مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
جان دان
حوزههای تخصصی:
در بررسی اشعار تغزلی به عنوان یک نوع ادبی که شعرای رنسانس ایتالیا مبدع آن بودند و تا قرن هفده ادامه یافت‘ متوجه این نکته می شویم که پترارک نه تنها عناصر این سنت شعری را بنیاد نهاد بلکه به نظر می رسد که او خود به نوعی جزء اساسی و جداناپذیر آن نیز شده است. از جمله عناصر مهم این سبک شعری می توان به مواردی مانند تصاویر کمال گرایانه از معشوق‘ تم تصعید و تعالی و لحن غمبار عاشق اشاره نمود. در بررسی اشعار تغزلی جان دان به تغییر این عناصر بر می خوریم که با فضای شعری پترارک متفاوت است. دان‘ به عنوان یک شاعر متافیزیک‘ در راستای مضامین شعری خود از عناصر سبک پترارکی در غزلیاتش استفاده می کند. به این ترتیب گاهی این عناصر استهزاء می شوند تا پاکی عشق را زیر سؤال ببرد و گاه با لحنی جدی تا طبیعت پارادوکسی عشق را منعکس می کند. هدف این مقاله ابتدا بررسی عناصر پترارکی در نوع ادبی شعر تغزلی است و سپس به تحلیل این عناصر و جایگاه آن در غزلیات دان خواهد پرداخت.
نگاهی به بستر اشعار غنایی- عرفانی در ادبیات قرن هفده انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران متافیزیک معتقد بودند که شاعر باید مترجم رازها و اسرار ملکوتی باشد و تجلّیات طبیعت و قوانین حاکم بر علوم طبیعی را در آثار خود بیان کند. آنچه که ذوق ایجاد می کند اگر با فلسفه، اعتقادات مذهبی و عقل ممدوح در نیامیزد، شایستگی آن را نخواهد داشت که عنوان ""شعر"" به خود بگیرد.
مقدمهی مقاله ضمن بحث در پیدایش واژه متافیزیک، به زندگی سه تن از شاعران برجستهی این مکتب می پردازد. پیشرو این مکتب ""جان دان"" نام دارد که دیگر شاعران به پیروی از او و یا در پاسخ به او شعر سروده اند: جرج هربرت به تأسی از جان دان؛ و هنری وان به تأسی از هربرت شعر سروده است.
بخش دوم مقاله بستر فرهنگی و اجتماعی اشعار تغزلی متافیزیک را بررسی می کند و به بحث هایی مانند رنسانس، تغییرات سیاسی و مذهبی، و رشد مذهب پروتستان اشاره دارد.
بخش سوم به تأثیر ادبیات کلاسیک در شعر متافیزیک و به دنبال آن به قالب های جدید مطرح شده مثل غزل، مرثیه و اشعار کوتاهی که مانند جملات قصار هستند، اشاره دارد.
بخش پایانی، ویژگی های شعر متافیزیک از قبیل داشتن خطوط محکم، پر محتوا بودن ابیات و وجود استعاره های پیچیده و دور از ذهن را بحث و بررسی می کند. در ضمن نشان می دهد که چگونه افکار مذهبی به این اشعار وارد شده اند و چگونه شاعران دوره، ویژگی ها و برجستگی مکتب خود را بیان کرده اند. این تحقیق به شیوه کتابخانهای تهیه شده و مربوط به زمانی است که نگارنده برای گذراندن فرصت مطالعاتی خود در دانشگاه آکسفورد بسر می برد.
بررسی تطبیقی عرفان سنایی و جان دان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پنجم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲۰
63 - 82
حوزههای تخصصی:
سنایی شاعر دوران ساز تاریخ ادبیات فارسی، در نقطه عطف شعر عرفانی ایرانی قرار دارد. جان دان شاعر انگلیسی زبان آمریکایی قرن هفدهم از ویژگی های شخصیتی و فکری مشابه سنایی برخوردار است. احوال متغیّر و روح ناآرام، شخصیت دوگانه و تراژیک، نبوغ تحول آفرین در عرصه اندیشه عرفانی، نوآوری و برجستگی در غزلسرایی و شریعت مداری در عرفان، از صفات بارز و همسان این دو گوینده بزرگ است. بر این اساس، موضوعات مهم عرفانی مشترک مانند خداشناسی، عشق، کشف و شهود، توبه، فنا و مرگ از دیدگاه سنایی و دان در این مقاله مطالعه می شود.
صنعت ادبی تناقض در آثار جان دان و سعدی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۵
37 - 47
حوزههای تخصصی:
"تناقض" در مقام صنعتی ادبی نقش مهمی را در ادبیات شرق و غرب ، به ویژه در ادبیات فارسی، یونانی و انگلیسی ایفا می کند. کاربرد تناقض به عنوان یکی از روشهای نقد ادبی شامل بررسی اظهارات دوپهلو و نتیجه گیری، و برداشت متعاقب از آنها است. هم سعدی شیرازی و هم جان دان از تناقض جهت بررسی تضادهای غالبی استفاده می کنند، که تا اندازه ای برای خوانندگان عادی غیرقابل درک است. در این مقاله تلاش شده نحوه به چالش کشیدن فهم و درک عمومی خوانندگان، از طریق تضادهایی که در ذهن آنها با خواندن اشعار این دو شاعر نقش می بندد، مورد نقد و بررسی قرار گیرد . این مقاله همچنین می کوشد چگونگی ظهور و بروز افکار، و اهداف این دو شاعر را در کاربرد تناقض نشان دهد.
تطبیق صور خیال در اشعار جان دان و صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
107 - 125
حوزههای تخصصی:
اشعار سبک هندی به سبب عناصر خیال انگیز و ایماژ پردازی های آن، در خور تأمّل شناخته شده است؛ و از لحاظ تبیین کلام، سروده های این سبک به اشعار متافیزیکی شاعران قرن هفدهم انگلیس می ماند. این نوع شعر از ایجاز، دقت و معنای خاصی برخوردار است و در عین اختصار سرشار از معانی بدیع و عمیق می باشد. در این گفتار پاره ای از اشعار جان دان و صائب تبریزی مورد مقایسه قرار می گیرد، و به نمونه های برجسته ای از ویژگی های سبکی آن ها می پردازد.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در شعرهای جان دان و مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
9 - 22
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر آن ایم که مفهوم «مرگ» را میان آثار جان دان - شاعر متافیزیکال عصر باروکِ انگلستان در قرن هفدهم میلادی- و مولانا - شاعر ایرانی قرن هفتم هجری قمری- به سبب هایی که در متن مقاله می آید مورد مداقه و سپس در صورت امکان مطابقت قرار دهد. از آن رو که هر دو نامبردگان، نخست از دو نگرگاه متفاوت اما دیگرگونه پدیده «مرگ» را میان آثارشان مورد نظر می آورند، پَسین شرایط دوپاره زندگی هر دوی آن ها و سپسین بن مایه های عرفانی و مذهبی درون آثارشان، نگارندگان را بر آن داشته تا با تبیین مفهوم «مرگ» در عصر باروک نزد جان دان - به عنوان سردمدار شعر متافیزیکال(فرارونده) در انگلستان قرن هفدهم میلادی - و نیز تأویل همین مفهوم نزد مولانا در محدوده زمانی حدود چهارصد سال پیش از آن به چیستی و چگونگی آن بپردازد. این مقاله هیچ تلاش بی ثمری جهت یک بررسی «این همان گونه» جهت تطبیقِ اجباری و مبتنی بر برساخته های ذهنی خود ندارد، تنها قرار بر این است که مفهوم «مرگ» به مثابه دو خط، یکی جان دان در عصر باروک و دیگری مولانا ، از یک مرکز (مرگ) بررسیده شده و وجوه مشارکت و مفارقت آن ها، که ممکن است حال در جایی موجب تقطیع این دو خط، موازات و یا اینکه جدایی آن ها شود را بَررسد.