مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
لیچ
حوزه های تخصصی:
کتاب صبح الاعشی، نوشته قلقشندی (9 ه.ق) که اصول نامه نگاری رسمی در عصر مملوکی را شرح می دهد منبعی غنی برای مطالعات ادب ورزی تاریخی است. این مقاله با تکیه بر اصول ادب ورزی لیچ و الگوی ادب ورزی بیمن، پرده از شیوه های رعایت ادب که تابعی از روابط قدرت هستند در نامه نگاری عصر مملوکی برمی دارد. نتایج نشان می دهد الگوهای ادب ورزی استفاده شده در این نامه ها با الگوی «تحقیر خویش و تعظیم مخاطب» که بیمن از آن یادکرده است، همخوانی دارد. همسویی این نامه ها با اصل شماره 3 و 4 از اصول شش گانه ادب ورزی لیچ مشهود است که بر اساس آن، فرد تمام توان خود را برای ستودن طرف مقابل و تواضع هنگام ارتباط نشان می دهد. سازوکار حذف، «تعظیم مخاطب» و «ستودن» او از سازوکارهایی است که در این نامه ها مشهود است. همچنین، در این نامه ها، توجه به گفتمان دینی نیز برای حفظ احترام ضروری تلقی شده، خالی بودن نامه از وجود این عناصر نشانگر بی احترامی به مخاطب است. نهایتاً، توجه به گفتمان اجتماعی نیز از دیگر مواردی است که تجلی آن را می توان در موضوع هویت مستقل و هویت وابسته دید.
تحلیل هنجار گریزی و آشنایی زدایی سبکی در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی، به عنوان محوری ترین عنصر ادبیّت Literariness در نظرگاه شکل گرایان در نقد ادبی به کار رفته است. بعدها مورد توجه منتقدان دیگر مانند یاکوبسن و تینیانوف و... قرار گرفت. آشنایی زدایی و هنجارگریزی از شگردهایی است که قیصر امین پور در اشعار خود از آن بهره برده است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل گونه های متعدد هنجارگریزی در سبک شعری قیصر امین پور عمدتاً بر مبنای نظر و روش لیچ پرداخته شده است و به استناد شواهد متن، روشن می شود که استفاده از آشنایی زدایی در اشعار قیصر هم از جهت سبکی و زبانی به قوت شعر وی مدد رسانیده و هم به زیبایی و غنای بیشتر شعر او در کنار رسانندگی و ایصال، منجر شده است. بیشترین جلوه های هنجارگریزی در اشعار قیصر امین پور را در آرایه های معنوی و هنجارگریزی نحوی می توان دید.
بررسی و تحلیل گونه های هنجارگریزی در غزل های امیرحسن سجزی دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش ادبی یکی از مهم ترین نقش های زبان است. جهت گیری پیام در نقش ادبی بر خود پیام متمرکز می شود و باعث برجستگی آن بر زبان هنجار می گردد. طبق الگوی لیچ(1969)، انحراف یا هنجارگریزی از زبان هنجار در هشت گونه شامل هنجارگریزی واژگانی، دستوری، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی و زمانی صورت می گیرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب مکتب ساخت گرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ به بررسی انواع هنجارگریزی های به کار رفته در شعر امیرحسن سجزی پرداخته است .یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارگریزی معنایی مهم ترین و پربسامدترین شیوه ای است که شاعر در جهت برجسته سازی زبان خود و بیان مفاهیم عمیق عرفانی از آن بهره جسته است. پس از آن هنجارگریزی های آوایی و دستوری که به منظور حفظ جلوه های موسیقیایی شعر به کار رفته اند، قرار دارند. همچنین، کاربرد هنجارگریزی گویشی و استفاده اندک از هنجارگریزی سبکی به ترتیب نشان دهنده وابستگی شاعر به پیوندهای بومی خود و در عین حال پایبندی وی به سبک رسمی گفتار می باشد.
بررسی هم آیی های واژگانی در سوره طه و انبیاء با توجه به نظر جرجانی و لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
137 - 168
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه تمایز سبک قرآن از سبک ادبی و شعر، هم آیی های واژگانی بر پایه روابط نحوی – معنایی، هماهنگ با بافت آیات است. اگرچه هم آیی های قرآن از همان واژه ها و روابط معمول نحوی زبان عرب ساخته شده، اما به تمامی موافق زبان عرب نیست . به طوری که هیچ واژه ای صلاحیت جایگزینی یا ترکیب با واژگانش را ندارد. هدف و ضرورت پژوهش، بررسی معناشناسی و علت هم آیی واژگان در بافت است. پیش فرض پژوهش؛ محسوس و غیر متعارف بودن هم آیی واژگانی قرآن با هدف تمرکز بر اصول اعتقادی و درک مفاهیم عقلانی و انتزاعی است. با بررسی برخی باهم آیی های واژگانی در دو گروه فعلی و اسمی مشخص گردید که این ترکیبات بر تداعی مفاهیم ذهنی – معنوی به صورت مجسّم و محسوس متناسب با بافت درونی و سیاق موقعیتی برای اثبات معنا و نمایش حالات درونی و ظاهری انسان شکل گرفته اند.
بررسی هنجارگریزی معنایی در مجموعه شعر گل های شر و ترجمه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
هنجارگریزی معنایی به مفهوم تخطی از معیارهای تعیین کننده هم آیی واژگان و عدول از زبان معیار است. بر حسب آمار پژوهش، می توان گفت که هنجارگریزی معنایی عامل مهمی در آفرینش شعر است؛ بدین مفهوم که هر چه بسامد وقوع این نوع هنجارگریزی بیشتر باشد، افق های معنایی گسترده تری در شعر حاصل شده و رسیدن به معنا دیرتر اتفاق می افتد. در اشعار بودلر، ایجاد ترکیبات خاص و تازه، تصویر جزئیات، نیروی تخیل، ایجاد مناظر زیبا و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع، منجر به تجلی این نوع هنجارگریزی شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی هنجارگریزی معنایی در مجموعه شعر گل های شر اثر شارل بودلر با ارجاع به استعاره و مجاز و بازتاب آن در ترجمه های حسن هنرمندی، محمدعلی اسلامی ندوشن و محمدرضا پارسایار است تا ترجمه ها از لحاظ کیفی مقایسه شوند. برای نیل به این هدف، ابتدا هنجارگریزی معنایی که از مباحث مهم نقد صورتگرایی است، با توجه به تقسیم بندی جفری لیچ، زبان شناس صورتگرا، مورد بررسی قرار گرفته و سپس به مقابله متن اصلی و ترجمه های صورت گرفته از آن پرداخته و تفاوت های موجود در هر یک بررسی شده است.
بررسی فراهنجارها در رباعیات بیدل دهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی، برجسته سازی یا هنجارگریزی، انحراف از شکل طبیعی زبان و قواعد حاکم بر آن است. از تاثیرگذارترین روش های پدید آمدن سبک تازه در شعر و از مولفه های مهم، برای آرایش کلام و غنای ادبی است .زیرا زبان معیار را دگرگون و صورت های زبانی را برجسته می کند.هرقدر فراهنجارها بدیع تر باشند کلام مقبولیت بیشتر یافته و سبک شاعر شخصی تر خواهد بود.از آن جا که یکی از خصایص سبک هندی آفرینش مضامین تازه و خیال انگیز است بیدل دهلوی به عنوان یکی از شاعران این سبک با بیشترین هنجارستیزی های هنری و خلاقانه به سبک شخصی دست یافته است. رباعیات بیدل سرشار از تخیلات و بدیع گویی و ابتکارات ادبی است.گرایش و تمایل به استفاده از ترکیبات تازه، مضمون های بدیع وتصاویرخیالی هنرمندانه، بیدل را برآن می دارد که از نرم های طبیعی زبان پا را فراتر نهاده و با ساختار شکنی های خود تصاویر ادبی شگرفی ایجاد نماید.در این مقاله هنجارگریزی های رباعیات بیدل در هشت محور واژگانی، نحوی، آوایی، سبکی، معنایی، گویشی، باستانی و نوشتاری بررسی شده اند، گرچه با انواع هنجارگریزی در رباعیات بیدل مواجهیم اما برجسته ترین ویژگی سبکی بیدل ، در رباعیات مربوط به هنجارگریزی نحوی،معنایی ،واژگانی و سبکی است.که با ساخت وابسته های خاص عددی،ترکیبات نوین،تصاویرخیالی و اصطلاحات کوچه و بازار خودنمایی می کنند.
تحلیل سرودهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس براساس قاعده کاهی لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
117 - 133
حوزه های تخصصی:
آشنایی زدایی که با هنجارگریزی انجام می شود، یکی از مهم ترین مؤلفه های مکتب فرمالیسم است. در این مکتب به جای هرگونه توجه به علل زیبایی متن در بیرون از آن، بر خود متن تأکید می شود. توهّم اجتماعی این است که مصادیق هنجارگریزی در متون شنیداری بسیار اندک است؛ ازاین رو هدف این مقاله نشان دادن انواع هنجارگریزی آوایی، واژگانی، زمانی، سبکی، گویشی، معنایی، نحوی و نوشتاری در 50 سرود انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، برمبنای فرمالیسم و الگوی هنجارگریزی لیچ است. دستاورد پژوهش این است که از میان هشت نوع هنجارگریزی در سرودهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، هنجارگریزی معنایی به منظور آفرینش اثر شعری و پس از آن هنجارگریزی زمانی یا باستان گرایی از بیشترین بسامد نسبت به سایر مؤلفه ها برخوردار است. مهم ترین نتیجه درباره عوامل فرم ساز سرودها این است که این مؤلفه ها موجب تعقید در زبان سرود نشده اند و باتوجه به مخاطبانِ سرود که از همه طبقات و قشرهای جامعه اند، برای ایجاد شور و آگاهی بخشی، رویکردی ابلاغی و کارکردگرا دارند.
تحلیل نقش توهم اشتباه حرکات و حروف اعرابی در برجسته سازی زبان قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله شبهاتی که در مورد قرآن کریم وجود دارد ادعای مخالفت برخی حرکات و حروف اعرابی آن با قواعد ادبیات عربی است ؛ ولی این نوع تمایز اعرابی نه تنها عیب نیست بلکه بر اساس نظریه برجسته سازی یکی از وجوه زیبایی و بلاغت قرآن کریم است. هدف از این پژوهش بررسی نقش تغییر سبک حرکات و حروف اعرابی در قرآن کریم بر اساس نظریه لیچ ، زبان شناس انگلیسی با رویکردی تحلیلی- توصیفی و با استناد به تفاسیر است. وی اساس برجسته سازی را به دو شکل انحراف از قواعد حاکم بر زبان «قاعده کاهی» و افزودن قواعدی بر قواعد حاکم بر زبان «قاعده افزایی» می داند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که قرآن کریم با ایجاد تمایز اعرابی در برخی واژگان ، نوعی وقفه در کلام ایجاد و آن را برجسته می کند و از این طریق معنای مقصود را به مخاطب منتقل می سازد. اینگونه برجسته سازی در قرآن کریم در حوزه قاعده کاهی و هنجارگریزی نحوی به شیوه عطف اسم منصوب بر اسم مرفوع ، عطف اسم مرفوع بر اسم منصوب و عطف فعل مجزوم بر فعل منصوب و برای اغراضی چون مدح ، بیان تعجب و... رخ می دهد. همچنین در حوزه قاعده افزایی به شیوه تشبیه اسم غیرمنصرف به اسم منصرف توسط الف زائده و مرفوع شدن اسم إنّ برای خلق موسیقای کلام و توازن و اغراضی چون بیان عظمت و تعجب رخ می دهد.
هنجارگریزی وجه ممتاز غزل حافظ از غزل عماد فقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ در میان شاعران هم روزگار خود به غزل عماد فقیه توجّه داشته و سعی کرده به استقبال از اشعار او، غزلیّاتی هم وزن و هم قافیه با مضمون هایی تقریباً مشابه بسراید. این غزل ها اگرچه ظاهراً شبیه غزل های عماد هستند؛ امّا دارای حال و هوای دیگری هستند و طراوت و زیبایی متفاوتی از آن دریافت می شود. فرضیّه پژوهش حاضر این است که یکی از تفاوت های غزل حافظ و عماد در نحوه کاربست هنجارگریزی نهفته است؛ زیرا هنجارگریزی از جمله مقوله های زیبایی شناختی است که تأثیر بسزایی در آشنایی زدایی و برجسته سازی شعر دارد. از این رو، در این جستار برآنیم با روش توصیفی تحلیلی و آماری با بهره گیری از الگوی هشت گانه هنجارگریزی لیچ به این پرسش پاسخ دهیم که شعر حافظ چه ویژگی ها و شاخص هایی از نظر کاربست انواع هنجارگریزی دارد که سبب امتیاز و برتری شعر او نسبت به شاعر هم عصر وی عماد فقیه گردیده است؟ نتایج این پژوهش حاکی از این است که برتری غزل حافظ نسبت به غزل عماد فقیه در بهره گیری افزون تر از هنجارگریزی به طور کلّی و هنجارگریزی معنایی، واژگانی و نحوی به طور اخصّ است. حافظ با بهره گیری از تصویرآفرینی های هنری، ترکیب سازی های ادبی و خارج شدن از آرایش سازگانی غالب در زبان، کلام شاعرانه خود را برجسته تر نموده است. این امر از جمله عواملی است که سبب امتیاز و برتری شعر او نسبت به شاعر هم عصر وی عماد فقیه گردیده است.
بررسی مقتضای حال و مقام در شعر از دیدگاه عبدالقاهر جرجانی و جفری لیچ
حوزه های تخصصی:
منظور از تناسب مقتضای کلام با حال و مقام در بلاغت سنتی مطابقت شکل با معنا و غرض است که در زبانشناسی صورت و محتوا نام دارد.بررسی این تناسب بر مبنای بافت درون زبانی یعنی روابط نحوی-معنایی واژگان ،صرف نظر از سیاق موقعیتی یعنی شرایط تولید و موقعیت گفتار ممکن نیست.گزینش شیوه اطناب،ایجاز ،تصریح ،کنایه و...و تعدد صورتهای کلام بسبب تنوع مقام هاست. بررسی واحدهای واژگانی به اعتبار رخداد،افعال و عادتهای زندگی اجتماعی و تجارب عینی نویسنده که از عوامل خارج ذهن یا سیاق موقعیتی هستند ،در کنار بافت متنی بسیار اهمیّت دارد. واضح نبودن مسئله مقام و بافت و سیاق در بلاغت سنتی؛هدف و ضرورت نگارش پژوهش حاضر است.بدین منظور دیدگاه سنتی عبدالقاهر جرجانی و زبان شناختی جفری لیچ به روش توصیفی- تحلیلی مقایسه گردید. نتیجه پژوهش نشان می دهد که؛بررسی دقیق تناسب مقتضای کلام با حال یا بافت درونی در پرتو مقام یا سیاق موقعیتی محقق می شود. تنوع مقام عامل مؤثر در تغییر ساختار و شکل کلام بشمار می رود.از نظر جرجانی و لیچ؛سبک شعر،اقتضای عدول از نحو و ترکیب متعارف واژگان دارد که متناسب با غرض بلاغی- معنای معنا یا مفهوم کلی(محتوا)- از طریق صورت کلام دریافت می شود.
واکاوی هنجارگریزی نوشتاری و دلالت های آن در شعر سعدی یوسف بر اساس الگوی زبان شناختی جفری لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خروج از هنجار رایج نوشتار یکی از گونه های هنجارگریزی است. هنجارگریزی نوشتاری که در تقسیم بندی لیچ یکی از هشت گونه هنجارگریزی محسوب می شود، هنگامی مورد استفاده شاعر قرار می گیرد که کلمات به تنهایی بار معنایی کافی برای انتقال پیام را نداشته باشند؛ ضمن این که این فرصت را به خواننده می دهد تا در تعامل با متن، برداشت آزادی داشته باشد. سعدی یوسف از شاعرانی است که هنجارگریزی نوشتاری در شعر او جایگاه برجسته ای را به خود اختصاص داده است؛ به گونه ای که می توان استفاده از هنجارگریزی نوشتاری را ویژگی سبکی او به شمار آورد. در پژوهش پیش رو سعی بر آن است تا با شیوه توصیفی- تحلیلی و با استناد به شواهدی که نشان دهنده آشنایی زدایی نوشتاری است، ابتدا نمونه های این نوع هنجارگریزی درشعر این شاعر عراقی مشخص شده و سپس توضیح داده شود که هنجارگریزی مورد بحث، در شعر او تا چه اندازه رویش طبیعی و بی تکلّف داشته است. در نهایت یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین مصادیق هنجارگریزی نوشتاری در شعر سعدی یوسف عبارتند از: جدا نویسی حروف واژه ها و استفاده از جای خالی، نوشتن پلکانی و عمودی سطرهای شعری، استفاده از اشکال هندسی و شکل تصویری اعداد، تکرارکلمات و ایجاد هماهنگی بین مفهوم واژه و شکل نوشتاری آن و تغییر اندازه قلم و به کارگیری واژه هایی از زبان انگلیسی. هدف ازکاربست این نشانه های دیداری، جلب توجه خواننده و تأثیر گذارتر کردن کلام شعری در حوزه عاطفه و برجسته تر کردن عینیّت معنا و همچنین تکامل پیام شعری است.
بررسی و تحلیل ساختار شعر ابن حسام بر اساس نظریه جفری لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
371 - 401
حوزه های تخصصی:
پژوهش های سنتی در عین آنکه نارسا، پراکنده و فاقد مبانی نظری می باشند، در واقع جایی هستند که ادبیات به طور انتزاعی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. در این شکل از مطالعه دیدگاهی تجویزی و گونه ای از باید و نبایدها درباره ادبیات مطرح می شود. پژوهش گران ادبی با ورود نظریه پژوهش های ادبی جنبه های گوناگون ادبیات را مورد بررسی قرار داده و با بکارگیری آن، آن ها را از مقام نظر به عمل آورده اند. فایده این نوع مطالعات عملی، به کار بستن و انطباق نظریه ها با متون ویژه است تا این نظریه ها ملموس و عینی شوند. در این پژوهش بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ (1969) که با دیدگاهی ساختارگرایانه طرح شده با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی هشت نوع هنجار گریزی(واژگانی، نحوی، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی، زمانی) در اشعار ابن حسام پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بسامد وقوع هنجارگریزی معنایی در سخن وی بیش از سایر هنجارگریزی هاست و هنجارگریزی نحوی، زمانی و واژگانی و آوایی و سبکی و گویشی ترتیب در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند و هنجارگریزی نوشتاری که بیش تر مربوط به شعر نو است، بسامد صفر داشته است.
تحلیل انواع گونه های هنجار گریزی در برخی از نقاشی های مدرن بر اساس الگوی لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
123 - 133
حوزه های تخصصی:
هنجار گریزی به عنوان یکی از شگردهای بیانی و روش برجسته سازی در دنیای ادب و هنر به معنای خروج از معیار عادی و آشناست که در پی آن، مخاطب در مواجهه با اثر به درنگ واداشته می شود و معنا به تأخیر می افتد. جایگاه، نقش و اهمیت هنجار گریزی در متون ادبی و هنری به حدی است که منتقدان به بررسی آن از زوایای مختلف پرداخته اند و در این زمنیه نظریات و الگوهایی نیز ارائه نموده اند که به نظر می رسد لیچ توانسته الگویی نسبتاً جامع ارائه نماید. ازاین رو، با توجه به خصلت آشنازدا و مبهم نقاشی مدرن، هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل انواع گونه های هنجار گریزی در برخی از نقاشی های مدرن بر اساس الگوی لیچ است. پرسش مطرح شده این است که کدام یک از روش های هنجار گریزی موردنظر لیچ در نقاشی های مدرن قابل شناسایی است؟ روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی و تطبیقی است و اطلاعات به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. نتیجه اینکه از آنجاکه یکی از خصلت های اصلی هنر و بخصوص نقاشی مدرن، آشنایی زدایی و برجسته سازی در زمینه فرم و محتوی است؛ در برخی از نقاشی های مدرن با انواع هنجار گریزی های موردنظر لیچ یعنی آوایی (استفاده از عناصر بومی)، نوشتاری (برهم زدن ساختار اشکال)، نحوی (جابجایی اشکال از جای اصلی و واقعی شان) و معنایی (تغییر معنای آشنا) روبرو می شویم.
تحلیل فرمالیستی اشعار دهخدا با تاکید بر مولفه ی وجه غالب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
180 - 207
حوزه های تخصصی:
تحلیل آثار ادبی بر اساس چارچوب های زبان شناختی یکی از راه های مطالعه نظام مند این آثار است. در این پژوهش، سعی بر آن است که اشعار دهخدا را بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ که شامل هشت نوع هنجارگریزی (آوایی، زمانی، سبکی، گویشی، معنایی، نحوی، نوشتاری و واژگانی) می باشد، مورد بررسی قرار دهیم. شیوه های مختلف هنجارگریزی و ساختارشکنی شعر ابتهاج برای خلق تصاویر شاعرانه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد که دهخدا از انواع هشت گانه هنجارگریزی لیچ استفاده کرده است و از این طریق توانسته زبان خود را برجسته سازد. در این میان، وی از هنجارگریزی زمانی بیش از سایر انواع هنجارگریزی بهره گرفته است. میزان کاربرد سایر انواع هنجارگریزی و پیامد آن ها نیز در مقاله بررسی شده است. به واسطه این هنجارگریزی ها ، دهخدا با واژه های معمولی، منظور خود را به گونه ای نوآورانه و متفاوت و به زیباترین شیوه بیان می کند. همچنین تقدّم فعل بر سایر ارکان جمله از پربسامدترین نمونه های هنجارگریزی نحوی در شعر دهخدا است. با بکارگیری این شیوه، وی نوعی فعل گرایی و تأکید بر عمل به جای عامل را تداعی کرده است.
بررسی آشنایی زدایی در ساخت و کاربرد واژگان در اشعار خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
165 - 179
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در فرمالیسم، آشنایی زدایی است. در این روش، شاعر با تکیه بر اصل غرابت و تازگی زبان، شگردها و فنونی را به کار می برد که در نهایت موجب بیگانه شدن متن در چشم مخاطبان می گردد. هنجارگریزی از روش های اصلی و مؤثر این شیوه است. لیچ انواع آشنایی زدایی را به هشت دسته آوایی، معنایی، نحوی، واژگانی، سبکی، گویشی، نوشتاری و باستانی تقسیم کرده است. در شعر فارسی، خاقانی شروانی از شاعران هنجارگریزی است که با تکیه بر ذوق سرشار و خلاقیت هنری در اشعار خود ویژگی هایی را به کار برده که سبک شعر ی اش را از دیگر شاعران متمایز ساخته است. بخش زیادی از آشنایی زدایی های موجود در اشعار او مربوط به ساخت و کاربرد واژگان است. این مقاله با هدف بررسی ساخت واژگان و کاربرد انواع آشنایی زدایی در واژگان شعر خاقانی تدوین شده است. با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با محوریت قراردادن دیوان اشعار او به بررسی این پژوهش پرداخته ایم و به این نتیجه رسیده ایم که بخش عظیمی از برجستگی ها و دشواری های شعر خاقانی، ناشی از کاربرد انواع آشنایی زدایی در حیطه واژگان است. خاقانی پیوسته با آفرینش واژگان و ترکیبات جدید و نیز با استفاده از کلمات نامأنوس زبان ترکی و دیگر زبان ها، واژگان مربوط به ادیان و علوم مختلف، تعابیر عامیانه و نیز استفاده از اشکال غیر رایج واژگان توانسته است، تازه ترین تصاویر شعری را ارائه دهد و بر تازگی زبان خود بیفزاید.