضاهای گردشگری به عنوان بخشی از محیط شهری، موجبات بروز الگوهای رفتاری خاص در این بستر است که در دو بعد احساسی و ذهنی شکل می گیرد. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش فضاهای گردشگری در شخصیت شهروندی است. مؤلفه های رفتاری شامل: مؤلفه های شناختی-عاطفی و مؤلفه های ادراک محیطی که در دو متغیر کلی تحقیق شامل تعلق مکانی و مشارکت شهروندان است. تحقیق با روش کمی و از نوع توصیفی – تحلیلی و باهدف کاربردی از طریق توزیع پرسشنامه به صورت تصادفی بین شهروندان انجام گرفته و با روش همبستگی و رگرسیون در نرم افزار SPSS تحلیل شده است. یافته های تحقیق، میزان همبستگی و رابطه مستقیمی (مثبت) را باشخصیت شهروندی نشان می دهند. میزان این همبستگی برای متغیر تعلق مکانی 067/. و مشارکت شهروندان 074/. است. میزان تأثیر این متغیرها برای متغیر تعلق مکانی 045/. و مشارکت شهروندان 038/. است که نشان می دهد تعلق مکانی نقش مهمی در اهمیت فضاهای گردشگری دارد. نتایج نشان می دهند که فضاهای گردشگری نقش مؤثری در شخصیت شهروندی ایفا می کنند به طوری که متغیرهای شناخت فضاها، احساس مسئولیت، احترام به گردشگران، علاقه به توسعه فضای گردشگری و راهنمایی گردشگران بیشترین فراوانی و تأثیر را در شخصیت شهروندی داشته اند. می توان انتظار داشت با افزایش تعلق مکانی در شکل گیری شخصیت شهروندان نقش مهمی داشته باشد و در بهبود مهمان پذیری گردشگران، نظارت و مشارکت در حفاظت از فضاهای گردشگری، و فرهنگ شهروندی تأثیر بیشتری داشته باشد.
تحلیل و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری استان کرمان از دیدگاه خبرگان بخش های خصوصی و دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهت پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری استان کرمان از دیدگاه خبرگان بخش خصوصی و دولتی انجام شده است. جامعه آماری شامل خبرگان بخش های دولتی و خصوصی آشنا با مسایل گردشگری استان کرمان است.ابتدا مهم ترین موانع اصلی توسعه گردشگری با استفاده از مبانی نظری در چهار دسته کلی شامل موانع زیربنایی، موانع بازاریابی، موانع فرهنگی-اجتماعی و موانع مدیریتی و ساختاری شناسایی و 20 زیر معیار برای این موانع تعیین گردید. به این ترتیب سلسله مراتب مراتب درخت تصمیم طراحی شد. آنگاه بر اساس نظر خبرگان و با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی داده ها موانع توسعه گردشگری استان اولویت بندی شده است. از دیدگاه جامعه مورد مطالعه، اولویت موانع مزبور به ترتیب عبارتند از؛ موانع زیربنایی با وزن 297/0، موانع بازاریابی با وزن 257/0، موانع فرهنگی-اجتماعی با وزن 235/0 و موانع مدیریتی و ساختاری با وزن 214/0. ضعف خدمات هتلداری و رستورانداری با وزن 175/0 حایز رتبه اول در میان زیر معیارهاست. استفاده ناکافی از صدا و سیمای شبکه استانی برای معرفی جاذبه ها با وزن 105/0 در اولویت دوم و ناآگاهی عمومی از مزایای گردشگری با وزن 091/0 سومین اولویت را در میان زیرمعیارها کسب کرده است.
مدلسازی ساختاری – تفسیری اثرگذاری ابعاد عملکرد مدیریت شهری بر پایداری شهری: (مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت شهری به معنای برنامه ریزی کنترل شده برای دستیابی به کارایی و برابری در توسعه شهری است. مدیریت شهری تنها مدیریت تاسیسات و سازمان های شهری نیست، بلکه مدیریت فرآیند شهرنشینی، توسعه شهری و امور شهری است به گونه ای که امکانات شهری با هم کار کنند. هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی ابعاد و شاخص های تعیین کننده و تأثیرگذار بر عملکرد مدیریت شهری در زمینه توسعه پایدار در شهر ارومیه است. روش شناسی تحقیق: جامعه آماری این پژوهش شامل کارشناسان و مدیران شهری در شهر ارومیه بود. در این پژوهش برای تهیه اطلاعات، ابتدا از طریق روش دلفی ابعاد عملکردی مدیریت شهری مؤثر بر روند توسعه پایدار شهری ارومیه، با استفاده از نظرات خبرگان شامل اساتید دانشگاه، کارشناسان و مدیران و برنامه ریزان حوزه مدیریت شهری، شناسایی شد. سپس اطلاعات بدست آمده با استفاده از مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت با استفاده از تحلیل MICMAC، نوع متغیرها با توجه به میزان اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شده است. در این تکنیک، آثار متقابل مؤلفه های موردنظر تحقیق با استفاده از روش های مختلف و از طریق ساخت یک ماتریس مورد تحلیل قرار می گیرد. لازم به توضیح است که تکنیک حاضر در زمره ی روش های نیمه کمی و اکتشافی قرار دارد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، شهر ارومیه می باشد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد، هویت و تعلق خاطر مکانی، تنوع و امنیت و ایمنی به ترتیب با میزان قدرت نفوذ 12، 10 و 10 بیشترین تأثیر و معیارهای دسترسی، آلودگی های هوا، صوتی و بصری، نظافت و پسماند و فضای سبز کمترین تأثیر را در زمینه عملکرد مدیریت شهری در زمینه توسعه پایدار شهری داشته اند. نتایج: در سطح ابعاد، نتایج نشان داد که ابعاد اجتماعی فرهنگی و سپس بعد کالبدی سطوح پایه ای عملکرد مدیریت شهری در زمینه توسعه پایدار شهری ارومیه بوده و هر گونه برنامه و اقدام برای سرآغاز و توسعه پایدار شهر ارومیه، باید به نقش کلیدی و پایه ای این عوامل توجه نماید.
تحلیل تاریخی سیاست های مسکن ایران از دوران پیروزی انقلاب اسلامی تا سال ۱۴۰۰(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از حقوق اساسی انسان ها در بیانیه ها و قوانین اساسی کشورهای مختلف مورد تأکید قرارگرفته و سیاست های مختلفی در این رابطه مطرح شده است. در ایران سیاست گذاری مسکن از برنامه سوم عمرانی آغازشده و بعد از انقلاب با تصویب قانون اساسی و مطرح شدن مسکن به عنوان حق همگانی، ادامه یافته است. بااین وجود تأمین مسکن در ایران همچنان به عنوان یک مشکل مطرح است. بر همین اساس تحلیل سیاست های مسکن ایران از گذشته تاکنون و قیاس آن با استراتژی های جهانی تأمین مسکن و یکدیگر، ضروری است. در همین رابطه پژوهش حاضر باهدف تحلیل سیاست های مسکن ایران با روش تحلیل محتوای تاریخی-قیاسی تدوین و داده ها با روش کتابخانه ای گردآوری شده و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که محتوا و اهداف سیاست های مسکن از زمان انقلاب تا سال ۱۴۰۰ چه تغییراتی داشته و در هر دوره کدام یک از رویکردهای جهانی تأمین مسکن مورداستفاده قرارگرفته است؟ در همین رابطه بر مبنای رویکرد قیاسی در تحلیل محتوا، چارچوبی از تحلیل محتوای سیاست-عمومی مبتنی بر اهداف، ابزارها و نهادهای درگیر انتخاب و اسناد فرادست مسکن هر دوره بر اساس مقولات کلان چارچوب انتخابی تحلیل و در نهایت رویکرد جهانی مورداستفاده هر دوره تعیین گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که سیاست های مسکن ایران در دوره تحلیل عمدتاً مبتنی بر رویکردهای جهانی مورداستفاده تا اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی با اهداف اجتماعی و پس ازآن اقتصادی بوده است. در همین راستا ابزارهای مورداستفاده نیز عمدتاً شامل امتیازات ویژه و وام ها، تفویض مقررات، قوانین فرماندهی، حمایت مالی گروه های ذینفع و ارائه مستقیم کالا بوده است. در همین رابطه نقش تعیین کننده وزارت مسکن و شهرسازی در سیاست ها باعث شده که نهادهای درگیر عمدتاً کارگزاران اداری باشند و پس ازآن نیز با توجه به اهمیت مشارکت در سیاست ها، شهروندان به عنوان دومین گروه از نهادهای درگیر مطرح شوند.
ظرفیت های مشارکت شهروندان تهرانی در توسعه شهری با تاکید بر هوشمندسازی فرایندها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
107 - 118
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش هوشمندسازی فضاهای شهری بر روی مشارکت شهروندی در ایران و به خصوص در کلانشهر تهران بود. شهرهای هوشمند، شهرهایی است که از شبکه اینترنت و وب برای ارائه خدمات متنوع و جامع به شهروندان در زمینه های مختلف بیشترین استفاده را می کنند. ایجاد چنین شهری تأثیرات بسیاری را در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به دنبال خواهد داشت. انتظار می رود با هوشمند شدن شهرها، مشارکت شهروندان در امور شهرسازی و مدیریت شهری ارتقاء یابد. بررسی تاثیر هوشمندسازی شهری بر مشارکت دارای اهمیت بسزایی است زیرا مفهوم مشارکت در همه جای دنیا بعنوان مفهوم پایه ای در ادبیات شهرسازی مطرح است. این موضوع در کلانشهرهای کشورهای درحال توسعه مانند ایران که تحولات اجتماعی همچون مشارکت شهروندی را به سرعت طی می کنند حائز اهمیت است. بویژه در شهری چون تهران که میزان مشارکت تا نقطه مطلوب، فاصله زیادی دارد. مسأله آن است که هوشمندسازی شهرها بر روی مشارکت چه تأثیری دارد و آینده مشارکت شهروندان در شهرهای هوشمند و پویا، چگونه خواهد بود؟ پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، ضمن استفاده از روش ها و ابزارهای مطالعاات اسنادی در بخش مبانی نظری و پیشنه های پژوهشی و سپس بر پایه راهبرد پیمایش (پرسشنامه شهروندان به تعداد385 نفر در تهران)، سعی نمود نسبت به گردآوری داده ها و سپس تجزیه و تحلیل آنها (با نرم افزار SPSS) اقدام نماید. نتایج نشان دهنده تأیید گزاره های پژوهش است، زیرا نمره گزاره ها از حداقل قابل قبول (3.1) بالاتر و انحراف معیار نیز تقریبا در همه موارد، زیر 1 بوده است. همچنین آزمون تی تک نمونه ای با توجه به سطح معنی داری (sig) زیر 0.05 نشان از تأیید گزاره ها داشت.
تحلیل جایگاه معیارهای اجتماعی در طرح های جامع شهرهای تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معیارهای اجتماعی جایگاه ویژه ای در شکل گیری و کارایی بافت های شهری دارند. از جمله این معیارها، می توان ارزش های فرهنگی، تعاملات اجتماعی، پویایی، حس تعلق، مشارکت اجتماعی و سرزندگی را نام برد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چه شاخص هایی برای ارزیابی جایگاه معیارهای اجتماعی در طرح های جامع شهری باید مدنظر قرار گیرند و وضعیت این شاخص ها در طرح های جامع منتخب پژوهش چگونه است؟ به منظور انتخاب شهرهای نمونه پژوهش و با توجه به میزان آثار میراث جهانی ثبت شده، سه شهر تبریز، یزد و شیراز انتخاب شدند. بر اساس مبانی نظری، چهار معیار همبستگی و انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، کیفیت زندگی و برابری همراه با شاخص های مرتبط با آن ها شناسایی و تحلیل گردیدند. با استفاده از روش تحلیل محتوا، از شاخص آلفای کریپندورف استفاده شد. نتایج نشان می دهد که میانگین امتیاز کلیه شاخص ها ۰.۸۸۶ از ۲ بوده که نشان از توجه بسیار پایین به معیارهای اجتماعی دارد. میانگین ضریب پایایی آلفای کریپندورف ۰.۸۷۶ و میانگین نمره طرح جامع شهر تبریز ۱.۱۵۷، یزد ۰.۷۴۳ و شیراز ۰.۷۵۷ است. معیار کیفیت زندگی وضعیت مطلوب تری نسبت به دیگر معیارها داشته و معیار مشارکت اجتماعی با کسب کم ترین امتیاز در نامطلوب ترین وضعیت بوده است. وضعیت معیار برابری مطلوب نبوده است.