فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۸۱ تا ۳٬۵۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
173 - 190
حوزههای تخصصی:
شوک ناشی از بیماری کووید 2019 موجب اختلال در بخش های متعدد تولیدی و از جمله در سیستم های کشاورزی خرده مالک و بخش دامداری و خانوارهای وابسته به آن گردیده است. تجارب زیسته دامداران در مواجهه با مخاطره کووید 19 با هدف شناسایی استراتژی های مداخله در سیستم های حال و آینده به پیش رفته است. لذا این مطالعه، به درک تجارب زیسته و الگوهای رفتاری تاب آور خانوارهای دامدار روستایی در مواجهه با پدیده کووید 19 در شهرستان ایذه (استان خوزستان) پرداخته است. این شهرستان یکی از مناطق با پتانسیل بالا برای فعالیت های دامداری و کشاورزی است و بخش عمده ای از فعالیت های ساکنین روستایی را در برگرفته است. روش پژوهش اکتشافی و از نظریه داده مبنا استفاده شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق کیفی، شهرستان ایذه را به عنوان مطالعه موردی با استفاده از داده های 17 خانوار دامدار فعال با بیش از 50 راس دام و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و منطق اشباع تئوریک به پیش رفته است. بر مبنای فرآیند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و کدگذاری های علمی، 6 مقوله هسته ای شامل "اختلال در چرخه تولید و درآمد خانوار"؛ "تشدید فقر اقتصادی خانوارهای دامدار" ؛ "خشکسالی و بیماری های فصلی دام زمینه های مقاوم در تشدید شرایط بحران خانوارهای دامدار" ؛ "تقاضا و بهره گیری از منابع مالی خرد فرصتی برای خروج از بحران"؛ "ضعف عملکردی ساختارهای حمایتی و بیمه ای" ؛ و "پیامدهای اجتماعی-اقتصادی دوران شدت مخاطره کووید" استخراج گردید. پدیده کانونی پژوهش " کووید 19و ناکارآمدی فضایی (ضعف ساختاری –عملکردی) " است. این پدیده شرح می دهد که وجود مخاطره کووید 19 بسیاری از ناکارآمدی های نهادی، سیاسی، اقتصادی و مدیریتی در سیستم های تولید دام خرد و فشارهای مضاعف بر خانوارهای دامدار را عیان می سازد. این تحقیق مسیرهای مفهومی و تجربی را برای حمایت از سیستم های کشاورزی خرده مالک بویژه دامداران خرد ارایه نموده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانوادگی زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان فاروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱
36 - 55
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی، می توانند منشأ تحولات بزرگی در زمینه های ایجاد کسب و کارها بوده و عامل تولید ثروت و ایجاد اشتغال باشند. کسب وکارهای خانوادگی به عنوان یکی از گونه های کارآفرینی محلی و در سطح خرد می باشد که زنان به ویژه در مناطق روستایی می توانند راه اندازی کنند؛ اما باید توجه داشت که راه اندازی کسب وکار در مقیاس محلی مانند روستاها، متأثر از عوامل متعددی می باشد که اجازه راه اندازی راحت کسب و کارها توسط زنان را نمی دهد. لذا هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی زنان روستایی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و ازلحاظ هدف، کاربردی است. نحوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) در قالب دو گروه زنان دارای کسب وکار و بدون کسب وکار انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل زنان دارای کسب وکار روستایی و بدون کسب وکار می باشد. حجم نمونه به صورت هدفمند و تمام شماری 186 زن در دو گروه انتخاب گردید. یافته های به دست آمده نشان می دهد که بر اساس نتایج آزمون T، در گروه زنان دارای کسب و کار شاخص های حمایت مالی خانواده، تجربه کاری، شاخص صدور آسان مجوز مشاغل و در دسترس بودن انشعابات آب، برق و گاز در توسعه کسب و کارها تأثیرگذار می باشد؛ اما از دیدگاه زنان بدون کسب و کار، شاخص هایی مانند نزدیکی به راه های ارتباطی و نبود بروکراسی در توسعه کسب وکارهای زنان می تواند تأثیرگذار باشد.
امکان سنجی ظرفیت های گردشگری سلامت در شهر مراغه با تاکید بر توسعه پایدار شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با رشد شهرنشینی و افزایش فشارهای روحی و روانی، بیماری جسمی شهروندان نیز بیشتر می شود. در این میان، گردشگری سلامت برای بهره مندی مردم از امکانات سلامتی و بهداشتی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از بخش های رقابت پذیری شهرها، رقابت برای جذب توریست های درمانی خارجی و داخلی می باشد. هدف از تحقیق حاضر، امکان سنجی ظرفیت های گردشگری سلامت در شهرستان مراغه با تأکید بر توسعه پایدار شهری است. ماهیت پژوهش، کاربردی و رویکرد آن نیز، کمّی- کیفی می باشد. اطلاعات بدست آمده در این تحقیق با استفاده از مطالعات اسنادی - مشاهده ای و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته انجام یافته است. شاخص های ارزیابی گردشگری سلامت، متشکل از 27 متغیر است که شامل سه مولفه اجتماعی – فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی (اکولوژیکی) می باشد. جامعه آماری، 384 نفر می باشد که در مکان های گردشگری سلامت حاضر بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای Spss، Amos و Mplus استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مؤلفه اقتصاد گردشگری با بار عاملی 95/0 بیشترین تأثیر را در توسعه گردشگری سلامت پایدار را دارد و کمترین اثرگذاری هم مربوط به کم رنگ شدن فرهنگ محلی بار عاملی 63/0، تجهیز پایانه ها (ترمینال ها) با بار عاملی 62/0می باشد. همچنین مؤلفه گردشگری پایدار با اثر مستقیم 815/0 و غیرمستقیم 131/0 بیشترین اثرگذاری و مؤلفه زیست محیطی با اثر مستقیم 634/0 و غیرمستقیم 164/0 کمترین اثرگذاری را در امکان سنجی توسعه گردشگری سلامت پایدار مراغه داشته است. مؤلفه اقتصادی با اثر مستقیم 726/0 و غیرمستقیم 163/0 و مؤلفه اجتماعی-فرهنگی با اثر مستقیم 702/0 و غیرمستقیم 105/0 در امکان سنجی و توسعه گردشگری سلامت پایدار شهر مراغه اثرگذار بوده اند.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر ساماندهی رود و رودکناره های شهری با تأکید بر گردشگری پایدار (مطالعه موردی رودخانه زرجوب رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
158 - 171
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه رودخانه ها دیگر نقشی در تنظیم ساختار فضایی و سازمان اجتماعی شهرها ندارند و در نتیجه، رودکناره ها از شبکه فضاهای عمومی شهرها حذف شده که این روند به پدیده هایی مانند ورود زباله، فاضلاب و پساب به رودخانه ها، تجاوز به حریم و بستر رودخانه ها منجر شده است و تاب آوری شهری را به وسیله مشکلات زیست محیطی فراوان به خطر انداخته اند. در عصری که ارزش های زیست محیطی در اولویت قرار دارند، رود و رودکناره ها از اهمیت ویژه ای در محیط شهری برخوردار هستند. شهرسازی مدرن ضمن تضمین ایمنی و رفاه در یک تجربه شهری ایده آل، دسترسی به آب را به عنوان ارزشی ویژه در نظر می گیرد که در سطح کیفیت زندگی شهری اثرگذار است. در دهه های اخیر، بازسازی رودخانه های شهری با مشکلات متعددی همراه بوده؛ اما پرورش فعالیت های مختلف در رودخانه ها، از نظر اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی، آن ها را به مکان های پویا، سرزنده و کاربردی تبدیل می کند. استفاده پایدار از رودخانه ها در توسعه گردشگری شهری به منظور حفظ تعادل زیست محیطی ضروری است که این موضوع شامل حفظ منابع آبی، حفاظت از تنوع زیستی، جلوگیری از آلودگی و استفاده درست از دانش شهرسازی است، چرا که رودخانه ها به تنهایی قادر به مقابله با آلودگی های ناشی از ناحیه شهری و تطبیق خود با دگرگونی فناوری را ندارد. به این دلیل، برای بازآفرینی رودکناره شهری نیاز به یک چارچوب مناسب راهبردهای ارتقای کیفیت محیطی و ساماندهی رودکناره شهری مطابق با انتظارات جامعه، اهداف توسعه و هماهنگ با سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی حس می شود. ایجاد تسهیلات رفاهی، ساماندهی حریم و افزایش امنیت رودخانه زرجوب به عنوان یک محور قدرتمند در فضای شهری آن، می تواند در توسعه گردشگری پایدار شهر نقش مؤثری داشته باشد و باعث رونق دوباره رودخانه ها و ایجاد ارتباط بین شهروندان و رودخانه ها شود. شهر رشت به عنوان یکی از شهرهای گردشگرپذیر کشور نیازمند توجه بیشتر به این مسئله است. در این راستا رودخانه زرجوب که محوری خطی و قدرتمند در فضای شهری رشت است، با توجه به پتانسیل خود، می تواند در توسعه گردشگری پایدار و بهبود وضعیت در شاخص های مرتبط، نقش مؤثر و حائز اهمیتی داشته باشد، با توجه به این مسئله که در حال حاضر هیچ گونه برنامه مشخصی در جهت ساماندهی و مدیریت مناسب برای این رودخانه شهری به منظور بهره وری اقتصادی پایدار وجود ندارد، لذا تحقیق در این زمینه بسیار ضروری است. به این منظور، این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر رودخانه زرجوب رشت و ارائه راهبردهای متناسب در این خصوص، سعی دارد راهکارهایی برای احیای این عنصر باارزش طبیعی ارائه کرده و از پتانسیل های آن برای توسعه پایدار گردشگری استفاده کند. مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش، کمی - کیفی؛ از نظر هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و اکتشافی و به لحاظ زمان، مقطعی است. به منظور گرد آوری اطلاعات و داده ها، از دو روش مطالعه کتابخانه ای و مطالعه پیمایشی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. در وهله نخست، بر اساس مطالعات کتابخانه ای به بررسی منابع نظری مرتبط پرداخته و در قدم بعدی با استفاده از اشباع نظری و انجام ۱۵ مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با کارشناسان حوزه های مرتبط با رودخانه شهری زرجوب اعم از شهرسازی، محیط زیست و گردشگری، عوامل مؤثر بر ساماندهی رود زرجوب با تأکید بر توسعه پایدار گردشگری از طریق کدگذاری در نرم افزار مکس کیودا شناسایی و دسته بندی شد. در ادامه ارتباط بین مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها با استفاده از روش دیمتل شناسایی شد. به این منظور، برای نمونه گیری ماتریس ارتباط مستقیم دیمتل، با استفاده از پرسش نامه، از نظرات چهار تن از متخصصان شهرسازی استفاده شده است. بر این اساس و حسب روابط یافت شده، یک مدل مفهومی به منظور ارائه مؤلفه های مؤثر بر گردشگری پایدار رودهای شهری و روابط بین آن ها ارائه شده و در آخر بر اساس دسته بندی و تحلیل های صورت گرفته، راهبردهای ارائه شده در مصاحبه ها متناسب با ساماندهی رودخانه زرجوب نگارش شده و مورد تأیید روایی جامعه آماری قرار گرفت. همچنین، روش نمونه گیری جامعه آماری این پژوهش، گلوله برفی است.یافته هامسائل گوناگونی در یک ساماندهی مناسب بر پایه توسعه گردشگری تأثیرگذار هستند. به طور کلی، عمده نتایج حاصل از مصاحبه ها پس از کدگذاری در نرم افزار مکس کیودا، در خصوص مطالعه موردی این پژوهش نشان دهنده ۲۹ زیرمؤلفه پرتکرار در بین نظرات جامعه آماری مصاحبه شوندگان در دسته بندی های مختلف است. بر این اساس، برای ارائه دسته بندی مناسب از زیرمؤلفه های شناسایی شده، هفت مؤلفه در حوزه های گوناگون اعم از امکانات و تجهیزات رفاهی و تفریحی، کالبد و زیرساخت ها، مباحث اقتصادی، محیط زیست، حمایت نهادی و قانونی، امنیت و حفاظت، مشارکت عمومی مشخص شد. برای ارائه دسته بندی مناسب از زیرمؤلفه های شناسایی شده، هفت مؤلفه در حوزه های گوناگون مشخص شد. در ادامه با پیاده سازی روش دیمتل، طبق نتایج حاصل از آن در قسمت زیرمؤلفه ها، عامل «پایش مداوم و مستمر اقدامات زیست محیطی لازم برای پیشبرد طرح» در رتبه اول، «پوشش و تأمین نیاز تمامی گروه های سنی فارغ از جنسیت» در رتبه دوم، عامل «مشارکت جامعه» در رتبه سوم بیشترین تأثیر بر عوامل دیگر را دارند. همچنین «امکان سنجی مجوزهای لازم فعالیت های تفریحی گردشگری»، «حفاظت از منابع آب» و عامل «پایش مداوم و مستمر اقدامات زیست محیطی لازم برای پیشبرد طرح» به ترتیب بیشترین تأثیرپذیری از زیرمؤلفه های دیگر را دارند. طبق نتایج حاصل از روش دیمتل در بخش مؤلفه های اصلی، مباحث اقتصادی بیشترین میزان تأثیرگذاری بر سایر مؤلفه ها و امنیت و حفاظت بیشترین میزان تأثیرپذیری از سایرین را دارد. در این خصوص امنیت و حفاظت در کنار مقوله محیط زیست معلول از سایر شناسایی شد و در بین کلیه مؤلفه ها «امنیت و حفاظت» بیشترین تعامل را با سایر مؤلفه ها دارد. نتایج حاصل از روابط علت و معلولی میان مؤلفه های مؤثر بر ساماندهی رودخانه با رویکرد گردشگری پایدار که درباره آن توضیح داده شد، به صورت گرافیکی در شکل 1 نشان داده شده است. نتیجه گیریبر اساس یافته ها در راستای ساماندهی رود/رودکناره شهری زرجوب با رویکرد گردشگری پایدار، هفت مؤلفه اصلی تأثیرگذار بر مطالعه موردی یافت شد که در این خصوص مؤلفه مباحث اقتصادی ضمن بیشترین تأثیرگذاری بر سایرین، بیشترین تعامل با آن ها را داشته است. این در حالی است که از مؤلفه های «حمایت نهادی و قانونی»، «امنیت و حفاظت»، «کالبد و زیرساخت ها» و «امکانات و تجهیزات رفاهی و تفریحی» تأثیر می پذیرد و به عنوان کلیدی ترین مؤلفه اصلی در ساماندهی رود و رودکناره شهری مبتنی بر توسعه پایدار گردشگری مطرح است. همچنین، مؤلفه «محیط زیست» بیشترین تأثیرپذیری از سایرین را داشته و سطح محیط زیستی رودخانه زرجوب تحت الشعاع مؤلفه های «مباحث اقتصادی»، «حمایت نهادی و قانونی»، «امنیت و حفاظت»، «کالبد و زیرساخت ها» قرار می گیرد. در بخش روابط بین زیرمؤلفه ها «پایش مستمر پایداری و مباحث زیست محیطی طرح هنگام بهره برداری»، ضمن بیشترین تأثیرگذاری بر سایرین، در مجموع بیشترین همبستگی با آن ها را داشته و به عنوان کلیدی ترین زیرمؤلفه مطرح شده در این پژوهش، از حیث تأثیرگذاری و تأثیرپذیری است. در ادامه نتایج زیرمؤلفه ها، «امکان سنجی مجوزهای لازم فعالیت های تفریحی گردشگری» به عنوان تأثیرپذیرترین زیرمؤلفه شناسایی شده و به تعبیری عوامل متعددی در تمامی سطوح بر امکان صدور مجوزهای لازم برای استفاده از بستر و حاشیه رودهای شهری تأثیرگذار است. بر اساس مدل مفهومی ارائه شده لزوم توجه به تمامی عوامل به طور همگام و هماهنگ در بین عرصه های یافت شده الزامی است، چرا که مؤلفه ها و زیرمؤلفه های یافت شده، مستقیم و غیرمستقیم بر یکدیگر تأثیرگذار بوده و نمی توان با چشم پوشی از تعدادی از آن ها به نتیجه پایدار مد نظر رسید. در آخر، از آنجا با توجه به راهبردها برای پیاده سازی رویکرد مورد نظر، برحسب مؤلفه ها و زیرمؤلفه های حاصل از یافته های پژوهش، راهبردهای متناسب در چهار مرحله شناسایی اقدامات لازم، تدوین راهبردها، الزامات اجرا و بررسی و پایش بر اساس اهداف و نظارت و بررسی بر پروژه تدوین و پاسخ سؤال پژوهش نمایان شد.
واکاوی رهیافت های برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
733 - 767
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، توجه به دو مقوله محله محوری و بازآفرینی اجتماع محور جوامع در برنامه ریزی ها مطابق با امکانات و شرایط فعلی در بین برنامه ریزان شهری افزایش یافته است. محلات به مثابه یک محدوده کوچک که دارای ساز و کارهای خاص خود است، طرح ریزی و برنامه ریزی ویژه خود را طلب می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مرور دو رویکرد برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور است. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، اسنادی و دیجیتالی بهره گیری شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین دو رویکرد برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور جوامع شهری هماهنگی و تجانس وجود دارد. به نحوی که مقوله توجه به خواسته ها و نیازهای همگانی در هر دو رویکرد به عنوان اصلی اساسی و تعیین کننده مطرح می شود. برنامه ریزی مشارکتی، آموزش عمومی / آموزش برای تغییر اجتماعی و توسعه دارایی مبنا به عنوان مهم ترین نظریات پایه در رویکرد برنامه ریزی محله محور قلمداد می شوند. همچنین برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر چشم انداز که توسط جوامع محلی تعیین می گردد؛ رسیدن به توافق عمومی حاصل همکاری اجتماعات محله ای و در نهایت مشارکت و رهبری گروه های ذی نفع در فرآیند بازآفرینی شهری به عنوان مهم ترین مؤلفه های بازآفرینی شهری اجتماع محور تعیین می شوند. به طور کلی می توان گفت برنامه ریزان شهری امروزه لاجرم بایستی با بهره گیری از مدیریت محله محوری و همچنین بازآفرینی جوامع شهری مبتنی بر رویکرد اجتماع محوری با همکاری اجزا مدیریت محلی (مردم محلی، سرمایه گذاران محلی، گروه های محلی و مسئولین برنامه ریزی محلی) در راستای نیل به جوامع شهری دموکراتیک چاره اندیشی کنند.
تحلیل کیفیت زندگی در فضاهای پیراشهری کلانشهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شناخت دقیق و همه جانبه از وضعیت کیفیت زندگی در جوامع از ضروریات به شمارمی رود و لازمه تحقق این مهم نیازمند نگرش نظام مند می باشد ازاین رو تحقیق حاضر باهدف تحلیل کیفیت زندگی درمحلات عینک، نخودچر، پاسکیاب وسلیمانداراب ازمحلات حاشیه شهر رشت به انجام رسیده است. جامعه آماری در این تحقیق جمعیت محله های حاشیه نشین موردمطالعه در شهر رشت درسال 1395تشکیل می دهند که جمعیتی بالغ بر 82604 هزار نفر بودند و به روش نمونه گیری ساده ، 382 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی صورت گرفت. متغیرهای این تحقیق در ابعاد عینی و ذهنی به شاخص های (کالبدی، اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، زیست محیطی و روحی- عاطفی) تقسیم شدند و با استفاده از آزمون تی تست تک نمونه ای در نرم افزار spss موردتجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد میزان کیفیت زندگی در بعد کالبدی با میانگین 486/32 و سطح معناداری 000/0.، همچنین میزان کیفیت زندگی در بعد اقتصادی و با میانگین 932/7 و سطح معناداری 000/ 0 ،میزان کیفیت زندگی در بعد اجتماعی با میانگین 613/32 و سطح معناداری 000/0 ، میزان کیفیت زندگی در بعد محیطی با میانگین 285/9 و سطح معناداری 000/0 و میزان کیفیت زندگی در بعد روحی-عاطفی با میانگین 496/11 و سطح معناداری 000/0 در محله های موردبررسی در سطح پایین تر از متوسط قرار دارند. نتیجه این مطالعه حاکی از این است که از دیدگاه ساکنان نواحی موردبررسی؛ این مناطق فاقد کیفیت زندگی مناسب می باشند.
رابطه بین رضایت از اوقات فراغت و تاب آوری سالمندان؛ مطالعه موردی: سالمندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش جمعیت سالمندان در کشور، اهمیت توجه به نیازهای این قشر نیز بیش از پیش احساس می شود. همه افراد در طول زندگی بحران ها و ناملایماتی را تجربه می کنند که با تاب آوری در این شرایط می توانند خود را حفظ کنند؛ از جمله این بحران ها، بحران دوران سالمندی است که همه افراد در این سن باید به نحوی با آن کنار بیایند. لذا این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین رضایت از اوقات فراغت و تاب آوری سالمندان با در نظر گرفتن شش مؤلفه: روانشناختی، آموزشی، اجتماعی، آرامش، فیزیولوژیکی و زیبایی شناختی سعی در تبیین ارتباط و تأثیر این دو مؤلفه دارد. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین رضایت از اوقات فراغت و تاب آوری سالمندان با در نظر گرفتن شش مؤلفه: روانشناختی، آموزشی، اجتماعی، آرامش، فیزیولوژیکی و زیبایی شناختی سعی در تبیین ارتباط این دو مؤلفه دارد. از نظر روش شناسی پژوهش حاضر کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی می باشد. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. جهت آزمون فرضیه ها با توجه به ماهیت پژوهش حاضر، داده های مورد نیاز از طریق ابزار پرسشنامه و به دو صورت مجازی و میدانی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان نمونه ای متشکل 356 نفر از سالمندان شهر تهران گردآوری شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین رضایت از اوقات فراغت و تاب آوری سالمندان ارتباط معناداری وجود دارد. این واقعیت حاکی از آن است مادامی که پاسخگویان شرایط مناسبی برای گذران اوقات فراغت خود داشته باشند، به همان میزان نیز تاب آوری بالایی را تجربه می کنند. همچنین تمامی فرضیه های فرعی این پژوهش با شدت ضریب همبستگی بالایی تأیید شدند؛ به این معنا که ابعاد شش گانه اوقات فراغت با تاب آوری رابطه مثبت و معناداری دارند.
ارزیابی توانمندی های گردشگری استان کرمان با رویکرد سیمائو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مقاله ارائه یک رویکرد راهبردی است که می تواند در کنار تحلیل رقابت پذیری مقصدهای گردشگری، پایداری آن ها را نیز مورد ارزیابی قرار دهد. روش شناسی: جهت ارزیابی توانمندی های گردشگری استان کرمان با رویکرد توسعه پایدار ابتدا با استفاده از داده های موجود در سازمان میراث فرهنگی و سایر نهادهای استانی اطلاعات جامعی از منابع و توان های استان به دست آمد. سپس با استفاده از نتایج به دست آمده از پرسشنامه ها، تحلیل متاسوات برای ارزیابی توانمندی های گردشگری و رقابت پذیری پایدار استان کرمان اجرا و نتایج موردنظر از آن استخراج گردید.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که جاذبه ها و فعالیت های گردشگری استان کرمان ارزشمندترین منابع و قابلیت های گردشگری این مقصد می باشند. باوجود پایداری نسبی جاذبه های گردشگری، این توان ها به خوبی سازمان دهی نشده اند. در کنار جاذبه ها و فعالیت های گردشگری، تسهیلات و خدمات گردشگری استان از تناسب استراتژیک بسیار بالایی برخوردار هستند.نتیجه گیری و پیشنهادات: جاذبه ها و فعالیت های گردشگری استان تناسب راهبردی بسیار قوی ای با عوامل اقتصادی، اکولوژیکی و فناورانه و تناسب قوی ای با عوامل قانونی، سیاسی و اجتماعی - فرهنگی دارند. از سوی دیگر عوامل قانونی و سیاسی در کنار عوامل اکولوژیکی بیشترین اهمیت را در میان سایر عوامل خارجی داشته و از بالاترین درجه فوریت برخوردارند.نوآوری و اصالت: این تحقیق از ترکیب رویکردهای مبتنی بر منبع و توسعه پایدار با استفاده از روش تحلیل متاسوات جهت تعمیم دیدگاه مبتنی بر منبع به پایداری مقصدهای گردشگری استفاده نموده است.
Rural Elites; the Causes of Migration and Attracting their Participation in the Process of Rural Development with Thematic Analysis Approach (Case Study: Kurdistan Province)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
79 - 98
حوزههای تخصصی:
Purpose- Rural elites, as the most important human capitals of rural communities, are a distinct and progressive stratum in various dimensions of development, and their persistence in villages can be effective in accelerating the process of rural development. Nonetheless, studies show that due to various reasons, elites are less persistent in villages and often migrate to cities. Therefore, the purpose of this research is to analyze the causes of elites' migration and how to attract the elites’ participation in the process of rural development in Kurdistan province.Design/Method/Approach- This study was conducted in the framework of interpretative-constructive paradigm and the research method is thematic analysis. In-depth individual semi-structured interviews were employed to collect data.Findings- The results showed two overarching themes namely rural repulsion (including six organizing themes: family and social determinism, weak infrastructure, geographical isolation, environmental challenges, weak economic conditions and weak local and regional management) and urban attraction (including four organizing themes: personal improvement, economic opportunities, social opportunities, and the use of infrastructures and facilities) are the most important causes of rural elites’ migration. Furthermore, the findings revealed that the elites’ participation in rural development could be possible through three overarching themes namely empowering villagers (including four organizing themes: capacity assessment, skill training, strengthening vitality, raising the level of villagers' demands), developing employment and entrepreneurship (including two organizing themes: promoting innovation and economic investment) and efficient rural management (including two organizing themes: managing social challenges and occupying managerial positions).Originality/value- The rural elites’ migration is accompanied by many negative consequences for rural communities. Nevertheless, there is a gap in studies regarding its causes and especially how to attract their participation in the process of rural development. The present study can be a basis for future researches in this field.
بررسی مخاطرات معدن کاوی در مناطق فعال تکتونیکی با استفاده از روش تداخل سنجی راداری (مطالعه موردی: داشکسن آذرشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
1 - 21
حوزههای تخصصی:
داشکسن یکی از روستا های تاریخی استان آذربایجان شرقی است و در دهستان شیرامین بخش حومه شهرستان آذرشهر، در جنوب شهر تبریز و غرب آتشفشان سهند واقع شده است. در این نوشتار با هدف بررسی افزایش ناپایداری دامنه ای در ناحیه معدنی داشکسن آذرشهر، اقدام به بررسی های تکتونیکی نموده و بر اساس مشاهدات میدانی، گسل نرمال داشکسن منجر به جا به جایی واحد های چین خورده به اندازه 10 سانتی متر در ارتفاع 1373 متر از سطح دریا شده است لذا فعال بودن زمین ساخت به لحاظ مشاهدات میدانی کاملاً آشکار است. با انطباق گسل ها با نقشه جابه جایی منطقه موردمطالعه می توان نتیجه گرفت که بیشترین جابه جایی و به موجب آن شکستگی سنگ ها در ارتباط با گسل های نرمال فرعی با راستای شمال غرب – جنوب شرق است و با توجه به اینکه درزه های برشی نیز در راستای شمال غرب توسعه دارند؛ معادن نیز باید در بخش های مرکزی و جنوب منطقه داشکسن دارای شکستگی فراوان باشند بنابراین استخراج و کاوش در این محدوده صحیح نیست و علاوه بر این راه آهن، تونل و بخشی از جاده اصلی در معرض خطر از ناحیه گسلش نرمال فعال منطقه و ناپایداری های دامنه ای هستند. تراکم فعالیت معدنی در منطقه داشکسن بسیار بالاست و لازم است در نقاطی که شیب دامنه بسیار زیاد است، به خصوص در مناطق معدنی دارای درزه و شکستگی فراوان که در مجاورت پروژه های مهندسی از قبیل تونل و خطوط راه آهن هستند باید اقدامات لازم برای پایدار سازی دامنه ای صورت گیرد؛ بنابراین فعالیت استخراج و کاوش معادن در محیط نباید منجر به خطر افتادن جان مردم گردد.
تبیین مؤلفه های ساماندهی جداره های شهری بافت های واجد ارزش شهر شیراز (نمونه مورد مطالعه خیابان حافظ و خیابان علی ابن حمزه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
71 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل شکل دهی و هویت بخشی به فرم شهر، جداره های شهری می باشند که در صورت تامین نظرمخاطب، فرد رابطه ی احساسی قوی تری با جداره برقرار کرده و این ارتباط دو سویه بین مخاطب و جداره های شهری موجب افزایش حس رضایت مندی از محیط شهری می گردد. هدف پژوهش حاضر تعیین و تبیین مولفه های ساماندهی جداره های شهری با رویکرد هویت بخشی و تامین نظر مخاطب (جامعه آماری که در حوزه ساخت و ساز ساختمان فعالیت دارند) با استفاده از نظر متخصصین حوزه ی معماری و شهرسازی می باشد. دلیل انتخاب جامعه آماری، تاثیر قابل توجه در تصمیم گیری های نهایی جهت ساخت جداره های شهر شیراز می باشد. بدین منظور نگارندگان پژوهش به دلیل تمایز عوامل موجود در ساماندهی جداره های خیابان حافظ و خیابان علی ابن حمزه شیراز، چهار بعد (زیبای شناختی- هویت مکان- اقتصادی- زیست محیطی) را مورد پرسش و بررسی قرار دادند. روش تحقیق در این پژوهش کیفی است جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. روش میدانی جهت جمع آوری اطلاعات پرسشنامه پیشنهاد شده و به منظور تدوین پرسشنامه با درنظر گرفتن چهار بعد مذکور و استفاد از طیف لیکرت پنج گزینه ای سوالات مطرح و در اختیار متخصصین معماری و شهرسازی قرار داده شد تا متخصصین با در نظر گرفتن مولفه های موثر بر جداره های خیابان حافظ و خیابان علی ابن حمزه شیراز به آن پاسخ دادند. نتایج حاصل با استفاده از تکنیک دلفی جهت تبیین نظرات متخصصین و آزمون دبلیوی کندال جهت مشخص نمودن میزان همبستگی نظرات افراد بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های: سطوح پر و سطوح خالی- تناسب و هماهنگی نماهای کنار هم با یکدیگر- ریتم- نظم- تزئینات- یکپارچگی- بام و تراس سبز- مصالح بومی- نوع مصالح بکار رفته در نما از لحاظ اقتصادی از نظر متخصصین معماری و شهرسازی بیشترین اثر را در تامین نظر مخاطب و هویت بخشی در راستای ساماندهی جداره های خیابان حافظ و خیابان علی ابن حمزه شیراز داشته اند.
ارزیابی تطبیقی کیفیت محیطی از بعد مؤلفه ریخت شناسی – کالبدی در محلات سنتی و جدید، مطالعه موردی: محلات منجم- باغمیشه کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
187 - 204
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیطی از اساسی ترین بخش های کیفیت زندگی در جامعه شهری محسوب می شود. یکی از عواملی که در کیفیت شرایط زیست شهری نقش مهمی دارد، بحث مؤلفه ریخت شناسی و کالبدی محلات شهری هست که مسلماً شدت و ضعف این مؤلفه نشان از کیفیت محیطی در هر محله شهر دارد. لذا هدف اصلی این تحقیق بررسی تطبیقی کیفیت محیطی از جنبه مؤلفه ریخت شناسی- کالبدی محله سنتی منجم و محله برنامه ریزی شده باغمیشه کلان شهر تبریز ازلحاظ شاخص های کیفیت بافت و مسکن می باشد.پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی است. جمع آوری داده ها از روش مشاهدات میدانی و روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه اقدام گردید. با استفاده از مدل تحلیلی آلفا کرونباخ میزان اعتبار و روایی سنجی پرسشنامه برآورد شده است. برای مقایسه وضعیت رضایت شهروندان با استفاده از آزمون تی دو نمونه ای و آزمون لون دو محله با هم قیاس گردیده است. درنهایت با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره سهم نسبی مؤلفه ریخت شناسی و کالبدی در دو محله مشخص گردید.نتایج پژوهش بیانگر آن است که معیارهای کالبدی- ریخت شناسی محله باغمیشه نسبت به محله منجم از شرایط مناسبی برخوردار می باشد و این نشان از تفاوت در نحوه فرآیند شکل گیری این دو محله در دوره زمانی می باشد.
جغرافیای تاریخی ماکو
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
349 - 368
حوزههای تخصصی:
ماکو با نام باستانی شاوارشان و آرتاز، در گوشه شمال غرب ایران، جایگاه ویژه ای در طول تاریخ ایران داشته و در دوره باستان از مناطق مورد درگیری ایرانیان و ارامنه بود. بر اساس روایت منابع ارمنی، سکونت اولیه در منطقه ماکو به دوران مادها بر می گردد. این سرزمین به علت تدفین «تادئوس» از حواریون حضرت عیسی (ع) جایگاه دینی و مذهبی برجسته ای در بین ارامنه جهان دارد. درباره ریشه لغوی ماکو و محدوده آن و نیز پیوستگی های اداری و سیاسی آن با سرزمین ایران، نظرات متفاوتی وجود دارد. مقاله حاضر بر آن است که جغرافیای تاریخی ماکو، وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن را با استفاده از متون تاریخی و جغرافیایی بر پایه روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای بررسی و تحلیل کند. حاصل بررسی های انجام گرفته در این مطالعه نشان می دهد که موقعیت جغرافیایی ماکو تأثیر عمده ای بر حیات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن داشته است و ابعاد مختلف زندگی مردمان آن تحت تأثیر جغرافیا و واقع شدن در نقطه مرزی آن قرار داشت. ماکو به علت قرار گرفتن در نقطه مرزی سه کشور ایران، روسیه و عثمانی از اهمیت ویژه ای در روابط بین این سه قدرت برخوردار بود و خوانین حاکم بر آن حکومت خودمختاری برای خود تشکیل داده بودند.
راهکارهای رونق تولید در مناطق روستایی استان خوزستان: کاربرد تحلیل سلسله مراتبی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
165 - 177
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از فرایند سلسله مراتبی برای اولویت بندی گزیدارها و معیارهای رونق تولید در مناطق روستایی استان خوزستان بهره گرفته شده است. بدین منظور در ابتدا با توجه به معیارها و نیز گزیدارهای شناسایی شده داده های مورد نیاز از طریق نمونه ای برگزیده از کارشناسان در سازمان های ذیربط دارند بر مبنای مقایسه های زوجی گردآوری و مورد تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار Expert Choice انجام شد. نتایج پژوهش بر مبنای مقایسات زوجی نشان داد که راهکارهای اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی و محیطی به ترتیب مهمترین راهکارها بودند. علاوه بر این، نتایج اولویت بندی راهکارهای اقتصادی رونق تولید در مناطق روستایی استان خوزستان نتایج نشان داد که دو راهکار تنوع مشاغل و توسعه فعالیت های پسین و پیشن کشاورزی و توسعه بنگاه های زودبازده و صنایع تبدیلی، در راهکارهای زیرساختی، راهکار توسعه شبکه های حمل و نقل و بازاریابی و توسعه عدالت فضایی و ارایه خدمات جدید به روستاها، در راهکار اجتماعی دو راهکارهای جلوگیری از مهاجرت و توسعه مهارت های حرفه ای و آموزشی کشاورزان و در نهایت براساس راهکارهای محیطی گزینه جلوگیری از تغییرات کاربری اراضی و سازگاری با تغییرات اقلیمی مهمترین راهکارها بود.
مروری بر اثرات اقتصادی صنعت گردشگری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
304 - 316
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع خدماتی اهمیت بسیار زیادی در اقتصاد کشورها دارد. به مانند هر پدیده ی دیگری، گردشگری نیز دارای اثراتی بر جوامع است. اثرات اقتصادی یکی از مهم ترین آثار گردشگری است که می تواند تأثیرات توأمان مثبت و منفی بر مقاصد و جوامع میزبان داشته باشد. ازاین رو، بررسی اثرات اقتصادی صنعت گردشگری از اهمیت بالایی برخوردار است. بر این اساس، هدف از این پژوهش، مروری بر اثرات اقتصادی مثبت و منفی صنعت گردشگری بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت روش کار از نوع توصیفی-تحلیلی بود. روش گردآوری داده ها در این پژوهش نیز از نوع اسنادی-کتابخانه ای بود. نتایج پژوهش داد که صنعت گردشگری در یک منطقه می تواند به طور همزمان اثرات اقتصادی مثبت و منفی به همراه داشته باشد. به طوری که به موازات هر اثر اقتصادی مثبت در یک منطقه، می توان شاهد بروز اثرات منفی اقتصادی نیز بود و لازم است به گونه ای عمل شود که اثرات مثبت تقویت شده و تا حد امکان از بروز اثرات منفی جلوگیری شود.
گونه شناسی و صورت بندی شکاف های اجتماعی در شهرستان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف اجتماعی، معیار و شاخص تقسیم اعضای جامعه و زیرمجموعه آن به گروه های مختلف در بازه های زمانی و فضایی متفاوت است. شکاف اجتماعی در جوامع مختلف می تواند در اَشکال و انواع متفاوتی پدیدار شود و صورت بندی خاصی را در بطن یک جامعه خلق کند. در شهرستان ممسنی، به دلیل ساخت ایلی/عشیره ای برخی از تعارضات فعال یا منفعل به صورت تصادفی یا ساختاری شکل گرفته است. این تعارضات موجب تکوین شکاف های اجتماعی در بخش های مختلف شهرستان شده و پیامدهایی را به همراه داشته است؛ ازاین رو این سؤال مطرح است که کلیدی ترین شکاف های اجتماعی در شهرستان ممسنی کدام اند؟ گونه شناسی و صورت بندی شکاف های اجتماعی در این فضای جغرافیایی چگونه است؟ بنابراین هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین انواع شکاف های اجتماعی در شهرستان ممسنی و به لحاظ ماهیت و روش نیز پژوهش از نوعِ توصیفی-تحلیلی بود. گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای، اسنادی و مشاهدات میدانی انجام گرفت. همچنین شیوه تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کمی و کیفی بود. نتایج پژوهش نشان داد که شکاف های جنسیتی، نسلی، قومی، طبقاتی، سنت و مدرنیته، گروه های ذی نفوذ و نیروهای اجتماعی بر دو شکاف اصلی طایفه ای و جغرافیایی بار شده و جامعه دوشکافی متراکم را در شهرستان ممسنی خلق کرده اند؛ بر این اساس، شکاف های طایفه ای و جغرافیایی را می توان زیربنایی ترین و نیرومند ترین شکاف های موجود در شهرستان ممسنی به شمار آورد که همواره بر تحولات اجتماعی و سیاسی آن تأثیرگذار بوده اند. سایر شکاف های اجتماعی نیز در کنار این دو شکاف وجود دارند و آن ها را متراکم کرده اند؛ به طوری که سایر عرصه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی از آن متأثر شده اند.
تحلیل و بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات و ارتباطات در جوامع روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان طرقبه شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش به کارگیری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در زندگی انسان ها، گسترش و توسعه آن به یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع تبدیل شده است. با توجه به نقش مؤثری که فناوری های نوین می تواند در توسعه جوامع داشته باشد در این میان جوامع روستایی برخلاف جوامع شهری در استفاده از فناوری های جدید بسیار محتاطانه عمل می کنند؛ بنابراین به کارگیری فناوری های اطلاعاتی در جامعه روستایی ابتدا نیازمند پذیرش این فناوری ها توسط روستاییان است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی سطح پذیرش اجتماعات روستایی از فناوری های نوین، همچنین عوامل مؤثر بر پذیرش آن است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همسبتگی اسپیرمن، تی دو نمونه مستقل و رگرسیون (روش Enter)) و نیز تحلیل عاملی اکتشافی و مدل تصمیم گیری PSI جهت رتبه بندی روستاها استفاده شد. در این تحقیق تعداد دوازده روستای دهستان شاندیز واقع در شهرستان طرقبه شاندیز به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. از طریق روش نمونه گیری کوکران 234 سرپرست خانوار مورد پرسش قرار گرفتند. یافته های پژوهش گویای این است که سطح پذیرش روستاییان مورد مطالعه از فناوری های نوین در حد متوسط است و مهم ترین عوامل مؤثر بر پذیرش و به کارگیری فناوری های جدید شامل عوامل آموزشی و امکانات (با مقدار ویژه 99/9)، عوامل فرهنگی و اعتقادی (با مقدار ویژه 29/2)، عوامل اقتصادی (با مقدار ویژه 93/1) و عوامل فردی (با مقدار ویژه 31/1) است.
تحلیل ارتباط تغییرات خط ساحلی و کاربری اراضی در قالب سلول های ساحلی، مطالعه موردی تالش تا انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
137 - 113
حوزههای تخصصی:
بی توجهی نسبت به فرسایش ساحلی موجب وقوع مخاطره می شود. این مخاطره به طور مستقیم و غیرمستقیم بر جوامع انسانی و تأسیسات ساحلی تأثیرگذار است. پژوهش های دیرینه شناسی مؤید افت وخیز تراز آبی دریای خزر در قالب ارقام متفاوتی تا چند ده متر است. سواحل دریای خزر دارای توپوگرافی و کاربری اراضی متفاوتی ازجمله اراضی پست مرتبط با مصب رودخانه ها، خورها و یا پیشرفتگی های آب دریا در خشکی و سواحل نسبتاً بلندتر ماسه ای و شنی است. در این پژوهش با استفاده از تحلیل زمانی – مکانی تغییرات کاربری اراضی در طول 45 سال به تحلیل تغییرات ساحل ماسه ای و انطباق آن در ساحل موردمطالعه در قالب سلول های ساحلی پرداخته شده است. برای این منظور با استفاده از نرم افزارهای SAGA و ENVI داده های کاربری اراضی سال های 1975 و 2020 و سپس با نرم افزار IDRISI تغییرات کاربری اراضی استخراج شدند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که 9 /68 کیلومتر از بازه ساحلی موردمطالعه، سواحل ناپایداری بوده اند که بیشترین نواحی ساحلی فرسایش از نوع انسانی (تغییرات کاربری اراضی) داشته اند، که شامل سلول های 10 و 3 می باشند. همچنین فرسایش سلول های ناپایدار 5، 6 و 1 از نوع فرسایش طبیعی (تغییرات ائوستاتیک دریا) و فرسایش سلول های ناپایدار 9 و 2 از نوع فرسایش طبیعی – انسانی می باشند. 24 کیلومتر باقیمانده بازه ساحلی موردمطالعه، سواحل پایداری بوده اند. در این میان، بیشترین بخش های ساحلی، فرسایش از نوع طبیعی (تغییرات ائوستاتیک دریا) داشته اند. این بخش ها عمدتاً دو سلول 7 و 8 را دربر می گیرند. همین طور سلول 4 نیز در گروه سواحل پایدار با فرسایش از نوع طبیعی – انسانی قرار می گیرد.
ارائه الگوی توانمند سازی منابع انسانی در راستای پاسخگویی به بحران های محیطی و در راستای برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی مفهومی است که در سالیان اخیر توجهات زیادی را به خود جلب کرده است. توانمندسازی در جهان در حال رشد و غیر قابل پیش-بینی امروز در حال تبدیل شدن به یک موضوع اساسی است که درجه خاصی از استقلال و مسئولیت پذیری را به منابع انسانی اعطا می کند.این مطالعه با هدف ارائه الگوی توانمندسازی منابع انسانی در راستای پاسخگویی به بحران های محیطی در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. در این تحقیق که از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی است، ابتدا با مرور تحقیقات پیشین در زمینه توانمندسازی منابع انسانی، به مدد رویکرد فراترکیب سه دسته عوامل فردی، سازمانی و محیطی موثر بر توانمندسازی منابع انسانی در راستای پاسخگویی به بحران های محیطی در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز و نیز مؤلفه های آن استخراج گردید. در ادامه با انجام مصاحبه با خبرگان، مدل مفهومی پژوهش ارائه گردید. خبرگان شامل 20 نفر از شاغلان دانشگاه آشنا به توانمندسازی بوده است. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، مدل مفهومی آزمون شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ و روایی محتوا و سازه بر اساس نظرات اساتید و تحلیل عاملی تاییدی بررسی گردید. جامعه آماری 10000 نفر بوده که مطابق جدول مورگان حجم نمونه به تعداد 373 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. پس از برازش مناسب مدل های اندازه گیری، مدل ساختاری و کلی، نتایج حاکی از این بود که هر سه عامل بر توانمندسازی منابع انسانی مؤثر است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر انتخاب نوع معماری و پهنه بندی براساس شرایط اقلیم (مورد مطالعه: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر انتخاب نوع معماری و پهنه بندی براساس شرایط اقلیم با روش بهترین و بدترین بود. جهت گرداوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. ابزار گرداوری داده ها بانک های اطلاعاتی مربوط به اقلیم شناسی در کلان شهر اهواز می باشد. جهت تعیین وزن هر یک از عوامل با توجه به نظرات خبرگان و ANP استفاده شد و با توجه به وزن هر یک نیز رتبه بندی عوامل صورت گرفت. یافته ها نشان داد در بین اوزان بدست آمده جلوگیری از نفوذ آلودگی با وزن (0.099)، ساعات آفتابی با وزن (0.097) و دسترسی با وزن نسبی (0.096) دارای بیشترین اوزان در بین زیر شاخصهای بدست امده است که در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتند. سایر اوزان با توجه به وزنهای بدست آمده در سایر رتبه ها واقع شدند. سایر اوزان با توجه به وزنهای بدست آمده در سایر رتبه ها واقع شدند.