فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به دیرینگی ایران کهن و اوستا، مقایسه داستان سیاوش با اسطوره های محدود که تناسب ساختاری و اخلاقی با آن ندارند واقعیت داستان سیاوش را که پیوندی استوار با شخصیت رستم دارد، خواسته یا ناخواسته، نادیده می گیرد. توجه به قدمت اوستا از دیدگاه برخی پژوهندگان منصف اروپایی و نگاهی نو به پیشگامی ایرانیان در پدیدارشناسی و هستی شناسی علمی، بن مایه های ایرانی داستان سیاوش و ناهمگونی آن با اسطوره های باروری را بهتر می نمایاند. افراسیاب نخستین بار، سیاوش را برای حکمرانی به منطقه ای آباد فرستاد که به نظر می رسد همان گنگ دژ باشد. سیاوش بر آن شهر، دیوار محافظتی بزرگی ساخته است که ساختن آن جز با فر کیان امکانپذیر نبود و طبق روایت بندهش، دارای پانزده دروازه بوده است که از دری تا در دیگر آن به پانزده روز بهاری قابل طی شدن بوده است. سیاوش برای بار دوم به درخواست افراسیاب به منطقه ای نزدیکتر به پایتخت افراسیاب می آید و از خارستان، شارستان سیاوشگرد را می سازد. اشاره نرشخی به قبر سیاوش در دروازه بخارا و وجود دروازه بازسازی شده شهر دوشنبه و احتمال وجود دروازه های دیگر، زمینی بودن گنگ دژ و قرار گرفتن آن با سیاوشگرد در محدوده یک دیوار، پژوهش های نوین باستان شناسی را در منطقه بخارا تا دوشنبه می طلبد.
مقایسه ی سیر رواییِ منظومه های خسرو و شیرین نامی اصفهانی و نظامی گنجوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خسرو و شیرین دومین منظومه از خمسه یِ میرزامحمدصادق نامی اصفهانی (1204ق) است که به تقلید از خسرو و شیرین نظامی سروده شده است. این اثر ضمن داشتنِ موضوع و درون مایه یِ مشترک و نیز وزن و قالبِ یکسان، موارد افتراق گوناگونی با نظیره ی خود دارد. تعداد ابیات خسرو و شیرینِ نامی تقریباً
14 23'>اثر نظامی است و حذف بسیاری از حوادث و صحنه ها، از گیرایی و کششِ داستان کاسته است. نامی در روایت خود، در بسیاری از حوادث دست برده و تغییراتی داده، ترتیب آن ها را عوض کرده و یا مواردی را حذف یا اضافه کرده است، چرا که مدعیِ خلق اثری هم پایه یِ منظومه ی نظامی بوده است. در این پژوهش که به روش کتابخانه ای و بر مبنای توصیف و تحلیل انجام شده است، این موارد مورد بررسی قرار گرفته است. گر چه خلاقیت و تواناییِِ نامی را در ایجادِ این دگرگونی ها، نمی توان نادیده گرفت و ترکیبات زیبا و تصویرهای شعریِ او را که محققان را به تحقیق و بررسیِ آثارش ترغیب می کند نباید از نظر دور داشت، اما باید اذعان کرد که نامی در روایتِ خسرو و شیرین، چندان موفق نبوده است.
بررسی اسباب پیدایش مناظرات میان ابوبکر خوارزمی و بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های ادبی قرن چهارم، مناظرات ادبی است که میان ادبای بزرگ آن دوران برپا می شد و مناظرات خوارزمی (323-383ق) و بدیع الزمان (358-398ه .ق) از مشهورترین آن ها به شمار می آید. خوارزمی که ادیب پرآوازه نیشابور بود مورد حسادت جمعی از علما و بزرگان آن عصر قرار گرفت و آنان با توطئه چینی، بدیع الزمان را تطمیع کرده و از این طریق به صف آرائی ادبی در مقابل خوارزمی پرداختند. پژوهش حاضر در تلاش است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به شعر این دو ادیب و همچنین روایات مورخانی که شاهد این ماجرا بودند، عوامل بروز مناظرات میان آن دو را تبیین نماید. نتایج اولیه حاکی از آن است که در پیدایش این مناظرات زمینه های ذاتی، مذهبی، علمی و سیاسی نقش به سزائی داشته، به گونه ای که تقابل روحیات متناقض اخلاقی و شخصیتی دو طرف مناظره باعث پیدایش زمینه ذاتی گردید و هم چنین اختلاف مذهب آن دو در پیدایش و استمرار مناظره تأثیرگذار بود. تلاش برای دستیابی به جایگاه علمی والا از جانب رقیب، زمینه علمی این مناظرات را فراهم آورد و درگیری خوارزمی با سیاست مداران و رجال برجسته و هم چنین حسادت آن ها نسبت به وی، بر این دسیسه چینی افزود که نتیجه آن شکست خوارزمی در برابر بدیع الزمان بود.
مقایسة بنمایه های پایداری نسیم شمال و صالح محمود هُواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری واکنش فکری فرهنگی ملّت های تحت سلطه است. ملّت ها با اینکه از جغرافیا، فرهنگ، منش و آرمان های مختلف برخوردارند، امّا بنمایه های ادبیّات پایداری در جای جای دنیا در اغلب موضوع ها، جهت گیری واحدی را دنبال می کند. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی، بنمایه های ادبیّات پایداری را با محوریّت دیوان «باغ بهشت» نسیم شمال، شاعر دورة مشروطه در ایران و دیوان «مرایا الیاسمین» صالح هواری، شاعر معاصر فلسطینی، که هر دو از شاعران متعهّد در قبال سرزمین و مردم خود هستند، با هم مقایسه نماید و بیش از پیش زوایای پنهان و ناگشودة ادبیّات پایداری را در ایران دورة مذکور و فلسطین معاصر بنمایاند. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که نسیم شمال اندیشه های خود را در مقولة مبارزه و پایداری با زبان صریح و آشکار بیان کرده است و صالح هواری به زبان رمز و اشاره.
واکاوی ظرفیت های نمایشی و مقایسه تطبیقی اقتباس های داخلی و خارجی از منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق الطیر عطار نیشابوری، جزء معدود آثاری است که در دهه های اخیر با اقبال غربیان مواجه شده و بارها با تعریف خاص آن ها از عرفان، بر روی صحنه های نمایش کشورهای جهان، به اجرا درآمده است. در این مقاله، سعی بر آن است تا ضمن بررسی پیشینه ی منظومه ی منطق الطیر، به روش توصیفی- تحلیلی، به مقایسه ی اقتباس نویسندگان خارجی که در رأس آن ها ژان-کلود کریر است و نویسندگان ایرانی از این اثر عرفانی بپردازیم و نقاط قوت و ضعف نمایشنامه های اقتباسی آن ها را بر اساس جنبه ها و ظرفیت های نمایشی این منظومه بررسی کنیم. نتایج تحقیق نشان می دهد اگرچه در ساحت ساختار، نوآوری و در هم شکستن قوانین ساختاری تآتر و بهره گیری از ساختار برشتی، که به روایت پردازی منطق الطیر بسیار نزدیک است، در تلفیق با ساختار ارسطویی توانسته است تآتر کریر را در مقایسه با اقتباس های وطنی، برجسته سازد، ولی از نظر مضمون و محتوا تفاوت بسیاری بین منطق الطیر و اقتباس های آن، به ویژه اقتباس کریر، وجود دارد که همین خلأ، این اثر را شایسته ی توجه بیشتر و اقتباس های جدی تر و مؤثرتری ساخته است. اقتباس هایی که علاوه بر به کارگیری ساختارهای جدید نمایشی، بیانگر اندیشه های عطار و روح عرفان اسلامی اثر نیز باشد.
بررسی استعاره های «عشق» و «معشوق» در دوبیتی های عامیانه ی منطقه ی خراسان بر بنیاد نظریه ی استعاره ی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره ی شناختی نه تنها به بررسی زبان می پردازد بلکه در نگاهی کلان تر چگونگی کارکردهای ذهن بشر در درک مفاهیم، فرایند مفهوم سازی در ذهن و بازتاب های آن در زبان را بررسی می کند. این نظریه می تواند به عنوان ابزاری مناسب در بررسی های ادبی مورد استفاده قرار گیرد و پژوهشگر را در رسیدن به شناختی عمیق تر از متون و آفرینندگان آنها یاری رساند. ادبیات شفاهی و ترانه های عامیانه بخش هایی از ادبیات و فرهنگ این سرزمین هستند که کمتر مورد توجه و بررسی جدی قرار گرفته اند. در این مقاله به بررسی استعاره های «عشق» به عنوان یکی از مفاهیم بنیادی زندگی بشر در دوبیتی های عامیانه ی منطقه ی خراسان می پردازیم. این بررسی، چگونگی برداشت و درک عامه از مفهوم «عشق» و «معشوق» را به خوبی نشان می دهد و مشخص می کند که این مفاهیم بر اساس کدام حوزه های مفهومی توسط عامه دریافت می شوند. تبیین و تحلیل این استعاره ها و مصادیق آنها تاثیر فرهنگ، اقلیم و ایدئولوژی سرایندگان را در نوع استعاره ها آشکار می نماید. همچنین نتایج این بررسی، سلسله مراتب استعاری و نظام حاکم بر این استعاره ها را مشخص می کند.
تحلیل و مقایسه ویژگی های مکتب رمانتیسم در اشعار سهراب سپهری، اخوان ثالث و فروغ فرخزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۵
97 - 120
حوزههای تخصصی:
شکل گیری مکتب رمانتیسم در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم اتّفاق افتاد که نیازهای بشری از جمله نیازهای اجتماعی، فردی و معنوی مسبّب به وجود آمدن مکتبی با نام مکتب رمانتیسم شد و این نهضتی بود که بر علیه مکتب کلاسیسیسم قد علم کرد. در این پژوهش که با روش تحلیلی- توصیفی از طریق اسناد کتابخانه ای انجام شده است با نگاهی بر مکتب رمانتیسم در ادبیّات غرب و همچنین تأثیر آن بر ادبیّات معاصر ایران، کوشش شده است اشعار رمانتیک سه شاعر معاصر ایران، سهراب سپهری(1359 1307)، مهدی اخوان ثالث(1369 1307) و فروغ فرخزاد(1313 - 1345) از جنبه رمانتیسم و تأثیرگذاری این مکتب بر اشعار شاعران مذکور تحلیل و مقایسه گردد. با مطالعه و بررسی اشعار شاعران مذکور این نتیجه به دست آمد که از میان ویژگی های شعر رمانتیک، طبیعت، تنهایی عرفانی و امید به آینده روشن و خوش بینی در شعر سپهری، در شعر اخوان ثالث، یأس و ناامیدی، عشق به مردم و اعتراض به ناهنجاری های جامعه و در نهایت در شعر فروغ فرخزاد، عشق زمینی، مرگ و تنهایی به واسطه درد و رنج زندگی جلوه بیشتری دارد.
بررسی زبان نگاه در شعر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زبان نگاه، زبانی رمزی و اشاره ای میان انسان هاست که در شرایط مختلف، با حرکات و سکنات چشم، با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. چشم ها، بهترین دریچه قلب افراد هستند؛ چون به کمک آن ها، می توان بسیاری از مفاهیم و احساساتی را که هیچ گاه نمی توان با زبان، آن ها را به درستی منتقل کرد، به طرف مقابل انتقال داد. در دنیای شاعران، ارتباط عاشقان واقعی در بیشتر مواقع با همین زبان صورت می گیرد. در واقع، با اشتعال شعله عشق در دل آن ها، زبان گفتار، قدرت خود را در گویایی، به چشم ها می دهد. ارتباط عمیق والدین با فرزندان نیز اغلب از طریق ارتباط چشمی صورت می گیرد. هم چنین افراد ناشنوا که از نعمت زبان گفتار محروم هستند، می توانند در کنار استفاده از انگشتان برای تفهیم منظور خود به دیگران، از زبان نگاه نیز یاری بگیرند. در واقع، زبان نگاه می تواند زبان بی زبانی آن ها باشد و موجب تسهیل ارتباط با افراد عادی جامعه گردد. این مقاله به بررسی و تبیین اهمّیّت زبان نگاه، در روابط مختلف اجتماعی و همچنین دلایل برتری آن بر زبان گفتار می پردازد. گفتنی است که این بررسی، بیشتر بر مبنای متون نظم فارسی صورت گرفته است.
بررسی مکانیسم های دفاعی اسفندیار در نبرد با رستم
حوزههای تخصصی:
روان آدمی ابزارهایی را برای کاهش اضطراب و دفاع از خود در اختیار دارد که به آن مکانیسم های دفاعی گفته می شود. عملکرد این سازوکارها به طور نا خودآگاه انجام گرفته و باعث می شود فرد از شناخت حقیقی خود باز بماند. بررسی مکانیسم های دفاعی روان علاوه بر شناخت حقیقت خواست های درون، این فرصت را فراهم می آورد تا دلایل و سرچشمه ی برخی رفتارها و گفتارهای به ظاهر عادی، آشکار گردد. اسفندیار یکی از دو شخصیت های اصلی داستان نبرد با رستم و یکی از یلان نامدار شاهنامه و پهلوان به اصطلاح دین بهی است. فردوسی با ذکر جزئیات وقایع زندگی این پهلوان و نقل مستقیم گفتارهای او،امکان بررسی لایه های زیرین شخصیت وی را ممکن ساخته است. درمقاله پیش رو تلاش شده تا با بهره مندی از نظریات روان کاوانه ی فروید درباره ی مکانیسم های دفاعی روان، حقیقت رفتارها و گفتارهای اسفندیار در رزم با رستم،آشکار و دلایل عملکرد و نحوه رفتار و برخورد او با جهان پهلوان روشن شود و در نهایت مشخص گردد که تمامی رفتارهای اسفندیار، دلیلمند بوده و بر اثر به کار گیری مکانیسم هایی همچون جبران،گریز و توجیه بروز یافته اند و در حقیقت اسفندیار نزاع بین خود و خواسته هایش و دنیای بیرون را از طریق سازوکارهای دفاعی روان کنترل و هدایت کرده است.
نمود جدال خدایان سه گانه آریایی در حماسه برزونامه
حوزههای تخصصی:
ژرژ دومزیل ، اسطوره شناس و مورخ فرانسوی ، تمامی ایزدان اقوام هند و اروپایی را بر اساس کنش و کارکرد شان ، در زیر مجموعه سه کنش بنیادین فرمانروای ، جنگاوری و باروری طبقه بندی می کند . او این نظام سه کنشی در میان ایزدان هند و اروپایی را برگرفته از ساختار طبقات اجتماعی سه گانه شاهی ، سپاهی و کشاورزی (شاکله جوامع این اقوام دوران باستان) این اقوام می داند و معتقد است که این ساختار سه گانه در تمام متون و ساحات فکری این اقوام از جمله حماسه ها تاثیر گذاشته است . حماسه ملی برزونامه ، به عنوان یکی از متون ، به نظر می رسد در زیر ساخت خود در بردارنده ساختار خدایان سه گانه ایرانی ( متشکل از آناهیتا ، اهورا مزدا و مهر ) است . بدین معنا که داستان آن ، به صورت نمادین ، روایتگر روند تاریخی – اجتماعی شکل گیری اتحاد پیروان خدایان سه گانه ایرانی در برهه ای از تاریخ (دوره شکل گیری روایت شفاهی و اولیه متن) است که در این اتحاد فردی از طبقه کشاورزان و عوام (برزو ) برای نخستین بار در ساختار قدرت و امور اجرایی عهده دار منصبی می شود و در کنار نمایندگان دو طبقه دیگر یعنی طبقه شاهی ( کیخسرو ) و سپاهی (رستم) ، همزمان با ایجاد ساختاری سه گانه در تقسیم قدرت ، به اداره بخشی ازکشور می پردازد و رأس سوم هرم قدرت را در مقابل جبهه بیرونی یا همان دشمن شکل می دهد.
تجلی مدرنیسم در آثار داستانی جبرا ابراهیم جبرا (با تکیه بر رمان های السفینه و البحث عن ولید مسعود)
حوزههای تخصصی:
مدرنیسم به تغییرات فرهنگی و زیبایی شناختی در حوزه هنر و ادبیات پس از جنگ جهانی اول اطلاق می شود و پاسخی به حس در هم ریختگی اجتماعی زمان خود است. در این دوره شیوه های هنری دچار تغییر و تحول اساسی شد. بر این اساس نویسندگان در مقاله حاضر به بیان ویژگی های شاخص مدرنیسم در آثار داستانی جبرا پرداخته اند. او نویسنده متعهد و معاصر فلسطینی است که برای بیان حقایق تلخ سرزمین اشغالی و نیز بیگانگی انسان فلسطینی با خود و جهان پیرامونش از رویکردهای نوین داستان پردازی و مکتب ادبی مدرنیسم بهره می گیرد و در قالبی جدید به بیان واقعیت ها می پردازد. نویسندگان در این پژوهش که به روش تحلیلی – توصیفی تدوین شده است، در صدد پاسخ گویی به این سؤال بوده اند که تحولات شکل ادبی مدرن چه تأثیری در خلق رمان های جبرا داشته است؟ فرضیه پژوهش بر این مدعا استوار است که او با تأثیرپذیری از گرایش های مدرنیسم توانسته از شیوه های بیان سنتی فاصله بگیرد و متدهای نوینی را در ابعاد مختلف رمان نویسی بیافریند. از نتایج این جستار می توان به حض ور مؤلف ه هایی چون چندآوایی بودن رمان، زمان گسسته و ذهنی، جریان سیال ذهن و عدم قطعیت در داستان های مدرن جبرا اشاره کرد.
مقاله به زبان فرانسه: واقع گرایی و شاعرانگی در نوشتار آسیه جبار از جنگ در رمان فرزندان جهان جدید (Réalité et poéticité à travers l’écriture djebarienne de la guerre dans Les Enfants du nouveau monde)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤثرترین رمان های جنگ الجزایر فرزندان جهان جدید می باشد که توسط آسیه جبار به رشته تحریر درآمده است. آسیه جبار در این اثر تصویری ملموس از زندگی ملت الجزایر در طول دوران جنگ ارائه می کند، و همچنین تلاش دارد تأثیرات عمیق جنگ را بر زندگی اقشار مختلف جامعه الجزایر نشان دهد. علاوه بر این، نویسنده رمان، ضمن تشریح سرنوشت شخصیت های متعدد داستان، و نگارش گفتگوهایی که بین آنان جریان دارد، تنوع و بعضا تقابل دیدگاه های مردم را در خصوص این جنگ منعکس می کند. این مقاله ابتدا ضمن اتخاد رویکردی روایی، به توصیف و تحلیل چگونگی نمودار شدن مسئله جنگ در نگارش ادبی، آسیه جبار می پردازد، و نشان میدهد این نویسنده مبدع سبک خاصی از نوشتار جنگ بوده، که خاصیتی بین رئالیسم و فیکسیونالیسم دارد. سپس، با رویکرد نقد جامعه شناختی، به تشریح ایدئولوژی آسیه جبار در خصوص جنگ پرداخته و اینگونه استنباط می کند که نویسنده به دور از مشروعیت بخشیدن به هرگونه جنگ و خونریزی، و یا مقدس و اسطوره ای دانستن جنگ آزادسازی الجزایر، به لزوم دفاع و مبارزه برای استقلال معتقد بوده است و ساختار و محتوای رمان وی نیز بازتابدهنده و محصول چنین بینشی میباشد.
تحلیل محتوایی و ساختاری مقامات حمیدی و گلستان سعدی و واکاوی ریشه های آن دو در ادب عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامه نویسی در نثر فارسی، نخستین بار با مقامات قاضی حمیدالدّین بلخی در قرن ششم و به تقلید از اسلوب نگارش مقامه نویسی عربی، پدید آمد. این کتاب که در همان عصر مؤلّف با اقبال و توجّه فراوان روبه رو شد، از سوی مترسّلان و نثرنویسان بسیاری مستقیم و غیرمستقیم نیز مورد تقلید قرار گرفت. چنین به نظر می رسد که سعدی، نیز با تألیف «گلستان» که نثر آن از نظر نوع انشا و اسلوب نگارش به مقامه شباهت دارد، در نگارش اثر خود از جهاتی به این اثر ادبی نظر داشته و از آن متأثّر بوده است؛ خصوصاً وجود تشابهات بسیار در دو سطح زبانی و ادبی در حکایت «جدال سعدی با مدّعی» و مقامة «فی الشّیب والشّباب» از مقامات حمیدی، ای ن فرض یه را ق وّت می بخشد که سعدی در این حکایت از نظر ساختار کلّی و شیوة داستان پردازی، سبک نگارش و ویژگی های زبانی و ادبی، بسیار به مقامة قاضی حمیدالدّین نزدیک شده است که هر دو نویسنده نیز در موارد مشترکی تحت تأثیر مقامات عربی بوده اند. در این جستار، بر آنیم تا با بررسی وجوه تشابه در این دو مقامه، علاوه بر نشان دادن تأثیرپذیری سعدی از قاضی حمیدالدّین بلخی، میزان تأثیرپذیری آن دو را از مقامات عربی، به ویژه مقامات حریری، نیز مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم.
نقد و تحلیل کارکرد ردیف در شعر سیمین بهبهانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ردیف از ویژگی های بارز اشعار فارسی، به خصوص غزل است؛ به گونه ای که اکثر شاعران غزل سرا از ردیف به طرزی ویژه بهره برده اند و کمتر شعر موفقی را می توان یافت که ردیف نداشته باشد. حال باید روشن شود که این ردیف چه زیبایی ها و کارکردهایی دارد که حتی شاعران معاصر ما بدان گرایش دارند و برای نمونه، حدود هشتاد درصد اشعار سیمین بهبهانی مردّف است. ردیف مانند قافیه، شعر را آهنگین می کند و سطح زیبایی آن را بالا می برد و در تکوین موسیقی کناری مؤثر است. به نظر می رسد که سیمین بهبهانی تحت تأثیر شاعران سبک عراقی، رویکردی با بسامد بالا به ردیف داشته است. در پژوهش پیش رو کوشیده ایم با بازخوانی دقیق اشعار سیمین بهبهانی و بهره گیری از شیوه استقرایی و تحلیل محتوا، کارکردهای مختلف زبانی، ادبی و معنایی ردیف را در این اشعار بنمایانیم و تشریح کنیم، که چنین تلاشی می تواند درآمدی بر تحلیل زبان، جوهره ادبی وشاخصه های فکری شعر سیمین بهبهانی باشد.
شگردهای طنزپردازی در رمان «مدارصفردرجه» احمد محمود
حوزههای تخصصی:
احمد محمود، از نویسندگان واقعگرای نسل دوم ایران است که شاخصه هایی همچون بومی نویسی و لحن عامیانه، زبان ساده و پرتحرک، مطابقت زبان با جهان داستانی، تحول و بسط زبان روایی، ایجاز بر محور زیبایی شناسی، کاربرد عناصر و مفاهیم نمادین، مهارت در شخصیت پردازی، تصویرسازی هنرمندانة فضای داستان، پرداختن به مسائل اجتماعی و سیاسی در طرح داستان، طنزپردازی و... از وجوه برجستة نویسندگی او به شمار می آید. طنزپردازی به عنوان یکی از وجوه نویسندگی محمود در رمان مدارصفردرجه، موجب شد به بررسی این رمان از این منظر بپردازیم. نویسنده در این اثر برجسته ، سعی دارد با بهره گیری از شگردهای طنزپردازی و با خروج از هنجار عادی کلام، علاوه بر خلق اثری ادبی، اعتراض و انتقاد خود را نسبت به نابسامانی های اجتماعی– سیاسی اعلام دارد. اساس بررسی بر مبنای نگاه زیباشناسانه و تأکید بر عناصر بلاغی و زبانی از قبیل کنایه و آیرونی، تشبیه، توصیف، نقیضه، اغراق، تحقیر و تمسخر با ذکر شواهدی از رمان نهاده شده است. نتیجة بررسی نشان می دهد که نویسنده، هنرمندانه عناصر بلاغی و زبانی را دستمایة آفرینش طنزهای گفتاری و عبارتی قرار داده است.
ساختار پیرنگ (طرح) در قصه های عامیانه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: