فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۶٬۴۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در محیط های شهری به ویژه محلات شهر، عواملی مانند پنجره های شکسته، زباله در خیابان ها، نقاشی بر روی دیوارها، ساختمان های رها شده و عدم روشنایی خیابانی به ویژه در مناطق حاشیه نشین شهر منجر به ایجاد محیطی می شود که جرم و جنایت و بزهکاری را ترویج می کند و در نتیجه احساس امنیت شهروندان به خطر می افتد.
داده و روش : نوع پژوهش، کاربردی و جامعه آماری آن ترکیبی از متخصصان شامل مطلعین، متخصصان و خبرگان مرتبط با مدیریت شهری در مناطق حاشیه نشین است. حجم نمونه بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده و جدول مورگان 299 خانوار ساکن در مناطق حاشیه نشین شهر یزد است. به منظور ارتباط بین متغیرها و پاسخ به سؤالات پژوهش از آمار استنباطی (ضریب همبستگی، ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس چند متغیره ) استفاده شده است.
یافته ها : نتایج حاصل از مدل تحلیل شبکه نیز نشان می دهد، شاخص های کالبدی شامل عرض کم معابر، قدمت ابنیه، وجود مخروبه ها، مساحت قطعات تفکیکی، سازگاری کاربری ها، تأمین فضای باز مورد نیاز با مقدار 0/196 بیشترین نقش را در افزایش تهدید در مؤلفه های روان شناسی محیطی مشتمل بر عدم تأمین خلوت گزینی، عدم امنیت و ایمنی و عدم دسترسی به فضاهای عمومی و فضاهای بازی کودکان دارد.
نتیجه گیری : برای کاهش آسیب پذیری روانی ناشی از مسائل و مشکلات سکونتگاه های غیررسمی اقدام به تدوین مدل توانمندسازی سکونتگاه ها شده است. در این مدل در گام اول مسائل و مشکلات بافت در ابعاد مرتبط با روان شناسی مورد بررسی قرار گرفت، در گام دوم بایستی اقدام به ظرفیت سنجی و برنامه ریزی گردید، در گام سوم اقدام به اجرای برنامه جهت ساماندهی و کاهش مسائل روانی محیط و در گام چهارم اقدام به بررسی بازخورد مسائل گردید.
اولویت بندی استراتژی های ارتقادهندۀ معیشت محلی با رویکرد بهره برداری پایدار از منابع طبیعی مبتنی بر مدل SWOT-ANP در روستای باقر آباد کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی درجهت بهبود وضعیت معیشتی و درآمد و اقتصاد خانوارهای روستایی به عنوان یک اصل مهم و اثرگذار در تحقق اهداف توسعه پایدار است. در این تحقیق راهبردهای ارتقای معیشت خانوارهای روستایی با تکیه بر بهره برداری پایدار از منابع طبیعی به روش پیمایشی، مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنان محلی باقر آباد و کارشناسان خبره در امور روستایی بوده که 255 نفر از روستائیان و 42 نفر از کارشناسان به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. مهم ترین ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و به منظور تحلیل داده ها و راهبردهای مناسب، از مدل SWOT استفاده شد به منظور اولویت بندی مهم ترین عوامل اثرگذار در بهبود معیشت منطقه از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در این مطالعه بهره گرفته شد. وجود تهدیدهای محیطی و مرتبط با معیشت روستایی، مانند خشکسالی و سیل از نظر روستائیان و کارشناسان به ترتیب با اوزان نسبی 11/91 و 80 مهم ترین تهدید و برخورداری از نیروی انسانی مستعد تحصیل کرده، مهم ترین فرصت ارتقای معیشت روستا با اوزان نسبی 78/81 و 11/87 به ترتیب از دیدگاه کارشناسان و ساکنان روستا است. استراتژی ارتقای معیشت، استراتژی تدافعی است که براساس آموزش و ترویج شیوه های بهره برداری بهینه اراضی طبیعی و منابع آبی منطقه، تکنولوژی های نوین کشاورزی، دامداری و باغداری، اصلاح و بهسازی امکانات زیربنایی روستا و تکیه بر پتانسیل های اکوتوریسمی و صنایع دستی برنامه ریزی شده است. نتایج بررسی شبکه ای عوامل نشان داد که عوامل انسانی-آموزشی، اقلیمی-جغرافیایی، اقتصادی-مالی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را در ارتقای معیشت روستایی منطقه مورد مطالعه خواهند داشت. این مطالعه استفاده از روش ترکیبی SWOT- ANP را به عنوان روشی برای شناخت محورهای مهم اجتماعی-اقتصادی-اکولوژیک، همگام با تعیین استراتژی اصلی ارتقادهنده مناطق روستایی در قالب سرمایه های اصلی با بیشترین پایداری و سازگاری، توصیه می کند.
بررسی رابطۀ توانمندسازی بر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان حاشیه نشین محلۀ همت آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چندین دهه اخیر، توسعه شهرنشینی با خود معضلاتی را به همراه داشته که حاشیه نشینی یکی از این مسائل اجتماعی بوده است. مسئله اصلی در بین حاشیه نشینان، پایین بودن سطح کیفیت زندگی آنان است؛ به همین دلیل نظریه پردازان حوزه شهری معتقدند با توانمندسازی ساکنان محلی در محلات حاشیه نشین شهری می توان کیفیت زندگی آنان را بالا برد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین توانمندسازی بر ارتقای کیفیت زندگی شهروندان محله همت آباد اصفهان است که برای رسیدن به اهداف پژوهش از نظریه فیترمن استفاده شده است. پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد کمّی از نوع راهبرد پیمایش (توصیفی- همبستگی) بوده است. جامعه آماری 15488 نفر از شهروندان محله همت آباد بوده اند که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای 371 نفری از آن ها مورد بررسی قرار گرفته اند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق صوری و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ-کیفیت زندگی (90/0)، احساس شایستگی (90/0)، احساس مؤثربودن (72/0)، معناداربودن (86/0)، حق تعیین سرنوشت (70/0)- به دست آمده است. همچنین برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار Spss24 استفاده و برای تجزیه وتحلیل یافته ها از آماره های توصیفی و استنباطی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که میزان کیفیت زندگی ساکنان محله همت آباد از متوسط میانگین پایین تر بوده است. نتایج حاصل از فرضیات پژوهش بیان می کند که بین توانمندسازی و کیفیت زندگی (68/0) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین تحصیلات، درآمد و کیفیت زندگی تفاوت معنی داری مشاهده شد. نتایج به دست آمده از مدل رگرسیونی پژوهش نشان داد که متغیر توانمندسازی با بتای β=64 توانسته است 38 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین کند.
تبیین معیار های بازآفرینی شهری در راستای دستیابی به توسعه پایدار (مطالعه موردی: محله بریانک منطقه 10 تهران)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اینکه بازآفرینی شهری سیاستی جامع و یکپارچه برای حل مشکلات شهر ها است به نحوی که منجر به ارتقای شاخص های زیست پذیری و کیفیت زندگی شهروندان و در نتیجه فراهم شدن توسعه پایدار شهری می شود، هدف از پژوهش حاضر تبیین معیار های بازآفرینی شهری در راستای دستیابی به توسعه پایدار با نمونه موردی منطقه ده تهران (محله بریانک) می باشد. روش بررسی: پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای و می دانی انجام گرفته به این صورت که جهت جمع آوری داده ها از کتاب ها، مقالات، و پایگاه های معتبر علمی و پژوهشی استفاده شده و جهت تجزیه و تحلیل آن نیز از پرسشنامه و spss بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش منطقه ده تهران و محله بریانک بوده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد در صورت ارتقا کیفیت سکونت در این محله از طریق بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده، می توان زمینه تأمین خدمات و فضا های باز و سبز را در محله فراهم آورد و نقش مسکونی محله را ارتقا بخشده و مطلوبیت شرایط زندگی را در آن را افزایش داد. اگر عملکرد ها و کاربری های با مقیاس شهری در محله مستقر شوند زمینه مراجعات بیشتر به محله را فراهم آورده و می تواند زمینه ایجاد مشاغل جدید و رونق اقتصادی را در محله فراهم نماید. مهمترین مسأله برای برون رفت از شرایط موجود محله، و موفقیت در بازآفرینی شهری در آن، بهبود ساختار اجتماعی – اقتصادی می باشد و البته ناگفته پیداست که بدون دخالت و مشارکت دادن ساکنان که مهم ترین و اصلی ترین گروه های مواجه با معضلات این محله هستند، این مسأله راه به جایی نخواهد.
طراحی اقلیمی؛ نمودی از همسازی با محیط، نمونه موردی: اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
282 - 292
حوزههای تخصصی:
بی تردید شکوفایی و رشد نظام صنعت و اقتصاد کشورهای پیشرفته را باید مرهون درک صحیح مفاهیم "توسعه" و "تحقیق" و شناخت ارتباط منطقی و برنامه ریزی شده بین این دو دانست. نقش صنعت ساختمان در بازسازی و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ایران انکارناپذیر است و دستیابی به اهداف بخشی از توسعه کشور، تنها در گرو داشتن نگرشی سیستمی و تلاش در جهت صرفه جویی های اقتصادی در مقیاس کلان است. در این راستا، طراحی اقلیمی که بر توجه به ویژگیهای اقلیمی مناطق مختلف وتاثیرآنها درشکل گیری ساختمانهای و محیط های مسکونی تاکید دارد، ازسویی بر بالا بردن سطح کیفی آسایش فضاهای داخلی تاثیر گذاشته واز سوی دیگر با تکیه بر انرژی های غیر فسیلی و کاهش مصرف انرژی های فسیلی نقش قابل ملاحظه ای در جلوگیری از انتشار گازهای گلخانه ای و مخاطرات طبیعی ناشی از آن دارد. این تحقیق قصد دارد به روشی تحلیلی و بر پایه مطالعات اسنادی، ویژگی های موثر طراحی اقلیمی بر آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی را مورد بررسی قرار دهد. در این راستا و با توجه به گستردگی و تنوع اقلیمی در ایران و همچنین با توجه به منابع در دسترس، تمرکز بر گروه اقلیمی گرم و خشک می باشد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد راهکارهای طراحی اقلیمی می تواند نقش قابل ملاحظه ای در تامین آسایش حرارتی فضای معماری و کاهش مصرف انرژی و مخاطرات ناشی از روند مصرف کنونی انرژی های فسیلی داشته باشد. واژه های کلیدی: طراحی اقلیمی، آسایش حرارتی اقلیم گرم و خشک، کاهش مصرف در انرژی، مخاطرات طبیعی
بازآفرینی شهری به منظور ارتقای بافت های فرسوده شهری با بهره گیری از روش تلفیقی و یکپارچه ساختار سلسله مراتبی فازی(Fuzzy AHP) (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
166 - 178
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری سیاستی جامع، در برگیرنده برنامه های ارتقای کیفی بافت های شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. هدف از این تحقیق، ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه 12 شهر تهران برای بازآفرینی شهری می باشد که در قالب مطالعات فضایی –مکانی و به وسیله اجرای یک مدل تحلیلی در سه گام محقق شد. بازآفرینی شهری سیاستی جامع، در برگیرنده برنامه های ارتقای کیفی بافت های شهری با اهداف یکپارچه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. هدف از این تحقیق، ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه 12 شهر تهران برای بازآفرینی شهری می باشد که در قالب مطالعات فضایی –مکانی و به وسیله اجرای یک مدل تحلیلی در سه گام محقق شد. در گام اول ، ابتدا مفاهیم، اصول و الزامات بازآفرینی شهری با مطالعه سوابق ، و از طریق مراجعه به منابع علمی، و معتبر به دست آمد و سپس در گام دوم ، معیارهای بازآفرینی در ارتباط با بازآفرینی یکپارچه در منطقه مطالعه با استفاده از نظرسنجی کارشناسی تعیین گردید.. در گام سوم از مدل تلفیقی Fuzzy AHP و GIS برای ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه به منظور بازآفرینی شهری استفاده شد. در گام اول ، ابتدا مفاهیم، اصول و الزامات بازآفرینی شهری با مطالعه سوابق ، و از طریق مراجعه به منابع علمی، و معتبر به دست آمد و سپس در گام دوم ، معیارهای بازآفرینی در ارتباط با بازآفرینی یکپارچه در منطقه مطالعه با استفاده از نظرسنجی کارشناسی تعیین گردید.. در گام سوم از مدل تلفیقی Fuzzy AHP و GIS برای ارزیابی وضعیت بافت های فرسوده منطقه به منظور بازآفرینی شهری استفاده شد. نتایج نشان داد که از مجموع کل مساحت منطقه، 10.96 درصد آن در قسمت کاملا مطلوب برای بازآفرینی قرار گرفته است. بعد از آن اولویت های نسبتا مطلوب با 15.38 درصد، مطلوب با 31.68 درصد، نسبتا نامطلوب با 23.28 درصد و کاملا نامطلوب حدود 18.7 درصد مساحت منطقه 12 را به خود اختصاص داده اند و ضروری است که مدیران و برنامه ریزان توجه جدی را برای بازآفرینی این بافت منطقه شهری داشته باشند.
بررسی تاثیر ویژگی های محیط مصنوع بر فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
267 - 281
حوزههای تخصصی:
با آشکارشدن تاثیرات روزافزون فعالیت بدنی و تحرک بر سلامت افراد و به طور خاص شهرنشینان، مطالعه ارتباط میان ویژگی-های محیط مصنوع شهری با فعالیت بدنی و تحرک شهروندان، مورد علاقه پژوهشگران متعددی قرار گرفته است. بر این اساس، هدف این پژوهش نیز، مطالعه تاثیر ویژگی های محیط مصنوع شهری بر فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان در شهر مشهد می باشد. نوع پژوهش، توسعه ای– کاربردی است و به لحاظ روش شناسی، پژوهش در تقسیم بندی کلان در دسته تحقیقات توصیفی و در زیر مجموعه پژوهش های موردی، پیمایشی و همبستگی قرار دارد. برای سنجش ویژگی های محیط مصنوع از شاخص های اختلاط کاربری اراضی، تراکم جمعیت و قابلیت پیاده مداری استفاده گردید. جامعه آماری شهروندان 25 سال به بالای شهر مشهد و نمونه آماری برابر با 1022 نفر از شهروندان در 16 محله شهر می باشد. نتایج نشان داد که نزدیک به نیمی از افراد عملاً در هیچ گونه فعالیت بدنی شرکت نداشته اند و حدود 41 درصد نیز روزانه کمتر از نیم ساعت پیاده روی داشته اند. در محلات مورد مطالعه، هیچ-گونه ارتباط معنی داری میان فعالیت بدنی و پیاده روی روزانه افراد با اختلاط کاربری اراضی وجود ندارد. همچنین میان تراکم جمعیت با شدت فعالیت بدنی (شارکی) رابطه ی آماری معنی داری مشاهده نگردید، اما میان تراکم جمعیت با میزان پیاده روی روزانه افراد، رابطه معنی دار و معکوسی وجود دارد و نهایتاً، نتایج نشان داد که در محلات مورد بررسی میان قابلیت پیاده مداری با میزان پیاده روی روزانه افراد و فعالیت بدنی افراد بر مبنای شاخص شارکی رابطه ی معنی داری وجود ندارد. با توجه به آنکه نتایج این پژوهش با یافته های پژوهش لطفی و نیک پور و دیگران متفاوت می باشد، ضرورت مطالعات تجربی بیشتر در این خصوص ضروری می باشد.
تبیین پدیده زوال شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : نیاز به طرح و بررسی مسائل شهری به صورت سیستماتیک و در پیوند با حوزه های اجتماعی-اقتصادی، یکی از وظایف اصلی برنامه ریزی شهری به شمار می آید. یکی از حوزه هایی که به شدت نیازمند این گونه از تحلیل است، حوزه ناکارآمدی و زوال شهری است، که عمدتا به صورت بافت های ناکارآمد و منزوی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. عدم توجه به چنین کارکردهایی، طرح های توسعه شهری را به سمت ناکارآمد متمایل می نماید. در این راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل و نتایج زوال شهری در ایران، نیز شناسایی روندهای پیش روی زوال شهری بوده است.
داده و روش : جهت انجام پژوهش حاضر از روش کمی استفاده شده است. نمونه آماری مورد استفاده 10 کارشناس حوزه مطالعات شهری بوده است. دو مدل MicMac وScenarioWizard مورد استفاده قرار گرفته است. مدل نخست جهت شناسایی عوامل تأثیرگذار و تاثیرپذیر و مدل دوم جهت پیش بینی روندهای پیش روی شاخصه های تبیین کننده زوال شهری در ایران مورد استفاده قرار گرفته است.
یافته ها : 45 شاخص مرتبط با زوال شهری مورد مقایسه قرار گرفت. تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین موارد شناسایی گردید. در نهایت مشخص گردید که فساد مالی گسترده، توزیع رانتی درآمدهای نفتی (یارانه ای)، مدیریت غیریکپارچه شهری، توزیع رانتی مشاغل و پست های حکومتی، نفوذ نهادهای دولتی-حکومتی در ایجاد و پیوستن نواحی جدید به شهرها تأثیرگذارترین عوامل زوال شهری بوده اند. در ادامه مشخص گردید، 8 سناریو به سرعت بیشتر رو به زوال پیش می روند و 14 سناریو با سرعت کنونی رو به زوال خواهند بود.
نتیجه گیری : توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش، برای تصمیم سازان برنامه ریزی کلان و برنامه ریزی شهری در سطوح ملی و منطقه ای کارآمد خواهد بود.
مدل بازیابی گردشگری در دوران پساکرونا مبتنی بر تورهای مجازی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
41 - 54
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، صنعت گردشگری تبدیل به یکی از تأثیرگذارترین صنایع در بخش اقتصاد کشورها شده است. با شیوع گسترده ویروس کرونا (کووید-19)، این صنعت به دلیل ماهیت خدماتی و ارتباط انسانی، بیش از سایر صنایع تحت تأثیر اثرات منفی قرار گرفت. به طوری که تا مدت ها تمامی فعالیت های گردشگری در سرتاسر جهان متوقف گردید. بنابراین، یکی از دغدغه های مدیران این بخش، بازیابی صنعت گردشگری است به گونه ای که بتواند مجدد جایگاه خود را پیداکرده و از بحران خارج شود. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل اصلی موثر بر بازیابی گردشگری در دوران پسا کرونا مبتنی بر تورهای مجازی و درنهایت ارائه مدل برای کلان شهر تهران می باشد. پژوهش حاضر، کاربردی و از حیطه محتوا و روش در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان و متخصصان حوزه گردشگری و برنامه ریزی شهری بوده و حجم نمونه آماری موردنظر در این پژوهش، به دلیل بهره گیری از معادلات ساختاری، از طریق نرم افزار Sample power محاسبه و 148 نفر می باشند. به منظور تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده گردید. درنهایت، یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که سیاست گذاری و نهادها با ضریب 884/0، زیرساخت و تجهیزات مجازی با ضریب 652/0، تبلیغات و اطلاع رسانی با ضریب 637/0، درک از تورهای مجازی با ضریب 445/0، تمایل به بازدید از مقصد با ضریب 364/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر بازیابی گردشگری پساکرونا دارند.
بررسی عوامل مؤثر بر نیاز به مسکن با تأکید بر مسائل اجتماعی و جمعیتی مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شاخص های اجتماعی مسکن مناسب ترین ابزار اندازه گیری پیشرفت و تحقق هدف های کلی مسکن محسوب می شوند و از طریق این شاخص ها می توان کلیه سطوح، از فردی تا جمعی را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. در برنامه ریزی مسکن باید شرایط جمعیتی - اجتماعی و سکونتگاه های کشور را درنظر گرفت و همچنین از تأمین خدمات ضروری و جنبی آن نظیر بهداشت، دسترسی به خدمات اجتماعی موردنیاز مردم نباید غفلت کرد. بدون شک این امر به تعادل فضایی و رسیدن به عدالت اجتماعی کمک خواهد نمود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نیاز به مسکن با تأکید بر مسائل اجتماعی و جمعیتی در شهر ایلام انجام گرفته است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی (پیمایشی) می باشد. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 383 خانوار به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به شیوه صوری (محتوایی) و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 0/841 تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق معدلات ساختاری و روش برآورد سرانه مسکونی و تراکم خالص انجام شده است. یافته ها : یافته ها نشان می دهد که متغیرهای سن (0/21)، جنسیت (0/30)، بعد خانوار (0/18)، ترکیب خانوار (0/38)، مراحل زندگی (0/18)، گرایش به نوآوری (0/24)، خواستگاه سکونتی (0/22) و مهاجرت (0/19) با نیاز به مسکن شهر ایلام رابطه معناداری دارند. در بررسی همزمان مجموعه عوامل، به ترتیب متغیرهای ترکیب خانوار (33 درصد)، سن (24درصد)، و خاستگاه سکونتی (21 درصد) بیشترین تأثیرگذاری را در نیاز به مسکن در شهر ایلام داشته اند. همچنین، با توجه به بررسی داده های گردآوری شده و استفاده از مدل کمی سرانه مسکونی و تراکم خالص مشخص شد که زمین موردنیاز برای ده سال آینده شهر ایلام 7/14 هکتار است. نتیجه گیری : در نتیجه، برآورد تحولات سنی و جنسی جمعیت، روندهای تشکیل خانوار جدید، جریان های اقتصادی - اجتماعی و سهم قابل تخصیص درآمد خانوار به هزینه های مسکن و شرایط حاکم بر روندهای تبدیل یک نیاز بر تقاضای مسکن مؤثر می باشند، بنابراین، استنباط درست از تأثیرگذاری این مؤلفه ها، پیش بینی تقاضا مسکن و تأثیرات این عوامل مهم و تعیین کننده نباید نادیده گرفته شود.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بر پایه نظریه رفتاری هدف محور، مطالعه موردی: شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 85
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری عاملی بسیار مهم در توسعه شهرها محسوب می ش ود که توسعه و م دیریت خردمندان ه آن، نیازمن د برنام ه ریزی مبتنی بر خواسته های گردشگران می باش د. گردشگران نیز در پی کسب تجربه های عمیق، تعامل بیشتر با مردم محلی و کسب اطلاعات بیشتر در مورد مهارت های محلی، س نت ها و کیفیت های منحصربه فرد مکان های مورد بازدید که گردشگری آرام را می سازند هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری آرام در میان گردشگران شهری بازدیدکننده از شهر مشهد می باشد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، گردشگران شهر مشهد در بازه زمانی مشخص می باشند، که با توجه به نامشخص بودن تعداد جامعه، با استفاده از جدول مورگان و شیوه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، تعداد نمونه آماری برای جامعه نامحدود یعنی ۳۸۴ نفر انتخاب شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای تئوری هدف محور (نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتار ادراک شده، احساسات مثبت و احساسات منفی) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت معناداری دارند. همچنین ویژگی های گردشگری آرام (دانش از اصالت، جست وجوی اطلاعات بیرونی و ادراک از اصالت) بر تمایل گردشگران تأثیر مثبت و معناداری دارند و همچنین در آخر تمایل گردشگران بر قصد رفتاری آن ها تأثیر مثبت و معناداری دارد که با توجه به نتایج به دست آمده این فرضیه بیشترین تأثیر را نشان داد.
ارتباط شاخص های توسعه مالی و گازهای گلخانه ای (با تأکید بر نرخ شهر نشینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
86 - 99
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی اثرات شاخص های توسعه مالی بر گازهای گلخانه ای در 20 کشور منا در بازه زمانی 2000-2020 می-پردازد. شاخص توسعه مالی با سه متغیر پول گسترده، اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی و ارزش بازاری (بازار سرمایه) سنجیده شده است. از برآوردگرهای حداقل مربعات کاملا اصلاح شده(FMOLS)، حداقل مربعات پویا(DOLS)، میانگین گروهی تلفیقی(PMG) جهت برآورد ضرایب بلند مدت استفاده شده است. نتایج تجربی این پژوهش حاکی از تأثیر منفی و معناداری شاخص های توسعه مالی بر انتشار دی اکسید کربن در تمامی مدل های برآوردی دارد در حالی که متغیرهای نرخ شهرنشینی، مصرف انرژی و رشد اقتصادی تأثیر مثبت و معنی داری داشته است. در روش PMG اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری به ترتیب موجب کاهش 150/0، 147/0، 123/0 درصدی انتشار دی اکسید کربن شده، در حالی که نرخ شهرنشینی موجب افزایش 366/0 درصدی آن شده است. بیشترین ضریب تأثیرگذاری متغیرهای شاخص توسعه مالی و نرخ شهرنشینی بر انتشار co_2 در بین سه روش به کار رفته، مربوط به اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی(797/0) و روش DOLS است. نتایج هر سه روش با هم سازگار می باشند، بدین ترتیب که اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی، پول گسترده و ارزش بازاری در هر سه روش تحقیق موجب کاهش و نرخ شهرنشینی نیز موجب افزایش انتشار دی اکسید کربن شده است و فقط در اندازه تأثیرگذاری ضرایب متفاوت است، در نتیجه می توان استدلال کرد که نتایج تحقیق از استحکام کافی برخودار بوده و فرضیات مطالعه حاضر را تأیید می کنند.
بررسی رابطه بین شاخص های امنیت اجتماعی و وفاداری گردشگران خارجی (مطالعه موردی: شهر شیراز)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امنیت از اساسی ترین نیازها برای گردشگران است و نبود آن چالشی بزرگ برای جذب گردشگران به ویژه جهانگردان خارجی است. از آن جایی که هدف گردشگران از سفر به دست آوردن آرامش روحی و روانی است؛ فقدان امنیت اجتماعی موجب کاهش پذیرش گردشگران خواهد شد . هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شاخص های امنیت اجتماعی بر وفاداری گردشگران خارجی در شهر شیراز است. روش بررسی: پژوهش کاربردی و روش انجام آن مبتنی بر روش توصیفی-تحلیلی است . در جهت گردآوری داده های مورد نیاز از روشهای اسنادی و میدانی(پرسشنامه) استفاده گردیده است. جامعه آماری ،گردشگران مراجعه کننده به شهر شیراز در سال 1398 بوده اند روش نمونه گیری از طریق روش تصادفی و از نوع خوشه ای چند مرحله ای بوده است. برای سنجش امنیت اجتماعی گردشگران از 43 گویه در قالب 4 شاخص استفاده شده است. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری T ، ضریب هبستگی و روش تحلیل رگرسیون انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان میدهد که 4 شاخص امنیت اجتماعی از نظر گردشگران در سطح بالاتر از حد متوسط قرار داشته و همچنین بین شاخص های امنیت اجتماعی همبستگی قوی و معنادار آماری وجود دارد. در پایان در بین عامل های وفاداری مولفه تجربه سفر با مقدار 319/0 بیشترین سهم را در بین دیگر عوامل وفاداری داشته است.
تحلیل تطبیقی سرزندگی شهری در محلات قدیم و جدید با رویکرد حق به شهر، مطالعه موردی: محلات شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حقوقی که شهروندان از آن برخورداری هستند حق به فضای سرزنده شهری است، محلاتی پویا، درخورشان و منزلت و البته تلاش و کوشش شهروندان یک محله. اما شهروند برای رسیدن به این حق نخست باید حقوقی را رعایت کند؛ فضایی را تولید کند که، بازتولید آن فضای سرزنده شهری برای همه شهروندان باشد. شهر تاریخی یزد که از میراث غنی نهفته در ارزش های پایداری برخوردار است، به سرعت تحت فشارهای مدرنیته دچار تحولات فضایی شده است. تصمیمات سیاسی در سالیان گذشته موجب عدم توازن اجتماعی و اقتصادی در شهر یزد شده که این مسئله را در سرزندگی محلات شهر یزد می توان به وضوح مشاهده کرد. پس از بررسی و تحلیل یافته ها محلات؛ محله فهادان (بافت تاریخی) بیشترین میزان سرزندگی را داراست، در رتبه دوم محله صفائیه از محلات ثروتمند نشین (جدید) شهر جای دارد و در رتبه سوم محله حاشیه نشین اسکان کویر (در گذار) قرارگرفته است. قرارگیری محله فهادان در جایگاه نخست میزان سرزندگی شهری ناشی از تنوع بالا در کالبد و حاضران در محیط است. از سوی دیگر قرارگیری محله اسکان کویر در جایگاه سوم دلیل بر پایین بودن سرزندگی محله نیست چراکه کالبد ناقص و آسیب پذیر محدوده کیفیت زندگی محدوده را پایین آورده است. در میان این سه محله، محله صفائیه بهترین وضعیت را از حیث کیفیت محیط داراست اما پدیده غریبگی و عدم سرمایه اجتماعی و حس لامکانی میان ساکنان و غریبه گزی با عابران و رهگذران به طور محسوسی قابل مشاهده است که با توجه به این نکته می توان این محدوده را از حیث سرزندگی در وضعیت نامطلوبی قلمداد کرد. در ادامه به ارائه پیشنهادها در جهت تثبیت و افزایش نقاط قوت و کاهش نقاط ضعف و تبدیل آن ها به نقاط قوت پرداخته می شود.
تحلیل اثر ادراک محیطی و دل بستگی به مکان بر رفتارهای دوستدار محیط زیست در مجموعه های تفریحی و گردشگری شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط متغیرهای دلبستگی به مکان، ادراک محیطی و اثر آن ها بر رفتارهای حامی محیط زیست در مجموعه تفریحی و فرهنگی عون ابن علی تبریز انجام گرفته است. در این پژوهش دلبستگی به مکان به عنوان عنصر احساسی پیوند انسان با طبیعت و ادراک محیطی به عنوان عنصر شناختی مد نظر قرار گرفته است. در بررسی ادبیات مشخص شد متغیر رفتارهای زیست محیطی در ابعاد کنش شهروندی، حمایت سیاسی و بازیافت؛ متغیر دلبستگی به مکان در ابعاد وابستگی به مکان، دلبستگی عاطفی، هویت مکانی و دلبستگی اجتماعی و متغیر ادراک محیطی در ابعاد فعال بودن، زیبایی شناختی، نرخ جرائم، علاقمندی، خوشایندی، ارجحیت، آسایش و ایمنی قابل سنجش می باشد. پژوهش حاضر به روش پیمایش میدانی بر روی 214 نفر از بازدیدکنندگان مجموعه گردشگری عون ابن علی انجام گرفت. شیوه انتخاب نمونه ها نمونه گیری تصادفی سیستماتیک بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ترکیبی از مقیاس های موجود بوده است. جهت تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS.24 و AMOS.24 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد پاسخ گویان ادراک متوسطی از کیفیت محیطی مجموعه دارند اما وضعیت دلبستگی آن ها به مکان و رفتارهای حامی محیط زیست در آن ها مطلوب بوده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد ابعاد تعیین شده برای هر سه متغیر دارای اعتبار بوده و از این جهت این سازه ها ترکیبی از ابعاد مذکور می باشد. همچنین نتایج بخش ساختاری مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد بین متغیرهای ادراک محیطی و دلبستگی به مکان همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد و هر دو متغیر اثر معنی داری در تغییرات متغیر رفتارهای حامی محیط زیست دارند.
تحلیل شاخص های عدالت اجتماعی و دسترسی به خدمات شهری (مطالعه موردی: منطقه یک، شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام مطالعات شهری با دیدگاه عدالت اجتماعی در سال های اخیر به عنوان یکی از رویکردهای مهم شناخته شده است. در این رویکرد به شاخص های مختلفی پرداخته می شود که میزان دسترسی به خدمات شهری یکی از مهم ترین شاخص ها در بررسی عدالت اجتماعی است. برنامه ریزی خدمات شهری بدون توجه به عدالت اجتماعی به معنای برابری همه ی جامعه و تخصیص عادلانه ی خدمات شهری برای همگان موفق نخواهد بود و در واقع بی عدالتی نابرابری ای است که به سود همگان نباشد. در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر تحلیل شاخص های عدالت اجتماعی و دسترسی به امکانات و خدمات شهری در منطقه 1 شهر کرمانشاه است. دلیل اهمیت این موضوع بی عدالتی خدمات شهری در مناطق شهری شهر کرمانشاه بخصوص منطقه 1 شهر کرمانشاه با توجه به امکانات و خدمات است. از نظر هدف گذاری کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش با توجه به مشخص نبودن جامعه آماری از نظرات42 نفر از متخصصان، اساتید دانشگاه ها و مراکز پژوهشی در دسترس استفاده شده است. همچنین برای پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ و از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم جهت بررسی روایی پرسشنامه و برای آزمون فرضیه از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار LISREL8.80 بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده از تحلیل مسیر نشان داد که سه شاخص تفاوت (93/0)، آزادی (84/0) و فرصت برابر (78/0) بیشترین ضریب را بین معیارها به خود اختصاص داده اند و بیشترین تأثیر را در تحقق عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه خدمات شهری داشته اند. به طورکلی متغیر مستقل عدالت اجتماعی با ضریب مسیر 78/0 تأثیر مستقیم قابل ملاحظه ای در عملی شدن توزیع عادلانه خدمات شهری دارد. همچنین در حالت اجرای مدل در مرتبه دوم، معیارهای فرصت برابر، آزادی و تفاوت به ترتیب با ضرایب 89/0، 88/0 و 80/0 بیشترین تاثیر مستقیم را در توزیع عادلانه خدمات شهری دارند. نتایج کلی نشان می دهد شاخص های عدالت اجتماعی در توزیع مناسب خدمات شهری تاثیر مثبت و معناداری داری در منطقه یک شهر کرمانشاه دارد.
واکاوی ریشه های بحران هویت و تأثیر آن بر سطح کیفی محلات مسکونی (نمونه مورد مطالعه: محله سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
187 - 208
حوزههای تخصصی:
مسئله بحران هویت که ریشه در جریان مدرن دارد، محلات مسکونی را به عنوان واحدهای شهری، دچار آشفتگی نموده است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی ریشه های بحران هویت در محلات مسکونی، شاخص های شکل دهنده هویت در محلات مسکونی تاریخی(نمونه مورد مطالعه: محله سنگ سیاه شیراز) را مورد بررسی قرار داده تا به کمک آنها، راهکارهایی جهت باززنده سازی هویت در محلات مسکونی جدید ارائه دهد. این پژوهش از نوع کاربردی- توسعه ای و روش انجام آن کمی-کیفی است. چهارچوب نظری با استفاده از روش کتابخانه ای و مرور نوشتارهای تخصصی مربوط به هویت و محلات مسکونی تعیین شده، مدل ارزیابی هویتمندی محلات مسکونی بر اساس شاخص ها و معیارهای مستخرج از مطالعات نظری تبیین گشته و جهت ارزیابی محدوده مورد مطالعه تعیین گردید. برای سنجش هر یک از معیارها از تکنیک های مختلف مصاحبه، مشاهده عینی، سنجش طرز برخورد، مرور نوشتارها، اسناد، تحلیل نقشه های مربوط و سایر تکنیک های تجربی استفاده شده است. پس از گردآوری پرسشنامه ها و امتیازدهی به سوالات پاسخ داده شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری نظیر روش دلفی، تجزیه و تحلیل صورت گرفت. بنا بر یافته های تحقیق: بازشناسی هویت محله سنگ سیاه به عنوان حوزه شهری (درهم تنیدگی، نفوذ پذیری، خوانایی) در سطح بالایی قرار دارد. این بدان معنا است که بافت محله سنگ سیاه از نقطه نظر کالبدی از شرایط مساعدی برخوردار است، اما از نظر متخصصین حوزه، برخی از تغییرات این محله در سالهای نه چندان دور، میزان هویتمندی این محله را در معرض خطر قرار داده است که به عنوان نمونه می توان به درهم تنیدگی اجتماعی از دست رفته در این محله اشاره کرد. شاخص های بازشناسی هویت این محله به عنوان سکونتگاه (امنیت، آسایش، آرامش و خودمانی بودن) نیز از میانگین نسبتا مناسبی برخوردار هستند. در قسمت تشخص که مرحله بعد از بازشناسی می باشد، این محله نمره قابل قبولی کسب نموده و در نهایت محله مزبور هویتمند تلقی گردید.
نقش سرمایه فرهنگی در احساس امنیت حاشیه نشینان ( مورد مطالعه :فضاهای معماری شهر کرمان )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه فرهنگی بر احساس امنیت در بین ساکنان حاشیه نشین شهرهای کرمان است. روش انجام پژوهش حاضر پیمایشی از نوع مقطعی بوده است که برای نیل به اهداف پژوهش، با استفاده از فرمول کوکران312 نفر از ساکنان حاشیه نشین شهر کرمان به روش خوشه ای و تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد سرمایه فرهنگی بوردیو و پرسشنامه محقق ساخته احساس امنیت فضاهای معماری بود. روایی آن از طریق اعتبار محتوایی و صوری؛ و پایایی آن نیز ازطریق محاسبه آلفای کرونباخ76/0 تعیین شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و احساس امنیت رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون حاکی از وجود رابطه معنادار بین سرمایه فرهنگی تجسم یافته با امنیت جانی، مالی و شغلی بود، همچنین آمارهای استنباطی مبین رابطه معنادار بین متغیر سرمایه فرهنگی عینیت یافته و بعدامنیت مالی و شغلی نیز بود. اما براساس یافته های پژوهش رابطه ای بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته با امنیت جانی و عاطفی وجود ندارد. علاوه بر آن نتایج نشان دادکه سرمایه فرهنگی نهادینه شده اثری بر میزان احساس امنیت شهروندان ندارد.
ارزیابی قابلیت های گردشگری و نقش آن در توسعه شهری با تأکید بر برنامه ریزی راهبردی (نمونه موردی: شهر کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گردشگری موتور محرک توسعه اقتصادی و یکی از عوامل کاهش فقر در مناطق شهری وروستایی محسوب می شود و اثرات منفی و مثبتی در مقاصد گردشگران داشته است. در این راستا برنامه ریزی راهبردی می تواند به عنوان پاسخی به مشکلات پیش آمده به علت عدم برنامه ریزی صحیح در گردشگری نیز مطرح گردد. در هسته گردشگری مانند همه فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد و از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل استراتژیک qspm می باشد. در مقاله حاضر، سعی شده تا ضمن شناخت و معرفی برخی از جاذبه های گردشگری شهر کرمان و نقش آن در توسعه شهر، به ارائه راهبرد و راهکارهای فراروی صنعت توریسم شهر کرمان نیز پرداخته شده است. این تحقیق از لحاظ روش از نوع تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد و بررسی سنجه ها و شاخص های مورد نظر در قالب گردشگری شهر کرمان، با استفاده از مطالعات میدانی و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای، پرسش نامه (از دیدگاه 50 نفر از مسئولان و گردشگران) انجام شده است. سپس داده ها در نرم افزار exel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی qspm مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحلیل نهایی ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی بیانگر است که با توجه به میانگین امتیازات نهایی به دست آمده برای عوامل داخلی با امتیاز برابر با 2.713 و برای عوامل خارجی با امتیاز برابر با 2.98 است، راهبرد استراتژیک مورد مطالعه، راهبرد رسوخ در بازار و راهبرد توسعه محصول می باشد. در نهایت اینکه بر اساس ارزیابی میانگین نمرات استراتژی های رقابتی در ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، راهبرد توجه بر توسعه گردشگری فرهنگی، طبیعی و بومگردی به دلیل وجود مزیت های نسبی برای توسعه این نوع گردشگری به عنوان مهم ترین استراتژی برای پایداری توسعه گردشگری شهر کرمان به منظور توسعه پایدار گردشگری شهری در شهر پیشنهاد می گردد.
تبیین وارزیابی بازآفرینی اقتصاد مبنای فضاهای خلاق شهری مستعد توسعه با رویکرد برندسازی (مطالعه موردی: شهرسنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای اجتماعی فرهنگی درترکیب با فضاهای تاریخی درشهرها تأثیر زیادی در ایجاد برند شهری با هدف دستیابی به توسعه فضاهای اجتماعی خلاق با کارایی گوناگون جهت بازآفرینی اقتصاد مبنای بافت تاریخی شهرها به عنوان میراث معنوی وشهری دارند. بافت تاریخی شهر سنندج با در برداشتن عناصر تاریخی- فرهنگی فراوان و حضور فعالیت های اجتماعی، بازار، فضاهای هویت مند و بناهای تاریخی دارای ارزش خود به عنوان قلب تپنده دراین شهر عمل می کند. هدف این پژوهش؛ تحلیل برندسازی فضاهای مستعد توسعه خلاق شهری درراستایی بازآفرینی اقتصادی شهر می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و توصیفی- تحلیلی است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 225 نفر و روش نمونه گیری تصادفی است. روش پژوهش ترکیبی ازAHP، تحلیل رگرسیون چند متغیره با استفاده ازنرم افزار SPSSمی باشد. در این پژوهش دو مفهوم«خلاقیت شهری و برندسازی شهری» که بصورت مفاهیم فرضی در دو موقعیت آلترناتیو و(27) شاخص مختلف بر مبنای میزان امتیازات و اهمیت نسبی مورد بررسی قرار گرفته اند. با توجه به یافته های پژوهش مشخص گردید؛ که شاخص های «اماکن تاریخی»، «میراث فرهنگی»، «آداب ورسوم» و« هنردوستی» دارای بالاترین اهمیت و تاثیر گذاری دربرندسازی و توسعه فضاهای اجتماعی خلاق جهت بازآفرینی اقتصاد مبنا در بافت تاریخی شهر سنندج می باشند.