مطالب مرتبط با کلیدواژه

گنگ دژ


۱.

دو فرضیه درباره داستان سیاوش (با توجه به نظر شاهنامه پژوهان ایرانی، تاجیک، روس و اروپایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاوش اوستا دیوار گنگ دژ سیاوشگرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
با توجه به دیرینگی ایران کهن و اوستا، مقایسه داستان سیاوش با اسطوره های محدود که تناسب ساختاری و اخلاقی با آن ندارند واقعیت داستان سیاوش را که پیوندی استوار با شخصیت رستم دارد، خواسته یا ناخواسته، نادیده می گیرد. توجه به قدمت اوستا از دیدگاه برخی پژوهندگان منصف اروپایی و نگاهی نو به پیشگامی ایرانیان در پدیدارشناسی و هستی شناسی علمی، بن مایه های ایرانی داستان سیاوش و ناهمگونی آن با اسطوره های باروری را بهتر می نمایاند. افراسیاب نخستین بار، سیاوش را برای حکمرانی به منطقه ای آباد فرستاد که به نظر می رسد همان گنگ دژ باشد. سیاوش بر آن شهر، دیوار محافظتی بزرگی ساخته است که ساختن آن جز با فر کیان امکانپذیر نبود و طبق روایت بندهش، دارای پانزده دروازه بوده است که از دری تا در دیگر آن به پانزده روز بهاری قابل طی شدن بوده است. سیاوش برای بار دوم به درخواست افراسیاب به منطقه ای نزدیکتر به پایتخت افراسیاب می آید و از خارستان، شارستان سیاوشگرد را می سازد. اشاره نرشخی به قبر سیاوش در دروازه بخارا و وجود دروازه بازسازی شده شهر دوشنبه و احتمال وجود دروازه های دیگر، زمینی بودن گنگ دژ و قرار گرفتن آن با سیاوشگرد در محدوده یک دیوار، پژوهش های نوین باستان شناسی را در منطقه بخارا تا دوشنبه می طلبد.
۲.

romans arthuriens du Moyen Âge : Le château de GRAAL et la ville de GANG DEJ (این جهان وجهان فرازمینی در شاهنامه و رُمانس های آرتوری : قلعه گرآل و شهرگنگ دژ)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شاهنامه گنگ دژ رمانس های آرتوری قلعه گرآل دنیای ماورائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۴۶۲
شاهنامه فردوسی و رُمانس های آرتوری (مجموعه داستانهای قرون وسطی) هر دو از نوع کتاب حماسی و شوالیه گری هستند که کارهای بزرگ قهرمانانِ آرکتیپی در جامعه ای اشرافی را به تصویر می کشند. در هر دوِ این سنت های روایی عناصر شگفت انگیز و حتی واقعیتی خارق العاده را می یابیم که با نبردهای پهلوانان آمیخته شده است. این واقعیت خارق العاده به صورت شهر یا قلعه ای با ویژگیهای سحرآمیز ظاهر می شود که دستیابی به آن مشکل است. این مقاله به مقایسه دو مضمون اصلی (یعنی شهر گنگ دژ در شاهنامه و قلعه گرآل در رمانسهای آرتوری) می پردازد و نشان می دهد که این دو متن در بازنمایی ادبیِ برخی واقعیات فرازمینی، دارای نقاط مشترکی هستند. بدین ترتیب می توانیم جهان فرازمینی را در ادبیات رده بندی کنیم : از نظر جغرافیایی، حد و مرز این مکانهای خارق العاده گنگ و تخیلی است؛ برای رسیدن به آنها باید از یکی از عناصر طبیعت، به ویژه آب عبور کرد (رودخانه، دریا یا دریاچه)؛ جهان فرازمینی خارج از فضا، زمان و شرایط عادی واقعیت زمینی است؛ در آخر این جهان برای قهرمانان یک مرحله آزمونی یا مکان وحی به حساب می آید.
۳.

گلشن زرنگار و شهرهای پرنده؛ تحلیلی بر یک بیت از داستان رفتن کیکاووس به مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گلشن زرنگار کی کرد گنگ دژ کیکاووس فردوسی شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۳۷۰
گلشن زرنگار پدیده ای در شاهنامه فردوسی است که نخست بار در سرآغاز داستان رفتن کیکاووس به مازندران به میان می آید. گلزار معنی معمول گلشن است؛ اما در شاهنامه معنی غالب این واژه را باید سرا (خانه بزرگ و کاخ) و تخت دانست. شارحان شاهنامه فردوسی هنگام رویارویی با گلشن زرنگار و بیت بحث شده در این مقاله، از آن گذشته اند و یا با دیدگاه صرف لغوی، گاهی گلشن را به نادرست معادل باغ و گاهی به درستی معادل سرا دانسته اند؛ حال آنکه گلشن زرنگار ماهیتی اساطیری دارد و تحلیل محتوای آن، فراتر از جایگزینی مترادف های لغت نامه ای است. نویسنده در این مقاله با توصیف و تحلیل روایت های اساطیری ایرانیان نشان می دهد که گلشن زرنگار مطلقاً باغ زرّین نیست و تنها و به سادگی، سرای زرّین هم نیست؛ بلکه مجموعه هفت سرا یا شهری بوده است که کیکاووس بر بالای البرز و بر کران مازندران برآورد و هر سرا/ شهر از فلزی بود. این هفت شهر از مجموعه شهرهای پرنده پادشاهان ایران بوده است. انگاره شهرهای پرنده با انگاره اساطیری تخت های پرنده درآمیخته و در شاهنامه نیز گلشن زرنگار میان سرا و شهر و تخت در تردید و تردّد است. تخت های پرنده جهان هایی اصغر بودند که بر الگوی جهان اکبر ساخته می شدند. دیوان این تخت ها و شهرهای پرنده را بر دوش می گرفتند و در آسمان می پریدند. این پدیده در تأویل انتزاعی، تمثیل عروج نفس و سوارشدن پادشاه پارسای ایرانی بر دیو نفس است. در تأویل عینی نیز خاطره ای از تخت های بزرگ شاهان ایران باستان است که پادشاهان بیگانه یا نمایندگانشان بر دوش می گرفتند و نمونه هایی از آنها در نقش های مقابر پادشاهان هخامنشی دیده می شود.