فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
113 - 128
حوزههای تخصصی:
میان ناصرخسرو قبادیانی و ابوالعلاء معری مشابهت های فکری و گرایش های مشترک مذهبی بسیار است. توجه و شوق به تجربه زندگی عقلی و وجدانی که از آثار هر دو پیداست امکان واکاوی یک موضوع مشترک در اندیشه و شعر ایشان را ممکن می سازد؛ به ویژه آن که «انسان و ارتقای حیات روحی و باطنی آن» از محورهای اساسی فکر و شعر آن دو به شمار می آید. در این نوشتار کوشیده ایم تا ضمن تبیین جایگاه «خرد» در کارنامه انسان شناختی شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء به طرح مواضع مشترک آن ها در مواجهه با موضوع خرد و استخراج زمینه های همسان فکری آن دو در این باب بپردازیم و به نظرگاه مشترک هر دو حکیم در باب ملزومات خرد یعنی سخن و علم هم اشاره کنیم.
بررسی تطبیقی دعا و نیایش در اشعار نظامی گنجوی و جمیل صدقی الزهاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
185 - 211
حوزههای تخصصی:
در تارک ادب فارسی، شاعران و نویسندگان ایرانی و غیر ایرانی، با استناد به فرمایش پیامبر اکرم(ص) که فرمودند: «هر کاری با نام خدا آغاز نشود ابتر است»، از دیرباز سروده ها و نوشته های خود را با نام پروردگار جهان آغاز کرده اند و بزرگی و بخشندگی وی را ستوده، سر نیاز بر آستان او نهاده اند. در ادب عربی نیز شاعران قدیم و جدید به صورت جسته و گریخته در اشعار خود به دعا و نیایش با پروردگار هستی پرداخته اند. نظامی گنجوی یکی از بزرگ ترین شاعران ادب فارسی در آغاز مثنوی های خود، ابیات زیادی را به حمد و مناجات با خدا اختصاص داده است. جمیل صدقی الزهاوی شاعر عراقی نیز در لابه لای دیوان خود به صورت پراکنده به ذکر و یاد خدا پرداخته، اما در بخش پایانی دیوان قصیده ای را تنها به نیایش و مناجات با خدا اختصاص داده است. هدف این پژوهش آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، با توجه به ارزش معنوی دعا و نیایش ها در ادبیات از نظر محتوا و کیفیت، به بررسی تطبیقی دعا و نیایش و محتوا و مضمون آن ها در اشعار نظامی گنجوی و جمیل صدقی الزهاوی بپردازد.
مقایسه تطبیقی اشعار مدحی عمعق بخارائی و متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۱
7 - 21
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است که دو شاعر توانای فارسی و عربی یعنی عمعق بخارایی و متنبی را بعد از معرفی مختصر آن ها به صورت اجمالی با هم مقایسه کند. تنها اشعار مدحی ایشان مدّ نظر می باشد. در آن بین تاریخچه ای کوتاه از تأثیرات دو زبان فارسی و عربی بر هم و نظریه های اندیشمندان در آن باره ارائه می گردد. با وجودی که ادب عربی نزدیک ترین سنت ها را با ادب پارسی دارد و با همه تفاوت هایی که در تقسیمات زبان شناسی دارند، سرنوشت این دو زبان به هم گره خورده است، و تأثیر شگرفی بر یکدیگر داشته اند.
عقل و جایگاه آن در فلسفه هگل و اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۷
169 - 191
حوزههای تخصصی:
«عقل» قوه ای است که از دیرباز فیلسوفان، عارفان و اندیشمندان در شناخت و درک ماهیت آن کوشیده اند. این جستار کوشیده است به شیوه ای تحلیلی- مقایسه ای به بررسی جایگاه عقل در فلسفه هگل و اندیشه مولانا بپردازد. هدف در این کار تبیین دیدگاه ها و یافتن وجوه اشتراک و افتراق آن ها در خصوص عقل کلی و چگونگی برقراری ارتباط انسان با طبیعت و خدا و سیر دیالکتیک در رسیدن به نامتناهی است. هگل در مباحث فلسفی خود به طور گسترده به مفاهیم کاربردی عقل پرداخته است. به عقیده او عقل نزدیک ترین پیوند را با حیات دارد؛ چراکه عقل در وجود انسان، یک بخش در کنار سایر بخش ها نیست بلکه عنصری است که در همه بخش ها سریان دارد. مولوی هم به توانایی ها و ضعف های عقل در جای جای «مثنوی» اشاره کرده است و مرز بین عقل ممدوح و ایمانی و عقل مذموم و دنیوی را مشخص کرده است.
دیالکتیک جبر و اختیار در عشق: بررسی تأثیر تفکّر اشعری در اشعار عاشقانه سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
170 - 194
حوزههای تخصصی:
سعدی پرورده مکتب اشاعره است و به راحتی می توان تأثیر کلام اشعری را در آثار سعدی مشاهده کرد. تأثیر قضا و قدر بر سرنوشت، تأثیر ذات و جوهره بر اعمالی که از انسان سر می زند، و بی تأثیر بودن تربیت بر تغییر روحیات و اخلاقیات فرد، در جای جای کلیّات سعدی به چشم می خورد. علاوه بر مضامین بسیاری از این دست، مضمون شایع دیگری نیز در غزلیات و اشعار عاشقانه سعدی دیده می شود با این مفهوم که عشق امری بی اختیار و عقل گریز است و در برابر عشق نمی توان تاب آورد یا دست به انتخاب و تدبیر زد؛ یعنی اندیشه جبر بر اشعار عاشقانه سعدی نیز غلبه دارد و این سؤال مطرح می شود که آیا این جبر برخاسته از همان کلام و تربیت اشعری است، یا صرفاً محملی برای خلق یک مضمون ادبی؟ یافته های مقاله با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی نشان داد که تأثیرگذاری کلام اشعری بر سعدی چنان نیست که او را گرفتار جبرگرایی کرده باشد؛ سعدی انسانی آزاده و روشنفکر است و علی رغم هم عصران خود، به جبر مطلق اعتقادی ندارد؛ در نتیجه مضمون بی اختیاری انسان در عالم عشق صرفاً یک مضمون هنری است و سعدی از آن برای بیان قدرت عشق استفاده کرده است.
بررسی تطبیقی اساطیر پهلوانی در اشعار نیما یوشیج و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
173 - 195
حوزههای تخصصی:
پهلوانان اساطیری انسان واره هایی هستند که با ماجراهای خویش و شیوه زیستن خود، از هنجارهای مرسوم در جامعه فراتر می روند و به تجلی گاه ارزش های آن جامعه تبدیل می شوند. یکی از موضوعات برجسته و متفاوت در اشعار کهن، اسطوره است که در شعر معاصر فارسی به نحو دیگری نمود پیدا کرده است. این تحقیق با روش توصیفی، ﺗﺤﻠیﻞ ﺷﻮاﻫﺪ درون ﻣﺘﻨی و روش کﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای به بررسی تطبیقی اساطیر پهلوانی، در اشعار نیما یوشیج و احمد شاملو می پردازد. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که اسطوره های پهلوانی در اشعار شاملو پررنگ تر از نیما جلوه کرده و شاملو در شیوه کاربرد اسطوره های پهلوانی، به مفهوم انسان گرایی نظر داشته است. اسطوره های پهلوانی در اشعار آن ها نه تنها به قدرت شاعران کهن نیست، بلکه از نظر سبک و روش اسطوره پردازی نیز متفاوت می باشد؛ این تفاوت ها نیز ناشی از سبک خاص شاعری در دوره معاصر می باشد که اسطوره های پهلوانی و نحوه کاربرد آنان را تحت تأثیر خود قرار داده است. نقطه اشتراک اشعار آن ها کاربرد اسطوره های یونانی است.
بررسی تطبیقی اشعار ایدئولوژیک احمد شاملو و پل الوآر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
291 - 308
حوزههای تخصصی:
در حوزه ادبیات تطبیقی با بررسی مضامین مشترک در ادبیات ملل مختلف می توان به اشتراکات بی شماری دست یافت که بر تأثیرگذاری متقابل شعرا یا نویسندگان تأکید می کند. زایش هر متن شعری، برخاسته از شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر جامعه است که با قلم شاعر متعهد بازگو و منعکس می شود. در این مقاله با تأکید بر مفاهیم پایه مانند صلح، عدالت، آزادی، عشق و آرمان- اتوپیا- بر اساس روش جامعه شناختی و نقد ایدئولوژی به بررسی تطبیقی اشعار ایدئولوژیک دو شاعر بلندآوازه از دو فرهنگ و تمدن متفاوت پل الوآر (1895-1952م) فرانسوی و احمد شاملو ایرانی (1305-1379ش) خواهیم پرداخت. رویکرد مورد نظر برای مقایسه اشعار این دو شاعر بزرگ، رویکرد جامعه شناختی است؛ چراکه این دو شاعر، تا حد زیادی تحت تأثیر زمانه ای بوده اند که در آن می زیسته اند و در آثارشان رویدادهای اجتماعی را منعکس نموده اند. در واقع هدف نقد اجتماعی، مطالعه تأثیرات متقابل ادبیات و جامعه می باشد. افزون بر این، در این مقاله از نقد ایدئولوژی نیز استفاده خواهیم نمود.
اسطوره در شعر نیما و نازک الملائکه پیشگامان شعر جدید پارسی و تازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱۷
53 - 64
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی ادبیات دو ملت که از نظر زبان و جغرافیای سیاسی با هم تفاوت دارند ، به کشف اندیشه ها و تحولات ادبی مشترک می انجامد و نشان می دهد دو شاعر علی رغم تفاوت زبانی تا چه اندازه در سبک و محتوا به هم شبیه و دارای چه شباهات و مشترکات روحی هستند .در راستای این نگرش ، اسطوره پردازی در آثار دو شاعر نوگرای پارسی و تازی – نیما و نازک الملائکه – مورد مقایسه قرار گرفت و روشن شد که آنان به دلیل خفقان سیاسی حاکم بر جامعه شان مجبور بودند برای طرح اندیشه های جدید و بیان مشکلات اجتماعی و سیاسی ، از اسطوره های کهن و نو بهره جسته و به خلق اسطوره ها و نمادهای جدیدی دست یازیدند و تحولی شگرف در شعر معاصر کشورشان به وجود آوردند.
تحلیل ساختاری داستان های «زن زیادی» و «الزوار» بر اساس نظریه ساختارگرایانه تودوروف و برمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
95 - 129
حوزههای تخصصی:
پیشرفت های نقد ادبی معاصر منجر به ایجاد مکتب ساختارگرایی با الهام از نظریات فردینان دو سوسور گردید. در عصر حاضر تحلیل ساختاری یکی از مهم ترین روش های تحلیل داستان کوتاه به شمار می آید. ویژگی این روش در آن است که محقق پدیده های گوناگون علم خود را به طور جداگانه و مستقل از یکدیگر مورد مطالعه قرار نمی دهد بلکه همواره می کوشد تا هر پدیده را در ارتباط با سایر پدیده هایی که جزئی از آن هاست مورد مطالعه قرار بدهد. ساختارگرایی نظریه ای است که به شناخت، مطالعه و بررسی پدیده ها بر اساس قواعد و الگوهایی که ساختار بنیادی آن ها را به وجود آورده می پردازد. نهضت ساختارگرایی با دستاوردهایی که از فرمالیست ها کسب کرد، به روایت شناسی اصالت عمیقی بخشید. اصطلاح روایت شناسی نخستین بار توسط تزوتان تودوروف به کار برده شده است. در این مقاله دو داستان کوتاه «زن زیادی» نوشته جلال آل احمد و«الزوار» از یوسف ادریس انتخاب شده و هر یک بر اساس نظریات ساختارگرایانه تودوروف و برمون مورد تحلیل قرار گرفته است و نشان می دهد که ساختار روایی این دو حکایت با نظریات این دو ناقد ادبی منطبق است.
بررسی تطبیقی تجلی عشق در اشعار مولوی و ابن فارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
393 - 414
حوزههای تخصصی:
مولوی و ابن فارض دو شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم معتقدند، حیات جاودانه یعنی فنای در عشق، و بالاترین مقام عزّت، درجه بقاء بعد از فناست، زیرا عشق از اوصاف الهی و سرآغاز خلقت بشر است، و ذره ذره عالم با آن سرشته شده است. این عشق در واقع بر «هستی مطلق» دلالت دارد و هر گاه حجاب برداشته شود و ذات یگانه در وجود او تجلی یابد، هر وصفی، وصف اوست و هر شکل و صورتی، از آن معشوق خواهد بود. زیرا راه وصال محبوب، مستلزم یگانگی دل است و هر جا وحدت حاکم باشد، تعیّنات و اسباب دیگر، معنایی ندارد. مولوی عشق را شیوه سلوکی خود قرار داده، آنگونه که ابن فارض درگام به گام مقامات عرفانی، آن را اساس کار خویش قرار داده است. عشق، نور جان و آرزویی است که تمام آرزوها در آن نهفته است. و رهرو این راه را، از بند حواس آزاد و در خالق نیکویی ها فانی می گرداند.
تحلیل نشانه- معناشناسی روایی گفتمان: بررسی موردی فیلم ملخ دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
9 - 32
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با بهره گیری از رویکرد تحلیلی نشانه- معناشناسی به بررسی حضور کنشگران در جریان شکل گیری معنا می پردازد تا شرایط تولید و دریافت معنا را در گفتمان نشان دهد. همچنین روابط معنایی موجود در داستان را، که علاوه بر نشانه های روایی، نشانه های گفتمانی نیز، در جهت دهی معنای داستان نقش دارد. از این رو در این پژوهش به بررسی فیلم «ملخ دریایی» بر اساس داستان «ماهی» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی از «قصه های مجید» و به کارگردانی کیومرث پوراحمد خواهیم پرداخت. این داستان حول محور شخصیت مجید و کنش های او در محیط پیرامونش شکل می گیرد؛ در واقع کنشگر در طول داستان دچار بحران هایی می شود که به ترک وضعیت قبلی و نفی آن برای رسیدن به موقعیتی جدید است. هدف این پژوهش بررسی زنجیره های نشانه- معناشناسی گفتمان، مربع معناشناسی گریماس ، فرآیند تنشی معنا، که با هدف نشانه- معناشناسی و روابط معنایی موجود در داستان که علاوه بر نشانه های روایی، نشانه های گفتمانی نیز در جهت دهی معنایی داستان نقش دارد.
گرشاسب و هراکلس (بحثی در اسطوره شناسی تطبیقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۶
35 - 55
حوزههای تخصصی:
اساطیر ملی هر کشوری، روایتگر سرگذشت قدسی ابر انسانها و پهلوانان آن کشور است که در طی روزگاران در اذهان اسطوره پرداز مردمان شکل گرفته و به تدریج بنیانهای حماسی فرهنگ و ادبیات آن سرزمین را پدید آورده است.در این نوشتار، ضمن تأکید بر ضرورت مقایسه اساطیر یونانی با اساطیر ایرانی مندرج در اوستا و متون ادبی پهلوی، به بیان برخی همسانی های میان گرشاسب آریایی و هراکلس یونانی پرداخته ایم و برخی کردارهای پهلوانی آنان نظیر جدال با پرندگان اهریمنی، جاودانگی و بی مرگی را برشمرده ایم.
خودی از نگاه دیگری در سفرنامه نیکولا بوویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
97 - 111
حوزههای تخصصی:
سفرنامه آیینه ای است که می توان انعکاس تصویر زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، آداب و رسوم و باورها و اعتقادات، رفتار و کردار و فراز و نشیب های زندگی جوامع مختلف را در آن دید، تصویری گویا و روشن و تا حدود زیادی خالی از غرض ورزی و ملاحظه. از جمله این سفرنامه ها، سفرنامه «راه و رسم جهان» اثر نیکولا بوویه است. این جهانگرد سوئیسی ضمن سفر به سرزمین های مختلف، گزارشی جذاب، صادقانه و دقیق از چگونگی معیشت مردم، وضع شهرها، صنایع و تولیدات، مدارس، آداب و رسوم مذهبی مردم، عملکرد طبقات حاکم و ... به دست می دهد که از دیدگاه ادبیات تطبیقی بسیار ارزشمند و حایز اهمیت است؛ در این مقاله بر آنیم که با تکیه بر سفرنامه «راه و رسم جهان» اثر بوویه به مطالعه و بررسی مظاهر و فرهنگ ایران زمین از منظر ادبیات تطبیقی بپردازیم.
صنعت ادبی تناقض در آثار جان دان و سعدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
37 - 47
حوزههای تخصصی:
"تناقض" در مقام صنعتی ادبی نقش مهمی را در ادبیات شرق و غرب ، به ویژه در ادبیات فارسی، یونانی و انگلیسی ایفا می کند. کاربرد تناقض به عنوان یکی از روشهای نقد ادبی شامل بررسی اظهارات دوپهلو و نتیجه گیری، و برداشت متعاقب از آنها است. هم سعدی شیرازی و هم جان دان از تناقض جهت بررسی تضادهای غالبی استفاده می کنند، که تا اندازه ای برای خوانندگان عادی غیرقابل درک است. در این مقاله تلاش شده نحوه به چالش کشیدن فهم و درک عمومی خوانندگان، از طریق تضادهایی که در ذهن آنها با خواندن اشعار این دو شاعر نقش می بندد، مورد نقد و بررسی قرار گیرد . این مقاله همچنین می کوشد چگونگی ظهور و بروز افکار، و اهداف این دو شاعر را در کاربرد تناقض نشان دهد.
مرثیه سرایی در شعر فارسی و عربی با نگرشی بر مرثیه شعر احمد وائلی از نظر سبک و محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
403 - 428
حوزههای تخصصی:
رثاء در شعر احمد وائلی به غایت برجسته است، و ایشان توانسته است از نظر سبک و محتوا به قله های این سبک دست یابد. او برای شعر رسالت بزرگی در پیام رسانی و ارشاد قائل بود و معتقد بود شاعر متعهد باید پیام رسان و راهنما باشد و همانطور که منبر رسالت دارد شعر نیز دارای نقش و رسالت است. وی نه تنها به بیان دشواری ها و چالش های موجود در جامعه اسلامی می پردازد بلکه مردم را به بصیرت، آگاهی، پایداری و مبارزه علیه استبداد و استعمار نیز فرا می خواند. اصالت اسلامی- شیعه و پرهیز از غرب گرایی و تفرقه، مشخصه آشکار اندیشه وائلی است. بکارگیری ساختارهای خطابی استوار، توجه به مسائل فکری، اعتقادی، نیازها و خواسته های کنونی مسلمانان از جمله ویژگی های بارز شعر دینی او است. می توان در نمونه های شعری ایشان نوآوری و ابداع را به وضوح مشاهده کرد. وائلی یک شاعر متعهد به تمام معنا بود. شعر نزد وائلی جنبه تفریح و ذوق و دوست داشتن نداشت بلکه او برای شعر رسالت بزرگی در پیام رسانی و ارشاد قائل بود و شاعر متعهد باید پیام رسان و راهنما باشد.
خوانش نشانه شناسانه نمادهای آب و آتش در شعر شفیعی کدکنی و آدونیس بر اساس الگوی «چارلز پیرس»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
105 - 130
حوزههای تخصصی:
برای درک شعر نو که سرشار از نشانه هاست، پیروی از یک الگوی خاص نشانه شناسی ضروری می نماید. از جمله این الگوها، الگوی چارلز پیرس است. پیرس یکی از بنیان گذاران و صاحب نظران مشهور نشانه شناسی است که با ارائه یک الگوی سه وجهی شامل بازنمون، موضوع و تفسیر، بن مایه های معنایی نشانه ها را مشخص می سازد. درواقع با ارتباط این سه وجه است که معنای اصلی نشانه ها به دست می آید. شفیعی کدکنی و آدونیس، دو شاعر نوپرداز شعر فارسی و عربی هستند که از نشانه های طبیعی به خصوص آب و آتش به وفور در شعر خود استفاده کرده اند و آن را دستاویز محکمی برای القای معانی مورد نظر خود قرارداده اند. پژوهش حاضر می کوشد، تا به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از الگوی نشانه شناسی پیرس به کشف لایه های معنایی و کارکرد نمادهای آب و آتش در اشعار این دو شاعر بپردازد. از نتایج این پژوهش و معناهایی که از واژه های آب و آتش در اشعار این دو شاعر به دست می آید، می توان به جریان داشتن، تزکیه گری و پاک کنندگی، دگردیسی، نابودگری، زندگی، تجدّد، عظمت و شکوه گذشته، جنگ، زایشی نو و عشق و احساسات اشاره کرد.
بررسی تطبیقی «پارسا زن» عطار و «هزار و یک شب» بوکاچیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۳۶
81 - 97
حوزههای تخصصی:
این مقاله به روش تقابل کلی دو داستان را مقایسه کرده: «پارسا زن» در «الهی نامه» عطار داستانی در بیان اهتمام زنی در اثبات عفت و زهد خود که از رهگذار عدم تسلیم به خواهش های ناپاک متهم به خیانت شده، به اضطرار راهی سفر می شود و در مقابله با ناملایمات و بلایا، به مستجاب الدعوگی رسیده عفیف و شریف به وصال دوبارف شوی می رسد؛ و داستان «هزار و یک شب آلاتی یل» در «دکامرون» اثر بوکاچیو ، روایت شاهدختی که هنگام گسیل او به همسریِ پادشاه مغرب، در طی سفر گرفتار حوادثی می شود و برای رسیدن به مقصد، ناگزیر - به اندک مقاومتی- خواسته هایی را اجابت کند. هدف این مقاله بررسی دو داستان یکی به نظم و یکی به نثر از دو ملّیت مختلف و یافته های این تحقیق، علت شباهت کلی ساختار اصلی دو داستان و تفاوت هایی در جزئیات آن دو مانند نوع و تعداد رویدادها، هدف سفر، شخصیت های داستان، طبقات اجتماعی، زمان و مکان رویدادها، راوی، زبان قصه ها و مواردی از این گونه است.
بررسی تطبیقی شگردهای نحوی- سبکی و خلاقیت ادبی در اشعار فروغ فرخزاد و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
33 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف از جستار حاضر بررسی ویژگی های نحوی و سبکی، نوآوری و تصویرآفرینی ادبی آثار فروغ فرخزاد و احمد شاملو می باشد. فروغ از تواناترین شعرای معاصر ایران است. شعر وی برخاسته از احساس و اندیشه انسانی است؛ چه در لفظ و چه در محتوا پر از نوآوری و مملو از صنایع ادبی است. مضمون اشعارش مبتنی بر احساسات و تجربیات شخصی وی می باشد. شهامت شاملو در شکستن عرف و هنجار زبان فارسی قابل تحسین است. هرچه فاصله واژه ها از حالت عادی بیش تر می شود آفرینش ادبی در آثارش بیش تر منعکس می گردد. واکنش جدی شاملو به اوضاع سیاسی روزگارش از عنفوان جوانی اش آغاز شده و ساختار ذهنی او در متن تعاملات اجتماعی و اندیشه های انقلابی شکل می گیرد. سبک نوشتاری وی مملو از برجستگی های ادبی است.
جاندارانگاری و رویکرد اساطیری در شعر ده شاعر کودک و نوجوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
69 - 113
حوزههای تخصصی:
تخیلِ بی مرز و دنیای عاطفی کودکان، زمینه آفرینشِ فضاها و موجوداتی را برای آنان فراهم می سازد که به مولودِ ذهنِ انسان اسطوره ساز در اعصار کهن یا آن چه در جهان اساطیر آفریده شده، بی شباهت نیست. این قابلیتِ کودکانه همواره مورد توجه و استفاده شاعران کودک و نوجوان قرار گرفته و آنان با بهره گیری از شگرد جاندارانگاری به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه به ترسیم برآیندهای مشترکِ ذهنیت کودکان و دنیای اساطیر پرداخته اند. ماحصل این رویکرد، تکوین گونه ای از جاندارانگاری مبتنی بر ذهنیت اسطوره ای در شعر کودک است که در این پژوهش تلاش شده ابعاد و اشکال آن با تکیه بر آثار ده شاعر به شیوه توصیفی- تحلیلی، بررسی و تشریح گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاعران در این زمینه تعلق عاطفی کودکان به طبیعت را مد نظر دارند و با تأثیرپذیری ناخودآگاه از الگوی اسطوره آفرینی و انسان انگارانه کهن، از شگرد جاندارانگاری به گونه ای خاص و در سطح تخیل کودکانه بهره می گیرند؛ بدین واسطه، امکان می یابند پدیده ها و مظاهرِ طبیعت را در موقعیت موجودات ذی روح و جاندار، ظاهر نمایند و زمینه بازشناخت عاطفیِ عناصر طبیعت و اشیا را برای مخاطبان کودک فراهم سازند.
بررسی جایگاه زنان در اشعار معجز شبستری و سید اشرف الدین گیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
31 - 52
حوزههای تخصصی:
انقلاب مشروطه، مسائل زنان را به عنوان یکی از محوری ترین موضوعات اجتماعی مورد توجه قرار داد. شاعران ترک زبان در کنار شاعران فارسی گو به انتشار مشکلات اجتماعی مربوط به زنان پرداختند. شاعرانی چون معجز شبستری و سید اشرف الدین گیلانی در این زمره اند. این پژوهش به بررسی وجوه اشتراک و افتراق خطوط فکری این دو شاعر در مسائل مربوط به زنان با تکیه بر روش تطبیقی- توصیفی پرداخته است تا مسائل بازتاب یافته در شعر دو شاعر و موضع گیری اجتماعی آن ها در موضوع زنان را تحلیل و ارزیابی کند. آموزش زنان، تأسیس مدارس برای دختران، مبارزه با مذهبیون مخالف آموزش، مقایسه زنان ایران با زنان کشورهای دیگر، مبارزه با خرافات و ایجاد آگاهی برای زنان، آزادی زنان با رعایت حجاب، مشاغل زنان و ازدواج ایشان از محوری ترین مضامین مشترک در شعر هر دو شاعر است. هر دو شاعر بر آموزش زنان تأکید دارند و به مذهبیون مخالف آموزش دختران اعتراض می کنند. معجز بر شاغل بودن زنان تأکید دارد اما سیداشرف الدین موضع خود در مورد شغل زنان را آشکار بیان نمی کند.