مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
شهر مطلوب
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با جهانی شدن و تغییرات شتابان در اقتصاد شهرهایی چون شانگهای، هنگ کنگ، توکیو و… شاهد مفهوم نوظهوری چون شهر مطلوب در مطالعات شهری هستیم. به طوری که مفهوم یاد شده در رقابت مستقیم با شهرهای جهانی قدیمی (چون نیویورک، لندن و پاریس) بیشتر از گذشته توجه اندیشمندان را به خود جلب کرده است. بر این اساس، موضوع پژوهش حاضر، مقایسه ی شهر مطلوب با شهر جهانی است؛ بدین منظور، ابتدا مفهوم شهر جهانی و خصوصیات آن از نگاه اندیشمندانی چون ساسن، فریدمن، شورت، کاستل و… تشریح می گردد و سپس مفهوم شهر مطلوب و خصوصیات، وجوه افتراق و اشتراک این دو مفهوم برجسته می شود. کوشش این مقاله معطوف به یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است که شهر مطلوب و شهر جهانی چه تفاوت ها و تشابهاتی با هم دارند؟ در مسیر یافتن پاسخ علمی به سؤال یاد شده، نتیجه ای که با بهره گیری از روش اسنادی به دست آمد عبارت از این است که شهر مطلوب شهری است که با تکیه بر مدل توسعه ی پایدار محلی و با تأکید بر حکمرانی شهری دارای سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و محیطی قوی و به دنبال توسعه ی درون زاست. این در حالی است که تئوری شهر جهانی معطوف به الگوی توسعه ی برون زا و فاقد مقیاس ه ای عینی است و به همین دلیل است که شهر جهانی، قطبی شدن و بحران های زیست محیطی را تشدید می کند.
مفهوم «فرهنگ متعالیه» در اندیشه ی ملاصدرا و ارتباط آن با شکل گیری شهر مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا با مبانی فلسفی خاص خویش از جمله اصالت وجود و حرکت جوهری، حقیقت انسان و نیز حقیقت دنیا را متفاوت از متفکران دیگر می داند و بر اساس آن می توان مفهومی جدید از فرهنگ و شهرنشینی در حکمت متعالیه دید؛ آنچه در این نوشتار بصورت هدف اصلی مطرح بوده است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش تحلیلی، طرحی از دیدگاه فلسفی ملاصدرا درباره مفهوم فرهنگ و ارتباط آن با شکل گیری شهر مطلوب، ارائه شود. یافته ها حاکی از آن است که طبق حکمت متعالیه، انسان دارای مراتب وجودی گسترده ای است و بر اساس آن فرهنگ نیز ماهیت ثابتی ندارد. مرتبه-ای از فرهنگ که دارای ثبوت است به فطرت انسان برمیگردد؛ اما بخشی از آن متغیر بوده و بسته به ضرورت های مکانی و زمانی تغییر می کند. دستاورد پژوهش این است که اگر انسان ها از طریق حرکت مرتبه وجودی، با حقیقت مجرد واحدی متحد گردند، میان خود ایشان نیز از نظر معنوی اتحاد رخ داده است و بواسطه این اتحاد، رفتار و آداب واحدی از خود بروز خواهند داد و در نتیجه فرهنگی واحد و متعالیه موجود خواهد شد؛ فرهنگی که کثرت آدمیان و خواست های ایشان را مورد توجه قرار می دهد. نهایتاً اینکه برای تحقق شهر مطلوب، شکل گیری فرهنگ متعالیه ضروری خواهد بود.
الگوی اسلامی ایرانی شهر مطلوب در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در تئوری شهرسازی، شهرهای مطلوبی از طرف نظریه پردازان غربی ارائه گشته که تأثیر زیادی در شکل گیری شهرهای جهان داشته اند. این اندیشه ها به این دلیل که با الگوی ایرانی اسلامی همخوانی ندارند، سبب ایجاد نوعی سردرگمی میان شهروندان و طراحان گشته است. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی اسلامی ایرانی شهر مطلوب در اندیشه ملاصدرا، به عنوان گامی در جهت تبیین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انجام شده است. این پژوهش با رویکردی کیفی، با استفاده از راهبرد مفهوم سازی داده بنیاد به بررسی الگوی اسلامی ایرانی شهر مطلوب در اندیشه ملاصدرا در قالب کتب تألیفی او پرداخته است و به دلیل اینکه اندیشه حکمت متعالیه، اوج تفکر فکری فلسفی ایرانی اسلامی محسوب می شود، آن را جانشینی برای نمونه های مطروحه غربی معرفی می نماید. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر استراتژی تحلیلی توصیفی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای استوار است. توجه به اجتماع در عین توجه به فرد، اجتماعی بودن سرشت انسان، فیلسوف بودن حاکمان، توجه به نفس، قوانین توحیدی، توجه به عقل، تعاون و همکاری اجتماع و حرکت جمعی در جهت رسیدن به کمال در میان شهروندان از موارد خاص مورد توجه این فیلسوف شهیر در باب شهر مطلوب بوده است. بیشترین توجه و تأکید این اندیشمند درباره شهر مطلوب، ناظر بر سیر ارتقای توجه به زندگانی مادی و معنوی شهروندان و توجه کافی به امور روحانی و معنوی در فضاهای شهری است.
تصویر شهر مطلوب در تمدن نوین اسلامی
حوزههای تخصصی:
تمدن سازی یکی از اهداف و نگاه های بلندمدت در آینده پژوهی است. در یک تمدن، ارکان متعددی اهمیت دارد که شهرسازی یکی از آن ها است. دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی، برنامه جامعی برای تمامی شئون فردی و اجتماعی زندگی ارائه کرده است و در همین راستا، برای ایجاد تمدن اسلامی نیاز است که این آموزه ها در تمامی عرصه ها به کار بسته شوند و الگوی عملیاتی آن ها طرح ریزی و پیاده سازی گردد. در این پژوهش با استفاده از مرور بر ادبیات و هم چنین استفاده از روش کیفی تحلیل گفتمان و تحلیل اسناد، آیات قرآن، روایات معصومین و سیره حکومتی پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین(علیهم السلام) مورد بررسی قرار گرفت و اصول و قواعد شهرسازی با نگاه ایجاد تمدن نوین اسلامی از آن استخراج گردید. یافته های این پژوهش در شش بخش اصول کلی، ضوابط ضروری، محیط زیست و روشنایی، راه ها و جاده ها، شکوفایی و امنیت اقتصادی و تأسیسات و اماکن عمومی ارائه و در هر بخش مبانی، قواعد و دستورالعمل های موردنیاز تدوین شده است و با استفاده از آن ها، شهر مطلوب در تمدن نوین اسلامی به تصویر کشیده شده است.
ارزیابی شاخص های شهر مطلوب سالمندان (نمونه موردمطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع بشری با مسئله بزرگ افزایش شدید نسبت جمعیت سالمندان به کل جمعیت، روبه رو هستند. علت این مسئله، پیشرفت های بهداشتی و پزشکی و کاهش آمار موالید و مرگ ومیر است. در این میان، نکته مهم آن است که 60 درصد افراد سالمند در کشورهای درحال توسعه زندگی می کنند؛ کشورهایی که آمادگی لازم برای رویارویی با پدیده سالمندی و پیامدهای بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی آن را ندارند. هدف از این پژوهش ارزیابی شاخص های شهر مطلوب سالمندان و ارزیابی مهم ترین بعد در شهر یاسوج می باشد. این تحقیق بر اساس هدف «کاربردی» و ازلحاظ ماهیت و روش «توصیفی-تحلیلی» می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانه ای (فیش برداری و اسنادی) و مطالعات میدانی (پرسش نامه) است. جهت تحلیل داده ها از مدل های تحلیل آماری در SPSS شامل آزمون T تک نمونه ای، تحلیل رگرسیون چند متغیره و تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج ارزیابی شاخص ها نشان داد که شهر یاسوج ازنظر مطلوبیت برای سالمندان از شرایط مناسب و باکیفیتی برخوردار نبوده و در طراحی و ساخت شهر یاسوج، رفاه و آسایش سالمندان به درستی موردتوجه قرار نگرفته و فقط در برخی از ابعاد به این امر توجه شده است.
عشق ورزی در شهر مطلوب؛ تطبیق اندیشه افلاطون در «ضیافت» و سهروردی در «فی حقیقه العشق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
618 - 633
حوزههای تخصصی:
عشق از معدود مباحث مشترکِ موثر در فلسفه ، هنر ، عرفان می باشد. می توان باور داشت بزرگ ترین فیلسوف یونان که به جد و وسیع در مورد عشق سخن گفت افلاطون است. نگاه او نه تنها بر فلسفه جهان غرب ، بلکه بر فلسفه اسلامی نیز تأثیر مستقیم نهاد. در فلسفه اسلامی نیز عشق ، در آثار سهروردی نقش محوری دارد. آنها نقش معرفت شناسانه نیز به عشق داده اند. اهمیت دیگر این موضوع از این وجه است که عشق در دین و اندیشه غرب و شرق توسط هر دو فیلسوف بسیار وارد گشته و ایفای نقش نموده است. هر دو فیلسوف شهر مطلوبی ارائه نموده اند که بدون درک مفاهیمی نظیر عشق ، قابل تصور و درک درست نیستند. از سویی دیگر ، بخش قابل توجهی از عشق ورزی های کنونی مسیری انحرافی سپری نموده و موجب فاصله زیاد شهرهای کنونی و شهر مطلوب در منزلت انسان شده که ارائه الگویی صحیح را می طلبد. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا روشن نماید افلاطون و سهروردی در مبحث عشق به چه می اندیشیدند ، چگونه می اندیشیدند ، چه نتیجه می گیرند و عشق ورزی در شهر مطلوب آنان چگونه است و چه اشتراکات و تفاوت هایی دارد؟
تحلیلی بر ماهیت شهر مطلوب از دیدگاه امیر مؤمنان علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
7 - 20
حوزههای تخصصی:
شهر مطلوب عنوانی است برای یک جامعه زمینی که زمینه حداکثری امکانات مادی و معنوی در این شهر، باعث گرایش اکثر افراد به روحیه خداباوری و خدامحوری می شود. ازآنجاکه تحقیقات جامع و همه جانبه در خصوص صفات شهر مطلوب اسلامی از کلام امامان معصوم (ع) و به طور ویژه از کلام امام علی (ع) همچنان در ابتدای راه بوده، پژوهش حاضر به مطالعه و بررسی کلام امام علی (ع) از منابع حدیث به طور خاص نهج البلاغه در راستای دستیابی به اصول حاکم بر شهر مطلوب پرداخته است. در این مسیر هشت مبنای اصلی از دیدگاه امیرمؤمنان علی (ع) در معرفی شهر مطلوب، شامل توحید، عدالت، حیات، کرامت انسان، آزادی، امنیت، نظم و مالکیت شناسایی شده و این هشت مبنا در ابعاد سه گانه اصلی شهر مطلوب یعنی مبانی فکری انسان، ارتباطات انسانی و ابعاد عینی و کالبدی، از دیدگاه امام (ع) پی جویی گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساحت فکری شهر از دیدگاه امام علی (ع)، برجسته ترین و مهم ترین ساحت بوده که هم جایگاه تجلی شهر مطلوب به شمار رفته و هم بر ساحت های دیگر تأثیرگذار است. در نهایت شهر مطلوب بایستی به تمام ابعاد زندگی انسان، اعم از جسمی و روحی توجه کامل داشته و محیط پاک و سالم نقش ابزاری داشته و تنها بستری برای رشد این ابعاد وجودی انسان با هدف دستیابی انسان به مقام اصلی خود، یعنی خلیفه اللهی بوده؛ فلذا همه چیز در این جامعه، ابزاری در جهت خدمت به انسان و رشد کرامت های اوست.