فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱۲٬۳۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
صندوق های ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری، ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ اﺻﻠﯽ آن ها ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری در اوراق ﺑﻬﺎدار اﺳﺖ و ﻣﺎﻟﮑﺎن آن ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﺧﻮد، در ﺳﻮد و زﯾﺎن ﺻﻨﺪوق شریک اند. ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاراﻧﯽ ﮐﻪ واﺣﺪﻫﺎی ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری را ﺧﺮﯾﺪاری می کنند ﻫﻤﺎن ﻣﺎﻟﮑﺎن ﯾﺎ ﺳﻬﺎم داران ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺪﯾﺮان ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری صندوق ها ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﮑﺮد آن ها ﺑﺎﯾﺪ از ﺗﺨﺼﺺ و ﻣﻬﺎرت ﻻزم ﺑﺮﺧ ﻮردار ﺑﺎﺷﻨﺪ، آن ها ﺑﺎﯾﺪ اﻓﺮاد حرفه ای در ﺑﺎزار ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ صندوق های ﺳ ﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔ ﺬاری ﺑ ﻪ ﻋﻤﻠﮑ ﺮد دﻟﺨ ﻮاه و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران در صندوق ها ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺣﺪاﮐﺜﺮ ﺳﻮد ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارﯾﺸﺎن دﺳﺖ ﯾﺎﺑﻨﺪ. ﻋﻤﻠﮑﺮد و ﺑﺎزده ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد آنﻫﺎ، ﻫﻤﻮاره ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاران، ﻣﺪﯾﺮان ﺻﻨﺪوقﻫﺎ و ﻧﯿﺰ ﻣﻘﺮرات ﮔﺬاران ﺑﻮده اﺳﺖ. در همین رابطه هدف پژوهش حاضر نیز تاثیر صفات سه گانه تاریک شخصیت مدیران بر عملکرد مالی صندوق های سرمایه گذاری با تاکید بر عوامل اقتصادی در بورس اوراق بهادار تهران بوده است که جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد و توزیع آن بین 384 خبره، داده های نرم افزار رهاورد نوین، داده های سایت بانک مرکزی و گزارشات آن استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که نرخ ارز با بازده صندوق ها ارتباط معناداری داشته و همچنین صفت ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی نیز با بازده صندوق ها ارتباط معناداری داشته است که در همین رابطه پیشنهاداتی در راستای بهبود عملکرد مالی صندوق های سرمایه گذاری ارائه شده است.
تصمیمات سرمایه گذاری مبتنی بر اثر تمایلی، رفتار توده وار و سهام بلوچیپ در بازار سرمایه تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تصمیمات سرمایه گذاری مبتنی بر سوگیری های رفتاری با در نظر گرفتن اثر تمایلی، رفتار توده وار و سهام بلوچیپ در بازار سرمایه تهران است. روش: در این پژوهش جهت جمع آوری داده ها، پرسشنامه آنلاین بین 420 سرمایه گذار انفرادی توزیع شد که از این تعداد 395 پرسشنامه صحیح دریافت گردید. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: اثر تمایلی، رفتار توده وار و سهام بلوچیپ بر ادراک ریسک تاثیر مثبت و معناداری داشته و ادراک ریسک نیز بر تصمیمات سرمایه گذاران تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان داد که اثر تمایلی و رفتار توده وار بر تصمیمات سرمایه گذاران تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: این پژوهش با برجسته کردن عوامل موثر ناشی از سوگیری مالی بر تصمیم گیری سرمایه گذاری، مفهوم کارایی بازار و تصمیم گیری منطقی را به چالش کشانده است. این بدان معنی است که بازارهای مالی ممکن است همیشه کارا عمل نکنند و قیمت گذاری و تخصیص نادرست می تواند منتهی به ناهنجاری های اقتصادی و حباب در بازار شود.
عملکرد مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت بر اساس نقاط قوت و ضعف و تغییر طبقه بندی اقلام سود و زیانی: دیدگاه فرصت طلبانه در مقابل دیدگاه اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و رفتار شرکت برای طبقه بندی اشتباه اقلام سود و زیانی (هزینه های عملیاتی به عنوان هزینه های غیر عملیاتی و درآمدهای غیر عملیاتی به درآمدهای عملیاتی) در صورت سود و زیان برای افزایش سود عملیاتی است. جهت انجام این پژوهش اطلاعات مربوط به 191 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های بین 1395 تا 1400 با بهره گیری از معادلات رگرسیونی چند متغیره به روش های حداقل مربعات معمولی و تعمیم یافته با استفاده از نرم افزار ایویوز نسخه 12، آزمون شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شرکت هایی با عملکرد خوب(نقاط قوت) مسئولیت پذیری اجتماعی کمتر در تغییر طبقه بندی درآمدها درگیر می شوند؛ در حالی که شرکت های با عملکرد ضعیف(نقاط ضعف) مسئولیت پذیری اجتماعی، بیشتر در تغییر طبقه بندی هزینه ها؛ ولی کمتر در تغییر طبقه بندی درآمدها وارد می گردند. نتایج این پژوهش با این دیدگاه که شرکت های دارای مسئولیت پذیری اجتماعی در گزارشگری مالی دارای رفتار اخلاقی هستند، سازگار است. این بدان معناست که افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی از طریق کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، موجب افزایش شفافیت اطلاعات مالی و درنتیجه کاهش تغییر طبقه بندی اقلام سود و زیانی می شود. یافته های این پژوهش موجب غنای ادبیات پژوهشی دیدگاه فرصت طلبانه در مقابل دیدگاه اخلاقی مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی و تغییر طبقه بندی اقلام سود و زیانی می شود و نتایج آن می تواند مورد استفاده شرکت های با مسئولیت پذیری اجتماعی واقع شود.
ارزیابی مکانیزم های نظارتی سازمان بورس اوراق بهادار با استفاده از رویکردهای ISM- MICMAC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
121 - 144
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که می تواند به جریان مطلوب معاملات در بازارهای مالی کمک نماید ایجاد چارچوبی است که به وسیله آن تمام طرف های موجود از جمله ناشران، کارگزاران و اشخاص حقیقی یا حقوقی فعال در بازار سهام بتوانند به راحتی و با حداکثر امنیت به معامله بپردازند. به همین دلیل است که در تمامی بازارهای اوراق بهادار نهادهایی برای حفظ چارچوب معاملات و کنترل بر شیوه انجام آن فعالیت می کنند. در ایران نیز سازمان بورس و اوراق بهادار به عنوان متولی انجام معاملات در بازار سرمایه، از طریق شرکت های زیر مجموعه خود (شامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران و شرکت فرابورس ایران) در انجام معاملات سهام نظارت دارد. هدف این پژوهش، ارزیابی و شناسایی مکانیزم های نظارتی بازار بورس اوراق بهادار با استفاده از رویکردی ترکیبی بر مبنای تکنیک ISM و تجزیه و تحلیل MICMAC می باشد. نتایج حاصل از تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای حد دامنه نوسان به عنوان مؤثرترین و اولین متغیر اثرگذار تعیین شده است. سپس به ترتیب متغیرهای حجم مبنا، اطلاعیه شفاف سازی در خصوص شایعه، اطلاعیه شفاف سازی در خصوص نوسان قیمت سهام، برگزاری کنفراس خبری و توقف نماد معاملاتی در رده های بعدی متغیرهای مؤثر قرار دارند. بنابراین با توجه به نتایج پژوهش حاضر به سازمان بورس اوراق بهادار به عنوان نهاد ناظر پیشنهاد می شود در مورد اینکه محدود دامنه ی نوسان به چه میزان باشد و یا اینکه این مکانیزم نظارتی وجود داشته باشد یا خیر تجدیدنظر کند تا سایر مکانیزم های نظارتی که تحت تأثیر مکانیزم محدوده دامنه ی نوسان قرار دارند بتوانند تأثیرات بهینه و مثبت و مثمر ثمری در تصمیم گیری سرمایه گذاران داشته باشند و سرمایه گذاران آسیب کمتری در خصوص انتخاب و خرید سهام شرکت ها ببینند.
تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت کارکنان و نقش تعدیل کننده انگیزه ذاتی (مطالعه موردی: سازمان تامین اجتماعی تبریز)
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
204 - 218
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلی انگیزه ذاتی بر تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت کارکنان می باشد. روش تحقیق با توجه به ماهیت موضوع از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع پیمایشی و علی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کارکنان سازمان تامین اجتماعی تبریز بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Pls استفاده شد. نتایح بدست آمده از آزمون فرضیه ها نشان داد نفوذ ایده آل به طور قابل توجهی بر خلاقیت کارکنان تأثیر می گذارد. انگیزه الهام بخش به طور قابل توجهی بر خلاقیت کارکنان تأثیر می گذارد. اما تحریک فکری بر خلاقیت کارکنان تأثیر گذار نبود. ملاحظات فردی به طور قابل توجهی بر خلاقیت کارکنان تأثیر می گذارد. اما انگیزه ذاتی تاثیر رهبری تحول گرا بر خلاقیت کارکنان را تعدیل نمی کند.
ارتباط بین اهرم مالی با عملکرد مالی با تأکید بر درماندگی مالی و بحران ارزی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
880 - 903
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این مقاله، بررسی ارتباط بین اهرم مالی و عملکرد مالی است. پس از مشخص شدن این ارتباط، اثر تعدیلگری درماندگی مالی بر شدت و ضعف این رابطه بررسی خواهد شد؛ سپس با توجه به اهمیت اثر بحران ارزی بر عملکرد مالی شرکت ها، اثر این متغیر تعدیلگر نیز بر رابطه بین اهرم مالی و عملکرد مالی بررسی می شود.روش: جامعه آماری پژوهش، شرکت های بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ است. داده های موردنیاز برای تحلیل رابطه بین داده ها، به روش کتابخانه ای و با استفاده از وبگاه های بانک مرکزی، بانک جهانی و کدال استخراج شده است. با استفاده از روش حذف سیستماتیک در جامعه، محدودیت هایی در نظر گرفته شد و پس از اِعمال محدودیت ها، ۱۱۴ شرکت از صنایع مختلف بورس اوراق بهادار تهران، به جز صنعت مالی و سرمایه گذاری برای نمونه انتخاب شد. در این پژوهش اهرم مالی به عنوان متغیر مستقل؛ عملکرد مالی، بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام، شاخص کیو توبین، نرخ بازده فروش و نرخ بازده جریان نقدی به عنوان متغیر وابسته و درماندگی مالی و بحران ارزی به عنوان متغیر تعدیلگر در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل هم بستگی و رگرسیون چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد. برای برازش مدل، از روش حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS) استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که اهرم مالی بر عملکرد مالی تأثیر منفی معناداری دارد و این تأثیر، برای شرکت هایی با ریسک درماندگی مالی بالاتر، ضعیف تر است. به علاوه، شواهد حاصل از یافته ها نشان می دهد که بحران ارزی، ارتباط منفی بین اهرم مالی و عملکرد مالی را تشدید می کند.نتیجه گیری: ارتباط منفی بین اهرم مالی و عملکرد مالی، نشان می دهد زمانی که شرکت ها سطح بدهی های خود را افزایش می دهند، افزایش هزینه های بدهی غالب است و از منافع آن فراتر می رود. مدیران می توانند با کاهش سطح اهرم مالی، عملکرد شرکت را بهبود بخشند و با برنامه ریزی برای افزایش وجوه داخلی، آن را به عنوان ابزاری مهم برای ارتقای عملکرد خود و جلوگیری از محدودیت های مالی خارجی در نظر بگیرند. در شرایط ریسک درماندگی مالی بالا، اثر منفی اهرم مالی بر عملکرد مالی کاهش می باید. مشکلات مدیریتی و کمبود سیستم های عملیاتی و کنترلی در شرکت هایی با ریسک درماندگی مالی بالا شدیدتر است؛ بنابراین، نظارت، محدودیت و افزایش کارایی شرکت ناشی از اهرم مالی بالا، بر عملکرد مالی شرکت هایی تأثیر مثبت قوی خواهد داشت که ریسک درماندگی مالی (شامل وضعیت نکول در پرداخت ها، فرایند ورشکستگی و انحلال) بالایی دارند. می توان گفت اهرم مالی بالاتر، به دلیل نقش انضباطی خود، عملکرد مالی شرکت ها را ارتقا می دهد. علاوه براین، بحران ارزی به دلیل ایجاد تورم بالاتر، به افزایش هزینه های سرمایه گذاری و استفاده از وام و تسهیلات مالی منجر خواهد شد. کاهش سطح اهرم مالی در زمان بحران ارزی که دسترسی به منابع مالی خارجی گران تر و دشوارتر می شود، می تواند به بهبود عملکرد مالی شرکت منجر شود.
شناسایی موانع هزینه یابی متغیر در شرکت گاز استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
205 - 218
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر در راستای انجام مقدمات جهت بکارگیری روش هزینه یابی متغیر در مقابل هزینه یابی سنتی جذبی در شرکت گاز استان هرمزگان می باشد. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی موانع بکارگیری هزینه یابی متغیر در شرکت گاز استان هرمزگان می باشد.روش پژوهش: این پژوهش یک تحقیق نظری از نوع توصیفی- میدانی می باشد که در آن برای جمع آوری اطلاعات اولیه از روش کتابخانه ای و برای پاسخ به سوالات تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل، تصمیم گیرندگان مالی در سطوح میانی و عالی در شرکت گاز می شود. روایی و پایایی ابزار تحقیق مورد تایید قرار گرفته است.یافته های پژوهش: بر اساس تحلیل به عمل آمده، (روش معادلات ساختاری)، عدم آگاهی مدیران، عدم وجود استاندارد، عدم اگاهی حسابداران و عدم ارائه آموزش کافی از موانع بکارگیری هزینه یابی متغیر در شرکت گاز می باشند که عوامل عدم آگاهی مدیران و عدم وجود استاندارد، بترتیب در اولویت اول و دوم قرار دارند و عامل عدم آگاهی حسابداران در میان عوامل تایید شده در اولویت اخر قرار می گیرد.نتیجه گیری، اص الت و افزوده آن به دانش: با تعیین موانع بکارگیری هزینه یابی متغیر در شرکت گاز استان هرمزگان مسیر برای پیاده سازی یک سیستم مدرن تر و کارامدتر در راستای افزایش سودمندی اطلاعات برای مدیران و حسابدران هموار می گردد. با توجه به نتایج پیشنهاد می گردد ابتدا موانع استخراج شده مرتفع گردیده و سپس اقدام به پیاده سازی هزینه یابی متغیر در شرکت گاز استان هرمزگان گردد.
شناسایی نقش و مسئولیت شخصیت های اصلی عرصه حکمرانی دارایی های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
۴۵۲-۴۳۶
حوزههای تخصصی:
حکمرانی خوب به کشورها کمک می کند تا از منابع عمومی به بهترین شکل استفاده نموده، به توسعه اقتصادی و اجتماعی کمک نماید و اعتماد عمومی نسبت به دولت را ارتقا می دهد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی نقش و مسئولیت شخصیت های اصلی عرصه حکمرانی دارایی های عمومی است. این پژوهش با روش کیفی (روش فوکوس گروپ) از طریق برگزاری 5 جلسه با مشارکت 10 نفر از اساتید دانشگاهی در سال 1403 انجام شد. با استفاده از جلسات گروه کانونی و بررسی تخصصی موضوع، وظایف کلیدی هر یک از بازیگران اصلی در این حوزه شناسایی و تبیین شده است. یافته های پژوهش نشان داد نقش های اصلی در عرصه حکمرانی دارایی های عمومی شامل قانون گذاران و نهادهای نظارتی، کمیته های حسابرسی، دولت، واحدهای اطلاعات مالی، مؤسسات عالی حسابرسی، سازمان های حسابرسی خارجی، ذی نفعان، حسابرسان داخلی، مدیران و کارکنان هستند. هر کدام از این نهادها و افراد دارای نقش ها و مسئولیت های خاصی در ارتقای شفافیت، پاسخگویی و اعتماد عمومی در مدیریت دارایی های عمومی می باشند. علاوه بر این، در این پژوهش با هدف ارتقای اصول حکمرانی خوب و بهبود عملکرد سازمان های دولتی، به تحلیل دقیق و جامع این نقش ها و مسئولیت ها نیز پرداخته شده است.
The Impact of Cost Stickiness and Product Market Competition on Firms' Competitive Business Strategies(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۳, Autumn ۲۰۲۴
51-64
حوزههای تخصصی:
Objectives: This study examines the impact of cost stickiness and product market competition on companies' competitive business strategies. By analyzing these relationships, the research aims to provide insights into how market dynamics and cost behavior influence strategic decision-making. Methodology/Design/Approach: The study is applied in nature and follows a causal-correlational methodology. The statistical population consists of firms listed on the Tehran Stock Exchange, from which 130 companies were selected using the systematic elimination sampling method. The research covers eight years from 2016 to 2023. The hypotheses were tested using three statistical models to assess the relationships between cost stickiness, market competition, and business strategy. Findings: The results indicate an inverse relationship between product market competition and competitive business strategy, suggesting that firms in highly competitive industries tend to adopt defensive strategies. However, no significant relationship was found between cost stickiness and competitive business strategy. Additionally, the interaction between cost stickiness and product market competition does not significantly influence firms' strategic choices. Innovation: This study contributes to the literature by exploring the interplay between cost behavior, market competition, and strategic decision-making in emerging markets. The findings offer valuable implications for managers and policymakers in shaping business strategies based on market conditions and cost structures.
اثر تجربه سرمایه گذاری اولیه ی سرمایه گذاران مبتدی بر رفتارهای آتی آن ها از طریق ادراک ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷
108 - 129
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به بررسی چگونگی تأثیر تجربیات اولیه سرمایه گذاری سرمایه گذاران مبتدی بر رفتارهای آتی آن ها از طریق درک ریسک می پردازد. هدف این تحقیق پر کردن شکاف های موجود در تحلیل های مالی سنتی با در نظر گرفتن عوامل روان شناختی مؤثر بر تصمیمات سرمایه گذاری است. با ایجاد یک محیط آزمایشگاهی کنترل شده که شرایط بازار سهام را شبیه سازی می کند، این پژوهش قصد دارد بررسی کند که چگونه مواجهه اولیه با سطوح مختلف ریسک، فرآیندهای تصمیم گیری و استراتژی های سرمایه گذاری بلندمدت را شکل می دهد. هدف اصلی این است که مشخص شود آیا این ادراکات اولیه از ریسک تأثیر پایداری بر اقدامات سرمایه گذاری بعدی دارند یا اینکه بازخورد مداوم از شرایط بازار، سرمایه گذاران را قادر می سازد تا به مرور زمان به تعصبات شناختی خود آگاه تر شده و تصمیمات سرمایه گذاری خود را اصلاح نمایند. این تحقیق با تأکید بر نقش حیاتی تجربیات اولیه در شکل دهی ذهنیت و قابلیت ارزیابی ریسک سرمایه گذار، به درک ما از امور مالی رفتاری کمک می کند و در نهایت بر مسیر کلی سرمایه گذاری آن ها تأثیر می گذارد.روش: برای بررسی ارتباط بین تجربیات اولیه سرمایه گذاری و ادراک ریسک، یک آزمایش روان شناختی طراحی شد که پویایی های بازار سهام را شبیه سازی می کند. این مطالعه از آزمایش SIT که اقتباسی از آزمایش BART است و به دقت سناریوهای سرمایه گذاری واقعی را بازسازی می کند، استفاده کرده است. نمونه ای از ۱۵۳ سرمایه گذار مبتدی در شبیه سازی آزمایشگاهی شرکت کردند. شرکت کنندگان به سه گروه بر اساس میزان مواجهه اولیه با ریسک تقسیم شدند: افرادی با تجربه سرمایه گذاری اولیه کم (LIE)، افرادی با تجربه سرمایه گذاری اولیه زیاد (HIE)، و گروه کنترل با تجربه سرمایه گذاری مدیریت شده (CIE). در طول ۳۰ دور آزمایش سرمایه گذاری SIT، داده هایی در مورد درک ریسک و رفتار شرکت کنندگان جمع آوری شد. این اطلاعات با استفاده از مدل زنجیره ای واسط تحلیل شدند که امکان بررسی جامع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم تجربیات اولیه سرمایه گذاری بر تصمیمات و رفتارهای بعدی را فراهم کرد. یافته های این مطالعه به درک عمیق تر چگونگی تأثیر تجربیات اولیه در زمینه های سرمایه گذاری بر درک ریسک و استراتژی های تصمیم گیری سرمایه گذاران مبتدی کمک می کند.یافته ها: تحلیل سرمایه گذاران مبتدی نشان داد که تجربیات اولیه سرمایه گذاری تأثیر قابل توجهی بر رفتار بعدی آن ها دارد. شرکت کنندگانی که در گروه تجربه اولیه بالا (HIE) قرار داشتند، پس از متحمل شدن زیان های قابل توجه اولیه، افزایش گرایش به اجتناب از ریسک را نشان دادند. در مقابل، افرادی که در گروه تجربه اولیه کم (LIE) بودند، سطح بالاتری از اعتماد به نفس و گرایش به پذیرش ریسک از خود نشان دادند. در همین حال، گروه کنترل با تجربه سرمایه گذاری مدیریت شده (CIE) سطوح متوسط ریسک را حفظ کردند که نشان دهنده این است که تجربیات اولیه متعادل ممکن است رفتار سرمایه گذاری پایدار بلندمدت را تقویت کند. شایان ذکر است که این مطالعه شواهدی در حمایت از فرضیه تأثیر مستقیم درک اولیه از ریسک بر ارزیابی های آینده پیدا نکرد. این یافته نشان می دهد که سرمایه گذاران با دریا بازخورد مداوم از بازار، به مرور زمان درک بهتری از شرایط پیدا می کنند و دیدگاه خود را اصلاح می کنند. با ادامه فعالیت سرمایه گذاری، سوگیری های اولیه آن ها به تدریج کاهش یافت و توانایی آن ها برای یادگیری از تجربیات و تطبیق با شرایط متغیر بازار را به نمایش گذاشت.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر نقش حیاتی تجربیات اولیه سرمایه گذاری در تأثیرگذاری بر رفتارهای آینده سرمایه گذاران مبتدی تأکید دارد. اگرچه به نظر می رسد که ادراک اولیه از ریسک تأثیر پایدار ندارد، وجود سازوکارهای بازخورد مداوم برای اصلاح استراتژی های سرمایه گذاری ضروری است. این تحقیق نشان می دهد که آموزش مالی، همراه با مواجهه با شرایط متنوع بازار، می تواند به طور قابل توجهی پیامدهای منفی ناشی از زیان های اولیه یا احساس اعتماد به نفس بیش از حد را کاهش دهد. برای ایجاد محیطی مناسب برای یادگیری، مؤسسات مالی باید شبیه سازی هایی از بازار را پیاده سازی کنند که به سرمایه گذاران مبتدی امکان تمرین و ارتقای مهارت های تصمیم گیری را می دهد. این گونه ابتکارات نه تنها درک آن ها از پویایی های بازار را بهبود می بخشد، بلکه شیوه های مدیریت ریسک سالم تری را نیز ترویج می کند. در نهایت، این مطالعه به حوزه گسترده تر مالی رفتاری کمک می کند و ماهیت پویا درک ریسک و تأثیر عمیق آن بر رفتار سرمایه گذاری را نشان می دهد. با در نظر گرفتن این عوامل، سرمایه گذاران و مؤسسات مالی می توانند برای شکل دهی به رویکردهای سرمایه گذاری آگاهانه تر و مقاوم تر با یکدیگر همکاری کنند.
بررسی تأثیر سازه های شخصی و سازمانی بر تمایل حسابرسان مستقل به مدیریت اشتباهات خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتباهات در همه سطوح تیم حسابرسی رخ می دهند و مدیریت این اشتباهات توسط حسابرسان مرتکب شونده نقش با اهمیتی در ارتقای کیفیت حسابرسی ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سازه های شخصی و سازمانی بر تمایل حسابرسان به مدیریت اشتباهات خود با در نظر گرفتن نقش متغیر تعدیلی ادراک حسابرسان از جو مدیریت اشتباه سازمانی مؤسسه حسابرسی است. جامعه آماری این پژوهش شامل حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه استاندارد از 178 نفر از حسابرسان در سال 1402 جمع آوری شده است. در این پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری به روش کمترین مربعات جزئی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که سازه های تاب آوری، خودکارآمدی، تعهد استقلال و ادراک حسابرسان از جو مدیریت اشتباه سازمانی مِؤسسه حسابرسی تأثیر مثبت و معناداری بر تمایل حسابرسان مستقل به مدیریت اشتباهات خود دارد. افزون بر این سازه ادراک حسابرسان از جو مدیریت اشتباه سازمانی مِؤسسه حسابرسی تأثیر سازه های تاب آوری و خودکارآمدی بر تمایل حسابرسان مستقل به مدیریت اشتباهات خود را تعدیل می کند. نتایج این پژوهش بیانگر این است که با افزایش تاب آوری و خودکارآمدی حسابرسان مستقل و بهبود جو مدیریت اشتباه سازمانی در مؤسسات حسابرسی می توان زمینه های بهبود کیفیت حسابرسی را فراهم نمود.
تأثیر بحران مالی بر رفتارهای اجتناب مالیاتی با نقش میانجی مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بازار بورس عراق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی مدیریت سود بر رابطه بین بحران مالی و اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار عراق می باشد.
ارائه مدل گزارش گری پایداری: مقایسه الزامات بورس اوراق بهادار با استانداردهای گزارش گری پایداری متداول در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف این تحقیق، بررسی الزامات گزارشات منتشر شده در بورس اوراق بهادار با استانداردهای گزارش گری متداول پایداری در جهان جهت ارایه مدل گزارش گری پایداری بهینه برای بازار سرمایه ایران است.روش: جامعه آماری جهت تحلیل کمی داده ها به سه گروه کلی خبرگان صنعت، ذی نفعان مردمی و خبرگان آکادمیک دسته بندی گردید. نظرات 15نفر از خبرگان در قالب مصاحبه ساختاریافته، در فاصله زمانی زمستان 1401 تا بهار 1402 گرد آوری شد. روش تحلیل داده های این تحقیق ترکیبی از روش تحلیل آماری در SPSS و تصمبم گیری چندمعیاره در ExpertChoice است. یافته ها: گزینه شرکت های بورسی در حوزه مواد غذایی با مقدار 80 درصد دارای جایگاه بهتری در معیارهای الزامات راهبری و حکمرانی و الزامات اقتصادی مدل کسب وکار و نوآوری ،حوزه پتروشیمی و دارو با مقدار 70 درصد دارای جایگاه بهتری در معیار الزامات زیست محیطی و خودرو با مقدار 80 درصد دارای جایگاه بهتری در معیار الزامات راهبری و حکمرانی گزارش گری پایداری هستند. نتیجه گیری: شرکت های بورسی در حوزه موادغذایی مناسب ترین گزینه برای گزارش گری پایداری بهینه در بورس تعیین گردید در حالی که شرکت های بورسی در حوزه خودرو، شرکت های بورسی در حوزه پتروشیمی و شرکت های بورسی در حوزه دارو، با اختلافی اندک، به ترتیب در رتبه های دوم تا چهارم قرار گرفتند.دانش افزایی: پژوهش حاضر از لحاظ موضوعی دارای نوآوری محسوب می گردد. باتوجه به تدوین استانداردهای بین المللی و گزارش های تفسیری بورس اوراق بهادار تهران سال 1396، و الزام ناشران به افشای جزییات مصرف انرژی مصوب آذر ماه 1400 تلاش جهت بررسی ابعاد مالی و غیرمالی پایداری هر یک از انواع این گزارش گری بصورت جامع ضروری بنظر می رسد.
ارائه تبیین رابطه بین مؤلفه های اقتصادی، قوانین و شفافیت با سودآوری بانک ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، بررسی اثرگذاری فساد مالی، آزادی اقتصادی، قوانین و مقررات و شفافیت بر سودآوری بانک های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نوع داده های آمیخته اکتشافی است و از لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی و بر اساس زمان اجرای پژوهش، مقطعی است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل مبانی نظری و پیشینه های مرتبط در پایگاه های داده از سال 1396 تا 1402 و خارج از سال 2018 تا 2023 و همچنین خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران امور بانکی و مالی بود. در بخش تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار Maxqda2020 و در بخش کمی، از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS-V23 و Lisrel V8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که فساد مالی تأثیر منفی و قابل توجهی بر سودآوری بانک های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران دارد. نتیجه گیری: فساد مالی در بانک های بازار سرمایه ایران تأثیر قابل توجه و منفی بر سودآوری داشته و عواملی مانند آزادی اقتصادی، قوانین و مقررات، و شفافیت بر سودآوری این بانک ها اثر مثبتی دارند.
ارائه الگوی تاب آوری مالی در صنعت هتلداری جهت پیش بینی درماندگی مالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اخیرا بحران کووید-19، صنعت هتلداری را با مخاطرات مالی زیادی مواجه نموده است، به گونه ای که به دلیل عدم کسب درآمد، منجر به تعطیلی برخی هتل ها و بیکاری کارکنان آنها شده است. ازاین رو تاب آوری مالی صنعت هتلداری جهت پیش بینی درماندگی مالی مورد توجه قرار گرفت. در این پژوهش، الگوی تاب آوری مالی صنعت هتلداری در راستای پیش بینی درماندگی مالی با رویکرد کمی (مدلسازی معادلات ساختاری) ارائه شده است. پس از مروری بر پیشینه پژوهش، نگرش مدیران هتل از طریق یک پرسشنامه ی محقق ساخته، بررسی شد. شرکت کنندگان از بین 135 هتل استان تهران در بهار ۱۴۰2 انتخاب شدند. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی می باشد. به منظور تحلیل داده ها از مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد عامل مداخله گر "حفظ محیط زیست" بر تاب آوری مالی صنعت هتلداری جهت پیش بینی درماندگی مالی تأثیر چندانی ندارد. بنابراین، صنعت هتلداری می تواند جهت پیش بینی درماندگی مالی از طریق به کارگیری راهبرد های شناسایی شده، زمینه را برای تاب آوری مالی فراهم نماید تا این صنعت بتواند در شرایط بحران، از لحاظ مالی تاب آور شده و به حیات خود ادامه دهد.
بررسی اثر سرایتی ریسک سیستمی میان صنایع اصلی در بورس اوراق بهادار تهران: رویکرد شبکه رخداد دنباله ای محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
ریسک سیستمی ثبات بازار مالی را به خطر می اندازد، چرا که شکست هر بخش می تواند به کل سیستم مالی آسیب برساند. ازاین رو اندازه گیری دقیق ریسک سیستمی و تجزیه وتحلیل مکانیزم انتقال ریسک های مالی میان بخش های مختلف برای محافظت سیستم مالی دربرابر ریسک های سیستمی، از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا در پژوهش حاضر، یک شبکه رخداد دنباله ای محور ساخته می شود تا با استفاده از آن اثر سرایتی ریسک سیستمی و وابستگی متقابل ریسک های دنباله ای میان صنایع در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شود. بدین منظور، 29صنعت اصلی در بورس اوراق بهادار تهران، متشکل از 196 شرکت فعال، طی دوره زمانی 1397 الی 1401 که دوره های استرس مختلفی را پوشش می دهد مورد آزمون قرار می گیرند. برای اندازه گیری پروفایل های ریسک، ریزش های مورد انتظار شرطی (CoES) محاسبه می شود. ماتریس های مجاورت زمان متغیر که براساس مشابهت بین پروفایل های ریسک هر جفت گره بدست می آیند نشان می دهند که ارتباط متقابل در شبکه وجود دارد. پروفایل های ریسک صنایع به طور مثبت همبسته هستند؛ صنعت بانک ها و موسسات اعتباری و صنعت بیمه و بازنشستگی هیچ گونه نقشی در تنوع بخشی ریسک طی رخدادهای دنباله ای، ندارند. با محاسبه نمره ریسک سیستمی و استفاده از تکنیک تجزیه ریسک سیستمی، می توان نتیجه گرفت که بجز صنایع مالی، سایر صنایع، صنایع مهم سیستمی در شبکه محسوب می شوند. نتایج حاصل از مدل رگرسیون کوانتیل شبکه ای رخداد دنباله ای محور در کوانتیل های مختلف، نشان می دهد که همه صنایع در انتقال ریسک تحت شرایط حدی بازار، نقش دارند. یافته های حاصل از این پژوهش، از اهمیت کاربردی برای مقامات نظارتی جهت اصلاح سیاست های مالی و بهبود چارچوب های سیاست های کلان برخوردار است و نیز برای تصمیم گیری سرمایه گذاران در تخصیص دارایی ها مفید واقع می شوند.
ارائه مدلی جهت بهینه سازی و مدیریت ریسک پرتفولیو با استفاده از نظریه شبکه در بازار سهام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
181 - 202
حوزههای تخصصی:
مساله بهینه سازی سبد سرمایه گذاری یکی از مهمترین مباحث در مدیریت سرمایه محسوب می گردد.هدف ما در این مقاله طراحی یک مدل انتخاب سبد بهینه بر اساس روش درخت پوشای کمینه در بازار بورس ایران است.طراحی و تدوین یک مدل برای انتخاب سبد شامل دو مرحله اساسی می باشد .مرحله اول انتخاب سبد سرمایه گذاری ,این کار با استفاده از پنج معیار مرکزیت, بینابینی, فاصله از مرکز, فاصله از همبستگی و فاصله از معیار فاصله انجام شد.حاصل این کار تشکیل دو سبد مرکزی و پیرامون به ترتیب از یال های مرکزی و یال های پیرامون شبکه بود.درمرحله دوم با استفاده از معیار های سنجش ریسک و بازده , سبد های انتخابی بهینه سازی و مدیریت ریسک شد . در پایان سبدهای استخراج شده با شاخص کل و یک سهم از سبد برا ی یک دوره 200 روزه مورد ارزیابی عملکرد قرار گرفت .نتایج نشان داد که هر دو سبد با توجه به شرایط بازار از بازدهی بالاتری برخوردار بودند. همانطور که انتظار می رفت در زمان رشد بازار, سبد پیرامون بازدهی بالاتری در مقایسه با بازار ثبت نمود.
ارتباط بین انعطاف پذیری در برابر تهدید، گرایش به کارآفرینی و علامت دهی با عملکرد شرکت (نقش کمیته مدیریت ریسک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
316 - 346
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش؛ بررسی ارتباط بین انعطاف پذیری در برابر تهدید، گرایش به کارآفرینی و علامت دهی (نظریه های رفتار ریسک پذیر) با عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با توجه به نقش تعدیلگر کمیته مدیریت ریسک می باشد. در بین شرکت های بورس اوراق بهادار تهران، کمیته مدیریت ریسک به طور مجزا وجود ندارد. اما، طبق ماده 2 منشور کمیته حسابرسی مصوب سازمان بورس و اوراق بهادار، یکی از اهداف کمیته حسابرسی، مدیریت ریسک و تقویت کنترل های داخلی می باشد. به همین دلیل، کمیته حسابرسی شرکت ها، به عنوان کمیته مدیریت ریسک، در نظر گرفته شد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا ۱۴۰1 می باشد. 82 شرکت، به عنوان نمونه انتخاب شدند. آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون خطی و با نرم افزار ایویوز اجرا شد. نتایج حاکی از این است که، طبق نظریه ی انعطاف پذیری در برابر تهدید، با افزایش بدهی های شرکت و تأمین مالی از سوی بدهی ها، میزان عملکرد شرکت، کاهش می یابد. اما، افزایش ریسک عدم قطعیت سود، بر اساس نظریه ی کارآفرینی، بر میزان عملکرد شرکت افزود. بررسی رفتار ریسک پذیر در قالب نظریه علامت دهی، نشان داد، بین ریسک شدت سرمایه و عملکرد شرکت ها، ارتباط معناداری وجود ندارد. نتایج تکمیلی بیانگر این است که، کمیته مدیریت ریسک، ارتباط بین رفتار ریسک پذیر (ریسک اهرم مالی، ریسک عدم قطعیت سود و ریسک شدت سرمایه) و عملکرد شرکت ها را تعدیل نمی کند.
رابطه کارکردهای مدیریت منابع انسانی و خلاقیت و نوآوری در زیباسازی شهر تبریز
حوزههای تخصصی:
امروزه کارکنان مهمترین مزیت رقابتی سازمانها محسوب می شوند که همواره باید دانش، مهارت و قابلیت های آنان ارتقاء یابد، لذا بقای سازمانها در عرصه رقابت به حفظ، توسعه و بهره برداری از قابلیت های کارکنان منوط شده است؛ و امروزه خلاقیت در حکم رمز بقا و کلید موفقیت افراد و سازمان ها شناخته شده است. تحولات پرشتاب جهانی در علم و تکنولوژی، صنعت، مدیریت و به طور کلی ارزش ها و معیارها، بسیاری از سازمان ها و شرکت های موفق جهان را بر آن داشته که اهداف، گرایش و علایق خود را در جهت بکارگیری خلاقیت هدایت کنند، لذا نقش خلاقیت و نوآوری در سازمان انکارناپذیر است. کارکردهای منابع انسانی می تواند برخلاقیت و نوآوری تاثیر بگذارد بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر کارکردهای مدیریت منابع انسانی برخلاقیت و نوآوری در زیباسازی شهر تبریز می باشد. از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی، از لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی و همبستگی می باشند. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارکنان شهرداری تبریز تشکیل داده اند؛ که تعداد آنها 2122 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 327 نفر به دست آمده است و نمونه گیری از نوع در دسترس میب اشد. در روش گردآوری اطلاعات برای تدوین مبانی نظری و پیشینه، اطلاعات لازم با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی به دست آمد برای پاسخ به سؤالات، جمع آوری داده ها از روش میدانی و از پرسشنامه های استاندارد استفاده شده است.
اثر توسعه مالی بر جداسازی مصرف انرژی و رشد اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات گسترده ای درباره اثر توسعه مالی بر مصرف انرژی وجود دارد با این حال، به این سئوال مهم پاسخ داده نشده است که آیا توسعه مالی می تواند بر جداسازی مصرف انرژی از رشد اقتصادی موثر باشد؟ این در حالی است که جداسازی در جهت توسعه پایدار و به مثابه کربن زدایی فعالیت های اقتصادی و افزایش امنیت انرژی می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، پاسخ به سئوال اخیر و آزمون این فرضیه است که توسعه مالی می تواند موجب بهبود جداسازی مصرف انرژی از رشد اقتصادی شود. برای این منظور، از روش گشتاورهای تعمیم یافته برای 64 کشور منتخب بر اساس حداکثر داده های قابل دسترس طی دوره زمانی 2021-2002 استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که وضعیت جداسازی مصرف انرژی و رشد اقتصادی در کشورهای مورد بررسی در ناحیه اول تاپیو و در بازه جداسازی ضعیف قرار گرفته است. همچنین، بر اساس نتایج برآورد مدل پژوهش حاضر، توسعه مالی موجب بهبود جداسازی در ناحیه اول تاپیو می شود(تایید فرضیه پژوهش). بر اساس یافته های این مطالعه، اگرچه متغیرهای موثر بر مصرف انرژی(شامل؛ توسعه مالی، آزادی اقتصادی و توسعه انسانی) به جداسازی کمک کرده اند ولی در مجموع، اثرات این متغیرها نتوانسته است موجب تغییر اساسی در بازه جداسازی شود. به نظر می رسد جداسازی در کشورهای منتخب نیازمند انتقال بازه به ناحیه چهارم تاپیو می باشد که در آن مصرف انرژی کاهش و رشد اقتصادی افزایش می یابد و لازمه این مهم، اعمال سیاست های نرم به ویژه توسعه مالی هدفمند و کارایی انرژی محور و ارتقای سخت افزاری و فناورانه انرژی از طریق توسعه مالی برای کاهش شدت انرژی می باشد. در مجموع، بر اساس نتایج این پژوهش، اگرچه توسعه مالی موجب بهبود جداسازی شده است ولی ضروری است برای جداسازی قوی، توسعه مالی رویکرد توسعه پایدار داشته باشد.