فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار،بررسی داستان رستم وسهراب با توجه به فضایل اخلاقی در اندیشه ارسطو است. فضیلت از نگاه ارسطو،ملکه اخلاقی ستوده ای است که میان دو حد افراط وتفریط جای دارد؛شجاعت،صداقت،بزرگ منشی،درستکاری در شمار این فضایلند. دراین مقاله،پس از نگاهی کوتاه به رویکرداخلاقی ارسطو در زمینه فضایل اخلاقی،این فضایل در داستان رستم وسهراب،بررسی شده اند. تحلیل داستان رستم وسهراب از این نظر،نشان دهنده تناظری قابل اعتنامیان صفات اخلاقی و رفتاری شخصیت های داستان با فضایل اخلاقی ارسطویی است و علاوه بر این،مؤید اهمیت اصول اخلاقی در شاهنامهومنش پهلوانان ایرانی حتی با توجه به رویکردهای مهم فلسفی در این زمینه است؛چنانکه رفتار شخصیتی مانندسهراب،انطباقی قابل توجه بافضایل اخلاقی ارسطویی دارد.
تجلّیات النظریّة النسویّة فی روایة ""سووشون"" للروائیّة الإیرانیّة سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیمین دانشور هی أوّل روائیّةٍ إیرانیّة فی الأدب الفارسیّ وقد وضعتها روایتها ""سووشون"" الشهیرة، إلى جانب عمالقة الکتّاب والرّواة الإیرانیّین حیث کتبتها بنظرة أنثویّة لا تبارح الذاکرة، کما تُعدّ ""سووشون"" أوّل روایةٍ تُکتب وتُنشر بقلم امرأةٍ باللغة الفارسیّة. ولطالما کانت المرأة فی الروایة الإیرانیّة ضحیّة الذکوریّة. کانت سیمین دانشور وبطلة روایتها کلتاهما أنثى، الشیء الذی لم تعهده الروایة الإیرانیّة من قبل.کذلک کرّست دانشور نفسها لإبراز المکنونات النسویّة عبر لسان بطلة روایتها وبذلک شکّلت منظوراً نسویّاً لم تعهده الساحة الإیرانیّة. لهذا؛ وقع اختیارنا على نجمة ساطعة فی سماء الأدب النسویّ الإیرانیّ، لنقتفی فی ""سووشون"" النظریّة النسویّة وتجلیاتها.
صوّرت روایة سیمین دانشور حِقبة الاحتلال البریطانیّ وعملائه وتحوّلات جنوبی إیران إبّان الحرب العالمیّة الثانیة بشکل رائع ومتسلسل. کما استمدّت دانشور شخصیة الأنثى فی روایتها من حیاتها الواقعیّة، فما حصل لبطلة الروایة وعائلتها قد حصل لإیران وشعبها. وبذلک حطّمت دانشور من خلال روایة ""سووشون""، النظرة التقلیدیّة للمرأة من خلال تجسیدها للنسویّة المتمرّدة فی شخصیة بطلة الروایة وتحوّل شخصیتها من خانعة إلى مقاومة وشجاعة، وأیضاً وضعت اللبنة الأولى للأدب النسویّ. فضلاً عن ذلک أثبتت دانشور فی ""سووشون"" أنّ الجنس النسویّ قادرٌ على أنْ یقف إلى جانب الرجل فی الذود عن حیاض الوطن کما هو قادرٌ على حمل لواء المبارزة و إنجاب المقاتلین.
روان شناسی شخصیت زیدری نسوی بر مبنای ابعاد درونگرایی و برونگرایی
حوزههای تخصصی:
روان شناسی شخصیت مؤلفان آثار ادبی از زیرشاخه های دانش نوبنیان روان شناسی ادبیات است. این رویکرد پژوهشی تأثیر صفات شخصیتی نویسنده در شکل گیری ساختار درونی و بعد زیبایی شناختی اثر ادبی را مورد بررسی قرار می دهد. نفثه المصدور زیدری از منابع ارزشمند جهت بررسی از این منظر به شمار می رود. زیدری با خود افشایی و حضور ملموس در اثرش، امکان چنین جستاری را به دست محقق می دهد. در مقاله حاضر، شخصیت زیدری بر اساس نظریات دو روان شناس مشهور، یونگ و هالند، از بعد درونگرایی و برونگرایی مورد واکاوی قرار گرفته و ابعاد فرعی شخصیتی برونگرای اجتماعی، هنری، جست وجوگر، احساسی و شهودی و درونگرای حسی در شخصیت وی بازشناخته شد. همچنین تأثیر این صفات در ساختار درونی، بیرونی و بعد زیبایی شناختی اثر نیز بررسی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زیدری از شخصیتی متعادل با تمایل بسیار به برونگرایی برخوردار بوده است. تیپ های شخصیتی برونگرای احساسی، برونگرای شهودی، برونگرای هنری، جست وجوگر، اجتماعی و درونگرای حسی در شخصیت او وجود دارد و در خلق اثرش تآثیر گذاشته است.
تحلیل انسجام و هماهنگی انسجامی در مقامة مضیریّة بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة مایکل هلیدی تحت عنوان «زبان شناسی سیستمی- نقشی» از مهم ترین نظریات زبان شناسی است که در چارچوب نقش گرایی به شکلی سازمان یافته و منظّم به تحلیل متون مختلف ادبی می پردازد. او در بخشی از این نظریه از مؤلفه هایی سخن می گوید که یک متن منسجم بایستی از آنها برخودار باشد. سپس رقیّه حسن در یک نظریة جداگانه تکمیل کننده نظریه همسرش مایکل هلیدی با عنوان نظریه هماهنگی انسجامی به شمار می رود.
برخی منتقدان - همچون زکی مبارک، موسی سلیمان و ابن طقطقی- بر این باورند که مقامات به عنوان یکی از کهن ترین انواع روایی از انسجام لازم برخوردار نیست. گرچه این نظر تاحدودی صحیح است و هدف آموزش زبان از سوی مقامه نویسان تا حدودی باعث شده که به انسجام و پیوستگی متنی و معنایی چندان وقعی ننهند؛ اما در میان انبوه مقامات برخی ها از چنان انسجامی برخوردارند که با آثار روایی منسجم و در هم تنیده معاصر برابری می کنند. از آن جمله است مقامة مضیریة بدیع الزمان همدانی که در این نوشتار می کوشیم در پرتو نظریه هلیدی و نظریة تکمیلی رقیه حسن عوامل انسجام و هماهنگی انسجامی را در آن مورد بررسی قرار دهیم. برآیند این پژوهش نشان می دهد که مجموعه عوامل انسجام از قبیل دستوری، واژگانی و پیوندی به همراه سایر ویژگی های هماهنگی انسجامی مانند زنجیره ها و تعامل بین زنجیره ها باعث انسجام اجزای این مقامه شده اند.
خوانش شعر «نوبت» بر اساس رویکرد نشانه شناسی «مایکل ریفاتر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر گفتار، یکی از جریان های برجسته شعر معاصر و شعری مخاطب محور است که در آن کنش القایی گفتار، مهم ترین عامل در برقراری ارتباط میان متن و خواننده به شمار می آید. در این مقاله، شعر زایا و باز «نوبت» از مجموعه «سفر به خیر» سید علی صالحی به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد نشانه شناسی «ریفاتر» بررسی می شود. هدف از این پژوهش، درک ظرفیت ها و خوانشی جدید از شعر گفتار است. در خوانش دریافتی شعر «نوبت» که با تکیه بر نشانه های مستقیم صورت می گیرد، دلالت نهایی شعر، توصیفی صریح از آمیختگی رفتن و اندوه است. امّا در خوانش دیگر متن که با توجّه به کاربست چارچوب نظریه ریفاتر انجام شده، خواننده از نشانه های نشان دار و غیر مستقیم فضای روایی به فضایی سیاسی- عاطفی میرسد؛ چنان که مرگ، دلالت نهایی شعر است و سیر زندان- ترانه- مرگ، چرخه ای مطابق با چرخه عناصر غیر دستوری، انباشت ها، منظومه های توصیفی، هیپوگرام ها و فضای بینامتنی از صدای «شاملو» و صدای دو شعر از «احمدرضا احمدی» و «حافظ موسوی» با شبکه دلالتی همسان مرگ است.
شالوده شکنی در تلمیحات به کار رفته در غزلیات حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسین منزوی، از غزل سرایان برجسته معاصر و جزو حلقه های اصلی نوآوری در غزل امروز است. به دلیل احاطه بر ادبیات کهن فارسی و آشنایی با اساطیر مختلف ایرانی و غیر ایرانی، شعر منزوی جلوه گاه تلمیحات متعدد و متنوع حماسی، عرفانی، مذهبی و... است. او با استفاده از تلمیحات گوناگون، سخن خود را عمیق، اثرگذار، چندمعنا و گسترده ساخته است. با توجه به ضرورتبررسی شیوه ها و شگردهای عمق بخشی و اثرگذاری و توسع فکری، معنایی و فرهنگی برای شناخت و درک بهتر آثار منزوی و نقش این عوامل در التذاذ ادبی از شعر وی، هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل واسازی ها و تأویل های شاعرانه تلمیحات در غزلیات منزوی بر پایه اصول مکتب شالوده شکنی، به روش تحلیل و توصیف متن است. منزوی در مواردی متعدد و گاه مکرر، در تلمیحات شالوده شکنی می کند و با شگردهایی چون مفهوم زدایی، مفهوم افزایی، تغییرطرح، واژگون سازیِ اولویت تقابل های دوگانه، تلفیق اساطیر و جزآن، در مقام بازآفرینی و تأویل اساطیر، تصاویری هنجارشکن، عادت ستیز و هنرمندانه ارائه می کند.
تأثیر واج در القای مفاهیم با تأکید بر زبان تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات تعلیمی نیز همانند هر نوع ادبی دیگر ارتباط و تناسب بین صوت حروف و مضمون اهمیت زیادی دارد. نحوه استفاده از واج ها در کلام یک اثر نقش بسیار مهمی در آفرینش آن و بیان مقصود گوینده ایفا می کند. واج های یک نوع ادبی زبان خاص، از لحاظ اصوات، چگونگی ایجاد معنا و نحوه قرارگرفتن در کنار هم می تواند به غنای آن نوع ادبی بیفزاید؛ بنابراین به کارگیری واج ها در انواع مختلف ادبی یکسان نیست و استفاده از برخی همخوان ها در مقابل دیگر همخوان های زبان می تواند در هر نوع ادبی نقشی به سزا داشته باشد و مخاطب خود را آن طور که باید برانگیزاند. پژوهش حاضر ضمن بیان اهمیت واج در کلام به بررسی همخوان ها، واک ها و توازن واجی در زبان ادب تعلیمی به خصوص آثار حافظ، سعدی (بوستان و گلستان) و ناصرخسرو پرداخته است و نه تنها به کمیت کاربرد همخوان ها و واک ها نظر دارد بلکه دلیل استفاده بیشتر برخی واج ها به نسبت واج های دیگر را نیز بازگو کرده است و از این طریق تلاش شده است میزان نقش و تأثیرگذاری برخی واج ها در انتقال مفاهیم اخلاقی و اندرزگونه به مخاطب تعلیمی اثبات شود.
خوانش تطبیقی مفهوم مدرنیسم ادونیس ویوسف الخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرنیسم در وسیع ترین مفهوم آن ،با ایده های نوآوری ،پیشرفت،وبه روز بودن مقارن بوده است ونقطه ی مقابل ایده های کهن ،کلاسیسیسم وسنت است.مدرنیسم با دوچهره ی فناورانه واندیشگانی در تاریخ بشر ظهور کرده است.آن چه را که امروزه مدرنیسم می نامیم،همان دستاوردهای ژرف سیاسی ،اجتماعی،اقتصادی،فکری وفرهنگی در تمام حوزه های حیات فردی وجمعی است.هدف این پژوهش خوانش تطبیقی در مفهوم مدرنیسم در حوزه ادبیات معاصر عرب از دیدگاه دوشاعر ونظریه پرداز در این حوزه می باشد.حوزه پژوهش دیدگاه نوگرایانی چون ادونیس ویوسف الخال است .
روش بررسی تحلیل تطبیقی دو شاعر از خلال اظهاراتی است که این دو در آثارشان به آن اشاره کرده اند .حاصل ویافته ی این بررسی آن است که ادونیس والخال در باب لزوم مدرن شدن وحضور مدرنیسم ادبی در ادب معاصر به ویزه شعر اتفاق نظر دارندولی در کم وکیف این حضور اختلاف نظرهایی در دیدگاه آن دو یافت می شود.
مهم ترین وجه تمایز این دودیدگاه آن است که ادونیس رویکردی معرفت شناختی به مدرنیسم دارد ولی الخال
رویکرد وجود شناختی
تصویر ایران در رمان سمرقند اثر امین معلوف، پژوهشی در ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های فردی و گروهی در تکوین روابط انسانی نقش بسیار مهمی دارند و بررسی این دیدگاه ها از ابعاد مختلف، در حیطة تصویرشناسی است. تصویرشناسی در حوزه های مختلف علمی نمود دارد؛ اما در ادبیات تطبیقی به رویکرد نسبتاً جدیدی اطلاق می شود که به مطالعة تصویر «دیگریِ برون فرهنگی» در ادبیات ملی یا بررسی تصویر یک «من» در ادبیات «دیگری» می پردازد. امین معلوف، نویسندة لبنانی تبار، در رمان سمرقندبا محور قرار دادن زندگی خیام و ماجراهای وی با حسن صباح و خواجه نظام الملک، تاریخ ایران را در عصر سلجوقیان و عهد مشروطه بازنمایی کرده است. وی با تخیل سرشار و دانش فراوان تاریخی خویش، رمانی تاریخی نوشته که اغلب به واقعیت نزدیک و گاهی از آن دور است. این امر از یک سو، ناشی از درک خوانده ها و یافته های موجود درباب تاریخ ایران و ایرانی در «افق فرهنگی» معلوف است و از سوی دیگر، ناشی از قالب، محتوا و الزامات رمان و رمان نویسی؛ با این حال، روح تسامح و تساهل بر این اثر غالب است. درمجموع، می توان گفت ارتباط نویسنده با «دیگریِ ایرانی» غالباً واسطه ای و غیرمستقیم (بینامتنی و بیناذهنی) بوده و خوانش او از این «دیگری» اغلب واقع گرایانه و در مواردی برخاسته از نگاهی غیربومی گراست و گاهی هم به استروتیپ ها و ساده انگاری نزدیک می شود. روش پژوهش، تاریخی و جامعه شناختی است. نگارندگان با تکیه بر اسناد و مدارک تاریخی و اجتماعی و تحلیل آن ها، بازنمایی ایران و ایرانیان را در رمان سمرقندمطالعه کرده اند.
بررسی نقش کنش و نشانه در پیوند موضوعی پنج باب هندی کلیله و دمنه نصرالله منشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر، نقد ادبی در کانون توجه قرار گرفته است و آثار ادبی از دیدگاه های مختلف بررسی شده اند. در میان شاخه های متعدد نقد ادبی، یکی از رویکردهایی که از آغاز سده بیستم به آن توجه شد، رویکرد بررسی ساختارگرایانه است که به سبب تلاش برای کشف الگو و نظامی از روابط و پیوندها، ارزیابی مفاهیم را ممکن می سازد؛ بدین ترتیب ساختارگرایی با حرکت از زبان به ادبیات و تحلیل ژرف ساخت آثار ادبی، الگوهای مناسبی برای بازخوانی و نقد آن ها به دست می دهد. از جمله این الگوها، نظریه رولان بارت ساختارگرای فرانسوی است. او در الگوی پیشنهادی خود ساخت مایه اساسی هر متن روایی را، دو عنصر «کنش و نشانه» می داند. محققان ایرانی، در دهه های اخیر به روش بررسی ساختاری متون ادبی، توجه بسیاری کرده اند و حجم قابل توجه از متون روایی کهن، زمینه ای را برای گسترش این نوع دیدگاه فراهم کرده است. یکی از این متون، کلیله و دمنه نصرالله منشی است و بررسی ساختاری عناصر روایی (کنش ها) در این اثر نشان می دهد نویسنده در داستان های خود طرح رفتاری و ساختار خاصی را در وضعیت های به ظاهر متفاوت و شخصیت های گوناگون تکرار می کند؛ بدین منظور پنج داستان از این اثر یعنی باب شیر و گاو و چهار باب پس از آن که ریشه هندی دارند (به غیر از باب بازجست دمنه که ایرانی است)، انتخاب شد و پس از بررسی این نتیجه به دست آمد که الگویی پیوندی میان ابواب هندی، باب شیر و گاو و چهار باب پس از آن وجود دارد.
بازتاب رئالیسم وهمی در رمان شهری که زیر درختان سدر مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم وهمی اصطلاحی در مکتب های ادبی است که نام روسیه و نویسنده بزرگ آن داستایفسکی را تداعی می کند. این سبک میان نویسندگان ایرانی ای هم گسترش یافت که ازطریق ترجمه با آثار نویسندگان جهان به ویژه روسیه آشنایی کسب کرده بودند و به دلایل فرهنگی زمینه و آمادگی پذیرش چنین روشی را داشتند. رئالیسم وهمی نظریه ای نو در مکتب های ادبی است که در بطن خود واقعیت و وهم و گمان را درهم می آمیزد و درحین پرداختن به واقعیت بیرونی، واقعیت را برمبنای درون انسان به تصویر می کشد. همین سبب می شود که خواننده در شناخت حقیقت دچار تردید و دودلی شود. دربین نویسندگان ایرانی، خسرو حمزوی بیش از دیگران به این سبک گرایش دارد و رمان شهری که زیر درختان سدر مرد یکی از بهترین رمان های این نویسنده است که رگه های رئالیسم وهمی را به وفور می توان در آن یافت. در این رهیافت رمان شهری که زیر درختان سدر مرد براساس رئالیسم وهمی به روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود
یک روش علمی هیچگاه نمی میرد. پاسخ به یاداشت منتشر شده «گریماس یک روش مرده»#,(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقابل های دوگانه در غزلیات عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶ (پیاپی ۸۱)
حوزههای تخصصی:
تقابل های دوگانه از مفاهیم و مؤلفه های اساسی در ساختارگرایی و نظریات زبان شناسی و نشانه شناسی است که در باورهای کهن بشری ریشه دارد. یکی از عملکردهای بنیادین ذهن آدمی خلق تقابل هاست که در ادبیات و هنر نیز دیده می شود. بررسی تقابل های دوگانه در آثار ادبی باعث درک بهتری از این آثار می شود. این مقاله به بررسی تقابل ها در غزلیات عطار نیشابوری پرداخته است. دقت در یکصد غزل برگزیده از عطار نشان داد که شالوده بسیاری از این غزل ها تقابل دوگانه است و حتی در بعضی ابیات، دو، سه یا چهار تقابل وجود دارد؛ گویی عنصر تقابل موتور محرک غزل عطار است. با بررسی این غزل ها، 843 تقابل دیده شده که 47 درصد (396مورد) از نوع واژگانی، 5/35 درصد (298مورد) معنایی و 5/17 درصد (149مورد) از نوع ادبی است و در هر غزل حدود 4/8 تقابل وجود دارد که این موضوع بسامد فراوان این نوع واژگان را نشان می دهد. مهم ترین دلایل توجه عطار به تقابل های دوگانه چنین است: ضمیر ناخودآگاه شاعر، اهمیت دادن به مسائل اخلاقی و دینی، توجه به مفاهیم عرفانی، تأثیر محیط اجتماعی و توجه شاعر به مسائل زیبایی شناختی و موسیقایی. به هرروی، تقابل های دوگانه یکی از شاخصه های سبکی غزل های عطار به شمار می آید که کارکرد معنایی و زیبایی شناختی دارد.
نگاهی انتقادی به پژوهشهای شالوده شکنانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدتی است که کاربست نظریه های فلسفی/ادبی در ایران معمول گردیده، پژوهش های فراوانی بر اساس این نظریه ها انتشار یافته است؛ گسترش چنین پژوهش هایی دلایل متعددی مانند پیروزی تئوریک طرفداران کاربست نظریه ها بر سنت گرایان و ... دارد. هرچند که نمی توان نوآوری برخی از این پژوهش ها را انکار کرد اما چشم پوشیدن بر ضعف ها وکاستی های چنین پژوهش هایی نیز پسندیده نیست. مقاله حاضر با نقد و بررسی پژوهش های شالوده شکنانه (یکی از نظریه هایی که با اقبال پژوهشگران مواجه شده است) به برخی از این کاستی ها اشاره خواهد کرد. ضعف و کاستی های پژوهش های شالوده شکنانه را (حداقل) می توان در ذیل سه عنوان قرار داد: الف: لغزش در درک مفاهیم شالوده شکنی (به عنوان نمونه برخی از تقابل های این پژوهش ها، تقابل های دریدایی و شالوده شکنانه نیستند و یا اینکه در برخی از آنها به عناصر برون متنی چون طبقه، تحصیلات و ... توجه شده است حال آنکه از نظر دریدا و شالوده شکنان چیزی بیرون از متن وجود ندارد) ب: تقلیل و ساده سازی مفاهیم دریدایی مانند تقلیل مفهوم راز به عرفان پ: خلط شالوده شکنی با هرمنوتیک.