مطالب مرتبط با کلیدواژه

بدیع الزمان همدانی


۱.

مقاله به زبان عربی: نقد و بررسی مقامات همدانی وحریری (مطالعه مورد پژوهانه: مقامه خمریه و رملیه) (فی التحلیل الفنّی لمقامات الهمذانی والحریری ""الموازنة بین الخمریة والرملیة نموذجاً"")(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داستان حریری مقامه بدیع الزمان همدانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۸ تعداد دانلود : ۱۳۰۳
مقامه نویسی یکی از مهم ترین فنون ادبی در ادبیات عربی قلمداد می گردد. اصلی ترین عامل این اهمیت و ارزشمندی را باید در هدفی جستجو نمود که نویسنده مقامه در پی آن است و آن چیزی جز آموزش و یاد دادن شیوه های بیانی نیست؛ شیوه هایی که در کنار بهره مندی از معادلات لفظی و تقابلات صوتی و ریتم موسیقایی، به انواع آراستگی های مختلف بدیعی مزین است. در کنار موارد مذکور نباید نقش بسزای ساختمایه های روایی و داستانی را در تحقق اهداف مختلف تعلیمی و بیان مسائل اجتماعی، فرهنگی، فولکلور، و ... از یاد برد. معروف ترین مقامه نویسان در ادب عربی بدیع الزمان همدانی- مبدع و مخترع فن مقامه- و حریری می باشند. بعدها با گسترش دایره مقامات عربی و خروج از چهارچوب عربی، این فن با تمامی ابعاد داستانی، تعلیمی، فنی، و ... بر ادب فارسی نیز تأثیر فراوانی نهاد و سرانجام در مقامات حمیدی تجلی یافت. در این نوشتار، نویسنده بر آن است تا با بررسی تطبیقی ابعاد گوناگون روایی، فنی، مضمونی، تعلیمی، فرهنگی، اجتماعی، ادبی، صوتی، و موسیقایی، فولکلور و ... در مقامه خمریه همدانی و رملیه حریری به عنوان دو نمونه از مقامات عربی، توانمندی هنری و ادبی این دو ادیب را در مقامه نویسی مقایسه و مشخص نماید.
۲.

تحلیل انسجام و هماهنگی انسجامی در مقامة مضیریّة بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسجام بدیع الزمان همدانی هلیدی و حسن مقامة مقامة مضیریّه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۵ تعداد دانلود : ۶۲۸
نظریة مایکل هلیدی تحت عنوان «زبان شناسی سیستمی- نقشی» از مهم ترین نظریات زبان شناسی است که در چارچوب نقش گرایی به شکلی سازمان یافته و منظّم به تحلیل متون مختلف ادبی می پردازد. او در بخشی از این نظریه از مؤلفه هایی سخن می گوید که یک متن منسجم بایستی از آنها برخودار باشد. سپس رقیّه حسن در یک نظریة جداگانه تکمیل کننده نظریه همسرش مایکل هلیدی با عنوان نظریه هماهنگی انسجامی به شمار می رود. برخی منتقدان - همچون زکی مبارک، موسی سلیمان و ابن طقطقی- بر این باورند که مقامات به عنوان یکی از کهن ترین انواع روایی از انسجام لازم برخوردار نیست. گرچه این نظر تاحدودی صحیح است و هدف آموزش زبان از سوی مقامه نویسان تا حدودی باعث شده که به انسجام و پیوستگی متنی و معنایی چندان وقعی ننهند؛ اما در میان انبوه مقامات برخی ها از چنان انسجامی برخوردارند که با آثار روایی منسجم و در هم تنیده معاصر برابری می کنند. از آن جمله است مقامة مضیریة بدیع الزمان همدانی که در این نوشتار می کوشیم در پرتو نظریه هلیدی و نظریة تکمیلی رقیه حسن عوامل انسجام و هماهنگی انسجامی را در آن مورد بررسی قرار دهیم. برآیند این پژوهش نشان می دهد که مجموعه عوامل انسجام از قبیل دستوری، واژگانی و پیوندی به همراه سایر ویژگی های هماهنگی انسجامی مانند زنجیره ها و تعامل بین زنجیره ها باعث انسجام اجزای این مقامه شده اند.
۳.

بررسی اسباب پیدایش مناظرات میان ابوبکر خوارزمی و بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیشابور بدیع الزمان همدانی مناظرات ابوبکر خوارزمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی مناظره
تعداد بازدید : ۹۵۰ تعداد دانلود : ۶۸۰
یکی از پدیده های ادبی قرن چهارم، مناظرات ادبی است که میان ادبای بزرگ آن دوران برپا می شد و مناظرات خوارزمی (323-383ق) و بدیع الزمان (358-398ه .ق) از مشهورترین آن ها به شمار می آید. خوارزمی که ادیب پرآوازه نیشابور بود مورد حسادت جمعی از علما و بزرگان آن عصر قرار گرفت و آنان با توطئه چینی، بدیع الزمان را تطمیع کرده و از این طریق به صف آرائی ادبی در مقابل خوارزمی پرداختند. پژوهش حاضر در تلاش است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به شعر این دو ادیب و همچنین روایات مورخانی که شاهد این ماجرا بودند، عوامل بروز مناظرات میان آن دو را تبیین نماید. نتایج اولیه حاکی از آن است که در پیدایش این مناظرات زمینه های ذاتی، مذهبی، علمی و سیاسی نقش به سزائی داشته، به گونه ای که تقابل روحیات متناقض اخلاقی و شخصیتی دو طرف مناظره باعث پیدایش زمینه ذاتی گردید و هم چنین اختلاف مذهب آن دو در پیدایش و استمرار مناظره تأثیرگذار بود. تلاش برای دستیابی به جایگاه علمی والا از جانب رقیب، زمینه علمی این مناظرات را فراهم آورد و درگیری خوارزمی با سیاست مداران و رجال برجسته و هم چنین حسادت آن ها نسبت به وی، بر این دسیسه چینی افزود که نتیجه آن شکست خوارزمی در برابر بدیع الزمان بود.
۴.

ساختارهای مقامه و یک مقامه کامل در بوستان

کلیدواژه‌ها: سعدی بوستان حریری مقامات بدیع الزمان همدانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۶۹۹
عربی دانی و عربی خوانی سعدی به وجوه گوناگون بر آثار او تاثیر نهاده است. یکی از اثرپذیری ها گویا اثر پذیری او از مقامه ها است. این تاثیرگذاری تنها در گلستان که نمودهای مقامه گون دارد و بسیاری از فضلا راجع به ساختار مقامه گون آن اشاراتی کرده اند، منحصر نیست. بوستان نیز با اینکه ساختارش نظم صرف است، در مواردی متعدد نمودهای مقامه گون دارد. حکایات با مضمون تکدی گری، مسافرت، مهمانی، شعردانی، نصیحت گری و مواردی دیگر در بوستان، همگی مضامین پر تکرار مقامات است. سعدی نیز به عنوان نویسنده حکایات گاه نقش مولف (بدیع الزمان یا حریری) را بازی می کند، گاه نقش راوی (عیسی بن هشام یا حارث بن-همام) و گاه نقش قهرمان (ابوالفتح اسکندری یا ابوزید سروجی). نمونه هایی از هرکدام از شاخصه های بالا با شواهدی تطبیقی در بوستان و نمونه های همسان آن درمقامات بدیعی، حریری و حمیدی خواهد آمد. نهایتاً یک مقامه مستقل در بوستان معرفی و شاخصه هایِ مقامه ای آن با ارائه و تطابق با شاخصه های مقامات مشهور تشریح خواهد شد. بدین صورت مشخص خواهد شد، بوستان تا چه حد ساختار مقامه ای دارد. حتی مشخص می شود، بعضی از سفرهای او که برخی در پی مستند سازی آن هستند، سفرهای خیالی از قبیل سفرهای قهرمانان و نویسندگان مقامه هاست.
۵.

کاربرد انواع و اغراض کنایه در مقامات بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنایه بلاغت اغراض کنایه مقامات بدیع الزمان همدانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۴۴۰
بدیع الزمان همدانی از نویسندگان زبردست عرب زبان در قرن چهارم هجری است که ابتکار فن مقامه نویسی را به نام خود ثبت کرده است. او در بخش هایی از مقامات خود با هنرمندی خاص، از اسلوب کنایه برای القای معانی بهره برده است. کنایه اسلوب بلاغی است که نویسنده با بیان مبهم، مقاصد خود را بیان می کند. به عبارت دیگر، کنایه از اسلوب های بیان است که به روش مجاز به انتقال معانی می پردازد. این نوع مجاز قرینه مانعه ندارد و می توان معنای حقیقی را -با آنکه مدنظر نیست- در کنار معنای مجازی اراده کرد. این پژوهش در پی آن است که با بررسی کنایه در مقامات بدیع الزمان همدانی به روش توصیفی- تحلیلی، پاسخی برای این سؤال بیابد که نویسنده هنر پرداختن به کنایه را با چه اغراضی به کار برده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نویسنده انواع کنایات موردنظر علمای بلاغت را با اغراض مختلفی چون ترسیم امور معقول به محسوس، احترام، تفاؤل و تطیر، دلیل و برهان، ذم، فخر، استرحام، استهزاء، بزرگداشت، کراهت از ذکر نام، مدح، مبالغه و... به کار برده است.
۶.

بررسی رویکرد اسلام گرایانه ایران ستیز در اندیشه ایرانیان (موردپژوهش: صاحب ابن عباد و بدیع الزمان همدانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صاحب بن عباد بدیع الزمان همدانی اسلام گرایی ایران ستیزی هویت عربی - اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۹ تعداد دانلود : ۴۲۳
فتح ایران توسط اعراب تحولی عمیق در ایران پدید آورد. این حادثه موجبات تغییر ساختار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور را فراهم آورد. در مواجهه با وضعیت جدید جریان های گوناگونی در ایران شکل گرفتند؛ در این میان کسانی بودند که نه تنها به دین جدید درآمدند، بلکه گذشته خود را به عنوان دوران جهل و شرک و پلیدی انکار نموده و غرق در شرایط جدید شدند. این گروه اسلام گرایانی بودند که خود را تنها با عناصر و مؤلفه های جدید و عمدتاً دینی تعریف می کردند و هیچ توجهی به حفظ و ترویج مواریث فرهنگی ایران نداشته و حتی به رد و انکار آداب و رسوم و عقاید ایرانی اهتمام داشته اند. هدف ما در این پژوهش، بررسی رویکرد اسلامگرایانه ایران ستیز در اندیشه ایرانیان، بطور موردی صاحب ابن عباد و بدیع الزمان همدانی، است و برآنیم با روش توصیفی- تحلیلی به این سؤالات پاسخ دهیم که: ریشه و تبار جریان اسلام گرایانه و ایران ستیز کجاست؟ و زمینه ها و دلایل تکوین چنین رویکردی چیست؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که رویکرد اسلام گرایی و ایران ستیزی، ریشه در دوران نخستین اسلامی دارد و شکل گیری آن به دوران گسترشِ دین اسلام در ایران برمی گردد و اینکه تملایلات اسلام گرایانه و ایران ستیزانه به جهت عدم تمایز بین عرب و دین اسلام بوده است.
۷.

واکاوی نگرش هویتی ابن قتیبه دینوری؛ زمینه ها و دلایل تکوین رویکرد اسلام گرایانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن قتیبه دینوری اسلام گرایی شعوبیه ابوریحان بیرونی بدیع الزمان همدانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۴۰۵
در این پژوهش، زمینه ها و دلایل شکل گیری رویکرد اسلام گرایانه در ایران با محوریت نگرش هویتی ابن قتیبه دینوری، تحلیل و بررسی می شود. هدف پژوهش حاضر، نشان دادن ریشه و تبار دیدگاه اسلام گرایانه، واکاوی زمینه ها و دلایل تکوین رویکرد اسلام گرایانه در ایران است. بررسی تغییرات فرهنگی و تحول هویتی در میان برخی از ایرانیان در دوران اسلامی، از دیگر اهداف اصلی این جستار به شمار می رود. به نظر می رسد مطالب ضدایرانی و عرب مآبانه اسلام گرایانی چون ابن قتیبه دینوری، واکنشی تند به برخی از شعوبیان افراطی بوده که مجموعه ای از تفکرات افتخار به تاریخ، ذم و تحقیر اعراب، به سخره گرفتن آداب و قواعد اسلام و... را در خود داشتند. بی گمان یکی دیگر از دلایل تکوین جریان هویتی اسلام گرا در ایرانِ دوران نخستین اسلامی و تفضیل عرب بر عجم از جانب آنها، شدتِ تمایلات اسلام گرایانه این گروه و عدم تمایز بین عرب و دین اسلام بوده است. به دیگر سخن، بینش اسلام گرایانه، افزون بر عدم تمایز بین اسلام و عرب، برآمده از ارادت و تعصب این دانشمندان ایرانی به دین اسلام بود. روش انجام این پژوهش در سطح داده شناسی، روشِ تحقیق اَسنادی تاریخی و کتابخانه ای و در سطح ارزیابی داده ها و تجزیه و تحلیل آنها، با مدل توصیفی تحلیلی است.
۸.

الموازنه بین المقامات المشترکه لدی بدیع الزمان الهمذانی و الحریری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۳۷۸
تسعی هذه الدراسه الی الموازنه بین المقامات المشترکه لدی الأدیبین الفاضلین بدیع الزمان الهمذانی والحریری . من المعروف أن بدیع الزمان هو الذی ابتکر فن المقامه فی الأدب العربی ثم ظهر الحریری علی ساحه الأدب وألف مقاماته المشهوره فی معارضه مقامات البدیع حیث سمی ثمانی مقاماته بأسماء مقامات البدیع وتحاول هذه الدراسه أن تجیب عن هذاالسؤال : هل هذا الاشتراک ینحصر فی الاسم . أم یتعداه الی الشکل والمضمون أیضاً؟ تنقسم الدراسه الی قسمین : قسم یعالج المقامات المشترکه من ناحیه الفکره و المضمون موازناً بین الأدیبین و یصل الی أن الفکره تکاد تکون واحده فی سته منها وهی المقامات الساسانیه والکوفیه والدیناریه والشعریه والشیرازیه والبصریه . لکنها فی المقامتین الحلوانیه والبغدادیه تختلف ، والوجه المشترک الوحید بینهما هو الاسم . والقسم الثانی من الدراسه یتناول هذه المقامات من ناحیه الخصائص الفنیه و ما فیها من البحوث والدراسات المتعلقه بالکلمه والتراکیب منتقلا منها الی الاطار القصصی والدراسات البیانیه والمحسنات البدیعیه ثم الی ازدواجیه الشعر والنثر والاقتباس والتضمین و... و یبین أن بین الأدبیین فی هذه المقامات وجوهاً مشترکه کثیره والبدیع هو الذی ألهم الحریری تألیف هذه المقامات وبنی الحریری فکرته علی أساس فکره البدیع الهمدانی.
۹.

بررسی و مقایسه ی بلاغت مقامه ی «مضیریه» همدانی و مقامه ی «سکباجیه» حمیدی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مقامه بدیع الزمان همدانی حمیدالدین بلخی بلاغت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۱۹
قاضی حمیدالدّین بلخی در قرن ششم کتاب مقامات خود را به تقلید از مقامات بدیعالزّمان همدانی به رشتهی تحریر درآورد.حمیدی در نگاشتن اثر خود به شدّت متأثّر از همدانی بود،تا جایی که مقامهی سکباجیهی وی کاملاً به تقلیدازمقامهی مضیریهی همدانی نوشته شده است؛به طوری که برخی آن رابه عینه ترجمهای از این مقامه دانستهاند.در این جستاربه بررسی و مقایسهی بلاغت دراین دو مقامه پرداخته شده تا میزان این تقلیدو تأثیرپذیری معلوم شود. برای این کار مقامهها ازدو بخش بدیع وبیان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت و در پایان مشخّص گردید که هرچند آراستن سخن و کاربرد تکلّغات لفظی و مشحون ساختن کلام به فنون و صنایع ادبی مشخصّهی بارز مقامههاست،امّادر مقامهی همدانی به دلیل آغازگر بودن وی در این نوع ادبی، استفاده از این ترفندهای هنری نسبت به مقامهی حمیدی سادهتر و طبیعیتر و با دشواری و پیچیدگی و نیز بسامدکمتر صورت میگیرد.حال آنکه حمیدی سجعها را کوتاهتر و معمولاًدر آخر جملهها به کار میبرد که این خصیصه، نثر وی را به مرز شعر نزدیک ساخته است.حمیدی همچنین از انواع مختلف تشبیه همچون بلیغ، مفرد،جمع، ملفوف، تفضیل و ... را به گونهای متنوّعتر، زیباتر و هنریتر و با بسامد بسیار بیشتر از مقامهی همدانی استعمال میکند. هرچند که همواره و در همه جا به این شیوه پایبند نمیماند و در مواردی همدانی این شگردها را زیباتر و هنریتر و یا حدّاقل همسطح با حمیدی به کار میگیرد، امّا رویهمرفته میتوان گفت که مقامهی سکباجیه حمیدی بسیار شاعرانهتر و هنریتر و در عین حال دشوارتر از مقامهی مضیریه همدانی میباشد.
۱۰.

واکاوی بازتاب سیمای هفت شهر ایرانی در مقامات بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره عباسی مقامه بدیع الزمان همدانی شهرهای ایرانی تحلیل دلالت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۶۸
یکی از هنرهای نویسندگی که در دوره عباسی پا به عرصه ادب عربی گذاشت، هنر مقامه نویسی بود. این روش هنرنمایی ادبی، با بدیع الزمان همدانی آغاز شد و با ابوالقاسم حریری به اوج رسید. مقامه نویسی به بیان موضوعات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و غیره در قالب های ادبی می پردازد که به صورت طنز گونه آغاز شده و با توصیف گری ماهرانه به پایان می رسد. 16 مقامه از 51 مقامه همدانی به نام شهرهای ایرانی نام گذاری شده و در متن آن ها از شهرهای ایران فرهنگی و جغرافیایی نام برده شده است. لذا پژوهش حاضر با توجه به بسامد بالای اسامی شهرهای ایرانی در مقامات همدانی علی الخصوص در عناوین آن ها، در صدد است تا به روش توصیفی- تحلیلی، بازتاب سیمای هفت شهر مهم از این شهرها را در مقامات بدیع الزمان بررسی کرده، یک تحلیل آماری از نسبت مقامات مسمّی با اسامی شهر ها در مقایسه با سایر مقامات ارائه نموده و وجه تسمیه و چرایی انتخاب این عناوین برای مقامات را تبیین کند. این امر با اتکا به تحلیل و واکاوی متن دربر گیرنده اسم شهر و بررسی بلاغی و معناشناختی عنوان مقامه صورت گرفته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که دلیل نام گذاری برخی از مقامات به اسم شهرهای ایرانی، علاوه بر توصیف شرایط آب و هوایی، فرهنگ، جامعه و همچنین توصیف برخی از آداب و رسوم رایج در این شهرها، تنوع بخشی به مقامات، ذکر نشانه های تمدنی و شهرنشینی این شهرها به عنوان عنصر مکانی حوادث درونی مقامات و مجهول الهویه ماندن قهرمان غالبا متکدی و متظاهر داستان در محیط پر هیاهوی شهر نیز مد نظر بوده است  
۱۱.

بررسی تطبیقی جایگاه مضامین اجتماعی در "مقامات" بدیع الزمان همدانی و "حدیث عیسی بن هشام" محمد مولیحی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۱۸
شناخت و تحلیل آثار ادبی و زندگی آفرینندگان آن آثار بدون بررسی و تحلیل جامعه و فرهنگی که در سایه آن نشو و نما یافته اند، میسر نیست. به عبارت دیگر، تحقیق و تدقیق در نحوه معیشت،روابط اجتماعی،باورها،شکست ها و پیروزی ها،دردها و شادی ها و فراز و نشیب های جامعه ای که هنرمند در آن زندگی می کند،بررسی دقیق تر و جامع تر زندگی و آثار او را میسر می سازد. "مقامات" مهم ترین اثر "بدیع الزمان همدانی"است که به عربی نوشته شده و نخستین بار به همراه شرح آن در 51 مقامه، در سال ۱۸۸۹ میلادی در بیروت به طبع رسید. ایشان شیوه ای نو در نثرنویسی عربی پدید آورد؛ قهرمان مقامات او ابوالفتح اسکندری هر بار در لباسی ظاهر می شود و در شهرهای مختلف سیاحت کرده و درخصوص مسائل گوناگون چون ادیبی توانا سخن می گوید.همین امر موجب شده که او نام شهرهای گوناگون به ویژه شهرهای ایران را بر مقامات خود بگذارد.مقامات برای بدیع الزمان به مثابه آوردگاه ادبی است.او داستان را محلی برای نمایش قدرت ادبی خود در بکارگیری عبارات مسجوع همراه با تشبیه،کنایه،استعاره و ضرب المثل می بیند. نویسندگانی نیز در دوره ی معاصر از شیوه ی وی پیروی کرده و اندیشه های خود را در قالب "مقامه" بیان کردند که در این میان می توان از چهره های سرشناسی چون محمد مویلحی،ناصیف یازجی،احمد شوقی،محمدتوفیق بکری و حافظ ابراهیم نام برد. این پژوهش که به شیوه ی تطبیقی تحلیلی نگاشته شده، به بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی در "مقامات"بدیع الزمان همدانی و "حدیث عیسی بن هشام"محمد مویلحی پرداخته است.