فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: The present study sought to explore EFL teachers’ cognition of rapport establishment and maintenance, as one of the aspects of classroom management, in the context of Iran’s foreign language institutes’ face-to-face EFL classes.Method: The study involved 12 Iranian teachers who taught adult learners. The sample size was determined based on reaching saturation, and the participating teachers were selected through purposeful sampling. The main instrument utilized in this qualitative study was a semi-structured one-to-one in-person interview, which aimed to elicit the participants’ cognition of rapport development. These individual interviews were audio-recorded, transcribed, and analyzed thematically.Results: The findings revealed that the participants believed in the importance of rapport creation for efficient classroom management. Besides, they recommended strategies for establishing rapport with learners, such as familiarization, verbal immediacy, non-verbal immediacy, attention to learners’ emotions, judicious L1 use, playing games, and utilizing social media. Moreover, they held that teachers’ personality traits and communication skills could impact their approach to building rapport.Conclusion: Altogether, the participants had a sound cognition of rapport maintenance as one of the aspects of classroom management. The findings of the current study provide implications for teacher educators, teachers, and institutes’ supervisors.
Effects of Genre-Based Pedagogy on Iranian Medical Researchers’ Discussion Writing Ability(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
97 - 113
حوزههای تخصصی:
Genre-based pedagogy has gained a lot of attention since the mid-1980s. Genre is defined in relation to the use of language in conventionalized communicative situations. In this research, there was an attempt to scrutinize the effects of genre-based pedagogy on Iranian medical researchers’ discussion writing ability. To examine the formulated hypotheses, A group of 35 subjects were randomly selected from medical researchers in Zanjan and Tehran Universities of Medical Sciences. Both male and female researchers were invited to this study. A within-group pre-test and post-test design was implemented. The instructional procedures went on for four sessions before the posttest was administered. The results of the paired t-test revealed that genre-based pedagogy had a significant effect on the discussion writing ability of Iranian researchers of medical sciences. Ultimately, in a Focus-group interview, the participants contended their expertise in writing significantly increased due to the treatment sessions. Implications of this study may include genre-based pedagogy in the Iranian ESP curriculum.
تنوع ساخت فعل در گونه های فارسی کابلی، هروی و هزارگی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش های مقایسه ای در زمینه زبان ها و گویش های ایرانی به دلیل «پیکره بنیاد» بودن آن، به گونه مقبولی در ایران صورت نگرفته و این موضوع انجام مطالعات تطبیقی بین گونه های معتبر زبان فارسی را دشوار می سازد. به جهت فقدان نهادهای نظارتی و حمایتی در مورد فارسی دری در افغانستان و نیز وجود جنگ های فرسایشی و همچنین مهاجرت های گسترده، به جایگاه زبان فارسی در آن سرزمین عنایت کافی مبذول نشده است. در غیاب چنین توجهی در آن کشور همسایه و مسلمان که پیوندهای عمیق فرهنگی با ایران دارد، ضروری می نماید تا زمینه مطالعات گویشی در مورد فارسی دری در دانشگاه های ایران تقویت شود. این پژوهش از نتایج یک تحقیق میدانی در زمینه بررسی تطبیقی گویش های مرزی ایران است. برای مزید اطمینان، آثاری که به بررسی گویش های فارسی افغانستان پرداخته، مورد بازبینی قرار گرفته اند. به علاوه پژوهشگر برای امکان مقایسه تنوعات ساخت فعل در گویش های کابلی، هروی و هزارگی از طریق مصاحبه و همچنین مشاهده مستقیم، داده های مورد نیاز را استخراج و ثبت کرده است. تعداد گویشوران در هر کدام از گویش های مورد نظر 5 نفر از دانشجویان افغانستانی واحد بین الملل دانشگاه بیرجند با میانگین سن 30 سال در 2 گونه جنسیتی است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از شباهت نسبی الگوی رده شناختی حاکم بر گویش های کابلی، هروی و کابلی با فارسی معیار و به ویژه گویش های مرزی خراسان در حوزه هایی چون زمان های فعل، ساخت های امر و نفی، مجهول و انواع سببی است. گویش هزارگی نسبت به گویش های فارسی هروی و کابلی از تفاوت های واژگانی و دستوری قابل توجهی با فارسی معیار در ایران برخوردار است.
Examining the Impact of Implementing Nicenet on Teaching Grammar Structures to Develop Writing skill among Iranian EFL Intermediate Learners
حوزههای تخصصی:
It is possible that technology possesses a unique place in language teaching and learning. Research on CALL in the Iranian L2 context is rather scarce. This research intends to explore the impact of administering Nicenet as one of the virtual learning environments (VLE)'s on linguistic use and grammar instruction in writing. The design of the research was quasi-experimental method having a pre-test and a post-test. The subjects were chosen through the convenience sampling strategy and were assigned randomly into experimental and control groups (female = 21, male = 21) and control (female = 21, male = 21). The independent variable in this research was the teaching linguistic use (grammar) through Nicenet. The dependent variable was the participants’ linguistic use (grammar) as reflected by the writing test. The participants were chosen concerning their performance on the Oxford Placement Test (OPT) and were homogenized accordingly. The outcome of inferential statistical tests, ran through Mann-Whitney, depicted that there was a statistically significant variation between the accomplishments mean scores of the learners of the experimental group who learned the grammar through computer and the control group who studied the same syntactic item utilizing the traditional strategy. The results also showed that the accomplishment in the post-test for both the experimental and control groups is related to the treatment. The results depicted that computer as an instrument and Nicenet as an application could assist learners to escalate their grammar acquisition.
بررسی گفتمان کودکان اوتیستی برپایه فرانقش بینافردی و متنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
65 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی گفتار کودکانِ 6 تا 10 ساله دارای اُتیسم بر اساس فرانقش بینافردی و متنی در نظریه نقش گرایی هلیدی (Halliday, 2014) است. دو گروه از کودکانِ سالم و دارای اُتیسم، گروه های شاهد و تجربی پژوهش را شکل می دهند که به روش تصادفیِ طبقه ای انتخاب شده اند. داده های گفتاری هر دو گروه، ثبت شده و بر اساس فرانقش بینافردی و متنی مورد تحلیل قرار گرفته است. پرسش اصلی پژوهش حاضر از این قرار است که آیا فرانقش بینافردی می تواند در بررسی جمله های افراد مبتلا به اتیسم مؤثر باشد و اینکه گفتمان افراد مبتلا به اتیسم چگونه بر اساس مدل فرانقش متنی نقش گرایی هلیدی بازنمایی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط بینافردی در کودکانِ مبتلا به اُتیسم، به دلیل کم حرف بودن و تمایل نداشتن به برقراری ارتباط، بسیار ضعیف است. بین میزان به کارگیری مقوله وجهیت در دو گروه کودکان مبتلا به اُتیسم و کودکان سالم، تفاوت معناداری وجود دارد. هرچند که در کاربرد مقوله قطبیتِ منفی، تفاوت آشکاری بین دو گروه مشاهده نشد و هر دو گروه، به استفاده از جمله های مثبت تمایل داشتند. مبتلایان به اُتیسم، درک شفافی از مفهوم زمان نداشتند و در جمله های خود از زمان حال بیشتر بهره می بردند. از نظر وجه، وجه های اخباری و امری پرکاربرد بوده و کاربرد وجه التزامی بسیار محدود است. فاعل و نیز آغازگرها در گفتار مبتلایان به اُتیسم، اغلب واژه های ملموس و در دسترس هستند. یافته های این پژوهش می تواند برای مربیان کودکان دارای اُتیسم، روان شناسان و زبان شناسان مفید باشد.
متغیرهای مؤثر در ظهور / عدم ظهور «را» در گفتار فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
225 - 252
حوزههای تخصصی:
در پژوهشِ توصیفی-تحلیلی حاضر این پرسش مطرح است که وجود چه متغیرهایی سبب ظهور یا عدم ظهور «را» در گفتار گویشوران زبان فارسیِ معیار است. بنابراین، جمله هایی تک مفعولی مطابقِ شم زبانی نگارندگان تولید شد تا براساس آن ها متغیرهایِ مشخصه های معناییِ مفعول، مشخصه های معناییِ فعل، و تأثیرپذیری مفعول از فعل با استفاده از رویکردهای آیسن (Aissen, 2003)، نَس (Nass, 2004)، روستین (Rothstein, 2008a; Rothstein, 2008b)، وُن هویزینگر (Von Heusinger, 2008)، و بیورز (Beavers, 2011) توصیف و تحلیل شوند. در زبان فارسی معیار، نه تنها جان داری گروه اسمی مفعول مستقیم، بلکه معرفگی و مشخص بودن آن نیز در ظهور و عدم ظهور «را» نقش دارد، به گونه ای که مفعول مستقیم جان دار و معرفه با «را» نمایان می شود. بنابراین، پیوستار معرفگی و جان داری همواره معنادار نیست و جمله هایی وجود دارد که آن را نقض می کند. بنابراین، یافته های نگارندگان کاملاً همسو با یافته های آیسن (Aissen, 2003) نیست. یافته های مقاله حاضر هم راستا با نَس (Nass, 2004) نشان داد با کاهش میزان تغییر در موجودیت، میزان تأثیرپذیری نیز کمتر می شود و «را» باید در ساختار جمله حضور داشته باشد، ولی حضور مفعول مؤثر و متأثر در جایگاه نحوی مفعول تاثیری در امکان ظهور و عدم ظهور «را» ندارد. طبقه بندی وُن هویزینگر (Von Heusinger, 2008) نیز نمی تواند دلیل ظهور و یا عدم ظهور «را» را تبیین کند، زیرا افعالی وجود دارند که مفعولشان هم با «را» و هم بدون آن نمایان می شود. طبقه بندی بیورز (Beavers, 2011) نیز ظهور و عدم ظهور «را» را نمی تواند تبیی ن کند، زیرا حتی افعال یک گروه نیز گاهی رفتار های متفاوتی در پذیرش «را» نشان می دهند. همچنین، هر چه تأثیرپذیری مفعول از فعل کمتر باشد، امکان تظاهر آشکار «را» بیشتر می شود.
نشانه شناسی فرهنگی رمان رهش با تکیه بر رمزگان های بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
100 - 123
حوزههای تخصصی:
رهش آخرین رمان رضا امیرخانی است. او در این رمان به موضوع توسعه نامتوازن تهران پرداخته است. این رمان مانند سایر آثار امیرخانی به چاپ های متعدد رسید و جایزه ادبی جلال آل احمد را نیز نصیب خود کرد؛ نکته ای که ضرورت نقد و بررسی آن را نشان می دهد. از این رو، هدف مقاله حاضر این است که با استفاده از نظریه رمزگان بارت به تحلیل نشانه شناختی این رمان پرداخته شود. برای این کار ابتدا رمزگان های پنج گانه، با تأکید بر رمزگان های معنایی، نمادین و فرهنگی، در واحدهای خوانش برگزیده تحلیل و بررسی می شود. سپس به نقد این متنِ واسازی شده با نگاهی به مفهوم ایدئولوژی پرداخته می شود تا به حقیقت مادی پنهان در متن دست یازیم. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که روش بارت، در صورتی که با خوانشی فرامتنی همراه شود قادر است پرتوی بر زوایای پنهان و تاریک متن بیفکند. برای مثال، تقابلی تکرارشونده در رمان حول مضامین طبیعت/شهر، پاکی/آلودگی و سنت/تجدد از همان سطرهای نخستین رمان شکل می گیرد و تا پایان ادامه می یابد و تقویت می شود. تقابلی که بدیهی و طبیعی انگاشته می شود و تردید در آن روا نیست. نیز معلوم شد که راوی داستان با ایجاد تقابل های کاذب میان شخصیت های سیاه و سفید، سعی در پوشاندن بخشی از واقعیت و گاهی واژگونه نشان دادن آن دارد. ویژگی هایی که رهش را تبدیل به متنی ایدئولوژیک می کند.
سرنام پنداری و ریشه شناسی شاعرانه (معرفی و توصیف دو هنرسازه تازه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره انواع هنرسازه ها در آثار ادبی گوناگون نوشته های بسیاری به چاپ رسیده است، اما ازآنجاکه هنر و هنرسازه ها را نمی توان محدود کرد، پژوهشگر ادبی هنوز هم می تواند انواع دیگری از این ابزارها را کشف و توصیف کند. نگارندگان در این نوشتار کوشیده اند به دو هنرسازه بپردازند که ظاهرا تاکنون توجه ادب پژوهان را به خود جلب نکرده اند. این دو ابزار عبارت اند از سَرنام پنداری و ریشه شناسی شاعرانه. در سرنام پنداری (تسامحا سرواژه پنداری)، شاعر/ نویسنده می کوشد هر یک از واج ها یا تک نگاره های یک واژه را واج یا تک نگاره آغازینِ واژه ای دیگر بپندارد و با این کار واژه بسیط را سرنام تلقی کند. درواقع با این حسن تعلیل، به صورتی هنری معانی دیگری به معنای اصلی واژه افزوده می شود که در ساختمان و ریشه آن واژه وجود ندارد. در ریشه شناسی شاعرانه (هنجارگریزی ریشه شناختی)، شاعر/ نویسنده برای واژه ریشه ای می سازد تا معنای موردنظر خود را بدان واژه تحمیل کند. برخلاف ریشه شناسی عامیانه، ریشه شناسی شاعرانه کاملا آگاهانه است. اطلاعات این مقاله به روش کتابخانه ای گردآوری شده و روش تحقیق نگارندگان توصیفی تحلیلی است.
مفهوم واژه ی پارسی باستان bāji-در منابع دوره ی هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی ملل bāji- پرداز مندرج در کتیبه های هخامنشی، با فهرست هرودوت از شهربی های خراج گزار و نیز برداشت متاخر از مفهوم واژه ی باج/ باژ در فارسی میانه و نو، سبب شده که bāji-، غالبا در معنای خراج و گزیتی در نظر گرفته شود که به صورت موظفی پرداخت می شده است. با این حال، بررسی دقیق تر منابع دوره ی هخامنشی و به ویژه بند ششم از سنگ نبشته ی داریوش اول در نقش رستم DNb و رونوشت ایلامی آن و همین بند از کتیبه ی XPl، در پرتو نوشته های یونانیان و الواح ایلامی بارو و اسناد آرامی، اختیاری بودن bāji- را، حداقل در اوایل دوره ی هخامنشیان، پررنگتر می کند. آنچه که از کتیبه ی DNb برداشت می شود اینکه، bāji- در حد توان و استطاعت پرداخت می شده و غالبا با هدیه ای متقابل از سوی شاه همراه می شده است. فرایند ثبت و ضبط دقیق bāji- و هدیه، همچون صورت های الزام آور از خراج و مالیات، به تدریج تمایز این دو نوع پرداخت را از جهت وظیفه از میان برده است. با این حال، همین تمایز اولیه سبب شده است که حداقل بخشی از پرداخت های شهرب ها و طبقات فرادست به خزانه، در قالب کالاهای نفیس و هنرمندانه صورت گیرد که می توان آن را، یکی از عوامل گسترش هنرهای ایرانی در دوره ی هخامنشیان دانست.
آموزش ضرب المثل فارسی به غیرفارسی زبانان درس «خواندن متون مطبوعاتی» به عنوان مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
497 - 508
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل، یکی از فرم های زبان است که هم از فرهنگ تأثیر می پذیرد و هم بر فرهنگ تأثیر می گذارد. به آسانی پیداست که ضرب المثل در متون مطبوعاتی، به ویژه در تیتر اخبار زبان فارسی و چینی زیاد به کار می رود، اما بعضی وقت ها با وجود ظاهر مشابه، کاربرد و پس زمینه آنها کاملاً متفاوت است. ازاین رو تمرکز این تحقیق، مبتنی بر این سؤال اصلی است که چطور در کلاس «خواندن متون مطبوعاتی» ضرب المثل های فارسی را به غیرفارسی زبانان تدریس می کنیم. بر اساس مطالعات صورت گرفته، شباهت و تفاوت کاربرد، پس زمینه ضرب المثل های دو زبان و روش تدریس تحلیل و بررسی خواهد شد. هنگام خواندن اخبار دو کشور، به دلیل تفاوت های فرهنگی ممکن است میان خوانندگان سوءتفاهم پیش آید. به عنوان یک زبان آموز و مترجم باید روش ترجمه مناسب تر را انتخاب کنیم تا درک متقابل میان مردم دو کشور تقویت شود. چکیده ضرب المثل، یکی از فرم های زبان است که هم از فرهنگ تأثیر می پذیرد، و هم در فرهنگ تأثیر می گذارد. به آسانی پیداست که ضرب المثل در متون مطبوعاتی، به ویژه در تیتر اخبار زبان فارسی و چینی زیاد به کار می روند، اما بعضی وقتها کاربرد و پس زمینه ی آنها یکسان نیست. از این رو تمرکز این تحقیق، مبتنی بر این سؤال اصلی است که چطور در کلاس «خواندن متون مطبوعاتی» ضرب المثل های فارسی را به غیر فارسی زبانان تدریس می کنیم. بر اساس مطالعات صورت گرفته، درباره ی کاربرد شباهت و پس زمینه های تفاوت دو زبان، روش تدریس ضرب المثل و فرهنگ مربوط به آنها و راه ترجمه ی مناسب تحلیل و بررسی خواهد شود.
برآمدن سنّت ادبی پیشا-مشروطه از رهگذر نظامگان ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
178 - 214
حوزههای تخصصی:
بحث اصلی این است که چگونه نظام ترجمه در برآمدن و تکوّن نظامگان ادبی پیشا مشروطه نقش ایفا می کند. ترجمه به مثابه ابزاری برای ایجاد تغییر و تحوّل نه فقط در ارکان سیاسی و اجتماعی جامعه، بلکه در تکوین و تکوّن نظامگان فرهنگی ادبی جامعه از رهگذر نظام مطبوعات و به ویژه، کمک به ایجاد ژانرهای ادبی تازه تولّد یافته عمل می کند. در عصر پیشا مشروطه، رواج ترجمه در قالب یک نظام با خود الگوهای نو و تازه به همراه می آورد که پیش تر در جامعه سابقه نداشته اند. به نظر می رسد می توان از منظر نظریّه نظامگان پیشنهادی اون زهر که درباره جایگاه اَقماری و هسته ای ادبیّات ترجمه شده بحث می کند، از جایگاه نظام ترجمه در عصر پیشا مشروطه، چشم اندازی روشن تر در تصوّر آورد. درمجموع، ترجمه کمک می کند سبک نوشتاری منثور جای سبک منظوم را بگیرد و نظام ترجمه در کنار سایر نظام ها، بر سبک و سیاق گونه های تازه تولّد یافته در نظامگان ادبی پیشا مشروطه تأثیرگذار است.
آشپزی در فرهنگ و گویش مردمان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشپزی یکی از نمودهای تمدن و فرهنگ در هر قومیتی است و مطالعۀ شیوههای پختوپز و آیینها و باورهای درآمیخته با آن قدمی برای درک و شناخت بخشی از فرهنگ آن قومیت است. هدف از مقاله پیشرو شناخت آن گوشه از فرهنگ پرمایة مردمان بوشهر است که در آشپزی بومی و سنتی آنان جلوهگر میباشد. همچنین، گردآوری واژگان و اصطلاحات مربوط به آشپزی در گویش بوشهری به منظور حفظ آن از فراموشی و نابودی از دیگر اهداف این پژوهش بهشمار میآید. دادههای این مطالعه به دو روش میدانی و کتابخانهای گردآوری شده و جامعۀ آماری، سالخوردگان کمسواد ساکن شهرستان بوشهر میباشند. آنچه در این نوشتار آمده، دربرگیرندۀ عادتهای غذایی مردمان بوشهر، آیینهای گرهخورده با آشپزی، توصیف غذاها، نانها، شیرینیها و حلواهای محلی همراه با فهرستی از نام ابزارها و اصطلاحات آشپزی رایج در گویش بوشهری است. فرهنگ آشپزی بوشهری همانند دیگر فرهنگها تحت تأثیر شرایط زیست بومی و اقتصادی قرار دارد و بازتابندۀ باورهای دینی و آدابورسوم ملی و نیز نمایانگر دیرینگی این قوم است. از آنجا که این فرهنگ امروزه در حال فراموشی است، هرگونه تلاش برای شناساندن و پاسداری از آن بایسته و ارزشمند میباشد.
Psychometric Properties of the Already-developed Language Teaching Aptitude Scale for Iranian EFL Teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
29 - 40
حوزههای تخصصی:
This study aimed at investigating the psychometric features of the already-developed Language Teaching Aptitude Scale for Iranian EFL teachers. A correlational survey design was used benefiting from Structural Equation Modeling (SEM). The study participants consisted of 300 (126 males and 174 females) Iranian EFL teachers who were conveniently selected from different Azad and State universities and various institutes and high schools of Iran. The instrument used for data collection was the already-developed Language Teaching Aptitude Scale for Iranian EFL teachers. This scale consisted of 90 Likert-type items that measured ten subscales (i.e., Good inter-personal behavior, Making students motivated, Time management ability, Recognition of students’ needs, Positive thinking skills, Critical thinking ability, Verbal intelligence, Mastery over different teaching methods, Evaluation skills, and English language proficiency). SPSS and AMOS 26 were employed to analyze the data, using exploratory and confirmatory factor analysis and Cronbach’s Alpha test. The results of exploratory and confirmatory factor analysis, along with alpha coefficients, provided evidence in support of the validity and reliability of the developed scale. Therefore, it can be concluded that the already-developed Language Teaching Aptitude Scale for Iranian EFL teachers can be used in recruiting individuals for the teaching profession so that teachers’ professional development and students’ English achievement are guaranteed.
Structural Equation Modelling of the Relationship Between EFL Learners'''' Language Structural Equation Modelling of the Relationship Between EFL Learners' Language Mindset and Individual Attributes: The Case of Self-efficacy, Autonomy, Critical Thinking(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
71 - 85
حوزههای تخصصی:
This study aimed at exploring a host of objectives: it examined whether self-efficacy, learner autonomy, and critical thinking play a significant part in predicting EFL learners'' language mindset. Moreover, it inspected the direct and indirect relationships among all the above-mentioned variables. To achieve these purposes, a correlational survey design was used; survey questionnaires (Motivated Strategies for Learning Questionnaire (MSLQ), Learner Autonomy Questionnaire, California Critical Thinking Skills Test (CCTST), and Language Mindsets Inventory (LMI) were administered to more than 700 male and female intermediate EFL learners selected through convenient sampling from several language institutes in Isfahan, Iran, and the required data were collected and statistically analyzed by path analysis in the SmartPLS environment. The obtained results showed that all the variables are partially related to language mindset. However, the significant relationship with mindset was that of self-efficacy. This finding has useful implications for language teachers. Growth mindsets must be captured and modeled by them for the proper implementation of mindset interventions so that learners can understand their flexible capacities as a reflection of their efforts. They can also develop attitudes and behaviors in the learner that will help them succeed in life. Learners who undergo a growth mindset intervention to increase self-efficacy will benefit from greater academic success and commitment to learning.
معرّفی آموزش های مبتنی بر چینش ذهنی و چینش مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
71 - 95
حوزههای تخصصی:
با توجّه به پیشرفت سریع فنّاوری در حوزه های شناختی، رباتیک و هوش مصنوعی و تشدید نیازهای معیشتی و رفاهی انسان، همچنین در سایه فراوانی و دسترسی سهل مطالب آموزشی در فضای مجازی، به نظر می رسد آموزش کلاسیک و سنّتی دیگر پاسخگوی نیازهای واقعی جامعه نیست و آموزش غیررسمی با تأکید بر فن و مهارت و خودکارسازی یادگیری، بر آموزش رسمی غلبه پیدا کرده است. در این راستا، در نوشتار حاضر و برگرفته از نظرات برخی متخصصان آموزش، تلاش بر این است دو نوع از آموزش معرّفی و بررسی شود: الف: آموزش مبتنی بر چینش ذهنی (شامل دو نوع آموزش انباشت ذهنی و آموزشِ پرورش ذهنی) و ب: آموزش مبتنی بر چینش مغزی (شامل دو نوع آموزش مغزورزی و آموزش مغززایی). آموزش نوع نخست به اندیشیدن و اندیشه ها و آموزش نوع دوم به دانش و مهارت مرتبط است. درواقع، با وجود نظام های آموزشی هوشمند و فضای آنلاین حرکتی از سمت رویکردهای نرم، ذهنی، ارزشی و انسانی به سمت رویکردهای سخت، مغزی، معیشتی و ماشینی در حال رخ دادن است که باید در شرایط کنونی آموزش مورد توجّه متخصصان آموزشی، مدرّسان و مؤلفان کتاب های درسی قرار گیرد.
نقش بازخورد زبانشناختی و غیر مستقیم در جنبه های گفتمانی متون استدلالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی بازخورد غیرمستقیم و زبانشناختی بر اشتباهات زبان آموزان در متون استدلالی انجام شده است. جنبه های گفتمان عبارتند از: پیوستگی، سازمان یافتگی، انسجام، اتحاد معنایی و فراگفتمان. شش کلاس آماده انتخاب شدند که دو کلاس بازخورد اصلاحی غیرمستقیم دریافت کردند، دوکلاس دیگر تحت پوشش اصلاح زبانشناختی قرار گرفتند و دو کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل هیچ بازخوردی دریافت نکردند. پیش آزمون و پس آزمون نوشتار استدلالی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری بین بازخورد های غیرمستقیم و زبانشناختی در مورد سازماندهی متنی وجود نداشت اما در تمام مقایسه های دیگر بازخورد غیرمستقیم مؤثرتر از بازخورد زبانشناختی بود و هر دو در مقایسه با گروه کنترل بهتر بودند. همچنین نتایج بیانگر این بود که در کل، معلمان نسبت به بازخورد اصلاحی غیرمستقیم در مقایسه با بازخورد زبانشناختی در پاسخگویی به مشکلات گفتمانی زبان آموزان بیشتر تمایل دارند. معلمان به جای ارائه اصلاحات و پیشنهادات، نظرات بیشتری برای شناسایی مشکلات ارائه کردند.
«چوب واژه ها» در گویش باصری فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
253-176
حوزههای تخصصی:
یکی از مسایل مورد توجه زبان شناسان و به طور اخص گویش شناسان، بررسی و ثبت و ضبط گویش های بومی به عنوان بخشی از میراث فرهنگی جامعه است. پژوهش حاضر در قالب رویکردی توصیفی به بررسی چوب واژه ها و نامگذاری دست سازهای چوبی در گویش باصری فارس، به عنوان یکی از گویش های ایرانی جنوب غربی، می پردازد. داده های پژوهش با تکیه بر مطالعه میدانی و بر اساس مصاحبه با ده نفر گویشور بیسواد یا کم سواد زن و مرد ایل باصری گردآوی شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد چوب واژه ها و به کارگیری آنها در بافت معنایی متفاوت از زبان فارسی معیار از ویژگی های بارزگویش باصری به شمار می رود. عموما" باصری ها ابزار چوبی را در حوزه های قالی بافی، دامداری، پخت و پز، و برپا کردن چادر استفاده می کنند. بنابراین، برای این ابزار نام هایی را به کار می برند که کمتر در زبان فارسی معیار شنیده می شود. تصاویر برخی از دست سازهای چوبی نیز در مقاله ارائه شده است. نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده زبان شناسان،گویش شناسان و علاقه مندان به زبان فارسی قرار بگیرد.
بازتاب ایدئولوژی و قدرت در نمایشنامه های شکلک و خواب در فنجان خالی با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، گفتمان دو نمایشنامه از نغمه ثمینی با توجه به هژمونی زمان تولید و مصرف آن ها بررسی شده است. در این بررسی، نمایشنامه نه به عنوان یک متن هنری صِرف، بلکه به عنوان یک عنصر زبانی مطالعه شده که در برگیرنده گفتمان های مختلف است که در اینجا، کارکرد اجتماعی آن با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، موردبررسی قرار گرفته است. متن های انتخاب شده برای این پژوهش، نمایشنامه های شکلک و خواب در فنجان خالی هستند که هر دو در بین سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ یعنی همزمان با دولت اصول گرا امکان مصرف در جامعه (به معنای انتشار و اجرا) داشته اند. با استفاده از مدل سه مرحله ای فرکلاف یعنی تحلیل متن، یافتن کارکرد گفتمانی و یافتن کارکرد اجتماعی این نتیجه حاصل می شود که گفتمان حاکم در آن دوران بر شکل گیری متون تأثیر داشته است و همزمان گفتمان های مورداستفاده نویسنده در نمایشنامه ها بر اساس جنسیت نویسنده و برخی ویژگی های دیگر با مفصل بندی گفتمانیِ هژمونی زمانه فاصله دارد. اگرچه نویسنده سعی دارد با استفاده از ابزارهای زبانی از هژمونی فاصله بگیرد، اما میزان این فاصله و چگونگی بازتاب ایدئولوژی و قدرت در متن های موردنظر قابل بررسی هستند.
Focusing on the Comprehension Challenge of Different Passive Structure Types by EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۲, No. ۱, June ۲۰۲۳
97 - 117
حوزههای تخصصی:
Much of the research on the comprehension of passive sentences has targeted healthy adults, L1 acquirers and people with aphasia. However, a topic that lacks evidence is the comprehension challenges of EFL learners facing different passive structure types. Consequently, this study investigated the comprehension difficulty of different passive structures by 186 intermediate EFL learners. The participants’ task was to read a sentence and choose a corresponding answer in a multiple-choice format via a software application designed for this study. The answers were analyzed in terms of the comprehension accuracy and the reaction time. Compared with the passive sentences, the participants needed less time comprehending active sentences and had a higher success rate. The results suggested that different passive verb types (i.e., regular/irregular, action/state, double-object/single-object, negative/affirmative, and question/statement) imposed different degrees of comprehension challenge to EFL learners; passives with regular verbs (PR) were the least challenging and passives with double-object verbs (PDO) were the most demanding structures. It was also revealed that the participants’ comprehension of different passive structures was significantly different based on their reaction times. The study’s findings may be of insight for EFL instructors and material developers to possibly invest more time for the more challenging passive structures.
Investigating the Impact of Learning Styles on Reading Comprehension Skills and Self-Efficacy Perceptions: Evidence from Iranian Intermediate EFL Learners
حوزههای تخصصی:
The present study investigated the impact of learning styles on EFL learners’ reading comprehension skills improvement and self-efficacy perceptions. To this end, 60 intermediate male/female EFL learners at Pasargad Language Center in Langarud, Iran with the age range from 14 to 20 were selected based on the results of Michigan Test of English Language Proficiency. Next, they were randomly divided into two groups of 30. Then, the participants in both groups sat for a pretest of the English reading comprehension test, and answered the English proficiency background form, self-efficacy scale, and Maggie McVay Lynch learning style inventory. Next, the experimental group received learning-style-based activities, while the control group continued to work in the traditional way, with no regard for learning styles. Finally, the English reading comprehension test and self-efficacy scale were administered to both groups as posttests. The results of the study revealed that students’ learning style preferences have significant effects on their reading comprehension skills and English self-efficacy perceptions. The results also indicated that there is a statistically significant difference in the post-test scores between the control and experimental groups. That is, the experimental group performed better than the control group in the post-test of reading comprehension skills and English self-efficacy perceptions, and the progress in the experimental group was more than the control group. The findings of the present study can encourage teachers to use learning style preferences in English language teaching to help EFL learners increase their level of reading comprehension skills and self-efficacy perceptions.