فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
546 - 559
حوزههای تخصصی:
توجه به حفظ محیط زیست و اقتصاد محلی سبب شده است تا در سال های اخیر بومگردی در کانون توجه برنامه ریزان و متخصصین حوزه گردشگری قرار گیرد. جهت دستیابی به اهداف بومگردی، توسعه اقامتگاه های بومگردی یکی از راه های مؤثر است. در این میان، استان گیلان به عنوان یکی از مقصدهای اصلی گردشگری در ایران با دارا بودن تعداد زیادی از جاذبه ها و منابع گردشگری، همواره موردتوجه بسیاری از گردشگران است که در صورت توجه به اصول بومگردی می تواند سبب توسعه استان گردد. بر این مبنا تأسیس اقامتگاه های بومگردی در نواحی روستایی از چند سال گذشته همواره مورد تأکید مسئولین استان بوده است. ازاین رو این تحقیق قصد دارد تا با به کارگیری روش کیفی، مشکلات موجود در حوزه تأسیس و توسعه اقامتگاه های بومگردی در نواحی روستایی استان گیلان را با استفاده از تئوری بنیانی شناسایی نماید. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، 41 نفر از متخصصان، فعالان حوزه گردشگری استان، روستاییان و مسئولین به عنوان نمونه انتخاب شدند. تکنیک های به کار گرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافتند. بر مبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و نتایج حاصل از آن، استخراج شش مقوله هسته ای شامل کاربری اراضی، بازاریابی، مشکلات اداری، جاذبه ها، کمبود آموزش و امکانات و مدیریت و برنامه ریزی است.
آینده نگاری بهبود عملکرد کمسیون ماده100 با ارائه الگوی تلفیقی سناریو-SWOT- QSPM (مورد مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخلف ساخت و سازشهری از ضوابط و استانداردهای کیفی، فنی و شهرسازی در شهرهای ایران واقعیتی است ریشه دار و در عین حال گسترده که همسو با رشد شهرنشینی و افزایش تقاضای موثر در صنعت ساخت و ساز، به گونه ای تصاعدی در حال افزایش است. این قانون گریزی ساختمانی دیر زمانی است در کلانشهرهای مواجه با محدودیت فضایی، عینیت بیشتری نیز یافته است. داده های مرتبط با تخلفات ساختمانی در شهر یزد نیز نشان دهنده افزایش تخلفات ساختمانی در سال های اخیر بوده است. هدف این پژوهش ارائه الگوی تلفیقی سناریو-SWOT QSPM- در تدوین راهبردهای بهبود عملکرد ماده 100 برای کاستن تأثیرات منفی و افزایش پایداری شهر بوده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و آینده نگاری بر مبنای سناریو (اکتشافی) بوده است. مهمترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد کمسیون ماده 100 ابتدا با استفاده روش دلفی با نظر خواهی از کارشناسان مورد کاوش قرار گرفت که 46 عامل به عنوان عامل های تاثیر گذار انتخاب شدند. در مرحله دوم با استفاده از نرم افزار میک مک 15 عامل به عنوان مهمترین عامل های تأثیر گذار انتخاب شده اند. در مرحله سوم با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد مهمترین سناریو های پیش روی بهبود عملکرد ماده 100 استخراج شد .در نهایت راهبرد های آن با استفاده از برنامه ریزی راهبردی (SWOT) وQSPM طراحی شد.
بررسی اثرات کاربری های صنعتی-کارگاهی در مبادی ورودی شهر(مورد شناسی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جای گیری نامناسب و سازمان نیافته برخی از فعالیت های صنعتی، تولیدی و خدماتی در فضاهای شهری، در سلامت جسمی و روانی شهروندان و همچنین در سیما و منظر شهرها تأثیر نامطلوب می گذارد. هدف این مقاله، مطالعه وضعیت موجود و سنجش نگرش شهروندان درباره اثرات کارگاه ها و کاربری های صنعتی بر مبادی ورودی شهر گرگان (ورودی های شرقی، غربی و شمالی) است و با الهام از مبانی نظری تحقیق و بومی سازی آن در قالب چهار بُعد زیست محیطی، کالبدی، سیما و منظر شهری و ترافیکی انجام شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری داده ها با انجام تحقیقات میدانی، پیمایشی و با استفاده از ابزارهایی چون مشاهده و پرسشنامه انجام شده است. نمونه آماری شامل 384 نفر از ساکنان این ورودی هاست که به روش احتمالی طبقه بندی شده انتخاب شده اند. به منظور بررسی نرمال بودن داده ها، از آزمون هاای آماری کولموگوروف-اسمیرنوف و شاپیرو-ویلک در نرم افزار SPSS استفاده شد و به دلیل غیر نرمال بودن داده ها، از آزمون ناپارامتریک دوجمله ای (باینومینال)[1] استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از نظر شهروندان، کارگاه ها و کاربری های صنعتی مستقر در ورودی های شرقی و غربی تأثیرات نامطلوبی در وضعیت زیست محیطی این ورودی ها دارند؛ در حالی که در ورودی شمالی، این تأثیر نامطلوب نسبتاً کمتر است. در رابطه با اثرات کالبدی، نتایج در دو ورودی شرقی و غربی نشان دهنده تأثیر نسبتاً زیاد است؛ ولی در ورودی شمالی، تفاوت میانگین با نقطه انقطاع (3) معنی دار نیست. در رابطه با تأثیر برروی سیما، منظر و ترافیک، در ورودی های شرقی و غربی تأثیر نسبتاً زیاد است؛ درحالی که در ورودی شمالی تأثیر کمی می گذارند. این نسبت تأثیرگذاری منطقی به نظر می رسد؛ زیرا تعداد کارگاه ها و کاربری های صنعتی در ورودی شمالی نسبت به ورودی های دیگر ناچیز است. نتایج به دست آمده، با نتایج پیشینه تحقیق مقایسه شد. نتایج نشان داد که تصمیم گیران در برنامه ریزی های گذشته، اهمیت و ارزش منابع طبیعی و محیط زیست را نادیده گرفته اند و بسیاری از صنایع بدون توجه به ملاحظات زیست محیطی، طراحی و بهره برداری شده اند. جانمایی های نامطلوب و بدون برنامه صنایع و کارگاه ها و بی توجهی به آیین نامه های منطقه بندی و کاربری زمین، ازجمله مشکلات ریشه ای شهرهای مورد مطالعه بوده است. نتایج این تحقیق مشکلات مشابه را در ورودی های شهر گرگان تأیید می کند. [1]. Binomial test
ارزیابی و ارائه سیاست های توسعه و کارآمدی بافت های مسأله دار شهری با مدل FAHP و سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS (مورد: منطقه 12 کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
87 - 100
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزان شهری به دنبال شناسایی بافت هایی هستند، که در زمینه های اجتماعی و کالبدی در اولویت نوسازی و بهسازی قرار دارند. با توجه به رشد شتابان شهرنشینی و افزایش فزاینده جمعیت شهرها، توجه به بافت های مسأله دار که از سوی برخی متفکران از آن ها به عنوان ثروت پنهان شهرها یاد شده است، اهمیتی دوچندان یافته است. این مقاله تلاش دارد تا با در نظر گرفتن تمامی عوامل مؤثر بر فرسودگی، به مدل جامع و کاربردی شناسایی پهنه های مختلف بافت های شهری نائل آید. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. هدف پژوهش کشف مهم ترین نیروها و عوامل ازکارافتادگی در هر پهنه مسأله دار و ارزیابی و اتخاذ تدابیری برای توسعه و کارآمدی در جهت کاهش و از بین بردن این عوامل در جهت پایداری شهری است. برای این منظور معیارها، در 4 دسته ی کلان (اجتماعی/ فرهنگی، اقتصادی، کالبدی/ فضایی و محیطی) و 20 زیر معیار طبقه بندی شده اند. با نهایی شدن مدل کاربردی و از طریق مدل یکپارچه تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، محدوده های مسأله دار در بافت مورد مطالعه در آن ها مشخص و مورد ارزیابی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که معیارهای اجتماعی/ فرهنگی با 29% وزن از مهم ترین عوامل ناکارآمدی هستند، معیارهای کالبدی/فضایی با 27% وزن در اولویت دوم قرار دارند.
ارزیابی نقش پارک های شهری در پایداری اجتماعی شهرها نمونه موردی (پارک آزادی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
113 - 128
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضای سبز شهری از مهم ترین عوامل موثر در شکل دهی به پایداری اجتماعی و همبستگی فضاهای شهری می باشند. ولی عواملی مانند مشکلات زندگی شهری، ایمنی پارک و فضای سبز ، امنیت و متناسب نبودن امکانات مورد نیاز برای گروه های مختلف سنی و جنسی در این مکان ها از جمله عوامل کاهش تمایل شهروندان برای استفاده از این عرصه ها می باشد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی است که مبتنی بر کسب حقایق و تجزیه و تحلیل علل آن ها می باشد. حجم نمونه آماری با توجه به میزان جذب جمعیت پارک آزادی در شلوغ ترین روزهای سال، نمونه آماری متناسب که قابلیت تعمیم داشته باشد، 150 نمونه محاسبه گردیده و در راستای حذف اثر مقادیر بی پاسخ احتمالی تا 170 نفر افزایش پیدا کرد. در این پژوهش با توجه به بستر مناسب پارک آزادی در زمینه اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی آن ، متاسفانه کارکرد آن در زمینه اجتماعی و فرهنگی بسیار ضعیف می باشد و با توجه به جمع آوری اطلاعات از کاربران مراجعه کننده به پارک و تجزیه و تحلیل آن از طریق نرم افزار SPSS ، معضلات و مشکلات پارک آزادی در پایداری اجتماعی از دید کاربران به نتایجی دست پیدا کرد که در سه ویژگی ادراکی ، کالبدی و فضایی دسته بندی شد. این ویژگی ها شامل پیامدهای اجتماعی ، کنش متقابل اجتماعی ، برابری و تنوع اجتماعی و امنیت اجتماعی و عوامل کالبدی فضایی آن مربوط به نحوه مدیریت پارک ، روشنایی پارک ، امنیت در مسیر های عبوری ، جایگاه آب آشامیدنی ، تجهیزات زمین ، تجهیزات صوتی و استراحتگاه کاربران می باشد، که بر اساس آنها راهکارهای موثر در جهت اهداف پژوهش و ارتقاء نقش پارک های شهری در پایداری اجتماعی شهری ارائه گردیده است.
پیشران های کلیدی تغییر کاربری اراضی کشاورزی و اثرات آن بر نواحی روستایی مورد: دهستان میانجام در شهرستان تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی پیشران ها و آثار تغییر کاربری اراضی در نواحی روستایی دهستان میانجام واقع در شهرستان تربت جام بوده است. بر این اساس پژوهش حاضر از نظر روش توصیفی – تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است که جهت جمع آوری اطلاعات برحسب مقتضیات پژوهش از شیوه کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. برای تحلیل نتایج از دو نرم افزار MICMAC جهت تحلیل پیشران های کلیدی و SPSS جهت ارزیابی اثرات تغییر کاربری اراضی استفاده شده است. نتایج تحلیل پیشران های کلیدی نشان داد به لحاظ اثرگذاری مثبت، مؤلفه بهبود زیرساخت ها نظیر راه های ارتباطی و به لحاظ اثرگذاری منفی، مؤلفه هایی نظیر ناآگاهی از قوانین حفاظت اراضی، فرسایش و عدم محصول دهی مطلوب خاک در اثر شدت بهره برداری ها و مؤلفه های طرح ها و برنامه های تغییر کاربری اراضی مدون، گسترش شهر به سمت روستاهای پیرامونی و خزش شهری، افزایش ساخت و ساز خانه های دوم و ویلاها و توسعه راه های ارتباطی از مهمترین پیشران های تأثیرگذار در تغییر کاربری اراضی را شکل می دهند. در بحث ارزیابی اثرات تغییر کاربری اراضی، بیشترین اثر منفی ارزیابی شده توسط ساکنین روستایی مربوط به کاهش جمعیت تولید کننده روستایی به علت مهاجرت آنها به شهرها و گرایش کم آنها به ماندگاری در حریم روستا است که یک پدیده مخرب اجتماعی محسوب می شود. بیشترین اثر مثبت ارزیابی شده توسط ساکنین روستایی نیز متعلق به شاخص هایی از جمله افزایش بهداشت محیط، ساخت مساکن جدید با مصالح ساختمانی بادوام تر، عریض شدن معابر و تسهیل در تردد وسایل نقلیه ی جدید و بهبود زیرساخت ها بوده است.
ارزیابی آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی در مقابل مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: شهرستان های بیرجند و خوسف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
244 - 257
حوزههای تخصصی:
رفتار مخاطرات طبیعی در طی زمان منجر به تخریب بنیان های طبیعی و انسان ساخت نقاط روستایی می گردد. تحلیل فضایی مخاطرات و ارتباط آن با محیط انسان ساخت می تواند درک فضایی ما را نسبت به روابط فضایی تبیین کند. شهرستان های بیرجند و خوسف یکی از مناطق ناپایدار جمعیتی طی دو دهه اخیر بوده اند. مخاطرات محیطی مانند خشکسالی، بحران آب و ریزگردها پیشران ناپایداری این روستاها شده و باعث تخلیه جمعیت روستایی در این منطقه گشته اند. این پژوهش با رویکردی کاربردی به ارزیابی مخاطرات محیطی محدوده موردمطالعه پرداخته و نقش آن ها را در ناپایداری روستاهای منطقه بررسی نموده است. برای انجام این پژوهش نخست به ایجاد پایگاه داده ای مهم ترین مخاطرات محیطی (خشکسالی، زلزله، یخبندان، گردوغبار، شوری و سختی آب) در محیط جی.آی.اس صورت گرفت و با استفاده از روش های وزن دهی فازی نقشه نهایی مخاطرات محدوده تهیه و نقاط داغ و سرد آن شناسایی و الگوهای خطر آشکار شد. سپس پایگاه جمعیتی 540 روستای منطقه برای شش دوره سرشماری (1395-1355) با استفاده از نظرسنجی درباره شدت، فراوانی مخاطرات و میزان تاب آوری روستایی با تهیه پرسشنامه تخصصی ویژگی های مخاطرات محیطی منطقه واکاوی گردید. نتایج نشان می دهد که 250 روستا دارای رشد جمعیتی صفر و منفی می باشند. مناطق جنوبی و شمالی منطقه دارای شدت آسیب پذیری بالایی هستند. همچنین 47 درصد از منطقه در پهنه خطرپذیری شدید قرار دارند که مشتمل بر67 سکونتگاه است در این پهنه واقع گردیده اند.
ارزیابی توانمندی های مذهبی کلان شهر تهران جهت توسعه صنعت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
151 - 161
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یکی از سودآورترین صنایع خدماتی نقش مهمی را در اقتصاد کشورها ایفا می کند. کلان شهر تهران به عنوان یکی از مناطق مستعد گردشگری مذهبی، به دلیل برخورداری از جاذبه های مختلف گردشگری ادیان توحیدی توانمندی های بالایی برای جذب گردشگران برخورداراست. این پژوهش باهدف بررسی جاذبه های گردشگری ادیان توحیدی در کلان شهر تهران جهت توسعه صنعت گردشگری صورت گرفت. تحقیق حاضر ازنظر دسته بندی تحقیقات بر اساس روش، یک تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. داده های تحقیق از طریق پرسش نامه، از 20 نفر از کارشناسان و خبرگان حوزه گردشگری مذهبی که بالای ده سال سابقه خدمت دارند، جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای با استفاده از نرم افزار spss استفاده شد. نتایج نشان داد، اختلاف مشاهده شده بین میانگین های سؤالات مختلف به جز سؤال های وضعیت پارکینگ مجموعه ها، کمیت و کیفیت وسیله نقلیه برای گردشگران و دسترسی به مکان های گردشگری، تجهیزات بین شهری ازجمله رستوران، توالت، استراحتگاه، هماهنگی و مشارکت میان سازمان های دولتی و خصوصی مرتبط با گردشگران مذهبی، تهیه تابلو و اتیکت در مورد مکان ها، کتاب های جیبی، بروشور، نقشه و عکس، آموزش نیروهای متخصص در زمینه گردشگری ادیان توحیدی، تهیه فیلم های در مورد ادیان توحیدی و آثار باستانی موجود در کلان شهر تهران و ارتقاء کمیت و کیفیت آموزشی مردم نسبت به گردشگران از طریق رسانه های گروهی در سطح خطای کوچک تر از 05/0 معنی دار است. همچنین نتایج نشان داد،80 درصد پاسخ دهندگان میزان جاذبه های گردشگری ادیان توحیدی در کلان شهر تهران را متوسط به بالا ارزیابی کردند و 85 درصد آن ها نیز توانمندی های مذهبی ادیان توحیدی در کلان شهر تهران را متوسط و زیاد ارزیابی کردند. با توجه به مطالب ذکرشده و مستندات ارائه شد، می توان گفت کلان شهر تهران قابلیت تبدیل شدن به عنوان یک قطب بزرگ گردشگری مذهبی ادیان توحیدی را دارا است.
مزیت نسبی تولید انبه در روستاهای جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انبه یکی از میوه های گرمسیری محسوب می شود که به دلیل خصوصیات ویژه ای که دارد همواره دارای علاقه مندان زیادی است. خاستگاه اصلی این میوه ی خوش طعم و مطبوع که نقش مهمی در اقتصاد روستانشینان دارد، شبه قاره ی هند، پاکستان، بنگلادش و آسیای جنوب شرقی است و در مناطق روستایی استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان به میزان قابل توجهی تولید و کشت می شود. در این مطالعه وضعیت ساختار بازارهای داخلی انبه تولیدی کشور بر اساس شاخص های تمرکز و شاخص های هرفیندال و مزیت نسبی این محصول در استان های تولید کننده بر اساس شاخص های RCA و SRCA در طی سال های 1387-1396 مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمون های شاخص های مذکور نشان از آن دارد که ساختار بازار انبه کشور دارای ساختار انحصار دوجانبه(بیش از90 درصد از تولید انبه کل کشور) و متعلق به دو استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان است. همچنین بر اساس شاخص های مزیت نسبی آشکارشده مشخص شد که تولید این محصول در استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان دارای مزیت نسبی است و در استان کرمان دارای مزیت نسبی نیست. بر اساس شاخص مزیت نسبی آشکار قرینه شده، میزان مزیت نسبی تولید محصول انبه در استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان بالا است. پیشنهاد می شود با توجه به شرایط اقلیمی خاص مورد نیاز برای تولید محصول انبه و به وجود آمدن شرایط انحصاری طبیعی برای استان های هرمزگان و سیستان و بلوچستان در کشور و همچنین با توجه به اثری که تولید این محصول در رونق اقتصاد و اشتغال زایی برای روستاییان دارد، با افزایش تولید و همچنین امر برندسازی که به سبب خاصیت های منحصر به فرد این محصول تولید شده در این مناطق ایران به راحتی میسر است زمینه ی ورود آن به بازارهای منطقه ای فراهم گردد .
تحلیل جغرافیایی محرک های مهاجرت بازگشتی در روستاهای پیرامون شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مهاجرت معکوس یا مهاجرت بازگشتی از شهر به روستا پدیده مطلوبی است که به خاطر پیامدهای مطلوب اجتماعی- اقتصادی و مکانی- فضایی آن؛ در دهه اخیر اهمیت زیادی برای برنامه ریزان یافته است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس در روستاهای پیرامون شهر زاهدان و محرکهای آن است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گرداوری داده ها از روش میدانی با ابزار پرسشنامه کارشناسان استفاده شد. جامعه نمونه شامل دهیاران، معتمدین و روسای شورای روستاهاست. برای ارزیابی وضعیت مهاجرت معکوس از مدل تجزیه و تحلیل نسبت (MOORA) و برای تحلیل محرکها نیز از مدل رگرسیون و همبستگی استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از مقایسه نسبی روستاهای پیرامون شهر زاهدان از نظر وضعیت مهاجرت معکوس نشان می دهد روستای منزلاب، چانعلی، خیراباد پایین به ترتیب بهترین وضعیت را داشته اند. نتیجه مدل رگرسیون نشان داد 6 مولفه 62 درصد از تغییرات مهاجرت معکوس را پیش بینی میکنند. براساس نتایج آزمون رگرسیون، عوامل نهادی، اقتصادی و انسانی محرک های اصلی مهاجرت معکوس هستند. نتایج: مهاجرت معکوس به روستاهای پیرامون زاهدان با نرخ متفاوتی در حال وقوع بوده و تداوم و تقویت این روند مستلزم برنامه ریزی مطلوب برای ارتقای کیفیت نهادی، کارایی مسئولین و تامین زیرساخت های اساسی روستاهای مذکور میباشد.
بررسی عوامل مؤثر در عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران: تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: همبستگی اجتماعی و عدم تمایز میان افراد بر اساس ویژگی های اقتصادی – اجتماعی شان از جمله مهمترین اهداف اسلام است که امروزه تحت عناوینی همچون جوامع مختلط و تنوع در محیط های شهری، نمود پیدا کرده است. علی رغم اهمیت این موضوع، جوامع شهری هم اکنون با پدیده جدایی جغرافیایی و جامعه شناختی بین گروه های مختلف ساکن در شهر و پیامدهای ناشی از آن از جمله فقر، محرومیت، فاصله اجتماعی، فردگرایی، بی هویتی، بی کاری، بدنام سازی و کاهش تعامل های بین گروهی و افزایش تعامل های درون گروهی مواجه هستند؛ لذا شناسایی دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای کشور، می تواند ضمن تحقق انگاره اسلام، زمینه های لازم برای شکل گیری این جوامع که به عنوان سیاست ضدجدااُفتادگی شناخته می شوند را فراهم سازد. روش: پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از روش تحلیل محتوا کمی و با استناد به نتایج مستخرج از 37 پژوهش که در میان سال های 1372-1395 انجام شده اند دلایل عدم شکل گیری جوامع مختلط را در شهرهای ایران مورد بررسی قرار دهد. یافته ها: یافته ها نشان می دهند که به صورت کلی چهار عامل اقتصادی –اجتماعی، ترجیحات شخصی، بازار زمین و مداخلات و تصمیمات دولتی در عدم شکل گیری جوامع مختلط و بروز جدااُفتادگی های جغرافیایی و جامعه شناختی دخیل هستند که سهم عوامل اقتصادی – اجتماعی و مداخلات دولتی بیشتر از سایرین است. همچنین با بررسی رابطه همبستگی بین عوامل چهارگانه مشاهده می شود که این مداخلات و سیاست های دولتی است که با تأثیراتی که بر زندگی مردم دارند آنها را به جدایی بر اساس ویژگی های اقتصادی و اجتماعی شان مجبور می کنند. توزیع نامتعادل کالاها و خدمات، سیاست های تبعیضی و عدم رسیدگی به روستاها و بروز پدیده مهاجرت از جمله مهمترین عوامل بروز جدااُفتادگی هستند که می توان نقش دولت را در آنها دید. نتایج: بنابراین مهمترین چالش پیش روی شکل گیری جوامع مختلط در شهرهای ایران را می توان مداخلات و تصمیمات دولتی ای دانست که ضمن اثرگذاری بر عوامل اقتصادی – اجتماعی و بازار زمین و مسکن، شهرها و شهروندان را نیز تحت تأثیر خود قرار داده اند.
ارزیابی و تبیین میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی در نواحی جنوبی کشور (مطالعه موردی: شهرستان های استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی در شهرستان های استان بوشهر انجام گردید. این مطالعه به لحاظ ماهیت یک پژوهش کاربردی و از منظر روش شناسی در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد. شیوه گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ایی و ابزار جمع آوری داده ها با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر ابزارهای استاندارد شده در قالب جداول و فرم های رایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن(بویژه سالنامه آماری سال 1393 استان بوشهر) بوده است. شایان ذکر است که جامعه آماری پژوهش 9 شهرستان واقع در استان بوشهر بوده است که جهت سنجش سطح دسترسی زنان به فرصت های آموزشی، 19 مولفه در قالب شاخص های توسعه آموزشی، از آمارنامه رسمی استان، استخراج و با استفاده از تکنیک تحلیل مولفه های اصلی وزن دهی و سپس با استفاده از روش های وایکور و تحلیل سلسله مراتبی خوشه ای مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل یافته های پژوهش ضمن تایید وجود شکاف عمیق در توزیع و تخصیص فرصت های آموزشی بین شهرستان های استان بوشهر، حاکی از آن است که در مجموع شاخص ها، تنها شهرستان های بوشهر با ضریب 0 و گناوه با 12/0 دارای بالاترین سطح توسعه یافتگی به لحاظ دسترسی زنان به فرصت های آموزشی بوده و شهرستان های دیلم با ضریب 84/0، تنگستان با ضریب 89/0 و دیر با ضریب 1 در پایین ترین سطح دسترسی قرار گرفته اند. همچنین نتایج سطح بندی شهرستان ها نیز نشان داد به لحاظ میزان دسترسی زنان به فرصت های آموزشی نوعی محرومیت کلی بر فضای استان بوشهر حاکم است.
بازآفرینی بافت های تاریخی در راستای توسعه گردشگری با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی منطقه یک شهرداری اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی باز آفرینی بافت تاریخی منطقه یک شهرداری اهواز در راستای توسعه گردشگری ب ا رویک رد آینده نگاری است. نوع تحقیق کاربردی توسعه ای و روش بررسی آن با توجه به روش آینده نگاری، پیمایش نظرات کارشناسان و متخصصان در قالب پرسشنامه به صورت ماتریس آثار متقابل بوده که در این تحقیق براساس روش گلوله برفی 50 نفر انتخاب شده اند. و از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده می شود، برای تحلیل و ارزیابی بازآفرینی بافت های تاریخی در راستای توسعه گردشگری منطقه یک اهواز از 40 عامل استفاده شده است که با نرم افزار میک میک، رابطه بین متغیرها ارزیابی و عوامل کلیدی استخراج شده اند . سپس این عوامل در قالب گمانه ها مورد تایید کارشناسان، طبقه بندی و وارد محیط سناریو ویزارد شده که در نهایت سناریوهای براساس گمانه ها در محیط سناریو ویزارد به صورت بحرانی، ایستا و مطلوب طبقه بندی شده اند. نتایج تحقیق بیانگر 14 سناریو با ضریب احتمال تحقق متنفاوت بوده است. در این میان 10 سناریو با حالت کاملا مطلوب تا مطلوب، 3 سناریو با وضعیت ایستا(بیانگر ادامه روند موجود) و 1 سناریو با وضعیت بحرانی قرار داشته اند. ارزیابی ها بیانگر دو وضعیت (سناریوهای طلایی، سناریوهای بحرانی) بوده است که با توجه به نظر کارشناسان، تحقق سناریو طلایی بیش از دیگر سناریوهای برای بازآفرینی بافت های فرسوده جهت توسعه گردشگری وجود داشته که بیانگر امنیت اجتماعی، علاقمند سازی ساکنان به بافت های تاریخی، بهبود دسترسی به حمل و نقل، توجه بیش از پیش به بافت های تاریخی، نظارت بر بازآفرینی، توجه به هسته مرکزی شهر بوده است. در نهایت جهت تحقق هرچه بیشتر سناریوهای طلایی پیشنهادهای ایراد شده اند.
Analysis of the Model of Sustainable Development Planning in Rural Economy of Iran (Case Study: Yazd Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The present study was undertaken to explore the model of the sustainable development planning of rural economy in Yazd province. Design/methodology/approach - This is an applied research that draws on an exploratory approach for data collection and is descriptive-analytical with regard to the description of characteristics. The main research instrument was a questionnaire coupled with semi-structured interviews. The statistical population of the study consisted of government actors in Yazd province, who were selected using multi-stage sampling method. Findings - The findings of this research indicated that planning sustainable development of rural economy in Yazd province has been consistent with the rational approach in terms of characteristics and compatible with the operational planning in terms of pattern. The central planning process has been top-down, and therefore, the local communities have not been involved in any of the planning processes. Research limitations / implications -The dominance of the traditional views on planning and the absence of stakeholders and locals in the planning framework has led to seven decades of ineffective development programs in Iran. Therefore, changing the planning pattern from the traditional (rational) to new (interactive-communicative) approach, which would lead to decentralization and the establishment of a public involvement in the planning system, especially in rural development, can help cope with the shortcomings of seven decades of rural development programs in Iran in general, and Yazd province in particular. Practical implications - Trusting people and utilizing the knowledge of rural people, especially the educated and young people, not only in planning but also in managerial positions such as district deputy in which the candidates are chosen among the local people, use of regional potentials such as Basij of Engineers to set up small knowledge-based circles at the city level and specialization of rural districts are some of the solutions that can trigger rural development under an interactive pattern. Originality/value : It is also important to identify the model that is employed by the dominant approach to development planning in a country. Based on this model, many features such as the extent of concentration and the role of people in the planning system, the role of local potentials and the limitations in planning, the place of monitoring and evaluation, among other things, in fostering development can be identified.
Categorization of North Khorasan Villages in Terms of Indicators of Entrepreneurial Ecotourism Developments (Case Study: Bojnord - Golestan Road)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - Development of rural areas is one of the challenges of Iran. This has led experts to provide strategic solutions for the development of ecotourism and entrepreneurship, addressing the economic, social and environmental challenges of rural areas. Therefore, the present study aims to categorize9 selected villages in North Khorasan Province located along Bojnord-Golestan Road in terms of indicators of entrepreneurial ecotourism. Design/methodology/approach - To explore the subject and its results, we recruited descriptive-analytical methods in the form of library research and field studies. For analyzing and collecting data from the literature, entrepreneurial ecotourism indices were classified in four groups of agricultural and livestock potentials, invaluable natural and historical heritage, cultural and social attitudes, and construction and residential infrastructure. The process of categorizing the capabilities, environmental potentials and ecotourism strengths of the 9 villages with respect to these four indicators was performed by SPSS & R software using Fuzzy Hierarchy Process Analysis (FAHP) model. Findings - Based on the ecotourism indices and the rank of villages specified by the FAHP method, two villages of Dasht and Darkash with average scores of 4.37 and 3.87 had the highest ecotourism ranks and two villages of Shirabad and Keshanak with mean scores of 2.00 and 0.94 had the lowest ranks, respectively. On the other hand, examining the status of indicators of ecotourism development suggested that cultural and social attitude index with a mean of 2.4 hd the highest rank and the index of construction and residential infrastructure with a mean of 2.94 had the lowest rank among 9 villages under study. Practical implications - Strategic planning for the development of ecotourism in North Khorasan was conducted based on the categorization of villages selected in this research. Originality/value : Categorization of villages is of paramount importance in the entrepreneurial ecotourism development as it simultaneously focuses on economic, social and natural potentials in rural areas and helps allocate limited financial resources appropriately.
احیای معیشت پایدار روستاهای سنتی ازطریق توسعه گردشگری (مورد شناسی: دهستان ناهوک، شهرستان سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته بهبود معیشت پایدار روستایی مورد توجه بسیاری از محققان و برنامه ریزان قرار گرفته است. در این زمینه یکی از رهیافت های اصلی برای بهبود معیشت پایدار روستایی توجه به توسعه گردشگری است. با توجه به اهمیت این موضوع در این پژوهش، به بررسی احیای معیشت پایدار روستاهای مرزی ازطریق توسعه گردشگری پرداخته شد. تحقیق حاضر ازنظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمّی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه است. جامعه آماری شامل خانوارهای روستایی دهستان ناهوک در شهرستان سراوان است (1618 N= ). با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای، 310 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات، از آزمون تحلیل واریانس، رگرسیون چند متغیّره و مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شد. نتایج نشان داد، رابطه خطی و معنی داری بین توسعه گردشگری و احیای معیشت پایدار وجود دارد؛ به ترتیب بیشترین تأثیر گردشگری مربوط به عامل نهادی با ضریب (363/0) و کمترین تأثیر مربوط به عوامل کالبدی محیطی با ضریب (182/0) است. همچنین نتایج نشان داد که علی رغم تلاش های مسئولان محلی و مشارکت های مردمی در زمینه ایجاد زیرساخت های امنیتی و افزایش کیفیت ارائه خدمات مطلوب برای توسعه گردشگری در این منطقه، به علت عدم تأمین زیرساخت های اولیه، عدم دسترسی به شبکه های ارتباطی مناسب به جاذبه های گردشگری موجود در روستاها و از همه مهم تر، مشکلات امنیتی که نتیجه موقعیت مرزی روستاهای منطقه است، به عنوان مهم ترین موانع توسعه گردشگری در روستاهای این شهرستان شناسایی شدند.
رشد هوشمند شهری با تأکید بر روش TDR درجهت تأمین زمین خدمات شهری (مورد شناسی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
99 - 124
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای نوین تأمین زمین خدمات شهری که از تلفیق رشد هوشمند شهری و پایداری شهری حاصل شده، روش انتقال حق توسعه است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر شناسایی مناطق ارسال و دریافت حق توسعه و همچنین شناسایی نواحی دارای پتانسیل بالای حق توسعه و شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر در اجرای الگوی TDR است. جامعه آماری پژوهش شهر یاسوج و حوزه نفوذ مستقیم (حریم) آن است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و وزن دهی شاخص های پژوهش از مدل GRA و نرم افزار Arc GIS و برای طراحی نقشه های نهایی پژوهش از نرم افزار IDRISI Selva و شناسایی پیشران های کلیدی از مدل روش تحلیل اثرات متقاطع استفاده شده است. براساس الگوی انتقال حق توسعه، نواحی شهر یاسوج به مناطق دریافت و انتقال حق توسعه تقسیم شدند . نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در مناطق ارسال، پارامتر آثار و ابنیه تاریخی و بافت های باارزش با وزن 7246/0 رتبه اول را به خود اختصاص داده است. مشارکت شهروندان و اراضی زراعی، باغات و جنگل های مهم با وزن 6279/0 و 5403/0 در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. در مناطق دریافت نیز پارامتر مشارکت با وزن 9471/0 و تمایل به افزایش تراکم و ساخت و ساز با امتیاز 3241/ 0 در اولویت دوم قرار دارد. براساس نتایج پژوهش، ناحیه 2 و 3 از پتانسیل بسیار بالایی در ارسال حق توسعه و همچنین ناحیه 4 پتانسیل بسیار بالایی برای دریافت حق توسعه دارد. درنهایت نتایج حاصل از به کارگیری روش تحلیل تأثیرات متقاطع حاکی از آن بوده که 4 پیشران کلیدی از جمله شاخص های تمایل به افزایش تراکم و ساخت وساز، برخورداری از شبکه معابر، آثار و ابنیه تاریخی و بافت های باارزش، اراضی زراعی، باغات و جنگل های مهم از میان 15 عامل شناسایی شده، بیشترین تأثیر و همچنین شاخص مشارکت، ضمانت حقوقی و قانونی بالا، وجود ساختار و سازمان اداری منسجم به عنوان عوامل تنظیم کننده بین عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بیشترین شدت را در شناسایی و توسعه تأمین زمین خدمات شهری یاسوج دارند. درنتیجه این پیشران ها باید به عنوان عوامل پایه اصلی در روش TDR در آینده مورد استفاده قرار بگیرند.
تحلیل تطبیقی سطح توسعه یافتگی سکونتگاههای شهری با تآکید بر شاخص بهداشتی و درمانی (مطالعه موردی: شهرستان های استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل افزایش جمعیت، گسترش روزافزون شهرنشینی و افزایش سطح پیچیدگی نیازهای بشری، ضروری است توزیع امکانات شهری جهت بهره مندی شهروندان از نیازهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و... بصورت عادلانه و هماهنگ صورت گیرد تا شرایط متناسب و متعادل برای زندگی سالم همه افراد جامعه فراهم گردد. توسعه پایدار شهری، برقراری حالت توازن، تعادل و یکپارچگی در میان پراکنش جمعیت و توزیع خدمات و تسهیلات شهری در ابعاد مختلف توسعه است که هدف اصلی آن تامین رفاه و آسایش و ارتقاء و بهبود سطح کمی و کیفی زندگی انسان است. عدم تعادل در ساختار فضایی-کالبدی مناطق یکی از رویدادهای اساسی کشورهای در حال توسعه محسوب می گردد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از تکنیک های توسعه یافتگی موریس (Morris) و شاخص ترکیبی توسعه انسانی (HDI)، سعی در سنجش سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس میزان برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی (تعداد 17 متغیر) و ارائه پیشنهاداتی جهت کاهش نابرابری ها و شکاف های موجود در منطقه می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات از مطالعات اسنادی-کتابخانه ای و با استفاده از داده های سالنامه آماری و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان آذربایجان غربی در سال 1396 و سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 اتخاذ گردیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده عدم تجانس و ناهماهنگی در سطح توسعه یافتگی و نحوه توزیع متعادل امکانات و تسهیلات بهداشتی و درمانی بر اساس فاکتور جمعیت در برخی از شهرستان ها می باشد. یافته های پژوهش بیانگر این است که شهرستان ارومیه در میان سایر شهرستان ها بالاترین سطح توسعه یافتگی را به خود اختصاص داده است. همچنین شهرستان های خوی، میاندوآب، مهاباد، بوکان، سلماس، سردشت و نقده در رده های بعدی توسعه قرار دارند. شهرستان چایپاره نیز در پایین ترین سطح توسعه استان جای گرفته است. در نهایت جهت افزایش سطح تعادل و حذف نابرابری های توسعه یافتگی به ارائه پیشنهاداتی پرداخته می شود.
عوامل اثرگذار بر حفر چاه های غیرمجاز کشاورزی در شهرستان دشتستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفر چاه های غیرمجاز و استفاده غیرقانونی از آب مشکلی است که محیط زیست و کاربران قانونی آب را تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو جامعه به عنوان یک کل، از عواقب این استفاده غیر قانونی رنج می برد . عوامل بسیاری می تواند حفر چاه های غیرمجاز توسط کشاورزان را تحت تأثیر قرار دهد. هدف این مطالعه بررسی یک مدل چندبعدی شامل سرمایه های اجتماعی و اقتصادی، سرمایه های انسانی و سرمایه های فیزیکی بر حفر چاه غیرمجاز بوده است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش انجام شد. روایی پرسشنامه بر اساس نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه و کارشناسان جهاد کشاورزی و پایایی آن با استفاده از ضرایب آزمون آلفای کرونباخ تأیید شد. جامعه آماری شامل کشاورزان شهرستان دشتستان در استان بوشهر بوده ند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان نمونه ای 335 نفری از بین آنها انتخاب گردید. روش نمونه گیری بصورت تصادفی طبقه بندی شده است. به گونه ای که از میان دارندگان چاه های غیر مجاز به صورت تصادفی 188 نفر و از میان دارندگان چاه های مجاز 147 نفر انتخاب شده اند. نتایج نشان داد متغیر تجربه کشاورزی می تواند بیشترین تمایز را در بین دو گروه ایجاد کند و پس از آن متغیرهای دسترسی به اعتبارات، سن، نگرش نسبت به کم آبی و سرمایه اجتماعی می توانند در تفکیک دو گروه حفرکننده و غیر حفار چاه های غیرمجاز مؤثر باشد. همچنین براساس قدر مطلق مقادیر ماتریس ساختاری، متغیرهای تجربه کشاورزی، دسترسی به اعتبارات، انجمن غیر رسمی، تحصیلات، هنجار اخلاقی و تعهد از بیشترین درجه اهمیت در تمایز بین دو گروه متغیر وابسته برخوردار بوده اند. به کارگیری نتایج حاصل از این تحقیق می تواند منجر به کاهش حفر چاه های غیرقانونی در مناطق روستایی گردد.
بررسی اثر تصویر ذهنی گردشگران فستیوال گل و گلاب قمصر و نیاسر بر کیفیت و ارزش ادراک شده از خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
تأثیرگذارترین مؤلفه های توسعه گردشگری تصویر ذهنی گردشگران می باشد. تصویر ذهنی مجموعه ای از باورها و نظراتی است که یک فرد نسبت به یک مقصد دارد. فستیوال گلاب گیری به عنوان رویدادی تأثیرگذار در توسعه گردشگری هرساله در مناطق گردشگری شهرستان کاشان برگزار می شود و بدین روی گردشگران زیادی را به خود جلب می کند. هدف این پژوهش بررسی اثر تصویر ذهنی گردشگران فستیوال گلاب گیری بر کیفیت ادراک شده از عناصر ملموس، ناملموس و ارزش خدمات در دو منطقه قمصر و نیاسر است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است. روش بررسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزارهای spss و Amos تجزیه وتحلیل و مدل سازی شده است. نتایج حاکی از آن است که تصویر ذهنی گردشگران از مقصد بر کیفیت ادراک شده از عوامل ملموس و ناملموس با بارهای عاملی 87/0 و 86/0 اثر معناداری داشته است. اما اثر تصویر ذهنی مقصد بر ارزش ادراک شده با سطح معناداری بالاتر از 05/0 مورد تأیید قرار نگرفته است. همچنین اثرگذاری نقش واسط کیفیت عوامل ناملموس ادراک شده بر ارزش ادراک شده از خدمات با کسب بار عاملی 64/0 مورد تأیید قرار می گیرد. اما کیفیت عوامل ملموس ادراک شده بر ارزش ادراک شده اثر معناداری نداشته است.