مطالب مرتبط با کلیدواژه

نو منطقه گرایی


۱.

ارزیابی عوامل مؤثر بر کاهش فقر با تأکید بر شاخص های نو منطقه گرایی مورد: شهرستان کوهدشت- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فقر محرومیت روستایی توسعه محلی نو منطقه گرایی شهرستان کوهدشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳ تعداد دانلود : ۳۲۹
دردهه های اخیر رویکرد های مختلفی جهت کاهش فقر در سطوح مختلف جغرافیایی پیشنهادشده است. رویکرد نو منطقه گرایی به عنوان یکی از رویکرد های جغرافیایی و فضایی به توسعه محلی و کاهش فقر شهری و روستایی توسط جغرافیدانان و سیاست گذاران پیشنهادشده است. نو منطقه گرایی، ماهیتاً بیانگر سیر تکاملی منطقه گرایی، به دوراز رویکرد های دولت محور، برای تأسیس نوع جدیدی از منطقه که نهاد های مدیریتی همیاری می کنند، در موضوعاتی از قبیل رشد اقتصادی، رقابت پذیری منطقه ای، موضوعات محیط زیستی و ایجاد شبکه ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش رویکرد نو منطقه گرایی در کاهش فقر شهرستان کوهدشت است. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه در سطح نواحی شهری و روستایی جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار ها و مدل های آماری ازجمله تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شهرستان کوهدشت به لحاظ شاخص های نو منطقه گرایی وضعیت مناسبی دارد که می تواند با تقویت آن ها و هدایت کردن سرمایه های اجتماعی در قالب مشارکت های اجتماعی و تعاونی های تولیدی در نواحی شهری و روستایی فرآیند سرمایه به ثروت اتفاق بیافتد. همچنین نتایج نشان می دهد که عوامل دانش کارآفرینی (81/0)، مشارکت اجتماعی (217/0)، جنسیت (133/0)، اعتماد عمومی (126/0) و اعتماد نهادی (124/0) بیشترین تأثیر را بر ظرفیت کارآفرینی (شاخص کاهش فقر شهری و روستایی) دارد. بنابراین جهت بهبود وضعیت اقتصادی و محرومیت در نواحی شهری و روستایی شهرستان کوهدشت لازم است شاخص های مربوطه موردتوجه قرار گیرد. در یک نتیجه گیری کلی می توان چنین بیان کرد که تغییر رویکرد منطقه گرایی به نو منطقه گرایی در برخورد با توسعه اقتصادی محلی و نواحی محروم می تواند به آزادسازی ظرفیت های اجتماعی و انسانی شده و اقدام اجتماعی و محلی را در پی خواهد داشت.
۲.

جغرافیای سیاسی غرب آسیا و نظریه های نومنطقه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جغرافیای سیاسی نو منطقه گرایی منطقه بودگی همگرایی منطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
بر اساس ادبیات منطقه گرایی جدید باید میان منطقه و پهنای جغرافیایی تفکیک علمی قایل شویم. در این جا منطقه را گروهی از کشورها که پروژه سیاسی مشترک کمابیش صریحی دارند، هدف واحدی در عرصه جهانی دنبال می کنند و الگوهای رفتاری منطقه ای مشترکی از خود نشان می دهند، تعریف می کنیم. در ادبیات نو منطقه گرایی، ابعاد جغرافیایی یا حتی اقتصادی صرف، تضعیف می شوند و مابه ازای آن کارکردهایی چون میزان توسعه یافتگی سیاسی، ماهیت و عملکرد اقتصاد سیاسی و ائتلاف سازی منطقه ای در تاسیس و به رسمیت شناختن مناطق جغرافیایی اهمیت میابند. در این راستا سوال اصلی مقاله این است که نظر به تحولات تئوریک جدید در بعد نومنطقه گرایی جغرافیایی، آیا می توان کماکان غرب آسیا را بعنوان یک "منطقه جغرافیایی" تعریف کرد ؟ فرضیه مقاله با روش های تحلیلی و تبیینی، با توجه به گذار نظریه های منطقه گرایی جدید از صرف معیارهای جغرافیایی، بوم شناختی و یا حتی اقتصادی در تاسیس مناطق، پیش فرض های اولیه و بنیادین تاسیس و بقای همتائی جغرافیایی در غرب آسیا را منوط به تحقق فاکتورهای چون سلسله مراتبی شدن، ائتلاف سازی منطقه ای، استقرار مجموعه امنیتی درون نهاد، بنای اقتصادسیاسی رقابتی و بازنگری در ساختارهای نهادی می داند.