پژوهش های ادبی - قرآنی
پژوهش های ادبی - قرآنی سال پنجم زمستان 1396 شماره 4 (پیاپی 20) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یوجین نایدا (Eugene Nida) از پیشگامان عرصة ترجمه و زبانشناسی است که در نظریة ترجمة خود در کتاب به سوی علم ترجمه، عناصری را در فرایند ترجمه ذکر کرده است که عبارتند از: «اضافه، حذف و تغییر». این مقوله ها را می توان با فرایند ویرایش در سه سطح ساختاری، محتوایی و فنّی سنجید. در این مقاله، نخست شباهت عناصر مذکور در نظریة ترجمة نایدا با انواع ویرایش ذکر می شود و آنگاه این عناصر مشابه در ترجمه های قرآن کریم به عنوان یک متن بررسی، و بر این نکته تأکید می شود که ترجمه های قرآن نیز انواع ویرایش را برمی تابند؛ بنابراین، مقالة حاضر دو هدف را دنبال می کند: اوّل اینکه عناصر ویرایش و عناصر ترجمه در نظریة نایدا با یکدیگر شباهت و اشتراک دارند. دوم آنکه عناصر مذکور در ترجمه های قرآن قابل اجراست. برای انجام این پژوهش، به روش تحلیل علمی، عن اصر نظ ریّة نایدا و پیوند آن با انواع وی رایش در س ه ح وزة 1. اضافة ترجمه ای و ویرایشی، 2. حذف ترجمه ای و ویرایشی و 3. تغییر ترجمه ای و ویرایشی و در پایان، در ترجمه های قرآن بررسی شده است و با ذکر شواهد، برخی از نقص های ویرایشی در ترجمه های قرآن کریم نشان داده شده است که خود، ضرورت همکاری مترجم و ویراستار را تأیید می کند، به گونه ای که مترجمان باید برای تبیین بهتر آیات، یا خود دست به ویرایش بزنند و یا با ویراستار در ارتباط باشند و با ویرایش ترجمه های خود بر کیفیّت آن ها بیفزایند.
سبک شناسی سوره نازعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظرافت های بلاغی در آیات قرآن کریم، از جمله جنبه های اعجاز این کتاب جاودانه دارد، که از دیر باز مورد توجه دانشمندان علوم قرآنی بوده است. یکی از مباحث بلاغی قرآن کریم، سبک شناسی است که در ضمن آن با بهره گیری از دستاوردهای علم بلاغت به بررسی جلوه های سبکی موجود در قرآن کریم می پردازد. پژوهشِ پیش رو با روش توصیفی – تحلیلی و بر اساس معیارهای سبک شناسی، به بررسی زیبایی های ادبی سوره نازعات در چهار سطح آوایی، معنایی، ترکیبی و تصویر پردازی پرداخته است. پژوهش حاضر می کوشد تا نشان دهد که ویژگی های ادبی موجود در سوره نازعات از قبیل تقدیم و تأخیر، حذف، التفات و زمان افعال از ویژگی های برجسته سبکی موجود در این سوره است؛ لذا با کاربست این ویژگی ها به تناسب مفاهیم و مضامین موجود در سوره با موسیقی عبارات آیات پی برده که این نشان از ظرافت بلاغی موجود در این سوره مبارکه است.
نقش علائم نگارشی معاصر در فهم آیات قرآن کریم (بحث مورد پژوهانه: دو خط فاصله«--» و جمله معترضه )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در رأس پرخواننده ترین کتاب های عصر کنونی است و با گسترش اسلام در تمامی نقاط جهان، این کتاب وحیانی مورد مطالعه ی بسیاری از مردمان جهان قرار گرفت. اقوام غیرعرب از آغاز تاکنون به دلیل عدم تسلط به زبان عربی، در فهم و خواندن آیات به نوعی با مشکلاتی روبرو بوده اند. علمای اسلامی، در قرن های نخستین، با ایجاد علائمی مانند رموز سجاوندی، تحولی عظیم در زمینه ی تسهیل خواندن آیات قرآن کریم ایجاد کردند. این رموز تمامی علائم نگارشی جدید را در برنمی گرفت و تنها محدود به برخی معدود از این علائم بود. از طرفی فهم این علائم به آگاهی از علوم تجوید و قرائت منوط است که همگان از این علوم آگاهی ندارند. بکارگیری علائمی که همه کس فهم و بین المللی باشد و شامل تمامی علائم نگارشی شود، از جمله نیاز های مبرم برای فهم آیات قرآن کریم است. یکی از این علائم نگارشی مهم فراموش شده در علامتگذاری آیات، دو خط فاصله بوده، که در ادبیات عرب معادل جمله معترضه است. این مقاله در پی ایجاد روشی آسان و شمول فهم برای خواندن و درک جملات معترضه ی قرآن کریم با استفاده از علامت دو خط فاصله (--) است. نگارندگان به روش تحلیل محتوا به این نتیجه دست یافتند که تشخیص و تمییز این نوع جملات از سایر جملات نحوی و بلاغی با استفاده از علامت دو خط فاصله، تأثیر بسزایی در فهم معنای آیات دارد.
کاربست دستور نقشگرای هلیدی بر سوره انشراح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، سوره "انشراح" با تحلیلی زبانشناختی، مبتنی بر دستور نظام مند هلیدی، در سه فرانقش تجربی، بینافردی و متنی، مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش کلیه جملات سوره را، در سه فرانقش مذکور به صورت جداگانه بررسی می کند و ضمن تحلیل برجسته سازی زبانی، باز تاب ویژگی های معنایی متن در ویژگی های بافت موقعیت را مورد بررسی قرار می دهد. در فرانقش تجربی، مشخص شد که فرایند مادی بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است که این بسامد، با فضای سوره هماهنگ است؛ چرا که ابتدای سوره، از عمل اتفاق افتاده( نزول نعمت های الهی بر پیامبر(ص) )، سخن می گوید و انتهای آن نیز، خداوند پیامبر را به عمل و شکرگزاری دعوت می کند. در فرانقش بینافردی، وجه اخباری و زمان ماضی برجسته شده اند که نزول نعمت های الهی را تایید و هر گونه شک را ناممکن می کنند. در فرانقش متنی، مشخص شد که نعمت های خداوند درحق پیامبر خود، شناخته شده هستند و امری نو نیستند؛ لذا اطلاع شناخته شده و قدیمی در این سوره، بیشترین بسامد را دارد. انسجام دستوری و انسجام واژگانی با ایجاد انسجام، نقش مهمی در تایید محتوای سوره دارند.
بازتاب تأویلهای قرآنی مثنوی مولوی در مثنوی های سلطان ولد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی معنوی از آثار بزرگ عرفانی است که مولوی در این مجموعه با گفتمان قرآنی خود آموزه ها و تعالیم بسیاری را در اختیار سالکان قرار می دهد. وی در عرصه تأویل آیات قرآن نیز نظرات خاصی دارد و با ذوق عرفانی خود سعی کرده جوانب مختلف معنایی آیات قرآن را تشریح کند. اولین کسی که به تقلید از مولانا به سرودن مثنوی پرداخت و از آموزه های مثنوی معنوی بهره برد، فرزندش سلطان ولد است؛ وی اگر چه در عرصه عرفان به تجربیات جدیدی دست یافته، لیکن منظومه فکریش بسیار متأثر از بزرگان طریقه مولویه خصوصاً پدرش مولاناست. تأمل در مثنویهای سه گانه او نشان می دهد که بسیاری از تأویلهای قرآنی مثنوی مولانا در این آثار بازتاب یافته است. نگارندگان در این جستار نظرات مولانا در مورد تأویل و معانی خاصی را که از آیات قرآن بیان می کند، بررسی می کنند و میزان تأثیر آنها را در مثنویهای سلطان ولد آشکار می سازند. بر اساس نتایج این پژوهش مشخص می شود که مولانا و به تأسی از او سلطان ولد کلام خود را تفسیر قرآن می دانند و معتقدند که گفتار اولیای فانی مانند وحی راهگشای انسانهاست؛ پس مفسر قرآن اولیای الهی هستند، نه سخرگان هوس. در نظرگاه آنها قرآن لایه های معنایی متعددی دارد و تکیه بر ظاهر قرآن به هیچ روی شایسته مردان الهی نیست. مولانا بر آن است که اولیای واصل فقط تا بطن سوم قرآن را درک می کنند، لیکن سلطان ولد معتقد است افراد روحانی تا بطن سوم را درک می کنند و درک لایه های معنایی دیگر در انحصار اولیای معشوق است.
بررسی مؤلفه های موسیقایی سورة «الحاقّه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های اعجاز زبانی قرآن، موسیقی دل نشین آن است که نقش زیادی در برتری متن قرآنی بر متون دیگر دارد. در ساختار موسیقایی اعجاب انگیز قرآن با دو گونة ایقاع درونی و ایقاع بیرونی رو به رو هستیم که هریک از گونه های یادشده دارای مولفه هایی چون: ایقاع درونی مترادف و متمایز، ایقاع تکرار، ایقاع توازی، ایقاع فواصل، ایقاع آوایی، ایقاع تکیه و ایقاع نغمآهنگ می باشند. همسویی این مولفه ها با مضامین آیات در نهایت به انسجام متن قرآنی می انجامد. این مقاله در صدد است تا با رویکرد توصیفی تحلیلی همراه با استخراج شواهد قرآنی، این جنبه از اعجاز قرآن کریم را در سورة حاقّه بررسی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد، قرآن کریم که تجلی گاه کلام الهی است افزون بر معانی و محتوای ژرف، سرشار از زیبایی های متعدّد موسیقایی است، به طوری که ساختار تمام اجزاء و عناصر موسیقایی آن متناسب با یکدیگر و هماهنگ با محتوا و اغراض متن قرآنی به کار گرفته شده و در القای هر چه بیشتر معانی و مفاهیم آیات سهیم است.
هنر سازه ها در آیات تربیتی قرآن کریم (با تأکید بر نظریه تقابلهای دوگانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به هنر سازه های موجود در قرآن کریم با نگاه ساختارگرایانه و پساساختارگرایانه و تحلیل آن بر اساس نظریه های ادبی جدید، با تکیه بر آیات تعلیمی-تربیتی قرآن کریم، موضوع و محور اصلی این مقاله است. نظر به وسعت و گستره موضوع بناست تا هنر سازه تقابل را با نگاه به نظریه تقابل های دوگانه "نیکلای تروبستکوی" (1890-1938) در آیات تعلیمی و تربیتی قرآن کریم بررسی و تحلیل نماییم. سؤال اصلی مقاله این است که: جایگاه و چند و چون رویکرد تعلیمی و تربیتی در قرآن کریم چیست و جنبه های روساختی، ژرف ساختی و شالوده شکنانه هنر سازه تقابل های دوگانه در این آیات کدامند. در این مقاله مسائلی چون جایگاه ویژه فلسفه تعلیم و تربیت اسلام، اهداف تعلیمی – تربیتی و مفهوم آن با روش های خاص در آیات قرآن کریم به اثبات رسید و از حیث ساختار زیباشناختی به این نکته رسیدیم که آیات قرآن کریم مبتنی بر تقابل های دوگانه به ویژه تقابل های ژرف ساختی است. با توجه به اهمیت نقد نظریات ادبی غرب و بومی گرایی این نظریات از سویی و نبود این گونه بررسی ها ضرورت داشت تا به نقد نظریه تقابل های دوگانه "تروبستکوی" بپردازیم و در نهایت به نقد روش شالوده شکنی در این نظریه با توجه به نگاه نظریه پردازانی چون "دریدا" هم بپردازیم. در این مقاله به این سخن رسیدیم که اصل وارونگی تقابل های دوگانه به طور مطلق؛ و ترجیح عناصر منفی بر عناصر مثبت با نگاه شالوده شکنانه مورد نقد جدی است و با اتکاء به ارزش های دینی- الهی، این امر در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مردود است.