فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
159 - 179
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان مراکز فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، در جذب گردشگران نقش بسزایی ایفا می کنند. با افزایش نیاز به توسعه پایدار، توجه به جوانب اکولوژیک در توسعه گردشگری شهری به عنوان یک رویکرد حیاتی و ضروری مطرح می شود. گردشگری پایدار شهری با تأکید بر توان اکولوژیک نه تنها به جلب گردشگران می پردازد بلکه در کنار آن، به حفاظت از محیط زیست و تعادل اکولوژیک شهرها نیز می پردازد. لذا در پژوهش حاضر کوشیده شد تا با نگاهی از داخل به بیرون و با تفکر راهبردی نوین، ضمن شناسایی منابع و توانایی های داخلی و عوامل کلان محیطی و نقاط مثبت، علاوه بر جستجوی عملکردها، راهکارهای مثبت را پیشروی مدیران و مسئولان شهری در رابطه با تحقق توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 22 در شهر تهران قرار دهد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی – تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل Meta-SWOT، تحلیلPESTEL ، GIS-10.8و Global Maper.25 بهره گرفته شده است. نتایج نشان داد در بین منابع و توانایی های داخلی توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 22 با تأکید بر توان اکولوژیک آن اوزان متفاوتی نسبت به هم دارند به طوری که عامل هایی همچون وجود اراضی طبیعی در شمال، غرب و شرق منطقه و امکان به هم پیوستگی اکولوژیکی (70/1)، وجود دریاچه شهدای خلیج فارس (68/1)، وجود پارک جنگلی چیتگر در منطقه، وجود اراضی نظامی گسترده به عنوان پتانسیلی برای توسعه محیط زیست مبنا و وجود اماکن تفریحی و گردشگری عمومی در منطقه مشترکاً با امتیاز (38/1) دارای بیش ترین وزن می باشند که این نشانگر با ارزش بودن، تقلید ناپذیری و تناسب سازمانی نسبت به سایر عوامل در توسعه گردشگری پایدار شهری در منطقه 22 می باشند و باید در صدر اقدامات اجرایی مدیران و مسئولان در راستای تحقق آن باشند.
مطالعه سکونتگاه های غیر رسمی با رویکرد زیست پذیری (مطالعه موردی: سکونتگاه های غیر رسمی ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
17 - 26
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری یک مفهوم چند وجهی است که با بسیاری از حوزه های محیط زندگی در مناطق شهری مرتبط است. زیست پذیری مفهومی است که شرایط موجود مناطق خاص یک شهر را در رابطه با آنچه باید باشد و هم اکنون هست، توصیف می کند. هر چند مطالعات گذشته درک بهتری از ارزیابی و تأثیرگذاری عوامل کیفیت محیط شهری را فراهم کرده اند. با این حال، این مطالعات خلاء هایی در ابعاد، روش شناسی و سطح مورد مطالعه دارند. لذا مطالعه ی موجود با هدف سنجش سطح زیست پذیری سکونتگاههای غیررسمی (مهدی آباد، غفاری، سرو بنه باغ و ترک محله) در شهر ساری، سعی در تحلیل وضعیت زیست پذیری و شناسایی عوامل موثر بر آمده است. بنابراین تحقیق حاضر، بر پایه روش میدانی با هدف کاربردی به صورت توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شده است. تعداد 375 پرسشنامه با توجه به فرمول کوکران در سطح محلات توزیع گردید. نتایج بیانگرآن است که؛ سطح زیست پذیری محلات در وضعیت نا مطلوبی قرار دارند و محلات با مشکلات متعددی مواجه هستند. همچنین طبق مدل یابی معادلات ساختاری؛ معیارهای اقتصادی (69/0)، کالبدی (64/0)، زیست محیطی (54/0)، اجتماعی (24/0)، به ترتیب با بیشترین بار عاملی، موثرترین عوامل بر میزان زیست پذیری تلقی می شوند. بنابراین مهمترین شاخص های موثر بر زیست پذیری در جهت بهبود این مناطق، معیارهای اقتصادی می باشند که ارائه وام های کم بهره به متقاضیان خود اشتغالی برای ساکنین محلات و معافیت های مالیاتی دراز مدت (مالیات بر املاک) برای ساخت مسکن چند خانواری و همچنین معافیت های مالیاتی برای سرمایه گذارانی که علاقمند به سرمایه گذاری در این مناطق برای اشتغال ایجاد نمایند هستند، می تواند تا حدودی مشکلات اقتصادی را کاهش دهد.
بررسی و تحلیل مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه یادگیری شهری به مثابه نیاز اساسی اجتماعات انسانی در جوامع مدرن توصیف شده است. به تبع این امر، طی سال های اخیر، مفهوم شهر یادگیرنده توانسته است در مدت زمان کوتاهی در سراسر جهان به یک مفهوم شهری پرطرفدار تبدیل شود. شهر مشهد نیز به پشتوانه ظرفیت های فرهنگی و آموزشی خود در سال 1397 درخواست عضویت در شبکه جهانی شهر یادگیرنده را داشته و موفقیت این شهر در این عرصه بسته به بسترها، امکانات و ظرفیت مؤلفه های شهر یادگیرنده در سطح مناطق آن دارد. هدف این پژوهش بررسی وضعیت مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده بوده که با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر پرسشنامه ای محقق ساخته و توزیع آن بین 390 نفر از شهروندان شهر مشهد انجام یافته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که شهر مشهد از منظر مؤلفه ها شهر یادگیرنده از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و مناطق 13 گانه آن نیز در شرایطی ناهمگن و نامتعادلی به لحاظ مؤلفه های شهر یادگیرنده قرار دارند. به طوری که مناطق 1، 7، 9، 10 و 12 در سطح خیلی مطلوب، مناطق 2، 3 و 4 در سطح مطلوب، مناطق 5، 11 و 13 در سطح نامطلوب و مناطق 6 و 8 در سطح خیلی نامطلوب از حیث مؤلفه های شهر یادگیرنده قرار گرفتند. همچنین نتیجه قیاس بین رتبه بندی صورت گرفته برای مناطق شهری مشهد از منظر مؤلفه های شهر یادگیرنده و فضاهای آموزشی و فرهنگی هریک از مناطق آن نشان می دهد که هرچند ظرفیت های آموزشی و فرهنگی بالا یکی از شرط های لازم برای حرکت شهرها در مسیر شهرهای یادگیرنده محسوب می شود اما شرط کافی محسوب نمی شود.
خوانش پیشران های موثر بر توسعه گردشگری پایدار شهری با تأکید بر توان اکولوژیک (مطالعه موردی: منطقه 22 کلان شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی پیشران های توسعه گردشگری پایدار شهری با تاکید بر توان اکولوژیک اهمیت بسیاری دارد. این بررسی نه تنها به ما کمک می کند تا فرآیند توسعه را بهبود بخشیم، بلکه به شناخت بهتر از نیازها و مسائل زیست محیطی شهرها نیز کمک می کند. با تحلیل پیشران های اکولوژیک، می توانیم به طور موثرتری به تدوین و اجرای سیاست ها و برنامه های محیط زیستی در شهرها بپردازیم و از منابع طبیعی محافظت بیشتری داشته باشیم. این بررسی می تواند به توسعه گردشگری پایدار کمک کند و باعث افزایش آگاهی افراد و ارتقاء فرهنگ محیط زیستی در جامعه شود. در این راستا، این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، پیشران های موثر بر وضعیت آینده توسعه گردشگری پایدار در منطقه 22 کلانشهر تهران با تاکید بر توان اکولوژیک آن را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان شهری بر اساس نمونه گیری هدفمند و پیشران های توسعه، 36 نیروی پیشران در 5 بعد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، مدیریتی و زیست محیطی است که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیسم نشان داد که 599 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط پیشران های کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. نظام خوشه بندی پیشران ها حاکی از تمرکز پیشران های دوگانه است. از مجموع 36 نیروی پیش برنده توسعه، 12 پیشران کلیدی شامل تشویق به مشارکت مردم در فرآیند توسعه شهری، ارتقاء سطح زندگی و رفاه اجتماعی، توسعه صنایع محلی و کارآفرینی، حفظ مناظر طبیعی و فضای سبز درون شهری، توسعه مدیریت محلی و کارآمد در حوزه گردشگری، ارتقاء توانمندی های محلی برای مدیریت بحران ها و ریسک ها، ایجاد سیاست ها و آیین نامه های پایداری، ترویج همکاری و تعامل اجتماعی، کاهش آلودگی هوا، آب، و خاک، ایجاد اشتغال محلی، ارتقاء فرهنگ محلی و هویت منطقه ای و توسعه برنامه ریزی شهری شفاف و اشتراکی شناسایی شده است.
تحلیلی بر بحران آب شرب و خانگی در شهر کرمان بر اساس مصارف شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ابزارهای اصلی رفاه و توسعه جوامع، استفاده بهینه از آب می باشد. در این میان، شهر کرمان با توجه به موقعیت کویری و خشک خود، استفاده بی رویه و غیر علمی از آب به خصوص در بخش خانگی، با بحران و کمبود آب آشامیدنی مواجه است. در این راستا، پژوهش حاضر بحران آب خانگی و شرب در شهر کرمان را مورد تحلیل قرار می دهد. داده و روش: تحقیق حاضر از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و در زمره تحقبقات کاربردی می باشد. اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده است. جامعه آماری را خانوارهای شهر کرمان برابر با 192365 خانوار و متخصصین شامل می شود که از طریق نمونه گیری کوکران 384 خانوار و دلفی دو مرحله ای (35 متخصص برای پرسش نامه عوامل مؤثر بحران آب خانگی و شرب) به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، معادلات ساختاری و تکنیک ایشیکاوا تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که بین میانگین 2/76 با حدمبنای متوسط (3) اختلاف معناداری (0/000) وجود دارد. بنابراین وضعیت مؤلفه های آب خانگی و شرب شهر کرمان در حالت مناسب و مطلوب نیست. نتایج تکنیک ایشیکاوا (استخوان ماهی) نشان می دهد که از اولویت بالا تا پایین، بعد اجتماعی و فرهنگی در سر ماهی و بعد مدیریتی در انتهای ماهی قرار گرفته است. نتابج آزمون معادلات ساختاری حاکی از آن است که مؤلفه اجتماعی و فرهنگی با ضریب مسیر 0/312 بیشترین تأثیر و مؤلفه کالبدی با مقدار 0/224 کمترین تأثیر را بر بحران آب خانگی و شرب شهر کرمان داشته است. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت شهروندان با مصرف بی رویه از آب خانگی و مصرفی باعث بحران آب شرب شده اند. از طرفی دیگر مدیریت شهری باید به فعالیت خود در زمینه مدیریت صحیح و یکپارچه آب شرب از طریق نظارت، تبلیغ، اجرای برنامه های آینده نگر و غیره ادامه دهد.
تدوین الگوی مدیریت ظرفیت برد در راستای ارتقا کیفیت گردشگری و حفظ محیط زیست در مناطق کوهستانی، مورد پژوهش: کوه صفه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
159 - 176
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ظرفیت برد گردشگری کوه صفه اصفهان درراستای ارتقای کیفیت گردشگری و حفظ محیط زیست انجام شد. نمونه های آماری دراین پژوهش بخشی از گردشگران بازدیدکننده ازاین منطقه به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. بدین صورت که باتوجه به مراجعه میدانی مکرر در روزهای مختلف، رقم متوسط تعداد مراجعان 100 هزار نفر برآورد شد. لذا با توجه به تعداد جامعه آماری، حجم نمونه تعیین شده طبق جدول مورگان، 384 نفرتعیین شد. این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است و از لحاظ هدف کاربردی محسوب می گردد. داده های مورد استفاده دراین پژوهش ازطریق پرسشنامه جمع آوری شد که روایی آن با محاسبه روایی صوری CVR تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ تایید شد. همچنین برای برآورد ظرفیت برد از روش های کمی استفاده شد. برای بررسی رابطه ظرفیت برد گردشگری بر حفظ محیط زیست و ارتقای کیفیت گردشگری از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شد. از آنجایی که براساس ویژگی ها و مختصات هر منطقه کوهستانی ازجمله اقلیم، جغرافیا، فرهنگ و تاریخچه، ظرفیت برد گردشگری متفاوت است، نوآوری این پژوهش در آن است که تاکنون پژوهشی درزمینه ظرفیت های برد گردشگری در محدوده مورد مطالعه انجام نشده است و همچنین ارائه الگوی مدیریت ظرفیت برد در راستای ارتقای کیفیت گردشگری و حفظ محیط زیست در مناطق کوهستانی موضوعی است که تاکنون به آن پرداخته نشده است. یافته های پژوهش نشان داد ظرفیت برد فیزیکی 32500، ظرفیت برد واقعی 8076 و ظرفیت برد مؤثر 5387 نفر در سال است، لذا ظرفیت برد مؤثر و ظرفیت برد واقعی، تأثیر معناداری بر حفظ محیط زیست و ارتقای کیفیت گردشگری دارد؛ ولی ظرفیت برد فیزیکی تأثیر چندانی در افزایش کیفیت گردشگری و محیط زیست ندارد.
ارزیابی محدوده های مسکن مهر براساس عوامل پایداری (مطالعه موردی: مسکن مهر تعاونی ساز، صنعتی ساز و خودساز شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تجربه پروژه های مسکن مهر در شهرهای ایران به یکی از چالش های برنامه ریزی شهری تبدیل شده و نشان داده است که توجه به نیازهای ساکنین آن در محیط های سکونتی از مهمترین نیازهای هر مسکنی بشمار می آید و با تحقق این مهم می توان پایداری را در این نوع مساکن ارتقاء داد تا رضایتمندی ساکنین افزایش یابد. این پژوهش به دنبال ارزیابی سه محدوده مسکن مهر تعاونی ساز، صنعتی ساز و خودساز شهر سمنان براساس عوامل پایداری مسکن است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. ابزار جمع آوری داده ها براساس مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی و در قالب توزیع 360 پرسشنامه بصورت تصادفی ساده بوده است. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که ساکنین از معیار کالبدی و زیباشناختی به ترتیب بیشترین و کمترین رضایتمندی را داشته اند. در سطح شاخص ها نیز شاخص های «تأمین کافی امکانات پارکینگ وسایل نقلیه» و «تاسیسات و تجهیزات کارآمد»، بیشترین و شاخص های «چشم اندازهای قابل رویت» و «دسترسی به فضای سبز مناسب» کمترین رضایتمندی را کسب کردند. نتایج معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی بیانگر بیشترین میزان تاثیرگذاری معیار کالبدی در کل محدوده و همچنین در محدوده های تعاونی ساز و خودساز و معیار اجتماعی در محدوده صنعتی ساز است. نتایج روش های مرک و ایداس جهت وزندهی و رتبه بندی سه محدوده نشان داده است که مسکن مهر خودساز، نسبتا پایدار و مساکن مهر تعاونی ساز و صنعتی ساز به ترتیب دارای پایداری کم و عدم پایداری هستند. این نتایج می تواند به برنامه ریزان حوزه مسکن و مدیران شهری جهت بهبود پایداری مسکن مهر شهر سمنان در راستای ارتقای رضایتمندی ساکنین کمک کند.
چارچوب مفهومی برای تحلیل هوشمندی در فضاهای عمومی سکونتگاه های غیررسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 25
حوزههای تخصصی:
مفاهیم هوشمندی و غیر رسمیت به عنوان دو مفهوم و عملکرد متضاد در مباحث شهری به نظر می رسند. بااین حال، ممکن است مفاهیم مذکور بیش از تفاوت، به یکدیگر شبیه باشند. به عنوان مثال، توسعه سکونتگاه های غیررسمی و فضاهای عمومی در آن ها از الگوهای خودسازمان دهی و روزانه پیروی می کند، و این مشابه آن چیزی است که در توسعه های هوشمند نیز یافت می شود. هوشمندی در سیر تکامل خود در نسل سوم تعاریف و مؤلفه ها به سر می برد که تأکید بیشتری را علاوه بر فناوری و رفاه (موجود در نسل اول و دوم) بر دغدغه های اجتماعی می گذارد که به نظر می رسد شباهت هایی با شیوه زندگی در سکونتگاه های غیررسمی دارد. بنابراین، هدف این پژوهش، در نظر گرفتن فرصت مفهوم سازی مجددِ هوشمندی از طریق ارجاع به فضاهای عمومی در سکونتگاه های غیررسمی بر مبنای رویکرد تفسیری و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار می باشد که گردآوری داده ها نیز مبتنی بر روش کتابخانه ای و مطالعه اسنادی است. نتایج حاکی از آن است که مفهوم هوشمندی در فضاهای عمومی سکونتگاه های غیررسمی با مؤلفه های انعطاف پذیری، تکثر اجتماعی و قومی، کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری، تحرک و پویایی (پیشروی آرام)، شفافیت، مشارکت، سرمایه اجتماعی، انسجام و وحدت اجتماعی، جوامع محلی فعال، عملکرد پایین به بالا، آگاهی جمعی، اعتماد اجتماعی، سامانه ها و شبکه های حمایتگر، قدرت اجتماعی و حس تعلق بازشناسی می گردد.
بررسی رابطه کیفیت حکمرانی با امید اجتماعی در توسعه شهری (مورد مطالعه: جوانان شهر بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی یکی از امیدوارکننده ترین فرصت ها برای توسعه اجتماعی، اقتصادی از طریق صنعتی سازی و مدرن سازی در سراسر جهان است. یکی از مسائل اجتماعی شهرنشینی در شرایط کنونی جامعه ایرانی، مسئله امید اجتماعی در میان نسل جوان است. امید اجتماعی از عناصر اصلی توسعه جوامع است که خلق آن مستلزم قابلیت ها و شرایطی است که از طریق عملکرد کارآمد نهادهای حکمرانی در جامعه برساخته می شود. در این راستا بر اساس نظریه ها و پژوهش های انجام شده داخلی و خارجی مدلی نظری طراحی گردید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت حکمرانی با امید اجتماعی از نوع کاربردی و با رویکرد کمی و به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه پژوهش شامل جوانان 20 تا 35 سال شهر بوشهر بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 385 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود که پایایی آن به روش پایایی مرکب و آزمون آلفای کرونباخ، و روایی آن با تأیید خبرگان به روش روایی واگرا و همگرا تأیید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه به روش ورودی و از نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که چون مقدار معناداری برابر (00/0) کوچکتر از 05/0 است و مقدار آماره F برابر(81/62) است، پس مدل رگرسیونی برازش داده شده معنادار است. همچنین ابعاد پنج گانه متغیر مستقل کیفیت حکمرانی در مدل پژوهش 45 درصد از تغییرات امید اجتماعی جوانان شهر بوشهر را تبیین می کنند.
جدایی گزینی فضایی کلانشهر مشهد و تحلیل مضمون طرح های تفصیلی پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۶)
155 - 176
حوزههای تخصصی:
با افزایش روند شهرنشینی، مهاجرت و تشدید افتراق میان گروه های اجتماعی- اقتصادی شهری، پدیده جدایی گزینی شهری در بسیاری از کلانشهرها به مانعی قابل توجه در جهت دستیابی به جامعه شهری همبسته مبدل گشته است. این پدیده ارتباطات بین طبقاتی را به طور جدی مورد تهدید قرار داده به طوری که نمود آن در ساختار فضایی شهرها قابل رؤیت است. طرح های تفصیلی به عنوان اصلی ترین طرح ها و سیاست گذاری های شهری و مهم ترین اسناد تأثیرگذار بر توسعه و ساماندهی شهر، می تواند این پدیده را تعدیل یا تشدید نماید. هدف این پژوهش تحلیل مضمونِ طرح های تفصیلی حوزه هایی از کلانشهر مشهد است که با پدیده جدایی گزینی فضایی روبرو هستند. این پژوهش از نظر ماهیت، با به کارگیری روش آمیخته کمی- کیفی، در زمره تحقیقات ترکیبی قرار می گیرد. نتایج حاصل از نرم افزار تحلیلگر جدایی گزینی، شاخص موران عمومی و آنالیز لکه های داغ، براساس مؤلفه های سکونتی و به استناد داده های مرکز آمار ایران در سرشماری سال 95؛ شدت و تجمع پایگاه های پایین اجتماعی- اقتصادی را به طور خاص در حوزه های شرق شهر مشهد هویدا می سازد. این تحقیق با به کارگیری روش تحلیل مضمون در بررسی سیاست ها و برنامه های طرح های تفصیلی حوزه های مربوطه نشان می دهد: با اصلاح تیپ بندی گونه های سکونتی، بهبود سرانه خدمات غیرانتفاعی و افزایش پروژه های پیشران توسعه در این طرح ها می توان پدیده جدایی گزینی شهری در کلانشهر مشهد را تعدیل کرد.
شناسایی تهدیدات در حاکمیت شهرهای هوشمند با رویکرد TOE (نمونه موردی شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به جایگاه شهر مشهد در هوشمند سازی، ریسک ها و تهدیدات کلاسیک نمی توانند به عنوان تنها مخاطره در آن باشند و به دلیل ارتباط متقابل شبکه های مختلف شهری اختلال در یک بخش از سیستم همه بخش ها را متأثر می کند که این امر می تواند حاکمیت شهر را دشوار و مستعد دست کاری کند. هر چه پیچیدگی در شهرها افزایش می یابد لزوم توجه به مسائل مدیریت ریسک نیز زیاد می شود. پژوهش حاضر باهدف کاربردی و ماهیتی توصیفی -تحلیلی به شناسایی تهدیدات و ریسک های با میزان تأثیر و احتمال وقوع بالا در شهرداری مشهد پرداخته است. در این پژوهش با توجه به رویکرد مطالعه، بعد فناوری دارای 14 شاخص و 49 متغیر، بعد سازمان شامل 14 شاخص و 43 متغیر، بعد محیط زیست نیز متشکل از 10 شاخص و 41 متغیر مرتبط با ریسک ها می باشند. ابزار مورداستفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری[1] تحقیق 55 نفر از متخصصان و کارشناسان در حوزه موردمطالعه بر اساس دسترسی پذیری در شهرداری کلان شهر مشهد است. داده های گردآوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزار آموس مورد ارزیابی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر بر اساس رویکرد موردمطالعه نشان داد که مهم ترین ریسک ها و تهدیدهای فراروی حاکمیت شهری هوشمند در شهرداری مشهد از بین سه بعد موردمطالعه مرتبط با بعد سازمانی است. همچنین در بعد فناوری بیشترین میزان بار عاملی مربوط به تهدیدات، از جنبه میزان تأثیر و احتمال وقوع مرتبط باهوش مصنوعی (79/0)، نرم افزار (768/0)، حسگرها (767/0)، امنیت سایبری (761/0) و ابر داده ها (719/0) هست. ازلحاظ سازمانی نیز تراکنش الکترونیک (820/0)، محرمانگی (760/0)، ارتباط الکترونیک (753/0) و صحت اطلاعات (752/0) بالاترین درصد رادارند. در بین شاخص های ریسک بررسی شده برای محیط زیست شهری نیز اماکن عمومی (798/0)، انرژی (795/0)، ایمنی شهری (760/0) و آب و فاضلاب (684/0) دارای بیشترین تهدیدات در شهرداری مشهد می باشند.
برنامه ریزی راهبردی توسعه صنعت گردشگری با رویکرد تحلیلی اثرات متقاطع و اهداف- بازیگران (پژوهش موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
289 - 304
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از پژوهش حاضر، تدوین برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری پایدار با رویکرد آینده پژوهی در شهر یاسوج است. جامعه آماری پژوهش، کلیه مدیران، کارشناسان و افراد متخصص استان در زمینه گردشگری و آینده پژوهی؛ روش و طرح نمونه برداری، نمونه برداری هدفمند خواهد؛ و نمونه آماری پژوهش متشکل از 25 خبره و کارشناس در حوزه مرتبط با گردشگری و طبیعت گردی خواهد بود. گردآوری داده ها و اطلاعات موردنیاز در این پژوهش، ترکیبی از روش های مختلف ازجمله روش دلفی (پنل خبرگان) و طوفان فکری (انگیزش ذهنی ) و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات موردنیاز بر اساس روش ساختاری و آینده پژوهی (شامل نرم افزار میک مک (MICMAC) و مکتور (MACTOR) می باشد.نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که از 55 شاخص شناسایی شده جهت بررسی و نقش آن ها در توسعه صنعت گردشگری پایدار شهر یاسوج، 15 شاخص به عنوان شالوده و مبنای اصلی و کلیدی جهت توسعه پایدار گردشگری شهر یاسوج استخراج گردید. لذا این پیشران های پیوندی که نشان دهنده توان تأثیرگذاری آن ها بر کل سیستم است شامل توسعه طبیعت گردی با وزن عددی (84/8)، اعتبارات بخش گردشگری و میراث فرهنگی (91/9)، توسعه ثبات سیاسی و امنیتی کشو (66/5)، همسایگان جنوبی خلیج فارس (65/2)، شهرک سلامت (7/3)، برند سازی (72/6)، تجارب عاطفی گردشگران (شادی، ع شق و غ افلگیری) (01/3)، اکو موزه (54/6)، بخش خصوصی (90/4)، احداث بازارچه های محلی (90/6)، نماسازی و سیما سازی بدنه های شهری (20/9)، طراحی مسیرهای گردشگری (14/2)، توسعه زیرساخت ها و فناوری های اینترنت محور (54/6)، شبکه حمل ونقل منطقه ای (37/6) و طرح جامع گردشگری (14/8) است. همچنین جهت بررسی میزان تأثیرگذاری بازیگران و بررسی ارتباط همگرایی و واگرایی آن ها زمینه برای بهبود و توسعه صنعت گردشگری شهر یاسوج، 13 بازیگر در سطوح استانی و 4 بازیگر در سطوح کلان و 2 بازیگر در مقیاس بینابین شناسایی گردید که نتایج حاصل از همگرایی پیشران ها و بازیگران کلیدی مؤثر جهت توسعه و بهبود گردشگری پایدار شهر یاسوج بر اساس رویکرد مکتور بنا نشان می دهد که از بین 19 سازمان و نهاد مورد هدف و درگیر با سازوکار با گردشگری پایدار شهر یاسوج، 4 بخش استانداری، برنامه ریزی و بودجه، شهرداری، میراث فرهنگی، گردشگری - صنایع دستی و بخش خصوصی بیشترین تأثیر را جهت امور و پیشبرد
سنجش و مقایسه تأثیرپذیری حس تعلق زائر از حس مکان با تأکید بر مؤلفه های آن در بناهای زیارتگاهی، مطالعه موردی: زیارتگاه علی ابن مهزیار در اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیل و شناسایی عوامل مؤثر بر حس مکان در بناهای زیارتگاهی و ارتقا این عوامل برای درک عمیق تر حس مکان در این بناها است. روش تحقیق توصیفی -تحلیلی بوده و حجم نمونه براساس جدول مورگان 78 نفر تعیین گردید. آنچه این پژوهش را با پژوهش های مشابه متمایز می سازد، تحلیل و بررسی مؤلفه های حس مکان در زیارتگاه علی ابن مهزیار به عنوان شاخص ترین بنای زیارتگاهی درون شهری اهواز است که تاکنون در این زمینه پژوهشی تدوین نشده است. نتایج آزمون پیرسون ضمن تأیید همبستگی تمام معیارها و زیر معیارها با حس مکان، نشان داد. متغیر آرامش و معنویت بالاترین و متغیر امنیت پایین ترین ضریب همبستگی را با میزان حس مکان دارد. طبق نتایج آزمون رگرسیون خطی، ابعاد ادراکی و کالبدی بیش ترین اثر و ابعاد عملکردی و اجتماعی تأثیر کم تری در القاء حس مکان را دارند. نتایج پژوهش نشان داد که علاوه بر چهار مؤلفه کالبدی، معناشناختی، اجتماعی و خدمات، مؤلفه های دیگری بر ایجاد حس مکان در بناهای زیارتگاهی دخالت دارند. بنابراین می توان ضمن توجه به ابعاد پنهان مؤثر، با فراهم نمودن زمینه برای دو مؤلفه کالبدی و معناشناختی به تعمیق حس مکان میان زائران در بناهای زیارتی دست یافت. مؤلفه کالبدی از طریق نشانه ها و نمادها، بافت، مصالح، رنگ، نورپردازی، و مؤلفه معناشناختی از طریق تزیینات مزین به آیات قرآنی، استفاده از نقوش اسلیمی ایرانی و کاشی کاری، می تواند حس آرامش و معنویت در زائرین و در نهایت القای حس مکان و هویت بخشی به اماکن زیارتگاهی را موجب شوند.
تحلیل جغرافیایی شاخص های عینی و ذهنی توسعه فضای سبز شهری دزفول با رویکرد زیست پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز شهری به عنوان یکی از عناصر کلیدی در طراحی و برنامه ریزی شهری، نقش حیاتی در ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان و حفظ سلامت محیط زیست ایفا می کند. این رو هدف این مقاله تحلیل جغرافیایی شاخص های عینی و ذهنی توسعه فضای سبز شهری دزفول با رویکرد زیست پذیری است. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی با رویکرد پیمایشی است. جهت گردآوری داده و اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشگری) استفاده شده است. برای جمع آوری داده و اطلاعات در مطالعات میدانی، از روش کیفی دلفی استفاده شده است. در تجزیه تحلیل یافته های این تحقیق، از مدل آراس به منظور تعیین اهمیت شاخص های عینی و ذهنی و از فنون آماری آزمون مدل سازی معادله ساختاری واریانس محور و مدل سازی معادل ساختاری کوواریانس محور به منظور تعیین روابط اثرات استفاده شده است. و در پایان به منظور تحلیل جغرافیایی در مناطق سه گانه از پهنه بندی کریجینگ استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص نظیر، تنوع انواع پارک ها و باغات با امتیاز جمع 23 و میانگین رتبه 2.3 تعداد کل پارک ها و باغات عمومی در شهر با جمع امتیاز 31 و میانگین رتبه 3.1 و مساحت کلی پارک ها و باغات عمومی با جمع امتیاز 42 و میانگین رتبه 4.2 در رتبه های اول تا سوم هستند. شاخص های عینی توسعه فضای سبز دزفول 76 درصد از واریانس متغیر زیست پذیری را تبیین می کند بنابراین فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه توسعه شاخص های عینی بر ارتقا زیست پذیری شهر دزفول اثرگذارند، تأیید می شود. همچنین نتایج تحلیل جغرافیایی نشان می دهد بیشترین پهنه در طیف متوسط است
تحلیل زیست پذیری محله های منطقه 22 شهرداری تهران با تأکید بر دوگانگی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفاوت های اجتماعی، اقتصادی و به تبع آن دوگانگی فضایی حاصل تأثیرات عوامل مختلفی است که در پی مدل اقتصادی، اجتماعی یعنی قرار گرفتن در مدار سیستم گردش سرمایه در تهران نمود پیداکرده است. وجود نابرابری های فضایی در شهرها و نقشی که در زیست پذیری آن ها دارد، سبب شده که رویکرد پایداری در این فضاها بر مبنای تباین های فضایی زیست پذیری مورد توجه قرار بگیرد. هدف پژوهش تحلیل زیست پذیری محله های منطقه 22 تهران با تأکید بر دوگانگی فضایی است. پژوهش از نظر روش توصیفی- تحلیلی بوده و در دسته تحقیقات کاربردی قرار دارد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. جامعه آماری کارشناسان شهرداری منطقه 22 تهران است . روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از تکنیک تاپسیس و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که محله هوانیروز، کوهک و چیتگر با 0.967 امتیاز رتبه یک را به خود اختصاص دادند. محله شهرک شریف، آتی ، پیکان شهر و آزادشهر با 0.417 کمترین امتیاز را دارند. محلات پهنه شرقی منطقه در وضعیت مطلوب زیست پذیری قرارگرفته اند. همچنین عوامل کالبدی- محیطی با ضریب بتای 24/34 بیشترین تأثیرگذاری را بر دوگانگی فضایی زیست پذیری منطقه 22 دارد. نوآوری پژوهش نشان می دهد در سایر پژوهش ها رویکرد زیست پذیری به صورت یک متغیر جداگانه از متغیر دوگانگی فضایی در شهرها تحلیل شده است. در پژوهش حاضر به تحلیل دوگانگی فضایی با تأکید بر رویکرد زیست پذیری به صورت توأمان پرداخته شده و برای اولین بار است که این موضوع در منطقه 22 تهران تحلیل شده است.
تحلیل تاثیر تکنولوژی ساخت و سازهای نو معماری در بیمارستان های ارتقا دهنده سلامت بر رفاه اجتماعی در شهرها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بیمارستان به عنوان مکانی در شهرها که فرایند مراقبت و درمان بیمار در آن انجام میگیرد، از اهمیت خاصی برخوردار است و در محیط آن، محوریت انسان و پاسخگویی به نیازهای او اولویت است. در تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سوال هستیم که چه عواملی مرتبط با معماری در طراحی فضاهای درمانی در شهرها باعث بهبود سلامت میشود ؟ چگونه میتوان به کمک طراحی و ارتقا بیمارستان به رفاه اجتماعی در شهرها رسید؟ معمارى ضعیف بیمارستان مى تواند بر سلامتى و روان بیماران و همین طور جلوه و سیمای شهری تأثیر منفى بگذارد و طراحى خوب مى تواند به تقویت توانایى ها و کاهش استرس آن ها کمک نماید و تاثیر دو سویه بین فضای بیمارستان ها در شهر بر ارتقا سلامت بیماران و ارتقا رفاه اجتماعی میباشد. روش تحقیق کیفی و با استفاده از تکنیک دلفی می باشد، (Delphi) یکی از روش های تصمیم گیری گروهی است که برای دستیابی به توافق پیرامون مساله مورد بررسی از دیدگاه خبرگان استفاده می شود. مولفه های به دست آمده به وسیله شاخص روایی CVRو CVI تجزیه و تحلیل شدو سپس راهکارهای عملی بررسی شده از نمونه های موردی و پژوهش های بررسی شده، در جدول راهکارهای طراحی ارائه شده است. ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ در دو دﺳﺘﻪی اﺻلی ﻣﺆ ﻟﻔﻪﻫﺎی ﻣﺤﯿﻂ داﺧلی و ﺧﺎرجی ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی ﺷﺪه اﺳﺖ. درﻣﺤﯿﻂ داﺧلی، ﻋﻮاﻣلی ﻧﻈﯿﺮ ﻣﺒﻠﻤﺎن، رنگ، ﻧﻘﺎشیﻫﺎی دﯾﻮاری و ﻧﻮر پردازی ﻣﻮرد اﺷﺎره ﻗﺮارگرﻓﺖ. در محیط خارجی، ارتباط بصری با طبیعت و تامین چشم انداز، نور و مصالح طبیعی هستند، توسط طراحان پروژه اعمال شده اند. در نتیجه طراحی بایستی به صورتی باشد که از طریق راهبردهای مختلف همچون حیاط مرکزی و یا بام سبز در طبقات بتوانند دسترسی مستقیم به طبیعت و استفاده حداکثری از ان را بوجود آورند در نهایت طراحیمناسب ذاخلی و همین طور فضاهای شهریمناسب میتواند روند بهبود را افزایش دهد و بر سلامت روانی و جسمی بیماران به میزان زیادی مؤثر واقع شود و ارتقا کیفیت درمان و رفاه اجتماعی در شهرها برهم تاثیر دوسویه و متقابل دارند.
شناخت و تحلیل عوامل جغرافیایی و معماری در پایداری کاربری مسکونی(نمونه موردی: خانه های سنتی شهر کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کاربری مسکونی یکی از مهم ترین کاربری های شهری محسوب می شود که در دوره های تاریخی مختلف از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در این راستا، عوامل گوناگونی می توانند در پایداری کاربری های مسکونی شهری مؤثر باشند که عوامل فرهنگی، اقلیمی، طبیعی و جغرافیایی از مهم ترین آنها محسوب می شوند. هدف این پژوهش شناخت و تحلیل عوامل محیطی، اقلیمی و جغرافیایی مؤثر در پایداری کاربری مسکونی به صورت مطالعه موردی خانه های سنتی کرمانشاه است. روش مورد استفاده در این تحقیق روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های پیمایشی است. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. روایی پرسش نامه از طریق نخبگان تأیید و پایایی نیز از طریق آلفای کرونباخ بالای 70/0 تأیید شد. جامعه آماری تحقیق را تعداد ۴۶۰ نفر از اساتید دانشگاه، کارشناسان، متخصصان و افراد آگاه به معماری بناهای مسکونی دوره قاجار در منطقه غرب کشور تشکیل داده اند. تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان ۲۱۳ نفر محاسبه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که عوامل اقلیمی و جغرافیایی شامل ویژگی های زمینه ای منطقه، ویژگی های مشترک، عوامل اقلیمی، مدرنیزاسیون و ویژگی های فرهنگی منطقه در سطح کمتر از 05/0 معنادار و در معماری و پایداری کاربری مسکونی دوره قاجاریه در شهر کرمانشاه تأثیرگذار بوده است. نتیجه رگرسیون تأیید نمود که عوامل بررسی شده، مجموعاً توان تبیین ۶۶ درصد از تغییرات (واریانس) معماری و پایداری بناها یا کاربری مسکونی این دوره را دارند. در این زمینه، ویژگی های زمینه ای (جغرافیا، طبیعت و اقلیم) با مقدار بتا برابر با 664/0 بیشترین تأثیرگذاری را بر معماری و پایداری کاربری مسکونی در منطقه غرب کشور داشته است.
تحلیل تاب آوری اجتماعی مسکن محلات شهری در برابر زلزله، مطالعه موردی: محلات منطقه ۱۵ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب های ناشی از زلزله مجموعه سیستم های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی شهر را در برمی گیرد. تاب آوری اجتماعی در برابر بحران به عنوان توانایی یک سیستم یا بخشی از یک سیستم برای بهبود بعد از یک فاجعه تعریف می شود. شاخص های تاب آوری اجتماعی از طریق تحلیل محتوا و ارزیابی نهایی از دیدگاه اساتید استخراج شده است. هدف پژوهش سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در دو شرایط فرضی با شاخص های یکسان و استخراج عوامل و عناصر تأثیرگذار از دیدگاه شهروندان است. جامعه آماری پژوهش محلات 20 گانه منطقه 15 شهر تهران است. نمونه آماری با نتایج فرمول کوکران 401 مورد به صورت مساوی در 20 محله است. تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز با توجه به سؤال های و نوع داده ها با استفاده از نرم افزار آمارهای GIS و SPSS و روش آماری تحلیل عامل اکتشافی جهت تعیین تعداد عوامل و میزان تأثیرات عوامل و عناصر و روش تاپسیس نیز جهت سطح بندی محلات است. نتایج و یافته ها حاکی از آن است که منطقه از وضعیت مناسبی از تاب آوری برخوردار نیستند و ساکنین ارزیابی خوبی از میزان تاب آوری خود و محیط ندارند. بااین وجود در پرسشنامه قبل از بحران، محله مظاهری دارای رتبه اول وضعیت مناسب و در پرسشنامه بعد از بحران نیز محله شوش دارای رتبه اول وضعیت مناسب تاب آوری در هر دو موقعیت نیز محله مسعودیه با رتبه آخر دارای نامناسب ترین تاب آوری است. همچنین عوامل جمعیت فعال، تعداد خانوار و تعداد زنان و کودکان دارای بیشترین تأثیر در میزان تاب آوری قبل و بعد از زلزله بوده اند.
بررسی اثرات تأمین مسکن محله محور بر توسعه گردشگری با رویکرد زیست محیطی (مورد مطالعه: شهر اراک)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
99 - 116
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر گردشگری جایگاه خاصی در توسعه کشورها پیدا کرده و نقش فعال و مؤثری در ارتقاء ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ویژه در کشورهای درحال توسعه ایفا می کند؛ امروزه تأمین مسکن در قالب برنامه ریزی محله محوری، بیش از هر زمان دیگری مورد توجه می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات تأمین مسکن محله محور بر توسعه گردشگری با رویکرد زیست محیطی در شهر اراک بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ چگونگی گردآوری اطلاعات، میدانی (پرسشنامه) و اسنادی (کتابخانه ای) است. جامعه پژوهش، مسئولین و متصدیان گردشگری در محدوده مورد مطالعه که با موضوع گردشگری آشنایی دارند (15 نفر)، متصدیان و کارکنان و فعالان حوزه گردشگری (8 نفر)، کارشناس جغرافیا و گردشگری (5 نفر)، کارشناس عمران (3نفر)، کارشناس مهندسی منابع آب(3نفر) و اساتید، محققان و پژوهشگران دارای اطلاع یا سابقه پژوهش در حوزه گردشگری اراک (6 نفر) بود که 40 پرسشنامه را تکمیل نمودند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش ماتریس ایرانی (لئوپولد تغییر یافته مخدوم، 1387) بود. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، اثرات و پیامدهای تأمین مسکن بر گردشگری شهر اراک دارای اندک تأثیرات منفی می باشند، در واقع باید به این نکته اشاره کرد که تأمین مسکن نمی تواند تنها شامل اثرات منفی زیست محیطی باشد بلکه می تواند در زمینه توسعه گردشگری نقش آفرین باشد. بنابراین ضروری است که در درجه اول جهت کاهش اثرات منفی تلاش کرده و در درجه دوم باید سعی کرد از این پتانسیل در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی بهره برد.
ارائه مدل مؤلفه های تأثیرگذار با رویکرد قرآنی در معماری مسکن آپارتمانی معاصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
275 - 288
حوزههای تخصصی:
توجه به کمیت و عدم توجه به کیفیت و تهی بودن مسکن آپارتمانی از معنا، عدم ارتباط معنادار، بین فرهنگ معماری مسکن ایرانی اسلامی و معماری مسکن آپارتمانی تقلیدی، وارداتی غربی، باعث گسست هویت، پیوند معماری مسکن ایرانی اسلامی، با گذشته ی درخشان تاریخ معماری این سرزمین شد. بنابراین این پژوهش با سوءال: مؤلفه های تأثیرگذار با رویکرد قرآنی در معماری مسکن آپارتمانی معاصر کدامند؟ و با هدف ارائه مدل مؤلفه های تاثیرگذار با رویکرد قرآنی در معماری مسکن آپارتمانی معاصر تهران. انجام گردید. این تحقیق بروش کمی _کیفی (ترکیبی: Mixed Method) بصورت همزمان و در سه فاز مکمل هم انجام شد. اهم مؤلفه های تحصیل شده تاثیر گذار در معماری مسکن آپارتمانی معاصر پس از ادغام و پایش 33 مورد بود که در جدول شماره 6 بخش تاثیرگذاری زیاد آن، نشان داد: 12% مؤلفه ها در معماری مسکن آپارتمانی معاصر و 88% در معماری مسکن سنتی تاثیرگذار بوده است. و اخص مؤلفه ها که به عنوان موئلفه های نهایی (مدل) معرفی شدند با درصد اهمیت آنها به عنوان یک مدل ارزشمند اسلامی، عبارتند از: آسایش و امنیت 98%، محرمیت 96%، کرامت انسانی94%، عبودیت و بندگی 94%، حریم خصوصی 92%، ایمنی، استحکام و استواری 92%، تواضع و فروتنی 90%، عوامل زیستی پایدار 90%، خلاقیت 88%، فعالیت پذیری 82%. در بررسی تطبیقی نتایج این پژوهش و شش مقاله در خصوص مسکن مهر، مؤلفه های بدست آمده از نتایج پژوهش حاضر جامعیت مادی و معنوی کامل تری دارند. در بخش بررسی آسیب شناسی معماری مسکن آپارتمانی معاصر بعلت کم رنگ شدن و فقدان مؤلفه های تاثیرگذار ، معماری فضاهای مختلف آپارتمانی آسیب جدی دیده اند. کاربرد این پژوهش می تواند در برنامه ریزی وزارت راه و شهر سازی، وزارت کشور و شهرداری ها و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، سازمان نظام مهندسی کشور، برای کنترل، نظارت و هدایت، به عنوان الگویی برای مسکن اسلامی در شهر و روستا باشد. پیشنهاد می گردد پژوهشگران آینده همین تحقیق را بارویکرد کتاب های مقدس آسمانی دیگر در سایر نقاط جهان انجام و نتایج آن را با این پژوهش مقایسه کنند.