فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۴٬۵۱۵ مورد.
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
343 - 368
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی دگرگونی دو نسل در پذیرش یا عدم پذیرش تغییر است. این مقاله بر آن است تا تفاوت شخصیت های داستان در تاثیر پذیری از تغییر و شدن و انطباق نسل ها در مواجهه با تغییرات بنیادین فردی و هویتی را با خوانشی منطبق بر تعاریف ژیل دلوز از "شدن" ، مورد نقد و بررسی قرار دهد. مقاله پیش رو رمان " "همه چیز از هم می پاشد" " نوشته چینوآچه به را که سراسر کارزار درگیری و تقابل دو نسل در پذیرش یا عدم پذیرش تغییر، چرایی و چگونگی آن، در سرزمینی به شدت سنتی و استعمار زده مورد پژوهش قرار داده است. ژیل دلوز از مهم ترین فیلسوفان پساساختارگرای معاصر است که اندیشه های او معرف زدودن هرگونه ساختار و مرکزیت است. دلوز "شدن" را انقلابی می داند که انسان را به زندگی جدید و تفکر جدید وا می دارد. لذا با توجه به ماهیت رمان و فضای تقابل و تضادی که بر شخصیت های آن حاکم است و همچنین خوانش دلوزی آن، دو رویکرد عدم تغییر یا فردگرایی با پذیرش تغییر یا قلمروزدایی در جدال هستند. رویکرد فردیّت هر نوع سلسه مراتب را از بین می برد و وجود هیچ اصل متعالی را برای تبیین هستی نمی پذیرد. خلاف آن، رویکرد قلمروزدایی هستی را یک ساختار ناشناخته می داند که باید کشف شود.
Conformité aux Schémas de Young dans Frappe-toi le cœur: Une Analyse Psychologique(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cet article examine Frappe-toi le cœur d'Amélie Nothomb à travers la théorie des schémas précoces inadaptés de Jeffrey Young. Le roman explore des thèmes tels que la jalousie, l'amour conditionnel et la quête d'identité en illustrant les dynamiques complexes des relations familiales. En analysant la relation entre Marie et sa fille Diane, cet article démontre comment les schémas d'abandon, de méfiance/abus, de défectuosité/honte et de privation émotionnelle se manifestent et influencent profondément le développement psychologique de Diane. La jalousie de Marie et son incapacité à offrir un amour inconditionnel créent un environnement toxique qui pousse Diane à rechercher constamment la validation externe. L'amour conditionnel instauré par Marie exacerbe les conflits familiaux, nuisant à l'estime de soi de Diane et influençant ses choix de vie. Malgré ces obstacles, Diane entame un processus de réconciliation avec elle-même, illustrant la possibilité de transcender les traumatismes émotionnels et de trouver une identité authentique. L'utilisation de la théorie des schémas précoces inadaptés permet de comprendre les dynamiques émotionnelles sous-jacentes et les motivations des personnages, offrant une analyse profonde et nuancée de la psyché humaine. Frappe-toi le cœur est ainsi présenté comme une œuvre qui non seulement explore les aspects sombres des relations humaines, mais aussi la capacité de l'individu à la résilience et à la transformation personnelle.
.
مفهوم جهان وطنی در فرایند: در جستجوی اصالتِ خود در دندان های سفید اثر زیدی اسمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
139 - 162
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است تا ذاتِ دگرگون کننده مفهوم جهان وطنی و پویایی های اصلیِ تکوین خود، خودبازنگری و خودشناسی را در ارتباط با ساختِ اصالتِ خود در مشارکتِ فرد در تاریخ های مشخص در اثر دندان های سفید نوشته زیدی اسمیت،بررسی کند. با توجه به ظهورِ مفهوم کثرت باوری در تکوینِ خود یا جامعه در بستر فعلیِ دینامیسم های جهانی شدن، این پژوهش به دنبالِ درکِ مفهوم جهان وطنیِ نقدگرایانه در این رمان است. در رمان دندان های سفید ، زیدی اسمیت بر تنوعِ بسترهای فرهنگی و مسیرهای تاریخیِ مختلف تمرکز دارد تا نشان دهد که نمی توان خودشناسی را صرفاً با مفاهیم یک مدلِ ملیِ واحد، همسانیِ جهانی شدن یا گرایش های فردی، تفسیر و بیان نمود. این پژوهش با در نظر گرفتنِ مفهومِ جهان وطنیِ نقدگرایانه از جرارد دلانتی سعی بر این دارد تا نشان دهد چگونه تلفیق تخیلِ جهان وطنی، و کنشگری، چارچوبی را در جهتِ تغییرِ هویت و رشدِ اصالتِ خود در مواجهه روزمره با تنوع اجتماعی به وجود می آورد. به علاوه، این پژوهش، با بررسی ذاتِ فرآیندیِ مفهوم جهان وطنی نشان می دهد که چگونه گرایشِ جهان وطنی به مثابه فرایندی مستمر در تکوینِ خود عمل می کند و اینکه یک فردِ جهان وطنی همواره در فرایندِ شدن است نه اینکه هویتی ثابت داشته باشد. عوامل مختلفی مانند نژاد، تاریخچه شخصی، ارتباطاتِ میان خانوادگی و تعلقِ فرهنگی، با در نظر گرفتنِ مفهوم اصالتِ خود در اثر زیدی اسمیت، مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت.
طبیعت و محتوای پنهان در درد خفیف نوشته ی هارولد پینتر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
321 - 341
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه پینتر در درد خفیف، حوادث و تعاملات شخصیّت ها را در پس زمینه ی باغ و طبیعت روایت می کند، این مقاله استدلال می کند که مجاورت انسان و طبیعت در این نمایشنامه معنادار بوده است و تحلیل آن به درک کلّی متن یاری می رساند. باتوجّه به نقش پررنگ شخصیّت پردازی در درد خفیف، پرسشِ محوری این مقاله مبتنی بر امکان هایی است که رابطه ی انسان و طبیعت به پینتر در شخصیّت پردازی می دهد. بدین منظور، مبانی نقد زیست محیطی با تمرکز بر نظرات بوم فمنیسمیِ اِنِت کلودنی و همچنین مفاهیم «محتوای آشکار» و «محتوای پنهان» از زیگموند فروید بر متن اعمال می شود. ترکیب این دو خوانش به منظور تحلیل دغدغه ها و پیچیدگی های روانی شخصیّتِ مرد نمایشنامه صورت می گیرد، زیرا استدلال این مقاله بر این است که محتوای کلّی این اثر مربوط به فانتزی اوست. از آنجا که شخصیّت مرد در کشاکش مواجهه با حقیقت ناتوانی خود در اثر کهولت سن است، «محتوای آشکار»، یعنی آنچه در فضای باغ رخ می دهد، معانی نمادینی در خود دارد که «محتوای پنهان» آن اضطراب های برآمده از ورود به دوران پیری است. بنابراین، مقاله ی پیش رو معتقد است که همانند رؤیا یا فانتزی، محتوای نمایش نیازمند تعبیر است، تعبیری که از مقایسه ی «محتوای آشکار» و «محتوای پنهان» حاصل می شود.
واکاوی سه اثر از مجموعه داستان های نیکولاکوچولو بر پایهی نظریهی «خواننده ی درون متنِ» ایدن چمبرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
245 - 270
حوزههای تخصصی:
نظریه ی « خواننده ی درون متن» ایدن چمبرز به عنوان یکی از شاخص ترین نظریه های حوزه ی نقد ادبیات کودک و نوجوان در پی آن است تا در هر اثر، به بررسی میزان کوشش و موفقیّت مؤلّف در به رسمیت شناختن کودک و نوجوان در مقام خواننده و در لابه لای صفحات کتاب بپردازد. چمبرز برای شناخت خواننده ی نهفته در متن و ویژگی های او، توجه به هر اثر و تحلیل آن را بر پایه ی چهار مؤلفه ی«سبک، زاویه دید، طرفداری و شکاف های گویا» ضروری دانسته است. از شاخص ترین کتاب های داستانی کودک در سال های اخیر که مکرّراً ترجمه و به چاپ رسیده مجموعه داستان های نیکولاکوچولو از«رنه گوسینی» نویسنده ی فرانسوی است. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی و با ارائه ی شواهد مثال از متن فرانسه، به بررسی سه جلد از این مجموعه داستان« نیکولا کوچولو و دوستان»، «نیکولا کوچولو و زنگ تفریح» و«نیکولا کوچولو دچار دردسر می شود»که متشکّل از45 داستان است پرداخته است . حاصل آنکه در میان فرایندهای چهارگانه ی نظریه ی مذکور، به ترتیب دو عنصر«طرفداری» و«سبک» به علّت قدرت منحصر به فرد نویسنده در طنزپردازی، شگرد شخصیّت پردازی ملموس، جانبداری از جهان کودکی و بهره مندی از کلمات ساده پر رنگ تر است. سپس «زاویه دید» اول شخص که باعث تولید ساختارهای زبانی و واژگانی یکسان، ثبات در لحن و یکپارچگی در سراسر داستان ها شده و بعد عنصر«شکاف های گویا» که باعث می شود با طرح سؤال در ذهن مخاطب او را به دنبال ادامه ی ماجرا برای کشف پاسخ بکشاند کارکرد بیشتری داشته است.
Identification des facteurs contribuant à l’effet Golem au sein du milieu institutionnel, à travers l’étude de l’expérience vécue des élèves de FLE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’effet Golem mettant en œuvre une prophétie autoréalisatrice, est engendré par l’enseignant jugeant l’apprenant incapable et il lui transmet sans cesse cette croyance irrationnelle. A cet égard, l’objectif de cette recherche est d’identifier les facteurs perçus par les élèves subissant l’effet Golem en classe de FLE à travers l’étude de leur expérience vécue. Pour atteindre cet objectif, la phénoménologie herméneutique a été utilisée comme paradigme de recherche qualitative. L’échantillonnage porte sur la sélection ciblée de 15 volontaires dotés d’une expérience vécue de l'effet Golem parmi 80 élèves participant à une réunion de 45 min dont le sujet était l’effet Golem. Des entretiens approfondis et semi-structurés ont été menés jusqu’à la saturation des données. Les résultats d’analyse thématique des déclarations ont montré que les facteurs perceptuels identifiés chez les élèves peuvent être divisés en deux thèmes principaux. Le premier thème consiste à «l’expérience des comportements inappropriés dans le cours», classée en deux catégories (perception des élèves des croyances irrationnelles et restrictives et des inductions négatives des enseignants; perception des élèves de l'inconduite verbale et comportementale des enseignants. Le deuxième thème consiste aux «conséquences psychologiques et comportementales des élèves dues à l'expérience du mauvais comportement des enseignants et leurs attentes excessives ou très faibles», classé en deux catégories (changement de comportement dû à la formation de troubles émotionnels et comportementaux ou à la formation de troubles de la psychopédagogie) et chacune de ses catégories est encore divisée à des sous-catégories et des codes initiaux. Cette étude a été menée en analysant les déclarations des élèves sur leur expérience dans les cours de français et du point de vue pédagogique, chacun des facteurs repérés peut avoir des impacts à la fois sur les élèves et sur le développement de la qualité de l'enseignement et de l'apprentissage de langue étrangère.
تحلیل تطبیقی سیمانگاری زنانه در رمانهای بلندی های بادگیر و سووشون بر اساس نظریه الاین شوالتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
499 - 520
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو بر اساس الگوی فرهنگی نقد ادبی زن محور آنگلو-امریکایی الاین شوالتر بنا نهاده شده است. این الگو به نویسندگان زنی می پردازد که خود خالق آثار و انواع ادبی زنانه هستند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی درون مایه های اجتماعی و فرهنگی در دو رمان برجسته ادب ایران و انگلیس، سوشون و بلندی های بادگیر را به صورت تطبیقی واکاوی کرده است. یافته های تحقیق حاکی است که علی رغم فاصله مکانی، زمانی و فرهنگی، درون مایه های مشترک عشق ورزی، ازدواج و جدال عاطفی، آموزش و تلاش برای کسب هویت زنانه و جایگاه اجتماعی در هر دو اثر برجسته است. دو نویسنده، کنش های تقریباً مشابهی از خود بروز داده اند. قهرمان های اصلی زن در هر دو رمان به گونه ای شخصیت پردازی شده اند که انتظارات جامعه را برآورده سازند. نویسندگان نیز در مخالفت با زنان داستان و البته به نوعی با خودشان محافظه کارانه قلم زده اند. در رمآنهای هر دو نویسنده، رگه هایی از دغدغه ها و اضطراب هایی وجود دارد که ناشی از موقعیّت فردی آنها در تعامل با مردم و محسوب شدنشان به عنوان جنس دوم است. آنچه اضطراب مشترک زنان جهان است.
تحلیل شناختی استعاره های مفهومی در متن زن محور رمان قطار زیر زمینی اثر کلسون وایتهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
539 - 562
حوزههای تخصصی:
رویکردهایِ شناختی در ادبیات که شامل توسعه روش هایی برای توصیف و دریافت متون است، در چند سال اخیر افزایش داشته است. جرج لیکاف و مارک جانسون، در اثری تحت عنوان استعاره هایی که با آن ها زندگی می کنیم به مدد تئوری «استعاره مفهومی» بیان می کنند که استعاره وسیله ای برای درک یک مفهوم انتزاعی بر اساس مفهوم عینی دیگر است. جستار حاضر می کوشد تا به این سوالات پاسخ دهد که چگونه کاربرد استعاره مفهومی در رمان قطار زیرزمینی اثر کلسون وایتهد در بیان گویاتر پدیده های انتزاعی وصف ناپذیری مانند زجر بردگی، نژاد پرستی، و ظلم مضاعف بر زنان سیاه پوست نقش داشته است؟ و آیا میتوان در این اثر، کلان استعاره هایی را در حوزه مفهومی آزادی و زجر اسارت جست که به سایر زیر استعاره متن رمان انسجام بخشد؟ از دیدگاه نقد فمینیستی میتوان گفت که در این اثر، قهرمان زن داستان، کورا، مفاهیم انتزاعی مختلفی در هر مرحله از سفر خود با قطار همانند رنج جدایی از مادر، رنج تجاوز،رنج شلاق خوردن، رنج کار بدون مزد و رنج عقیم شدن اجباری را تجربه کرده است. نویسنده با استفاده از عنوان استعاره ای قطار زیرزمینی کورا را به سوی آزادی می فرستد که دست نیافتنی است. در این مطالعه، روش تحلیل مفهومی استفاده شده است.
Le récit de filiation de Patrick Modiano et d’Anaïs Barbeau-Lavalette: Sur le sentier de l’Histoire(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La chute des métarécits a mené l’homme contemporain à redéfinir son rapport avec le monde et à renouer ses ficelles à son passé pour sortir de cette nouvelle position de bascule dans laquelle il s’est enfoncé. Se foisonne ainsi un nombre considérable des romans fictionnels contemporains marqués par le boom de la mémoire et la recherche de la filiation. Ces deux éléments fonctionnent en effet, comme ancrages auxquels l’auteur essaie de s’attacher afin de procéder à une reconstruction identitaire individuelle autant que collective. Nous nous intéressons dans ce présent article, à l’étude comparée de la démarche scripturale de deux écrivains contemporains, Patrick Modiano et Anaïs Barbeau-Lavalette dans Dora Bruder et La femme qui fuit, dont l’écriture narrative se transforme en espace mémoriel et dont l’approche d’écriture agit comme support de la récupération du passé. Quelles sont les stratégies narratives mises en œuvre par les deux écrivains pour faire de la fiction, espace de relais de la construction mémorielle? Quels objectifs cherchent-t-ils à atteindre en inscrivant le fait mémoriel? Dans quelle mesure ces deux romans se situent à la lignée des récits de filiation? L’analyse de ces romans montre que l’écriture du récit de filiation a largement contribué par le détour vers le passé familial, inscrit sur l’Histoire collective, à soulager les troubles identitaires..
خودشیفتگی و ویران گری در رمان دودکش شیطان به قلم آنه لندزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با معرفی اریش (اریک) فروم به عنوان عضوی از مکتب فرانکفورت آغاز می شود و در ادامه توضیح می دهد که او چگونه با خوانش منحصر به فرد خود از فروید و آثارش، به مرور از دیگر اعضای این مکتب فاصله گرفت. فروم که از وی حتی در غرب به عنوان روشنفکری گمنام یاد می شود، در ایران شخصیتی است فراموش شده، که کمتر مورد توجه ادیبان و پژوهش گران قرار گرفته است. جستار حاضر بر آن است تا نخست مفاهیمی چون منش های بی ثمر و غیر خلاق را توضیح دهد، به ویژه منش محتکر، منش بهره کش، منش بازاری و منش مرده گرا-ویران گر، و سپس به تحلیل رمان دودکش شیطان (۱۹۹۷)، اثری ادبی به قلم آنه لندزمن بپردازد که آن گونه که باید مورد توجه منتقدان ادبی قرار نگرفته است. این رمان دوران استعمار (۱۹۱۰-۱۹۱۵) را در آفریقای جنوبی به تصویر می کشد. از آن جا که فروم معتقد است که با واکاوی شخصیت های غالب جامعه می توان پی به ساختار کلی اجتماع برد، در این پژوهش تلاش بر آن است که با تحلیل شخصیت آقای هنری، سپتامبر، و خانواده ی جاکوبز، دریچه ای به ساختار کلی اجتماع آن روز آفریقای جنوبی تحت استعمار گشوده شود.
اریک شویار: این سو یا آن سوی نوشتار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
369 - 387
حوزههای تخصصی:
اریک شویار متولد 1964 در لاروش-سور-یون، نویسنده ای فرانسوی است که خود را تماماً وقف ادبیات کرده است. به گفته اولیویه بسار-بانکی و پیر ژوردر "نویسندگان کمی هستند که زندگی شان اینگونه آمیخته در ادبیات باشد"(2016،ص 7). ما در این مقاله با بررسی دو اثر وی، خویش داستان نویس و خیاط کوچولوی شجاع ، به مطالعه نوشتار شویار و مطالعه طنز در آثارش می پردازیم اما سوال اینجاست که شویار چه مقوله ایی از طنز را به مخاطب نشان می دهد؟ و با چه هدفی؟ براساس نظر منتقدان، آثار شویار ویژگی های رمان تفننی را شامل می شود که در این پژوهش سه ویژگی آن را بررسی می کنیم. در بخش اول قطعه نویسی را مطالعه می کنیم ، در بخش دوم نیز با بررسی رمان خیاط کوچولوی شجاع ، هنر شویار را در مرتبط کردن حاشیه روی و هنر زبان نشان خواهیم داد و در بخش نهایی شاهد تخریب داستان ها برای تبدیل شدن به یک رمان تفننی خواهیم بود.
بررسی روابط بینامتنی در نمایشنامه ی بایستی دریا را آفرید و منطق الطّیر عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
521 - 538
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه بایستی دریا را یافت از ژان-پیر اسپیلمون در زمره اقتباس های موفق از منطق الطّیر عطّار است. اسپیلمون در این بازآفرینی سعی نموده تا در عین وفاداری به چارچوب اصلی منظومه عطّار، تغییرات قابل توجّهی را با در نظر گرفتن الزامات نمایشی در آن انجام دهد. از جمله دگرگونی های مهمی که در این اثر شاهد آن هستیم، تغییر در تعداد وادی های سلوک، حذف و تقلیل تعداد مرغان سالک و نیز تحوّل در دلالت های شخصیت سیمرغ می باشد. به بیان دیگر، اسپیلمون بنابر دیدگاه ناسوتی و جهان نگری ویژه خویش اثری متفاوت و مطابق با سلیقه مخاطبان معاصر ارایه داده است. در این پژوهش با توجه به نظریه بینامتنیت ژرار ژُنِت، درصدد بررسی و پاسخ به این پرسش ها هستیم که نمایشنامه نویس فرانسوی تا چه حد موفّق به انتقال پیام جهان شمول اثر عطّار در قالب یک نمایشنامه بوده است؟ و بنیان های اصلی داستان سفر مرغان دستخوش چه تحوّلات جدید و نوینی شده است؟
زیست سیاست و تولد اردوگاه؛ شکل گیری «حیات برهنه» در نمایشنامه ی زاده شده اثر ادوارد باند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
455 - 474
حوزههای تخصصی:
ادوارد باند ازجمله نویسندگان معاصر انگلستان است که سلطه ی سرمایه داری غربی بر جامعه ی معاصر و تأثیر سازوکارهای مبتنی بر آن را بر زیست اجتماعی افراد بررسی می کند. از دیدگاه باند، سرمایه داری متأخر و عناصر تشکیل دهند ی آن، نظیر فناوری عنان گسیخته و سازمان های اداری-مالیِ غول آسا، این قدرت را دارند که ساحت زیست اجتماعی افراد را تسخیر کنند. نتیجه ی دست اندازی های این سازوکارها بر زندگی شهروندان نیز ضعیف تر شدن خدمات اجتماعی، تخریب روابط انسانی و تبدیل شدن جامعه به میدانِ خشونت است؛ ازاین رو، باند جامعه ی برساخته توسط سرمایه داری متأخر را جامعه ای اردوگاهی تصویر می کند که ساکنانش مردمانی بی روح و مردگانی متحرک هستند. او در نمایشنامه ی زاده شده جامعه ای آخرالزمانی در آینده را به تصویر می کشد که انسان هایی در حال احتضار در جای جای آن گام می زنند و خشونت سراسر آن را فرا گرفته است. دو انگار ی «پیکرهای درهم شکسته» و « جامعه ی اردوگاهی» مفاهیمی است که جورجو آگامبن، جامعه شناس ایتالیایی، از آنها برای تبارشناسی خود از زیست سیاست غربی بهره می گیرد. از دیدگاه او، دولت های غربی از دوران یونان باستان تا عصر حاضر زیست طبیعی انسان ها را در گستر ه ی دولت شهر در اختیار خود گرفته و آن را بر اساس امیال و صلاح دید خود دائماً تعریف کرده اند؛ ازاین رو، این پژوهش بر آن است با استفاده از نظریه های آگامبن دربار ه ی چگونگی شکل گیری زیست سیاست در جامعه ی معاصر، مفاهیمی نظیر «حیات برهنه» و «شکل گیری اردوگاه» را در نمایشنامه ی زاده شده بررسی کند. نتیجه ی این پژوهش حاکی از آن است که سازوکارهای موجود در زیست سیاست غربی عاملِ تولد «اردوگاه» و ایجاد «حیات برهنه» در سطح جامعه ی جهانی است.
تطبیق کارکرد اسطوره در آثار نمایشی ژان کوکتو و غلامحسین ساعدی بر مبنای آراء ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
589 - 613
حوزههای تخصصی:
هر دوی این نویسندگان نگاه ویژه ای به اساطیر فرهنگ خود داشته اند و در آثار خود، خاصه دو اثر انتخابی این پژوهش، به اقتباسی نیمه وفادارانه نسبت به این اسطوره ها دست زده اند. کوکتو با بازخوانی اسطوره اودیپ در این آثار، به دنبال نشان دادن انسان معاصر در برابر دستگاه سیاسی و دستگاه قضا و قدر یا همان سرنوشت و ساعدی با بازآفرینی داستان اسطوره ای ضحاک بوده اند. نتیجه حاصل از پژوهش بیانگر این نکته است که اسطوره اودیپ، که ژان کوکتو به دنبال نشان دادن خلع سلاح انسان در مقابل سرنوشت خویش آن را انتخاب کرده است، مانند اسطوره شخصی او نمود می یابد و از طرفی اسطوره جمشید که به عنوان اسطوره روشنگر در داستان ضحاک تجلی می یابد می تواند به مثابه اسطوره شخصی غلامحسین ساعدی در نظر گرفته شود. در نهایت نیز با مطالعه تطبیقی این دو هنرمند، به نقاط اشتراکی مانند بهره گیری از درام به منظور روشنگری، نگاه هجوآمیز به اسطوره، استفاده از ادبیات فانتزی و توجه به مضمون مرگ رسیده است.
بررسی نظریه ی آرایه ی ادبی ژان کوئن و تطبیق آن با زبان شعر کلاسیک فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
93 - 117
حوزههای تخصصی:
ژان کوئن در مقاله ی دشواریابِ نظریه ی آرایه ی ادبی کوشیده بر مبنای منطق و معناشناسی، آرایه های مبتنی بر تناقض را با ادراکی عمیق و به شکلی سامان یافته و منسجم تدوین کند. چنین دیدگاه نوینی برای بررسی های شعر فارسی که شاید به دلیل آمیختگی با اندیشه های عرفانی و تاثیرپذیری از زبان پر تناقض عرفا سرشار از تعبیرات متناقض نماست، مناسبت خاصی دارد. در مقاله ی حاضر با تمرکز بر هسته ی اصلی مطلب و مقایسه ی تعاریف و یافتن مثال های مشابه در صناعات ادبی فارسی، نخست سعی شده اساسی ترین افکار کوئن با بیانی آسان و روشن ارائه گردد. در گام بعد با نگاهی تطبیقی، این نظریه برای بررسی و تحلیل و طبقه بندی آرایه های شعر فارسی و مخصوصا شعر حافظ که در اندیشه و زبانِ وی، اصل تناقض نقشی کلیدی دارد، به کار گرفته شده است. این کار با گذر از ساختارهای واژگانی و نحوی و توجه به بنیادهای ژرف ساختی آرایه ها انجام گرفته است. از طرف دیگر بر اساس اندیشه ی کوئن پیرامون درجه بندی مقدار تضاد در انواع تناقض، می توان طیفی گسترده از ساخت های منطقی و زبانی را برای توضیح انواع تناقض، تضاد و تقابل تدوین کرد. یافته های تحقیق علاوه بر تایید مناسبت کلی این دیدگاه برای بررسی شعر فارسی نشان می دهد که زوایای نامکشوف این آرایه ها با تدوین چنین الگویی باید بازهم مورد مطالعه ای تفصیلی قرار گیرند.
Les Personnages Féminins Monomaniaques dans les Œuvres de Balzac: Le père Goriot, le Lys dans la vallée, Mémoires de deux jeunes mariées, la femme de trente ans, la femme abandonnée, la peau de chagrin(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dans la société du XIXe siècle, qui était le symbole de la déviation et de l'abaissement, une société où l'argent prévalait sur tout et représentait un pouvoir absolu capable de rendre possible l'impossible, Balzac, écrivain français, s'efforça de décrire son époque. Il s'efforça de représenter les coutumes et le mode de vie de son époque en dépeignant les personnages de ses histoires. Cela lui valut d'être reconnu comme l'un des meilleurs écrivains de la littérature française, représentant le XIXe siècle. Dans une société si pleine de corruption et de désespoir, on observe des classes sociales variées, chacune ayant ses propres caractéristiques et défauts. Dans le but d'examiner la caractéristique de la "monomanie", ou en d'autres termes, le trouble de la pensée chez les personnages de Balzac, qui prennent les gens sous leur protection, et en s'appuyant sur les hypothèses de la critique sociologique de Claude Duchet, nous avons décidé d'étudier plusieurs œuvres de Balzac afin de trouver des réponses aux questions suivantes. Comment peut-on évaluer la société dans les œuvres de Balzac à travers les dimensions internes et externes? Comment l'auteur montre-t-il cette caractéristique de monomanie chez les personnages de ses histoires qui prennent les gens sous leur protection? En général, quelle place occupent les femmes dans la société à l'époque de Balzac? Cette recherche nous aidera à comprendre, grâce aux écrits de Balzac, la position sociale des femmes au XIXe siècle.
گذار سوژه نوگرا به سمت سوژه پسانوگرا در نمایشنامه های نوگرا: مطالعه موردی آخرین نوار کرپ، کودک مدفون، و مسخره بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
563 - 588
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو، حضور سوژه پسانوگرا را در نمایشنامه های آخرین نوار کرپ (1958) اثر ساموئل بکت، کودک مدفون (1978) اثر سام شپارد، و مسخره بازی ها (1974) اثر تام استوپارد مورد بررسی قرار می دهد. مقاله درصدد است به این پرسش پاسخ دهد که چگونه خصوصیات پسانوگرا در شخصیت پردازی این نمایشنامه های نوگرا از دل فردیت نوگرا متبلور شده است. به باور مقاله پیش رو، این سه نمایشنامه به خوبی حس تعلق و دلتنگی، و در عین حال عدم تعلق و نگرش چالشی را به نوعی ذات گرایی نوگرا نشان می دهند و از این رو سوژه را به سمت سوژه ای پسانوگرا سوق می دهند. خاطرات جابه جا شده، ساختار متنی و سازه ای خاطرات شخصیت های نمایشنامه ها، روان گسیختگی آنها، و حس تعلق دربرگیرنده این شخصیت ها به موقعیت های متناظر گفتمانی خصوصیاتی هستند که مقاله به آنها به عنوان یافته هایش می پردازد، و آنها را گواهی برای پسانوگرایی شخصیت های نمایشنامه ها در نظر می گیرد. حین بحث پیرامون این خصوصیات، مطالعه از گفته های لیندا هاچن، نیک مانزفیلد و امیرعلی نجومیان پیرامون پسانوگرایی و مفهوم فردیت الهام گرفته، و از سویی دیگر از فرازهایی از درآمد امیرعلی نجومیان بر نوگرایی بهره می برد. عدم نائل شدن به تصویری یکدست – ولو انتزاعی – از گذشته، اجماع مشوش، هم نشین و تلفیق شده روایات متناقض از گذشته در هویتی روان گسیخته، و تعلق نداشتن به هیچ کدام از وجوه گزاره های متقابل عناوین یافته های مطالعه حاضر حین بررسی شرایط گذار فردیت شخصیت ها در نمایشنامه ها هستند.
تحلیل نقش های نشانه ای در دو شعر حافظ موسوی و ودیع سعاده: رویکرد امبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
643 - 668
حوزههای تخصصی:
نقش های نشانه ای از دیدگاه اُمبرتو اکو (1932-2016م) نشانه شناس ایتالیایی رابطه همبسته دوسویه میان دو نقشگر بیان ومحتوا است که در بستری فرهنگی و براساس رمزگان برآمده از دانش دانشنامه ای پدید آمده است. شعر "مکالمه غیابی" از حافظ موسوی شاعر معاصر ایرانی و «إنّها الکلمات الأخیره... وها أنا أهجرها» (این آخرین کلمات است... و بدان که من آنها را رها می کنم) از ودیع سعاده شاعر لبنانی دارای لایه های فرهنگی و گفتمانی پربسامدی است که با زبانی تصویری به ترسیم اغراض این دو شاعر می پردازد. نظر به تعدد رابطه قراردادی میان بیان و محتوای این دو شعر، بر آن شدیم تا با روش توصیفی_ تحلیلی و از منظر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی شیوه های تولید نقش های نشانه ای در این دو شعر براساس نظریه نشانه شناسی اُمبرتو اکو بپردازیم. نتایج پژوهش بیانگر آن است کهپیوستار مادی بیان و محتوای این دو شعر، شامل دگرماده های انگیخته و اختیاری با بسامدی مشترک است. فعالیت های فیزیکیِ دو شاعر برای تولید بیان، منحصر در بازشناسی، واگویه و ابداع است که محرک های برنامه ریزی شده بیشترین بسامد را دارند.
همسانی (تشبیه) و گونه های آن در سنت ادبیات معاصر ایران و ایتالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای رهیافت به عرصه ی ادبیات تطبیقی، چونان پدیده ای نوظهور در زمینه پژوهش های علوم انسانی، کاربرد دانش هایی که در حوزه ی زبانشناسی و سخنوری نقش دارند بایسته به چشم می آید. فنون سخنوری، پس از دانش زبانشناسی و زیرشاخه های آن، در دریافت سازوکارهای پیدایش متن ادبی و تحلیل سبک شناختی هر اثر یکی از کلیدهای رهگشا در گام نهادن به پژوهش های میان فرهنگی است که پیش ازاین در پهنه ی ادبیات تطبیقی بیشتر به جنبه های درونمایه شناختی محدود بوده است. در این گفتار، برآنیم که با کاوش پیرامون یکی از بنیادی ترین آرایه های فن سخنوری، همسانی یا تشبیه، در ادبیات ایران و ادب حوز ه ی رومیایی، نقش یکی از دستمایه های خیال آفرینی را در دو عرصه ی گوناگون زبان آوری بهتر بازنمایانیم. همسانی (تشبیه) در رساله های پیرامون فنون سخنوری نگارش یافته در اروپا چندان از بخت برخوردار نبوده است تا بدانجا که برخی نویسندگان مانند ماتیوس اهل وندوم در کتاب هنر سرایش بر آن تاخته اند، اما این گونه دیدگاه در ادبیات پارسی و رساله هایی که پیرامون فن سخنوری در سپهر فرهنگ ایرانی نگارش یافته است به چشم نمی آید. همسنجی دیدگاه سخنورانه نویسندگان ایرانی و اروپایی به ویژه در سده های میانی در پژوهش های هم روزگار ما کمتر صورت گرفته است و رهیافت پژوهشگران ایرانی بیشتر اعمال دیدگاه سخنوری غربی بر ادبیات پارسی بوده است. در جستار پیشروی تلاش می شود که هنجارها و بنیادهای کاربردی آرایه ی همسانی، که در ادبیات ایران توسعه یافته تر از فرهنگ رومیایی است، به گونه ای بر طرز بینش اروپایی از این آرایه منطبق گردد. در این راستا، در گزارش شاهدهای ادبی، تکیه بر متون ایتالیایی، پروانسال و پارسی خواهد بود که از سده های میانی تا سده بیستم برگزیده شده اند.
Pour une géocritique de l’espace des « Souvenirs dispersés »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les productions littéraires persanophones récentes profitent du goût grandissant de l’époque pour la notion de l’espace en littérature et l’on est de plus en plus témoin de romans iraniens où l’espace représenté n’est non seulement le cadre du déroulement de l’intrigue, mais aussi et surtout un vrai agent de fiction. Les Souvenirs Dispersés, recueil de nouvelles de Goli Taraghi, semble en être un bon exemple : l’œuvre abonde en référents urbains téhéranais. En outre, la maison familiale de la protagoniste y a une présence récurrente et imposante. La représentation est pleine d’espaces purement référentiels et fictionnels. En effet les quatre premières nouvelles du recueil se rapportent toutes à un même chronotope : le cadre urbain de la ville de Téhéran, où vit la narratrice. Ces nouvelles s’appellent tour à tour : «Le Bus de Shemiran», «L’Amie petite», «La Maison de grand-mère» et «Le Père». Dans ce travail de recherche, nous avons étudié le rôle des espaces urbains et domestiques et les possibilités sémantiques qui s’en dégagent afin de savoir si ces espaces contribuent à donner une certaine forme au monde romanesque de cet ouvrage. L’approche qui nous a servi de point d’appui est la géocritique de Westphal. La présente recherche nous a bien révélé que les espaces de cette œuvre participent activement dans l’intrigue et toute la complexité du monde fictionnel en dépend. La forme qu’ils contribuent à donner à ce monde, décide une fois pour toutes du destin de l’héroïne mais aussi de celui de tout le recueil.