مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقش گرایی هلیدی


۱.

بررسی سبکی رمان «چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» با رویکرد فرانقش میان‌فردی نظریّه نقش‌گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان زبان شناسی زویا پیرزاد فرانقش میان فردی نقش گرایی هلیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳۲ تعداد دانلود : ۲۲۹۸
زبان¬شناسی نقش¬گرا یکی از سه نگرش اصلی زبان¬شناسی نظری است که در آن نقش و معنا توأمان در نظر گرفته می¬شود. از گرایشهای مختلف این نظریّه، نقش¬گرایی هلیدی را برگزیده¬ایم. در این نظریّه با سه نوع معنا روبه‌روییم: فرانقش تجربی، فرانقش میان¬فردی و فرانقش متنی. در این مقاله برآنیم تا رمان چراغ‌ها را من خاموش می¬کنم اثر زویا پیرزاد را با توجّه به فرانقش میان‌فردی (Interpersonal Metafunction) از نظریّه نقش¬گرای هلیدی بررسی کنیم. ابتدا به تبیین مبانی تئوری نظریّه پرداخته و سپس آن را بر روی متن مورد نظر پیاده کرده‌ایم. بعد از تطبیق داده¬ها با مبانی نظری و نمایش آن به صورت نمودارهای آماری این نتایج حاصل شده است که بیشترین زمان به¬ کار رفته در رمان مذکور، زمان گذشته است و برای زمان آینده کاربردی دیده نشد. همچنین وجه خبری از سایر وجه¬ها بیشتر به¬کار رفته است که گویای سبک روایی رمان می¬باشد. در انواع ادات نیز ادات کلامی بیشترین و ادات کیفی کمترین کاربرد را دارند.
۲.

بررسی و تحلیل فرایندهای فرانقش اندیشگانی در شعر «کسی که مثل هیچ کس نیست» اثر فروغ فرخزاد در چارچوب نظریه ی نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فروغ فرخزاد شعر معاصر نقش گرایی هلیدی فرانقش اندیشگانی فرایند ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴۱ تعداد دانلود : ۱۳۶۳
نظریه ی نقش گرایی هلیدی محصول نگاهی اجتماعی به زبان است که به کمک فرانقش های سه گانه ی اندیشگانی، بینافردی و متنی در زبان اتفاق می افتد. با تأکید بر جنبه ی اجتماعی این چارچوب نظری پژوهش پیش رو بر آن است تا با بررسی سهم فرایندهای مختلف فرانقش اندیشگانی در شعر«کسی که مثل هیچ کس نیست» اثر فروغ فرخزاد جنبه های اجتماعیِ ذهنیتی شاعرانه را واکاود که به خلق این متن ادبی انجامیده است. با علم به اینکه فرایند ذهنی در این شعر در مقایسه با سایر فرایندهای اصلی کمترین بسامد آماری را داراست، پژوهش پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که در این شعر فرایند ذهنی چگونه بر دیگر فرایندها تأثیر می گذارد؟ با پاسخ به این پرسش اصلی شاید بتوان به این پرسش فرعی نیز پاسخ گفت که آیا یک فرایند حداقلی مانند فرایند ذهنی در این شعر به عنوان ایده ی شاعرانه، امکان بسط به یک گفتمان غالب اجتماعی را خواهد داشت؟ فرض پژوهش بر این بوده است که فرایند ذهنیِ خواب دیدن، سایر فرایندها را در راستای خود جهت داده تا کلیت متن را همچون برشی از بافت فرهنگی اجتماعی جامعه، بازتولید کرده و آینده ی آن را که همانا آمدن کسی است که مثل هیچ کس نیست، پیش گویی نماید. با بررسی آماری فرایندهای فرانقش اندیشگانی، ضمن تأیید حداقلی بودن فرایند ذهنی(5/10 % کل فرآیندها) در میان فرایندهای اصلی شعر، می توان به این نتیجه رسید که سایر فرایندها در جهت بسط فرایند ذهنی و تأیید ایده ی این فرایند عمل کرده اند که همانا پیش گویی آمدن کسی است «که مثل هیچ کس نیست».
۳.

تحلیل اقتصاد زبانی در نامه های نهج البلاغه بر اساس نظریة نقش گرایی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حضرت علی (ع) نهج البلاغه اقتصاد زبانی ک مکوشی نقش گرایی هلیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۷ تعداد دانلود : ۳۵۸
اقتصاد زبانی یک فعالیت ذهنی - زبانی است که ذهن برای ارائه مفاهیم و معانی مورد نظر از کمترین سازه های زبانی با استفاده از الگوهای بیانی بهره م یگیرد؛ به عبارتی دیگر، همانیاد می شود. این اصل زبانی به اصولی « اصل کم کوشی » اصلی است که از آن با عنوان مانند: اصل اشتقاق، همنشینی، جانشینی و ایجاز اشاره دارد که تمامی این موارد پیشینة کهن در زبان و ادبیات عرب دارند. اقتصاد زبانی در نه جالبلاغه به عنوان یکی از شاهکارهای ادبی متون دینی، به وفور دیده میشود. حضرت عل ی(ع) برای انجام مکاتبات سیاسی، دینی و همچنین برای بیان وصیت نامة خود از این اصل زبانی استفاده نموده که هدف ایشان عدم اطناب ب یمورد و رساندن پیام بدون ایجاد دوگانگی در ذهن مخاطب می باشد. هدف از این پژوهش بررسی اقتصاد زبانی نامه های نهج البلاغه بر اساس نظریة نقش گرایی هلیدی با استفاده از رویکرد توصیفی - تحلیلی می باشد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که ادبیات و بلاغت هدف اصلی حضرت علی (ع) در نامه هایشان نبوده بلکه ایشان جهت ماندگاری و حفظ سریع پیام در ذهن مخاطب و همچنین انتقال مفاهیم مهم حکومتی، وصایا و سفار شهای خود از اصل کم کوشی بهره و آن را در تمامی سطوح و لای ههای زبانی نام هها به کاربرده اند تا برونده انرژی چه ذهنی و چه فیزیکی به حداقل رسیده و مخاطب اصل پیام را به درستی دریافت نماید.
۴.

بررسی گفتمان کودکان دارای اتیسم براساس فرانقش تجربی در چارچوب زبان شناسی نقش گرای نظام مند هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتیسم گفتمان فرانقش تجربی نقش گرایی هلیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۲۹۸
هدف از پژوهش حاضر، بررسی گفتار کودکان 6 تا 10 ساله دارای اتیسم براساس نظریه نقش گرایی هلیدی می باشد. دو گروه 7 نفره از کودکان 6 تا 10 ساله طبیعی و دارای اتیسم، گروه های شاهد و تجربی تحقیق را تشکیل می دهند که به صورت تصادفیِ طبقه ای از جامعه آماری مربوط انتخاب شده اند. داده های گفتاری هر دو گروه ثبت و براساس فرانقش تجربی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد فرایند مادی و فرایند وجودی به ترتیب، بیشترین و کمترین درصد را در گفتار افراد اتیسم به خود اختصاس می دهند. اتکا بر افعال مادی در فرد اتیسمی نشان دهنده وجود مشکل در دستیابی به واژگان و مشکلات شناختی وسیعتری می باشد. همچنین، فرایندهای مادی، بیشترین میانگین را در هر دو گروه به خود اختصاص داده اند. فرایند رابطه ای و ذهنی در رتبه های بعد قرار می گیرند. کمترین میانگین در هر دو گروه، متعلق به فرایند وجودی است که در گروه افراد اتیسم تقریباً صفر است. در همه موارد، افراد طبیعی، نسبتِ بیشتری از فرایندها را بکار بردند که نشان می دهد استفاده بیشتر از فرایند رابطه ای، رفتاری و تا حدی ذهنی، مستلزم کاربرد فراوان تر نقش های گفتمانی ای همچون ابراز عقیده، ارزیابی و توصیف می باشد. نتایج این تحقیق می تواند برای روانشناسان و مربیان کودکان دارای اتیسم و زبانشناسان مفید باشد.
۵.

بررسی گفتمان کودکان اوتیستی برپایه فرانقش بینافردی و متنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتیسم فرانقش بینافردی فرانقش متنی نقش گرایی هلیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۸۷
هدف از پژوهش حاضر، بررسی گفتار کودکانِ 6 تا 10 ساله دارای اُتیسم بر اساس فرانقش بینافردی و متنی در نظریه نقش گرایی هلیدی (Halliday, 2014) است. دو گروه از کودکانِ سالم و دارای اُتیسم، گروه های شاهد و تجربی پژوهش را شکل می دهند که به روش تصادفیِ طبقه ای انتخاب شده اند. داده های گفتاری هر دو گروه، ثبت شده و بر اساس فرانقش بینافردی و متنی مورد تحلیل قرار گرفته است. پرسش اصلی پژوهش حاضر از این قرار است که آیا فرانقش بینافردی می تواند در بررسی جمله های افراد مبتلا به اتیسم مؤثر باشد و اینکه گفتمان افراد مبتلا به اتیسم چگونه بر اساس مدل فرانقش متنی نقش گرایی هلیدی بازنمایی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط بینافردی در کودکانِ مبتلا به اُتیسم، به دلیل کم حرف بودن و تمایل نداشتن به برقراری ارتباط، بسیار ضعیف است. بین میزان به کارگیری مقوله وجهیت در دو گروه کودکان مبتلا به اُتیسم و کودکان سالم، تفاوت معناداری وجود دارد. هرچند که در کاربرد مقوله قطبیتِ منفی، تفاوت آشکاری بین دو گروه مشاهده نشد و هر دو گروه، به استفاده از جمله های مثبت تمایل داشتند. مبتلایان به اُتیسم، درک شفافی از مفهوم زمان نداشتند و در جمله های خود از زمان حال بیشتر بهره می بردند. از نظر وجه، وجه های اخباری و امری پرکاربرد بوده و کاربرد وجه التزامی بسیار محدود است. فاعل و نیز آغازگرها در گفتار مبتلایان به اُتیسم، اغلب واژه های ملموس و در دسترس هستند. یافته های این پژوهش می تواند برای مربیان کودکان دارای اُتیسم، روان شناسان و زبان شناسان مفید باشد.