مطالب مرتبط با کلیدواژه

شروح مثنوی


۱.

هر کسی از ظن خود شد یار من(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادب شروح مثنوی مستمعان مولانا کسوف کژروی‌ خورشید عزازیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۰ تعداد دانلود : ۸۵۹
بر مثنوی مولانا از زمان های گذشته تا امروز شروح و تفاسیر گوناگونی نوشته شده است و شارحان هر کدام به مذاق خود توجیهاتی برای حل دشواری های آن آورده اند. در این مقاله با ذکر نمونه، درباره اختلاف نظر شارحان بحث شده و نتیجه گرفته شده است که برای گشودن پیچیدگی های اشعار مولانا باید پیوستگی مطالب را همواره در نظر داشت و کلید گشایش هر مشکلی را در درجه اول باید در خود مثنوی جستجو کرد.
۲.

نقد و تحلیل شروح مثنوی درباره زمینه تاریخی و روایی حکایت «نظرکردن پیغامبر به اسیران»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل نقد شروح مثنوی زمینه تاریخی نظر کردن پیغامبر به اسیران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۹ تعداد دانلود : ۵۶۰
در شروح مثنوی، شارحان در بسیاری موارد، نخست زمینه متن (Context) بویژه زمینه تاریخی را کاویدهاند، آن گاه به جنبه های دیگر متن پرداختهاند. میتوان گفت یکی از دلایل فروزانفر در تألیف قصص مثنوی نیز تبیین چنین زمینهای بوده است. امّا گاهی اوقات شارحان بی توجه به شگردهای مولوی درباره زمینه متن، هم در تشخیص زمینه تاریخی و هم در شرح متن گمراه و سرگردان شدهاند. بر این اساس، در پژوهش حاضر، زمینه تاریخی یکی از حکایات مشترک مثنوی و فیه مافیه به نام «نظر کردن پیغامبر به اسیران»، را در شروح گوناگون بررسی کرده و نشان دادهایم. شارحان به دلیل بی توجهی به شگردها و تصرّفات مولوی به سه گروه تقسیم شدهاند:1)گروهی زمینه تاریخی حکایت را جنگ بدر دانستهاند. 2) گروهی زمینه تاریخی حکایت را غزوه بنی نضیر و بنی قریظه دانستهاند. 3)گروهی هم در این باره سکوت کردهاند. آن گاه ضمن تحلیل نظر شارحان، علل انحراف آنان را در دو موضوع تبیین نمودهایم:1)حکایت مشابه در فیه مافیه 2)ساختار حکایت و خلاقیت مولوی.
۳.

شرح صوری در حل مشکلات مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثنوی مولوی شروح مثنوی شرح صوری زمینه عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شرح متون
تعداد بازدید : ۱۷۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۳۱
شرح و تفسیر مثنوی جلال الدّین محمد مولوی سابقه ای دیرین دارد، اما نکته حائز اهمیّت در شیوه شرح این تفاسیر، گرایش عرفانی آنها در توضیح محتوایی ابیات است. در شیوه تفسیری که برای تحلیل یکی از مشکلات مثنوی در این مقاله به کار گرفته شده است، کوشیده ایم تا حوزه معانی ابیات را از میان مباحث برون متنی نظیر مباحث و مسائل عرفانی، به الفاظ آن محدود و مدلّل سازیم. در این شیوه، مبنای معنایابی در شعر توجّه به صنایع ادبی و آرایه های زبانی آن است. این شیوه را برای به چالش کشیدن این پیش فرض رایج در میان مثنوی پژوهان که لفظ و صورت در برابر اندیشه بلند مولانا بی اعتبار و بی ارزش است، «شرح صوری» نامیده ایم. در این شیوه بیش از هر چیز زبان مثنوی و شاعرانگی مولانا معیار شرح و توضیح ابیات قرار می گیرد؛ معیاری که در فهم بهتر عرفان مولانا نیز می تواند تاثیر بسزائی داشته باشد.
۴.

آسیب شناسی شروح مثنوی از حیث بی توجهی به سنت عرفانی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن عربی مولانا مثنوی شروح مثنوی سنت اول عرفانی سنت دوم عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۱ تعداد دانلود : ۷۳۳
جایگاه و اهمیت مثنوی در بیان موضوعات عرفانی و اقبال مخاطبان به آن موجب شد شرح نویسی بر این منظومه ی مهم آغاز شود و اندک اندک به عنوان جریانی ادبی- عرفانی در زمانها و مناطق گوناگون رواج یابد. شروح مثنوی هر یک با رویکرد و ساختاری متفاوت برای شرح سروده های مولانا نگاشته شده اند. گرچه این شروح فواید ادبی و عرفانی ای دارند اما کاستیهای مهمی نیز در آنها به چشم می خورد. از جمله مهمترین این کاستیها بی توجهی شارحان به مشرب عرفانی مولاناست. مهمترین نکته در باب مشرب عرفانی مولانا آن است که وی از مشایخ سنت اول عرفانی به شمار می رود و بنابراین دیدگاههای وی با ابن عربی که از عرفای سنت دوم است بکلی تفاوت دارد. بر این اساس به کارگیری مبانی و موضوعات سنت دوم برای تبیین آراء و نظریات مولانا مقرون به صواب نمی نماید. این مقاله با روشی تازه شروح مثنوی را بررسی و تحلیل کرده و کوشیده است یافته هایی تازه در این باب به دست دهد. بر این اساس مهمترین شروح مثنوی از آغاز تا امروز از حیث توجه به مشرب عرفانی مولانا بررسی شده اند و آشکار گشته است که تقریبا همه ی شروح مرتکب این اشتباه شده اند و مشرب عرفانی مولانا را به سنت دوم عرفانی انتساب داده اند. البته این شروح در میزان و شیوه ی به کار بستن مبانی و موضوعات سنت دوم در شرح مثنوی مختلفند.
۵.

بررسی رویکردهای تأویلی به نمادهای مثنوی درمنابع مثنوی پژوهی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمادهای عرفانی مثنوی معنوی شروح مثنوی پیوند اسطوره و عرفان تأویل نمادها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۷۱۳
مثنوی معنوی از جمله آثاری است که بعد از مرگ مولوی، شرح نویسی بر آن آغاز شد و همچنان ادامه دارد. یکی از موارد مورد توجه شارحان، تأویل واژگان نمادینی است که مولوی در راستای اهداف عرفانی از عناصر طبیعت، اشیا، مکان ها، حیوانات، انسان ها، امور انتزاعی و مفاهیم به کار گرفته است. در این پژوهش، تأویل های 60 نماد در 215 بیت مثنوی در منابع مثنوی پژوهی بررسی شده است، جامعه آماری شرح های فروزانفر، شهیدی، جعفری، گولپینارلی، نیکلسون، استعلامی، زمانی و عبقری، آثار زرین کوب و مولوی نامه همایی و مقالات علمی است که در زمینه تحلیل نمادهای مورد مطالعه نوشته شده اند. از تعداد نمادها، 6 مورد اشیاء و مکان، 16 مورد شخصیت های انسانی، 28 مورد حیوانات و 10 مورد عناصر طبیعی است. نتایج بررسی نشان می دهد کاربرد نمادها در جهت دو کلان نمادِ نفس و انسان کامل آمده است. از میان شارحان، استعلامی به تأویل نمادها توجه بیشتری داشته و مفهوم عرفانی نمادها را بررسی کرده است؛ گولپینارلی و جعفری شارحان کم توجه به نمادها هستند. در مقالات به بررسی نمادهای انسانی با 83/38 درصد بالاترین توجه و به نمادهای اشیا و مکان ها با 32/9 درصد، کمترین توجه صورت گرفته است. بنیاد نمادسازی مولوی بر پایه نگرش اسطوره ای و دینی و روایی است، به بنیاد اسطوره ای نمادها در کتاب های شارحان پرداخته نشده اما در چندین مقاله به پیوند اسطوره و عرفان در نمادهای مثنوی توجه شده است.
۶.

رویکرد عرفانی مولوی به حدیث لیله التعریس و بازتاب آن در منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیامبر (ص) حدیث لیله التعریس منابع اسلامی مولوی شروح مثنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۱۸۱
روایت «لیله التعریس» در شمار قصه های مشهوری است که در طول تاریخ اسلام، شهرت بسیاری داشته و در بیشتر منابع و متون اسلامی ذکر شده است؛ همچنین در شعر شاعران بزرگ ادب فارسی مانند مولوی نیز راه یافته است. البته با توجه به اختلافات نقل راویان در اصل داستان و همچنین مسائلی مانند عصمت و نبودِ سهو یا خطای پیامبر (ص) و مواردی مانند جعل یا تقیه راویان، همواره مخالفان و موافقان بسیاری برای این روایت وجود داشته است؛ ازاین رو، در این پژوهش با استفاده از روش اسنادی، ضمن تحلیل و بررسی این حدیث در متون و منابع اسلامی و نیز اختلافات شایع بین اهل سنت و شیعه در عصمت پیامبر (ص) ، به رویکرد عرفانی مولوی نیز پرداخته شده است؛ زیرا مولوی در مثنوی ، جدا از آرا و اندیشه های مخالفان و موافقان، بیشتر درپی تحلیل و تبیین عرفانی این داستان، پروراندن معانی بلند و باریک عرفانی و توجه به باطن و تأویل این داستان بوده و کمتر به ظاهر و لفظ آن اهتمام ورزیده است. مولوی بیشتر به فواید روحانی، ایمانی، اخلاقی و عرفانی روایت توجه داشته است و خواب پیامبر (ص) را نوعی استغراق، فنا و تجربه عرفانی می داند که بیانگر حالت وصال پیامبر (ص) با حق تعالی در همه حال است؛ درواقع مولوی با رویکرد عرفانی خود توانسته است به اختلافات کلامی این مسئله پایان دهد.
۷.

رستخیز ناگهان؛ نقش صناعات صوری در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۵
شرح و تفسیر مثنوی جلال الدین محمد مولوی سابقه ای دیرین دارد، اما نکته حائز اهمیت در شیوه شرح این تفاسیر، گرایش عرفانی آن ها در توضیح محتوایی ابیات است. در شیوه تفسیری که برای تحلیل مثنوی در این مقاله ارائه نموده ام، کوشیده ام تا حوزه معانی ابیات را در الفاظ آن محدود و مدلل سازم. در این شیوه، مبنای معنایابی شعر توجه به صنایع ادبی و آرایه های زبانی آن است. این شیوه را جهت به چالش کشاندن این پیش فرض رایج در میان مثنوی پژوهان که لفظ و صورت در برابر اندیشه بلند مولانا بی اعتبار و بی ارزش است، «تفسیر صوری» نامیده ام. در این شیوه بیش از هر چیز زبان مثنوی و شاعرانگی مولانا معیار شرح و توضیح ابیات قرار می گیرد.
۸.

مقاله ی کوتاه: واحد شمارش بخشهای شش گانه ی مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دفتر دفترهای شش گانه شروح مثنوی مثنوی مثنویات مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۸۸
کتاب مثنوی مولوی یکی از آثار عرفانی است که امروزه بخش های شش گانه اش را با تعبیر دفتر از هم بازمی شناسیم. در این پژوهش این نکته بررسی می شود که واحد شمارش این بخش ها در دوره ی مولوی و در نظر شارحان مثنوی، به ترتیب تاریخی چه بوده است؟ آیا از همان آغاز واحد شمارش بخش های مثنوی، دفتر بوده است یا مولانا و نزدیکانش غیر از بخش بندی کتاب به صورت مشهور امروزی از تعابیر دیگر استفاده می کرده اند. بررسی سیر تاریخی نشان می دهد که مولوی خود از تعابیر مختلفی ازجمله مثنوی و دفتر و... برای نامیدن بخش های شش گانه استفاده کرده و نکته ی قابل توجّه این است که شاعر خود بخش های شش گانه را با یک نام خطاب نکرده است. نزدیکان و مریدان مولوی هم تعبیری واحد برای اشاره به بخش های شش گانه ی کتاب نداشته اند؛ امّا قراینی در متون مربوط به زندگی مولوی هست که نشان می دهد برای اشاره به بخش های مثنوی معنوی، به تبعیّت از مولانا از تعبیر مثنوی استفاده می کرده اند. سپهسالار و افلاکی اصطلاح مثنویات را برای اشاره به بخش های مثنوی به کار برده اند. با توجّه به جمع بستن واژه ی مثنوی در مقام اشاره به بخش های مثنوی، این نکته بر ما روشن می شود که این واژه در نزد نزدیکان مولوی به منزله ی اصطلاحی خاص برای نامیدن بخش های شش گانه ی مثنوی بوده است. شارحان مثنوی هم اتفاق نظری درباره ی نامیدن بخش های مثنوی معنوی ندارند. از قرن یازدهم به بعد تعبیر عامّ دفتر به عنوان تعبیری خاصّ برای شمارش بخش های مثنوی به کار رفته است، همچنان که نام عامّ مثنوی   که نام یکی از قالب های شعر فارسی است، خاصّ کتاب مولوی شده است. 
۹.

بررسی صورت و محتوای شرح مثنوی اسرار ملا هادی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شروح مثنوی شرح اسرار مثنوی معنوی ملاهادی سبزواری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۴
شرح نویسی بر آثار عرفانی یکی از سنت های مهم در تاریخ عرفان و تصوف است و مثنوی ازجمله متون برجسته در این حوزه است. در این میان، شرح اسرار ملاهادی سبزواری، به دلیل شمول آن بر مسائل زبانی، بلاغی، حکمی و فلسفی بسیار مهم و ارزشمند است. از آنجا که شرح سبزواری بر پایه مبانی فلسفی و تفاسیر قرآنی بنا شده است، بررسی نسبت و جایگاه این مبانی و منابع فکری ملاهادی در شکل گیری ساخت و سبک این شرح، از جمله اهداف اصلی این پژوهش است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی و با نگاه به پیش متن های اثر، به دنبال درک ساختارهای کلی و محتوای اصلی شرح اسرار ملاهادی سبزواری است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ملاهادی در شرح اسرار، از روش التقاطی و تلفیقی بهره برده و شرح خود را با تکیه بر تفاسیر قرآنی به شیوه ای جامع سامان داده است. شارح با ایجاد پیوند میان مثنوی و قرآن، اثری جامع و کامل در قالب شرحی موسوم به جامع ارائه کرده است. مطالعه متن نشان می دهد که سبزواری در بخش تبیین کلامی و فلسفی ابیات، از سطح مخاطب عام، فراتر رفته و به ارائه تحلیل و شرح عمیق آرای حکمی و فلسفی می پردازد، به گونه ای که در برخی مواضع، غلبه تشریح آرای فیلسوفان و گستره آن بر متن، اثر را به دو بخش شرح مثنوی و آبشخورهای معرفتی ملاهادی تقسیم خواهد کرد.