فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
طنز همیشه ابزار قدرتمندی برای نقد اوضاع واحوال اجتماعی یک دوره به شمار می رفته است. بی عدالتی، افراط وتفریط های اجتماعی و سیاسی و به طورکلی، کژی ها و ناراستی های هر جامعه، موضوع و درون مایه آثار طنز به شمار می آید. طنز یکی از مهم ترین شاخصه های ادبی عصر ممالیک به شمار می رود و باید گفت که عصر «ممالیک» و «عثمانیان» دوره ای است که از جانب پژوهشگران ادبی مورد اجحاف واقع شده است. ابتکارات و نوآوری های ادبی این دوره به کلی نادیده انگاشته شده و حتی گاه عنوان دوره «سقوط» بر آن اطلاق شده است. هرچند که این دوره همپای دیگر دوره های طلایی اسلام نیست، اما در این محدوده زمانی کتاب های ادبی بسیاری به منصه ظهور رسیدند که می بایست مورد دقت و توجه پژوهشگران این حوزه قرارگیرد. کتاب ""طیف الخیال"" اثر ""ابن دانیال"" نویسنده طنزنویس عهد ممالیک یکی از این آثار ادبی است که به لحاظ ویژگی های شکلی همپای نمایش نامه های امروزی است و از مضمونی طنزآمیز برخوردار است. طنزهای این کتاب به مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی می پردازد و با عینک تیزبین خود زشتی ها و نادرستی ها را یافته و پس از معرفی و نشان دادن آن به مخاطب، با استعانت از اسلوب مبالغه سعی در محو این پلیدی ها از جامعه دارد. این نوشتار با نگاهی به کتاب مذکور و با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی می کوشد تا با شناخت هر چه بیشتر آثار این شخصیت، گامی در جهت آشنایی دقیق تر با فضای جامعه در این دوره تقریباً از یاد رفته برداشته باشد.
ویژگی های ساختاری و ادبی دوبیتی های سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترانه های سیستانی بخشی از میراث معنوی و فرهنگ عامه سیستان و برگرفته از فرهنگ، تمدن و علایق مردم آن است. مردم این خطه عواطف و احساسات، امیال و آرزوهای خود را به بهترین شیوه با زبان احساس و در قالب ملموس ترین تصویرگری ها بیان داشته اند. با بررسی حدود چهارصد دوبیتی سیستانی، ویژگی های ساختاری و ادبی آن در این جستار تحلیل شده است. بررسی ساختار و فرم دوبیتی ها نشان می دهد که دوبیتی های سیستانی همانند دوبیتی های زبان فارسی وزن، قالب و قافیه و ردیف دارند؛ اگرچه تا حدودی از نظم و قاعده اصلی آن خارج شده اند. در بررسی آماری مشخص شد که تمایل سرایندگان به کاربرد ردیف تقریباً دوبرابر قافیه است. در بحث قافیه، نزدیک به نیمی از دوبیتی ها قافیه سالم و بقیه قافیه های معیوب دارند. برخی از قافیه ها به شکل قافیه در قالب مثنوی و به شکل قافیه در قالب قطعه آمده است و برخی از دوبیتی ها بدون قافیه است. کاربرد آرایه های تشبیه، کنایه، استعاره، تکرار، تمثیل و دیگر آرایه ها، طبع آزمایی و ذوق سلیم مردم این خطه را در ارائة تصویرهای زیبا و دلنشین نشان می دهد.
تحلیل جایگاه اطمینان در قرآن و بازتاب آن در متون عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
45 - 54
حوزههای تخصصی:
اطمینان و آرامش دل نقش مهم و اساسی در تکامل معنوی انسان دارد و آیات متعددی در قرآن به این موضوع اختصاص یافته است. در این آیات به نقش ایمان در ایجاد اطمینان و نقش اطمینان در کاملتر شدن ایمان اشاره شده است. نیز خداوند در آیات بسیاری مؤمنان را به ذکر و یاد خدا دعوت می کند که نتیجه آن اطمینان و آرامش دل است. بر اساس آموزه های قرآنی، اطمینان که به واسطه ایمان قوی و صفای ذکر و پس از مراقبه و مجاهده حاصل می شود همان آرامش و اعتماد دل و از رفیع ترین حالات عرفانی است. این جایگاه بلند و ارزشمند در عرفان اسلامی تحت تأثیر آیاتی است که عطمت و ارزش این عمل را بیان می کند. عرفا و بزرگان طریقت با درک اهمیت و عظمت اطمینان در سلوک الی الله همواره در سخنان خود و یا در آثار منظوم و منثورشان سالکان طریق را متوجه جایگاه مهم این حالت عرفانی در سیر و سلوک کرده اند.
بررسی تطبیقی سیرالعباد سنایی و مصیبت نامه ی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیرالعبادِ سناییِ غزنوی و مصیبت نامه ی عطّار نیشابوری از مهم ترین سفرنامه های روحانی است. این دو اثر اشتراکات و اختلافاتی با یکدیگر دارند. اختلافاتِ آن دو از طرفی ناشی از جنبه های سه گانه ی زندگی و اندیشه ی سنایی و تأثیرپذیریِ او از شعرِ غیرعرفانی است. در حقیقت سنایی، شاعرِ شعرِ تحقیق است و سیرالعبادِ او نیز صبغه ای کاملاً عرفانی ندارد. از طرف دیگر سنایی، آغازگرِ راه است، بنابراین پر واضح است که گذشتِ زمان، گنجینه ی اندیشه ها و زبانِ عرفانی را بارور کرده و در سفرنامه ی عطّار به اوج خود رسانیده است. در این مقاله سعی بر آن بوده است با بررسی وجوه اشتراک و اختلافِ این دو اثر نمایی کلّی از یک سفرِ روحانی و انگیزه ها و چالش هایِ آن به تصویر درآید. وجوه اختلاف عبارتند از: 1ـ اختلاف ساختاری، 2ـ نمادگرایی دوگانه، 3ـ فضاهای مختلف؛ وجوه اشتراک شاملِ: 1ـ مراحلِ خلقت (بدو)، 2ـ شکایت از دنیا و مافیها، 3ـ بازگشت به اصل، 4ـ سالک و پیر، 5ـ سبک گفتگو، 6ـ مقصدِ سفر. بررسی اشتراکاتِ سفرنامه های عرفانی مختصاتِ کلّی این گونه آثار را آشکار می کند و آن را به عنوانِ بن مایه ای در ادبِ عرفانی مطرح می گرداند.
تحلیل ماهیت موج های مثبت و منفی در شعر مقاومت عربی و فارسی (بر اساس نظریة «ژیلبر دوران» در نقد ادبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهضت بیداری اسلامی درکشورهای عربی و حملة عراق به ایران، به عنوان رخدادهای بزرگ قرن بیستم، طبع شاعران را تحت الشّعاع قرار داده است؛ آنان همدوش رزمندگان به پاخاستند و در قالب واژگان، مضامینی همچون شهادت و استقامت در راه حق را در برابر مضامینی چون ظلم و استعمار قرار داده و بدین نحو تصاویری را که یا دارای بار عاطفی مثبت است و یا حقیقت و حالتی منفی دارد، خلق کرده اند؛ نگریستن از این زاویه به شعر معاصر پایداری، ریشه درآرای نظریّه پرداز فرانسوی «ژیلبر دوران» دارد که معتقد است؛ تمام واژگان و تعبیرات در دایرة واژگانیِ ذهنِ تصویرگرانِ شعر جنگ، به دو دسته تقسیم شده است: دستة واژگان اهورایی و دستة واژگان اهریمنی؛ نظریّة «ژیلبر دوران» به دلیل آنکه پا را از حیطة انسان- جامعه شناسی فراتر نهاده و به نقد اسطوره شناختی کشیده شده است، می تواندکمک شایانی به نگاه فرامتنی به شعر جنگ، خصوصاً در فهم دقیق تر مفاهیم و تعبیرات در خیال شاعرانه کند؛ لذا این مقاله با تکیه بر نظریة نقدی وی و با روش توصیفی– تحلیلی درصدد آن است تا نشان دهد که جنگ و تحوّلات ناشی از آن چگونه بر ساختار لفظی و محتوایی شعر خواه در ادب فارسی و خواه در ادب عربی تأثیر گذاشته و موجب به وجود آمدن مدارهای منفی و مثبت و قطب های متضادی در نظام شعر می شود.
مقایسة خاصیت تنوع واژگان در اسلوب میان مقامات عربی و فارسی (مقامات بدیع الزمان همدانی، أحادیث ابن درید و مقامات حمیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاصیّت تنوّع واژگان از ع وامل مهم در مقبولیت یک شعر یا نثر محسوب می شود. تنوّع واژگان از جمله ویژگی های سبکی است که با مقایسه آن در بین تعدادی از متن ها، می توان با ارائه آمار و نمودارها، عنوان کرد که کدام یک از این متن ها در مقایسه با دیگر متون از غنای لغوی بیشتری برخوردار است؟ بحث حاضر به ارائه یک روش نظری برای مقایسه خاصیت تنوّع کلمات در اسلوب پرداخته و این روش را به شکل عملی میان نمونه هایی از نوشته های ابن درید، بدیع الزمان همدانی و قاضی حمید الدین بلخی به مرحله اجرا در می آورد. نتیجة این بررسی، نشان می دهد که اسلوب قاضی حمید الدین بلخی (5/48 %) در مقایسه با ابن درید و بدیع الزمان همدانی از تنوّع واژگان بیشتری برخوردار است و اسلوب ابن درید (48 %) در سطح پایین تری نسبت به آن دو قرار می گیرد و اسلوب بدیع الزمان (2/48 %) در حدّ وسط میان آن دو می باشد.
روایتی دیگر از نبرد بهمن و فرامرز (بر پایه بهمن و فرامرزِ سیّد نوشاد ابوالوفایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی و نیز سایر منظومه های پهلوانی ایران زمین، پیوسته مورد توجّه سرایندگان کُردزبان بوده است. یکی از این داستان های پهلوانی که در شاهنامه فرزانه توس باختصار آمده و بعدها در ادبیات فارسی و نیز کُردی به صورت منظومه ای مستقل سروده شده، ماجرای به تخت نشستن بهمن و نبرد و درگیری او با خاندان رستم است. شاعر توانای کُرد، سیّد نوشاد ابوالوفایی نیز نبرد بهمن و فرامرز را به فارسی (بحر متقارب) منظوم ساخته است. نگارندگان در این جستار می کوشند ابتدا داستان به تخت نشستن بهمن و حمله به سیستان در شاهنامه فردوسی را بیان کنند، سپس منظومه بهمن و فرامرز سروده سیّد نوشاد ابوالوفایی را از جهت روایت، محتوا و وقایع داستان بررسی کنند.
ناهمخوانی دوره و نوشتار (بررسی و نقد رمان «کریستین و کید»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز جامعه ایرانی با نوعی ناهمزمانی در زمینة همپوشانی تحوّلات اجتماعی و کنش های خلاّقانة هنری دست به گریبان بوده است، به ویژه که رمان، نوع ادبی وارداتی است و علی رغم وجود ضرورت و پیوندش با نیازهای ایران در زمان پیدایش آن، این قالب ادبی از سنّت های ادبی آن برنخاسته، بلکه عمدتاً به عنوان محصول ترجمه در نظام ادبی فارسی پدیدار شده است؛ به عبارتی دیگر، زیبایی شناسی مدرن با ذهن جامعة ادبی ایران همزمان نبوده است. رمان «کریستین و کید» نوشتة هوشنگ گلشیری، از دید بسیاری از منتقدان به سبب پیچیدگی در فرم و محتوا، فقدان درونمایة اجتماعی صریح و روایتی متفاوت، ادامة منطقی و طبیعی داستان نویسی عصر خود نبوده است و با روند هماهنگ و یکپارچة جامعة ادبی زمانه حرکت نکرده است و در حکم اثری تقلیدی از آثار جوامع غربی پنداشته می شود که دغدغة فرم و صناعت داشت و زمینه و موقعیّت داستان، محصول موقعیّت واقعی ایران نبوده است. چنین ناهمسانی و ناهمخوانی موجب شد که این رمان در زمان انتشار خود با اقبال عمومی همراه نشود و در نزد منتقدان نیز تا مدّت ها با بی توجّهی مواجه گردد. با این همه، پس از گذشت چندین دهه از چاپ این رمان، به سبب گسترش محافل نقد و نظریّه های ادبی، تجربه های تازة داستان نویسی و اشتیاق نویسندگان به جنبش های نو و پیشرو، این داستان با استقبالی نسبی مواجه شود. در این مقاله برآنیم تا با بازخوانی متفاوت و با تکیه بر مؤلّفه های رمان نو به تشریح و تبیین آن بپردازیم.
شخصیت و شخصیت پردازی در داستان های کوتاه مجموعه ""العواصف"" جبران خلیل جبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنصر شخصیت به عنوان اصلی ترین ساختمایه روایی در هر داستان، نقش به سزایی در روند پردازش پیرنگ و شکل گیری رویدادها و حرکت رو به جلو هر متن روایی دارد. کتاب «العواصف» جبران، در بردارنده داستان هایی کوتاه است که نویسنده در آن، مؤلفه شخصیت و شیوه های پردازش آن را مورد توجه ویژه ای قرار داده است. در پژوهش پیش رو، با هدف مشخص نمودن میزان توانمندی جبران در پرداخت شخصیت های داستانی و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا تعاریف و تقسیم بندی های شخصیت به عنوان بخش تئوری پژوهش ارائه شده است و در ادامه، داستان های این مجموعه در دو ساحت انواع شخصیت ها (ایستا، پویا، جامع و ساده) و شیوه های شخصیت پردازی (توصیف مستقیم و غیر مستقیم: کنش و اکشن، دیالوگ و مونولوگ) مورد واکاوی قرار گرفته است. نتایج جستار پیش رو حکایت از آن دارد که بیشتر شخصیت های این مجموعه از نوع ایستا و ساده اند و در شیوه های شخصیت پردازی، گفتگو و توصیف مستقیم بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است.
بررسی و تحلیل تقابل های دوگانه در بوف کور صادق هدایت
حوزههای تخصصی:
«تقابل های دوگانه» یکی از مهم ترین کارکرد ذهن جمعی بشر است، و اساسی ترین مفهوم ساختارگرایی را تشکیل می دهد. نخستین بار نیکلای تروبتسکوی، واج شناس(01890-1938 م.) از اصطلاح «تقابل های دو گانه» نام برد. از آن جایی که اساس ساختارگرایی بر تقابل های دوگانه است، در پَساساختارگرایی نیزنشانه هایی از یک حرکت متقابل، با دو پاره کردن نشانه به دال و مدلول قابل درک است. درحقیقت آواها و اندیشه ها، توده های بی شکلی هستند که در میان آن ها صورت به وجود می آید این شکل گیری با استفاده از روابط جانشینی و عناصر هم نشینی انجام می گیرد. با بررسی ساختارداستان بوف کور می توان به ساختار تفکر نویسنده ی آن پی برد. به نظر می رسد، متن داستان بوف کور تشکیل دهنده ی یک نظام فکری است که این نظام، ماتریسی از تقابل هاست.هم چنین در شرح ساختار بوف کور باید گفت که اساس این کتاب بر تقابل های متضاد و پاردوکسی است. وجود تقابل در این اثر موجب تحولاتی عظیم و گسترده گردیده و از سویی دیگر سبب شده تادر این اثر، ایده ی وحدت ازکثرت نزج و شکل بگیرد و در اصل اساس فلسفه بوف کور نیز برهمین مبناست.این پژوهش، به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و استواری بر چارچوب نظری «تقابل های دو گانه »، می کوشد با ردگیری این کارکرد در بوف کور به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که نظام فکری مبتنی برتقابل های دو تایی این اثر چیست؟ تقابل های دوگانه یکی از محوری ترین بنمایه در بوف کور است، که در سه حوزه تضاد، پاردوکس و توصیف قابل بررسی است.
بررسی «نمادهای جانوری» در شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار داستان های پهلوانی برزونامه بر اساس نظریه گرینتسر و تقابل خیر و شر
حوزههای تخصصی:
رویکرد ساختاری شیوه ای است که در قرن بیستم به اوج شکوفایی رسید و به ما این امکان را می دهد تا اصول واحد و تکرار شونده ای را که در میان روایت های موجود در یک اثر ادبی مشابهت ایجاد می کند، دریابیم. گرینتسر یکی از صاحب-نظران روسی است که با بررسی آثار حماسی تمدن های مختلف به خصوص هند، سعی نموده طرح یکسانی را برای ساختار داستان های حماسی ارائه نماید. به اعتقاد وی قهرمان داستان های حماسی مانند ایزد گیاهی به صورت دوره ای می میرد و زنده می شود. در این مقاله سعی شده است ضمن تحلیل نظریات ساختارگرایان به ویژه گرینتسر، ساختار داستان های پهلوانی برزونامه را بر اساس نظریه گرینتسر مورد بررسی قرار دهیم تا به این سؤال پاسخ دهیم آیا منظومه حماسی برزونامه با نظریه گرینتسر قابل تحلیل است؟ و آیا تقابل اندیشه های خیر و شر که از الگوی مرگ و رستاخیز مجدد نشأت گرفته بر ساختار این داستان تأثیرگذاشته است؟ به نظر می رسد داستان های پهلوانی برزونامه براساس نظریه گرینتسر قابل تحلیل بوده قهرمان قصه مانند ایزد گیاهی می میرد و زنده می شود و بافت روایی و شخصیت های داستان تحت تأثیر اندیشه های خیر و شر قرار گرفته است. روش کار، تحلیل کتابخانه ای طرح قصه های برزونامه و تطبیق آن بر ساختار اسطوره های تقویمی است.
لزوم نقش کهن الگوی پیر خردمند در تعلیم بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار نظامی به دلیل پیچیدگی های معنایی و زبانی، همواره از مت ون باز و تاویل پذیر به شمار آمده و درباره ی آن از منظرهای گوناگون سخن رفته است. نقد کهن الگویی آثار ادبی از فروع نقدهای روان شناختی است که در دهه های اخیر هم چون مطالعات میان رشته ای دیگر رونق و روایی یافته است. این نقد که به بررسی مضامین و تصاویر کهن الگویی در نهاد انسان ها می پردازد، از جهتی نشان دهنده ی جهانی بودن پیام انسانی و احساسات شاعر است؛ از طرفی هم یکی از ارکان استوار ماندگاری و جاودانگی یک اثر در مشرق زمین، تاکید بر اصول و آموزه های پندگونه و اخلاقی است که هدف اصلی سراینده در شعرهای تعلیمی، آموزش حکمت و اخلاق، هم چنین تشریح و تبیین مسایل و اندیشه های تربیتی، فلسفی و مضامین عبرت آموز است، می باشد. حکیم نظامی گنجوی نیز منظومه ی اسکندرنامه را جلوه گاه اندیشه ها، اصول اعتقادی، اخلاقی و فلسفی خویش قرار می دهد و ارزنده ترین مفاهیم بشردوستانه را در اشعار خود از زبان قهرمان و پیرخردمند به تصویر می کشد. او که متفکّری آرمان گراست، شخصیت اسطوره ای قهرمان داستانش یعنی اسکندر را به کمک راهنمایی های پیر دانا تا حد یک انسان آرمانی بالا می برد؛ انسانی که با ویژگی های رفتاری اش هر لحظه در فرآیندفردیت کمالی به کمالات قبلی او افزوده می گردد. در این پژوهش با دید مکتب روان کاوی یونگ و از منظرکهن الگویی به اسکندرنامه ی نظامی نگریسته شده و به شخصیت پررنگ و تکرارشونده ی پیرخردمند و نقش او در نکات تعلیمی پرداخته شده است.
قدرت و ژانرهای ادبی (نگاهی تبارشناسانه به پیدایش داستان های جنایی/ کارآگاهی در دوره معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژانر جنایی/کارآگاهی یکی از ژانرهای ادبی ای است که می توان پیدایش آن را به گفتمان مدرن نسبت داده، از ارتباط این دو با یکدیگر سخن گفت چرا که میان عناصر اصلی داستان های جنایی/کارآگاهی (کارآگاه، توجه به جزئیات و ...) با گفتمان مدرن و نظام معرفت شناسی آن ، تجربه گرایی (پوزیتیویسم)، ارتباط معناداری وجود دارد تا آنجا که می توان این ژانر ادبی و عناصر آن را انعکاس دهنده گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن ، تجربه گرایی ، دانست.
اما نباید ارتباط این دو (ژانر جنایی/کارآگاهی و گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن یعنی تجربه گرایی ) را ارتباطی یکسویه دانست؛ اگر با دیدی تبارشناسانه به ارتباط این دو بنگریم، خواهیم دید که ژانر جنایی/کارآگاهی که خود محصول مدرنیته و نظام معرفت شناسی آن است با القاء این باور که تنها راه رسیدن به حقیقت (شناسایی مجرم) استفاده و کاربست روش های تجربه گرایی است، به طرد سایر نظام های معرفت شناختی رقیب پرداخته، سبب استیلا و سلطه گفتمان مدرن و نظام معرفت شناختی آن می شود. به تعبیری دیگر تبارشناسی ژانر جنایی/کارآگاهی خبر از پیوندی ناگسستنی میان قدرت و ژانرهای ادبی می دهد.
شاهنامة کردی و مقایسة آن با شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مردم کردزبان از دیرباز به شاهنامة حکیم فردوسی توجه و علاقه داشتند و این امر سبب سرودن منظومه هایی به سبک و سیاق شاهنامة فردوسی به زبان کردی شده است. منظومه هایی که به نام شاهنامة کردی به گویش گورانی در دست است، اقتباسی کامل و مستقیم از شاهنامة فردوسی نیست؛ ولی از نظر قالب شعری، داستان ها و شخصیت ها و البته روح حماسی و دلاوری با شاهنامه فردوسی اشتراکات دارند. بررسی ها نشان می دهد که داستان های روایت شده در منظومه های کردی با داستان های نقل شده در مجالس نقالی و محتوای طومار نقالان همخوانی دارد.نقل داستان های حماسی در محافل نقالی و قصه خوانی بر چگونگی روایت سرایندگان کرد در شاهنامه های کردی اثر مستقیم داشته و شاهنامه آنان را علاوه بر حضور شخصیت های تازه در عرصه داستان، آمیخته با مضامین اسلامی و بی دقتی در ویژگی های ظاهری کلام ساخته است.
بازتاب نماد آینه در عرفان و اسطوره با تکیه بر بندهشن و مرصادالعباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساطیر، میراث به جامانده از باورهای انسان نخستینند که در طول زمان ادامه یافته و در ضمیر ناخودآگاه جمعی بشر به یاد آورده می شوند. آنها در خود، نمادهایی را جای داده اند که در دوره های مختلف به اشکال گوناگون در آثار ادبی و هنری انعکاس یافته اند. استفاده از این نمادها برای ترسیم جهان انتزاعی بزر گ تر، اساطیر را که اغلب در مورد حوادث ماورایی خلقت سخن می گویند با عرفان که عرصة نادیده ها را به تصویر می کشد، پیوند می دهد. \آینه\ نیز یکی از این نمادها است که به شیوه های مختلف در متون اسطوره ای و عرفانی جلوه گر شده است. این مقاله در نظر دارد با روشی توصیفی- تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که: نماد آینه در بندهشن و مرصادالعباد، به عنوان نمونه هایی از متون اساطیری و عرفانی، چگونه بازتاب یافته است ؟ در بندهشن که از مهم ترین متون دینی زرتشتیان و تفاسیر پهلوی اوستاست؛ از آینه به عنوان یکی از اجزای پنجگانة بدن آدمی نام برده شده است. آینه، بخشی از وجود انسان است که بعد از مرگ به خورشید بازمی گردد و در رستاخیز، خورشید آنها را دوباره به آدمیان می دهد تا یکدیگر را باز شناسند. در مرصاد نیز که از امّهات آثار منثور فارسی و از تفاسیر عرفان اسلامی است؛ آینه کاربردی شاعرانه یافته و تا حدودی به مفهوم \انسان کامل\ نزدیک شده است. درون آدمیان، آینه کاری دست توانای پروردگار است. این آینه ها سرانجام بعد از مرگ در کنار هم قرار می گیرند تا آینه تمام قدّی را بسازند که تجلّی گر جلوة خداوند است.
متن شناسی قدمگاه انجم در تعزیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف معرفی یکی از شخصیت های بزرگ ولی گمنام در عرصه تعزیه سرایی در ایران به نام میرزا محمد روحانی معروف به «میر انجم» و متخلص به «انجم» به رشته تحریر درآمده است. ابتدا زندگی میر انجم بررسی می شود. سپس با ذکر نمونه هایی از شاهکار هنری و ادبی او شیوه شاعری اش ارزیابی می شود. در ادامه ویژگی های نسخه های تعزیه های این شاعر تعزیه سرا همراه با شواهدی از مجموعه قدمگاه انجم که بخشی از اثر فاخر اوست، تبیین می شود و به دنبال آن درونمایه های مجالس تعزیه های او با استفاده از نمونه های شعری مشخص می گردد. در خاتمه نیز ویژگی های زبانی تعزیه ها تجزیه و تحلیل می شود.
داستان منظوم حیدر و سمنبر به روایت مردم بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیدر و سَمنبر از داستان های عامه ایرانی است که در زمان حکومت صفوی شکل گرفته است. این داستان از همان زمان شکل گیری به صورت شفاهی یا نوشتاری با روایت های گوناگون بین اقوام مختلف ایران رایج بوده است. هریک از روایت های منظوم این داستان در بلوچی به بیش از 200 مصراع1 می رسد. یکی از روایات آن را در دوره قاجار، شاعری به نام ملک دینار میرواری سروده و روایت دیگر را نیز به احتمال زیاد در همین زمان شاعری گمنام به نظم درآورده است. شاعران بلوچ در عین اینکه از نظر درون مایه و ساختار به اصل منظومه فارسی نظر داشته اند، به برخی از حوادث رنگ بومی داده و نیز بعضی از رسوم سنتی بلوچ ها را به آن افزوده اند. سبب ماندگاری این داستان در میان مردم بلوچ، افزون برجذابیت داستان، اجرای خنیاگران بلوچ بوده است که آن را همراه با ساز و موسیقی می خوانده اند.
پیوستگی معنایی متن از منظر نظریه آمیختگی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله که بخشی از پژوهشی وسیع دربارة میزان کارایی نظریة آمیختگی مفهومی در تبیین مؤلفة شناختی فرآیند ساخت معنا در قصه های عامیانه است، می کوشیم با توجه به مبانی نظریة «آمیختگی مفهومی»، پیوستگی معنایی را که یکی از مهم ترین عوامل ساخت معناست، در قصه ای از قصه های عامیانه ایرانی بررسی کنیم. دو پرسش اصلی این مقاله عبارت اند از این که آیا به استناد مبانی و قواعد نظریه آمیختگی مفهومی می توان پیوستگی معنایی در قصه ها را تحلیل کرد؟ و دیگر این که تا چه اندازه یافته های حاصل از این تحلیل قابل تعمیم هستند؟
فرض ما بر این است که با استفاده از چارچوب نظریة آمیختگی مفهومی- که توسط ژ. فوکونیه و م. ترنر(2002) مطرح شده است- می توان چگونگی ایجاد و حفظ پیوستگی معنایی متن را در قصه های عامیانه تبیین کرد. نتایج این بررسی نشان می دهد که کاربست نظریة آمیختگی مفهومی می تواند در تحلیل پیوستگی معنایی و تفسیر متن از منظر معنا شناسی شناختی راهگشا باشد؛ علاوه برآن که با استفاده از انگارة چهار فضایی مطرح شده در این نظریه می توان چگونگی تصویرسازی در ذهن مخاطب و پیوستگی معنایی این تصاویر را با هم نشان داد.