فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲٬۲۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مهم در نقد ادبی معاصر، رویکرد کهن الگویی است. مهم ترین نظریه پرداز نقد کهن الگویی، نورتروپ فرای، بر آن است که کهن الگوهای اسطوره ای، در انواع متون ادبی پدیدار می شوند و در جهان ادبی، چهار میتوس بنیادین که برابر با چهار فصل، در چرخه جهان طبیعت هستند، چهار ژانر اصلی در ادبیات؛ یعنی کمدی (بهار)، رُمانس (تابستان)، تراژدی (پاییز) و طنز (زمستان) را دربرمی گیرند. بنا به نظریه فرای، کانون تراژدی، قهرمانی است که در حیات خود شش مرحله را از معصومیت نخستین تا سقوط فرجامین طی می کند و در نهایت با قربانی شدنش، تعادل و آرامش بر محیط حاکم می شود. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی نقوش کاسه ای مینایی متعلق به دوران ایلخانی پرداخته و این داستان بهرام و آزاده را مطابق روایت شاهنامه فردوسی به تصویر کشیده است. هدف این پژوهش و نتیجه تحلیل این نقوش بر مبنای نقد کهن الگویی نورتروپ فرای نشان می دهد که روایت تصویری مذکور در قالب میتوس پاییز و ژانر تراژدی شکل گرفته است تا پیام سیاسی و اجتماعی ویژه ا ی را در قالب این داستان تصویری و ادبی به مخاطبانش، چه در دوران پیش از اسلام و چه پس از آن منتقل کند.
تحلیل بن مایه ها ی اسطوره ای حماسه گوراوغلی ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
203 - 230
حوزههای تخصصی:
حماسه گوراوغلی ترکمن از جمله آثاری است که ردّ پای اساطیر کهن در آن وجود دارد. از آنجا که آثار حماسی، پیوندی ناگسستنی با اساطیر دارند، واکاوی درون مایه های اساطیری در این اثر، دور از ذهن نیست. اساطیر در بطن و متن حماسه قرار دارند و این امر ناشی از باور و فرهنگ یک قوم به آیینی ویژه است. در این مقاله بن مایه های اساطیری در حماسه گوراوغلی ترکمن با روش توصیفی تحلیلی بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که بازتاب بن مایه های اساطیری کهن از جمله اسطوره تولد عجیب پهلوان (از گور بیرون آمدن)، راهنما یا پیر دانا، نبرد با اژدها (اژدهاکشی)، فیل اوژنی، گذر از آب به همراه اسب، اسب دریایی گوراوغلی (قیرآت)، وجود پریان و جادو در این حماسه چشم گیر است.
بررسی و تحلیل قربانی حیوانات در متون نظم روایی بر اساس نظریه های قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
91 - 121
حوزههای تخصصی:
آیین قربانی، به عنوان رفتاری دینی اجتماعی ازجمله آیین های کهنی است که در میان اقوام مختلف به شیوه های گوناگون وجود داشته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی می کوشد به تحلیل قربانی های حیوانی در متون نظم روایی (تا قرن هفتم) بپردازد. نتایج پژوهش، نشان می دهد که تعدیل قربانی های انسانی به قربانی های حیوانی از آثار نیک پایه گذاران ادیان الهی است. در متون مختلف ادب فارسی، اغلب حیواناتی مانند: گاو، شتر، گوسفند، اسب و گاه مادیان، گورخر، الاغ و ماکیان به مناسبت های گوناگونی مانند بلاگردانی، دفع نحوست و چشم زخم، شکرگزاری، کامیابی در اُمور، تولّد فرزند، تقویت روان مرده، دفع جادو و ابطال طلسم قربانی می شوند. آیین قربانی در متون حماسی و عرفانی به طور یکسان بازتاب یافته است، اما در متون غنایی با توجه به فضای عاشقانه این متون، اغلب سخن از تقدیم و بخشیدن حیوانات به معابد و آتشگاه ها است و به ندرت از ریختن خون حیوانات سخن می رود و نمود برجسته ای ندارد. نظریات بلاگردانی فریزر و خشنودی ایزدان از بویس و تایلور در تحلیل مصادیق قربانی، کارآمدتر و انعطاف پذیرتر از سایر نظریه ها در این باره است.
تحلیل ترامتنیّت حکایت های برگزیده اسرارنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های شناخت دقیق متون، بررسی تعامل بین آن ها است و ترامتنیّت یکی از رویکردهای خوانش متن است که به روشی نظام مند، روابط بین متون را نشان می دهد. بیشتر حکایت های اسرارنامه ، ریشه در آثار پیش از آن دارد ولی شیوه تغییر و بازتولید آن بسیار سنجیده و هدف مند بوده است. در این پژوهش به روش تحلیلی- تطبیقی بر اساس نظریه ترامتنیّت ژرار ژنت، به بررسی میزان و چگونگی ارتباط اسرارنامه با زیرمتن های آن پرداخته ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که بهره گیری عطّار از زیرمتن ها به شکل ارتباط بینامتنی از نوع صریح و ضمنی و به منظور اعتباربخشی به روایت و تأیید مطلب صورت گرفته است. بیش ترین نوع رابطه ترامتنی اسرارنامه با زیرمتن های آن، از نوع زبرمتنی و از نوع همان گونگی و تراگونگی به روش گشتار کمّی و کاربردی است . فرایندهایی چون گشتار انگیزه، گشتار ارزش، گشتار کیفی، فزون سازی، انبساط، برش و تلخیص متن سبب تغییر گفتمان حکایات، برجسته کردن مطلب، افزودن عناصر داستانی و خارج کردن متن از حالت گزارشی به گونه روایی، ارزش کاهی یا ارزش گذاری شخصیّت های حکایات و متناسب کردن اهداف در روایت عطّار شده است. فرامتنیّت در اسرارنامه از نوع تفسیری است و در تبیین دیدگاه های عرفانی عطّار، بسط بن مایه و نمادین کردن حکایاتی که در مآخذ اسرارنامه به صورت سطحی و تک معنا نقل شده اند، موثّر بوده است.
کلان استعاره مفهومیِ «خداوندگاری به منزله کشورداری» در مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مرصادالعباد اثری بدیع و ممتاز در پهنه ادب فارسی است؛ زبان و بیان آن گوشنواز و گاه شاعرانه است و ازنظر تصویری بلاغی کتابی شگرف به شمار می آید. با توجه به شناختگی و شهرگیِ تمثیل در علوم بلاغیِ ما، مطالعه تصاویر مرصادالعباد اغلب متمایل به بررسی جنبه های تمثیلی آن بوده است و استعاره های آن در قالب دیدگاه های کهن بررسی شده است؛ حال آنکه مرصادالعباد خوشه های استعاریِ مبتنی بر نگرش سیاسی اجتماعی دارد و با توجه به پراکندگی و گستردگی این خوشه ها می توان با نظریه استعاره مفهومی، نگاهی تازه به این اثر داشت. روش: روش تحقیق تحلیلی توصیفی است و دامنه پژوهش مبنی بر متن مرصادالعباد است. نتایج و یافته ها: این تحقیق نشان داد رشته های استعاری در پیوند با یکدیگر، در متن تأمل برانگیز است و می توان آنها را خُرداستعاره نامید. شبکه خرداستعاره های به هم پیوسته از این قرار است: «هبوط روح در تن به منزله جلوس پادشاه»، «خزانه داری خداوند به منزله گنجینه داری پادشاه»، «ابلیس به منزله مجرم و محکوم شده ازسوی سلطان»، «پرورش روح به منزله پروردنِ باز شکاری»، «تبلیغ دین به منزله تشکیلات اطلاع رسانی پادشاه». این پنج استعاره خرد، هریک دارای زیرمجموعه هایی بوده اند که در متن تحقیق با ذکر شاهدمثال و ترسیم نمودارهایی تبیین شده اند. همچنین، دقت در خُرداستعاره ها نشان می دهد که می توان مجموعه آنها را ذیل کلان استعاره «خداوندگاری به منزله کشورداری» قرار داد.
شیوه شکل گیری اصول یازده گانه سلسله نقشبندیه در متون بازمانده از بزرگان این طریقت از آغاز تا رشحات عین الحیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بیشتر متون عرفانی به پیروی از گفته فخرالدین علی صفی در کتاب رشحات عین الحیات ، از مهم ترین منابع نخستین طریقت نقشبندی، چنین آمده است که هشت اصل نخست این طریقت از خواجه عبدالخالق غجدوانی، سرسلسله طریق خواجگان است و بهاء الدین نقشبند سه اصل «وقوف عددی» و «وقوف زمانی» و «وقوف قلبی» را به آن افزوده است؛ آن هشت اصل نخست نیز عبارت است از: «هوش در دم»، «نظر در قدم»، «سفر در وطن»، «خلوت در انجمن»، «یادکرد»، «بازگشت»، «نگاهداشت» و «یادداشت». با توجه به اینکه در آثار غجدوانی و یوسف همدانی ذکری از این اصول نیست، این پرسش مطرح می شود: این انتساب که تقریباً همه پژوهشگران به آن اقتدا کرده اند تا چه حد درست است و آیا در میان آثار خلفای غجدوانی نشانه ای از این اصول می توان یافت؟ برای پاسخ به این پرسش، همه آثارِ در دسترس از قدمای طریقت خواجگان و نقشبندی (اعم از نسخ خطی و چاپی) مطالعه، و اینگونه نتیجه گرفته شد که این اصطلاحات برساخته خواجگان قرن هفتم و هشتم هجری است که به تدریج در میان ایشان شکل گرفته و پذیرفته شده است و آن را به اسلاف سلسله خود نسبت داده اند. کهن ترین مأخذی که می توان به آن استناد کرد، کتاب مسلک العارفین است که این اصطلاحات نخستین بار در آن آمده است. روش این پژوهش کتابخانه ای، تحلیلی توصیفی است.
جلوه های هنرآفرینی کاربردِ مفاهیم قرآنی در اشعار عرفانی حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئله: زبان ادبی، به ویژه شعر، بستری مناسب برای تجلّیِ آموزه های قرآنی شاعرانی است که به پشتوانه ارجاع دادن اندیشه هایشان به کلام مقدّس وحی، امکان دریافت و تفسیر معنویِ سروده های خود را برای مخاطبان فراهم می آورند. در این زمینه، حزین لاهیجی، شاعر صوفی مسلک قرن دوازدهم، به شیوه های گوناگونْ تحت تأثیر قرآن قرار گرفته و با الهام از آیات آسمانی، به فرایند خوانش و تحلیل سروده های عرفانی خود یاری رسانده است. پژوهش حاضر تلاشی برای واکاوی شیوه های اثرپذیری حزین لاهیجی از قرآن کریم در تببین برخی مضامین عرفانی است. در این پژوهش، نگارندگان بر آن هستند با بررسی سروده های شاعر به سه پرسش زیر پاسخ دهند: حزین به چه شیوه هایی از کلام وحی تأثیر پذیرفته است؟ عمده ترین مفاهیم عرفانی ارجاع داده شده شعر حزین به مضامین قرآنی کدام است؟ حزین در اشعار عرفانی، چگونه بن مایه های قرآنی را با تصرّفات شاعرانه همسو کرده است؟ روش روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و با تکیه بر سروده های حزین لاهیجی است. یافته ها و نتایج: تأثیرپذیری حزین به دو فرم صریح و غیرصریح، گاه از محتوا وگاهی از واژگان قرآن نمود می یابد؛ به گونه ای که مفردات، ترکیبات، مضامین و حوادث قرآنی، همسو با سروده هایش، زمینه تنوّع بیان و تبلور اندیشه های عرفانی وی را ایجاد می کند. نتایج پژوهش گویای آن است که مفاهیم ناب حوزه عرفان مانند «توکّل»، «تجلّی»، «استقامت»، «قُرب»، «فنا» و «بقا»، به پشتوانه آیات مبین الهی، تأویلی روحانی یافته اند. افزون بر این، هنجارشکنی های عامدانه حزین، بخشی از سروده های وی را در هاله ای از تصرّفاتِ شاعرانه فروبرده است.
مطالعه شاخصه های نظریه بهزیستی در غزلیّات شمس برپایه روان شناسی مثبت نگر سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:مارتین سلیگمن، پدر روان شناسی مثبت، درجستجوی آنچه ارسطو«زندگی خوب» می نامد؛ بر جنبه هایِ مثبتِ انسان، تمرکز و تأکید می کند؛در نتیجه فضیلت ها وتوانمندی ها را جایگزینِ مؤلّفه های دستورالعملِ تشخیصِ اختلالات روان شناختی قرار می دهد. این جنبشِ نوین با انگیزه بهینه سازی کیفیّت زندگی از طریق ارتقای شادی ذهنی در بسترِ رضایت از گذشته، شادمانیِ حال و امید وخوش بینی نسبت به آینده، شکل گرفته است. نظریه بهزیستی ناظر بر هیجان مثبت، روابط مثبت، معنا، مجذوبیّت و دستاورد برای رسیدن به شکوفایی است. شش فضیلتِ عدالت طلبی، نوع دوستی، تعالی، خرد، شجاعت و میانه روی و بیست وچهار توانمندی، زیر بنای آن را تشکیل می دهند. روش این پژوهش ، با روش تحلیل محتوا و یافته های آماری، به مطالعه شاخصه هایِ نظریه بهزیستی در غزلیّات شمس بر پابه روان شناسیِ مثبت نگر سلیگمن می پردازد تا ابعاد تازه ای از این اثر را با نگاهی متفاوت مطرح کند. یافته ها و نتایج: از آنجا که اهداف مشترک آثار ادبی و عرفانی با روان شناسی مثبت نگر، تحصیلِ رضایت از گذشته، امید نسبت به آینده و کسب خشنودی در زمان حال، به منظورِ پرورش انسانِ توانمند در مسیر شکوفایی و زندگی بامعناست؛ به همین سبب اقیانوس پر رمز و رازِ غزلیّات شمس با سیطره موسیقی و عشق، عرصه شکل گیری و نمودِ امواجی از عناصر نظریه بهزیستی است که در این پژوهشِ میان رشته ای بدان پرداخته شده است؛ در نتیجه بر اندیشه های سازگاری مولانا و سلیگمن در مقوله شکوفایی و ضرورت هایِ تلاش انسان در این باره، برای دستیابی به کمال توجه دارد.
بررسی تطبیقی جایگاه روایات امام صادق (ع) در تفسیرهای لطائف الإشارات و کشف الأسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین مسئله: حدیث یکی از مهم ترین منابع تفسیری قرآن کریم است. به استناد روایات پیامبر (ص) و امامان (ع) ، تأویل صحیح قرآن و حقایق آن را تنها ایشان می دانند. از مباحث مؤثر در فرهنگ شیعه شناخت جایگاه و مقام اهل بیت (ع) در تفاسیر قرآن و سایر فرق دینی است و این مهم تنها با تبیین رویکرد مفسران به روایات ایشان امکان پذیر است. سُلَمی در کتاب حقایق التّفسیر ، تفسیری بر بخش هایی از قرآن منسوب به امام جعفر صادق (ع) را آورده است که پل نویا برای نخستین بار آن را منتشر کرد. وی امام صادق (ع) را نخستین مفسّری یافت که قرآن را با تجربه درونی خود بازخوانده و تفسیر کرده است. روش در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و شیوه مقایسه ای بین دو تفسیر لطائف الإشارات قشیری و کشف الأسرار میبدی از مهم ترین تفسیرهای عرفانی قرآن میزان و شیوه به کارگیری روایات امام صادق (ع) ، به ویژه روایات منسوب به آن امام در حقایق التّفسیر سُلَمی و رویکرد هرکدام سنجیده می شود. یافته ها و نتایج: این بررسی نشان می دهد همه روایات امام در لطائف ، برگرفته از حقایقِ سُلَمی است؛ اما کشف الأسرار فقط مرجع بخشی از آنهاست. قشیری به کلام امام صادق (ع) ، تنها مانند سخن یکی از مشایخ تصوف نگریسته است. میبدی با نقل روایات از قول امام صادق (ع) از تفسیر منسوب به امام (ع) و دیگر منابع، از ایشان، هم مانند پیشوای مذهبی و هم مثل پیر طریقت یاد کرده است. هر دو مفسر براساس روایتی از امام صادق (ع) به وجود مراتب در قرآن معتقدند و تفسیر ظاهری را در کنار تفسیر باطنی می پذیرند. هر دوی آنها به اتحاد بین شریعت، طریقت و حقیقت باور دارند. بنای تفسیر اشاری در هر دو تفسیر، تجربه عرفانی است که مبانی هستی شناختی، معرفت شناختی و زبان شناختی را شکل داده است.
بازنمایی و تحلیل ساختارهای مردم گرایی در سیره عملی و نظری ابوسعید ابوالخیر با رویکرد نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
9 - 39
حوزههای تخصصی:
ابوسعید ابوالخیر در گفتار، منش و اندیشه به انسان و دغدغه های او توجه ویژه ای داشته و نظام عرفانی خود را بر این اساس انسجام بخشیده است. در مکتب روانشناسی انسان گرا که آبراهام مزلو برجسته ترین نظریه پرداز آن است، چنین نگرشی نمود دارد. او با توجه ویژه به انسان سالم، نظریه خودشکوفایی را ارائه کرده است. یکی از ویژگی هایی که مزلو برای افراد خودشکوفا برشمرده، «ساختار مَنِشی مردم گرا» است. هدف پژوهش حاضر که با تکیه بر منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی تدوین شده، بررسی و تحلیل ساختارهای مردم گرا در سیره عملی و نظری ابوسعید ابوالخیر با رویکرد به نظریه خودشکوفایی آبراهام مزلو است. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیر میهنه در ارتباط گیری با مردم، فارغ از پیش انگاره های معمول عمل می کرده و مفاهیم بنیادین انسانی را به عنوان ممیزه میان افراد شکوفا و رشدنیافته درنظر می گرفته است. او با خودآگاهی نسبت به محدودیت های علمی و شناختی، مصاحبت با نخبگان علمی، دینی و سیاسی را برگزیده بود که این امر در تقویت شخصیت معنوی و پایگاه اجتماعی اش مؤثر بوده است. همچنین تبیین نظام ارزش گذاری جدید مبتنی بر مسائل معرفتی و غیرظاهری از سوی شیخ، موجب گرایش مردم به مجالس وعظ و تذکیر وی شده بود. اصلی ترین ویژگی در مناسبات بینافردی ابوسعید را می توان عدم برتری جویی دانست.
دلایل شمس تبریزی ستیزیِ قونویان و درنگی بر فرجام کار وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متأسفانه با وجود رخدادهای شگرف در زندگانی شمس تبریزی (ف. پس از 645 ق.)، بخش های ناشناخته بسیاری، به ویژه در ماه های اقامت در قونیه، در زندگی او وجود دارد. مقاله پیش رو با هدف روشن کردن زوایای تاریک مانده زندگی شمس تبریزی و نشان دادن درستی و نادرستی اطلاعات و روایت های در پیوند با سرنوشت اوست. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و بر بنیاد منابع کتابخانه ای فراهم آمده است. در آغاز، سه دلیل برای دشمنی قونویان با شمس در ایام کوتاه اقامتش در این شهر، ارائه و توضیح داده شده است: 1) ناآشنایی با مقام عرفانی شمس، در مرتبه یک ولیّ مستور؛ 2) سلوک اجتماعی شمس؛ 3) تحریکات علاءالدین محمد، پسر کهتر مولانا. بی تردید دشمنی قونویان با شمس نمی توانست فرجام خوشی داشته باشد و این دشمنی تنها با نبود شمس از میان می رفت. غیبت ناگهانی شمس از قونیه در سال 645 ق. بازار افسانه سازی و شایعه پردازی را درباره سرنوشت او گرم کرد. برخی برآن اند که شمس در توطئه ای کشته شده که علاءالدین نیز در آن دخالت داشته است. برخی دیگر معتدند او به مهاجرتی خودخواسته از قونیه به تبریز ناگزیر شده است؛ ازاین رو به باور برخی، آرامگاه شمس در قونیه و به باور برخی دیگر، در خوی است. پذیرفتن هرکدام از این نظریات مستلزم آن خواهد بود که دلایل موجّهی برای رقم خوردن چنان سرنوشتی برای شمس ارائه شود. با وجود دشواری مسئله، به ویژه به سبب سکوت اسناد و آثار معتبر، تلاش شده است تا در یک بازخوانی، درستی یا نادرستی روایت های موجود در پیوند با این مسائلْ ارزیابی، و سنجیده ترین آنها بیان شود.
تابوشکنی عرفا در فروع دین با توجه به متون عرفانی فارسی تا قرن هشتم (مطالعه موردیِ نماز، روزه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ژرف نگری در متون عرفانی، در کنار رابطه مطیعانه عارف با حقّ، گونه دیگری از ارتباط وجود دارد که در گفتار و کردارشان مرزهای مقدّس نادیده انگاشته می شود که اجتماع این دو، تأمّل برانگیز است. جستار حاضر با روش تحلیلی توصیفی ضمن بیان اَشکال تابوشکنی در نماز و روزه، در پی اثبات پیوند این تابوشکنی ها با دو شکل اصلاح «خود» و «دیگری» با اولویّت «اصلاح خود یا تأدیب نفس» است که در نهایت به «اصلاح دیگری یا جامعه» منجر می شود. همچنین تابوشکنی های دو مقوله مذکور در مقاله به شکل های انتخاب اُولی، مردم گریزی و تأدیب نفس و ... استخراج شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد گرچه شکستن ظاهر حریم مقدّسات، با وجود پایبند بودن عرفا به شریعت، از یک سو مخاطبان را دچار تناقض می کند، کارکردهایی همچون کشاندن انسان از مرتبه عادت و غفلت به آگاهی (معرفت) و تزکیه اخلاقی را در پی دارد که با گذر از ظاهر به باطن و معانی پوشیده در اشارات ایشان، قابل توجیه است؛ از دیگر سو نه تنها روش این بزرگان برای جامعه مُضر نیست، بلکه مبانی اخلاقی ارائه می کند که انسان و جامعه را به جایگاهی اعتلا می بخشد که عبادت، شکلی از اخلاق و اخلاق شکلی از عبادت شده و موجب انضباط بیرونی و درونی می گردد.
پژوهشی پیرامون چهره اولیاءاللهی و عرفانی کاوه آهنگر در روایات عامیانه و نقالی شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاوه آهنگر به عنوان اولین پهلوان شاهنامه ، از جمله شخصیت هایی است که نامی از او در متون اوستایی و پهلوی نیست و به عقیده برخی پژوهشگران، چهره ای نوظهور در ادب حماسی به شمار می آید. تنها خویشکاری های کاوه در شاهنامه ، یاری رساندن فریدون در قیام علیه ضحاک و ساخت درفشی ملّی برای ایرانیان است. او پس از به انجام رساندن این دو خویشکاری، ناگهان از صحنه داستان کنار می رود و گرفتار سرانجامی نامشخص می شود، اما در برخی متون نقّالی و عامیانه، داستان این چهره پهلوانی گونه ای دیگر است. شخصیت او در این متون، نه به عنوان پهلوانی ملی، بلکه به عنوان یکی از اولیاءالله که با یاری جستن از نیروهای قدسی و ماورائی، در برابر نیروهای اهریمنی می ایستد، نمود یافته است. این جستار با روش توصیفی- تحلیلی درصدد بیان مضامین داستانیِ زندگی کاوه آهنگر با توجه به متون عامیانه و نقّالی شاهنامه است. نگارنده بر این باور است که بسیاری از مضامین داستانیِ زندگی کاوه آهنگر در متون عامیانه و نقّالی شاهنامه از قبیلِ: رسیدن به مقام اولیاءاللّهی، ساخت درفش کاویانی به یاری اسماءالله و نقوش و نوشته های مینوی، طلسم افکنی بر راهِ شخصیت های اهریمنی، منطق الطیردانی او، و سرانجامِ زندگیش که با مرگی اختیاری پایان می یابد، همگی برگرفته از داستان های اولیاءالله، متصوفه و شاهانِ فره مندِ ایرانی است.
بررسی و تحلیل کارکرد پادگفتمانی در داستان شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
41 - 69
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهشِ حاضر این است که نقش پادگفتمان ها در تقویت، تثبیت و بازآفرینی معنای نشانه ای و یا ساخت شکنی از نشانه های گفتمانی مربوط به دیگری چیست. این پژوهش می کوشد با تبیین سازوکار زبانی و دلالتی متن و از منظر کارکرد پادگفتمانی، شیوه های تعامل و رقابت میان گفتمان های مختلف را بررسی کند و با کشف نقاط مرکزی گفتمان به تبیین چگونگی تولید، تغییر و یا تثبیت معنا بپردازد. پادگفتمان وضعیتی را ایجاد می کند که یک گفتمان در تعامل و یا چالش با گفتمان دیگر قرار می گیرد و با حمایت از آن تأیید می شود. در این جستار کارکردهای پادگفتمان در شکل دهی به دلالت پردازی و فرایند معناسازی بازکاویده شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که پادگفتمان ها در داستان شیخ صنعان (در منطق الطیر عطار) چگونه و در قالب کدام کارکردها توانسته اند شیوه های تعامل و رقابت میان گفتمان های مختلف را بازنمایی کنند. به این منظور، با استفاده از روش تحلیل کیفی گفتمان و از منظر پادگفتمانی و به شیوه توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و تبیین مؤلفه هایی پرداخته شده است که در قالب پادگفتمان در داستان یادشده نقش ایفا می کنند و به حمایت و گسترش ایده اصلی داستان یاری می رسانند. یافته های پژوهش نشان می دهد که این داستان با به کارگیری پادهای مختلفی از قبیل شبیه سازی ارجاعی، روایی، استعاری، تودرتو، تفویض اختیار، پرسش، تعویق کنشی، شاهد آوردن، احیای کنشگر، خرق عادت، و پادگفتمان رد و استعلا گفتمان اصلی داستان را تأیید و تثبیت کرده است.
واکاوی رویکرد روان شناختیِ تصوف در پژوهش های شرق شناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
163 - 192
حوزههای تخصصی:
تمرکز بر نفس و خودشناسی و نیز توجه به منِ قدسی، ازجمله موضوعاتی است که عرفان و تصوف را با روان شناسی پیوند می دهد. تصوف پژوهان غربی در مواجهه با متون عرفانی، از مطالعات تطبیقی، رویکردها و روش های پژوهشی متنوعی بهره برده اند. یکی از دانش ها و ابزاری که این پژوهشگران در بررسی و تحلیل های عرفانی خود استفاده کرده اند، روان شناسی است. شرق شناسان به کمک بن مایه های روان شناختی و روان کاویِ موجود در متون صوفیانه، رهیافتی نوین در تصوف پژوهی ارائه کرده اند. مبنای پژوهش حاضر، واکاوی و نقد آثار ترجمه شده تصوف پژوهان غربی است که با رویکردی روان شناختی به عرفان و تصوف نگریسته اند. با غوررسی در پژوهش های آنان آشکار می شود که ضمیر ناخودآگاه، نماد و مسئله تأویل، به همراه زمینه «فردیت» در نظام روانی یونگ، توجه به «منِ شکوفا» در روان شناسی کمال و تکیه بر اصل تمرکز در نیایش عرفانی، از مهم ترین رویکردهای روان شناختیِ پژوهش های عرفانی شرق شناسان است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که تمرکز بر فرایند «ذکر» و «مراقبه» صوفیانه و تلاش عارف برای نیل به منِ ملکوتی، سهم قابل توجهی از پژوهش های شرق شناسان را به خود اختصاص داده است. فهم و غرض تصوف پژوهان از رویکرد روان شناسی و روان کاویِ عرفان، لزوماً و مطلقاً، روان شناسی نوین و مکاتب روان درمانگر سده های متأخر نیست، بلکه عمده کوشش آنان - به تبع تمرکز عرفای ایرانی بر نفس- بیشتر گرایشی «نفس پژوهانه» دارد. از سوی دیگر، آنان در بخش اندکی از پژوهش های خود به تطابق آموزه های عرفانی با مکاتب نوین علم روان شناسی باور دارند و از این رهگذر به تحلیل و نقد آن نیز برخاسته اند.
اسطوره شناختی چگونگی و چراییِ سفر قهرمان در کارنامه اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارنامه اردشیر بابکان از متن های مهم اسطوره ای و حماسی در ادبیات پهلوی، در پی اسطوره سازی و برساختن قهرمانِ بنیان گذار دولت ساسانی است. اینکه چرا و چگونه این متن به مقابله با گفتمان رقیب اشکانی رفته و سعی در پیروزی گفتمان خود داشته، پرسش اصلی این پژوهش است. فرضیه مهم پژوهش، این است که نیروهای انسانی و طبیعی و فراطبیعی در این روایت با هماهنگی به برساخت و استوار داشتِ گفتمانی دست یافته اند که گونه ای دیگر از اندیشه و به تبع آن نوعی از زندگی را به نمایش می گذارند. قهرمان در روایت کارنامه، هم با تلاش ها و کوشش های خود و یارانش و هم به یاری شخصیت های دیگر که از صفّ رقیب جذب می کند، به نبردی پیگیر دست می یازد. این پژوهش با نگاهی اسطوره شناختی، با توجه به مراحل سفر قهرمان از دیدگاه جوزف کمپبل، به تطابق و هماهنگی نیروهای تأثیرگذار راهِ پیچیده پیروزی اشاره می کند. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی در پی رسیدن به چرایی سفر قهرمان است. بیان رهایی کشور از پراکندگی، هدف پژوهش و توضیح چگونگی رسیدن به انسجام شهریاری در ایرانشهر، نتیجه روایت کارنامه اردشیر بابکان بوده است. هر یک از شخصیت های کارنامه به گونه ای نقش خود را در راه بازگرداندن ایرانشهر به یگانگی ملی بازی می کنند و یادآور نقش رهایی رهندگان اسطوره ای در اساطیر ایرانی می شوند.
بحر المحبه فی اسرار الموده تفسیری ادبی- عرفانی از سوره یوسف علیه السلام و ناگفته هایی درباره آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
9 - 38
حوزههای تخصصی:
بحر المحبه فی اسرار الموده ازجمله تفاسیر صوفیانه به زبان عربی است که در آن، سوره یوسف همراه با برخی نکات، اشارات، اقوال و حکایات عرفانی در ساختار و نثری ساده و دلنشین تفسیر شده است. محتوای جذاب و اهمیت این اثر موجب ارائه چهار ترجمه از آن در سده اخیر شده، اما با وجود این، هنوز تصحیحی انتقادی از آن در دست نیست و حتی نشانی از تلاشی جدی در پی شناخت دقیق اثر و نیز مؤلف، زمان تألیف، خاستگاه، نحوه شکل گیری و نیز جایگاه آن در سنت تفسیرنگاری عرفانی یافت نمی شود. این تفسیر با رویکرد عملی در عرفان و ملتزم به شریعت و اخلاق ، در بستر سنت تفسیری صوفیان در سده های نخست اسلامی و پیش از قرن هفتم به نگارش آمده است. بحر المحبه فی اسرار المودهکه نسخه های متعددی از آن در ایران موجود است، گاه به ابوالفتوح احمد غزالی و گاه به برادر بزرگ ترش ابوحامد محمد نسبت داده شده، اما گویا هر دو نسبت خطاست. به نظر می رسد صبغه این اثر، تدوینی و حاصل گردآوری و شاید ترجمه برخی روایات و اقوال فارسی مندرج در تفاسیر متقدم اسلامی به ویژه انیس المریدین و شمس المجالس ، انس المریدین و روضه المحبین و قصه یوسف باشد که حدود چهار یا پنج قرن پیش و به زبان عربی به تألیف درآمده است. نوشتار پیش رو، ضمن بررسی متن اثر با توجه به چندین نسخه موجود، از تحلیل محتوای فهرست های نسخ خطی، تفاسیر سده های متقدم و نیز پژوهش هایی که تاکنون دراین موضوع به نگارش درآمده، حاصل شده است.
بررسی تطبیقی عنصر آتش در اساطیر ایران و ویتنام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
211 - 238
حوزههای تخصصی:
آتش یکی از عناصر مهم و پر رمز و راز هستی است که می توان گفت تمدن بشری از زمان کشف آن آغاز گردید. بازتاب اندیشه بشر در زمینه چگونگی کشف آتش و میزان اهمیت و جایگاهش در میان اسطوره های به جامانده از اقوام مختلف قابل مشاهده است. ارزش و جایگاه مهم آتش در اسطوره های ایران و ویتنام و شباهت برخی آیین های دو کشور در تقدیس و ستایش آن نشان می دهد که وجوه فرهنگی مشترکی بین دو ملت وجود دارد. هدف از این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی، شناخت بیشتر و بهتر اسطوره های دو کشور ایران و ویتنام به ویژه آتش است و تلاش شده است تا از طریق واکاوی اسطوره های دو کشور، روایت های مربوط به عنصر آتش بررسی شود. نتایج پژوهش با توجه به دسته بندی و تطبیق اسطوره های کشف آتش، ایزدان، کارکردها و آیین ها، شباهت هایی فرهنگی را میان دو کشور نشان می دهد، چنان که جشن رقص آتش در ویتنام مشابه چهارشنبه سوری و جشن آذرگان در ایران است؛ همچنین در اساطیر دو کشور آتش نماد پیروزی بر دشمن و دوزخ مجازات گناهکاران بیان شده است. تفاوت روایت های اسطوره ای ایران و ویتنام بیشتر در زمینه چگونگی کشف آتش و ایزدان است که در پژوهش حاضر به آن ها اشاره شده است .
واکاوی اسطوره شناختی رمان «من و عجیب و غریب» (با تکیه بر نمادهای مادینه و فرایند بلوغ نوجوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان «من و عجیب و غریب» اثری است در ژانر فانتزی که برای رده سنی نوجوان نوشته شده است. عناصر و شخصیت های موجود در این رمان از الگوهایی اسطوره ای تأثیر پذیرفته اند. در واقع گونه فانتزی در این اثر از نوع فانتزی اسطوره ای است و بنیانی ژرف در پی اجزای آن نهفته است. پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی تطبیقی و نقد اسطوره ای در نظر دارد به تحلیل و کاوش نهان گرایانه رازها و مفاهیم اسطوره ای موجود در داستان بپردازد. شخصیت نوجوان داستان در مرحله بلوغ قرار دارد و وظیفه ای به او محوّل شده است که برای انجام آن، وارد سرزمینی ناشناخته می شود. نتایج نشان دهنده آن است که مناسک و رفتارهای بنیادینی که لازمه عبور از مرحله کودکی به جوانی است، در این داستان نمادینه شده است. عبور از این مقطع و انجام مأموریتی حیاتی که همانا کشف دانه زندگی و بازگرداندن حیات به سرزمین باستان است، خویشکاری او در سیر این بلوغ به شمار می رود. شخصیت های زن، درختی ساکن در سرزمین باستان، متأثر از کهن الگوی قداست درختان هستند. شخصیت پری رودخانه که نگهبان آب است، از ایزدبانوبان مقدّس ادوار کهن بهره جسته است. عناصری چون صدف، اشک جزو نمادهای باروری و مادینه به شمار می روند. همچنین هیولای گرسنگی به عنوان عنصر شرّ خاستگاهی اسطوره ای دارد.
بررسی ساحات تفسیر زمینه زدایانه ابوسعید در اسرارالتوحید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
89 - 115
حوزههای تخصصی:
در سنت ما، عرفان در کنار فقه، کلام، فلسفه و... افق های تازه ای در حوزه تفسیر گشوده و دستاوردهایی قابل تأملی در این حوزه به جای گذاشته اند. آثار حاصل کشف و شهود و یا محصول تأمل نظرورزانه عارفان، گواه این مدعا است. عارفان در حوزه عرفان عملی و نظری، اگرچه غالباً رویکرد تفسیری شان را با ارجاع به آیات و روایات موجه جلوه می دادند، اما در این حد متوقف نشدند و مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی خاص خود را نیز مطرح می کردند. در میان عارفانِ عرفان عملی، ابوسعید ابوالخیر، در مقام تحقق عینی، زمینه زدایی را به عنوان کانون تفسیرهای خود در ساحات مختلف، اعم از آیات و روایات، تا شعر و قول و فعل ها و وقایعِ روزمره و... قرار می دهد. در این رویکرد، نیت مؤلف/گوینده از یک سو مطرح، و زمینه ای که آیه یا حدیث یا قول یا فعل و... از آن برخاسته از دیگرسو به کناری می روند و ابوسعید بالجمله تمامی آیات و اقوال و افعال و... را از زمینه و بستر تاریخی خارج می نماید و به تناسب احوال و زمینه عرفانی خود تفسیر می کند. خلق و آفرینش معانی و تفسیرهای نو، و طرح افکنی افق ها و جهان های تازه، محصول چنین چشم اندازی است که مقاله حاضر به تفصیل با رویکرد توصیفی تحلیلی به آن پرداخته است.