فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۰۱ تا ۱٬۱۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
140 - 161
حوزههای تخصصی:
طرح های توسعه با اثرات مثبت خود همواره دارای تأثیرات منفی مستقیم و غیرمستقیم بالقوه بر محیط زیست انسانی و طبیعی هستند و چنانچه از پیش برای اثرات منفی چاره اندیشی نشود و از لحاظ اثرات مثبت تقویت نشود، نتایج و عواقب نامطلوبی در پی خواهند داشت. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی اثرات محیط زیستی شبکه آبیاری و زهکشی پایاب سد خداآفرین در استان آذربایجان شرقی و اردبیل در شهرستان خداآفرین و پارس آباد است. به منظور بررسی پارامترهای محیط زیستی، از سه محیط فیزیکی- آلودگی، اکولوژیکی- بیولوژیکی و اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی استفاده شد. سپس با استفاده از روش ماتریس آیکولد، اثر هریک از ریز فعالیت های طرح بر عوامل زیست محیطی منطقه مطالعاتی، در فاز بهره برداری به تفکیک سه محیط مذکور سنجیده شد. یافته ها نشان داد اجرای طرح بر عدم اجرای آن ارجحیت دارد؛ به این صورت که مجموع پیامدهای ناشی از اجرای طرح بر محیط زیست پیرامون مثبت 274 امتیاز هست. در میان پیامدهای اجرای طرح محیط اجتماعی - اقتصادی و فرهنگی دارای بیشترین آثار مثبت 186 امتیاز، محیط فیزیکی و آلودگی با مثبت 46 امتیاز و محیط اکولوژیکی و بیولوژیکی با مثبت 42 امتیاز به خود اختصاص داده است. با توجه به یافته های به دست آمده، اجرای طرح شبکه آبیاری و زهکشی کانال اصلی خداآفرین با رعایت استانداردها توجیه پذیر است. در راستای کاهش اثرات منفی وارد بر محیط های سه گانه پیشنهاد می گردد در زمان بهره برداری پروژه، نظارت مستمر و پایدار و رعایت اصول صحیح آبیاری در نظر گرفته شود.
تحلیل تحولات موضوعی پژوهش های حوزه برنامه ریزی گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناخت سیر تحول موضوعی پژوهش های حوزه برنامه ریزی گردشگری در بیش از چهار دهه (1978-2022) و شناسایی زمینه های پژوهشی آتی انجام شده است.
روش شناسی: این پژوهش از انواع پژوهش های توصیفی- تحلیلی و یک مطالعه کمی و کاربردی بوده است. در این مطالعه، ابتدا با تعریف راهبرد جست جوی روشن شامل کلیدواژه ها، معیارهای شمول و خروج در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس، پژوهش های پیشین جست جو و پس از مرور عنوان، چکیده و کلیدواژه ها و حذف سندهای غیرمرتبط، 836 سند نمایه شده با استفاده از رویکرد کتاب سنجی تحلیل و به منظور ترسیم نقشه علم و تحلیل شبکه های تماتیک، از نرم افزار سایمت استفاده شد.
یافته ها: نتایج منجر به شناسایی مهم ترین شبکه های تماتیک در پنج دوره زمانی گردید. همچنین، سه ناحیه تماتیک به هم مرتبط مدیریت گردشگری، توسعه پایدار گردشگری و مشارکت جامعه مشخص شد.
نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج این پژوهش منجر به شناسایی مهم ترین موضوع ها در پژوهش های آتی در حوزه برنامه ریزی گردشگری گردید که از این میان ذی نفعان گردشگری اگرچه از دوره اول مورد توجه پژوهشگران بوده است، همچنان در آینده یکی از مهم ترین موضوع ها خواهد بود.
نوآوری و اصالت: با توجه به اینکه پیش از این مطالعه ای با هدف ترسیم ساختار دانش حوزه پژوهشی «برنامه ریزی گردشگری» و شناسایی تحولات موضوعی آن انجام نشده است، این تحقیق به ارائه تصویری کلان و جامع از موضوع های اصلی در پژوهش های انجام شده در این حوزه و سیر تحول آن ها در بیش از چهار دهه پرداخته است. نتایج این مطالعه، پژوهشگران و فعالان حوزه برنامه ریزی و توسعه گردشگری را با روندها و زمینه های پژوهشی آتی آشنا می سازد.
تحلیل ارتباط زیست پذیری شهری و پایداری محیط درمنطقه 22 کلانشهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه بیش ازنیمی ازمردم جهان درشهرها زندگی می کنند و ازیک سوشهرها به عنوان کانونهای توسعه اجتماعی ،اقتصادی و فضایی به شمارمی آیند.و ازسوی دیگرمناسب ترین مکانهایی هستندکه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی وزیست محیطی درآنها پدیدمی آید.پایداری شهری به دنبال حفاظت ازمحیط زیست ،بقای اقتصادی و تنوع،برابری نسل ها،استفاده حداقل از منابع تجدیدشدنی می باشد. امروزه زیست پذیری شهری به عنوان طیف وسیعی از لوازم مورد نیاز برای افرادی که در یک جامعه زندگی می کنند همانند گزینه های متنوع مسکن توسعه اقتصادی محیط ساخته شده باکاربری مختلط دسترسی به طیف گسترده ای ازخدمات و امکانات دسترسی به فضای سبزحمل و نقل انسان محوربه کیفیت زندگی جامعه کمک می کندوراه رسیدن به توسعه پایداررا هموارمی کند.هدف این تحقیق تحلیل ارتباط زیست پذیری شهری و پایداری محیط درمنطقه 22 کلانشهر تهران می باشد .این پژوهش ازنظرهدف کاربردی و از نظرروش نیزتوصیفی -تحلیلی است و ازلحاظ نحوه ی جمع آوری اطلاعات نیزازنوع تحقیقات پیمایشی می باشد.برای این منظوربا استفاده ازتجزیه و تحلیل آماری به بررسی و تحلیل یافته های حاصل از طریق پرسشنامه پرداخته شده است نمونه آماری به منظور جمع آوری داده های میدانی در این مطالعه تحت نمونه اماری از حجم کلی نمونه آماری برابر 384 نفر تشکیل شده است. تحلیل آن با استفاده از تحلیل های هم بستگی پیرسون مولفه ها انجام شده است. با توجه به نتایج آزمون که در آن ضریب همبستگی پیرسون 0.916 و سطح معنی داری صفر به دست آمده است به این معنی است که بین زیست پذیری شهری و پایداری محیط ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. باتوجه به ضریب همبستگی پیرسون تمامی مولفه های شهرزیست پذیربا تک تک ابعادپایداری محیط رابطه معناداری دارندکه با توجه به اعداد ضریب هم بستگی می توان گفت تمامی رابطه های هم بستگی مثبت است که نشان می دهدرابطه هریک ازمولفه های شهرزیست پذیرو ابعاد پایداری محیط رابطه ای مستقیم دارد.یعنی با افزایش مولفه زیست پذیرهریک ازابعادپایداری افزایش می یابد و باکاهش هرکدام ازمولفه های شهرزیست پذیرپایداری کم می شودو بالعکس.
تحلیلی بر عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
19 - 38
حوزههای تخصصی:
مکان های زیستی مختلف به اقتضای ماهیت و کارکردشان استراتژی های مختلفی را برای رسیدن به هدف در نظر می گیرند؛ هدف نهایی تمام این استراتژی ها رسیدن به توسعه پایدار می باشد. رسیدن به توسعه در ادوار مختلف همواره مدنظر دولت ها، حکومت ها و مردمانی که در قالب شهروند و شهرنشین به ایفای نقش می پرداخته اند؛ بوده است. هدف اصلی توسعه حذف نابرابری هاست، بهترین مفهوم توسعه، رشد همراه با عدالت اجتماعی است. مفهوم توسعه تداوم رشد اقتصادی، رشد سریع و ممتد سرانه واقعی، همگام با پیشرفت جامعه است. باتوجه به هدف پژوهش که براین اساس هدف پژوهش تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران است، پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و بر اساس روش های علم آینده پژوهی با ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی صورت گرفته است. در پژوهش حاضر برای شناسایی متغیرهای اولیه مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران پس از مطالعه اسناد بالادستی در حوزه های مختلف از روش دلفی دومرحله ای استفاده شده است. پژوهش با استفاده از 36 متغیر در قالب 8 حوزه به عنوان متغیرهای اولیه مؤثر بر توسعه پایدار منطقه ای مکران انتخاب گردید. یافته ها نشان می دهد، باتوجه به وجود 36 متغیر اصلی تأثیرگذار بر توسعه یافتگی مکران، ابعاد ماتریس 36×36 می باشد. تعداد تکرار دو بار در نظر گرفته شده است و درجه پرشدگی 60.88% است که بیانگر پراکندگی متغیرهای مؤثر بر توسعه یافتگی مکران می باشد. نتایج بیانگر این است، وضعیت توسعه منطقه ای مکران تا حد بسیار زیادی ناشی از بخش های کلان مدیریتی، سیاست گذاری، اجتماعی و اقتصادی است. در واقع تا زمانی که تحولات اساسی در ساختار اقتصادی و مدیریتی منطقه مکران به وجود نیاید و قدرت اقتصادی لازم و تحولات مدیریتی مؤثر صورت نگیرد امکان بهبود در وضعیت توسعه منطقه ای مکران ناممکن می باشد.
آینده پژوهی روندهای تاثیرگذار بر توسعه گردشگری ایران در دوران پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی، تغییرات پیوسته، عدم قطعیت و چند بعدی بودن فضا از این واقعیت حکایت دارد که دست اندرکاران گردشگری می بایست برنامه ریزی این صنعت را در افق های دورتری دنبال کنند؛ اهمیت مطالعات آینده پژوهانه در حوزه گردشگری و لزوم بازیابی صنعت گردشگری کشور در ایام پساکرونا محققان را بر آن داشت تا به شناسایی و تحلیل روندهای تاثیرگذار بر توسعه گردشگری ایران در یک افق 10 ساله بپردازند؛ تحقیق پیش رو کاربردی، تحلیلی، کیفی کمی و از حیث نگرش زمانی آینده نگرانه خواهد بود؛ گردآوری اطلاعات این پژوهش به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر کتب، مقالات، پایان نامه ها و دیگر منابع داخلی و خارجی بوده و گردآوری اطلاعات میدانی پژوهش به کمک خبرگان صورت گرفته است؛ نهایتا تحلیل داده های گردآوری شده در نرم افزار میک مک دنبال شده است؛ طبق یافته های پژوهش افزایش شکاف اقتصادی بین مردم، افزایش تحریم های بین المللی، افزایش روابط سیاسی با کشورهای اسلامی، افزایش تبلیغات سوء و وارونه جلوه دادن وقایع کشور، افزایش سهم بخش خصوصی در اقتصاد گردشگری، طولانی بودن فرایند بروکراتیک در حوزه کارآفرینی، افزایش تقاضای سفر با پایان همه گیری کرونا، بازیابی محیط ناشی از کاهش سفرها در عصر کرونا، افزایش استفاده مردم از موبایل های هوشمند، افزایش نقش بلاگرهای اینستاگرامی در تبلیغ مقاصد، تخریب محیط زیست و ساخت خانه های دوم، افزایش کنفرانس ها و سمینارهای علمی، کاهش حس میهن دوستی ناشی از فشارهای زندگی و تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه از جمله روندهایی بودند که از حیث تاثیرگذاری بر دیگر روندها و تاثیرپذیری از آن ها برجسته ترین نقش را در توسعه گردشگری ایران در دوران پساکرونا ایفا می کنند؛ نهایتا متناسب با یافته ها جهت بهبود روند توسعه گردشگری کشور در دوران پس از کرونا راهکارهایی ارائه گردید.
تحلیل تغییرات زمان- مکانی رخداد آتش سوزی در سطح استان کرمانشاه با تأکید بر روی شبکه مناطق تحت حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
131 - 148
حوزههای تخصصی:
آگاهی به مناطق مستعد رخداد آتش سوزی برای شناسایی چالش های پیش رو و تدوین استراتژی های مدیریتی مناسب است از این رو پایش و بررسی رفتار رخداد این پدیده می تواند در این راستا مؤثر باشد. در این مطالعه، مناطق رخداد آتش سوزی در سطح استان کرمانشاه با استفاده از اطلاعات مربوط به آتش فعال ماهواره مودیس در خلال سال های 2001 تا 2022 دریافت شدند. سپس با استفاده از تابع تراکم کرنل، تراکم آتش سوزی برای هر سال محاسبه گردید و داده های آتش سوزی به صورت تراکم در کیلومترمربع تهیه شدند. نقشه های تراکم مختلف به شکل سری زمانی وارد تحلیل ناپارامتری من –کندال شدند تا با این روش روند تغییرات در سطح معناداری 95 درصد و بیشتر محاسبه گردد. بر اساس یافته ها در طول 21 سال گذشته مساحتی معادل 31/3613 کیلومترمربع از اراضی استان، روند افزایش تراکم آتش سوزی را تجربه کرده اند و این مقدار برای روند کاهشی برابر 39/644 کیلومترمربع است. هیچ یک از مناطق حفاظت شده استان کرمانشاه روند کاهشی تراکم آتش سوزی ندارند؛ اما مناطق شمال و شمال غرب، غرب و شرق محدوده موردمطالعه روند افزایشی تراکم آتش سوزی داشته اند. بخش عمده مناطق دارای روند افزایشی آتش سوزی در مناطق مرتفع با بارش بالا و در پوشش جنگل های زاگرس هستند. از میان مناطق حفاظت شده منطقه حفاظت شده شاهو و کوهسالان و همچنین بوزین و مرخیل بیشترین نوسان و تغییر را تراکم آتش سوزی داشته اند. پوشش بخش وسیعی از این مناطق به وسیله جنگل های بلوط، خشک سالی، افزایش درجه حرارت و سرایت آتش سوزی تعمدی می تواند ازجمله عوامل مؤثر و مهم بر روی این پدیده باشد
شناسایی بازیگران کلیدی اکوسیستم کارآفرینی گردشگری روستایی و تحلیل استراتژیک الگوی رفتار آن ها با استفاده از رویکرد آینده پژوهی، نمونه موردی: شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
1 - 26
حوزههای تخصصی:
اکوسیستم کارآفرینی گردشگری، مفهومی سیال و چندبُعدی است و شناخت آن نیازمند توجه به ابعاد همه جانبه است. هدف از این مطالعه ارائه الگوی رفتاری بازیگران اکوسیستم کارآفرینی گردشگری روستایی با رویکرد مبتنی ب ر آینده پژوهی است. در وهله اول به شناسایی بازیگران کلیدی اکوسیستم کارآفرینی گردشگری روستایی پرداخته شد و سپس الگوی رفتاری آن ها نسبت به استراتژی های توسعه کارآفرینی گردشگری، توسط کارشناسان خبره مورد تحلیل قرار گرفت. روش این پژوهش ازنظر جهت گیری، از نوع کاربردی با صبغه کیفی و دارای استراتژی پیمایشی است؛ بنابراین ضمن مرور و تحلیل مبانی نظری، با مراجعه به اسناد کتابخانه ای، اقدام به تهیه پرسشنامه خبره محور شده است. جامعه آماری آن را 25 نفر از نخبگان اجرایی و دانشگاهی در شهرستان جیرفت تشکیل می دهد. بدین منظور با استفاده از تکنیک تحلیل بازیگران و ابزار شبیه سازی برنامه ریزی استراتژیک به نام مکتور (MACTOR)، میزان تأثیرگذاری بازیگران کلیدی حوزه کارآفرینی گردشگری روستایی شهرستان جیرفت بر یکدیگر و میزان تأثیرپذیری آن ها از یکدیگر و همچنین موضع هر یک از بازیگران در برابر اهداف (ماتریس های بازیگر– بازیگر و بازیگر–اهداف) مشخص شد. در کل، شش بازیگر کلیدی تشخیص داده شد. بیشترین اصرار بازیگران بر استراتژی هایی نظیر بهره برداری از نیروهای انسانی بومی با توجه به وجود ظرفیت های مناسب در بخش گردشگری روستایی و نیازهای پاسخ داده نشده و کمترین آن، شفاف سازی کسب وکارها و جلوگیری از تخریب منابع طبیعی از طریق اعتبارات اختصاص یافته و سیاست های تشویقی و تنبیهی (S5) است. نتیجه این پژوهش در کمک به شناخت الزامات و توانمندی های بازیگران در پرورش و توسعه اکوسیستم گردشگری روستایی برای مدیران و تصمیم گیران این صنعت بسیار مؤثر خواهد بود.
سنجش و ارزیابی تاب آوری اقتصادی محله های شهری در برابر خطر زلزله (مورد مطالعه: محله های منطقه سه شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1108 - 1120
حوزههای تخصصی:
بشر امروز با تمام پیشرفت های علمی در کنترل مخاطرات طبیعی چندان موفق نبوده است. مفهوم تاب آوری ارمغان تحول مدیریت مخاطرات در دهه حاضر می باشد. تاب آوری به منزله راهی برای تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت های آن مطرح می شود. هدف اصلی این پژوهش سنجش و ارزیابی تاب آوری اقتصادی محله های منطقه سه شهر اردبیل در برابر خطر زلزله می باشد. پژوهش از نظر روش انجام توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. روش جمع آوری داده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای و پرسشنامه ای که شامل سه شاخص تاب آوری اقتصادی، شدت (میزان) خسارات ، ظرفیت یا توانایی جبران خسارات و توانایی برگشت به شرایط مناسب می باشد. برای مشخص شدن وزن شاخص ها از روش مرک و جهت سنجش و ارزیابی تاب آوری محله ها از روش کوکوسو استفاده شد. محاسبه استراتژی های سه گانه (Ka)، (Kb) و (Kc) نشان می دهد؛ در هر سه استراتژی مذکور محله شش دارای بیشترین امتیاز بوده و محله هشت دارای کمترین امتیاز بوده است. میزان (K) و رتبه محله های ده گانه نشان می دهد، محله شش با امتیاز 87/2، محله دو با امتیاز 80/2، محله هفت با امتیاز 65/2، محله ده با امتیاز 60/2، محله چهار با امتیاز 46/2، محله یک با امتیاز 23/2، محله نه با امتیاز 11/2، محله سه با امتیاز 92/1، محله پنج با امتیاز 76/1 و نهایتاً محله هشت با امتیاز 15/1 به ترتیب در رتبه های اول تا دهم قرار گرفته اند. در کل نتایج نشان دهنده این است که بین محله های ده گانه از نظر تاب آوری اقتصادی تفاوت وجود دارد.
تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه اجتماعات محلی (مورد مطالعه: جامعه عشایری استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جوامع عشایری از جمله جوامعی هستند که به دلیل ویژگی های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی خاص خود، به عنوان یک واحد اجتماعی متمایز و پویا شناخته می شوند. این جوامع با تاریخ و فرهنگ خود، به یکی از عناصر مهم و اساسی در فرهنگ ایرانی تبدیل شده اند و نقش مهمی در توسعه اجتماعی و اقتصادی منطقه و کشور دارند. امروزه، نکته مهمی که برای توسعه جوامع محلی باید مورد توجه قرار گیرد، نقش سرمایه اجتماعی است.
هدف پژوهش: این پژوهش با هدف تحلیل نقش سرمایه اجتماعی بر توسعه اجتماعات محلی در جامعه عشایری صورت پذیرفته است.
روش شناسی تحقیق: جامعه آماری این پژوهش، عشایر استان چهارمحال و بختیاری بودند، که تعداد 264 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید و به منظور افزایش دقت در نهایت تعداد 300 نفر سرپرست خانوار عشایری مورد پرسشگری قرار گرفتند. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، بررسی (73/0) و تایید شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS مورد تحلیل قرار گرفتند.
قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمروی جغرافیایی پژوهش حاضر، مناطق عشایری استان چهارمحال و بختیاری و به طور عمده در سطح ایل بختیاری می باشد.
یافته ها و بحث: بر اساس نتایج آزمون همبستگی، میان ویژگی های فردی، خانوادگی و اقتصادی پاسخگویان با برخی ابعاد مختلف توسعه اجتماع محلی جامعه عشایری همبستگی معنی داری وجود داشت. همچنین، مشخص گردید، در بین عوامل اجتماعی تعاملات، انسجام و همبستگی، مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی دارای تاثیر مثبت و معنی داری بر توسعه اجتماع محلی جامعه عشایری در استان چهارمحال و بختیاری بودند.
نتایج: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که سرمایه اجتماعی با تقویت همکاری، بهره وری و تاب آوری، نقش مهمی در توسعه جوامع محلی استان چهارمحال و بختیاری ایفا می کند. این امر جامعه ی عشایری را قادر می سازد تا بهره برداری، توسعه اجتماعی و اقتصادی و زیرساخت ها را از طریق همکاری متقابل بر اساس ارزش ها و هنجارهای مشترک با تمرکز بر سرمایه اجتماعی از طریق اشکال مختلف اشتراک گذاری و مشارکت در جامعه، جوامع محلی می تواند توسعه و ظرفیت بلندمدت خود را تضمین کند.
مدلسازی افزونگی خدمات بانکی بانک سپه مبتنی بر برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنگامی که در فرهنگ یک جامعه، جایگاه نقش و کارکرد مشتری به درستی تعریف شده باشد و خدمت به مشتری به عنوان یک ارزش مطرح و به آن عمل شود، سازمانها در مدار و دور صحیح خود قرار می گیرند. یکی از چالش های اساسی بانک سپه، فقدان چارچوب مدل سازی جامع افزونگی برای خدمات بانکی آن است. از اینرو این مطالعه با هدف رسیدگی به این چالش ها با توسعه یک چارچوب مدل سازی جامع افزونگی که به طور خاص برای خدمات بانکی بانک سپه طراحی شده است، انجام گرفته است. پژوهش حاضر در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است. همچنین از روش مطالعات کتابخانه ای از جمله مطالعه کتب و نشریات داخلی و خارجی و جستجو در پایگاه های اطلاعاتی (اینترنت) به منظور دستیابی به مبانی نظری و استفاده از تجارب محققین دیگر به منظور جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که افزونگی خدمات بانکی شامل بهبود کیفیت خدمات، افزایش دسترسی به خدمات آنلاین، و بهبود تجربه مشتری باشند. در نهایت، افزونگی خدمات بانکی می تواند به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت و پایداری بانک ها در بازارهای رقابتی عمل کند.
تحلیل گفتمان تبلیغات نامزدها در حوزه انتخابیه ممسنی و رستم
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
774 - 794
حوزههای تخصصی:
تبلیغات یکی از ابزارهای کلیدی نامزدها جهت ارائه برنامه ها و راهبردهای خود در رقابت های انتخاباتی محسوب می شود. ازاین رو، برنامه ریزی به منظور انجام تبلیغات به بهترین شکل ممکن مورد توجه نامزدهای و اتاق های فکر آنان قرار دارد. در این راستا، استفاده از نمادها و علائم، کاربرد ویژه ای در ستادهای انتخاباتی نامزدها و گسترش آن در میان حامیان خود دارد. در حوزه انتخابیه ممسنی و رستم نیز تحرکات نامزدها از اهمیت خاصی برخوردار است و تحلیل گفتمان این تبلیغات می تواند زوایای پنهان آنها در ایجاد منازعات انتخاباتی را هویدا سازد. بر این بنیاد، گفتمان حاکم بر نگرش هر یک از آنها به منظور انجام تبلیغات در دهیمن دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی مورد پردازش قرار گرفته است. مقاله پیش رو با استفاده از روش تحلیل گفتمان طی مراحل پنج گانه «سطح سطح»، «سطح عمق»، «عمق سطح»، «عمیق» و «عمیق تر» بر این پرسش استوار است که تبلیغات نامزدهای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ممسنی و رستم بر کدام دال های گفتمانی استوار بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد در تبلیغات نامزدها در این حوزه انتخابیه، دال های گفتمانی همچون شعارهای محلی، نمادهای ایلی طایفه ای، خلق هیجان و احساسات مبتنی بر ساختار عشیره ای در نُطق پردازی و ایراد سخنرانی که منجر به بسیج توده، رویارویی فیزیکی و منازعه میان آنها در کارزار انتخابات می شود، نقش برجسته ای داشته اند.
عوامل مؤثر بر اشتغال پایدار سکونتگاه های روستایی استان لرستان در دوران پسا کووید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
137 - 152
حوزههای تخصصی:
با شیوع همه گیری بیماری کرونا، معیشت سکونتگاه ها انسانی دست خوش تغییرات قابل توجهی شده است، و به تبع آن، سکونتگاه های روستایی نیز از پیامدهای منفی این پدیده در امان نبوده اند. با استمرار این معضل نوظهور، اقتصاد روستا، به ویژه اشتغال آنان با رکود مواجه بوده است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر اشتغال پایدار روستاییان با توجه به شرایط پیش آمده در اثر این بیماری بوده است. روش شناسی پژوهش در قالب مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و با تجزیه و تحلیل دیماتل صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کارشناسان مرتبط با مسائل روستایی تشکیل داده، که به صورت هدفمند و به تعداد 25 نفر در نظر بوده است. یافته ها حاکی از آن است که در دوره پسا کووید عامل زیرساختی_ نهادی با ضریب وزنی 19/0 به عنوان مهمترین عامل اثرگذار، و معیار اقتصادی به عنوان اثرپذیرترین عامل، اشتغال پایدار روستاهای لرستان را تحت تأثیر قرار داده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که خلاء های ساختاری در استان مانع پایداری اشتغال روستایی در دوره پسا کووید بوده است. وجود شرایطی چون دسترسی نابرابر به خدمات درمانی و بهداشتی، نابرابری در برخورداری از امکانات رفاهی، نامناسب بودن دسترسی به نهاده های مختلف کشاورزی، فقدان صنایع تبدیلی محصولات کشاورزی، ضعف کارگاه های صنایع روستایی، کمبود زیرساخت های گردشگری، دسترسی پائین روستاییان به دارایی های مالی، سطح پائین فعالیت های غیر زارعی روستاییان و ضعف دوره های آموزشی همگی بر نارسایی های شغلی روستاییان این استان دامن زده است.
زنان و گردشگری: آسیب های شغلی و مدیریت آن ها (نمونه موردی: زنان شاغل در اقامتگاه های بومگردی استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با وجود حضور حداکثری زنان در عرصه کسب و کار در گردشگری (54 درصد در دنیا)، مسائل و آسیب های موجود بر سر راه این گروه بخصوص در جوامع در حال توسعه بسیار زیاد است، زیرا گردشگری، بستری مناسب برای گذار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را برای زنان فراهم می نماید و این تحرک و گذار بی شک هزینه های بسیاری را به همراه دارد. در این پژوهش، محققان به دنبال مطالعه آسیب های شغلی زنان شاغل در اقامتگاه های بومگردی استان کرمان و نحوه توانمندی و مقابله آنها در برابر این چالش ها است. داده و روش: این مطالعه با استفاده از رویکرد کیفی مردم نگاری طراحی و اجرا گردید. نمونه این پژوهش 19 نفر از زنان مدیر اقامتگاه بودند. این نمونه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب گردید و مصاحبه های نیمه ساخت یافته با این گروه انجام پذیرفت. داده های حاصل از مصاحبه ها به صورت دستی از طریق تکنیک تحلیل شبکه مضمونی مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفت. قابلیت اعتماد و اتکاپذیری داده های پژوهش از طریق استراتژی های مختلف کنترل گردید. یافته ها: در پایان، یافته های حاصل از پژوهش، در دو دسته کلی، چالش ها و نحوه مدیریت و مقابله با آنها به وسیله زنان استخراج گردید. چالش های پیش روی زنان در گردشگری، شامل بستر اجتماعی پرحاشیه، رویکرد نامطلوب فرهنگی نسبت به کار زنانه، ارتباطات پرچالش اجتماعی، بحران اقتصادی و رویارویی مکرر با مشکلات اقتصادی، زمینه پرآسیب خانواده ایرانی و کار زنانه، قوانین محدودکننده کار زنان، مسائل زیرساختی، مسائل بین نهادی و درون نهادی مرتبط با کار زنان و چالش های آینده نگر است. نتیجه گیری: نحووه مدیریت و رویکردهای حل مسئله زنان در برابر این چالش ها نیز شامل مدیریت چالش های فرهنگی، مدیریت تعارض فرهنگی در خانواده، خلق رویکرد موفقیت شغلی، خلق رویکرد وفاداری مشتری و خلق رویکرد خود مراقبتی است.
اعتبار برند مقصد گردشگری: بررسی نقش فرهنگ پذیری، هویت، شهرت و دلبستگی به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه ایجاد برند معتبر و با اعتبار در نزد گردشگران به یکی از جذاب ترین و جنجال برانگیزترین مباحث در حوزه جغرافیای اجتماعی و بازاریابی گردشگری تبدیل شده است. زیبایی جغرافیای یک منطقه در کنار فرهنگ و سنت های اجتماعی جوامع منجر به رشد صنعت گردشگری و افزایش گردشگران شده است.داده و روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده ها، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، گردشگران شهر مشهد می باشند. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش غیر تصادفی در دسترس 384 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد پژوهش مونیلینو و همکاران (2022) است که جهت تأیید پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و برای روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی استفاده گردید که مقادیر به دست آمده بیانگر تأیید پایایی و روایی پرسشنامه است. علاوه براین، روایی واگرا نیز مورد تأیید قرار گرفت، جهت تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart pls انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که دلبستگی به برند، تاثیر هویت برند، شهرت برند و فرهنگ پذیری مقصدگردشگری بر اعتبار برند را میانجی گری می کند. همچنین، فرهنگ پذیری، هویت برند مقصد و شهرت برند مقصد بر اعتبار برند و دلبستگی به برند مقصد گردشگری تاثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه براین، دلبستگی به برند مقصد گردشگری بر اعتبار برند مقصد گردشگری تاثیر مثبت و معناداری دارد.نتیجه گیری: نشان دهنده اهمیت جایگاه و خاستگاه یک مقصد گردشگری است که جغرافیای اجتماعی باعث تفاوت ها و سنن مختلف گشته که برای گردشگران و ملل دیگر جذابیت ویژه ای به همراه دارد.
بررسی چالش های مدیریت شهری در دستیابی به پایداری اجتماعی شهر با تأکید بر تنوع قومی و خرده فرهنگ ها (مطالعه موردی: شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده و روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای(کتب، مقالات، اسناد و ...برای چارچوب نظری) و میدانی (پرسش نامه برای دریافت نظر شهروندان) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر اهواز در سال 1395 برابر با 1,184,788 نفر می باشد. تعداد نمونه با استفاده از نمونه گیری کوکران، 384 نفر تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری تی تک نمونه ای، رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر استفاده شده است.یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای برای سنجش وضعیت پایداری شهری اهواز با تأکید بر قومیت ها نشان می دهد که بین میانگین به دست آمده (81/1) اختلاف معناداری وجود دارد به گونه ای که زیر حد استاندارد (3) می-باشد. بنابراین وضعیت این شاخص در حالت مطلوب قرار ندارد. نتایج آزمون رگرسیون گام به گام حاکی از آن است که شاخص امنیت اجتماعی با ضریب بتای 247/0 دارای بیشترین تأثیر و شاخص اقتصادی با ضریب 166/0 دارای کمترین تاثیر در پایدار کردن شهر اهواز برای قومیت های مختلف. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که تمامی ضرایب این متغیرها در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار هستند بدین معنی که متغییرها در پایداری شهر اهواز در زمنبه قومیت گرایی تاثیر دارند که لزوم توجه به آن ها، این مسئله را بهوبد خواهد بخشید. نتیجه گیری: به دلیل سیاست ها و راهکارهای نه چندان مناسب مدیریت شهری در اهواز، خرده فرهنگ ها و تنوع قومیتی دارای چالش های خاصی برای مدیران شهری می باشد که اصلی ترین چالش برای مدیران شهری برای دستیابی به پایداری اجتماعی، اقتصادی، کالبدی-فیزکی و زیست محیطی می باشد و طبق پژوهش های میدانی که انجام شده باید به این مسائل هرچه زودتر رسیدگی کنند که به چالش های بدتری منتهی نشود.
ارزیابی و تحلیل روند توسعه فیزیکی نواحی شهری گتوند به سمت مناطق سیل خیز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
15 - 30
حوزههای تخصصی:
در طی سال های اخیر، رشد جمعیت سبب توسعه فیزیکی بعضی از شهرها به سمت مناطق سیل خیز شده است. از جمله شهرهایی که با این مسئله مواجه شده است، شهر گتوند در استان خوزستان است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به بررسی روند توسعه فیزیکی شهر گتوند به سمت مناطق سیل خیز پرداخته شده است. در این تحقیق از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM، تصاویر ماهواره لندست و لایه های رقومی اطلاعاتی به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین نرم افزارهای تحقیق شامل ArcGIS، Expert Choice، ENVI و IDRISI بوده است. همچنین در این تحقیق از مدل های منطق فازی AHP و LCM استفاده شده است. با توجه به اهداف مورد نظر، این تحقیق در سه مرحله انجام شده است که در مرحله اول، مناطق در معرض سیلاب شناسایی شده است. در مرحله دوم، به بررسی تغییرات کاربری اراضی پرداخته شده است و در مرحله سوم، روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق سیل خیز ارزیابی شده است. بر اساس نتایج حاصله، بخش زیادی از شهر گتوند از جمله مناطق شرقی آن، دارای پتانسیل سیل خیزی بالایی است. نتایج بررسی تصاویر ماهواره ای نشان داده است که روند توسعه فیزیکی این شهر به سمت مناطق سیل خیز نیز افزایش یافته است به طوری که در سال 1992، حدود 1/1 کیلومترمربع از وسعت محدوده شهری گتوند در منطقه دارای پتانسیل خیلی زیاد قرار داشته است که این میزان در طی سال های 2002، 2012 و 2022 به ترتیب به 3/1، 6/1 و 8/1 کیلومترمربع افزایش یافته است. همچنین نتایج مدل LCM نشان داده است که وسعت نواحی سکونتگاهی در طبقه با پتانسیل سیل خیزی زیاد تا سال 2050 به 7/2 کیلومترمربع افزایش خواهد یافت که در صورت عدم توجه به آن در برنامه ریزی ها، بخش زیادی از نواحی سکونتگاهی و جمعیت شهر گتوند با خسارات جانی و مالی ناشی از مخاطره سیلاب مواجه خواهند شد.
تعیین پتانسیل تولید گرد و غبار در کانون های داخلی استان خوزستان با استفاده از مدل عددی WRF و مدل جفت شده WRF-Chem(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
123 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین حداکثر توان تولید گرد و غبار 4 کانون در تولید گرد و غبارهای بیشینه استان خوزستان است. با توجه به اطلاعات میدانی بافت خاک و کاربری اراضی، از مدل شیمیایی WRF-CHEM برای شبیه سازی وقوع طوفان های گرد و غباری شدید استفاده شد. به منظور شبیه سازی وقوع طوفان گرد و غبار و برآورد حداکثر توان تولید گرد و غبار در اوج فعالیت سامانه گرد و غباری چهار مرکز فرضی داخلی در استان خوزستان انتخاب شد. علاوه بر داده های غلظت گرد و غبار سازمان محیط زیست، در راستی آزمایی رویداد و انتخاب سامانه از داده های سازمان هواشناسی؛ سمت و سرعت باد و میدان دید افقی استفاده شد. ابتدا شبیه سازی در حالت واقعی و با فیزیک کامل مدل انجام شد و در مرحله بعد میزان تولید غبار و نقش هر کانون با فرض مرطوب سازی شدن لایه سطحی خاک و زمین بررسی شد. از بین 94 سامانه گرد و غبار با تعریف حداکثر شرایط رویداد، 39 سامانه اصلی انتخاب شد. نتایج نشان داد که هر یک از کانون ها به طور متوسط و مستقل در طوفان های رخ داده طی دو دهه (2003-2018) باعث افزایش گرد و غبار و تغذیه سامانه های مهاجر به منطقه شده اند. بیشینه سهم هرکانون به تفکیک و همزمان باهم در اوج فعالیت سامانه های گرد و غباری مشخص شد. نتایج نشان داد در اوج فعالیت سامانه های گرد و غباری بیشینه توان تولید منبع 1 (هورالعظیم و خرمشهر شمالی) به طور میانگین 14/65 درصد، منبع 2 (کانون ماهشیر، امیدیه و هندیجان) 91/59 درصد، منبع 3 (شهرستان اهواز شرقی) 27/52 درصد و منبع 4 (جنوب شرق اهواز) 74/55 درصد بوده است. سهم کل میانگین تولید گرد و غبار در چهار کانون استان 62.94 درصد بوده که در صورت کسر آن از میزان گرد و غبار تولیدی در منطقه جنوب خوزستان که 83.30 درصد کل گرد و غبار خوزستان در زمان وقوع سامانه های مختلف است ، 36/20 درصد باقی مانده که این مقدار سهم منابع ناشناخته مانند منابع ثانویه است که پتانسیل تولید گرد و غبار را دارند یا گرد و غبار ایجاد شده از آنها حاصل تخلیه منابع عمده و بزرگتر است. آگاهی از سهم هر یک از کانون های متعدد گرد و غبار در دشت خوزستان می تواند به تصمیم گیران برنامه های عملیاتی برای کنترل کانون های ریزگرد داخلی کمک کند.
اقلیم شناسی مناطق خشک و نیمه خشک ایران مرکزی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
498 - 517
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، اقلیم شناسی مناطق خشک و نیمه خشک در ایران مرکزی با استفاده از روش های آماری تحلیل-عاملی و تحلیل خوشه ای است. بدین منظور، از داده های 13 متغیراقلیمی در 14 ایستگاه سینوپتیک در بازه زمانی 44 ساله از سال 1355 تا 1398شمسی استفاده شد و ماتریسی به ابعاد 14×13 که سطرها؛ عناصر اقلیمی و ستون ها؛ تعداد ایستگاه ها هستند، ایجاد گردید. جهت تعمیم داده های ایستگاهی به پهنه ای نیز، شبکه ای با یاخته های km 15×15 در ایران مرکزی تشکیل شد و ماتریسی با ابعاد 14×446 که سطرها؛ یاخته های رقومی و ستون ها؛ تعداد ایستگاه ها را نشان می دهد، به دست آمد که مبنای محاسبات در تحلیل عاملی با چرخش واریماکس و تحلیل خوشه ای با ادغام وارد، بوده است. نتایج حاصل از ارتباط سنجی ارتفاع با متغیرهای اقلیمی حاکی از این است که در ایران مرکزی، رابطه مستقیم و معنی داری بین این دو عامل برقرار است اما به علت تأثیر عوامل محلی و کلان مقیاس اقلیمی، این ارتباط در سرتاسر پهنه یکسان نیست و گاهاً لانه گزینی اقلیمی را به وجود می آورد. همچنین نتایج نشان داد که 4 عامل اصلی و اثرگذار که اقلیم ایران مرکزی را می سازند به ترتیب عبارتند از: بارش، دما، رطوبت و توفان گردوخاک. این عوامل، 2/86% از رفتاراقلیمی این پهنه را تبیین می کنند. بارش با 35%، مهمترین عنصراقلیمی اثرگذار در این پهنه است که غالباً در مناطق سردکوهستانی و ارتفاعات حاکمیت دارد. دما با 3/27% در بیابان های مرکزی و کناره های کویرلوت در کاشان، خوروبیابانک، بم و لار نقش آفرین است. رطوبت با 3/15% در بخش هایی از مناطق گرم ومرطوب جنوبی در بافت، آباده و داران اصفهان موثر است. توفان های گردوخاک با 8/8%، کم ترین عامل اثرگذار در اقلیم ایران مرکزی است که به صورت پراکنده در خوروبیابانک، بافق، یزد و کاشان رخنمون بیشتری دارد. همچنین با انجام تحلیل خوشه ای، 4 ناحیه اقلیمی متمایز در ایران مرکزی تحت عنوان ناحیه بارشی؛ ناحیه سردکوهستانی؛ ناحیه گرم وخشک؛ احیه بسیارگرم وخشک بادی شناسایی گردید.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه پایدار روستایی در راستای فعالیت های کشاورزی (مطالعه موردی: روستای گمند شهرستان هریس)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
703 - 721
حوزههای تخصصی:
کشاورزی نقش اساسی و تعیین کننده ای در سرنوشت جامعه روستایی ایران دارد و نمی توان انتظار داشت بدون داشتن راه حلی استوار و منطقی برای کشاورزی به توسعه روستایی رسید. جامعه آماری این پژوهش، تمامی افراد روستای گمند شهرستان هریس می باشد که 891 نفر جمعیت معادل 251 خانوار می باشد. نتایج نشان داد که از بین نقاط قوت «رونق فعالیت های دامداری و تولید محصولات لبنی به دلیل برخورداری از مراتع غنی در پیرامون روستا» و با وزنی برابر با 40/4 و «توپوگرافی نسبتاً مناسب و دسترسی آسان به معابر اصلی و جاده تبریز-اهر» با وزنی برابر 36/4 مهم ترین نقاط قوت و از بین نقاط ضعف «ضعف مشارکت مردم» با وزنی برابر با 74/4 و «پایین بودن سطح درآمد روستاییان» با وزنی بربر 52/4 مهم ترین نقاط ضعف جهت توسعه پایدار روستایی در روستای گمند از دیدگاه کشاورزان شناخته شد ند. همچنین از بین فرصت ها «فرصت های اشتغال غیر کشاورزی موجود در روستا» با وزنی برابر 54/4 و «وجود دهیاری و شورای اسلامی متعهد و کارآمد در روستا» با وزنی برابر 48/4 مهم ترین فرصت ها و از بین تهدیدها « نبود فرصت های شغلی در روستا و مهاجرت جوانان از روستا برای دستیابی به درآمد بیشتر» با وزنی برابر با 70/4 و «ناپایداری قوانین و سیاست های کشور» با وزنی برابر 62/4 مهم ترین تهدیدها جهت توسعه پایدار روستایی در روستای گمند از دیدگاه کشاورزان شناخته شد ند. نتایج حاصل از ماتریس های ارزیابی عوامل داخلی و خارجی نشان داد که با توجه به امتیاز نهایی کلی به دست آمده برای عوامل داخلی و خارجی راهبردهای توسعه پایدار روستایی روستای گمند، راهبردهای بازنگری می باشد.
برآورد اقتصادی جاذبه های گردشگری با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط (مطالعهٔ موردی: باغ دولت آباد یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
65 - 78
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری از بزرگ ترین منابع رشد و توسعهٔ اقتصادی در هر منطقه است و رشد سریع آن تغییرات فراوانی را در پی دارد. برای بیان نقش و اهمیت گردشگری و تبدیل آن به ارزش های پولی لازم است جاذبه های گردشگری با استفاده از روش های مناسب ارزش گذاری شوند. در مطالعهٔ حاضر، ارزش تفریحی باغ دولت آباد یزد با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط برآورد شده و عوامل مؤثر در تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای بهبود وضعیت و حفاظت از این باغ نیز با استفاده از الگوی لاجیت بررسی شده است. به این منظور، ابتدا حجم نمونه براساس روش کوکران تعیین شد و سپس داده ها ازطریق پرسش نامه و مصاحبهٔ حضوری جمع آوری شدند. نتایج نشان داد که متغیرهای «درآمد ماهیانه»، «شغل»، «تحصیلات»، «وسایل حمل و نقل» و «حداکثر مبلغ پیشنهادی» تأثیر معنی داری در تمایل به پرداخت افراد دارند، اما متغیرهای «سن»، «جنسیت»، «فصل های بازدید» اثر معنی داری ندارند. همچنین، براساس محاسبات انجام شده، متوسط تمایل به پرداخت برای هر بازدیدکننده به منظور حفاظت و بهبود وضعیت باغ دولت آباد 80300 ریال در ماه است و ارزش تفریحی سالانهٔ آن 11842میلیون برآورده شد که نشان دهندهٔ اهمیت بالای این باغ برای بازدیدکنندگان است. همچنین، نتایج بیانگر آن است که روش ارزش گذاری مشروط یکی از روش های کارا برای ارزش گذاری اقتصادی خدمات غیربازاری در حوزهٔ گردشگری است.